عباسپور، ع.، همتی، م. و شهولی خیرآبادی، س. (۱۳۹۱). ارزیابی وضعیت موجود و مطلوب مؤلفه های مدیریت دانش در بین کارشناسان پردیس فنی دانشگاه تهران. نامه آموزش عالی، (۱۸)، ۱۵۴- ۱۳۹٫
علامه، م. (۱۳۸۴). دانشآفرینی: کلید طلایی نوآوری مداوم و رقابتپذیری پایدار. مدیریت، (۱۰۵) و (۱۰۶)، ۲۲-۱۹٫
علیپور حافظی، م.(۱۳۸۶). تعامل مدیریت دانش و اقتصاد اطلاعات. فصلنامه کتاب، (۶۹)، ۹۲-۸۵٫
عبدالمنافی، س.، شعرا، ز. و مرتمنزاده، و. (۱۳۹۳). بررسی امکانسنجی پیادهسازی مدیریت دانش در شرکت صنایع الکترونیک شیراز(مطالعه موردی) و ارائه راهکارهای بهبود مدیریت دانش در سازمان. کنفرانس مدیریت، تحول و نوآوری در توانمندسازهای مدیریت.
فرهودی، ف. و درودی، ف. (۱۳۸۷). لزوم به کارگیری مدیریت دانش در افزایش سطح کیفی فعالیتهای سازمانهای نوین. علوم و فناوری اطلاعات، ۲۴(۲)، ۱۰۴-۸۹٫
قنبری، ع. و مخزن موسوی، ه. (۱۳۹۰). رویکرد منطق فازی برای مدلسازی اقتصاد زیرزمینی در ایران. پژوهشنامه اقتصادی، (۳)، ۱۱۳-۹۱٫
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
قربانىزاده، و. ا.، نوربخش، م. و منصوریان، ا. (۱۳۹۰). عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمانهاى عمومی. فصلنامه مطالعات مدیریت انتظامی، ۶(۳)، ۴۸۶ -۴۷۰٫
قلیزاده، م. و. و حمیدیزاده، م. ر. (۱۳۸۸). شکست سازمانها در مدیریت دانش و ارائه مدل موفق مدیریت دانش. ششمین کنفرانس بین المللی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تهران.
کاملی، م. ج. (۱۳۸۷). مدیریت دانش و موانع آن در سازمانهای دولتی(مطالعهی موردی در سازمان پلیس).کارآگاه، ۲(۳)، ۳۹-۱۷٫
کارنامه حقی، ح. و اکبری، ن. (۱۳۸۳). بررسی همگرایی تقاضای اجتماعی آموزش عالی در ایران. فصلنامه پژوهش اقتصادی در ایران، (۲۰)، ۱۳۴-۱۱۵٫
کورهپزان دزفولی، ا. (۱۳۸۷). اصول تئوری مجموعههای فازی. چاپ دوم، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد صنعتی امیرکبیر، تهران.
گیتس، ب. (۱۳۸۰). کسبوکار بر بال اندیشه. مترجم دکتر عبدالرضا رضایی نژاد، چاپ دوم، تجارت الکترونیک، انتشارات فردا.
لاجوردی، ج. و خانبابایی، ع. (۱۳۸۶). بررسی عوامل تسهیلکننده مدیریت دانش در تیمهای کاری مطالعه موردی: بانک کشاورزی. دانش مدیریت، (۲۰)، ۷۶-۱٫
محمدی فاتح، ا.، سبحانی، م.ص. و محمدی، د. (۱۳۸۷). مدیریت دانش(رویکردی جامع) ،تهران: پیام پویا.
ملکی، م.، نصیریپور، ا. ا. و آقابابا، س. (۱۳۸۶). مدیریت دانش در اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) بر اساس الگوی تعالی بالتدریج. مدیریت اطلاعات سلامت، (۴)، ۱۷۴-۱۶۷٫
میرغفوری، ح.، صیادی تورانلو، ح. و کریمینیا، م. (۱۳۹۲). رتبه بندی عوامل مؤثر بر ارتقای نوآوری در شرکتهای وابسته به مراکز رشد با بهره گرفتن از تکنیک تاپسیس فازی؛ مطالعه موردی پارک علم و فناوری یزد. رشد فناوری، (۳۶)، ۲۷-۱۹٫
منوریان، ع. و عسگری، ن. (۱۳۸۶). ابعاد ساختاری و محتوایی سازمانهای دانشمحور. اولین کنفرانس ملی مدیریت دانش، مرکز همایشهای بینالمللی رازی.
منصوری، ع. و یاوری، ز. (۱۳۸۲). QFD ابزاری برای انتقال صدای مشتری به فرایند طراحی و توسعه محصول. شیخ بهایی، (۳)، ۹۱-۷۳٫
موسوی، ع. (۱۳۸۴). مدیریت دانش. مجلهی اصلاح و تربیت، (۴۴) ، ۲۳-۱۲٫
میرزایی چابکی، م. (۱۳۸۹). تدوین استراتژی برای شرکت چوکا و رتبه بندی استراتژیها با تکنیک تاپسیس فازی. پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران، دانشکده مدیریت.
مظفری، م. م. و کاوسی، م. (۱۳۸۹). به کارگیری مدل DEA در QFD بهمنظور طراحی محصول در صنایع تولید تلویزیون(مطالعه موردی شرکت پارس الکتریک). مدیریت توسعه و تحول، (۵) ، ۳۸-۳۱٫
نوروزیان، م. (۱۳۸۵). دانش مدیریت دانش. تدبیر، (۱۷۶)، ۲۹-۲۶٫
نکودری، م. و یعقوبی، ن. (۱۳۹۰). بررسی عوامل تسهیلکنندهی مدیریت دانش در سازمان مدیریت بحران. پژوهشهای مدیریت عمومی، (۱۳)، ۱۱۹- ۹۵٫
نوروزیان، م. (۱۳۸۴).کاربرد مدیریت دانش در بخش دولتی. تدبیر، (۱۵۶).
نهاوندی، ب.، فرهی، ر.، کزازی، ع. و جعفرینژاد، ن. (۱۳۹۰). تعیین و اولویتبندی معیارهای مؤثر بر اثربخشی مدیریت دانش در سازمانهای تحقیقاتی ایران با رویکرد تطبیقی(فازی و قطعی). مدیریت فناوری اطلاعات، (۷)، ۱۹۲-۱۶۹٫
هاشمی، ص. (۱۳۸۹). مطالعه تطبیقی استقرار چرخه مدیریت دانش در دانشگاه تهران و دانشگاه علوم انتظامی. رساله کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی.
هاشمی، ص.، محمدی مقدم، ی. و محمدی مقدم، ا. (۱۳۹۰). مدیریت دانش، الزامات و چالشها. فصلنامه توسعهی مدیریت منابع انسانی و پشتیبانی، (۱۹)، ۱۳۰-۱۰۱٫
مراجع لاتین:
Al-Busaidi, K. A. & Olfman, L. (2005). A Investigation of the Determinants of Knowledge Management Systems Success in Omani Organizations. Journal of Global Information Technology Management, 8(3), 6-27.
Allee, V. (1997). The Knowledge Evolution: Expanding Organizational Intelligence. Butterworth-Heinemann, Newton, MA.
Adam, R., & Mccreedy, S. (1999). A Critical Review of Knowledge Management Models. The Learning Organization, 6(3), 91-101.
Akhavan, P., Hosnavi, R., & Sanjaghi, M. (2009). Identification of Knowledge Management Critical Success Factors in Iranian Academic Centers. Education,Business and Society: Contemporary (Middle Eastern Noues), 2(4), 276-288.
Allee, V. (1997). Twelve Principles of Knowledge Management, Training & Development, 51(11), 4-71.
Andersson, T., & Westterlind, T. (2002). Sharing Knowledge Over Company Borders Managiing Knowledge in Key Customer Relations at ABB Sweden. Master Thesis.
Bartol, K. M., & Srivastava, A. (2002). Encouraging Knowledge Sharing:the Role of Organizational Reward Systems. Journal of Leadership and Organization Studies, 9(1), 75-81.
Brand, A. (1998). Knowledge Management and Innovation at 3M. Journal of Knowledge Management, 2(1).
Byrne, R. (2001). Employees: Capital or Commodity, The Learning Organization. 8(1), 44-50.
Beach, R., Muhlemann, A. P., Price, D. H. R., Paterson, A., & Sharp, J. A. (2000). A Review of Manufacturing Flexibility, European Journal of Operational Research, 122, 41–۵۷٫
Brokman, B. K., & Morgan, R. M. (2003). The Role of Existing Knowledge Management in New innovativeness and Performance. Decision Science, 34(2), 385-397.
Bouchereau, V., & Rowlands, H. (2000). Methods and Techniques to Help Quality Function Deployment(QFD). Benchmarking: An International Journal, 7(1), 8-19.
Bottani, E., & Rizzi, A. (2006). Strategic Management of Logistics Service: A Fuzzy QFD Approach. International Journal of Production Economics, 13(2), 585–۵۹۹٫
Benner, M., Linnemann, A. R., Jongen, W. M. F., & Folstar, P. (2003). Quality Function Deployment (QFD)- Can it be Used to Develop Food Products? Food Quality and Preference. 14, 327-339.
Bhattacharya, A., Geraghty, J., & Young, P. (2010). Supplier Selection Paradigm: An Integrated Hierarchical QFD Methodology Under Multiple-Criteria Environment. Applied Soft Computing, 10, 1013-1027.
Brelade, S., & Harman, C. (2000). Using Human Resources to Put Knowledge to Work. Knowledge Management Review, 3(1), 9-26.
Bose, R. (2003). Knowledge Management Enabled Health Care Management Systems: Capabilities. Infrastructure, and Decision Support. Expert Systems with Applications, 24(1), 59-71.
Choi, B., Simon, K., & Joseph, G. D. (2008). Effects of Knowledge Management Strategy on Organizational Performance: A Complementarity Theory-Based Approach. Omega the International Journal Of Management Science, 36, 235-251.
سیپروفلوکساسین: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۴۰ نمونه (۹/۳۳ درصد) به سیپروفلوکساسین مقاوم بودند.
پیپراسیلین: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۳۶ نمونه (۵/۳۰ درصد) به پیپراسیلین مقاوم بودند.
ایمی پنم: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۲۷ نمونه (۹/۲۲ درصد) به سفتازیدیم مقاوم بودند.
سویههای K.pneumoniae بیشترین مقاومت را به ترتیب نسبت به آمپی سیلین ، سفوتاکسیم و کوتریموکسازول نشان دادند. همچنین بیشترین حساسیت سویههای سویههای K.pneumoniae به آنتی بیوتیکهای ایمی پنم ، پیپراسیلین و سیپروفلوکساسین داشتند.
ارتباط معنی دار نوع آنتی بیوتیک و مقاومت با P-Value=0.000 بدست آمد. (جدول شماره ۶)
طبق بررسی که در این مطالعه بر روی تعیین میزان فراوانی آنزیم بتالاکتاماز با طیف گسترش یافته در سویههای K.pneumoniae بر حسب مقاومت به آنتی بیوتیکهای مختلف(جنتامایسین، کوتریموکسازول، آمپی سیلین، سیپروفلوکساسین، پیپراسیلین، سفوتاکسیم، سفپیم ، آموکسی سیلین کلاولانات، سفتازیدیم و ایمی پنم) صورت گرفت نتایج زیر به دست آمد:
جنتامایسین: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۶۰ نمونه(۸۴/۵۰ درصد) به جنتامایسین مقاوم بودند که ۲۹ نمونه(۳/۴۸ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند. P-Value=0.000 (جدول شماره ۷)
کوتریموکسازول: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۶۵ نمونه(۰۸/۵۵ درصد) به کوتریموکسازول مقاوم بودند که ۲۸ نمونه(۱/۴۳ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند.
P-Value=0.005 (جدول شماره ۸)
آمپی سیلین: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۱۰۹ نمونه(۳۷/۹۲ درصد) به آمپی سیلین مقاوم بودند که ۳۸ نمونه(۹/۳۴ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند.
P-Value=0.056 (جدول شماره ۹)
سیپروفلوکساسین: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۴۰ نمونه(۸۹/۳۳ درصد) به سیپروفلوکساسین مقاوم بودند که ۲۲ نمونه(۵۵ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند.
P-Value=0.000 (جدول شماره ۱۰)
پیپراسیلین: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۳۶ نمونه(۵/۳۰ درصد) به پیپراسیلین مقاوم بودند که ۱۸ نمونه(۵۰ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند. P-Value=0.013 (جدول شماره ۱۱)
سفوتاکسیم: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۷۱ نمونه (۱۶/۶۰ درصد) به سفوتاکسیم مقاوم بودند که ۳۸ نمونه (۵/۵۳ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند.
P-Value=0.000 (جدول شماره ۱۱)
سفپیم: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۶۳ نمونه(۳۸/۵۳ درصد) به سفپیم مقاوم بودند که ۳۱ نمونه(۲/۴۹ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند. P-Value=0.000 (جدول شماره ۱۲)
آموکسی سیلین/ کلاولانات: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۴۳ نمونه(۴۴/۳۶ درصد) به آموکسی سیلین/ کلاولانات مقاوم بودند که ۲۰ نمونه(۵/۴۶ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند. P-Value=0.012 (جدول شماره ۱۳)
سفتازیدیم: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۶۰ نمونه(۸۴/۵۰ درصد) به سفتازیدیم مقاوم بودند که ۳۷ نمونه (۷/۶۱ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند. P-Value=0.000 (جدول شماره ۱۴)
ایمی پنم: از مجموع ۱۱۸ نمونه، ۲۷ نمونه (۸۸/۲۲ درصد) به سفتازیدیم مقاوم بودند که ۱۹ نمونه (۴/۷۰ درصد) از سویههای K.pneumoniae از نظر این آنزیم مثبت بودند. P-Value=0.000 (جدول شماره ۱۵)
جدول ۳-۱- فراوانی نسبی آنزیم آنزیم بتالاکتاماز با طیف گسترش یافته در نمونههای مورد بررسی به روش Double Disk Synergy Test
ESBLs K.pneumoniae |
تعداد | درصد |
دارای آنزیم | ۳۸ | ۲/۳۲ |
فاقد آنزیم | ۸۰ | ۸/۶۷ |
مجموع | ۱۱۸ | ۱۰۰ |
CI95% P± :
تعمیم به جامعه با حدود اعتماد ۹۵ درصد برای نسبت ۷/۲۳ درصد تا ۷/۴۰ درصد در جامعه مورد بررسی.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۳-۲- فراوانی نسبی آنزیم ESBLs در نمونههای مورد بررسی بر حسب نوع نمونه
ESBLs نوع نمونه |
استفاده از سرمایه دانشی یا معنوی؛
کیفیت تکنولوژی؛
کیفیت نوآوری؛
کیفیت زنجیره تأمین؛
کیفیت جهانی، بین المللی و قابلیت بین المللی (مقصودی، ۱۳۸۲: ۱۵).
شرکتها در بکارگیری استراتژی رهبری هزینه محصول بر کنترل شدید هزینه ها و اثربخشی هزینه ها در تمام حوزه های عملیاتی تمرکز می یابند. سازمان برای اینکه به تولیدکنندهای با حداقل هزینه در صنعت تبدیل شود، از یک یا همه منابع دستیابی به مزیت از طریق هزینه ها استفاده می کند. اگر سازمانی بتواند به رهبری هزینه دست یافته و آن را حفظ نماید، به فعالی بالاتر از سطح متوسط در صنعت خود تبدیل می شود. دستیابی به رهبری هزینه از روش های گوناگونی بدست می آید. این روشها شامل تولید انبوه، توزیع انبوه، صرفه جویی ناشی از مقیاس، تکنولوژی، طراحی محصول، بهینه سازی منابع و دسترسی به مواد خام می شوند. دستیابی به مزیت هزینه به هفت طریق ممکن می باشد:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مقیاس اقتصادی؛
یادگیری اقتصادی؛
تکنولوژی فرایند؛
طراحی محصول؛
طراحی فرایند؛
بهینه سازی ظرفیت؛
هزینه های درونداد؛
استفاده گسترده از استراتژی رهبری هزینه، زمانی مناسب است که مقیاس و قلمرو اقتصادی با اهمیت بوده و قابل حصول است و از طرفی تمایز محصول نیز مشکل باشد ( رضایی نژاد، ۱۳۸۰: ۸۵).
ایجاد اطلاعات حاصل از بازار در کل سازمان درباره نیازهای جاری و آینده مشتریان، توسعه و انتقال این اطلاعات در سراسر سازمان و پاسخگویی به آن در تمام سطوح سازمان. (کهلی وجاورسکی۱۹۹۰(
توجه نکردن به خصوصیات بازار و گرایش ها موجب از دست دادن سهم در یک بازار می شود. توجه به خصوصیات بازار و گرایش ها در موارد ذیل قابل بحث می باشد.
قابلیت افزایش سود و بازده سرمایه گذاری: اگر افزایش سود و بازده سرمایه گذاری، از طریق توجه به خصوصیات بازار و گرایش ها بهدست می آید، بنابراین مناسبترین روش برای توجه به گرایشات بازار روشی است که بیشترین فرصت را برای سود ایجاد کند.
مشابه بودن نیازهای خریداران در هر قسمت: خریداران بالقوه در هر قسمت از بازار، باید بر مبنای فعالیتهای بازاریابی، مانند طرح و شکل محصولات مورد نیاز یا نوع تبلیغات، باهم شباهتهایی داشته باشند (طالقانی، ۱۳۸۸: ۱۲).
متفاوت بودن نیازهای خریداران در قسمت های گوناگون بازار: اگر نیازهای خریداران در قسمت های مختلف بازار، کاملا متفاوت نیستند، برای هر قسمت بسته به گرایشات ، فعالیت ها نیز متفاوت است و معمولا فعالیتهای بازاریابی متفاوتی را میطلبد که هزینه های بیشتری نیز ایجاد می کند.
امکان فعالیت بازاریابی برای دستیابی به یک قسمت؛ دستیابی به یک قسمت بازار و گرایش های آن، نیازمند فعالیت بازاریابی کارآ و سازنده است.
سهولت و هزینه توجه به گرایشات بازار؛ مدیر بازاریابی باید توجه به گرایش بازار را بهسهولت و با هزینه پائین (متناسب با نوع طرح، بازار و منافع متصور آن)، اجرا کند ( دهدشتی، ۱۳۸۹: ۲۶).
بازارهای مصرفی میلیونها نفر از مشتریان شخصی در سرتاسر جهان را شامل می شوند که کالاها و خدمات را جهت مصارف شخصی یا مصرف توسط اقوام، آشنایان و دوستان خریداری می کنند. بنابراین، یک بازاریاب محصولات مصرفی ابتدا خواسته ها و نیازهای این افراد را شناسایی کرده و سپس بازار آنها را به بخش ها و گروه های سودآور و قابل کنترلی تقسیم می کند که منعکس کننده این نیازها هستند. تحقیقات نشان می دهد که بیش از ۷۰ درصد مردم، محصولات و خدمات را عمدتاً به دلایل احساسی و نمادین به جای دلایل منطقی و کارکردی خریداری می کنند. این امر، بخش بندی بازار مصرف کننده را از نظر نوع تحقیقات مورد استفاده، طبقات بخش بندی مورد استفاده، محصولات و برندهای تولید شده کاملاً متفاوت از بخشبندی بازارهای صنعتی می کند. عوامل مهم در توجه به گرایشات بازار مصرفی به شرح ذیل می باشد: (رنجبریان، ۱۳۸۸: ۶).
یکی از مهمترین ویژگیهایی که میتواند بر نیاز و گرایش مشتری (مصرفکننده ) تاثیرگذار باشد،
منطقه جغرافیایی است. البته این بخش بندی میتواند به اندازه یک قاره وسعت داشته باشد و یا حتی به
اندازه یک محله شهر کوچک شود. متداولترین متغیرهای بخش بندی جغرافیایی عبارتند از:
ناحیه جغرافیایی (بر اساس قاره، کشور، استان، شهر یا حتی محله)
جمعیت بخش
تراکم جمعیتی بخش
آب و هوا و … ( برلی[۲۵]، ۲۰۰۸ : ۵).
یکی دیگر از روش های متداول برای توجه به گرایشات بازار، گرایشات بازار بر اساس متغیرهای جمعیتی است که مهمترین آنها عبارتند از ، سن، جنسیت، شغل، تحصیلات، نژاد، ملیت، مذهب، اندازه خانواده، وضعیت خانوادگی، میزان زاد و ولد، درآمد، طبقه اجتماعی و …
بسیار از این متغیرها، استاندارد خاصی برای بخش بندی دارند. به عنوان مثال وضعیت خانوادگی میتوان شامل مجرد، متاهل بدون فرزند، متاهل دارای فرزند بخش بندی شود. البته باید توجه داشت که بخش بندیها میبایست با ویژگیهای بومی هر کشور سازگار باشد ( دافی[۲۶]،۲۰۰۴: ۱۵).
این بازار، بازار بسیار بزرگی است که در بعضی از کشورها احتمال دارد در بر گیرنده هزاران و حتی میلیونها شرکت و مؤسسه باشدو حجم دادوستد کالاها و خدمات در ان بازار سالانه بالغ بر چندین میلیارد دلار در کشورهای صنعتی می باشد. بنابراین بازار کالای صنعتی ، بزرگترین و متنوع ترین بازار سازمانی به شمار می رود. عمده ویژگی های مورد نظر در بازار صنعتی را می توان به شرح ذیل مشاهده نمود ( لارسون[۲۷]،۲۰۰۴: ۱۲).
ویژگیهای سازمان خرید
ویژگیهای مرکز خرید
ویژگیهای فردی تصمیمگیرندگان
نوع صنعت
اندازه یا بزرگی شرکت
محل یا مکان
متغیرهای عملیاتی
متغیرهای عملیاتی مورد استفاده شرکت ها ی فعال در صنعت مورد نظر را به عنوان مشتریان سازمانی در بخش بندی سازمانی موثر و بهره برداری از آن متغیر سوالات ذیل پیشنهاد شده است :
فناوری: برای ارائه خدمت به مشتری بر چه فناوریهایی تمرکز خواهیم کرد؟
استفاده کنندگان: آیا محصولات خود را به استفاده کنندگان عمده، متوسط یا کم و یا مشتریانی که از این محصول استفاده نمی کنند، عرضه خواهیم کرد؟
تواناییهای مشتری: آیا ما محصولات خود را به مشتریانی ارائه میکنیم که به این خدمات نیاز زیاد یا اندک دارند؟ ( عشقی[۲۸]،۲۰۰۷: ۸۶).
۲۷۸
۴۱
۲۱ تا ۳۰ سال
۱۷۶
۲۶
۱۰۰
در بخش کیفی پژوهش حاضر، ابزار مورد استفاده در جهت شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخصهای سلامت سازمانی مصاحبه نیمه ساختمند با آگهی دهندگان کلیدی و اسناد (مبانی نظری و پژوهش های عملی) بود. در بخش کمی پژوهش، مقیاس محقق ساخته که بر اساس مدل سلامت سازمانی به دست آمده در مرحله کیفی طراحی شده بود، مورد استفاده قرار گرفت.
در بخش کیفی پژوهش برای ارزیابی تأیید پذیری و قابلیت اعتماد چارچوب سلامت سازمانی از تکنیک همسوسازی داده ها (جمع آوری اطلاعات از طریق ۱- جمع آوری مبانی نظری و اصول زیر بنایی ۲- پژوهش های عملی انجام شده در حوزه سلامت سازمانی و ۳- مصاحبه با آگاهی دهندگان کلیدی) استفاده شد. همچنین در بخش کمی پژوهش نیز ، مقیاس محقق ساخته بر اساس مضامین شناسایی شده در بخش کیفی، تدوین شده و روایی و پایایی هر یک از این مضامین شناسایی شده، با بهره گرفتن از روش تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و همچنین ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در بخش کیفی پژوهش تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه های انجام شده، با بهره گرفتن از روش تحلیل مضمون[۱۰۷] انجام گرفت. بر این اساس ابتدا، متن جلسات مصاحبه به صورت مکتوب پیاده سازی شد و با بهره گرفتن از یادداشت های برداشته شده در طی جلسات مصاحبه تکمیل گردید. سپس با مطالعه دقیق متون، در ابتدا برای هریک از مصاحبه های تهیه شده، مضامین پایه شناسایی شد و سپس به هر کدام یک کد اختصاص داده شد. سپس بر اساس تمام مضامین پایه شناسایی شده در کل پژوهش، دسته بندی کلی تری انجام شد که منجر به شناسایی مضامین سازمان دهنده شد. در نهایت از طریق طبقه بندی مضامین سازمان دهنده دسته بندی کلی تری به عمل آمد و مضامین فراگیر نیز شناسایی شد. همچنین در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ به پرسشهای بخش کمی پژوهش نیز از روش های زیر استفاده شد :
فصل چهارم
مقدمه
در این فصل در بخش کیفی با بهره گرفتن از روش تحلیل مضمون ابتدا مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر که حاصل روش همسوسازی داده ها (مصاحبه با آگاهی دهندگان کلیدی، مطالعه مبانی نظری و پژوهش های عملی در حوزه سلامت سازمانی) می باشد، استخراج گردید و مدل سلامت سازمانی تدوین و ارائه شد. همچنین در بخش تجزیه و تحلیل داده های کمی پژوهش روایی و پایایی این مدل و همچنین وضعیت موجود سلامت سازمانی در قلمرو پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های بخش کمی نیز با بهره گرفتن از نرم افزارهای Spss19 و Lisrel8.54 صورت گرفت .
۴-۱- تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی
۴-۱-۱- مدل سلامت سازمانی دارای چه ابعاد، مولفه ها و شاخصهایی می باشد؟
به منظور ارائه و تدوین مدل سلامت سازمانی، در گام نخست به بررسی مبانی نظری و ادبیات موجود در زمینه سلامت سازمانی پرداخته شد و اطلاعات لازم برای تدوین مدل مورد نظر، گردآوری گردید. همچنین پژوهشهای عملی صورت گرفته در این زمینه نیز مورد بررسی قرار گرفت و در جهت همسوسازی داده ها، با آگاهی دهندگان کلیدی نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند صورت گرفت.
پس از کدگذاری مضامین اساسی و تحلیل مضامین با بهره گرفتن از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه شناسایی شده و دسته بندی گردیدند. برای مثال مضامینی از قبیل “تحقق اهداف تعیین شده سازمان"؛ “ایجاد طرح سازمانی مناسب"؛ “وجود فرهنگ پاسخگویی” و سایر موارد در قالب مضامین پایه مورد توجه قرار گرفت.
۴-۱-۱-۱- مضامین پایه
مضامین پایه به دست آمده از روش تحلیل مضمون، در جدول شماره (۴-۱) ارائه شده است که بر اساس مصاحبهی به عمل آمده، تمامی ایده های مستقل در قالب مضامین پایه مانند (جهت گیری راهبردی و استراتژی روشن و مناسب، شفاف سازی مرتب اهداف و تقسیم کار، تحقق اهداف تعیین شده سازمان، توسعه بستر فرهنگی حمایت کننده پاسخگویی و …) شناسایی شد که در جدول شماره (۴-۱) ارائه شده است.
جدول ۴-۱: مضامین پایه مربوط به سلامت سازمانی
پنداره شناختی موجود درباره نقش و ضرورت پاسخگویی به شرایط درونی و محیطی
توانایی مقابله افراد و گروه های کاری در برابر اثرات منفی تهدیدهای بیرونی و ضعفهای درونی سازمان
چیستی، ابعاد، ویژگیها و ارزشهای اساسی در پاسخگویی به محیط
وجود ویژگیها و انگیزههای مشترک در بین افراد و گروه ها
ایجابات و الزامات پاسخگویی به محیط
حمایت از مشارکت و همکاری و تعامل بین فردی و بین گروهی
مفهوم کلی و هدف از پاسخگویی، قلمرو، رویکردها، فرایندها و روش های پاسخگویی، ویژگی ها و ارزشهای کارکردی پاسخگویی
شفاف سازی مرتب اهداف و تقسیم کار
ملاحظات ضروری در جهت تحققِ موثر پاسخگویی به محیط
ترکیب ساختمان های بلند با محیط شهری
در ساختمان های بلند باید به نیازهای عابران پیاده و نهایتاً کاربران ساختمان به سرپناه، بافت، غنای فرم و رنگ و نیز ریزه کاری های معماری در مقیاسی کوچک توجه شود. ساختمان های بلند می توانند فرم های الهام بخشی و بیانگر علاقه انسان به خارق العادگی و غافلگیر شدن باشند و می توانند محلی باشند که انسان ها خود را با آن شناسایی می کنند، محل هایی که احساس تعلق به مکان هایی خاص را در آنها به وجود می آورند. (DESIGN GUIDANCE Tall Buildings, 2004)
جرم ساختمان نیز در ارزیابی توان بالقوه یک توسعه، اهمیتی اساسی دارد. باید معلوم شود که ساختمان بلندی می خواهیم که تا مرزهای زمین ساخته شود یا سازه های سکو مانندی که با سیمای خیابان رابطه ای بهتر برقرار کنند و ساختمان بلند در فراز آنها جای گیرد.
همه ما به خوبی با جدال مربوط به ایجاد نمای مستقل و سکوهای ساختمان در مقابل برج های بلندی که یکپارچه از دل فضای باز سر بر می آورند آشناییم. معمولاً نظر سازنده این بوده که حداکثر فضا را در برج ببیند نه در سکو. به ازا هر برج تک ایستاده موفق متاسفانه شاهد تلاش های شکست خورده بسیاری برای خلق فضای شهری موفق بوده ایم.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ابتکار ایجاد سکو شامل بررسی جدی الگوی خیابان و ایجاد مقیاسی انسانی تر و به حداقل رساندن تاثیرات مخرب باد در سطح زمین می شود که همگی در انسانی کردن ساختمان های بلند تاثیر می گذارند. ایجاد برج های باریک که سایه اندازی ساختمان های بلند را به حداقل می رسانند، به دلیل توجه ما به خورشید مسئله ای عاطفی می باشد و بنابراین ملاحظه ای دیگر بر ملاحظات مربوط به انسانی کردن ساختمان های بلند می افزاید. (Tall buildings supplementary guidance,2008)
تاثیر ساختمان های بلند بر فضاهای شهری
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای زندگی اجتماعی مردم، به وسیله موجودیت ساختمان های بلند را تحت تاثیر قرار می دهد. (N. Rafizadeh, 2005) متخصصین بسیاری بر سه ویژگی اصلی فضاهای شهری تاکید دارند که به شرح زیر است:
فضایی محدود شده
کیفیت زیبا شناسانه از فضا
عملکرد ها و فعالیت های اجتماعی که در آن فضا در حال اجراست.
فضای محدود شده
هنگامی که فضا به عنوان یک منطقه محدود شکل می گیرد باید برخوردار از کیفیتی باشد که جلوه های بصری مطلوبی را برای استفاده از فضا ایجاد کند؛ بنابراین این بستر باید برای اقدامات بشر همراه و وابسته باشد. فضاهای شهری در مناطقی که در آن ساختمان های بلند شایع ترین نوع هستند از فضایی انسانی برخوردار نیستند و خیابان های باریک بین این ساختمان ها دیدگاه های ممکن از فضاهای داخلی نسبت به فضاهای باز را نابود می کنند. این انسداد و گرفتگی احساسی از تنگی را در فضای ساختمان های بلند ایجاد می کند. شرایط نامطلوب به وسیله سایه، عدم روشنایی کافی و عدم نور خورشید تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. برای حل این مشکل، دو اقدام زیر توصیه می شود:
ساخت دهانه و گشودگی در میان ساختمان به وسیله ایجاد فضاهای باز یا سبز در امتداد طول بلوک های برج، در خیابان.
تصویر: فضاهای باز و سبز در میان ساختمان ها؛ ماخذ: (N. Rafizadeh, 2005)
تغییر ارتفاع نسبت به تخصیص و مجاورت ساختمان های بلند و کوتاه
تصویر: تغییر ارتفاع در مجاورت ساختمان؛ ماخذ: (N. Rafizadeh, 2005)
کیفیت زیبا شناسانه از فضا
ساختمان های بلند دارای چشم انداز نسبتاً خوبی به فواصل نسبتاً دور می باشند. با این حال، آنها از فواصل نزدیک زیبا به نظر نمی رسند. به منظور تغییر جنبه های زیبای شناختی فضاهای شهری، هنگامی که ساختمان های بلند شایع ترین نوع هستند و در جهت بهبود جنبه های فیزیکی و بصری این فضا ها، باید نسبت ابعاد به نحوی نزدیک به اقدامات بشر انتخاب گردند. به عبارت دیگر، ارتفاع ساختمان در لفاف اصلی باید کاهش یابد. (N. Rafizadeh, 2005)
تصویر: جنبه های بصری مطلوب؛ ماخذ: (N. Rafizadeh, 2005)
کارکرد ها و فعالیت های اجتماعی در فضا
کارکرد ها و فعالیت های اجتماعی در ساختمان های بلند موفقیت آمیز نبود، به علت بستر، دید و چشم اندازها و سپس جمعیتی کوچکتر به چنین فضاهایی جذب می شوند. بنابراین به وسیله رکود اقتصادی این ساختمان ها از حد فاصل پوشش های فضاهای شهری و ساخت و ساز ساختمان های کوتاه به جای فضای مناسب پیروی می کنند و از ایجاد چشم انداز های بصری بیشتر و بهتر لذت می برند. به این ترتیب، ساختمان های بلند دورتر از فضاهای اطراف آن واقع می شود به طوری که تاثیرات قابل اندازه گیری خود را در فضاهای شهری کاهش می یابد. (N. Rafizadeh, 2005)
تاثیر ساختمان های بلند در چشم انداز شهری
طرفداران ساختمان های بلند بر این باورند که یکی از مزیت های عمده این ساختمان ها ارائه دادن چشم انداز شهری و قدرت دید از طبقات بالایی این ساختمان ها می باشد. اما باید به یاد داشته باشیم که پدیده ساختمان های بلند به طور کلی برخی از اثرات نامطلوب محیط مجاور چون: انسداد دید و منظر، سایه اندازی، کاهش حریم خصوصی در فضاهای داخلی ساختمان های مجاور و نفوذ در مناطق سبز را سبب می شود و همه این اثرات که عمدتاً در مناطقی با تراکم بالا اتفاق می افتد؛ باعث بی نظمی در فضاهای شهری می شود (N. Rafizadeh, 2005). جلوه های بصری ذکر شده در بالا مربوط به برخی از عواملند که عبارتند از: ارتفاع و ارتفاع نسبی (مقیاس)، فرم ساختمان، حفظ حریم خصوصی، تزیینات و نوع پوسته.
مطالعات انجام شده بر روی تاثیرات بصری بناهای بلند در ایران نشان می دهد که فاکتور مقیاس در ساختمان های بلند یک پدیده حیاتی در کیفیت آن ها می باشد. به عبارت دیگر، دوری از ساختمان های بلند، تاثیرات بصری را برای ناظر به دلیل گسترش زاویه دید کاهش می یابد.
مقیاس
منظور از مقیاس رابطه بین اندازه یک فضا یا شی با فضاها و یا اشیا اطراف آن می باشد. در معماری و طراحی شهری همواره مقیاس انسانی[۳] به عنوان موجه ترین مقیاس اندازه گیری ابعاد ساختمان با فضا مطرح بوده است. مقیاس، به عنوان یک ابزار برای اندازه گیری و سنجیدن، شامل روابط بسیاری است. مقیاس انسانی به معنای ارتباط بین ساخت و ساز و شرایط انسانی است، و همچنین به عنوان یک رابطه بین ساختمان و توانایی مردم برای پردازش داده هاست. آنچه به وسیله مقیاس در بلوک برج ها معنی می شود، در مجموع و به طور مستقل در ارتفاع و تناسبات است. با توجه به این اندازه، و همچنین عرض خیابان های اطراف، ساختمان های بیش از ۳ طبقه در بسیاری از خیابان ها خارج از مقیاس استاندارد است و در نتیجه تحریک نمی کند. انسان با رعایت این مقیاس ها احساسی از دوستی، مجاورت، حفاظت و امنیت را در میان ساکنین و عابرین به وجود می آورد.(N. Rafizadeh, 2005)
بنابراین اگر بخواهیم ساختمان ها دارای ابعاد انسانی باشند باید کوتاه، و یا آنکه در طبقات بالایی ساختمان عقب نشینی هایی صورت بگیرد. همچنین در برخی موارد جزییات یک ساختمان بلند مثل در، پنجره و یا اجزایی که در نماسازی به کار می روند ممکن است خارج از مقیاس باشند. در واقع ارتباط با مقیاس انسانی را نه فقط در رابطه با ارتفاع ساختمان بلکه با تمامی آن چه که انسان درک می کند قابل جستجو است. در رابطه با مقیاس انسانی می توان به برخی موارد که می توانند در تعیین ضوابط طراحی ساختمانی مورد استفاده واقع شوند توجه داشت (امین زاده، بهناز، ۱۳۷۶).
مقیاس همسایگی : مقیاس همسایگی ساختمان های بلند در بافت های شهری موضوعی بسیار با اهمیت تر از مقیاس این ساختمان ها به تنهایی می باشد. مقیاس همسایگی ساختمان های بلند را با اندازه و ساختمان ها در همسایگی و مجاورت آنها ربط می دهند. از آن جایی که بسیاری از این ساختمان ها در بافت های موجود شهری ساخته می شوند، همجواری آنها با ساختمان های اطراف که غالباً کوتاه مرتبه بوده، مسئله ساز و با اهمیت می گردد. (Tall Building Design Guidelines, 2013)
تصویر: ارتفاع و ارتفاع نسبی ماخذ:(N. Rafizadeh, 2005)
ساختمان های بلند به لحاظ بعد ارتفاعی که ماهیت آنها را شامل می گردد به دشواری می توانند در بافت های کوتاه مرتبه موجود هضم شوند. به طور کلی وقتی این ساختمان ها در میان بافت های کوتاه قرار می گیرند تنها با تغییر تدریجی ارتفاع از بلند به کوتاه یا بر عکس می توان ناهمگونی های نما را تا حدی رفع نمود. خصوصاً وقتی ساختمان های بلند و کوتاه دارای مرز مشترک هستند. قرار دادن فضای باز در اطراف ساختمان های بلند و حد فاصل بافت کوتاه مرتبه و بلند مرتبه، تا حدودی به رفع ناهمگونی بافت کمک کرده و از تضاد شدید در نمای شهری و در بافت شهر جلوگیری می کند. رعایت سلسله مراتب مقیاس بین ساختمان های بلند و کوتاه مرتبه در اطراف و یا فضاهای باز و واحدهای همسایگی همجوار، در سه بخش می تواند مورد بررسی قرار گیرد. (N. Rafizadeh, 2005)
مقیاس بلوک شهری
مقیاس منطقه ای
در ابعاد سایت
که بنابر نیاز پروژه مقیاس بلوک شهری مورد بررسی قرار می گیرد:
مقیاس بلوک شهری
ایجاد پایه ساختمان با مقیاسی متناسب با ساختمان های اطراف و عرض خیابان شکل می گیرد. مفصل بندی پایه ساختمان با پلاک های همجوار که پیوستگی مجاور و خیابان را تامین می کند و تخصیص کاربری های مناسب با فعالیت های طبقه همکف. (Tall buildings guidance, 2008)
مقیاس و مکان یابی مناسب برای ساختمان بلند مرتبه درون سایت در جهت کاهش تاثیرات بصری آن از طرف خیابان، فضاهای باز اطراف و واحد همسایگی همجوار که شامل عقب نشینی حجم ساختمان در طبقات برای خوانایی بیشتر بخش پایه ساختمان از طرف خیابان می شود.
زمانی که قرار است یک یا چند ساختمان بلند مرتبه درون یک سایت واقع شوند در میان دو محدوده با ارتفاع کاربری یا شکل ساختمان های متفاوت؛ مطالعه و در نظر گرفتن عقب نشینی ها، تورفتگی ها و سلسله مراتب مناسب در مقیاس ارتفاعات لازم است. هر کدام از این ابزارهای کنترل می تواند با توجه به اندازه محدوده ساخت و ساز، میزان کاربری ها، واحدهای همسایگی همجوار، با ارتفاعات کوتاه تر اندازه عرض خیابان و تحلیل میزان تاثیر ساخت و ساز بر بلوک های همجوار که شامل میزان سایه اندازی - نورگیری و دریافت منظر آسمان می شوند تغییر یابند.
گاهی در بافت هایی که ساخته شده اند با انجام این تحلیل ها، شاید بتوان به این نتیجه رسید که این محدوده برای بلند مرتبه سازی مناسب نمی باشد. تخصیص یک فاصله مناسب افقی بین ساختمان های بلند احداثی و مناطق با مقیاس کوتاه تر ارتفاعی، تخصیص ارتفاع مطلوب و عقب نشینی ها و تورفتگی های متناسب با حجم و ارتفاع کوتاه تر توده های مجاور و واحدهای همسایگی همجوار در جهت کاهش میزان تاثیرات این ساختمان ها به خیابان ها، فضاهای باز و ملزومات آنها است.
مقیاس اجزای نمای شهری
<< 1 ... 367 368 369 ...370 ...371 372 373 ...374 ...375 376 377 ... 477 >>