شکل پاسخ
مسئولیت اخلاقی
۵
ترتیبی
طیف پنج سطحی لیکرت
بخش سنجش تمکین مالیاتی
این بخش از پرسشنامهتمکین مالیاتیمودیان را مورد سنجش قرار میدهد.مشخصههای این بخش از پرسشنامه به همراه تعداد سنجه های آن در جدول ۳-۷ ارائه گردیده است.
جدول ۳-۷ بخش تمکین مالیاتی
عنوان
تعداد سنجه ها
مقیاس
شکل پاسخ
تمکین مالیاتی
۸
ترتیبی
طیف پنج سطحی لیکرت
اعتبار و روایی ابزار تحقیق
یکی از مهمترین جنبه های هر پژوهش، مناسب بودن ابزار اندازه گیری آن است. زیرا اطلاعات و داده های لازم جهت تجزیه و تحلیل نتیجه گیری نهایی بوسیله ابزار اندازه گیری به دست می آید. ابزار اندازه گیری باید از روایی[۱۲] و پایایی[۱۳] لازم برخوردار باشد تا پژوهشگر بتواند داده های متناسب با پژوهش را گردآوری نماید و از طریق داده ها و تجزیه و تحلیل آنها فرضیه های مورد نظر را بیازماید و به سوالات پژوهش پاسخ دهد. ابزار سنجش استاندارد معمولاً از روایی و پایایی مناسبی برخوردارند (حافظ نیا، ۱۳۸۳). ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه است. برای سنجش میزان مناسب بودن ابزار اندازه گیری دو مولفه روایی و پایایی سنجیده می شود تا صحت و درستی ابزار مذکور تایید شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
روایی پرسشنامه
در این پژوهش با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه به نوعی روایی آن به طور ضمنی مورد تایید بود. اما به منظور اطمینان بیشتر از روش روایی صوری استفاده شد. به این منظور پرسشنامه در اختیار استاد محترم راهنماقرار گرفت و از آنان در مورد هر سوال و در خصوص ارزیابی هدف مربوط، نظر خواهی شد و با اصلاحات جزئی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت.
پایایی پرسشنامه
پایایی به دقت، اعتماد پذیری، ثبات یا تکرار پذیری نتایج آزمون اشاره دارد. جهت سنجش پایایی ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش از روش آلفای کرونباخ که از مهمترین و رایجترین روشها میباشد استفاده شده است. روش آلفای کرونباخ مطابق با رابطه(۳- ۲) زیر استفاده می شود (مومنی، ۱۳۸۹).
(۳- ۲)
در این رابطه ضریب پایایی کل آزمون، kتعداد سوالات (بخش های) آزمون، واریانس نمرات سوال (بخش) j وواریانس نمرات کل سوالات (آزمون) میباشد. ابزاری که آلفای کرونباخ آن بالاتر از سطح مقدار مینیمم که توسط نانلی[۱۴] (۱۹۸۷) پیشنهاد گردید یعنی ۷/۰ باشد از پایایی مناسبی برخوردار است. در این پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و با روش آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه و ابعاد آن به شرح جدول ۳-۸برآورد گردید. این برآورد با توجه به اینکه بالاتر از حداقل مقدار ۷/۰ می باشد بیانگر این است که پرسشنامه های مورد استفاده از پایایی بالایی برخوردار است (جدول ۳-۴).
جدول ۳-۸- آلفای کرونباخ پرسشنامهها
متغیر
شماره سوالات
آلفای کرونباخ
بعد قانونی مسئولیت پذیری اجتماعی
که نشان دهنده حساسیت سیستم نسبت به داده های تصادفی ورودی میباشد.
برای مشتقات جزئی مرحله دوم، از معادله (۱۸۸-۲) نسبت به مشتقگیری جزئی کرده، که خواهیم داشت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲‑۲۴۱ |
به عنوان مثال روش المان محدود آماری بر روی دو مسئله نمایش داده میشود.
۱ – پره با مقطع مستطیلی در معرض انتقال حرارت جابجایی .
۲ – صفحه مستطیلی با سوراخ دایره ای در وسط آن.
در این بررسی یک پره با مقطع مستطیل شکل در نظر گرفته شده است که دمای پایه پره ۲۰۰ درجه سلسیوس و دمای محیط ۲۷ درجه سلسیوس در نظر میگیریم.
ضریب هدایت حرارتی مرجع ۴۸ و ضریب جابجایی مرجع ۲۰ در نظر گرفته و چشمه های حرارتی و انرژی تابشی صفر در نظر گرفته شده است. محور مختصات را در پایین پره گوشه سمت چپ در نظر میگیریم پره مورد نظر را همانطور که در شکل (۳-۱) نشان داده شده است به وسیله ۱۳۷۷ گره به ۱۲۸۰ المان تقسیم میکنیم و دمای پایین پره را به عنوان نمادی از کل تغییرات دما در پره در نظر میگیریم و دماهای گرهی از گره ۱ تا ۸۱ را مورد بررسی قرار میدهیم .
شکل ۳‑۱ المان بندی پره |
با تغییر ضرایب هدایت و جابجایی و با حل مسئله به روش المان محدود ، دماهای مختلفی بدست میآیند و دمایی که در ضریب هدایت و ضریب جابجایی مرجع بدست میآید به عنوان دماهای مرجع در نظر گرفته شده میشوند که در شکل (۳-۲) نشان داده شده است .
شکل ۳‑۲ : توزیع دما از روش المان محدود |
همانطور که در شکل مشخص است هر چه از پایه پره دورتر میشویم دمای پره کاهش پیدا میکند که کمترین دما در نقطه انتهایی پره میباشد.
در شکل (۳-۴) دماهای بدست آمده از روش عدم قطعیت برای ضرایب انتقال حرارت هدایتی و جابجایی بدست آمده را نشان میدهد و در شکل (۳-۵)ربا رسم دو نمودار فوق به مقایسه این دو پرداخته و دماها را در طول پره به نمایش میگذاریم.
در شکلهای (۳-۶) و (۳-۷) با در نظر گرفتن سی ضریب هدایتی و جابجایی و حل، میانگین ،دماها در پره نشان داده شده و در شکل (۳-۸) به مقایسه دو حالت فوق و متوسط بینشان، دماها برای هر سه حالت میپردازیم.
در شکل (۳-۹) مقایسه دماها و پره برای سه حالت روش المان محدود و عدم قطعیت و میانگین گیری برای ضرایب هدایتی و جابجایی نشان داده میشوند .
شکل (۳-۱۰) با قرار دادن دماهای بدست آمده از میانگین گیری به عنوان مرجع و کسر دو حالت دمای بدست آمده از روش المان محدود و عدم قطعیت درجه اول به مقایسه این سه حالت میپردازیم.
در شکل (۳-۳) کنتور دما در پره مورد نظر نشان داده شده است و همانطور که انتظار میرفت با دور شدن از پایه پره دمای پره نیز کاسته خواهد شد.
هر چند انتخاب هیات مدیره با مجمع عمومی عادی است اما از آن جائیکه یکی از مواردی که در اساسنامه شرکت میبایستی لحاظ شود طبق بند ۱۶ ماده ۸ ل.ا.ق.ت مربوط است به تعیین وظایف و حدود اختیارات مدیران، لذا هرگونه تغییر در حدود اختیارات مدیران به منزله تغییر در اساسنامه است و تغییر در اساسنامه هم برابر ماده ۸۳ ل.ا.ق.ت در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است.
درست است که برابر ماده ۱۱۸ ل.ا.ق.ت، جز درباره موضوعاتی که موجب مقررات این قانون اخذ تصمیم و اقدام درباره آنها در صلاحیت خاص مجامع عمومی است، مدیران شرکت دارای کلیه اختیارات لازم برای اداره امور شرکت در چارچوب موضوع شرکت میباشند، اما به موجب قسمت اخیر همین ماده مجمع عمومی میتواند اختیارات آنان را محدود نماید. هر چند این تحدید اختیارات نسبت به اشخاص ثالث باطل است ولی بین مدیران و صاحبان سهام معتبر است. به عنوان مثال مجمع عمومی فوقالعاده میتواند مصوب نماید که مدیران تا سقف مبلغ معینی حق انعقاد قرارداد را با دیگران دارند و مازاد بر آن میبایستی با تصویب مجمع عمومی فوقالعاده انجام شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مبحث یازدهم: انتخاب مدیر یا مدیران تصفیه و عزل آنها
بعد از تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده راجع به انحلال شرکت و یا پس از صدور حکم دادگاه مبنی بر بطلان یا انحلال شرکت، دوران تصفیه شرکت شروع میشود. مجموع عملیاتی را که پس از انحلال شرکت به منظور پرداخت قروض و وصول مطالبات وتقسیم مازاد دارائی شرکت انجام میدهند، تصفیه امور شرکت میگویند [۵۰].
در برخی از موارد در اساسنامه نحوه انحلال اختیاری شرکت و ترتیب تصفیه امور پیشبینی میشود.[۵۱] در مواردی که در اساسنامه شرکت مدیر تصفیه پیشبینی نشده باشد، اصولاً امر تصفیه با خود مدیران شرکت است. اما مجمع عمومی فوقالعاده که رای به انحلال شرکت میدهد میتواند ترتیب دیگری مقرر نماید و مدیر یامدیران تصفیه را انتخاب نماید [۵۲].
در رابطه با عزل مدیر یا مدیران تصفیه برابر ماده ۲۱۶ ل. ا. ق. ت اگر مجمع عمومی فوقالعاده آنها را انتخاب کرده باشد خود نیز حق عزل آنها را دارد.
مبحث دوازدهم: تصویب و یا عدم تصویب آوردههای غیرنقدی که در موقع افزایش سرمایه تادیه میشود.
از اختیارات دیگر سهامداران اکثریت در مجمع عمومی فوقالعاده بحث تصویب و یا عدم تصویب آوردههای غیرنقدی است. هر چند قیمت آوردههای غیرنقدی توسط کارشناس رسمی دادگستری تعیین گردیده است ولی اکثریت سهامداران میتوانند در جلسه مجمع عمومی فوقالعاده با آراء خود مانع از تصویب آوردههای غیر نقدی گردند. بدیهی است اگر آوردههای غیر نقدی یا حتی اشخاص آورنده سرمایه غیر نقد مورد تائید آنان باشد آنرا تصویب مینمایند.
مبحث سیزدهم: تغییرات در حقوق نوع مخصوصی از سهام شرکت
از دیگر اختیارات مجمع عمومی فوق العاده، تغییر در حقوق نوع مخصوصی از سهام شرکت، مطابق ماده ۹۳ ل. ا. ق. ت میباشد. تغییر در حقوق مربوط به سهام، مستلزم تغییر در اساسنامه است که تغییر در اساسنامه جزء اختیارات مجمع عمومی فوقالعاده است. بنابراین هر چند در ماده ۹۳ از تغییر در حقوق نوع مخصوصی از سهام، توسط مجمع عمومی فوقالعاده صحبتی نشده است ولی از آنجایی که نوع سهام و خصوصیت آن در اساسنامه ذکر میشود، تغییر در حقوق مربوط به آن باید توسط مجمع عمومی فوقالعاده بعمل آید.
برای تغییر در حقوق نوع مخصوصی از سهام شرکت، ابتدا باید مجمع عمومی فوقالعاده تشکیل جلسه داده و تغییرات مورد نظر را تصویب کند. برای آنکه تصمیمات مجمع عمومی فوقالعاده در این زمینه معتبر باشد، لازم است که لااقل نصف دارندگان اینگونه سهام در جلسه خاصی که به همین منظور تشکیل میشود حاضر باشند.. اگر در دعوت اولی نصف دارندگان اینگونه سهام حاضر نشوند، دعوت دوم از دارندگان اینگونه سهام بعمل میآیدکه در دعوت دوم لازم است حداقل یک سوم دارندگان اینگونه سهام حاضر شوند. تصمیمات جلسه مذکور همواره با اکثریت دو سوم آرامعتبر است و در صورتیکه در دعوت اول و یا دوم اکثریت دو سوم آرا با تغییرات انجام شده توسط مجمع عمومی فوقالعاده موافقت ننمایند، تصمیمات مجمع عمومی فوقالعاده در رابطه با تغییرات مذکور بیاثر است.
نکته دیگری در اینجا قابل بیان است و آن اینست که بین قسمت اخیر ماده ۴۲ ل. ا. ق. ت با ماده ۹۳ نوعی تعارض وجود دارد. مطابق ماده ۴۲ برای تغییر در امتیازات وابسته به سهام ممتاز، باید موافقت دارندگان نصف به علاوه یک اینگونه سهام جلب شود. اما در ماده ۹۳ آمده که تصمیمات همواره با اکثریت دو سوم آراء معتبر خواهد بود.
توضیحات بیشتر مربوط به سهام موضوع ماده ۹۳ در مبحث صدور سهام ممتاز در همین پایان نامه آمده است.
مبحث چهاردهم: تغییر اساسنامه
بعد از تأسیس و ثبت شرکت، هرگونه تغییر در اساسنامه شرکت برابر ماده ۸۳ ل.ا.ق.ت در اختیار مجمع عمومی فوقالعاده است.موارد مذکور در ماده ۸ ل.ا.ق.ت جنبه حصری ندارد و میتوان در هنگام تأسیس و یا بعد از تأسیس شرکت موارد دیگری را به اساسنامه اضافه کرد. بعنوان مثال پرداخت پاداش به اعضای هیات مدیره از موارد الزامی که میبایستی در اساسنامه پیشبینی شود نیست. و پس از تأسیس شرکت مجمع عمومی فوقالعاده میتواند موضوع تعیین پاداش را در اساسنامه بگنجاند. منتهی این اختیارات در بعضی موارد توسط قانونگذار محدود شده است بنابراین مجمع عمومی فوقالعاده نمیتواند در موارد محدودیت قانونی در اساسنامه تغییر دهد به عنوان مثال در ماده ۱۶۴ ل.ا.ق.ت آمده اساسنامه شرکت نمیتواند متضمن اختیار افزایش سرمایه برای هیات مدیره باشد لذا مجمع عمومی فوقالعاده نمیتواند چنین امری را در اساسنامه لحاظ کند یا موارد دیگری مثل
۱- تغییر تابعیت ۲- افزایش تعهدات صاحبان سهام ۳- ایجاد محدودیت در اقامه دعوی از سوی یک پنجم دارندگان سهام شرکت علیه مدیران ۴- افزایش مدت مدیریت مدیران به بیش از دو سال ۵– ایجاد محدودیت برای هیات مدیره در عزل رئیس و نائب رئیس هیات مدیره ۶- تغییر در ترتیب مقرر شده برای انتخاب مدیران موضوع ماده ۸۸ ل.ا.ق.ت، که مجمع عمومی فوقالعاده حق تصمیم در مورد انها را ندارد.
بدیهی است قوانینی که از دیدگاه قانونگذار جزء قواعدآمره است را نمیتوان با تغییر اساسنامه تغییر داد خصوصاً قوانینی که قانونگذار برای حمایت از سهامداران اقلیت در نظر گرفته است.
اما در سایر موارد که جزء قواعد آمره نیست و قانونگذار هم صراحتاً به محدودیت مجامع عمومی اشاره نکرده است میتوان هر نوع تغییری را انجام داد یا هر موردی را به اساسنامه اضافه نمود.
مبحث پانزدهم:تبدیل سهام
تبدیل سهام و طریقه آن اصولاً در اساسنامه شرکت پیشبینی میشود ولی اگر اساسنامه اجازه تبدیل سهام را نداده باشد، شرکت میتواند به موجب تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده مبادرت به تبدیل سهام نماید. این تبدیل به دو گونه صورت میگیرد:
۱ – تبدیل سهام با نام به بی نام
۲ – تبدیل سهام بینام به با نام
تبدیل سهام با نام به بی نام
سهام با نام، سهامی است که متعلق به شخص معینی است و نام دارنده آن در دفتر سهام شرکت ثبت شده است. به همین دلیل در هنگام انتقال آن به شخص دیگر باید این انتقال در دفتر سهام شرکت به ثبت برسد و انتقال دهنده یا وکیل یا نماینده قانونی اوباید انتقال را در دفتر مزبور امضاء کند.
تبدیل سهام با نام به بینام در مواردی اتفاق میافتد که شرکت مطابق ماده ۳۰.ل.ا.ق.ت. به علت عدم تأدیه تمامی مبلغ اسمی سهام، بناچار مبادرت به صدور سهام با نام کرده ولی بعداً به لحاظ مزیتهای سهام بینام تصمیم به تبدیل سهام با نام به بینام گرفته است دلایل متعددی وجود دارند که باعث میشود اشخاص سهام بینام را به سهام بانام ترجیح بدهند که در اینجا تعدادی از آنها آورده میشود:
۱ – نقل و انتقال سهام بینام به صورت خیلی ساده انجام میشود. بدین صورت که مطابق ماده ۳۹.ل.ا.ق.ت. نقل و انتقال سهام بینام به دلیل اینکه سهام بینام بصورت سند در وجه حامل تنظیم میشود با قبض و اقباض صورت میگیرد. ولی نقل و انتقال سهام با نام تشریفات بیشتری دارد بدین صورت که مطابق ماده ۴۰.ل.ا.ق.ت.«انتقال سهام بانام باید در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد و انتقال دهنده یا وکیل یا نماینده قانونی او باید انتقال را در دفتر مزبور امضا کند».
۲ – بعضی از سهامداران مایل نیستند که توسط سهامداران و یا اشخاص دیگر شناخته شوند به همین دلیل از سهام بینام استفاده میکنند.
۳ – عدهای برای فرار از مالیات، سهام بینام را با سهام به نام ترجیح میدهند. در اکثر کشورها به درآمد حاصله از فروش سهام مالیات تعلق میگیرد به همین خاطر اشخاص با خرید سهام بینام از پرداخت مالیات فرار میکنند.
۴ – نقل و انتقال سهام بینام نمیتواند مشروط به موافقت مجامع عمومی صاحبان سهام یا مدیران شرکت شود.
برای تبدیل سهام بانام به سهام بینام «مراتب فقط یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن نشر میگردد منتشر و مهلتی که نباید کمتر از دو ماه باشد به صاحبان سهام داده میشود تا برای تبدیل سهام خود به مرکز شرکت مراجعه کنند. بعد از انقضای مهلت مذکور برابر تعداد سهامی که تبدیل نشده است سهام بینام صادر و در مرکز شرکت نگاهداری خواهد شد تا هر موقعی که دارندگان سهام بانام به شرکت مراجعه کنند سهام بانام آنان اخذ و ابطال و سهام بینام به آنها داده شود»[۵۳]. پس از تبدیل کلیه سهام بانام به سهام بینام و یا بعد از مهلت دوماههای که برای تبدیل سهام بانام به بینام در نظر گرفته شده است شرکت باید مرجع ثبت شرکتها را از تبدیل سهام خود کتباً مطلع سازد تا مراتب طبق مقررات به ثبت رسیده و برای اطلاع عموم آگهی شود.[۵۴]
در لایحه تجارت ۹۱ و برابر ماده ۴۱۹ آن تبدیل سهام بینام به با نام مجاز نیست.
تبدیل سهام بینام به بانام
سهام بینام سهامی است که نام صاحب آن بر روی آن قید نمیشود و هر کسی که آن را در اختیار داشته باشد مالک آن است. به عبارت دیگر سهام بینام سهم در وجه حامل محسوب میشود که حامل آن مالک آن است و برای مطالبه وجه آن محق محسوب میشود. زمانی یک شرکت میتواند مبادرت به صدور سهام بینام نماید که تمامی مبلغ اسمی سهم پرداخت شده باشد زیرا به موجب ماده ۳۰ل.ا.ق.ت. «مادام که تمامی مبلغ اسمی هر سهم پرداخت شده صدور ورقه سهم بینام یا گواهی نامه موقت بینام ممنوع است».
سهام بانام با وجود معایبی که دارد، مزایایی نیز دارد که از این مزایا میتوان موارد زیر را نام برد:
۱ – سهام با نام مشکل گم شدن، سرقت یا تلف شدن را ندارد. به این خاطر که نام دارنده سهام در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت رسیده است. به همین خاطر اشخاصی که کمتر دنبال خرید و فروش و نقل وانتقال سهام هستند مبادرت به خرید سهام بانام مینمایند.
۲ – صدور سهام بانام از نظر مالیاتی به نفع دولتهاست به این صورت که دولتها از نقل و انتقال سهام مبلغی به عنوان مالیات اخذ میکنند.
بعضی دولتها به شرکتهایی که از لحاظ سیاسی و اقتصادی مورد توجه هستند اجازه انتشار سهام بینام را نمیدهند. به این علت که میخواهند سهامداران آن شناخته شوند یا اینکه اشخاصی که از لحاظ قانون کشور نمیتوانند سهامدار شرکتهای خاصی شوند نتوانند مبادرت به خرید سهام آن شرکت نمایند به همین خاطر این شرکتها مجبور به انتشار سهام با نام میشوند.
«در مورد تبدیل سهام بینام به با نام باید مراتب در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن نشر میگردد سه نوبت هر یک به فاصله ۵ روز منتشر و مهلتی که کمتر از ۶ ماه از تاریخ اولین آگهی نباشد به صاحبان سهام داده شود تا برای تبدیل سهام خود به مرکز شرکت مراجعه کنند. در آگهی تصریح خواهد شد که پس از انقضای مهلت مزبور کلیه سهام بینام شرکت باطل شده تلقی گردد.»[۵۵]
«سهام بی نامی که ظرف مهلت مذکور در ماده ۴۴ برای تبدیل به سهام بانام به مرکز شرکت تسلیم نشده باشد باطل شده محسوب و برابر تعداد آن سهام بانام صادرو توسط شرکت در صورتی که سهام شرکت در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد از طریق بورس وگرنه از طریق حراج فروخته خواهد شد. آگهی حراج حداکثر تا یک ماه پس از انقضای مهلت شش ماه مذکور فقط یک نوع و در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن نشر میگردد منتشر خواهد شد. فاصله بین آگهی و تاریخ حراج حداقل ده روز و حداکثر یک ماه خواهد بود. در صورتی که در تاریخ تعیین شده تنها تمام یا قسمتی از سهام به فروش نرسد حراج تا دو نوبت طبق شرایط مندرج در این ماده تجدید خواهد شد».[۵۶]
«از حاصل فروش سهامی که بر طبق ماده ۴۵ فروخته میشود بدوا هزینههای مترتبه از قبیل هزینه آگهی حراج یا حق الزحمه کارگزار بورس کسر و مازاد آن توسط شرکت در حساب بانکی بهره بردار سپرده میشود، در صورتی که ظرف ده سال از تاریخ فروش، سهام باطل شده به شرکت مسترد شود مبلغ سپرده و بهره مربوطه به دستور شرکت از طرف بانک به مالک سهم پرداخت میشود. پس از انقضای ده سال، باقیمانده وجود در حکم مال بلا صاحب بوده و باید از طرف بانک و به اطلاع دادستان شهرستان به خزانه دولت منتقل گردد».(ماده ۴۶ ل.ا.ق.ت.)
«در مورد مواد ۴۵ و۴۶ هر گاه پس از تجدید حراج مقداری از سهام به فروش نرسد صاحبان سهام بینام که به شرکت مراجعه میکنند به ترتیب مراجعه به شرکت اختیار خواهند داشت از خالص حاصل فروش سهامی که فروخته شده به نسبت سهام بینام که در دست دارند وجه نقد دریافت کنند و یا آنکه بنابر تعداد سهام بینام خود سهام با نام تحصیل نمایند و این ترتیب تا وقتی که وجه نقد و سهم فروخته نشده هر دو در اختیار شرکت قرار دارد رعایت خواهد شد» (تبصره ماده ۴۶ل.ا.ق.ت).
بین مقررات تبدیل سهام بینام به سهام با نام با مقررات تبدیل سهام با نام به سهام بینام تفاوتهایی وجود دارد.این تفاوتها عبارتند از :
۱ – در تبدیل سهام بینام به سهام با نام مراتب سه نوبت در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن نشر میگردد منتشر میگردد.ولی در تبدیل سهام بانام به سهام بینام مراتب فقط یک بار در روزنامه کثیرالانتشار منتشر میشود. دلیل آن است که صاحبان سهام بینام معلوم ومشخص نیستند و شرکت از هویت و اقامتگاه آنان آگاهی ندارد.
۲ – در تبدیل سهام بینام به بانام، مهلتی که برای تبدیل سهام در نظر گرفته میشود شش ماه از تاریخ اولین آگهی است ولی در تبدیل سهام بانام به بینام مهلت فوق یک ماه است.
۳ – در آگهی تبدیل سهام بینام به بانام تصریح میشود که اگر صاحبان سهام در مهلت تعیین شده برای تبدیل سهام مراجعه نکنند کلیه سهام آنان باطل شده تلقی میگردد ولی در آگهی تبدیل سهام بانام به بینام چنین تصریحی صورت نمیگیرد، بلکه بعد از انقضای مهلت، سهام با نام صاحبان سهام به سهام بینام تبدیل میشود.
فصل سوم
حقوق سهامداران اقلیت
سهامداران اقلیت همانطوری که از نام آن پیداست در شرکت جز گروهی هستند که به دلیل نداشتن آراء کافی نمی توانند تصمیمات مطلوب خودرا اتخاذنمایند لذا قانونگذار جهت حمایت از این گروه مقررات خاصی وضع نموده تا اینان از حداقل حقوق قانونی برخوردار شوند بنابراین در این فصل حقوقی که سهامداران اقلیت توانایی برخوردار شدن از آن را دارا هستند موردمطالعه قرار میگیرد بدیهی است حقوقی که اقلیت سهامداران از آن برخوردارند اکثریت سهامداران نیز ازآن برخوردارند ولی به لحاظ آنکه یکی از اهداف اصلی این پایان نامه آشناکردن شخص سهامدارو سهامداران اقلیت با حقوقی است که قانونگذار برای آنها پیش بینی کرده لذا دراین قسمت از پایان نامه ، حقوقی که شخص سهامدار به تنهایی یا در غالب گروه سهامداران اقلیت میتواند از آن منتفع گردد بررسی میشود. با این توضیحات مطالب این فصل را در دو بخش تحت عنوان حقوق مالی و حقوق غیر مالی مورد بررسی قرار میدهیم که بخش اول در نه مبحث وبخش دوم در چهار مبحث به شرح آتی مطرح میگردد:
بخش اول: حقوق مالی
مبحث اول: حق دریافت سود
بدیهی است که اولین هدف هر یک از سهامداران آن است که در نتیجه فعالیت شرکت، به نسبت سرمایهای که در شرکت گذاشتهاند به آنها سود تعلق گیرد. این امر مسلتزم سودآوری شرکت است. در همین راستا مجمع عمومی عادی مکلف شده است حداقل ده درصد سود ویژه یا همان سود قابل تقسیم را بین سهامداران تقسیم کنند. این از قواعد آمره است و اساسنامه و مجمع عمومی نمیتواند حق دریافت سود سهامداران را نادیده بگیرد. پرداخت سود طبق ماده ۲۴۰ ل. ا. ق. تجارت منوط به تصویب حسابهای سال مالی توسط مجمع عمومی است. که با احراز این که سود قابل تقسیم وجود دارد، انجام میشود. نحوه پرداخت سود قابل تقسیم هم توسط مجمع عمومی عادی تعیین میشود و اگر مجمع عمومی در خصوص نحوه پرداخت تصمیم نگرفته باشد هیات مدیره نحوه پرداخت را تعیین خواهد کرد در هر حال پرداخت سود به صاحبان سهام باید ظرف هشت ماه پس از تصمیم مجمع عمومی راجع به تقسیم سود انجام پذیرد.
۲-۳-۱۱ مثلث بازایابی خدمات[۱۲۴]
مثلث بازاریابی خدمات پیشنهاد می دهد که سه نوع بازاریابی وجود دارد که باید به طور موفقیت آمیزی اجرا شود تا یک سازمان خدماتی بتواند موفق گردد. همانطور که در شکل ۲-۵ نشان داده شده است، در سمت راست مثلث، تلاشهای بازاریابی بیرونی قرار دارد که انتظارات مشتریان را تعیین کرده وعده هایی را به مشتریان راجع به آنچه که قرار است به آنها تحویل داده شود، می دهد. هرچیزی که به مشتریان قبل از تحویل خدمت ابلاغ می گردد می تواند به عنوان بخشی از وظیفه بازاریابی بیرونی نگریسته شود. در پایین مثلث بازاریابی تعاملی یا بازاریابی زمان واقعی قراردارد. در اینجا تحویل خدمات واقعی اتفاق می افتد، یعنی کارکنان سازمان به طور مستقیم با مشتریان تعامل دارند(مطابق شکل۲-۵).
سازمان (مدیریت)
بازاریابی بیرونی بازاریابی درونی ( تعیین وعده ها ) (حمایت از وعده ها)
مشتریان کارکنان
بازاریابی تعاملی
(تحویل وعده ها)
شکل ۲-۵: مثلث بازایابی خدمات(زیتامیل و بیتنر[۱۲۵]،۱۹۹۶)
در این نقطه است که قولها و وعده ها تحویل داده می شود(یا تحویل داده نمی شود).سمت چپ مثلث، بازاریابی درونی قرار داردکه کارکنان را قادر می سازد تا از وعده های داده شده به مشتریان حمایت کنند. بازاریابی درونی به فعالیت هایی اشاره دارد که شرکت باید برای آموزش، انگیزش و پاداش کارکنانش انجام دهد. سازمان در حمایت از وعده هایش به مشتریان موفق نخواهد بود مگر اینکه کارکنان خدماتی قادر باشند و تمایل داشته باشندوعده های داده شده را به مشتریان ارائه دهند. بازاریابی درونی وابسته به این فرض است که رضایت مشتریان به طور لاینفکی به هم مرتبط می باشند(والاری و بیتنر[۱۲۶]،۲۳:۱۹۹۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۱۲- ابعاد کیفیت خدمات
ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی با ابعاد مدیریت در بخش خصوصی تفاوت های عمده ای دارد. این ابعاد در بخش دولتی که با مطالعه ادبیات، ازتئوری های مربوطه اسستخراج گردیده، نشان می دهد که دانشمندان مختلف ابعاد متفاوتی را برای استقرار مدیریت کیفیت جامع ارائه نموده اند.
گاروین[۱۲۷](۱۹۹۳)، زتهامل (۱۹۹۹)، جیسون[۱۲۸](۱۹۹۸)، و پاراسورامان (۲۰۰۰)، هر کدام ابعاد مختلفی را جهت استقرار مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی بیان کرده اند که در ادامه به تشریح آنها می پردازیم.
گاروین(۱۹۹۳)مطابق جدول ۲-۴ با بهره گرفتن از این تعاریف برای کیفیت هشت بعد را تعیین کرد که عبارتند از:
جدول ۲-۴: ابعاد کیفیت خدمات در بخش عمومی
اطلاع رسانی | در بخش دولتی باید اطلاعات سریع و دقیق بوده ودر دسترس همگان قرار داشته باشد. |
سرعت در ارائه خدمات | مشتریان بخش دولتی ، خواهان تسریع در کار مورد نظر خود هستند. |
صحت خدمات | مشتریان بخش دولتی،درستی نتایج کارهای انجام شده را طالب اند. |
زیبایی | ظاهر اقدامات، مکاتبات، انتشارات، امکانات و فضای محل مراجعه، باید تمیز و زیبا باشد. |
رفتار مناسب | مشتریان بخش دولتی خواهان دریافت خدمات با رفتاری مشفقانه هستند. |
قانونمندی | مشتریان بخش دولتی خواهان پایبندی کارکنان به قوانین و ضوابط اند و هرگونه تبعیض و نابرابری را ناخوشایند می دانند. |
سادگی و سهولت | مشتریان بخش دولتی انجام کار ها و همچنین انجام خواسته ها را به سادگی و نه در چارچوب گردش کارهای پیچیده و پر پیچ و خم اداری خواهانند. |
انعطاف پذیری |
تصمیمگیری زیستمحیطی
تصویب خط مشیهای زیستمحیطی
شرایط بارانزا
منابع مالی زیستمحیطی
فناوری و امکانات زیستمحیطی
توافقنامهها و تعهدات بینالمللی
به کارگیری دانش اقتصاد محیط زیست
شکل ۴-۵: پارادایم کدگذاری محوری تحقیق
علل وضعیت زرد (شرایط علّی) در واقع همان عوامل موجده شرایط نامطلوب وضعیت زرد (وضعیت موجود) است که خود شامل ۴۰ مقوله فرعی و مجموعاً ۴۹ مفهوم انتزاعی است. اگرچه عناوین مقولات مشخص شده در شکل، صرفاً بیانگر عنوان بازیگران زیستمحیطی است امّا «مفاهیم انتزاعی» زیرمجموعه هر یک از آنها مبیّن رفتار، ویژگی و یا نقطه ضعف مربوط به آن بازیگر در ایفای نقش زیستمحیطی است. به عنوان مثال با توجه به اظهارات خبرگان زیرمجموعه مقوله «سازمان حفاظت محیط زیست» (به عنوان یکی از علل وضعیت زرد) در مجموع ۸ مفهوم «مطلوبیت جایگاه معاونتی سازمان»، «ناهمخوانی قدرت رسمی با اختیارات واقعی»، «اهمیت اقتدار شخصیتی رئیس سازمان»، «ضعف بدنه مدیریتی در بوروکراسی محیط زیست»، «اختیارات محدود سازمان حفاظت محیط زیست»، «ضرورت برنامه ریزی راهبردی متناسب با بلوغ سازمان»، «ضرورت تدبیر سازمان برای هماهنگی و نظارت فراقوهای» و «اولویت حلّ مسائل سازمانی بر مسائل زیست محیطی» قرار دارد که هر یک از این مفاهیم یک بعد از کاستیهای این بازیگر تأثیرگذار در فرایند تدوین خط مشیهای زیستمحیطی را نشان میدهد. در مورد سایر مقولات ذکر شده در این بخش نیز توجه به مفاهیم انتزاعی ضروری است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
و امّا توصیف «وضعیت زرد» که معلول کنش بازیگران زیستمحیطی است، توسط ۴ مقوله و مجموعاً ۱۳ مفهوم انتزاعی صورت گرفته است. مهمترین عامل در نابسمانی وضعیت موجود، ضعف در کنشهای بازیگران زیستمحیطی است. «کنش زیستمحیطی» مجموعهای از مفاهیم انتزاعیِ متعدّد است که از بطن دادههای گردآوری شده ظهور یافته و برآیند «دانش زیستمحیطی» و «گرایش زیستمحیطی» در کنار برخی ویژگیهای متمایز کننده میباشد.
بخش بعدی شکل همان «مقوله محوری» است که از آن به عنوان «راهبرد بهاری» یاد شده است. دلیل چنین نامگذاری آن است که تغییر در شرایط و ویژگیهای فعلی فرایند تدوین خط مشیهای زیستمحیطی (مجموعاً ۲۷ مفهوم در قالب ۴ مقوله) مشابه کارکرد فصل بهار در تغییر ظاهری طبیعت، راهبرد اصلی نیل از وضعیت زرد (موجود) به موقعیت سبز (مطلوب) است. مجدّداً ذکر این توضیح ضروری است که اگرچه عنوان مراحل فرایند تدوین خط مشیهای زیستمحیطی برگرفته از ادبیات موضوع و مشابه مراحل تدوین سایر خط مشیهای عمومی است، امّا شرایط و ویژگیهای هر مرحله از آن متفاوت است. ۲۷ مفهوم انتزاعی ذیل مقولات این بخش، بیانگر تمایزات مربوط به تدوین خط مشیهای زیستمحیطی کشور با سایر حوزههای خط مشی عمومی است.
«شرایط بارانزا» یا همان «عوامل مداخلهگر» موجب تسهیل و تسریع تأثیرگذاری راهبرد بهاری بر «موقعیت سبز» (وضعیت مطلوب خواهد شد. این بخش شامل ۳ مقوله و ۱۰ مفهوم انتزاعی است. «موقعیت سبز» نیز مبیّن شرایطی است که در صورت تحقّق آن، خط مشیهای زیستمحیطی در حالت مطلوب تدوین خواهند شد. این بخش شامل ۳ مقوله و مجموعاً ۱۹ مفهوم انتزاعی است. «آسمان پارادایم» نیز مقولات مبیّن «اسناد بالادستی» و حاکم بر تدوین خط مشیهای زیستمحیطی را شامل میشود. (۱۰ مفهوم در قالب ۵ مقوله)
۴-۴- دستاورد روش نظریهپردازی دادهبنیاد
در این بخش دستاورد اصلی به کارگیری روش نظریه دادهبنیاد یعنی همان پاسخ به سؤالات (فرعی) پژوهش ارائه شده است. پاسخ به سؤال اصلی تحقیق نیز در فصل آتی تبیین میگردد.
۴-۴-۱- پاسخ به سؤالات فرعی تحقیق
با توجه به نتایج بدست آمده از روش تحقیق دادهبنیاد در این بخش پاسخ چهار سؤال فرعی تحقیق ارائه شده است. پاسخگویی به سؤالات فرعی تحقیق لازمه و مقدّمه پاسخ به سؤال اصلی تحقیق محسوب می شود.
۴-۴-۱-۱- پاسخ به سؤال فرعی اول
سؤال فرعی نخست عبارت بود از: «عوامل مؤثر بر تدوین خط مشیهای زیستمحیطی در کشور کدامند؟» در راستای پاسخ به این سؤال ۳۹ مفهوم و ۱۰ مقوله فرعی به شرح جدول زیر شکل گرفت.
جدول شماره ۴-۵۹: پاسخ به سؤال فرعی نخست
عنوان مقولات اصلی | عنوان مقولات فرعی | تعداد مفاهیم زیرمجموعه |
عوامل زمینهای نرم مؤثر بر تدوین | نظام ارزشی محیط زیست در اسلام | ۹ |
نظام ارزشی عمومی محیط زیست | ۴ | |
کنش زیستمحیطی شهروندان | ۳ | |
کنش زیستمحیطی دولتمردان | ۵ | |
کنش زیستمحیطی بوروکراتها | ۳ |
<< 1 ... 391 392 393 ...394 ...395 396 397 ...398 ...399 400 401 ... 477 >>