فرم ۲۸ ماده ای پرسشنامه عمومی دارای این مزیت است که برای تمام افراد جامعه طراحی شده است. این پرسشنامه به عنوان یک ابزار سرندی می‌تواند احتمال وجود یک اختلال روانی را در فرد تعیین کند (فتحی آشتیانی، ۱۳۹۱). این پرسشنامه دارای چهار زیر مقیاس است: خرده مقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی. که مدت زمان اجرای آزمون به طور متوسط حدود ۱۰ تا ۱۲ دقیقه است. از ۲۸ ماده پرسشنامه موارد ۱ الی ۷ مربوط به مقیاس جسمانی است. موارد ۸ الی ۱۴ علائم اضطرابی و بی خوابی، موارد ۱۵ الی ۲۱ مربوط به علائم اجتماعی و موارد ۲۲ الی ۲۸ علائم افسردگی را می سنجد (فتحی آشتیانی، ۱۳۹۱).

روش نمره گزاری پرسشنامه سلامت عمومی بدین ترتیب است که از گزینه الف تا د، نمره صفر، یک، دو، و سه تعلق می‌گیرد. در نتیجه نمره فرد در هر یک از خرده مقیاس ها از صفر تا ۲۱ و در کل پرسشنامه از صفر تا ۸۴ خواهد بود. نمرات هر آزمودنی در هر مقیاس به طور جداگانه محاسبه می شود و پس از آن نمرات ۴ زیر مقیاس را جمع و نمره کلی را به دست می آوریم در هر مقیاس کسب نمره ۶ به بالا نشانه وجود اختلال و در مجموع کل مقیاس ها اخذ شده نمره ۲۲ به بالا بیانگر علائم مرضی می‌باشد (فتحی آشتیانی، ۱۳۹۱).

تقوی(۱۳۸۰) به منظور تعیین اعتبار این پرسشنامه از سه روش بازآزمایی، دو نیمه سازی و ثبات درونی استفاده نمود. نتایج به دست آمده با روش بازآزمایی برای کل پرسشنامه ۷۲/۰ و برای خرده آزمون‌های علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارسایی ‌در عملکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب ۶۰/۰ ، ۶۸/۰،۵۷/۰و ۵۸/۰ بود. به علاوه نتایج به دست آمده، با روش تنصیفی برای کل پرسشنامه ۹۳/۰ و برای خرده آزمون‌های علائم جسمانی ، اضطراب و بی خوابی، نارسایی در عملکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب ۸۶/۰، ۸۴/۰ ، ۶۸/۰ و ۷۷/۰ بود همچنین نتایج به دست آمده جهت سنجش ثبات درونی با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه ۹۰/۰ و برای خرده آزمون‌های علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارسایی در عملکرد اجتماعی و افسردگی به ترتیب ۷۶/۰، ۸۴/۰، ۶۱/۰ و ۸۸/۰ بود. همچنین گلدبرگ و ویلیامز (۱۹۹۸)، اعتبار تنصیفی برای کل پرسشنامه را ۹۵/۰ گزارش کردند. ثبات درونی را با روش آلفای کرونباخ در مطالعه چان (۱۹۸۵) ، و کی یس (۱۹۸۴) ، ۹۳/۰ گزارش کردند (همان منبع).

۳-۵-۲- آزمون مهک

مهک یک آزمون جدید خواندن لغات فارسی است که به ویژه برای استفاده بزرگسالان فارسی زبان طراحی شده است، و برای برآورد هوش پیش مرضی به کار می رود. این آزمون شامل ۵۰ لغت کوتاه و نامنظم می‌باشد که شیوه ی نگارش آن ها سرنخ روشنی از شیوه ی درست خواندن آن ها ارائه نمی دهد و برای هر لغت حدس هوشی به تنهائی موجب پاسخ صحیح نخواهد شد (حق شناس و همکاران، ۲۰۰۰).

این مقیاس توسط حق شناس (۱۳۷۹) بر روی ۱۵۴ نفر از جمعیت شهر شیراز (۷۶ زن ، ۷۸ مرد) هنجاریابی گردید و آزمون هوشی ریون به عنوان ملاک خارجی برای تعیین رابطه نمره های آزمون خواندن واژه ها و هوشبهر عمومی به کار برده شد. همچنین در این پژوهش، آزمون پیشرونده ریاضی نیز به کار گرفته شد و افزون بر به دست آوردن هنجای این آزمون بر روی نمونه مورد بررسی ، ضریب های همبستگی این آزمون با آزمون های یاد شده نیز به دست آمد. سال های تحصیلات گذشته فرد نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین مهک و ریون (۳۶/۰ = r برای نمونه کلی، ۴۶/۰ = r برای مردان، ۳۵/۰ r = برای زنان)، و مهک و آزمون پیشرونده ی ریاضی (۳۶/۰ = r برای نمونه کلی، ۴۴/۰ = r برای مردان، ۳۳/۰ = rبرای زنان) وجود دارد. در اینجا در نمره های مهک، تفاوت معناداری بین سالمندان مشکوک به دمانس و آنهایی که بدون نقص حافظه بودند مشاهده نشد، در حالی که دو گروه در نمره های ریون تفاوت معناداری داشتند (حق شناس و همکاران، ۲۰۰۱) .

محاسبه ی ضریب پایانی آزمون دو نیمه ی مهک (مقایسه ی یک در میان، هر کلمه با کلمه ی بعدی خود ) ۸۲/۰ و برای نیمه ی اول و دوم (۲۵ کلمه ی اول و ۲۵ کلمه ی بعدی) ۷۴/۰ به دست آمد (۱۳۳=n). ثبات درونی به کمک ضریب آلفای کرونباخ برای این تعداد ۷۹/۰ بود حق شناس ، ۱۳۷۹). نتایج نشان داد که اعتبار همگرای بالایی بین نمره های خواندن و سال های تحصیل ۶۱/۰ = r و نمره خوانده و آزمون ریون (RSPM ) 41= r /0 (به عنوان ابزاری از ضریب هوشی) وجود دارد. پایائی ‌بازآزمایی نمره های مهک در حدود ۲ ماه و نیم (۷۳ روز) رضایت بخش بود (حق شناس و همکاران، ۲۰۰۱). ‌بنابرین‏ با توجه مطالب ذکر شده، آزمون مهک از سه ملاک ذکر شده بالا برخوردار است.

نحوه ی اجرای آزمون به ترتیبی است که از آزمودنی تقاضا می شود که ۵۰ لغت را بخواند و سپس با تلفظ صحیح هر یک از لغات یک نمره دریافت می‌کند (همان منبع).

۳-۵-۳- آزمون جور کردن کارت‌های ویسکانسین WCST :

آزمون جور کردن کارت‌های ویسکانسین WSCT (گرانت و برگ، ۱۹۹۳) برای اندازه گیری استدلال انتزاعی، مفهوم سازی، و پاسخ دهی تکراری در افراد سنین ۵/۶ تا ۸۹ ساله به کار می رود در این تکلیف از بیمار خواسته می شود که کارت های که به او ارائه می شود بر اساس یکی از سه اصل مربوط به عضویت طبقه، دسته بندی کند. مقیاس های به دست آمده از این آزمون به قرار زیر می‌باشد : طبقه بندی های انجام شده ، پاسخ های تکراری، خطاهای تکرای، خطاهای غیر تکراری، ناکامی در نگهداری آمایه و کفایت یادگیری هبن، میلبرگ (۲۰۰۲، ترجمه حق شناس، ۱۳۸۵).

این آزمون به عنوان یکی از حساس ترین آزمون‌های مربوط به قشر جلوی پیشانی و پشتی جانبی در نظر گرفته می شود. (گلدبرگ و وین برگر، ۱۹۹۸).

لزاک (۱۹۹۵) میزان روایی این آزمون را برای سنجش نقایص شناختی به دنبال آسیب های مغزی بالای ۸۶/۰ ذکر ‌کرده‌است.

پایایی این آزمون نیز بر اساس ضریب توافق ارزیابی کنندگان در مطالعه اسپرین و استراوس (۱۹۹۱) معادل ۸۳/۰ گزارش گردیده است. نادری (۱۳۷۳) این آزمون را در جمعیت ایران با روش بازآمایی ۸۵/۰ ذکر ‌کرده‌است.

این آزمون شامل ۶۴ کارت است که بر روی آن ها یکی الی چهار نماد به صورت مثلث قرمز، ستاره سبز، صلیب زرد و دایره آبی نقش بسته است و هیچ دوکارتی شبیه به هم یا تکراری نبودند. وظیفه آزمودنی این است که بر اساس استنباط از الگوی مورد استفاده آزماینده نسبت به جای گذاری کارت ها اقدام نماید این الگو عبارت است از یک مثلث قرمز، دو ستاره سبز، سه صلیب زرد و چهار دایره آبی. اصل دسته بندی و جای گذاری کارت ها به ترتیب رنگ، شکل و تعداد نمادها می‌باشد که آزمون گر بدون اطلاع آزمودنی در نظر می‌گیرد. وقتی آزمودنی بتواند ده کارت را به طور متوالی بر اساس رنگ دسته بندی کند، آزمون گر ملاک را تغییر می‌دهد و آزمودنی باید این تغییر را با توجه به گفته «درست است» و «درست نیست» آزماینده متوجه شود و اصل جدید را پیدا کند. آزمون تا آنجا ادامه می‌یابد که آزمودنی جایگزینی ده کارت را برای شش مرتبه انجام دهد یا به طور خود به خودی اصل زیربنای مذکور را گزارش دهد مثلاً بگوید «شما مرتباً اصل را تغییر می دهید». به طور معمول بعد از این که ۳۰ الی ۴۰ کارت به طور اشتباه جای گذاری شده باشد و به نظر برسد که آزمودنی رغبتی در درک و فهمیدن تکلیف ندارد، آزمون را متوقف می نمایم (لزاک، ۱۹۹۵).


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

الف) چگونه انسان با دنیای اطراف خود تعامل بر قرار می­ نماید و انرژی و توانایی های خود را در چه جهتی سوق می­دهد.

ب) به چه نوع اطلاعاتی بیشتر توجه می­ کند.

ج) چگونه تصمیم ‌می‌گیرد.

د) به چه میزان ترجیح می­دهد در شرایط سازمان یافته­تری زندگی کند.

صاحب­نظران فوق الذکر هر یک از چهار بعد ذکر شده را در راستای طیفی، به هشت نوع شخصیت تقسیم ­بندی نموده اند. این هشت نوع شخصیت شامل ابعاد: درون­گرا[۷۰] (I)، برون­گرا[۷۱] (E)، اطلاعاتی- حسی[۷۲] (S) ، شعوری- الهامی[۷۳] (N)، احساسی[۷۴] (F)، فکری[۷۵] (T)، ادراکی[۷۶] (P)، قضاوتی[۷۷] (J).

بر مبنای هشت بعد منعکس شده، شانزده نوع شخصیت در نظر گرفته شده است که هر یک از آن ها ترکیبی خاص از هشت بعد شخصیتی است. با توجه ‌به این تقسیم بندی، شانزده نوع تناسب شغل و شخصیت حاصل می­گردد به عنوان مثال تناسب شغل با شخصیت نوع ENFJ ‌به این صورت تعریف می‌شود که این نوع شخصیت اگرچه به طور متعارف هماهنگ کننده، دارای سازگاری بالا و برای عقاید مختلف احترام قائل است ولی از سوی دیگر ایده آل­گرا، سریع تصمیم­گیر و معمولاً پنهان کننده مشکلات است و سرانجام کمتر به اطلاعات دقیق متکی است، با این شخصیت افراد صاحب حرفه و مشاغل روان‌شناسی، مشاوره، مترجمی، مددکار، معلم، طراح، مدیر فروش بهترین تناسب شغلی و رضایت­خاطر را حاصل ‌می‌کنند (قاسمی، ۱۳۸۲).

۲-۱۱ رابطۀ موفقیت شغلی و شخصیت

از دیرباز همواره به ویژگی­های فردی اشخاص برای به کارگیری آن ها در امور مهم توجه شده است. افلاطون در کتاب جمهوریت، تفاوت­های فردی انسان­ها را مورد توجه قرار داده و گفته است: “هر فرد باید به شغلی متناسب با استعدادها و توانایی­هایش گمارده شود.” او دربارۀ تفاوت­های افراد چنین گفته است: اشخاص با شکلی کاملاً یکسان به دنیا نمی­آیند، بلکه از نظر استعدادهای طبیعی با یکدیگر تفاوت دارند، شخصی برای تصدی شغلی و دیگری برای شغلی دیگر مناسب است (آناستازی، ۱۳۶۴). افلاطون حتی برای گزینش سربازان و نظامیان مناسب برای مدینۀ فاضله خود، گونه ­ای از آزمون عملی را پیشنهاد ‌کرده‌است (پاشا شریفی، ۱۳۷۶). در متون دینی ما نیز گزینش بهترین افراد برای تصدی مشاغل مهم همواره به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. امام علی (ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر مردم را به هفت طبقۀ لشکریان خدا (نظامیان)، دبیران و نویسندگان، قاضیان عدالت، کارگزاران، مالیات دهندگان، بازرگانان و صنعتگران و محرومانی که نیاز به رسیدگی دارند، تقسیم می­ کند (عهدنامه امام علی (ع)).

همچنین مروری بر تحقیقات گذشته در روان­شناسی و رفتار سازمانی نشان می­دهد که در هر زمان این تحقیقات سعی کرده تا عوامل مختلفی را به موفقیت شغلی ارتباط دهد. در دهه ۴۰ میلادی درشرایط احراز شغل که موفقیت شغلی را به همراه داشته باشد به مسایل انسانی- اجتماعی تأکید شده است. جوسیوس؛ شرایط فیزیکی، شرایط روانی، شرایط احساسی، اجتماعی و شرایط رفتاری را عوامل اصلی انتخاب کارکنان برای شغل و دستیابی به موفقیت در آن مطرح می­ کند. اما به تدریج در دهه ۷۰ و ۸۰ که تفکر علمی و نوین حاکم گردید شرایط احراز شغل و موفقیت شغلی، گرایش بیشتری به مهارت و مسئولیت پیدا کرد. تأکید بر تناسب از نظر مهارت (تحصیل و تجربه)، تلاش جسمی و ذهنی و مسئولیت غالب بود. دراواخر دهه ۹۰ و اوایل قرن بیست و یکم دوباره گرایش به جنبه‌های انسانی- اجتماعی پررنگ­تر شد. در این دوره تأکید بر دانش کارکنان و خصوصاًً بر متناسب بودن نوع شخصیت و نوع شغل شده است (میرسپاسی، ۱۳۷۸). از طرفی دیگر، اگرچه مطالعات بیشماری در خصوص صفات شخصیتی ویژه­ای در ارتباط با عملکرد شغلی گزارش شده است اما آن ها یک مفهوم کلی ارائه داده ­اند که این مفهوم کلی، ارتباط بین شخصیت و عملکرد شغلی را به روشنی نشان نمی­دهند. در نتیجه در طی دهه­های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تردید در کاربرد ویژگی­های شخصیتی به عنوان پیش‌بینی کننده­ مناسبی برای شغل به وجود آمد. قسمت عمده­ای از این تردیدها ریشه در فقدان تحقیقاتی داشت که امکان مقایسۀ ابعاد شخصیت را فراهم نمی­کرد و همچنین تنوع مشاغل و تعدد ابزارها و روش­های مورد استفاده از دیگر عواملی بود که باعث تردید در کاربرد ویژگی­های شخصیتی به عنوان پیش ­بینی کننده مناسب بود (گویین و گوتر[۷۸]، ۱۹۶۵).

تمامی این عوامل باعث شد که ارائه و توسعۀ یک نظریه منسجم و تعمیم یافته ­های حاصل از آن به طوری که بتوان تاثیر ویژگی­های شخصیتی را در رفتار سازمانی و موفقیت شغلی را روشن سازد و همچنین هدایت محققان در یافتن پرسش­های مورد نیاز ‌در مورد تاثیر تفاوت­های فردی در عملکرد سازمانی را با مشکلاتی مواجه می­سازد. تا اینکه در اواخر دهۀ ۹۰ مک­ری و کاستا دریافتند که ابعاد ۵ عامل بزرگ (عصبیت، برون­گرایی، باز بودن به تجربه ها، توافق و وجدانی بودن) می ­توانند طیف گسترده ­ای از واژگان صفات را که توصیف­گر شخصیت هستند را مشخص کنند. پذیرش گستردۀ این چهارچوب فرصتی داد تا مطالعات شخصیت به صورت مقایسه­ایی با تکیه بر مدل­های متفاوت شخصیتی انجام شود و همچنین این نظریه روش آزمون گیری معتبرتری نسبت به قبل به همراه داشت (مک ری و کاستا، ۱۹۸۸). علاوه بر این بهبود و پالایش روش­های آماری اجازه انجام تحقیقات فراتحلیلی که در آن مطالعات شخصیت و عملکرد و موفقیت شغلی را با هم ترکیب می­ کند را ممکن ساخت. به عنوان مثال تحقیقات متا آنالیز منتشر شده در سال ۱۹۹۱ که در آن ارتباط بین ابعاد شخصیت ۵ عامل بزرگ و وجوه مختلف عملکرد شغلی را نشان می­داد که هر دوی این تحقیقات مرور گسترده ­ای بر معیارهای ویژه شخصیت را در ارتباط با شاخص‌های پنج عامل بزرگ نشان دادند (بریک و ماونت[۷۹]، ۱۹۹۱و جکسون و ردستین[۸۰]، ۱۹۹۱). نتایج تحقیقات فوق نشان داد که ویژگی­های شخصیتی به کار گرفته شده در این تحقیقات می ­تواند پیش‌بینی کننده­ خوبی برای موفقیت شغلی باشد و همچنین موجب برانگیختن تحقیقات دیگری شد که توضیح دهند چرا تفاوت­های فردی خاص با عملکرد و موفقیت شغلی ارتباط دارد (بریک، ماونت و استراوس[۸۱] ۱۹۹۳).

به اعتقاد بسیاری از نویسندگان،‌ وجود تناسب بین شخصیت و ویژگی­های شغلی و سازمانی باعث ایجاد رضایت بیشتر فرد، ایجاد انگیزه­ های درون­زا،‌ افزایش کارایی، خلاقیت و مسئولیت­ پذیری خواهد شد. عوامل موقعیتی دو تاثیر عمده بر شخصیت دارند، یکی بر شخصیت فرد تاثیر می­ گذارد و دیگری باعث آشکار شدن ویژگی­های فرد می­شوند.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

مصاحبه با اعضای بخش (گروه آموزشی)، مشاهده هایی از جلسات و بررسی اسناد مدرسه با تحلیل داده ها بر اساس تکنیک تأکید پیشرونده صورت گرفت که امکان جمع‌ آوری داده ها را با تاثیر گرفتن از تحلیل مداوم داده ها فراهم می‌کند ]یعنی جمع‌ آوری داده ها و تحلیل آن ها همزمان صورت می‌گیرد.[

هویت حرفه ای معلمانی که به تدریس موضوعات سطح پایین مشغولند ،بر پایه آموزش به طور کلی تعیین می شود و مهارت های تدریس موضوعات تخصصی مورد نظر نیست.

تدریس موضوعات حاشیه ای می‌تواند جنگ دائمی ضد کلیشه های نوعی (جنسیتی)باشد .

دی کُخس و فیکله [۶۳] (۱۹۹۷)بصیرت یافتن نسبت به نگرش‌ها و تصورات مردانی که تدریس ابتدایی را انتخاب می کنندتعریف صریحی ارائه نشده است؛ هویت حرفه ای از تصور اجتماعی نسبت به یک گروه کاری استنتاج می شودهیچمصاحبه های نیمه ساختار یافته و عمیق با ۱۱ معلم مردعمده ترین دلیل برای معلم ابتدایی بودن یا شدن تماس مستقیم با کودکان و تربیت آن ها‌ است.

میچل [۶۴](۱۹۹۷)کشف تفاسیر معلمان از سه بعد هویت حرفه ای و بررسی اینکه چگونه این تفاسیر چالش هایی را برای افزایش همکاری معلمان ایجاد می کندتعریف صریحی ارائه نشده است؛ چنین پذیرفته شده است که هویت حرفه ای به وسیله ابعاد مناسب توصیف می شود و به وسیله معانی ذهنی که معلمان ‌به این ابعاد می‌دهند، شکل می‌گیرد.هیچمصاحبه عمیق با ۸ معلم مقطع راهنمایی که به تازگی بازنشسته شده اند، تحلیل متون پیاده شده برای هر معلم و تعیین مقولات برآمده درون مصاحبه ها و در سراسر آن ها

تأکید بر تعاملات آن ها با همکاران ، معلمان سه بعد از هویت حرفه ای را برجسته ساختند: ارائه (نمایش) ، آمادگی ، فداکاری (تخصیص)

فقدان هویت حرفه ای مشترک که لازمه مشارکت با همکاران بوده و پیش نیازی برای اجرای اصلاحات جاری است.

میچل [۶۵](۱۹۹۷)کشف تفاسیر معلمان از سه بعد هویت حرفه ای و بررسی اینکه چگونه این تفاسیر چالش هایی را برای افزایش همکاری معلمان ایجاد می کندتعریف صریحی ارائه نشده است؛ چنین پذیرفته شده است که هویت حرفه ای به وسیله ابعاد مناسب توصیف می شود و به وسیله معانی ذهنی که معلمان ‌به این ابعاد می‌دهند، شکل می‌گیرد.هیچمصاحبه عمیق با ۸ معلم مقطع راهنمایی که به تازگی بازنشسته شده اند، تحلیل متون پیاده شده برای هر معلم و تعیین مقولات برآمده درون مصاحبه ها و در سراسر آن ها

تأکید بر تعاملات آن ها با همکاران ، معلمان سه بعد از هویت حرفه ای را برجسته ساختند: ارائه (نمایش) ، آمادگی ، فداکاری (تخصیص)

فقدان هویت حرفه ای مشترک که لازمه مشارکت با همکاران بوده و پیش نیازی برای اجرای اصلاحات جاری است.

گراهام و یانگ[۶۶] (۱۹۹۸)جستجو و شرح دقیق ماهیت تدریس هنرهای زبانی انگلیسیهیچ تعریف صریحی ارائه نشده است؛ هویت حرفه ای چیزی است که معلم ایده آل را توصیف می کندهیچتاکید روی قطعات منتخب و گلچینی از نوشته های فکورانه معلم ، کارنامه های دانش آموز و داده های حاصل از مصاحبه با دانش آموزان بود.زمینه‌های متنوعِ فرهنگی دانش آموزان ،منبع غنی برای کیفیت مطالعه فراهم می‌کند که می‌تواند در قلب تدریس مؤثر واقع شده و بدین‌سان به خلق هویت حرفه ای معلم شایسته چند فرهنگی کمک کند.بیجارد، ورلوپ و ورمونت [۶۷](۲۰۰۰)توصیف اینکه چگونه معلمان ابعاد هویت حرفه ای شان را درک می‌کنند و چه عواملی بر آن تاثیر می گذارندهویت حرفه ای به ابعاد تدریس مرتبط است که در سطح عمومی در همه معلمان مشترک است، مثال موضوع، آموزش و خبرگی تربیتیخویشتن شناسی، خود- ارزیابیپرسشنامه پیمایشی بین ۸۰ معلم با تجربه مقطع راهنمایی در موضوعات مختلف

معلمان درک متفاوتی از هویت حرفه ای شان داشتند.

هویت حرفه ای معلمان بسته به موضوع تدریس در طول زمان به طور قابل توجهی تغییر می‌یابد.

عواملی که بر تصورات معلمان از هویت حرفه ای شان تاثیر گذارند به یک اندازه اهمیت دارند.

جدول ۳٫ بررسی مطالعات در باب داستانهایی که معرف هویت حرفه ای هستند(اقتباس از بیجارد و همکاران،۲۰۰۴)

نویسنده و سال

هدف مطالعه

تعریف هویت حرفه ای

مفاهیم مرتبط

روش شناسی

یافته های اصلی

بروک[۶۸] (۱۹۹۴ )

نقل مراحلی که معلم برای رسیدن به هویت حرفه ای پشت سر گذاشته است.

هیچ تعریف صریحی ارائه نشده است ؛ بخشی از هویت حرفه ای فردبوسیله شغل (حرفه) تعریف شده و بخشی بواسطه تعامل خود معلم با آن.

هیچ

یک معلم داستان شخصی خود از رشد به سوی حرفه ای بودن را نقل و منتشر ‌کرده‌است

لازمه حرفه ای شدن ،گفتگو و یادگیری از تجربه هاست.

حرفه ای بودن در تدریس امری متمایز کننده است اما نباید منجر به بیگانگی افراد حرفه ای از اشخاص غیر متخصص (مانند والدین ) گردد.

کانلی و کلندینین (۱۹۹۹)

نشان دادن پیوند درونی دانش، زمینه و هویت در داستان‌های معلمان و مدیران

به هویت حرفه ای به عنوان ” داستانهایی که با آن زندگی می‌کنیم “اشاره شده است. معنا بواسطه فهم روایی از دانش و زمینه به دست می‌آید.

خودهای متغیر

معلمان و مدیران داستانهایشان را نقل می‌کنند. به داستان‌های همدیگر گوش داده و پاسخ می‌دهند. این داستانها در کتابی که توسط خودشان نوشته شده ،ارائه شده است.

در همان کتاب پژوهشگران آنچه برای معلمان و مدیران حائز اهمیت بوده را بدون هیچ برنامه عملیاتی یا چارچوب فکری از پیش مشخص شده، تفسیر کرده‌اند.

داستان‌های سازمانی (برای مثال یک برنامه درسی تجویزی)تاثیرات قاطعی بر هویت حرفه ای دارند.

معلمان پاسخهای متفاوتی ‌به این داستانها می‌دهند.

موضوعات حرفه ای با مرزهای فاصله ای و موقتی در چشم انداز حرفه ای در هم تنیده شده اند.

کانلی و کلندینین (۱۹۹۹)

نشان دادن پیوند درونی دانش، زمینه و هویت در داستان‌های معلمان و مدیران

به هویت حرفه ای به عنوان ” داستانهایی که با آن زندگی می‌کنیم “اشاره شده است. معنا بواسطه فهم روایی از دانش و زمینه به دست می‌آید.

خودهای متغیر

معلمان و مدیران داستانهایشان را نقل می‌کنند. به داستان‌های همدیگر گوش داده و پاسخ می‌دهند. این داستانها در کتابی که توسط خودشان نوشته شده ،ارائه شده است.

در همان کتاب پژوهشگران آنچه برای معلمان و مدیران حائز اهمیت بوده را بدون هیچ برنامه عملیاتی یا چارچوب فکری از پیش مشخص شده، تفسیر کرده‌اند.

داستان‌های سازمانی (برای مثال یک برنامه درسی تجویزی)تاثیرات قاطعی بر هویت حرفه ای دارند.

معلمان پاسخهای متفاوتی ‌به این داستانها می‌دهند.

موضوعات حرفه ای با مرزهای فاصله ای و موقتی در چشم انداز حرفه ای در هم تنیده شده اند.

۲-۳-۱. جمع بندی مطالعه جامع بیجارد و همکاران(۲۰۰۴)


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

د- کمیسیون قطع اشجار ماده ۷ آیین نامه اصلاح قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها

مطابق ماده ۷ آیین نامه اصلاح قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها مصوب ۱۵/۲/۸۹ جهت نظارت بر حسن اجرای قانون و آیین نامه اجرای آن و تشخیص باغات کمیسیونی مرکب از اعضای زیر در هر شهرداری تشکیل می شود:

الف- یکی از اعضای شورای اسلامی شهر به انتخاب شورا

ب- یک نفر به انتخاب شهردار ترجیحا معاون خدمات شهری شهرداری.

ج- مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز و در صورت عدم وجود سازمان پارکها و فضای سبز در شهرداری، مسئول فضای سبز شهرداری

صلاحیت این کمیسیون مطابق ماده ۱۳ آیین نامه برای بررسی هر نوع تغییر وضعیت و تعداد درختان املاک و اراضی موضوع ماده ۱ این آیین نامه قبل از صدور پروانه ساختمان و صدور پایانکار آن دسته از املاکی که پس از صدور پروانه ساختمان وضعیت و تعداد درختان موجود در عرصه آن ها دچار تغییر شده است.

شایان ذکر است ‌در مورد باغات واقع در حریم شهرها قبل از صدور پروانه ساختمان شهرداری مکلف است مراتب را از دبیرخانه کمیسیون تبصره یک ماده یک قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها مصوب ۳۱/۳/۷۴ مستقر در سازمان جهاد کشاورزی استان استعلام نماید[۵۲].

مبحث دوم: تخلفات شورای شهر

خلاف کردن و خلف وعده کردن و نقض عهد و پیمان تخلف است. تخلف مختص انسان نیست. شورای اسلامی شهر به عنوان یک شخصیت حقوقی ممکن است الزامات قانونی را نادیده گرفته و مرتکب تخلف شود. بعضا شورای اسلامی شهر در جایگاه حقوقی با نقض قوانین و مقررات مربوط دچار تخلف می‌گردد که مجازات آن در مواقعی که خود عضو یا اعضای شورا مرتکب جرم می‌گردند متفاوت است. همانطوریکه کارکنان شهرداری در حین انجام وظیفه و مرتبط با وظیفه شغلی مرتکب تخلف گردند با زمانی که خارج از وظیفه و اوقات اداری باشد مراجع رسیدگی ‌به این قبیل جرائم و تخلفات متفاوت بوده در شورای شهر هم به همین کیفیت می‌باشد در جایی که مصوبه ای مغایر قانون و مقررات باشد نحوه رسیدگی آن با جایی که شورای شهر در جایگاه شخصیت حقوقی و یا به ‌عنوان فرد عادی خارج از جایگاه شورایی مرتکب جرمی گردد حسب مورد مرجع رسیدگی کننده قضایی و نوع مجازات متفاوت خواهد بود . در این بخش بدوا اقسام تخلف شورای شهر مورد بررسی قرار خواهد گرفت سپس در مبحث دوم به مراجع رسیدگی کننده به تخلفات شورای شهر تبیین خواهد شد.

گفتاراول: اقسام تخلفات شورای شهر

تخلفات شورای شهر را به سه دسته می توان تقسیم کرد.

بند اول : تخلفات شورا از قوانین و مقررات جزایی

بند دوم : تخلف شورا از قوانین مدنی

بند سوم : تخلف شورا از وظایف قانونی

بند اول : تخلف شورا از قوانین و مقررات جزائی

شورای اسلامی شهر ممکن است مرتکب افعالی گردد که قانون‌گذار آن را جرم تلقی کرده. اگرچه قانون‌گذار ایران علی الاصول مسئولیت کیفر ی اشخاص حقوقی را نپذیرفته است و در اینگونه موارد عضو یا اعضایی که جرم در نتیجه عمل آن ها واقع شده است مسئولیت کیفری دارند لیکن انتساب عمل مجرمانه به شورای اسلامی امکان انحلال آن را فراهم می‌سازد.۱ بر اساس ماده ۸۱ قانون تشکیلات وظایف و انتخابات شورای اسلامی شهر و انتخاب شهرداران مصوب ۱/۳/۷۵ «هرگاه شورا اقداماتی برخلاف وظایف مقرر یا مخالف مصالح عمومی کشور یا حیف و میل و تصرف غیرمجاز اموالی که وصول و نگهداری آن را بنحوی به عهده دارد انجام دهد به پیشنهاد کتبی فرماندار موضوع جهت انحلال شورا به هیات حل اختلاف استان ارجاع می‌گردد و هیات مذکور به شکایات و گزارش‌ها رسیدگی و در صورت احراز انحراف هر یک از شوراهای روستاها آن را منحل می کند و ‌در مورد سایر شوراها در صورت انحراف از وظایف قانونی بنا به پیشنهاد هیات استان و تصویب هیات حل اختلاف مرکزی منحل می‌گردند».

البته برای انحلال شورای اسلامی می توان به اقدامات غیرمجرمانه و انحراف از وظایف قانونی نیز استفاده کرد لیکن مصادیق بارز اقدام برخلاف مصالح عمومی کشور حیف و میل و تصرف غیرمجاز در اموال دولتی جرائمی است که قانون مجازات اسلامی برای آن مجازات تعیین ‌کرده‌است.

بند دوم : تخلف شورا ازمنظر قوانین مدنی

تصور اینکه شورای اسلامی شهر الزامات قراردادی یا خارج از قرارداد را نادیده گرفته است و ‌به این ترتیب به دیگران ضرر وارد شده است در این حالت به موجب ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی شورای اسلامی شهر مسئول جبران خسارت وارده است اما از آنجایی که شورا صرفا وظیفه نظارتی در تصویب لوایح شهرداری را داشته و عملا قرارداد یا تعهدی را نمی پذیرد به نظر نمی رسد این نهاد را ملزم به ایفاء تعهد نمود همچنین مسئولیت مدنی (الزامات خارج از قرارداد) متوجه شورای شهر نمی گردد چنانچه شورای شهر راسا بدون مداخله شهرداری با اشخاص حقیقی و حقوقی قراردادی را امضا و تنظیم نماید و متعهد به انجام عمل گردد چون ذاتا وظایف قانونی شورای شهر صرفا جنبه تصویبی و نظارتی داشته نه اجرایی این دسته از قراردادها باطل بوده و اعتبار قانونی ندارد.

بند سوم: تخلف شورااز وظایف قانونی

اگر چه شورای اسلامی از جهاتی شبیه مجلس مقننه محلی است لیکن در وضع مصوبات محدودیت دارد. اصل ۱۰۵ قانون اساسی در این رابطه بیان می‌دارد «تصمیمات شوراها نباید مخالف موازین اسلام و قوانین کشور باشد» ماده ۸۰ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب ۱۳۷۵واصلاحات بعدی در تاریخ ۶/۷/۱۳۸۲ مصوبات شوراها را در صورتی که پس از دو هفته از تاریخ ابلاغ مورد اعتراض قرار نگیرد لازم الاجرا دانسته و در صورتی که مسئولین ذیربط آن را مغایر با قوانین و مقررات کشور و یا خارج از حدود وظایف و اختیارات شوراها تشخیص دهند می‌توانند با ذکر مورد و به طور مستدل حداکثر ظرف دو هفته از تاریخ ابلاغ مصوبه اعتراض خود را به اطلاع شورا رساند و درخواست تجدید نظر نمایند. البته علاوه بر این که مصوبات خلاف قانون شورا به شرحی که بیان شد ابطال می‌گردد.

انحراف از وظایف قانونی سبب انحلال شوراهای اسلامی است قسمت اخیر ماده ۸۱ قانون مورد بحث در این رابطه بیان می‌دارد: در صورت احراز انحراف هر یک از شوراهای روستاها، آن را منحل می کند و ‌در مورد سایر شوراها در صورت انحراف وظایف قانونی، بنا به پیشنهاد هیات استان و تصویب هیات حل اختلاف مرکزی منحل می‌گردند. اینکه در چه مراجعی ‌به این سه دسته تخلف رسیدگی می شود در مبحث دوم مورد بررسی قرار خواهد گرفت.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

به هر حال در حقوق ایران ، رویه قضایی بر آن است که قاضی در صورت مردود دانستن اقرار ، مکلف است دلایل خود را در دادنامه قید کند و با توجه به اینکه قاضی مجاز نیست پس از احصاء دلایلی که نوعاً منجر به محکومیت متهم می شود ، حکم به برائت صادر کند، می توان نتیجه گرفت که لااقل در بحث حدود – موضوع بحث ما – اولویت با ادله قانونی است و ذکر علم قاضی به نحو مطلق در ماده ۲۱۱ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ (ماده ۱۰۵ ق.م.ا سابق) ، این نظر را تأیید می کند . در نهایت در ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ با توجه به مواد ۱۶۰ (موضوعیت داشتن اقرار و شهادت) و ۱۷۴(شهادت شرعی آن است که شارع آن را معتبر دانسته ) ،در باب حدود ،می توان وفاداری مقنن را به نظام ادله قانونی استنباط کرد .

گفتار دوم : تعریف علم قاضی

علم در مقابل جهل است و در اصطلاح قضایی ‌در مورد مفهوم و مصداق علم ، به ویژه علم قاضی برداشت‌های مختلفی وجود دارد. (گروه پژوهش حقوق دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۶ ، ۲۱۹) در اصطلاح فقهی علم به معنای «اطمینان» است که آن را علم عادی گویند. در فقه ، علم قاضی تعریف نشده و گستره آن در حقوق مدنی و کیفری هم مشخص نیست (علامه حائری،۱۳۷۸ ، ۴۹ و ۵۰). علم قاضی در بحث حقوق عبارت است از :«معلومات و اطلاعاتی که قاضی ممکن است خودش قبل از طرح دعوی داشته باشد و به وسیله آن حق را از ناحق تشخیص دهد ، که آن را علم خارج از پرونده می خوانند » (این تعریف از موضوع بحث ما خارج است).

به نظر می‌رسد ، علم قاضی « مجموعه ملاحظات و معلومات و اطلاعاتی است که قاضی در کشف پدیده (مدنی) یا کیفری به آن دست یافته و به مرحله قطع و یقین رسیده است و آن را مستند قطع دعوی قرار می‌دهد به طوری که در اثبات دعوی تنواند خلاف[۱۱] آن را ثابت کند». (علامه حائری ،۱۳۷۸، ۵۰) ظن متآخم به علم ،ظن غالب یا ظن اطمینانی ، هر سه ، در فقه امامیه مبین علم قاضی هستند.[۱۲]

۱- اقسام علم قاضی

در یک تقسیم بندی ، علم قاضی را به نظری و کسبی تقسیم می‌کنند ؛ اگر منظور از علم ، علم نظری باشد ، علم قاضی با آموختن دانش افزونتر می شود و بهتر می‌تواند موضوعات را ، استنباط کند ، که در این صورت پاره ای از گرایش های فکری در برداشت مسائل مؤثر است.(این مسئله می‌تواند از علل اصلی بروز اختلاف نظر و استنباط های مختلف از یک موضوع شود.)در صورتی که علم قاضی از طریق اماره قانونی باشد و قانون آن را دلیل بر امری بداند ،(مانند مواد ۱۲۰و ۲۳۱ق.م.ا سابق) علم قاضی ، کشف دلیل قانونی از طریق متعارف است که در این صورت مقبولیت قانونی دارد (علامه حائری،۱۳۷۸،۷۱)، که این نوع علم را علم کسبی می‌گویند .

۲- ارزیابی علم قاضی

در ارزیابی علم قاضی و انواع آن ، یک نظر بر آن است که به یقین و شک و ظن به دید فلسفی می نگرد و در نتیجه تنها ظن هایی را می پذیرد که دلایل شرعی بر آن ها وارد شده باشد ؛ مثل ظن حاصل از اقرار و شهادت .همچنین علم قاضی را نیز یکی از ظنهایی می دانند که اگر دلالت شرعی بر آن باشد (جزء ادله اثبات جرمی باشد) آن را قابل استناد می‌داند . گروه دیگر علم عادی را معتبر دانسته و اصل را بر اعتبار علم قاضی می‌گذارند (ملا محمد امین استرآبادی در فوائد المدنیه و محقق نراقی در عواید الایام) البته گروه دیگری عقیده دارند اگر ظن ، احتمال دیگری داشته باشد که آن احتمال در نظر مردم متعارف منتفی است ، علم حاصل از آن را حجت دانسته و از آن با عنوان« ظن غالب» یاد می‌کنند(گروه پژوهش حقوق دانشگاه علوم اسلامی رضوی،۱۳۸۶ ، ۲۲۲ – ۲۲۳). در قانون جزای انگلیس نیز عنوان شده است که :«… این وظیفه شکات است که با ارائه ادله ، هیئت منصفه را به طور یقین متعاقد به گناهکاری نمایند…» ( Eftekhar Jahromi, 2003, 67)[13] . به هر حال به نظر می‌رسد کشف حقیقت با استناد به علم قاضی ، همچون سایر ادله به طور قطعی حاصل نشود ؛ این موضوع به ادله شرعی و قانونی دیگر نیز تسری دارد و با وجود ادله شرعیه (شهادت و اقرار) قضات ، همچنان با «احتمال راجح» اقدام به صدور رأی می نمایند . در نتیجه ، علم قاضی که از نظر عرف متعارف باشد و مبتنی بر مبادی حسی[۱۴] باشد – این همان علم عادی است – و احتمال خلاف در آن وجود نداشته باشد ، قابلیت آن را دارد که به وسیله آن جرایم مهم را اثبات نمود .

۳- موافقان و مخالفان علم قاضی

مهمترین مسئله در باب علم قاضی ، اختلاف نظرهایی است که ریشه در برداشت‌های مختلف فقها در قابلیت یا عدم قابلیت استناد به علم قاضی وجود دارد . این اختلاف نظر ها همان‌ طور که در بخش بعدی به تشریح آن می پردازیم موجب اختلاف آرای شعب دیوانعالی کشور نیز شده است . جواز استناد قاضی غیر معصوم به علم خویش مسئله ای قابل مناقشه است که تاکنون بحث های زیادی پیرامون آن صورت گرفته است . ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ در ماده ۲۱۱ و ۲۱۲ (همچنین ماده ۱۰۵ ، ۱۲۰ ،۱۹۹و ۲۳۱ ق.م.ا سابق) با صراحت ، به دلیل بودن علم قاضی اشاره دارد و اصل ۴ قانون اساسی نیز که تهیه و تدوین قوانین منطبق با موازین شرعی را لازم می‌داند ، مؤیدی است بر قابل استناد بودن علم قاضی که در فقه امامیه آن را جزء ادله اثبات دعوی می دانند.

با بررسی آثار مکتوب فقهای قدیم و معاصر ‌به این نتیجه می‌رسیم که مشهور بلکه اتفاق است (در میان فقها) که امام معصوم می‌تواند به استناد علم خویش حکم کند ، ولی ‌در مورد قاضی غیر معصوم ، همان‌ طور که ذکر شد اختلاف نظر وجود دارد .

در مجموع ، ‌در مورد قابلیت استناد علم قاضی پنج دیدگاه وجود دارد :

الف) جواز مطلق در استناد به علم قاضی : مشهور فقهای امامیه معتقدند که قاضی غیر معصوم همچون قاضی معصوم[۱۵]می‌تواند در کلیه حقوق (حق الله و حق الناس) به استناد علم خویش قضاوت کند.[۱۶]

دلایل این گروه به شکل مختصر به شرح زیر است :

یک : اولویت علم قاضی نسبت به بینه ؛ با این توضیح که :«اعتقاد بر این است که بینه یک اماره ظنی است که کشف واقع از آن انتظار می رود و جایز نیست که صدور حکم بر مبنای یک اماره ظنیه صحیح بوده و بر اساس علم و یقین ، ممنوع باشد » (گروه پژوهشی حقوق علوم اسلامی رضوی،۱۳۸۶ ،۲۴۶). در مجموع نظر بر این است که علم ، اقوی از بینه است . ( بر این نظر ایراد شده که ، علم هر قاضی اقوی از بینه نیست بلکه اگر مثلاً مجتهد جامع الشرایط و اعلم ، قاضی باشد و محدویت هایی از طرف حکومت و قوانین موضوعه نداشته باشد ، علم چنین شخصی نزد خودش بر بینه اولویت دارد ).در این مورد نظر جالبی وجود دارد که عنوان می‌دارد :« بهتر است قائل ‌به این باشیم که برای بینه ، دو خطا وجود دارد ؛ ۱- خطای در علم قاضی به بینه ؛ ۲- خطای در علم به اینکه بینه مطابق با واقع است ؛ در حالی که در استناد به علم قاضی یک اشتباه ، بیشتر برای خطا نیست و آن خطای شخص قاضی است در علم به واقع ». (گروه پژوهشی حقوق علوم اسلامی رضوی،۱۳۸۶ ، ۲۴۸)

دو : دلیل دیگر این گروه در جواز مطلق علم قاضی روایاتی است که در این باب وجود دارد . از جمله روایت ابو عبدالله[۱۷] ، معتبره کلینی از عبدالرحمن بن حجاج (گروه پژوهشی حقوق علوم اسلامی رضوی،۱۳۸۶ ،۲۵۰) ، که در کنار چندین روایت دیگر ‌به این نظر استحکام می بخشند .


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 2 3 ...4 ... 6 ...8 ...9 10 11 12 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب