پ. ارزش های بیانی :
با دقت در عبارت متن می توان فهمید که تمامی افعال به کار رفته در آن زمان حال هستند: حال غیر وجهی(می داند، می یابد، می کند، مواجه می شود، می دانند، می گردانند، می گویند، می شود، یاد می کنند، پیدا می کند و می گیرند) و یا حال کامل(گرفته است، یاد شده است).استفاده از این افعال انتهای وجهیت بیانی است که تعهد مطلق تولید کننده متن را به صدق گزاره نشان می دهد، عقاید ایدئولوژیک یک گفتمان در ادعا های مبنی بر دانش نهفته است، که به وسیله صورت های وجهی نشان داده می شوند. عمومیت صورت های وجهی مطلق در این متن از وجود دیدگاه های شفاف نسبت به جهان حکایت می کند. گویی نویسنده می خواهد معنای مورد نظر خود را به خوانندگان منتقل سازد بدون اینکه نیاز به تفسیرو باز نمایی باشد و فرایند های پیچیده و در هم ریخته ی گرد آوری اطلاعات و تفسیر دخیل در تولید متن را پنهان کند و نقش ایدئولوژی های نهفته در رویه ها و پیش فرض های مفسران را مخفی می کند، رویه هایی که مفسران در فرایند تفسیر از آن ها بهره می گیرند.
تفسیروتبیین:
در قسمت اول تفسیر ما در صدد پاسخ گویی به چهار سوال هستیم.ماجرا چیست؟ماجرا در رخداد ارتباطی انتخاب شده معرفی ویژگی های نظام لیبرال-دموکرات و نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد.چه کسانی در گیر ماجرا هستند؟در متن این درس، قسمتی که تحلیل شده دو مشارکت کننده عمده وجود دارند. در یک طرف نویسنده از گفتمان اسلام سیاسی و در طرف دیگر غیر این گفتمان که گفتما ن غرب (با نظام لیبرال-دموکرات) است.روابط آن ها چیست؟در این مرحله، روابط و مناسبات قدرت و فاصله اجتماعی که در موقعیت تعیین و تثبیت شده اند قرار دارند. نویسنده از گفتمان اسلام سیاسی در پی تثبیت موقعیت خود از طریق برجسته کردن دال های گفتمان خود از یک طرف و به حاشیه راندن دال های گفتمان غیر از طرف دیگر است تا از این طریق دانش آموزان را قانع کند تا استیلای گفتمان خود را تایید کنند.نقش زبان چیست؟فرکلاف معتقد است که از زبان به صورت ابزاری در جهت تحقق بخشی یک هدف گفتمانی یا نهادی می توان سود جست. در این جا از زبان در قالب یک درس برای حاشیه راندن دال هایی که در گفتمان غرب مفصل بندی شده اند استفاده می شود و همچنین تا جایی امکان سعی در برجسته سازی دال های مفصل بندی شده در گفتمان خود را داشته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بنابرآنچه که درقسمت توصیف مشخص شد گفتمان حاکم بر درس،گفتمان اسلام سیاسی است که از نظام جمهوری دفاع می کند و در پی بر جسته سازی دال های اصلی گفتمان خود است. از طرف دیگرگفتمان غرب و نظام لیبرال-دموکرات به عنوان غیریت این گفتمان در نظر گرفته شده است .با حاشیه راندن دال های آن ، گفتمان حاکم بر درس می خواهد موقعیت خود را تثبیت کند وبه صورت سلبی آزادی درگفتمان خودراتعریف کند.در این حاشیه رانی و برجسته سازی همانطوری که در قسمت ارزش های رابطه ای و بیانی واژگان گفته شده است، نویسنده به بیان ارزش های خود از طریق طرح های طبقه بندی پرداخته است که نظام ارزش یابی به حساب می آیند و همچنین طرح های متضادی را به گفتمان غیرخود نسبت داده است.به این عبارت دقت کنید: «عدالت، آزادی، استقلال ، نفی وابستگی، نفی تسلط بیگانگان بر امت اسلامی، امنیت، تامین اجتماعی و تکافل عمومی ، تلاش برای عمران آبادی، عقلانیت، مشورت و مشارکت در امور عمومی، توسعه ی معرفت و آگاهی نسبت به اسرار و حقایق آفرینش از جمله ارزش های اجتماعی اسلامی است».نویسنده ادعا می کند که با برپایی نظام مورد نظر این ارزش ها حاکم می شوند ارزش هایی که مورد پذیرش همه جوامع بشری هستند. اگر چه مقصود و هدف نهایی آن ها دنیوی نیست بلکه قرب الهی اما این ارزش ها هم تامین خواهد شد و بدین ترتیب به برجسته سازی گفتمان دال های خود می پردازند. در این درس نیز تقرب الهی ،که دال مرکزی و رهایی واقعی است، به طور ضمنی به عنوان اوج کمال و سعادت معرفی می شود. در متن درس علاوه بر آن بر سایر دال ها که به گرد تقرب مفصل بندی می شوند ، تاکید می کند.
نویسنده عنوان می کند که با برقراری نظام جمهوری اسلامی ارزش هایی در جامعه چون «عدالت، امنیت و…» حاکم می شود که هم تامین کننده زندگی دنیوی است و هم تقرب و خشنودی الهی تامین خواهد شدو برای رسیدن به چنین جامعه ای که چنین ارزش هایی حاکم است باید افراد به ارزش های جمعی، مسئولیت پذیری، امامت، خودداری از پذیرش طاغوت و قدرت های غیر الهی به ولایت و موازین الهی ارزش های اسلامی مقید باشند.گفتمان حاکم بردرس در کنار برجسته سازی دال های مربوط به گفتمان خود به حاشیه رانی گفتمان غیر می پردازد. در متن ضمن برشمردن ویژگی ها یا دال هایی چون اباحیت و مباح دانستن همه امور برای انسان ها، آزادی و خواست انسان ها به عنوان مرجع نهایی، حاکمیت مردم، حکومت دنیوی،تاکید بر شناخت علمی ارزش های اجتماعی، برتری دهنده آزادی بر عدالت و حقیقت معرفی می کند. و در قسمت آخر با تاکید بر نارضایتی مردم و تناقض و پارادوکسی که این نظام با آن در گیر است، ادعا می کند که این نظام و تعبیری که از آزادی دارد دچار شکست شده است و اصول و دال هایش نیز غیر معتبر است و بدین ترتیب به شدت گفتمان غیرخود و دال هایش را به حاشیه می راند.
یکی از دال هایی که در گفتمان غرب با آزادی همراه است ارزش های فردی است. در جمله «در آموزه های اسلامی آن هنگام که عبادت بعد اجتماعی به خود می گیرد، ارزش بیشتری پیدا می کند»به طور ضمنی این دال به حاشیه رانده می شود و همچنین زندگی دنیوی دال دیگرهمراه شده باآزادی درگفتمان غرب است درعبارت بعدی در مقابل زندگی آن جهانی رنگ می بازد:«بر اساس هستی شناسی توحیدی، اغلب این ارزش ها با آن که ناظر به مسائل اجتماعی دنیوی هستند، تفسیری دنیوی و سکولار ندارند بلکه سیرتی الهی و دینی دارند؛ و به همین دلیل عمل به آن ها رفتاری صرفا دنیوی یا اجتماعی نیست بلکه یک وظیفه الهی است و مانند عبادت فردی سبب تقرب انسان به خداوند می شود».
ساختار شکنی:در این متن انسان محوری و تاکید بر رای و نظر اکثریت مردم دال مرکزی گفتمان غرب معرفی می شود. در تصویر متن، تظاهرات مردمی نشان داده می شود که در آن روی پرچمی کلمه ۹۹% نوشته شده است.۹۹%به صورت استعاری همانطوری که در قسمت توصیف بیان شد، نشان دهنده از دست دادن تایید اکثریت مردم درنظام لیبرال –دموکرات است. بدین ترتیب متن خواسته با ساختار شکنی دال مرکزی گفتمان لیبرال-دموکرات سبب فروپاشی کل مفصل بندی آن شود یادر عبارت زیر نیز باز ساختار شکنی گفتمان غیر دیده می شود:«دانشمندان علوم سیاسی از تناقضی که از نارضایتی مردم نسبت به نظام سیاسی لیبرال دموکراسی به وجود می آید، با عنوان پارادوکس(تناقض) دموکراسی یاد می کنند».
تصور اجتماعی یا اسطوره
در متن نویسنده با بهره گرفتن از افعال زمان حال ،می خواهد گفته هایش را به عنوان یک حقیقت مسلم به خواننده بقبولاند .باچنین رویکردی ویژگی های گفتمانی غیرراتنها با جهان غرب سازگار می داند.در حالیکه معتقد است این گفتمان در غرب هم دچار پارادوکس شده است .پس تنها راه رهایی از این تناقضات و رسیدن به جامعه ای ایده آل که در آن ارزش های انسانی حاکم است، پیروی از نظامی است که گفتمان خود در آن جاری است. بدین ترتیب گفتمان خود را تا حد یک تصور اجتماعی بالا می برد.
آن آزادی که در این درس به آن اشاره شده همان تقرب الهی ، اوج رهایی و کمال و سعادت در دیدگاه اسلام سیاسی یا همان آزادی درونی است.در متن درس به آزادی اجتماعی اشاراتی شده است. این آزادی با ارزش های دیگر چون عدالت، استقلال و… همراه است ، در حد ارزش های جمعی دیگر است که توسط احکام و قوانین مختلف محدود می شود .به بیانی دیگرتا جایی پذیرفته می شود که منافاتی با ارزش های جمعی دیگر نداشته باشد. ولی به آزادی فردی نه تنها پرداخته نشده بلکه تا جای ممکن به حاشیه رانده شده است و از آن جایی که آزادی فردی در گفتمان غرب مورد تاکید است ،بدین ترتیب گفتمان غیربه شدت به حاشیه رانده می شود.بنابراین آزادی مورد تاکید دراین درس بنابرنظریه برلین آزادی مثبت ازنوع درونی واخلاقی است.درکنارآن آزادی منفی به شدت به حاشیه رانده می شود.
تحلیل متن ۳
کتاب ادبیات فارسی (۲) درس چهاردهم :تربیت انسانی و سنت ملی ما
توصیف:
کلمات واجدکدام ارزش های تجربی،رابطه ای وبیانی هستند؟
الف.ارزش های تجربی:
در نگاه اول به متن وجود واژگانی چون( آدمیت، اخلاق، تعلیمات دینی و اخلاقی، رابطه انسان با خدا، صفات مذموم، عدالت خواهی، مسئولیت اجتماعی، اصول دین اسلام، تاریخ صدر اسلام، مساوات، برادری، عدالت خواهی، انحطاط اخلاقی، دینی و اجتماعی، دین مبین اسلام و برابری) جلب توجه کرده وآنرا متعلق به گفتمانی خاص (اسلام سیاسی )می کند.همچنین استفاده افراطی از واژگان مشابه ای چون:
-آدمیت، رادمردی، آزادگی، دلیری، ترجیح دادن مرگ بر ننگ، شرافتمندی، مناعت، مروت
-برابری، مساوات، برادری، عدالت خواهی
-وظیفه، مسئولیت، وظیفه شناسی، مسئولیت اجتماعی
-اسلام، تاریخ صدر اسلام، دین مبین اسلام، اصول دین اسلام،
نشان از تعلق خاطر نویسنده به این کلمات است.
درتضاد معنایی نویسنده واژگانی را به گفتمان خود و متضاد آن واژه ها را به غیر خود نسبت می دهدکه نشان دهنده مبارزه گفتمانی درمتن است.علاوه براین این دالها باآزادی مفصل بندی می شوندوآزادی معنایش راازطریق همنشینی بادال های مذکوربدست می آورد.
جدول ۴-۱-۴:تضادمعنایی دردرس:تربیت انسانی وسنت ملی ما
گفتمان خود | گفتمان غیر |
برابری | اختلافات عظیم طبقاتی |
آدمیت و اخلاق | انحطاط اجتماعی و دینی و اخلاقی |
مناعت | تجمل پرستی |
رادمردی | فساد |
عدالت | نبودن عدالت اجتماعی |
آزادی،آزادگان |
۱-۲-۲۳-۲ خودکارآمدی[۱۲۸]
خودکارآمدی سازه اصلی در تئوری شغلی شناختی اجتماعی بندورا(۱۹۷۷) است. این سازه به توانایی ادراک شده فرد در ایجاد و انجام یک کنش مطلوب اشاره می کند. در نظریه ی شغلی شناختی اجتماعی، خودکارآمدی نزدیک ترین تنظیم کننده رفتار انسان است و پیش بینی کننده ی قوی فکری است که انگیزه و عمل را تحت تاثیر قرار می دهد(زیکیک و ساک، ۲۰۰۹) و به اعتقاد و باور فرد به توانایی هایش در سازماندهی فعالیت ها و انجام موفق رفتار مورد نظر برای نیل به نتیجه مشخص در شرایط معین اطلاق می شود. هر چه این باور و اعتقاد بیشتر باشد افراد راحت تر به کارهای سخت نزدیک تر می شوند(بندورا[۱۲۹]،۱۹۸۲). همچنین خودکارآمدی به عنوان یک عامل واسطه برای رفتار فعال و تغییر رفتار صرف نظر از سطح توانایی است(بندورا،۱۹۷۷). خودکارآمدی، اعتقاد یک فرد به توانایی خود برای موفق شدن در یک وضعیت خاص است. به عقیده ی بندورا این اعتقاد، عامل تعیین کنند ه ی چگونگی تفکر، رفتار و احساس افراد است. در واقع باورهای خودکارآمدی دارای قدرت انگیزشی بسیار بالایی هستند زیرا انتظارات پیامدی افراد در رابطه با موفقیت را تحت تاثیر قر ار می دهند و تعیین کننده میزان تلاش و پایداری فرد هستند(افکلید[۱۳۰]،۲۰۱۱) و به اعتقاد آجزن میتواند تحت تأثیر انتخاب فعالیتها، آمادهسازی برای انجام فعالیت، تلاش صورت گرفته برای عمل به فعالیت و همچنین الگوهای فکری و واکنشهای عاطفی باشد (آجزن، ۱۹۹۱). خودکارآمدی و کنترل رفتاری درک شده تقریبا مترادف هم دیده می شوند با این حال، خود کارآمدی دقیق تر به صلاحیت و شایستگی فرد و رفتار آینده مرتبط است(اسچوارز و لاسزینکا[۱۳۱]،۲۰۰۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۲۳-۲ نتیجه انتظارات[۱۳۲]
نتیجه ی انتظارات به عنوان باورهای مربوط به پیامدها یا نتایج انجام رفتارهای خاص تعریف شده است. به طور دقیق تر، نتیجه ی انتظارات زمانی که انتظار می رود رفتار افراد منجر به نتایج مثبت شود بر رفتار تاثیر می گذارد (یوول و همکاران،۲۰۱۲). نتیجه ی انتظارات یا انتظارات پیامد به باورهای فرد درباره ی شرایط آتی زندگی خود و پیش بینی این که چه رویدادهای مثبت و منفی ای در آینده رخ خواهد داد بر می گردد(لنت[۱۳۳]،۲۰۰۴). به گفته ی بندورا(۲۰۰۴) نتیجه ی انتظارات باید در امتداد سه حیطه ی فرعی مرتبط، اما از نظر مفهومی مستقل واقع گردد که نشان دهنده ی نتیجه انتظارات جسمانی، اجتماعی و خودارزشیابانه است(وجسیکی[۱۳۴]،۲۰۰۹). در میان هر طبقه از انتظارات، انواع مثبت آن به عنوان محرک و انگیزه دهنده و انواع منفی آن به عنوان موانع، کارکرد دارند. نتیجه انتظارات جسمانی، عقایدی را در مورد تجارب جسمانی خوشایندی منعکس می کند که ناشی از درگیری در فعالیت جسمی می باشند. انتظارات اجتماعی عقایدی را در مورد رفتارها(فعالیت جسمانی)منعکس می کنند که از فرصت های زیادی برای اجتماعی شدن و دستیابی به تایید و تصدیق اجتماعی به وجود می آیند و در نهایت، نتیجه انتظارات خود ارزشیابانه، عقایدی را در ارتباط با احساسات رضایت و ارزش خود، مرتبط با دخالت در فعالیت جسمانی، مورد نظر قرار می دهد (وجسیکی،۲۰۰۹). میلس نیز بیان می کند که سه نوع از نتیجه انتظارات ممکن است شغل یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد، فیزیکی مثل پول، اجتماعی مثل تایید یا پذیرش، و خود ارزیابی مثل غرور و یا خود پنداره مثبت (میلس[۱۳۵]،۲۰۰۹).
در تفاوت بین خودکارآمدی و نتیجه انتظارات اینکه خودکارآمدی اشاره به اعتماد به نفس در توانایی های خود برای به انجام رساندن وظایف مهم دارد در حالی که نتیجه ی انتظارات اعتقادات در مورد عواقب درگیر شدن در این فعالیت ها است(براون و لنت[۱۳۶]،۲۰۱۱).
۳-۲-۲۳-۲ اهداف[۱۳۷]
سومین سازه در نظریه شغلی شناختی اجتماعی مشارکت در فعالیت های هدفمند یا داشتن هدف است و یا نیت و قصد فرد برای درگیر شدن و انجام فعالیت های معین(لنت و براون[۱۳۸]،۲۰۰۵) تعریف شده و نقش بسیار مهمی در انگیزش برای انتخاب و رفتار دارد (زیکیک و ساک، ۲۰۰۹) در حقیقت، اهداف بعد شناختی مؤثر بر احساس رضایت هستند که حالت نسبتا پایدار و صفت گونه ای دارند(لنت،۲۰۰۴). اهداف نقش انگیزشی دارند و می توانند فرد را به انجام کار و فعالیت برانگیزند ضمن این که اهداف، تعیین کننده ی استانداردهای فردی بوده و نشانگر سطح انتظار فرد از خود و کار هستند(الکساندر و همکاران[۱۳۹]،۲۰۱۰). فعالیت های هدف محور نشانگر ارزشی است که فرد برای اهداف شغلی خویش قائل بوده و در جهت تأمین آنها تلاش می کند(چانگ[۱۴۰]،۲۰۰۹).
خودکارآمدی
اهداف(تمایل)
نتایج انتظارات
شکل۲-۲. مدل شغلی شناختی اجتماعی (سگال و همکاران[۱۴۱]،۲۰۰۷)
علایق(وانگ[۱۴۲]،۲۰۱۳؛ یوول و همکاران،۲۰۱۲؛ دافی و همکاران[۱۴۳]،۲۰۱۳؛ لنت و براون[۱۴۴]، ۲۰۰۶؛ زنگ و همکاران[۱۴۵]،۲۰۱۳)، حمایت ها و موانع(کیم و سو[۱۴۶]،۲۰۱۴؛ شو و همکاران[۱۴۷]،۲۰۱۰؛ لنت و همکاران[۱۴۸]،۲۰۱۱) و درک رفتار دیگران(تورکسن و گرونهیچ[۱۴۹]،۲۰۱۰) نیز به عنوان سازه های مؤثر در نظریه ی شغلی شناختی اجتماعی شناخته شده اند که در ادامه تشریح شده است:
۴-۲-۲۳-۲ علاقه[۱۵۰]
لنت و همکاران علایق شغلی را به عنوان الگوهایی از دوست داشتن، دوست نداشتن و تفاوت در مورد فعالیت ها و مشاغل حرفه ای مرتبط می دانند(میلس،۲۰۰۹). علایق به عنوان حدی که یک فرد یک فعالیت خاص را دوست دارد تعریف شده که به طور مشترک توسط خودکارآمدی و نتیجه انتظارات پیش بینی شده است(شو و همکاران، ۲۰۱۰). با توجه به نظریه ی شغلی شناختی اجتماعی، افراد در توسعه اهداف خود به دنبال فعالیت های تحصیلی و شغلی هستند که با علایق خود مرتبط و همچنین با خودکارآمدی و نتیجه انتظارات خود سازگار باشد( همان). در مقابل، افراد با علاقه کمتر (و یا حتی به سمت دوست نداشتن) فعالیت ها برای آنها با خودکارآمدی کم و نتیجه انتظارات منفی همراه است. علایق، به نوبه خود همراه با خودکارآمدی و نتیجه انتظارات افراد در توسعه اهداف برای مشارکت فعالیت های آینده است، از جمله هدف اینکه به دنبال یک مسیر شغلی است که سازگار با علاقه خود است(لنت و همکاران، ۲۰۱۰). در مقابل، عدم علاقه، یا تنفر از فعالیت ها و حوزه های خاص است. زمانی که مردم به طور جدی به توانایی های خود شک می کنند و همچنین زمانی که آنها نتایج منفی برای حضور در آن فعالیت پیش بینی می کنند(شو و همکاران، ۲۰۱۰).
۵-۲-۲۳-۲ حمایت ها و موانع[۱۵۱]
متغیر های محیطی، مانند حمایت ها و موانع نیز به عنوان داشتن پتانسیل و یا محدودیت در انتخاب گزینه های خاص برای افراد دیده می شود. همچنین تنظیم و پیگیری اهداف شغلی نیز به انواع حمایت ها و موانع که مردم از محیط خود دریافت می کنند مرتبط است. با توجه به نظریه ی شغلی شناختی اجتماعی، حمایت ها و موانع هر دو به طور مستقیم و از طریق راه های دیگر می تواند اهداف افراد را تحت تاثیر قرار دهند(لنت و همکاران، ۲۰۱۰). حمایت ها منابع محیطی خاص هدف(مانند مواد و ابزارها یا حمایت احساسی و اجتماعی) می توانند از طریق فراهم آوردن بازخورد، تقویت منفی یا مثبت یا فراهم ساختن تجربه جانشینی بر حس خودکارآمدی و تلاش برای رسیدن به هدف تاثیر گذاشته و به دنبال آنها بر رضایت شغلی نیز مؤثر واقع شوند(دافی و لنت[۱۵۲]،۲۰۰۹). این سازه، به محدودیت ها و تسهیلاتی که بافت یا محیط، برای احساس خودکارآمدی و رشد آن یا رسیدن به اهداف شخصی ایجاد می کند، اشاره دارد(لنت و براون،۲۰۰۶). بنابراین رفتارهای انتخاب حرفه با متغیرهای زمینه ای مانند حمایت(به عنوان مثال حمایت مالی از خانواده) و موانع (به عنوان مثال، نیاز به ترک خانه برای آموزش بیشتر) همراه است. بنابراین متغیرهای شناختی اجتماعی باعث تحریک اقدامات انتخاب شغل و یا رفتارهای حرفه ای از قبیل برنامه ریزی شغلی و کشف حرفه ای که لازم است فرد جوان برای پیشرفت به سوی اهداف شغلی شناخته شود، می شوند(روگر و کرید،۲۰۱۳).
۶-۲-۲۳-۲ درک رفتار دیگران[۱۵۳]
از دیگر سازه های اضافه شده به نظریه شغلی شناختی اجتماعی می توان درک رفتار دیگران را نام برد. بدین معنی که افراد نه تنها از تجارب شخصی خود یاد می گیرند، بلکه از طریق تماشای درک رفتار و نتایج رفتار دیگران نیز می آموزند( تورگسن و گرونهیچ،۲۰۱۰) و اشاره دارد به ذهنیت فرد نسبت به اینکه چقدر دیگران (افراد مهم در زندگی) آن رفتار خاص را انجام می دهند(فوروارد،۲۰۰۶).
۲۴-۲ پیش بینی تمایل : پیشینه پژوهشی در مورد تئوری رفتار برنامهریزی شده
دانستن و همکاران[۱۵۴][۱۵۵](۲۰۱۳) برای شناسایی عوامل مؤثر بر آینده و انتظارات شغل کارکنان از تئوری رفتار برنامه ریزی شده استفاده نموده، نتایج حاکی از آن بود که نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده قادرند ۷۶% از واریانس تمایل بر آینده شغلی کارکنان را پیش بینی کند. همچنین یزدانپناه و همکاران (۲۰۱۱) در مطالعهای به بررسی رفتار و تمایلات رفتاری کارکنان سازمانهای جهاد کشاورزی نسبت به حفاظت آب، از تئوری تکامل یافته رفتار برنامهریزی شده استفاده نموده، متغیرهای هنجار اخلاقی، مفهوم خود، درک از ریسک و اسطورههای ذهنی به عنوان متغیرهای اضافی به تئوری رفتار برنامهریزی شده اضافه شده است. نتایج نشان داد، تئوری رفتار برنامهریزی شده قادر به پیشبینی رفتار و تمایلات رفتاری افراد مورد مطالعه میباشد. همچنین متغیرهای هنجار اخلاقی، کنترل رفتار درک شده و هنجار ذهنی قادرند ۶۴ درصد از تغییرات متغیر وابسته تمایلات رفتاری را پیشبینی کنند. آن دسته از کارکنانی که درک و تعهد بیشتری در رابطه با حفاظت آب احساس میکردهاند، تمایلات رفتاری بیشتری برای درگیر شدن در چنین فعالیتهایی از خود نشان دادهاند.
هیدی و وایت[۱۵۶] (۲۰۱۳) در مطالعه ای به بررسی تمایلات رفتاری جوانان، برای پیوستن مغز استخوان رجیستری دهنده از تئوری تکامل یافته رفتار برنامهریزی شده استفاده نموده، متغیرهای هنجار اخلاقی و مفهوم خود به عنوان متغیرهای اضافی به تئوری رفتار برنامهریزی شده اضافه شده است. نتایج نشان داد، تئوری رفتار برنامهریزی شده قادر به پیشبینی رفتار و تمایلات رفتاری افراد مورد مطالعه میباشد. همچنین متغیرهای نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده، هنجار اخلاقی و هویت قادرند ۲/۶۷ درصد از تغییرات متغیر وابسته تمایلات رفتاری را پیشبینی کنند. ساترلند (۲۰۱۱) در یک تحقیق کیفی ۱۲ کشاورز در انگلستان را برای شناسایی گروهی از کشاورزان که کشاورزی خود را به عنوان"کشاورزی ارگانیک” یا “کشاورزی نیمه ارگانیگ” تعریف میکنند، مورد بررسی قرار داد. برای این منظور تئوری رفتار برنامهریزی شده به عنوان چارچوب بکار گرفته شد و این تئوری را به عنوان یک چارچوب مفهومی محکم برای تحقیقات کمی و کیفی جهت شناسایی اهداف تصمیمگیری استراتژیک معرفی میکند. محقق در این پژوهش علاوه بر سازهای اصلی تئوری رفتار برنامه ریزی شده (نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتار درکشده) سازهی “مفهوم خود” را نیز به تئوری اضافه کرده است. همچنین زلوگر و همکاران[۱۵۷](۲۰۱۰) نیز در مطالعه ای با عنوان تمایلات انتخاب شغلی دانشجویان با توجه به خاستگاه اقتصادی اقدام به استفاده از تئوری رفتار برنامه ریزی نموده، نتایج حاکی از آن بود که تمایلات شغلی دانشجویان به میزان خودکارآمدی و انگیزه استقلال آن ها بستگی دارد. همچنین سطوح بالای کنترل رفتاری درک شده با تمایل شغلی به استخدام ارتباط دارد.
رحمانیان کوشکی و همکاران(۱۳۹۱) در مطالعه ای با عنوان بررسی عوامل اثرگذار بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی دانشگاه آزاد ایلام با بهره گرفتن از تئوری رفتار برنامه ریزی شده، نشان داد خودکارآمدی، هنجار ذهنی و حمایت خانواده رابطه مثبت و معنی داری با تمایل به کارآفرینی دانشجویان دارد. یارمحمدی و همکاران(۱۳۹۰) در یک تحقیق با عنوان بررسی عوامل پیش بینی کننده رفتار دانش آموزان دبیرستانی اصفهان در خصوص مصرف فست فود با بهره گرفتن از تئوری رفتار برنامه ریزی شده بیان می دارند که سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی نگرش، هنجارذهنی و کنترل رفتاری درک شده با هم توانسته بودند ۷/۲۵ درصد از تمایل را پیش بینی کنند. در این میان نقش نگرش در پیش بینی تمایل بیشتر از سایر سازه ها بود. همچنین بشیریان و همکاران(۱۳۹۰) در مطالعهای به بررسی تمایلات جوانان بر سوء مصرف مواد، از تئوری رفتار برنامهریزی شده جهت پیش بینی فاکتورهای مؤثر بر سوء مصرف مواد استفاده نموده نتایج حاکی از آن بود که که نگرش،هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده پیش بینی کننده های قوی برای تمایل مصرف مواد مخدر در جوانان می باشد. طبیبی و هاشمیان(۱۳۹۲) در مطالعهای به بررسی تمایلات رفتاری عامل های شناختی- اجتماعی تاثیرگذار بر رفتار رانندگی با سرعت غیرمجاز، از تئوری تکامل یافته رفتار برنامهریزی شده استفاده نموده، متغیرهای هنجار اخلاقی و هنجار توصیفی به عنوان متغیرهای اضافی به تئوری رفتار برنامهریزی شده اضافه شده است. نتایج نشان داد، تئوری رفتار برنامهریزی شده قادر به پیشبینی تمایلات رفتاری افراد مورد مطالعه میباشد. همچنین متغیرهای نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده، هنجار اخلاقی و هنجار توصیفی بر تمایل تاثیر دارند و قادرند تغییرات متغیر وابسته تمایلات رفتاری را پیشبینی کنند.
طاووسی و همکاران( ۱۳۸۹) در مطالعه ای با عنوان توسعه نظریه عمل منطقی با سازه خودکارآمدی و مقایسه برازش و پیش بینی کنندگی آن با نسخه اولیه این نظریه با روش تحلیل مسیر، برای پیشگیری از سوء مصرف موادمخدر در نوجوانان بیان می دارد که نگرش، هنجار ذهنی و خودکارآمدی بر تمایل تاثیر دارند و با اضافه شدن سازه خودکارآمدی به این نظریه قدرت پیش بینی کنندگی آن نسبت به نسخه اصلی آن ارتقاء یافت. همچنین خودکارآمدی به عنوان سازه مؤثر در برازش الگو و همچنین قویترین پیش بینی کننده تمایل رفتار در این مطالعه شناخته شد. همچنین علیپوردرویشی ودولت آبادی(۱۳۹۱) در مطالعه ای با عنوان عوامل مؤثر بر تسهیم دانش پزشکان بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده، تاثیر نگرش بر تمایل تسهیم دانش پزشکان را تایید کرد اما در این زمینه هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده معنادار نشد. لگزیان و همکاران(۱۳۹۱) در مطالعه ای با عنوان بررسی ادراک دانشجویان از خدمات الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی بر مبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده، نقش و تاثیر نگرش بر تمایل دانشجویان را تائید کرد. طاووسی و همکاران(۱۳۹۱) در بررسی عوامل مرتبط با سوء مصرف مواد در نوجوانان در چارچوب نظریه رفتار برنامه ریزی شده، بیان داشتند سازه های نظریه ی رفتار برنامه ریزی به جز کنترل رفتاری در ک شده تمایل رفتاری را پیش بینی می کند. همچنین سلیمانی و زرافشانی (۱۳۹۰). در مطالعه ای با عنوان تبیین پیشگوکننده های نیت کارآفرینانه در بین هنرجویان هنرستان کشاورزی در استان کرمانشاه نشان دادند که بین تمایل به کارآفرینی با نگرش نسبت به کارآفرینی و خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. اما بین هنجار ذهنی و تمایل به کارآفرینی رابطه معنی داری وجود نداردو همچنین تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که ۵۴ درصد از تغییرات متغیر تمایل به کارآفرینی را می توان از طریق نگرش و خودکارآمدی تبیین نمود.
۲۵-۲ پیش بینی تمایل : پیشینه پژوهشی در مورد نظریه شغلی شناختی اجتماعی
شو و همکاران(۲۰۱۰) در مطالعه ای به دنبال عواملی که اهداف و انتخاب های آموزشی و فنی و حرفه ای را تحت تاثیر قرار می دهد از مدل شناختی اجتماعی استفاده نموده و به این نتیجه رسیدند که نتیجه انتظارات، خودکارآمدی و علاقه بر اهداف و مقاصد تاثیر داشته و می تواند انتخاب های آموزشی و حرفه ای را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین کیم و سو(۲۰۱۴) در مطالعه ای به بررسی کاربرد تئوری حرفه ای شناختی اجتماعی در یک محیط چند فرهنگی، با بررسی روابط بین متغیرهای شناختی اجتماعی دانشجویان مهندسی برای تبیین اهداف و تمایلات انتخاب رشته اصلی دانشگاه پرداختند. نتایج نشان داد که خودکارآمدی، علاقه، موانع و حمایت ها بر اهداف و تمایلات دانشجویان برای انتخاب رشته تاثیر داشته است. لنت و براون(۲۰۱۳) در مفهوم و بررسی تئوری شغلی شناختی اجتماعی در تحقیقات شغلی بیان می دارند که خودکارآمدی، نتیجه انتظارات و علاقه بر تمایلات شغلی مؤثر می باشد.
لنت و همکاران(۲۰۱۰) در پیش بینی علاقه و انتخاب آرمان های شغلی دانش آموزان دبیرستانی پرتغالی با بهره گرفتن از نظریه شغلی شناختی اجتماعی، نقش حمایت ها و موانع را برای رسیدن به اهداف شغلی مؤثر می داند. همچنین تورگسن و گرونهیچ (۲۰۱۰) با بهره گرفتن از نظریه شناختی اجتماعی بندورا به بررسی تمایلات رفتاری صرفه جویی در مصرف برق نموده و نتایج نشان داد که خودکارآمدی و نتیجه انتظارات در پیش بینی تمایل برای صرفه جویی مؤثر بوده که در این میان نقش نتیجه انتظارات مهمتر ارزیابی شده است. سگا و بورگیا (۲۰۰۷) نیز در آموزش کارآفرینی با بهره گرفتن از نظریه شغلی شناختی اجتماعی بیان می دارند فعالیت های آموزشی که موجب افزایش علاقه دانش آموزان به کارآفرینی و اهداف برای حرفه های کارآفرینی می شود خودکارآمدی و نتیجه انتظارات است. لنت و همکاران[۱۵۸](۲۰۱۴) در مطالعه ای با عنوان پیش بینی رفاه و رضایت از زندگی در بین دانشجویان دانشکده آفریقا از تئوری حرفه ای شناختی اجتماعی بندورا استفاده نموده، نتایج حاکی از آن بود که سازه خودکارآمدی به طور غیر مستقیم بر پیش بینی اهداف رضایت از زندگی تاثیر دارد همچنین موانع و حمایت ها نیز در پیش بینی اهداف رضایت از زندگی مؤثر بوده است. دافی و لنت(۲۰۰۹) نیز حمایت ها و موانع را بر حس خودکارآمدی و تلاش برای رسیدن به هدف و همچنین به دنبال آن رضایت رضایت شغلی مؤثر می دانند.
میکائیلی منیع و همکاران(۱۳۹۱) در مطالعه ای به بررسی آزمون الگوی شناختی –اجتماعی رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه شهر ارومیه پرداخته اند نتایج نشان داد حمایت ها و خودکارآمدی در پیشرفت رسیدن به تمایلات شغلی مؤثر بوده است. یافته های تحقیق مخت و همکاران(۱۳۹۱) نشان داد از دیدگاه جوانان، کمبود اعتبارات و عدم حمایت مسئولان و نیز کمبود منابع تولید در بخش کشاورزی از نقاط ضعف اشتغال کشاورزی است. نتایج تحقیق دیدارلو (۱۳۹۱) نشان داد که خودکارآمدی قوی ترین و مؤثرترین متغیر برای تمایل به انجام رفتار فعالیت بدنی شناخته شد که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم فعالیت بدنی را تحت تأثیر قرار می دهد. میکائیلی منیع(۱۳۹۲) نیز در مطالعه ای با عنوان آزمون مدل شناختی اجتماعی رضایت از تحصیل در دانشجویان دوره کارشناسی بیان می دارد خودکارآمدی، نتیجه انتظارات و حمایت پیش بینی کننده پیشرفت اهداف(تمایلات) و رضایت دانشجویان از تحصیل می باشد.
۲۶-۲ ویژگی های فردی و حرفه ای
ایستر و بوون[۱۵۹](۲۰۰۵) بیان می دارند تمایلات شغلی و انتخاب شغل از عواملی مانند جنس، نژاد، حمایت های والدین، موفقیتهای تحصیلی، وضع اقتصادی- اجتماعی افراد، عزت نفس، و ارزشهای فردی تأثیر می پذیرند. نتایج تحقیق صدیقی[۱۶۰](۲۰۰۵ ) نشان داد بین موقعیت اقتصادی خانواده، میزان زمین زراعی، مکانیزاسیون و نگرش جوانان روستایی نسبت به فعالیت های کشاورزی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.همچنین نتایج تحقیق الیباجی و همکاران[۱۶۱](۲۰۰۹) نشان داد چهار عامل به عنوان عوامل تعیین کننده تمایل مهاجرت جوانان روستایی شامل: نگرش نسبت به کشاورزی، ساختار خانواده، روابط والدین و تعدادی از دوستان و اعضای خانواده در مناطق شهری است همچنین یافته ها نشان داد حمایت از روابط بین نسل ها و فعالیت های کشاورزی، افزایش جنبه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مناطق روستایی می تواند باعث تشویق جوانان روستایی برای ماندن در روستا باشد.
بر اساس نتایج مطالعه ی شارما و بهادوری (۲۰۰۹) در کشاورزان جوان تر و افرادی که نسبت به تفاوت های درآمدی بین مزرعه و مشاغل غیر کشاورزی، قیمت های سرمزرعه، و نرخ بهره برداری حساسیت نشان می دهند، گرایش بالاتری به سمت تحرک شغلی وجود دارد و کشاورزان کوچک و حاشیه ای به خروج از این بخش تمایل دارند که احتمالا به دلیل قابلیت پایین ماندگاری کشاورزی خرده پاست.
نتایج تحقیق موسایی و عمانی(۱۳۸۹) نشان می دهد که بین میزان درآمد کشاورزی، میزان مشارکت اجتماعی جوانان روستایی، میزان زمین زراعی، زیرکشت با نگرش آنان نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق اسکندری و دین پناه(۱۳۸۵) نشان داد که بین سابقه ی کار جوانان روستایی و میزان زمین زراعی پدر با میزان انگیزه ی اشتغال جوانان روستایی در فعالیت های کشاورزی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین بین وضعیت جاده های ارتباطی خارج روستا و میزان انگیزه ی اشتغال جوانان روستایی در فعالیت های کشاورزی رابطه منفی وجود دارد. نتایج تحقیق عمانی(۱۳۸۷) نشان داد سن، سطح تحصیل، سابقه در کشاورزی، میزان زمین زیر کشت، درآمد حاصل از محصول، مشارکت اجتماعی، کل تحت مالکیت، امکانات رفاهی و تفریحی، میزان آشنایی با سازمان های روستایی با سطح نگرش جوانان روستایی شهرستان شوشتر جهت اشتغال در فعالیت های کشاورزی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین درآمد حاصل از محصول، عملکرد محصول، کل زمین تحت مالکیت، سطح مکانیزاسیون، سطح تحصیل و مشارکت اجتماعی توانایی تبیین ۷۵/۶ درصد تغییرات سطح نگرش جوانان روستایی شهرستان شوشتر جهت اشتغال در فعالیت های کشاورزی را دارا می باشند.
یافته های تحقیق ارتیاعی و همکاران(۱۳۹۰) از آزمون مقایسه ی میانگین ها نشان از آن داشت که بین میانگین مشارکت جوانان روستایی در زمینه ی توسعه ی کشاورزی با توجه به جنسیت و شرکت در آموزش های ترویجی،اختلاف معنی دار وجود دارد نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به اشتغال در فعالیت های کشاورزی، عوامل انگیزشی مؤثر در مشارکت، استفاده از منابع اطلاعاتی و ارتباطی و مسیرهای شان، میزان اراضی زراعی و سن، تبیین کننده ی ۵۶.۷ درصد از تغییرات در میزان مشارکت جوانان در زمینه ی توسعه ی کشاورزی است. همچنین نتایج تحقیق علی بیگی(۱۳۸۷) نشان داد تنها متغیری که با نگرش به شغل کشاورزی رابطه مثبت و معنی دار داشت، میزان سرمایه ی مادی خانواده های روستایی شامل زمین کشاورزی کشاورزی، دام و ماشین های کشاورزی بود.
ردیف | یافته های مطالعاتی | منبع مورد استفاده | متغیرهای استخراج شده | متغیر وابسته |
۱ | هنجار ذهنی در پیشبینی تمایل رفتاری نقش دارد. | yazdanpanah et al. (2011: 2014); Bumberg & Moste, (2007); Dunstan et al( 2013); Hyde & White, 2013 | هنجار ذهنی | تمایل |
۲ | کنترل رفتاری درک شده در پیشبینی تمایل رفتاری نقش دارد. | yazdanpanah et al. (2011: 2014); Bumberg & Moster, (2007); Dunstan et al( 2013); Hyde & White, 2013 | کنترل رفتاری درک شده |
نمودار ۴-۳ فراوانی پاسخگویان به تفکیک وضعیت تأهل……………………………………………………………………………………… ۵۰
نمودار ۴-۴ فراوانی نسبی پاسخگویان به تفکیک منطقه شهرداری………………………………………………………………………… ۵۱
فهرست پیوست
پیوست شماره ۱ پرسشنامه پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………۹۰
پیوست شماره ۲ روابط بین متغیرها…………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۴
پیوست شماره ۳ تحلیل عاملی تاییدی…………………………………………………………………………………………………………………..۹۷
فصل یکم: کلیات پژوهش
مقدمه
در آغاز قرن بیست و یکم، تغییرات سریع و همه جانبهی جهانی چنان محیط فعالیت سازمانها را دگرگون کرده است که سازمانها و مدیران آنها برای سازگاری با تغییرات و تحولات جهانی مجبورند راههای نویی برای اقدامات خود بیابند تا بتوانند در صحنهی رقابتهای داخلی و جهانی باقی بماند. به مفهومی بسیار ساده، چالش جهانی تجارت و رقابت که در رویاروی کشورها و واحدهای کسب و کار قرار دارد دو جنبه است: نخست شیوه ای که بر مبنای آن باید سازمانهای تولیدی و خدماتی بتوانند محصولات و خدمات خود را به سایر کشورها صادر کنند و این رابطه را حفظ کنند و دوم روشی که سازمانها باید خود را در برابر کالاهای وارداتی مصون نگهدارند و از خود دفاع کنند(سعیدی پور، اسلمی، و رجبی، ۱۳۹۱). مشکل واردات محصولات خارجی برای استقلال اقتصادی و حمایت از تولیدات داخلی یک زنگ خطر جدی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در دو، سه سال اخیر بر اثر اتخاذ سیاستهای جدید و متنوع اقتصادی و بازرگانی و همچنین بدون مطالعه بازار مصرف و حمایت از صنایع داخلی، شاهد ورود انواع و اقسام محصولات خارجی بوده و هستیم (ونوس و سلطانی، ۱۳۷۵). لذا گسترش حمایت از تولیدات ساخت داخل و سرمایه ایرانی باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد، چرا که تولید و صنعت نقش بیدلیل و رکن مهم پیشرفت کشور تلقی می شود، از جمله راهکارهای پیش رو سازمانها برای حفظ موقعیت خود در برابر کالاهای وارداتی جلب توجه و تشویق مشتریان به خرید از محصولات ملی است. اکنون در شرایطی هستیم که کشور به خاطر افزایش تحریمهای بانکی و نفتی، رشد نرخ ارز، ضرورت کاهش بیکاری ۱۳ تا ۱۴ درصد، اقتصاد ایران نیازمند توجه به تولید ملی است (امینی، سیادت، و پیرعلی، ۱۳۹۱). به خصوص از آنجا که هزینه تولید به خاطر هدفمندی یارانهها و رشد هزینه سوخت، رشد تورم در سالهای اخیر، رشد هزینه های سرمایه گذاری برای ایجاد هر واحد تولیدی افزایش یافته، لذا ضروری است که اقتصاد ایران و مسئولان دولتی و بانکی و سایر دستگاههای اجرایی، توجه خود را به تولید کشور افزایش دهند. اما واقعیت این است که تولید ایرانی سالها به خاطر ثابت ماندن نرخ ارز در معرض تهدید واردات بوده است و در شرایطی که تولید ایرانی در اثر تورم با رشد هزینه مواجه بوده، کالای خارجی به طور مستمر به خاطر نرخ دلار ثابت، تشویق شده است، این در حالی است که کالای ایرانی با کیفیت و قیمت مناسب وجود دارد (Modiryar.com, 2012)، بنابراین نباید به مصرف کالای خارجی عادت کرد، زیرا خرید کالای داخلی به معنای حمایت از اشتغال جوانان است و از سرمایه گذاری ایرانی حمایت خواهد شد اما وقتی از کالای خارجی استفاده شود در واقع از سرمایهگذار و کارگر خارجی و واردکننده حمایت خواهد گردید(امینی، سیادت، و پیرعلی، ۱۳۹۱).
در این مطالعه هریک از عوامل موثر بر خرید مصرفکنندگان از محصولات ملی را با تمرکز بر مصرفکنندگان محصولات خانگی بررسی نموده، سپس با بیان فرضیه های و با بهره گرفتن از مدلسازی معادلات ساختاری به بررسی هر یک از فرضیههای مطرح شده پرداخته خواهد شد. در پایان نیز بر مبنای نتایج مطالعه، پیشنهاداتی ارائه خواهد گردید.
بیان مسئله پژوهش
یکی از اصول اساسی استقلال کشورها مسئله تولید ملی است تا بتوانند با تولیدات بومی روی پای خود بایستند و پاسخگوی نیازهای کشور و ملت خود باشند. با حرکت به سمت تولید ملی میتوان سرمایه های ملی هر کشور را صرف اشتغال و ایجاد زمینه توسعه اقتصادی کرد (سیاح ورگ، امیرپور، و وحیدی مطلق، ۱۳۹۱). محصول ملی کالایی است که درون یک کشور و با تخصص و دانش و مهارت مردم آن کشور تولید میگردد. چنانچه این تولید ادامه یابد منجر به رشد اقتصادی، کاهش تورم، افزایش اشتغال و تکریم نیروی کار خواهد شد. اما برای تداوم آن لازم است که مردم آن کشور گرایش به سمت خرید محصولات داخلی داشته باشند. مسئله خرید محصولات ملی از جمله مسائلی است که اکثر کشورها از جمله کشور ما ایران با آن روبرو میباشد.
گرایش و خرید محصولات ملی دارای مزایای اقتصادی (گسترش و ایجاد اشتغال، افزایش توان مالی و پولی و اعتباری کشور)، مزایای فرهنگی و اجتماعی ( احساس هویت ملی، فرهنگ سازی مصرف تولیدات )، مزایای علمی و آموزشی
(شکوفا شدن استعدادهای فردی، توسعه نیروی انسانی)، مزایای سیاسی و قانونی (تقویت قدرت چانه زنی نظام و کشور در عرصه بین المللی، ارائه چهره سیاسی مثبت) و مزایای بازاریابی (دسترسی راحت به خدمات پس از فروش، ارائه محصولات بر اساس سلایق مشتریان) میباشد (Tebyan.net, 2012). در صورتی کشور به این مزایا دست خواهد یافت که بسترهای لازم برای تشویق مصرف کنندگان به خرید محصولات داخلی فراهم گردد. پر واضح است که مردم حق استفاده از کالای با کیفیت را دارند، ولی ترجیحاً بهتر است کالای ساخت داخل را مصرف کنند و این امر نیازمند تحکیم نگاه ملی است، به نحوی که دستاندر کاران عرصه تولید، دولت و دانشگاهها حلقه ارتباط صمیمی و تعامل پایداری را با یکدیگر داشته باشند. زیرا صیانت از اعتبار تولید داخلی در عرصه جهانی وظیفه ملی است (کلانتر و امرایی، ۱۳۹۱).
با توجه به اینکه در کشور ما حمایت از تولید و مصرف کالاهای داخلی همواره در اولویت سیاست گذاریهای اقتصادی و بازرگانی قرار داشته و با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و شعار سال ۹۱؛ سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و همچنین نبود پژوهشی در زمینه بررسی عوامل موثر بر خرید محصولات ملی در داخل کشور و فقدان مدل جامع در این زمینه و با توجه به اینکه خرید محصولات ملی منجر به افزایش توان مالی و پولی، افزایش درآمد، توسعه نیروی انسانی میگردد و بازاریابان و شرکتهای تولیدی محصولات داخلی میتوانند با سوق دادن
مصرف کنندگان به سمت مصرف محصولات ملی چرخه اقتصاد را به حرکت در آورند، لازم و ضروری است که پژوهشی در این زمینه انجام گردد. از سویی دیگر، برخی از برندها در صنعت لوازم خانگی داخلی مثل آزمایش و پارس خزر قبلا دارای موضع قویتر بوده اند و بعضا مزیتهای رقابتی نسبت به برندهای خارجی داشته اند که اکنون به نظر میرسد موضع این برندها تضعیف شده است و به طور کلی مردم ایران نسبت به خرید محصولات لوازم خانگی ایرانی گرایش چندانی ندارند و جایگاه اینگونه محصولات در کشور خیلی مستحکم نمی باشد، همواره این ضرورت احساس میشده که جهت سوق دادن مصرفکنندگان به سمت خرید از این محصولات باید اقداماتی صورت گیرد. در نتیجه بررسی عوامل موثر بر خرید مصرف کنندگان این نوع محصولات می تواند جوابگوی این ضرورت باشد.
بدین منظور لازم است عوامل موثر بر خرید مصرف کنندگان داخلی چون ملیگرایی، ادراک کیفیت، ریسک ادراک شده، حمایت دولت از تولیدکنندگان داخلی، نقش رسانههای جمعی، اعتماد به برند و محصول و دیگر عوامل بررسی گردد. با توجه به اینکه تاکنون این عوامل و تاثیر آنها بر خرید مصرف کنندگان به صورت مدلی یکپارچه و جامع مورد بررسی قرار نگرفتهاند، لذا در این مطالعه جهت برطرف نمودن این خلأ نظری، مسأله اصلی به این شکل بیان میگردد که چه عواملی بر خرید محصولات ملی تاثیرگذار است؟ و چگونه میتوان آنها را در قالب یک مدل جامع و یکپارچه بررسی نمود؟ بدین منظور با بررسی مبانی نظری مطالعه و بیان فرضیهها و آزمون آنها به روشی نظاممند به تبین این مسأله پرداخته خواهد.
ضرورت انجام پژوهش
ضرورت حمایت ملت ایران از چرخه های تولیدی و کالای ایرانی راه حلی برای حرکت و جهش چرخههای اقتصادی کشور میباشد؛ موضوعی که با رویکرد خرید کالای ایرانی می توان حمایت از کار و سرمایه ایرانی را تحقق بخشید و با رفتاری مثبت نسبت به ارتقاء کیفیت و بهره تولیدات داخلی نیز گامی اساسی را اعمال نمود. دراین رویکرد توجه به خرید کالاهای مورد نیاز از بازار داخلی و تولید ملی بهعنوان گام اساسی درحمایت از چرخههای تولید و درخواست بجای مردم برای بهبود کیفیت و ارتقاء اجناس ایرانی میباشد. مردم باید با خرید محصولات با کیفیت داخلی ذائقه تولیدکنندگان را برای الگوگیری از تولیدکنندگان با کیفیت، ترغیب کرده و پول و سرمایه ایرانی را درجهت رشد و بالندگی و اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به کار ببرند.
صنعت لوازم خانگی ایران امکانات بالقوه ای برای تولید و ارتقای کیفیت در همه زمینه ها را دارد. سرمایه گذاری های خوبی در این باره صورت گرفته و واحدهای بزرگ تولیدی مشغول به کار شده اند، به گونه ای که واحدهای کوچک تولیدی دیگر نمی توانند در این صنعت دوام بیاورند، اما با وجود همه این پتانسیل ها، این صنعت از سوی دولت و در رأس آن وزرات صنعت، معدن و تجارت حمایت نمی شود. لوازم خانگی از رشته های شتاب دهنده توسعه صنعتی هر کشور از جمله ایران است؛ گردش مالی سالانه این صنعت در ایران به طور میانگین شش میلیارد دلار برآورد می شود که چهار میلیارد دلار آن مربوط به لوازم خانگی انرژی برقی و بقیه به ظروف، سرویس غذاخوری و لوازم ریز آشپزخانه برمی گردد (بذرپاش, ۱۳۹۱). از این رو انجام مطالعات اقتصادی و بازرگانی برای شناسایی و ارزیابی نقاط قوت و ضعف جهت تقویت موقعیت رقابتی در بازار ضروری است. این مطالعه با تحقق بخشیدن به ضرورتی که در بالا ذکر شد، می تواند با شناسایی عوامل رفتاری موثر بر خرید محصولات ملی گام موثری در اینباره بردارد.
اهداف پژوهش
هدف اصلی: ارائه مدلی جامع برای رفتار مصرف کننده نسبت به خرید محصولات ملی
اهداف فرعی:
هدف۱: سنجش تاثیرگذاری عوامل فردی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی
هدف۲: سنجش تاثیرگذاری عوامل فردی بر قصد خرید محصول ملی
هدف۳: سنجش تاثیرگذاری عوامل مربوط به آمیخته بازاریابی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی
هدف۴: سنجش تاثیرگذاری عوامل مربوط به آمیخته بازاریابی بر قصد خرید محصول ملی
هدف۵: سنجش تاثیرگذاری عوامل مربوط به دولت و فعالیتهای عمومی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی
هدف۶: سنجش تاثیرگذاری عوامل مربوط به دولت و فعالیتهای عمومی بر قصد خرید محصول ملی
هدف۷: ارائه راهکارهایی جهت تشویق و جذب مصرف کنندگان داخلی به مصرف محصولات ملی برای سازمانها و
شرکتهای تولیدی.
فرضیه های پژوهش
فرضیه ۱: عوامل فردی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی تاثیر مثبت و معنیدار دارد.
فرضیه ۱-۱: ملیگرایی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی تاثیر مثبت و معنیدار دارد.
فرضیه ۱-۲: اثر کشور مبدأ بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی تاثیر مثبت و معنیدار دارد.
فرضیه۱ -۳: سبک زندگی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی تاثیر مثبت و معنیدار دارد.
فرضیه ۱-۴: تجربه خرید بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی تاثیر مثبت و معنیدار دارد.
فرضیه ۱-۵: باورهای اقتصادی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی تاثیر مثبت و معنیدار دارد.
فرضیه ۱-۶: باورهای مذهبی بر نگرش مصرف کننده نسبت به محصول ملی تاثیر مثبت و معنیدار دارد.
۱۴.۵۵۴
مشغولیت اجتماعی
۱۹۲۱.۹۷۳
۱۴۸
۱۲.۹۸۶
همانطور که جدول (۴-۱۹) نشان می دهد بین میانگین حواس پرتی در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰ p<) و میانگین حواس پرتی در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است.
فصل پنجم
تفسیرونتیجهگیری و جمعبندی
۵-۱مقدمه
در این فصل ابتدا تمامی یافته های پژوهش به ترتیب فرضیه ها بررسی می شوند و سپس با نتایج پژوهشهای مرتبط قبلی که در ارتباط با نتایج پژوهش حاضر است مقایسه و در نهایت به تفسیر و تبیین یافته ها پرداخته می شود. این کار از طریق تفسیر روابط درونی داده های پژوهش و معنی دادن به نتایج پژوهش دنبال می گردد. در پایان فصل محدودیتهای اجرای پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده ارائه شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۵-۲ بحث و نتیجهگیری:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های هویت، سبک های مقابلهای و سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری در معتادان و افراد بهنجار صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیهها به شرح زیر میباشد:
اولین فرضیه پژوهش به بررسی بین سبک های هویت معتادان و افراد بهنجار پرداخت.
نتایج نشان داد بین میانگین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری، سردرگم و تعهد در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۱/۰ p<) و میانگین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد در بین افراد بهنجار بیشتر از معتاد است، این در حالی است که میانگین سبک هویت سردرگم در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است. این یافته ها در راستای نتایج پژوهش های سلیمانیان و همکاران(۱۳۹۲) و فیلد و تیفانی (۲۰۱۴) قرار دارد. همچنین این نتایج در برخی از مولفه با نتایج مطالعات احمدی و همکاران (۱۳۸۹) و فتحی و همکاران (۱۳۹۲) مغایر بود.
احمدی و همکاران (۱۳۸۹) در نتایج مطالعه خود گزارش کردند افراد سو ءمصرف کننده مواد، نمرات بالاتری در سبک هویت یابی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی داشتند، در حالی که افراد بدون سوء مصرف مواد بیشتر دارای سبک هویت یابی اطلاعاتی بودند. همچنین فتحی و همکاران (۱۳۹۳) در نتایج بررسی خود گزارش نمودند که سبک هویت اطلاعاتی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از دانشجویان معتاد بود و سبک هویتی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی در دانشجویان معتاد بالاتر بود.
میتوان گفت که چون افراد دارای هویت موفق از بحران عبورکرده و به تعهداتی دست پیداکرده است، بنابراین کمتر در معرض خطر اعتیاد می باشند. تعهد به ارزشهای ایدئولوژیک و خانوادگی و مذهبی و شغلی به عنوان یک عامل محافظ عمل میکند و در پیشگیری ازگرایش افراد به اعتیاد مؤثر است. در واقع افراد دارای هویت رشدیافته و دارای تعهد (دارای سبک هویتیابی اطلاعات)، آگاهانه و به طور فعال به جستجوی اطلاعات و ارزیابی آنها میپردازند و سپس اطلاعات مناسب خود را مورد استفاده قرار میدهند. این افراد نسبت به دیگران از آمادگی بیشتری برای حل مسائل و مشکلات شخصی برخوردارند و از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر مساله استفاده می کنند. بنابراین احتمال کمتری دارد که به معضل سوء مصرف مواد گرفتار شوند. همچنین افرادی که از سبک هویتیابی هنجاری استفاده می کنند در مواجهه با موضوعات هویت و تصمیم گیری ها، با انتظارات و دستورات افراد مهم و گروه های مرجع، هم نوایی می کنند. آنها ارزش ها و عقاید را میپذیرند و درونی می کنند، تحمل کمی برای مواجهه با موقعیت های جدید و مبهم دارند و نیاز بالایی برا ی حفظ ساختار خود نشان می دهند. این افراد به جستجوی اطلاعات نمی پردازند، مگر این که این اطلاعات به وسیله ی منبع معتبر (مثل والدین) تایید شود که این عامل می تواند در پرهیز از مصرف مواد از سوی آنان تاتیر گذار باشد. چرا که این افراد بیشتر براساس الگوهای خانوادگی (والدین) رفتار کرده و کمتر نوجویی می کنند و براساس نتایج مطالعات افراد نوجو بیشتر در خطر مصرف مواد قرار دارند(میرسعادتی، ۱۳۸۹).
اما افراد دارای سبک هویت سردرگم /اجتنابی تا حد ممکن سعی در اجتناب از پرداختن به موضوعات هویت و تصمیم گیری دارند. در موقعیت های تصمیم گیری، آن ها اطمینان کمی به توانایی شناختی خود دارند و معمولاً قبل از تصمیم گیری احساس ترس و اضطراب دارند و معمولاً از راهبردهای تصمیم گیری نامناسب مانند اجتناب کردن، بهانه آوردن، دلیل تراش، روی آوردن به مواد و … استفاده میکنند. این افراد با شیوه مقابله ای هیجان مدار، راهبردهای تصمیم گیری نامناسب، خودآگاهی محدود، جهت دهی توسط دیگری، راهبردهای ضعیف اسنادی و شناختی، واکنش های اضطراب ناتوان کننده و کنترل بیرونی، واکنش نشان می دهند که این عوامل در سوق دادن آنان به مصرف مواد تاثیر دارد و براساس نتایج پژوهش ها این سبک هویت با عزت نفس پایین، واکنش های افسردگی و روان رنجوری بالا، مصرف مشروبات الکلی و سوء مصرف مواد و دارو در سنین پایین به طور مثبت، همبستگی نشان داده است و با درون گرایی، نیاز برای شناخت، توافق، گشودگی و وظیفه شناسی به طور منفی همبسته است.
همچنین در خصوص عدم همخوانی نتایج مربوط به برخی از مولفه ها، می توان بیان کرد پژوهش محمدی و همکاران (۱۳۸۹) بر روی نوجوانان دارای سوء مصرف مواد صورت گرفته و پژوهش فتحی و همکاران (۱۳۹۲) نیز در خصوص افراد معتاد و غیر معتاد به اینترنت صورت گرفته است که این عامل می تواند نتایج به دست آمده را تحت تاثیر قرار دهد.
فرضیه دوم پژوهش به بررسی تفاوت بین سیستم فعال سازی/بازداری معتادان و افراد بهنجار پرداخت.
نتایج به دست آمده در این راستا نشان داد بین میانگین سائق، پاسخ به پاداش و سیستم بازداری رفتاری در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰ p<) و میانگین سائق، پاسخ به پاداش و سیستم بازداری رفتاری در بین افراد بهنجار بیشتر از افراد معتاد است. این یافته های در راستای نتایج مطالعات جانسون و همکاران (۲۰۰۳)، نیزورسکی و گارب[۲۴۲] (۲۰۰۷)، عبدالهزاده جدی و همکاران (۱۳۸۹)، عبدی و همکاران (۱۳۹۰)، عابی و همکاران (۲۰۱۲) و معصومی (۱۳۹۲) قرار داشت.
جانسون و همکاران (۲۰۰۳) در تحقیق خود نشان دادند که نمرههای BAS بالا پیشبینیکننده سوء مصرف مواد و وابستگی به آن میباشد. عبداله زاده جدی و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی خود نشان دادندکه بین سیستم های مغزی/ رفتاری با سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد. در پژوهش مشابه ی عبدی و همکاران(۱۳۹۰) نشان دادند که نمره های خرده مقیاس BAS دو گروه سومصرف کننده مواد و سیگاری بالاتر از نمره های افراد سالم بود، ولی دو گروه سوء مصرف کننده مواد و سیگاری تفاوتی از این نظر نداشتند. درخرده مقیاس BIS نمره های گروه سیگاری بالاتر از دو گروه دیگر بود. نتایج مطالعه معصومی (۱۳۹۲) نشان داد بین سیستمهای مغزی/ رفتاری، نظم جویی هیجان و طرحوارههای ناسازگار در وسوسه مصرف مواد در افراد معتاد رابطه وجود دارد.
در خصوص تبیین این یافته می توان بیان نمود رویکرد اعتیاد به عنوان بیماری مغزی از موفق ترین و مقبول ترین رویکرد زمینه ساز پژوهش های معتدد در چارچوب نظری مختلفی شده است. در چارچوب آسیب شناسی روانی گری با طرح نظریه سیستم های مغزی – رفتاری، اختلالات را بازتاب کم و بیش واکنشی در یکی از این سیستم ها و یا مشکلات کنشی در یک یا هر دو سیستم می داند. در زمینه اعتیاد ها بیشترین توجه به فعالیت نظام فعال سازی رفتاری معطوف است. نظام فعال سازی رفتاری به عنوان زیربنای گرایش های رفتاری و عاطفی، فرد را مستعد اختلالهای از جمله سوئ مصرف مواد میکند. یعنی افرادی که BIS غالبی دارند، بیشتر از مقابله هیجان مدار در برابر مسأله مدار استفاده میکنند که زمینه ساز افسردگی و اضطراب است و در صورت تداوم شروع مصرف مواد هم دور از ذهن نمیباشد.
همچنین، طبق نظریه انگیزشی گری (۱۹۸۷) سیستم بازداری رفتاری یک سیستم عصب شناختی است که با ضعف آن نشانههای لذت و سرخوشی فعال شده و موجب تجربه احساس رهاشدگی در فرد میشود. حساسیت کم سیستم بازداری رفتاری میتواند حالت خوشی فزاینده و گرایش به فقدان بازداری را در فرد ایجاد کرده و آمادگی وی برای تجربه موادمخدر و انحراف افزایش مییابد. به اعتقاد فاولس (۲۰۰۱) سیستم فعالساز رفتاری روی آورد و انگیزش خوشایند را کنترل میکند و انگیزش خوشایند با حالات عاطفی سرخوشی همراه است. افراد دارای سوء مصرف مواد از سیستم فعالساز رفتاری قویتری برخوردارند. به نظر میرسد این افراد به دلیل برخورداری از این سیستم، برای گرایش به موادمخدر آسیبپذیرتر باشند. لذا به نظر میرسد که چنین تبیینی برای سوء مصرف افراد درست باشد.
در نهایت فرضیه سوم و چهارم پژوهش مربوط به تفاوت بین سبک های مقابله ای (و مولفه های آن) در افراد معتادان و افراد بهنجار بود. نتایج به دست آمده در این خصوص نشان دادند بین میانگین سبک های مقابله ای اجتنابی و مساله مدار در بین افراد بهنجار و معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰ p<) و میانگین سبک مقابله ای مساله مدار و اجتنابی در بین افراد بهنجار بیشتر از معتاد است، این در حالی است که میانگین سبک مقابله ای هیجان مدار و همچنین مولفه حواسپرتی سبک اجتنابی در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است. این نتایج با یافته های پژوهش سیمونز و کاروی (۲۰۰۵)، شعاع کاظمی (۱۳۸۷)، اوراکی (۱۳۸۹)، بخشی پور رودسری و همکاران (۱۳۸۷)، کیامرثی و ابوالقاسمی (۱۳۹۰) و لنارت و ویکتور (۲۰۱۳) همخوانی داشت. نتایج تحقیقات اوراکی (۱۳۸۹) نشان داد که بین سبک مقابلۀ و خشم با میل مصرف مواد همبستگی معنیداری وجود دارد. افراد دارای سبک مقابله هیجانی و عصبانیت زیاد، میل بیشتری به مصرف مواد مخدر داشتند. همچنین کیامرثی و ابوالقاسمی (۱۳۹۰) در پژوهشی نشان دادند که بین راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله مساله مدار با استعداد سوء مصرف رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که راهبردهای مقابله با استرس و هیجان خواهی می تواند سوء مصرف را پیش بینی کند. سیمونز و کاروی (۲۰۰۵) در نتایج بررسی خود گزارش کردند که نوع راهبردهای مقابلهای مورد استفاده، پیش بینی کنندۀ مصرف مواد در آینده می باشد.
روش های مقابلهای هیجان مدار از ویژگی های افرادی است که سلامت روانی و سازگاری اجتماعی خوبی ندارند. این روش های مقابلهای به منظور پرهیز از درگیری با مساله و انکار واقعیت شکل گرفته و با افزایش میزان مصرف مواد ارتباط معنی داری دارند. روش های مقابله با استرس و استعداد سوء مصرف مواد یک رابطه دو طرفه است، یعنی افرادی که در مقابله با مشکلات راهبردهای مقابلهای مساله مدار (سبک مقابله آرام کننده) که شامل پیگیری تنش های میانجی حاصل از یک مساله با تلاش جهت ادراک آن بدون مواجهه مستقیم با آن مساله می شود و رویاویی را انتخاب می کنند به حل مشکل نائل میشوند و این موفقیت به عزت نفس بالا منجر شده و سلامت روانی و عدم گرایش به راه های نامناسب مانند مصرف مواد را در پی دارد. در واقع این افراد با شناخت صحیح از مواد و پی آمدهای آن، در برخورد با مشکلات زندگی، از راهبرد مسئله مدار استفاده کرده و نسبت به مواد احساس خوبی نخواهد داشت. اما افرادی که در مقابله با مشکلات، راهبردهای مقابلهای هیجان مدار را انتخاب می کنند، به حل مشکلات نائل نمی گردد و این موفقیت به عزت نفس پایین منجر شده و آسیب های روانشناختی را به دنبال دارد. همچنین این نتایج را می توان به این گونه تبیین نمود که راهبردهای مقابلهای مساله مدار و رویاویی که بر دستکاری موقعیت آشفته تمرکز دارد و شامل مواجهه مستقیم با مسائل تجربه شده می شود، از طریق عزت نفس به عنوان مکانیزم واسطه ای به انطباق پذیری مثبت منتهی می شود. در صورتی که راهبردهای مقابلهای هیجان مدار، عزت نفس پایین و روش های مقابلهای با تجارب منفی ناکارآمد (مانند مصرف مواد) همراه می شود.
۵-۳نتیجه گیری کلی
هدف این پژوهش مقایسه سبک های هویت، سبک های مقابلهای و سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری در معتادان و افراد بهنجار می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از تفاوت معناداری بین سبک های هویت، سبک های مقابلهای و سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری در افراد معتاد و بهنجار میباشد. به نحوی که میانگین سائق، پاسخ به پاداش و سیستم بازداری رفتاری در بین افراد بهنجار بیشتر از افراد معتاد است. همچنین از بین سبک مقابله ای، سبک مساله مدار و اجتنابی در بین افراد بهنجار بیشتر و سبک مقابله ای هیجان مدار در افراد معتاد است. علاوه بر این سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد در بین افراد بهنجار بیشتر و سبک هویت سردرگم در بین افراد بهنجار کمتر از معتاد است. در نتیجه می توان چنین گفت که سبکهای سبک هویت سردرگم و سبک مقابله ای هیجان مدار از جمله متغیرهای روانشناختی منفی هستند که می تواند تاثیر زیادی بر مصرف مواد داشته باشند، بنابراین نیازمند برنامه ریزی مناسب و جامع جهت تعدیل و اصلاح این متغیرها می باشد.
۵-۴محدودیتهای پژوهش
با توجه به این که نمونه آماری در این پژوهش شامل مردان مصرف کننده و همچنین مردان عادی بود، عدم استفاده از دو جنس یکی دیگر از محدودیت های پژوهش می باشد.
عدم کنترل مدت مصرف مواد از محدودیت های پژوهش حاضر می باشد. چرا که براساس شدت و وخامت مصرف مواد بر نوع نگرش و راهبردهای افراد می تواند تاثیر داشته باشد.
از آنجایی که این پژوهش بر روی افراد معتاد و عادی شهر اردبیل صورت گرفته است و میتواند تحت تأثیر ویژگی های خاص فرهنگی و منطقه ای قرار گرفته باشد بنابراین، این پژوهش در تعمیم نتایج به عمل آمده به مناطق دیگر محدودیت دارد.
به علت اینکه در جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است و همانند دیگر پژوهشهای خود گزارشی امکان سوء گیری در نتایج ممکن است وجود داشته باشد، تعمیم نتایج پژوهش را با محدودیت مواجه می سازد.
۵-۵پیشنهادات
پیشنهاد می گردد در بررسی های آتی هر دو جنس مورد بررسی قرار گیرد. چرا که براساس پژوهش ها نوع سبک های اسنادی و مقابله ای بین دو جنس متفاوت می باشد.
پیشنهاد میشود پژوهشی در همین راستا در مناطق دیگر صورت گیرد تا در تعمیم کلی نتایج اطمینان بیشتری به دست آید.
پیشنهاد میشود در پژوهش های آتی برای اطمینان بیشتر از نتایج به دست آمده، مدت مصرف مواد افراد مصرف کننده کنترل گردد.
پیشنهاد میشود علاوه بر پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش از پرسشنامه های دیگری نیز که دارای اعتبار و پایایی بالایی هستند استفاده شود.
۵-۶پیشنهاد کاربردی پژوهش
با توجه اینکه فعالیت بالای سیتم فعال سازی رفتاری می تواند عامل در حساسیت بیشتر افراد به نشانه های پاداش و در نهایت گرایش بیشتر افراد به سوء مصرف مواد باشند، بنابراین پیشنهاد می گردد تا مراکز ترک اعتیاد، مراکز درمان سرپایی و … با شناسایی معتادانی که سیتم فعال سازی رفتاری بالای دارند، برنامه های رفتاری و آموزشی خاصی برای پیشگیری در این خصوص ارائه دهند.
با توجه به نقش سبکهای مقابله در افراد مصرف کننده مواد، پیشنهاد می گردد از آموزش های جهت اصلاح راهبردهای مقابله ای، منبع کنترل و سبکهای اسناد این افراد صورت گیرد.
با توجه به اینکه تعداد افراد دارای هویت سردرگم در گروه معتاد بیشتراست و اینکه هویت سردرگم (معوق) پیش درآمدی به سوی هویت رشدیافته است و این افراد در مرحله عبور از بحران قرار دارند، و پیشگیری از بروز اعتیاد از این منظر قابل وصول است، بنابراین پیشنهاد می شود برنامه های آموزش خانواده و مداخلات درمانی در سیستم ارتباط خانواده به افراد کمک کرد تا از بحران عبورکنند و زمینه رسیدن به تعهدات در آنها فراهم شود.
با در نظر گرفتن این مطلب که افراد مصرف کننده مواد از سبک مقابله هیجانی بیشتری برخوردارند، پیشنهاد می گردد که در مؤسسات ترک اعتیاد جهت کمک به درونی کردن ارزش ها در افراد و همچنین تقویت مرکز کنترل درون، استفاده بیشتر از راهبردهای مقابله رویارویی و آرام کننده و همچنین یه کارگیری سبک اسنادی مثبت در آنها اقدامات لازم صورت گیرد و از این عوامل در جهت ترک سریع افراد معتاد استفاده شود.
منابع:
منابع فارسی
آذری، آرمان. (۱۳۹۲). مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، پایگاه هویت ومکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار. پایان نامه جهت دریافت مدرک کارشناسی ارشد رشته روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل.
آقا سلطانی ، سوسن؛ (۱۳۸۷)، بررسی رابطه بین هویت و خلاقیت در میان دانشجویان ، سال اول دانشگاه تبریز. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان.
۲-۳ تامین مالی میان مدت
بدهی متوسط را به منزله وام گیری ها با سر رسید بیشتر از یک سال در کمتر از ۷ تا ۱۰ سال را طولانی مدت در نظر گرفته اند .بسیاری از تحلیل گران وحسابداران از تمایز میان بدهیهای متوسط وکوتاه مدت چشم پوشی می کنند.آنها فقط دو نوع بدهی را در نظر می گیرند یعنی بدهیهای کوتاه مدت باسر رسید یکسال یا کمتر وبدهیهای بلند مدت با سر سررسید بیش از یکسال زمانی که بدهیهای متوسط را به صورت یک مقوله جداگانه تعیین کرده اند(جهانخانی و عبده تبریزی، ۱۳۷۲) سه نوع متداول هستند :
۲-۳-۱ قرارداداعتباری مدور
همانطور که پیش از این بحث کردیم این حد اعتباری تضمینی است که به موجب آن بانک توافق می کند پول را بر اساس تقاضا در دوره بعدی غالبا ۲تا ۳ سال قرض دهد.
۲-۳-۲ وام دوره ای
این وامی از یک بانک اداره مالی شرکت بیمه یا سایر موسسات سرمایه گذار برای مدت یک تا هفت سال می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۳ اجاره
این قرار دادی است که استفاده از دارایی ها را بدون مالکیت نسبت به آنها منظور می کنند. مالک و یا موجر توافق می کند که اجازه استفاده از دارایی های ثابت را به جای پرداخت اجاره در طی مدت زمانی معین به استفاده کننده یا مستاجر می دهد(جهانخانی و عبده تبریزی، ۱۳۷۲).
۲-۳-۴ وامهای بانک تجاری
بانکهای تجاری نخستین وام دهندگان متوسط دوره، به شرکتهای دادو ستد کننده هستند. به طور کلی وامها را برای دوره های تا سقف هفت سال ایجاد نموده اند، اگه چه گاهی اوقات وامها را با سررسید طولانی تری در نظر گرفته اند. برخی از ویژگیهای وامهای بانک تجاری عبارتند از:
۲-۳-۴-۱ وثیقه
به طور کلی بانک تجاری، وثیقه را برای تضمین وام دوره ای نیاز دارد. معمولاَ دارایی ثابتی نظیر یک وسیله نقلیه ، کشتی یا قطعات ماشین آلات را به عنوان وثیقه برای وام گرو گذارده اند.
۲-۳-۴-۲ مشارکت
بانک تجاری را با قانون مربوطه به مقدار پولی که لازم است آنرا به یک مشتری وام دهند محدود کرده اند بانک ممکن است برای یک وام کلان گروهی از بانکها را به همراه وام گیری بخشی از پول تشکیل می دهد. عمل با هم بودن گروهی از وام دهندگان که احتمال خطر یک وام کلان واحد را می گستراند، مشارکت می نامند. (فرشاد گهر و شهیدی، ۱۳۷۵)
۲-۳-۴-۳ نرخ ثابت در مقابل نرخ متغیر
بهره ای که در وام دوره ای از سوی یک بانک تجاری مقرر گردیده و پیشاپیش تعیین کرده اند به یکی از دو صورت زیر استفاده می گردد. وام با نرخ ثابت، نرخ بهره واحدی برای دوره کامل دارد. در اغلب موارد متداول، وام با نرخ متغییر بهره ای را مطالبه کرده است که با نرخ رایج بازار سهام برابر می باشد و با تغییر در سطوح بهره، متغییر و متنوع خواهد گردید برای مثال نرخ ۱۵% بیش از نرخ اولیه هر سه ماه یک بار با تغییر نرخ اولیه تغییر خواهد کرد. وامهای بانک تجاری مزیتها و مضراتی برای شرکت دارد. این مزیتها بر پایی یک ارتباط کاری را با بانکها می تواند پیشا پیش به نتیجه برساند و تخصص مالی متصدی بانک را شامل می شود آن همچنین می تواند معرفی مشتریان توانا وبالقوه و اطلاعات در مورد یک نوع بستانکاری یا عرصه های شغلی را فراهم نماید مضرات نیازهایی را در بر می گیرند که اطلاعات محرمانه را افشا می سازد و محدودیتهایی که ممکن است آنرا در قسمتی از قرار داد وام اعمال کرده باشند.
۲-۳-۵ وام های شرکتهای بیمه
تعدادی از شرکتهای بیمه عمر وامهای دوره ای را برای مشاغل می سازند در حالی که بانکهای تجاری وامهارا برای شرکتها دارای اندازه و احتمال خطر متنوع مقرر می سازند شرکتهای بیمه برای شرکتهای بزرگ بسیار سرمایه دار بر وامهای دارای احتمال خطر کمتر تمرکز می کنند شرکتهای بیمه بخاطر ثبات بیشتر اعتباری مشتریانشان تمایل به ارائه مؤعد پرداختهای ده ساله یا بیشتر دارد و وامهایی را عرضه می کند که از وامهای قابل استفاده بانکهای تجاری بیشتر هستند ودر برخی موارد حتی وامهای بی وثیقه را ارائه می کنند مزیت مهم و اصلی وامهای دوره ای شرکت بیمه مبالغ پولی طولانی مدت و بیشترش نسبت به سرمایه گذاری بانک تجاری هستند . مضررتهای اصلی وعمده این وامها نرخ بهره های نسبتا بالا هستند واین واقعیت که فقط معتبرترین مشاغل را تضمین می کند .این وامهارا اکثراوقات با گرو گذاری دارایی تضمین کرده اند وشروطی مشابه به وامها یی که شرکت بیمه عمر آن را ایجاد کرده است ،دارد(شباهنگ، ۱۳۸۴).
۲-۳-۶ وام های شرکتهای مالی وسازندگان تجهیزات
شرکتهای مالی تجاری وسازندگان تجهیزات صنعتی وامها را برای کمک به خرید دارایی های ثابت ایجاد می کنند. این وامها ممکن است شرکت را مستلزم سازد تا ۱۰تا۳۰% پول را نقدا بپردازد وباید دارایی ها را گرو بگذارد تا وام را تضمین کند به طور کلی وامهای دورهای شرکتهای بیمه یا صاحبان کارخانه در کمتر از ده سال قابل پرداخت می باشند و نرخهای بهره ای بیشتری را نسبت به وامهای بانک یا شرکت بیمه در بر می گیرد.
۲-۳-۷ وام دهی نقدینگی جاری در برابر بهای موجودی
بانکهای تجاری خصوصی وشرکتهای بیمه تمایل دارند به نسبت اعتدال وام دهی شان به صورت وامهای متوسط دوره در مقوله واقع گردند نخستین وام دهندگان موجودی هستند که در جستجوی وامهایی می باشند که با بهای موجودی وثیقه به طور کامل آنرا تضمین کرده اند برای مثال اگر ماشین جدیدی را به مبلغ ۶۰۰۰ دلار وماشین کهنه یک ساله را به مبلغ ۴۵۰۰ دلار بفروشند وام دهنده موجودی بیشتر از ۴۵۰۰ دلار بهای باز فروش اتومبیل را وام نخواهد داد وام دهندگان موجودی ممکن است فقط بخواهند ۵۰یا۶۰درصد بهای یک موجودی را وام بدهند( میر و دیگران، ۲۰۰۵). نوع دوم وام دهندگان نقدینگی جاری را در بر می گیرد که در جستجوی وامهایی هستند که موجودیهارا در دادو ستد کم خطرتر وثابتی به کار خواهند برد تا نقدینگی را برای پرداخت تمام وکمال وام ایجاد سازند برای مثال بانکی که بر روی یک هواپیما سرمایه گذاری کرده است تا بر اساس قراردادی ثابت برای تحویل نامه های پستی استفاده کند می تواند منافع این قرارداد را به عنوان نوعی وثیقه برای وام در نظر بگیرد وام دهنده نقدینگی جاری نیازمند گرویی برای این موجودی می باشد اما وثیقه اولیه را به عنوان منافع به کار گیری این موجودی در نظر گرفته اند(ماسولیس[۳۰]، ۲۰۰۸).
۲-۴ ابزارهای ویژه تامین مالی بلندمدت
ابزارهای ویژه تامین مالی تامین مالی بلندمدت عبارت است از:
۲-۴-۱ سهام عادی
انتشار سهام عادی یکی از روش های متداول تأمین مالی بلندمدت شرکت است. دارنده سهام عادی، مالک حقوق باقیمانده شرکت تلقی می گردد. یعنی در صورت ورشکستگی یا انحلال شرکت، پس از پرداخت کلیه بدهی ها و حقوق دارندگان سهام ممتاز، دارایی های باقیمانده به صاحبان سهام عادی تعلق می گیرد( میر و دیگران، ۲۰۰۵).
مزایای انتشار سهام عادی
- سهام عادی هیچ گاه به سررسید نمی رسد و یکی از روش های دائمی تأمین مالی به حساب می آید.
- انتشار و فروش سهام جدید باعث خواهد شد که انعطاف پذیری شرکت به لحاظ تأمین مالی در آینده بیشتر شودو در زمان مواجه شدن شرکت با محدودیت تأمین مالی از طریق استقراض، از این روش استفاده کند.
- الزام قانونی به پرداخت سود سهامداران عادی وجود ندارد. بنابراین، انتشار سهام عادی، ریسک ورشکستگی و ریسک مالی شرکت را افزایش نمی دهد.
- می توان با سرعت زیاد و بدون تحمل هزینه بالا، سهام عادی را منتشر و به بازار عرضه نمود.
- شرایط اکثر شرکت ها به گونه ای است که با انتشار سهام جدید، تغییری در مالکیت و کنترل شرکت صورت نمی گیرد(فرانک و گویال، ۲۰۰۵).
موارد با اهمیت در انتشار سهام عادی
- هزینه خاص سرمایه مربوط به سهام عادی در مقایسه با سایر ابزارهای تأمین مالی، بیشتر است که به معنای بالا بودن هزینه تأمین مالی سهام عادی است. این هزینه باعث افزایش هزینه سرمایه شرکت می شود.
- سود سهام عادی پس از کسر مالیات، پرداخت می شود، درحالیکه بهره اوراق قرضه جزء هزینه های قابل قبول مالیاتی است.
- در برخی موارد شرایط مندرج در اوراق قرضه شرکت می تواند باعث محدودیت در پرداخت سود به صاحبان سهام عادی گردد.
- انتشار سهام جدید باعث کاهش موقت در سود هر سهم خواهد شد و اثار منفی بر قیمت سهام خواهد گذاشت.
- انتشار میزان قابل ملاحظه سهام می تواند باعث تغییر در مالکیت و مدیریت شرکت سهامی گردد(مرتون و راک، ۲۰۰۶).
۲-۴-۲ سهام ممتاز
شرکتی که اقدام به صدور سهام ممتاز جهت تأمین مالی خود می نماید، ریسک محدودی را تقبل می کند؛ زیرا هزینه سهام ممتاز تابعی از سود سهام از قبل تعیین شده است که معمولاً ارتباطی به میزان سوداوری شرکت ندارد. جهت تامین مالی از طریق انتشار سهام ممتاز، باید به نقاط قوت و ضعف ان دقت نمود(جی و ژانگ[۳۱]، ۲۰۰۵). نقاط قوت انتشار سهام ممتاز از دید شرکت انتشاردهنده، به شرح زیر است:
- برخلاف اوراق قرضه تعهد به سود تقسیمی سهام ممتاز منجر به دادخواهی نخواهد شد و عدم پرداخت سود تقسیمی متعلق به سهام ممتاز، شرکت را ناگزیر به اعلان ورشکستگی نخواهد کرد.
- شرکت با انتشار سهام ممتاز مانع از رقیق شدن سهام عادی نمی شود، درحالیکه در صورت انتشار سهام عادی با چنین وضعی مواجه می شد.
- انتشار سهام ممتاز باعث می شود که جریان نقدی مربوط به بازپرداخت اصل سرمایه کاهش نیابد، درحالیکه در مورد اوراق قرضه چنین وضعی ایجاد می شود.
انتشار سهام ممتاز دارای نقاط ضعف عمده ای نیز می باشد که تمایل شرکت ها را جهت انتشار این اوراق، تعدیل می کند:
- سود تقسیمی مربوط به سهام ممتاز از درآمد مشمول مالیات کم نمی شود. از این جهت هزینه سهام ممتاز پس از کسر مالیات از هزینه اوراق قرضه پس از کسر مالیات، بیشتر است.
- تصور سرمایه گذاران براین است که سود تقسیمی سهام ممتاز دارای یک هزینه ثابتی است. بنابراین، انتشار سهام ممتاز همانند اوراق قرضه باعث می شود که ریسک مالی شرکت و در نتیجه، هزینه سهام عادی بالا رود(ماریا و گارسیا، ۲۰۰۶)
<< 1 ... 463 464 465 ...466 ...467 468 469 ...470 ...471 472 473 ... 477 >>