۲-۱۵ مالیات الکترونیک

مالیات الکترونیک مورد خاصی از خدمات دولت الکترونیک است، زیرا استفاده از مالیات الکترونیک پیچیده تر از دیگر خدمات دولت الکترونیک است. مالیات الکترونیکی، مثل هر بخش دیگری که ازدیدگاه الکترونیکی ‌در مورد آن صحبت می‌کنیم، اصل واساس آن بر میزان به کارگیری فناوری اطلاعات در آن حوزه است. پس مالیات الکترونیکی یعنی استفاده کامل و مطلوب از فناوری اطلاعات در حوزه مالیات. در کشور ما همانند بسیاری از کشورهای دیگر، مالیا تهابه صورت مستقیم و غیرمستقیم از مؤدیان اخذ می شود در هر دوی این ها با پیچیدگی‌های نظا مهای اقتصادی روبرو هستیم. یکی از جاهایی که فناوری اطلاعات می‌تواند خوب و در حد کمال یا نزدیک به آن، منافع خود را نشان دهد، حوزه مالیاتی است. هرچقدر استفاده از فناوری اطلاعات در این حوزه توسعه یابد، به سمت مالیات الکترونیکی حرکت خواهیم (ترابیان، ۱۳۸۸)

مزیت‌های مالیات ستانی الکترونیک نظام مالیاتی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه هزینه بالایی را بر جامعه تحمیل می‌کند،مانند میزان وصولی کم، هزینه وصولی بالا، اتلاف وقت مؤدیان مالیاتی و انحراف تخصیص بهینه منابع و… از اینرو، یکی از سیستم‌های فرعی دولت الکترونیک برای اصلاح نظام مالیاتی، نظام مالیات الکترونیک است که علاوه برآنکه گامی بزرگ به سوی دولت الکترونیک است، سبب صرفه جوییهای زیادی در وقت و هزینه مؤدیان مالیاتی و نظام بخشیدن به اظهارنامه های مالیاتی، افزایش اعتماد مردم به منظور خوداظهاری، کاهش اختلاف میان مؤدیان و مأموران مالیاتی برای شناسایی میزان واقعی مالیاتها، ایجاد ثبات و ساماندهی اقتصادی شده و سبب می شود که سلیقه های انسانی به طور کامل ازبین رفته و عدالت مالیاتی گسترش یابد. با این حال شواهد نشان می‌دهد که با وجود سرمایه گذاریهای عظیم در زمینه سیستم های فناوری اطلاعات، ناکامی در این سرمایه گذاریها بیشتر از توفیق درآن بوده است و سازمان‌ها نتوانسته اند به اهداف خود در این امر دست یابند. . (همان منبع)

۲-۱۶ وضعیت ایران در ارائه خدمات مالیات الکترونیکی

نماگر پرداخت مالیات از سه مؤلفه‌ تعداد دفعات پرداخت، زمان لازم برای پرداخت مالیات و نرخ مالیات تشکیل شده که هر یک از مؤلفه‌‌ها در سه بخش مالیات بر سود، مالیات بر نیروی کار و سایر مالیات (مانند مالیات بر مصرف) محاسبه می‌شوند. مرکز پژوهش های مجلس می افزاید: گزارش‌های پرداخت مالیات بانک جهانی حاکی از آن است که مهم‌ترین و بیشترین اصلاحات انجام شده در نظام مالیاتی کشورهای مختلف در هشت سال گذشته مربوط به کاهش در نرخ مالیات بر سود بوده است، اگر چه در دو سال اخیر مهم‌ترین و بیشترین نوع اصلاحات از نوع تبدیل نظام پرداخت مالیات به سیستم‌های الکترونیکی است، همچنین نرخ کل مالیات در دنیا در حال کاهش است. در ادامه آمده است: پروژه «انجام کسب و کار» که توسط مؤسسه‌ مالی بین‌المللی وابسته به گروه بانک جهانی پیگیری می‌شود با تأکید بر بنیادهای حقوقی مؤثر بر فعالیت‌های اقتصادی، در پی ارزیابی قوانین و اجرای آن ها بر عملکرد فعالان اقتصادی است.

در گزارش انجام کسب و کار سال ۲۰۱۳، رتبه ایران از بین ۱۸۵ کشور ۱۴۵ شده که نسبت به سال ۲۰۱۲ یک رتبه و نسبت به سال ۲۰۱۱، پنج رتبه نزول داشته است. در بین کشورهای حوزه سند چشم‌انداز، از بین ۲۵ کشور، رتبه ایران از حیث سهولت انجام کسب و کار در گزارش ۲۰۱۳، دارای جایگاه ۲۲ است که نشان می‌دهد از وضعیت مناسبی در بین کشورهای حوزه سند چشم‌انداز برخوردار نیست. گرجستان (رتبه ۹ جهانی)، عربستان (رتبه ۲۲ جهانی)، امارات (رتبه ۲۶ جهانی) و قطر (رتبه ۴۰ جهانی) به ترتیب رتبه‌های نخست تا چهارم این کشورها را دارند. در بین کشورهای این حوزه، ایران در نماگرهای اجرای قراردادها و دریافت اعتبار دارای رتبه هفتم(بهترین رتبه نسبت به سایر نماگرها) است.

۲-۱۷ وضعیت سایر کشور ها در ارائه مالیات الکترونیکی

کشورهای پیشتاز در زمینه دولت الکترونیک ، مالیات الکترونیک بی شک پیشینه طرح مالیات الکترونیک هستند و استفاده ‌از تجربیات آنان صرفه جوئی های کلانی را به ارمغان خواهد آورد. با بهره گرفتن از علوم به دست آمده آنان در این زمینه می توان امیدوار بود از دوباره کاری های بی مورد که با توجه به کلان بودن این طرح که هزینه های سرسام آوری هم خواهد داشت. که با جلوگیری از دوباره کاری ها مقدار زیادی از درآمد ملی صرفه جویی خواهد شد. و مزیت دیگر که می توان با بهره گرفتن از تجربیات کشورهای پیشتاز دست یافت بهتر کردن روش های جمع‌ آوری مالیات است که خود آن نیز باعث افزایش سطح درآمد ملی خواهد شد. (گرامی،۱۳۸۴)

الف) ایالات متحده آمریکا

مطالعات جدید مرکز AOL Money & Finance نشان داد، بیشتر مردم آمریکا پرداخت الکترونیکی مالیات را راحت ترین شیوه برای خود می دانند. اما در این میان، نگرانی ها در زمینه مشکلات و خطرهای امنیتی در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است و همین عامل باعث شده تا افراد در استفاده از این ابزارهای الکترونیکی تردید کنند و اعتماد چندانی به به کارگیری این شیوه نداشته باشند. علاوه بر این، تحقیقاتی که در مؤسسه‌ Ipsos انجام گرفت، نشان داد که در حال حاضر نیمی از مردم از روش های حرفه ای مالیاتی، ۲۵ درصد از نرم افزارهای رایانه ای، ۱۵ درصد از روش های قدیمی (قلم و کاغذ) و ۸ درصد با کمک آشنایان و دوستان، امور مالیاتی و پرداخت های خود را انجام می‌دهند. با این حال، نزدیک به ۵۴ درصد مردم آمریکا مالیات های خود را الکترونیکی پرداخت می‌کنند و استقبال از این شیوه با شتاب فراوان رو به افزایش است. انتظار سازمان مالیاتی آمریکا(IRS) این است که در آینده نزدیک، دست کم نیمی از پرداخت های مالیاتی این کشور به روش الکترونیکی انجام گیرد

۱- تکمیل اظهارنامه مالیاتی توسط کامپیوتر شخصی و استفاده از سرویس مجاز اداره درآمدهای داخلی(irs) یا INTERNET REVENUE SERVICE

۲-ایجاد پرونده های الکترونیکی در اداره های مالیاتی

۳-کاهش خطاها از طریق بررسی توسط خود سیستم مالیات الکترونیکی

۴- رایگان بودن ارائه خدمات از سوی اداره درآمدهای داخلی در همه مراحل اظهارنامه مالیاتی

۵-سیستم اظهارنامه های تلفنی که سرعت ، دقت ، اطمینان و سهولت در پرداخت ها و دریافت های مالیاتی را در سطح وسیعی گسترش داده است.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

برای جامع بودن مطلب، تاریخچه سیستم‌های اطلاعاتی را از دهه ۱۹۶۰ بررسی کرده سپس با سرعت از این دوره گذشته و پیشینه این سیستم‌ها را در دوره هایی که توسعه های مهمی در آن رخ داده بسط داده تا به دوره فعلی برسیم.

۲-۱-۱ دهه ۱۹۶۰ کامپیوترهای اولیه برنامه‌ریزی احتیاجات مواد MRP

در دهه ۱۹۶۰ عمده فشار رقابتی مربوط به هزینه بود. به تبع آن استراتژی ساخت و تولید، متمرکز بر محصول و حجم بالای تولید، برای حداقل کردن هزینه ها با توجه به فرض شرایط اقتصادی پایدار بود. در اوایل این دهه تمرکز نرم‌افزاری بیشتر بر روی سیستم‌های کنترل موجودی بود. در این مدت همچنان بیشتر از مفاهیم سنتی کنترل موجودی برای توسعه نرم‌افزارهای مرتبط استفاده می‌شد. معرفی سیستم کامپیوتری نقطه سفارش مجدد ROPکه شامل اندازه‌ اقتصادی سفارش و نقطه اقتصادی سفارش بود، نیازهای اساسی تولید برنامه‌ریزی و کنترل MPC این سازمان‌ها را برآورده می‌کرد.

در این راستا اولین تلاشی که سازمان‌ها برای دستیابی به سیستم یکپارچه اطلاعاتی انجام دادند در قالب یک گروه از نرم‌افزارها به نام پردازنده‌های صورت مواد BOMPS به منظور استفاده بهینه از مواد، تجهیزات و نیروی انسانی مورد استفاده قرار می‌گرفت. روش کامل در این برنامه ها بدین صورت بود که مقدار مورد نیاز محصول به همراه اجزاء و قطعات مورد نیاز برای تولید آن محصول به سیستم وارد می‌شد و سیستم می‌توانست بر اساس آن، همه مواد مورد نیاز برای تولید آن مقدار محصول را محاسبه و ارائه کند. بر اساس این نتایج، پرسنل تدارکات قادر بودند برای خرید و تدارک موارد مورد نیاز، برنامه‌ریزی لازم را به عمل آورند. ولی مشکل عمده‌ای که این نرم‌افزارها داشت آن بود که مقادیر مواد و قطعات موجود در خط تولید و یا مقادیر موجودی مانده در انبار که از تولیدی‌های قبلی باقی مانده بود را در نظر نمی‌گرفت. ‌بنابرین‏ میزان موجودی انبار به مقدار قابل توجهی افزایش می‌یافت. از سوی دیگر زمان تأخیر در سفارش مواد و تهیه آن نیز در محاسبات مدنظر قرار نمی‌گرفت. ‌بنابرین‏ سعی در تولید نرم‌افزارهایی برای کنترل موجودی انبار گسترش یافت و توجه مدیران به سمت سیستم‌های برنامه‌ریزی مواد مورد نیاز MRP سوق یافت MRP سیستم ابتدایی و نیز ستون فقرات MRP II در اواخر ۱۹۶۰ و به واسطه همکاری بین شرکت Case, j که تولیدکننده تراکتور بود و نیز شرکت IBM متولد شد. در آن زمان نرم‌افزار کاربردی MRP یک روش برای برنامه‌ریزی و زمان بندی مواد برای ساخت و تولید محصولات پیچیده بود. سیستم‌های اولیه کامپیوتری شده در MPC، برای مثال PICS شرکت IBM، سیستم تولید و کنترل موجودی بود که برای ذخیره کردن داده ها، از نوار مغناطیسی استفاده می‌کرد. فایل‌های اصلی Master File اقلام موجودی روی نوار ذخیره می‌شد نوارهای مربوطه به تراکنش در طی هفته تکمیل می‌شدند و با بهره گرفتن از این نوارها، نوارهای اصلی Master tape به‌روزآوری شده به علاوه لیستی از سفارشات بر پایه محاسبات انجام گرفته برای مقادیر سفارش، موجودی اطمینان و موجودی در دست حاصل می‌شدند.

MRPکه شکل پیشرفته BOPMS بود، با در دست داشتن اطلاعات لازم ‌در مورد میزان تقاضا برای محصولات و همچنین ساختار محصولات مورد نیاز می‌توان به راحتی مقدار مورد تقاضا برای هر محصول و اجزای آن را محاسبه کرد و این کار باعث کاهش خطای موجود در زمان پیش‌بینی می‌کرد. در این روش مشکلات موجود در نرم‌افزارهای پردازشگر صورت مواد نیز حل شده بود. به عبارت دیگر این سیستم، میزان موجودی گردش و زمان تهیه مواد را نیز در نظر می‌گرفت و بر این اساس برنامه‌ریزی شده‌ای برای خرید و تولید مواد ارائه می‌داد. سیستم‌های MRP اولیه که با MRP I شناخته می‌شدند اطلاعات بازاریابی موجود در برنامه کلان تولید MPSرا با اطلاعات مربوط به سطوح جاری موجودیها و سفارشات تولید، ‌خرید، اطلاعات تکنولوژیک ‌در مورد ساختار محصول و فرایندهای تولید آن محصول ترکیب می‌کند. نتایج به دست آمده ‌به این صورت خواهد بود که از هر قطعه، مواد اولیه، محصول و… چه میزان خریداری، تولید و یا مونتاژ می‌شود و چه موقع سفارش خرید یا تولید صادر می‌شود؟

برنامه کلان تولیدMPS، اطلاعات مربوط به سفارشات مشتریان شرکت و پیش‌بینی‌های تقاضای انجام شده را در هر دوره ترکیب می‌کند این اطلاعات با حجم ‌موجودی‌های‌ جاری مقایسه می‌شود و زمان دریافت اقلام مورد نیاز نیز با توجه به زمان تأخیر دریافت اقلام از عرضه‌کنندگان یا در سطح کارخانه (از سایر ‌دپارتمان‌ها) منظور می‌گردد.

مهمترین مشکل این نرم‌افزار و نرم‌افزارهای مشابه، در این دوره اجرای آن بر روی مین فریم‌های گران قیمت مستقر در مراکز دانشگاهی و یا نظامی و… بود و همین امر فاصله زمانی بین دو برنامه‌ریزی را افزایش می‌داد. نکته جالب در محاسبات مربوط به اندازه بهینه سفارش با بهره گرفتن از هزینه های سفارش‌دهی و نگهداری و نیز نرخ تقاضا این بود که کامپیوترهای اولیه و نیز ابتدایی نسل دوم قادر به گرفتن ریشه نبودند، ‌بنابرین‏ قسمت نهایی محاسبات مقدار بهینه سفارش با دست انجام می‌شد. به واسطه مشکلات مربوط به ابزارهای ذخیره‌سازی و حافظه های کامپیوتری بود که MRP چندان امکان‌پذیری فنی نداشت و در اصل در دسترس قرار گرفتن حافظه های با دسترسی تصادفی بود که بازی را به نفع MRP برگرداند و امکان‌پذیری آن را تضمین کرد.

۲-۱-۲دهه ۱۹۷۰ توسعه های MRP، سخت‌افزار و نرم‌افزار کامپیوتری

سیستم‌های MRP بزرگ، با کارایی کم و گران قیمت بودند. این سیستم‌ها کارکنان زیادی برای پشتیبانی کامپیوترهای مین فرم نیاز داشتند. ذخیره‌سازی مهمترین تکنولوژی توانمندساز برای توسعه بسیار از سیستم‌های یکپارچه اطلاعات کسب و کار بود. در این زمان کلمه «Data Base» هنوز وارد دایره لغات نشده بود.

در اواخر دهه ۱۹۷۰ مهمترین فشار رقابتی جهت‌گیری به سوی بازاریابی بود که نتیجه آن استراتژی‌های مبتنی بر هدف گرفتن بازار، با تأکید بر یکپارچه‌سازی بیشتر تولید و برنامه‌ریزی بود. MRP این احتیاجات را به خوبی برآورده می‌کرد، زیرا یکپارچه‌سازی را بین پیش‌بینی، جدول کل برنامه‌ریزی تولید MPS و تامین احتیاجات را فراهم نموده به علاوه کنترل تولید کارگاهی را امکان‌پذیر می‌کرد MRP با سرعت نسبتاً خوبی به یک جزء پایه‌ای و خصوصی در برنامه‌ریزی مواد، و مدیریت تولید و کنترل آن تبدیل شد.

اواسط دهه ۱۹۷۰ شاهد ظهور کمپانی‌های اصلی نرم‌افزاری که تبدیل به تامین‌کنندگان کلیدی ERP شدند بودیم در سال ۱۹۷۲ پنج مهندس در منهیم آلمان SAP را راه‌اندازی کردند. هدف شرکت، تولید و بازاریابی برای نرم‌افزارهای استاندارد یکپارچه‌سازی راه‌ حل ‌های کسب و کار بود.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

«گراهام» و «داد» نیز در این مورد نظر مشابهی دارند مطابق نظرآنها «سرمایه گذار نوعی قطعاً ترجیح می‌دهد که سود سهام خود را امروز خودش دریافت کند و برای فردایش نگه دارد» هیچ نمونه ای وجود ندارد که سرمایه گذار نسبت به عدم تقسیم سود به خاطر سودهای استحصالی آینده اظهار علاقه کند و قیمت سهام بالا برود ولی جهت مخالف این امر همیشه وجود داشته است از دو شرکت موجود با وضعیت عمومی مشابه و قدرت کسب عایدی یکسان تنها شرکتی که سهم سود بزرگتری می پردازد ارزش سهامش نسبت به ارزش سهام شرکت مشابه بالاتر است. مطابق اظهار نظر گوردون عدم قطعیت همواره با آینده نگری همراه بوده است ‌بنابرین‏ وقتی خط مشی تقسیم سود به مثابه زمینه عدم قطعیت تلقی گردد، نرخ تنزیل مناسب (k) نمی تواند قطعی و ثابت فرض شود در واقع این نرخ همراه با عدم اطمینان افزایش می‌یابد و سهام‌داران ترجیح می‌دهند که از عدم اطمیمنان اجتناب کنند ‌بنابرین‏ سهامی را که سود جاری بیشتری بابت آن دریافت می نمایند با رغبت بیشتری و به قیمت بالاتری خریداری خواهند کرد.شکل (۲-۲ )

‌بنابرین‏ سود های پرداختی طولانی مدت نسبت به سودهای پرداختی کوتاه مدت با نرخ بالاتری تنزیل می‌گردند. به طور سمبلیک۱ kt>Kt– برایو..و ۳ و ۲ و ۱= t

پرداخت سود پائین در ابتدای کار ارزش سهام را پائین خواهد آورد وقتی نرخ تنزیل برای سود سال‌های آتی با طولانی شدن زمان افزایش می‌یابد معادله قبلی را باید به صورت زیر نوشت :

فرمول ۱۰ -۲

که در آن P عبارت از قیمت سهم در زمانی است که b (یعنی نرخ نگهداری عایدات ) صفر بوده و ۱ kt>kt– است. اگر فرض شود که مؤسسه‌ جزء b از عایدات خود را نگهداری می‌کند سود هر سهم برابر با E(-b1) در سال نخست می‌باشد از اینرو وقتی که عایدات نگهداری شده مجدداً با نرخ بازده r سرمایه گذاری می‌شوند سود مورد انتظار هر سهم با نرخ g=br رشد خواهد کرد مقدار سود به دست آمده در سال دوم برابر :

فرمول ۱۱ -۲

و به همین ترتیب سود به دست آمده در سال سوم برابر است با

فرمول ۱۲-۲

می باشدT تنزیل این جریان سود قابل تقسیم سالیانه با نرخ هایK1 و K2 و… از معادله زیر به دست می‌آید :

فرمول ۱۳-۲

فرمول ۱۴-۲

آیا با فرض تساوی نرخ بازده داخلی و نرخ تنزیل ارزش Pb بالاتر از ۰ Pخواهد بود یا پائین تر ؟ نظر گوردون چنان که قبلاً بیان شد این است که با افزایش مقدار عایدی نگهداری شده در مؤسسه‌ ارزش سهام آن کاهش خواهد یافت مجدداً تأکید می‌گردد که وی از طریق دو فرض زیر ‌در مورد رفتار سهام‌داران به نتیجه مذبور می‌رسد:

الف ) سهام‌داران از ریسک گریزانند.

ب ) سهام‌داران سودهای طولانی مدت را دارای قطعیت کمتری نسبت به سودهای کوتاه مدت تلقی می‌کنند.

گوردون بر اساس فرضهای ذکر شده ‌به این نتیجه می‌رسد که نرخی که سهامدار جریان سود خود را با آن تنزیل می‌کند همراه با اتفاقات آینده مربوط به مؤسسه‌ افزایش می‌یابد.وقتی سرمایه گذاران سودهای سهام طولانی مدت را با نرخی بالاتر از سودهای سهام کوتاه مدت تنزیل می‌کنند افزایش نسبت سود نگهداری شده در مؤسسه‌ بر افزایش میانگین نرخ تنزیل یعنی k و به همان نسبت کاهش ارزش سهام مؤسسه‌ مؤثر است از این رو گوردون در اثر عدم اطمینان نتیجه می‌گیرد که خط مشی تقسیم سود بر ارزش سهام مؤسسه‌ تاثیر گذار است.

فرموله سازی مجدد مدل گوردون رفتار سرمایه گذاران را که ارزش یک واحد پول از در آمد سود سهام را بیش ‌از ارزش یک واحد پول از در آمد سود سرمایه می دانند توجیه می‌کند سرمایه گذاران مذبور سود سهام را بر سود سرمایه ترجیح می‌دهند زیرا سود سهام آسانتر و راحت تر قابل پیش‌بینی است وهمچنین ریسک و عدم اطمینان کمتری دارد ‌بنابرین‏ با نرخ پائین تری تنزیل می‌گردد.

۲-۸-۲)فرضیه نامربوطی سود سهام ـ فرضیه مودیلیانی و میلر

مطابق نظر مودیلیانی و میلر خط مشی تقسیم سود بر ثروت سهام‌داران تاثیری ندارد. آن ها استدلال می‌کنند که ارزش سهام مؤسسه‌ به عایداتش بستگی دارد و عایدات نیز تابع سیاست های سرمایه گذاری مؤسسه‌ است از این رو وقتی تصمیمی ‌در مورد چگونگی سرمایه گذاری مؤسسه‌ اتخاذ می‌گردد دیگر تصمیم تقسیم سود و عایدات در تعیین ارزش سهام واحد تجاری دارای اهمیت نیست. فرضیه مودیلیانی و میلر بر فرضهای زیر مبتنی است:

    1. مؤسسه‌ در شرایط بازار کامل سرمایه فعالیت می‌کند و تحت این شرایط رفتار سرمایه گذاران عقلائی است و اطلاعات برای همه به سادگی دردسترس است و هزینه های معاملاتی وجود ندارد. همچنین در بازار کامل سرمایه هیچ یک از سرمایه گذاران آنقدر بزرگ و قوی نیستند که بتوانند بر قیمت بازار سهام اثر بگذارند.

    1. مالیات صفر فرض شده و یادر صورت وجود نرخ های مالیاتی قابل اجرا برای سود سرمایه و سود سهام اختلاف چندانی ندارند.

  1. ریسک و عدم اطمینان وجود ندارد، یعنی قادر به پیش‌بینی قیمت های آینده بوده، سودهای سهام دارای قطعیت است و نرخ تنزیل یکسانی برای تمام بخش‌ها در همه زمانها وجود دارد ‌بنابرین‏ r مساوی k برای همه می‌باشد. تحت فرضهای مودیلیانی و میلر ،r مساوی نرخ تنزیل خواهد بود وبرای همه سهام یکسان است در نتیجه قیمت هر سهم باید به اندازه نرخ بازده، که ترکیبی از سود سهام و سود سرمایه است تعدیل گردد ازاینرو نرخ بازده یک سهم نگهداری شده به مدت یکسال به شرح زیرمحاسبه می‌گردد:

فرمول ۱۵ -۲

که در آن۰ P عبارت است از قیمت بازار خرید هر سهم در زمان صفر و ۱P عبارت است از قیمت بازار هر سهم در زمان۱t و۱ D عبارت از سود هر سهم در زمان۱ t است. همان گونه که به وسیله مودیلیانی و میلر فرض شده r باید برای همه سهام مساوی باشد در صورتی که چنین نباشد حصول بازده پائین برخی سهام باعث خواهد شد که سهام‌داران سهام خود را بفروشند و به خرید سهام با بازده بالاتر اقدام کنند این فرایند به کاهش قیمت سهام با بازده کم و افزایش قیمت سهام با بازده بیشتر منجر خواهد شد این وضعیت تا حذف اختلافات نرخ بازده ادامه خواهد یافت. همچنین نرخ تنزیل برای تمام مؤسسات تحت فرضهای مودیلیانی و میلر مساوی خواهد بود زیرا بین آنان اختلاف ریسک وجود ندارد. به واسطه اصول اساسی ارزیابی مدل مودیلیانی و میلر که به وسیله فرمول ۱۵ بیان گردید می‌توانیم مدل ارزیابی آنان را به شرح زیر استخراج کنیم:

فرمول ۱۶ -۲

با توجه به فرض مودیلیانی و میلر مبنی بر تساوی نرخ بازده داخلی با نرخ تنزیل(r=k )و در صورتی که هزینه مالی جدیدی وجود نداشته باشد با ضرب کردن دو طرف معادله ۱۶ در تعداد سهام ارزش سهام مؤسسه‌ به شرح ذیل می‌باشد:

فرمول ۱۷-۲

اگر مؤسسه‌ تعداد m از سهام جدید خود را در زمان۱ t و به قیمت PT بفروشد ارزش سهام مؤسسه‌ در زمان . tبه صورت زیر محاسبه می‌گردد:

فرمول ۱۸-۲


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

هر چند که واژه رفتار شهروندی سازمانی اولین بار به وسیله بتمن و ارگان (۱۹۸۳) مطرح گردید این مفهوم از نوشتارهای بارنارد (۱۹۳۸) ‌در مورد تمایل به همکاری و مطالعات کنز و کان (۱۹۶۶، ۱۹۶۴) مورد عملکرد و رفتارهای خود جوش و فراتر از انتظارات نقش ناشی شده است.

از جمله مفاهیم که در حوزه رفتار شهروندی سازمانی مطرح است، مفهوم رفتار شهروندی کارکنان می‏ باشد که به عنوان اقدامات مثبت بخشی از کارکنان برای بهبود (بهروزی و انسجام در محیط کار، فراتر یا ماوراء وظایف و اثرات شغلی و سازمانی تعریف شده است (مسعودی، ۱۳۸۸).

رفتار شهروندی مدیریت به عنوان مکمل رفتار شهروندی سازمانی، مفهوم دیگری است که بیانگر سازگتری بین اقدامات مدیریت و هنجارهای رایج در محیط کار می‏ باشد. ” راندی هودسن ” در سال ۲۰۰۲ پژوهشی در خصوص رفتار شهروندی مدیریت و تاثیر مثبت آن بر رفتار شهروندی سازمانی و همچنین کاهش تضاد بین کارکنان با یکدیگر و مدیران انجام داده است (مسعودی، ۱۳۸۸)

” اورگان ” رفتار شهروندی کارکنان را به عنوان اقدامات مثبت بخشی از کارکنان برای بهبود بهره وری و همبستگی و انسجام در محیط کاری می‏داند که ورای الزامات سازمانی است (مسعودی، ۱۳۸۸).

در رفتار شهروندی سازمانی به طور کلی آن دسته از رفتارهایی مورد توجه قرار می‏ گیرد که علی رغم اینکه اجباری از سوی سازمان برای انجام آن ها وجود ندارد، در سایه انجام آن ها از جانب کارکنان برای سازمان منفعت‏هایی ایجاد می‏ شود ارگان رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان رفتارهای تحت اختیار فرد تعریف کرده و بیان می ‏کند که این دسته از رفتارها به طور صریح و مستقیم به وسیله سیستم‏های پاداش رسمی مورد توجه قرار نمی گیرند ولی باعث ارتقاء اثربخشی کارکردهای سازمان می‏گردند. واژه اختیاری بودن بیانگر این است که این رفتارها، شامل رفتارهای مورد انتظار در نیازمندی‏های نقش و یا شرح شغل نیست.

رفتار کارمندان در محیط کار، تعیین کننده موفقیت شرکت و سازمان. دو رویکرد اصلی در تعاریف مربوط به مفهوم رفتار شهروندی سازمانی ۱ـ رفتارهای در نقش و فرانقش ۲ـ تمام رفتارهای مثبت در سازمان.

محققان اولیه شهروندی سازمانی را جدای از عملکرد داخل نقش تعریف و تأکید کردند که رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان فرانقشی مورد توجه قرار گیرد(ماریسون ۱۹۹۴، به نقل از کاخی و قلی پور، ۱۳۸۶)واژه گستره شغلی درک شده را برای تمایز بین این دو دسته از رفتارهای ” در نقش ” و ” فرا نقش ” به کاربرد و بیان کرد، هر چه کارمند دامنه شغل را گسترده تر درک نماید، فعالیت‏های بیشتری را به عنوان فعالیت‏های در نقش تعریف می ‏کند. این فرض بر این نکته تأکید دارد که یک عامل تعیین کننده مهم برای اینکه یک فعالیت رفتار شهروندی سازمانی خوانده شود این است که کارکنان به چه گستردگی مسئولیت‏های شغلی شان را تعریف کنند این استدلال کاربرد تئوریکی مهمی در پی دارد و آن اینکه آنچه دیگران به عنوان رفتار شهروندی سازمانی تعریف می‏ کنند، منعکس کننده درک کارکنان از گستردگی مسئولیت‏های کارهایشان می‏ باشد این توصیه در مطالعات دیگر مورد تأیید قرار گرفت، چرا که نشان داده شد مرز رفتار ” در نقش ” و” فرانقش ” به خوبی تعریف نشده است و از کارمندی به کارمند دیگر یا از کارکنان و سرپرستان تغییر می ‏کند و ‌به این خاطر این رویکرد با آنچه محققین نوعا به عنوان رفتار شهروندی سازمانی مفهوم سازی می‏ کنند در تناقص است، هر چند که گروهی از محققان سعی کردند با بیان تفاوت‏های میان رفتار ” در نقش ” یا ” درون نقش ” و ” رفتار فرانقش ” از یک سو و مفهوم سازی رفتار شهروندی سازمانی از روی دیگر میان آن ها ارتباط برقرار کنند.

به عنوان مثال از نظر (ارگان، ۱۹۹۸، به نقل کاخکی و همکاران، ۱۳۸۶) یک تفاوت حیاتی میان این دو نوع فعالیت است که آیا ‌به این رفتارها پاداش داده می‏ شود و یا در صورت عدم مشاهده رفتار، محرومیت‏هایی اعمال می‏ گردد یا خیر، چرا که رفتار شهروندی سازمانی و فعالیت‏های مرتبط با آن بایستی مستقل از پاداش‏های رسمی درک شود، چون رفتار شهروندی سازمانی رفتاری است که از نظر سازمانی پاداش داده نمی‏ شود.

۲ـ تمام رفتارهای مثبت در داخل سازمان : رویکرد دیگر، رفتار شهروندی سازمانی را جدا از عملکرد کاری مورد توجه قرار می‏ دهد. اتخاذ چنین رویکردی مشکل تمایز میان عملکردهای نقش و فرانقش را مرتفع می‏ سازد در این رویکرد، رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان یک مفهوم کلی شامل تمام رفتارهای مثبت و سازنده افراد در داخل سازمان همراه با مشارکت کامل و مسئولانه، در نظر گرفته شود رفتار شهروندی سازمانی در سال ۱۹۸۸ به وسیله ارگان اینگونه تعریف شده است :رفتاری که از روی مسل و اراده فردی بوده و به طور مستقیم یا صریح از طریق سیستم پاداش رسمی سازمانی مورد تقدیر قرار نمی گیرند، ولی باعث ارتقاء عملکرد اثر بخش سازمان می‏گردند. (مارکوزی[۱] و ایکسین[۲]، ۲۰۰۴).

اورگان (۱۹۸۸) رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان نوعی رفتار کارکنان سازمان‏ها تعریف می ‏کند که عملکرد اثر بخش سازمان را بدون توجه به اهداف بهره وری فردی هر کارمند ارتقاء می‏ دهد.

عملکرد کلیدی رفتار شهروندی سازمانی عبارتند از :

ـ یک نوع رفتاری است فراتر از آنچه که برای کارکنان سازمان به طور رسمی تشریح گردیده است.

ـ یک نوع رفتاری است که به صورت اختیاری و بر اساس اراده ی فردی می‏ باشد.

ـ رفتاری است که به طور مستقیم پاداشی به دنبال ندارد و یا از طریق ساختار سازمانی مورد قدردانی قرار نمی گیرد.

ـ رفتاری است که برای عملکرد سازمان و موفقیت عملیات سازمان خیلی مهم است (کاسترو، ۲۰۰۴).

از تعریف ارائه شده توسط اورگان بخوبی می‏توان دریافت که رفتار شهروندی سازمانی از مفاهیمی همچون تعهد سازمانی که به وسیله روانشناسان سازمانی ارائه شده، متمایز است. در حالی که رفتار شهروندی سازمانی ممکن است به طور تجربی با تعهد سازمانی ارتباط داشته باشد، ولی این امر مهم است که تأیید گردد که رفتار شهروندی سازمانی به دسته خاصی از رفتارهای کارکنان اشاره دارد، در حالی که مفاهیمی همچون تعهد سازمانی اساسا نگرش محور هستند که تعهد نوعا به وسیله جستجوی واکنش کارکنان به بیانیه‏هایی همچون “من در می‏یابم که ارزش‌های خودم و سازمان خیلی شبیه هم هستند” اندازه گیری می‏ شود. کمک منحصر به فرد اورگان، شناسایی دسته ای از رفتارهای کارکنان بود که در میان سایر متغیرها با رضایت شغلی ارتباط داشت که ممکن بود که به طور قابل کاربردی در جستجوی رابطه رفتاری نگرش‏های شغلی کارکنان را مورد آزمون قرار دهد (زارعی متین، ۱۳۸۵).


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۷-۲- پیشینه هوشمند‌سازی مدارس

پیشینه هوشمند‌سازی مدارس در جهان

پیدایش سیستم‌های پردازشِ داده (رایانه) با سابقه‌ای بیش از سه دهه سبب شده است که رایانه در بسیاری از عرصه‌های کاربردی اجتماعی و فردی وارد شود؛ به گونه‌ای که در دهه نود، در بسیاری از کشورها، حتی مدارس ابتدایی هم مجهز به امکانات رایانه ای متناسب شدند. اختراع و توسعه رایانه، ایجاد شبکه های رایانه‌ای و پس از آن ظهور پدیده اینترنت را در پی داشت.

تفکر استفاده از رایانه ها و شبکه های رایانه‌ای برای کارهای مدرسه‌ای و عملی، به قرن بیستم و اوائل دهه۱۹۶۰ بَر می‌گردد اینترنت که در ١٩۶٩ در دوران جنگ سرد از درون شبکه معروف پا گرفت، بسیار سریع رشد کرد. هیچ کس گمان نمی‌کرد این شبکه اطلاع رسانی در سال ٢٠٠٠ صاحب ١٨٠ میلیون کاربر باشد. سرعت و شتاب این رشد به گونه‌ای بود که به حدود ۵٠٠ میلیون کاربر در سال ٢٠٠٣ بالغ گردید. این توسعه سریع فناوری اطلاع رسانی به همراه عوامل دیگری چون تبدیل جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، تغییرات جمعیتی، جهانی‌تر شدن فعالیت‌های حرفه‌ای، گسترش نیروهای بازار در محدوده آموزش و به عبارت دیگر تجاری شدن مقوله آموزش، همه و همه، تاثیرات شگرف و چشم‌گیری در امر آموزش ‌داشته‌اند.

در سال ۱۹۸۴ دیوید پرکینز و همکارانش در دانشگاه هاروارد، طرح مدارس هوشمند را به عنوان تجربه‌ای نوین در برنامه های آموزش و پرورش، با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات و ارتباطات ارائه نمودند. این طرح به تدریج در چند مدرسه اجرا گشت و بعدها تا حدودی توسعه یافت.

گفته می‌شود اولین مدارس هوشمند در سال ۱۹۹۶ در انگلستان تأسيس شد و سپس طرح راه‌اندازی مدارس هوشمند در کشور مالزی به اجرا درآمد و با ارائه الگویی موفق، توانست تجربه خود را به سایر کشورها نیز منتقل کند و امروزه علاوه بر مالزی کشورهای ایرلند، مصر و استرالیا نیز برای هوشمند کردن مدارس خود اقدام کرده‌اند. (هوشمند‌سازی مدارس راهبرد تحولی وزرات آموزش وپرورش در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات ،۱۳۹۰،ص۱۲)

۸-۲-پیشینه هوشمند‌سازی مدارس در ایران

در دهه های اخیر، گستره فعالیت در زمینه آموزش و یادگیری نیز چون دیگر فعالیت‌های علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و غیره، از توسعه و پیشرفت سریع فناوری و ظهور پدیده‌هایی چون ماهواره، رایانه، اینترنت و غیره متاثر و دگرگون شده است.

استفاده از فناوری در آموزش ایران به زمان بهره‌گیری از ابزارهای کمک آموزشی سمعی بصری شامل نمایش اسلاید و فیلم‌های آموزشی در کلاس درس باز می‌گردد. پس از آن، تلویزیون به عنوان رسانه آموزشی مورد توجه قرار گرفت و تلویزیون آموزشی ملی ایران به طور رسمی به امر آموزش همگانی در سراسر کشور پرداخت.

پس از ورود صنعت رایانه به ایران و رشد و نفوذ رایانه های شخصی در میان اقشار مختلف فرهنگی اجتماعی، فعالیت در زمینه آموزش مبتنی بر رایانه نیز آغاز گشت و بیش از ده سال است که در این زمینه فعالیت می‌شود و این امر با تولید لوح‌های فشرده آموزشی آغازگردیده است.

به طور کلی، از نیمه دوم سال ١٣٨٠ به بعد، رویکرد ‌به این مقوله جدی‌تر و فعالیت‌های عملیاتی در زمینه آموزش اینترنتی و بهره‌گیری از پهنای باند مخابراتی برای ارائه دوره های آموزشی در گوشه و کنار کشور آغاز شد تا اینکه طبق مصوبات شورای فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت آموزش وپرورش در سال تحصیلی۱۳۸۴-۱۳۸۳ ، پایلوت مدارس هوشمند به سازمان آموزش و پرورش شهر تهران محول گردید.

پس از طرح موضوع در شورای راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات تعداد ۴ دبیرستان در ۴ منطقه تهران انتخاب و از سال تحصیلی بعد اجرای آزمایشی طرح در این مدارس آغاز گردید. برای اجرای طرح، وضعیت موجود مدارس از لحاظ تجهیزات و وضعیت نیروی انسانی مورد بررسی قرار گرفت.

مدیران مدارس فوق ضمن شرکت در جلسه های متعدد کارشناسی در جریان امر قرارگرفتند. تجهیز و ایجاد شبکه واحدهای داخلی و نحوه تولید محتوای الکترونیکی، آموزش معلمان(زبان انگلیسی و مهارت‌های ICDL ) به انجام رسید.

جدول( ۱-۲)-آمار مدارس هوشمند ‌بر اساس اظهار ادارات کل استان‌ها( تیرماه ۹۰)

مدارس هوشمند

کل کشور

مدارس نیمه‌الکترونیک

مدارس

الکترونیک

مدارس

نیمه‌هوشمند

۳۶۶۰
۲۸۰۰
۸۴۰
۲۰

از مجموع ۳۶۶۰ مدرسه‌ی عنوان شده‌، حدود ۲۰ مدرسه جزء مدارس نیمه‌هوشمند، ۸۴۰ مورد به عنوان مدرسه الکترونیک و ۲۸۰۰ مدرسه به عنوان مدرسه نیمه‌الکترونیک تلقی می‌شوند.

همان طور که پیشتر اشاره شد مطابق برنامه عملیاتی وزارت آموزش و پرورش جهت اجرای برنامه پنجم توسعه کشور، کلیه مدارس کشور می‌بایست تا پایان سال ۱۳۹۴ در یکی از مراحل پنج‌گانه هوشمند‌سازی قرار گیرند.

طبق آمار ثبت شده مهرماه ۱۳۹۰ در پایگاه‌ داده آماری مرکز آمار و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش، بالغ بر ۱۲۰هزار مدرسه فعال در سطح کشور وجود دارند و حدود نیمی از آن‌ ها در قالب مجتمع‌های آموزشی فعالیت می‌کنند.( هوشمند‌سازی مدارس راهبرد تحولی وزرات آموزش وپرورش در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات ،۱۳۹۰،ص۱۴)

۹-۲- انگیزه پیشرفت

از اصطلاح انگیزش تعریفهای مختلفی به عمل آمده است.یکی از جامع ترین آن ها تعریف زیر است :انگیزش به نیروی ایجاد کننده ،نگهدارنده،و هدایت کننده رفتار گفته می شود.انگیزه به صورت نیاز یا خواست ویژه ای که انگیزش را موجب می شود تعریف شده است (سیف،۱۳۸۸،ص۲۳۰).انگیزه اصطلاحی است که غالباً با انگیزش مترادف به کار می رود. با این حال می توان انگیزه را دقیق تر از انگیزش و به عنوان حالت مشخصی که سبب ایجاد رفتاری معین می شود تعریف کرد. به سخن دیگر انگیزش عامل کلی مولد رفتار به حساب می‌آید در حالی که انگیزه حالت اختصاصی رفتار یک شخص می‌باشد. مثلاً وقتی که می پرسیم چرا فلان شخص رفتار خاصی را انجام داد به دنبال انگیزه او هستیم .اصطلاح انگیزه بیشتر در اشاره به رفتار انسان به کار می رود(سیف،۱۳۸۸،ص۲۳۰).انگیزه برای مشخص کردن قصد یا بازده دلخواه یک رفتاردبه کار می رود پس کاربرد اصطلاح انگیزه ‌در مورد حیوانات جایز نیست(روسل،۱۹۷۱،ص۶)

یکی از عوامل انگیزشی جانداران نیاز ها و سائق های حاصل از آن ها می‌باشد. نیازها انواع گوناگونی دارند که معروف‌ترین طبقه بندی نیاز های انسان، طبقه بندی مازلو می‌باشد؛

مازلو نیاز های انسان را به دو دسته تقسیم می‌کند: نیاز های کاستی(نیاز های اساسی) و نیاز های بالندگی(فرا نیازها).

نیاز های اساسی شامل:

۱) نیاز های فزیولوژیک یا جسمی

۲)نیاز به امنیت یا ایمنی

۳) نیاز به عشق و تعلق

۴) نیاز به عزت نفس یا احترام به خود.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 199 200 201 ...202 ... 204 ...206 ...207 208 209 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب