(آلن و می یر) در این مطالعه بهمنظور سنجش پیش شرطهای تعهد عاطفی سئوالات زیر را مطرح میکنند:
- چالش شغلی: بهطورکلی، کار من در سازمانم، چالشی و هیجان انگیز است.
- وضوح نقش: این سازمان همیشه آنچه را که انتظار دارد من انجام دهم، واضح و روشن بیان میکند.
- وضوح هدف: بدون اینکه آنچه از من انتظار میرود بهطور واضح بیان شود، وظایفی را در سازمان انجام میدهم.
- مشکل بودن هدف: خواستهای من از شغل من بهطور جزئی مشخص نمیشوند.
- پذیرش مدیریت: مدیران عالی سازمان به ایدههایی که از طرف کارکنان مطرح میشود، توجه میکند.
- انسجام همکاران: بین افراد این سازمان روابط نزدیک و صمیمانه کم است.
- تبعیت پذیری سازمانی: من احساس اطمینان میکنم از اینکه این سازمان آنچه را که بخواهد انجام دهد، انجام میدهد.
- عدالت: در این سازمان افرادی وجود دارند که خیلی بیشتر از افراد لایق و سزاوار، در آمد کسب میکنند.
- اهمیت شخصی: در این سازمان شما تشویق میشوید احساس کنید که کاری که شما انجام میدهید، کمک مصممی به اهداف کلان این سازمان میکند.
- بازخور: من به ندرت در مورد عملکرد شغلیام، بازخور دریافت میکنم.
- مشارکت: در سازمانم من مجاز هستم در تصمیم گیریها مربوط به حجم کارم و استانداردهای عملکرد مشارکت کنم.
۲-۳-۲-۸- مطالعه کُهن
بیشتر تحقیقات که در زمینه تعهد سازمانی و پیش شرطهای آن صورت گرفته، به روابط خطی ساده بین تعهد سازمانی و پیش شرطهای آن پرداختهاند. تحقیقات کمی، به نقش متغیرهای میانجی و تعدیل کننده ارتباط بین تعهد سازمانی و پیش شرطهای آن توجه کردهاند. تحقیقی که توسط کُهن[۱۳] صورت گرفته، نقش تعدیل کنند حرفه در روابط بین تعهد سازمانی و پیش شرطهای آن موردبررسی قرار گرفته است.
پیش شرطهای مطرح شده برای تعهد سازمانی بر اساس مدل پیش شرطهای تعهد سازمانی مؤدی است که به ۴ دسته تقسیم میشوند:
الف: ویژگی های فردی
ب: ویژگیهای مربوط به نقش
ج: ویژگیهای ساختاری
د: تجربیات کاری
در این تحقیق گروههای حرفه ای به دو گروه کارگران و کارمندان که گروه کارمندان به دو گروه فرعی حرفه ای و غیر حرفه ای تقسیم شدهاند.
نتایج حاصل از این تحقیق به صورت زیر است:
الف: ویژگی های فردی
- تفاوت معناداری بین گروههای حرفه ای از نظر ارتباط بین سن و تعهد سازمانی وجود نداشت.
- در مورد ارتباط بین سابقه خدمت و تعهد سازمانی تفاوت معنا داری بین دو گروه کارگران و کارمندان وجود نداشت ولی تفاوت دو گروه فرعی کارمندان حرفه ای و کارمندان غیر حرفه ای دیده شد.
- همبستگی معناداری بین تعهد سازمانی و مدرک تحصیلی برای کارگران قوی تر از کارمندان بود. بدین معنا که کارگران با میزان تحصیلات کمتر، تعهد بیشتری نسبت به کارگران با میزان تحصیلات بیشتر، داشتند. همبستگی بین مدرک تحصیلی و تعهد سازمانی برای کارمندان (حرفه ای و غیر حرفه ای) بی معنا بود.
- از میان کارگران، زنان متعهد تر بودند در حالی که در بین کارمندان حرفه ای مردان تعهد بیشتری داشتند.
- همبستگی بین وضعیت تأهل و تعهد سازمانی برای کارگران قویتر از کارمندان بود. بدین معنا که کارگران متأهل متعهد تر از کارمندان متأهل بودند.
- در مورد ارتباط بین تعداد فرزندان و تعهد سازمانی، هیچ تفاوت معنا داری بین گروههای حرفه ای وجود نداشت.
- همبستگی بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی برای کراگرانی خیلی قوی تر از کارمندان بود.
- هیچ تفاوت معناداری بین گروههای حرفه ای ازلحاظ ارتباط بین آگاهی از فرصتهای شغلی خارج از سازمان و تعهد سازمانی دیده نشد.
- همبستگی بین نیزا برای موفقیت و تعهد سازمانی برای کارمندان غیر حرفه ای بیشتر از گروههای دیگر بود.
ب: پیش شرطهای مربوط به نقش
- تفاوت معنادرای بین گروههای حرفه ای ازلحاظ ارتباط بین تضاد نقش و تعهد سازمانی دیده نشد.
- همبستگی بین ابهام نقش و تعهد سازمانی کارمندان غیر حرفه ای بیشتر از حرفه ایها بود.
- همبستگی بین ازادی عمل (خود مختاری) و تعهد سازمانی برای کارمندان بیشتر از کارگران بود.
ج: ویژگیهای ساختاری
- هیچ تفاوت معنا داری بین تمرکز و تعهد سازمانی در بین گروههای مختلف یافت نشد.