ماده (۱۲۴) قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح نیز در این خصوص مقرر میدارد:
((در هر مورد از بزه های مندرج در مواد (۱۱۸) و (۱۱۹) این قانون که مجازات حبس برای آن مقرر شده، نظامی مرتکب از تاریخ صدور کیفر خواست از شغل خود معلق خواهد شد.
دادسرا مکلف است صدور کیفر خواست را به سازمان ذیربط اعلام دارد. در صورتی که متهم به موجب رأی قطعی برائت حاصل کند، ایام تعلیق جزء خدمت او محسوب و حقوق و مزایای مدتی را که به علت تعلیق نگرفته دریافت خواهد کرد.
تبصره: فرمانده نیرو یا رئیس سازمان مربوط در نیروهای مسلح و مقامات بالاتر نظامی میتوانند پس از پایان بازداشت موقت یک ماهه، وضعیت ((بدون کاری)) مذکور در قوانین استخدامی نیروهای مسلح را تا پایان رسیدگی و دادرسی اعمال نمایند.))
در خصوص این موضوع توجه به چند نکته ضروری است:
۱- ممکن است تصور شود که منظور از تعلیق از شغل این است که متهم از شغلی که به آن اشتغال داشته، معلق شده و به شغل دیگری گمارده می شود، اما این تصور صحیح نیست، چون منظور قانون از تعلیق، به نحوی است که حقوق و مزایایی به شخص پرداخت نمی شود وبه تعبیر دیگر منظور از تعلیق از شغل، در واقع تعلیق از خدمت است.
۲- مطابق الف ماده (۹۳) قانون مقررات استخدامی نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۴، کسانی که به موجب قرارهای صادره از مراجع ذی صلاح قضایی بازداشت و یا تعلیق از شغل شوند بدونکار محسوب میشوند که مطابق ماده (۱۵۶) قانون مذکور استحقاق دریافت یک دوم حقوق درجه یا رتبه خود را خواهند داشت. بنابرین مشاهده می شود که بند الف ماده ۹۳ قانون فوق در مورد پرسنل نیروی انتظامی مقررات ماده (۷) قانون تشدید را تا حدود زیادی نسخ کردهاست، اما چنین حکمی در قانون ارتش مصوب ۱۳۶۶ ویا قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران مصوب ۱۳۷۰ وجود ندارد که این دوگانگی قابل انتقاد بوده و لازم است در خصوص یکسان سازی مقررات استخدامی کلیه ی نیرو های مسلح اقدام شود.
لازم به ذکر است که با تصویب ماده (۱۲۴) قانون مجازات نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲، حکم مقرر در ماده مذکور در مورد کلیه ی نیروهای مسلح لازم الاجراء بود اما مجددا ماده (۱۱۵) قانون استخدام نیروهای انتظامی مصوب ۲۰/۱۲/۸۲ که مؤخر بر قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح است. حکم مقرر در ماده (۹۳) قانون مقررات استخدامی نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۴ را تکرار کرده و اشکال مذکور مجددا مطرح شده است. بنابرین کارکنان ناجا در شرایط فعلی در صورتی که مطابق ماده (۱۲۴) ق.م.ج.ن.م از شغل خود معلق شوند، برخلاف سایر کارکنان نیروهای مسلح، در مدت تعلیق از حقوق بدون کاری بهره مند میشوند.
۳- چنانچه وزیر دستگاه اجرایی قسمت اخیر از تبصره ۵ ماده (۵) قانون تشدید پس از پایان مدت بازداشت موقت یک ماهه ، کارمند را از خدمت تعلیق کند، به ایام مذکور در هیچ حالت (حتی در صورت صدور حکم برائت) هیچگونه حقوق و مزایایی تعلق نخواهد گرفت اما در خصوص نیروهای مسلح مطابق تبصره ماده (۱۲۴) قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، وضعیت بدون کاری که بازداشت شروع شده تا پایان رسیدگی و دادرسی ادامه مییابد و مطابق مقررات استخدامی نیروهای مسلح در تمام این مدت حقوق بدون کاری پرداخت می شود و مهمتر اینکه در صورت صدور قرار منع تعقیب یا حکم برائت، مدت بدون کاری به انتساب تبدیل میگردد.
۴- متهمی که با صدور کیفر خواست از شغل خود معلق شده، در صورت حکم برائت قطعی، حقوق و مزایای مدت تعلیق را دریافت خواهد کرد و مدت مذکور نیز جزء خدمت وی محسوب می شود. سؤالی که در این خصوص مطرح می شود این است که اگر فرضا متهمی که به اتهام اخذ رشوه در مورد وی کیفر خواست صادر و از خدمت معلق شده است، دادگاه عنوان اتهام او را تغییر داده و مثلا فعل وی را اخاذی دانسته و به این اتهام محکوم می شود و یا اتهام اختلاس به تصرف غیر قانونی یا مسامحه منجر به تضییع اموال دولتی تغییر داده شود، آیا در این مورد متهم استحقاق حقوق ایام تعلیق را دارد واین مدت جزء خدمت وی محسوب می شود یا خیر؟ هر چند ممکن است گفته شود و متهم برائت حاصل نکرده تا استحقاق دریافت حقوق و مزایای ایام تعلیق را داشته باشد و این مدت جزء خدمت وی محسوب شود، اما به نظر میرسد که تغییر عنوان اتهامی از اخذ رشوه و اختلاس به عناوین دیگر در واقع به معنای برائت از اتهامات اخذ رشوه و اختلاس است و محکومیت بخاطر جرایم دیگر در واقع کاشف از این است که متهم مرتکب ارتشاء یا اختلاس نگردیده و تعلیق وی صحیح نبوده است، بنابرین استحقاق دریافت
-
- – طوسی، خواجه نظام الملک ، سیاست نامه ۱۳۵۸، انتشارات شرکت سهامی کتاب های جیبی ص ۲۵ ↑
-
- ۱- خواجه نظام الملک، روزی یعقوب لیث صفاری بر بالای کوشک نشسته بود از دور مردی را دید که بر سرکویی سر به زانو نهاده بود، دانست که در غمی است به حاجت خود فرمان داد تا او را حاضر کردند و از حال پرسیدند:مرد گفت اگر امیر خلوت کند شرح حال خود را بگویم، یعقوب امر کرد تا حاضران دور شوند، آن مرد گفت ای امیر حال من سختر از آن است که حکایت بتواتم کرد یکی از سرداران تو هرشب بی اجازه من از بام خانه فرود میآید و به دختر من چشم دارد و مرا یارای مخالفت و جنگ با او نیست. یعقوب از گفته او در عجب شد و از اینکه زودتر شکایت نکرده او را ملامت کرد، پس به او گفت که چون آن سردار شب دیگر کوشک آمد کسی با سپر و شمشیر آنجا منتظر او بود با وی به خانه رفت و آن سردار در خانه بود. آن مرد شمشیر برکشید و سردار را هلاک کرد سپس گفت چراغی نیفروز. صاحب خانه چون چراغ نیفروخت یعقوب را دید که خود برای عدالت آمده است. شرح حال خود را بگویم، یعقوب امر کرد تا حاضران دور شوند، آن مرد گفت ای امیر حال من سختر از آن است که حکایت بتواتم کرد یکی از سرداران تو هرشب بی اجازه من از بام خانه فرود میآید و به دختر من چشم دارد و مرا یارای مخالفت و جنگ با او نیست. یعقوب از گفته او در عجب شد و از اینکه زودتر شکایت نکرده او را ملامت کرد، پس به او گفت که چون آن سردار شب دیگر کوشک آمد کسی با سپر و شمشیر آنجا منتظر او بود با وی به خانه رفت و آن سردار در خانه بود. آن مرد شمشیر برکشید و سردار را هلاک کرد سپس گفت چراغی نیفروز. صاحب خانه چون چراغ نیفروخت یعقوب را دید که خود برای عدالت آمده است. ↑
-
- ۲- مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد چهارم، سال ۱۳۵۹،انتشارات امیر کبیر، ص ۱۲۰۲ ↑
-
- ۱- راوندی، مرتضی ، تاریخ اجتماعی ایران، جلد چهارم، سال ۱۳۵۹،انتشارات امیر کبیر، ص ۱۲۰۷ ↑
-
- ۲- راوندی مرتضی ، همان مرجع ، ص ۱۲۵ ↑
-
- ۳ – راوندی مرتضی ، همان مرجع، ص ۱۲۰ ↑
-
- ۴- راوندی مرتضی، همان مرجع، ص ۱۲۰۵ ↑
-
- ۵- راوندی مرتضی ،همان مرجع، ص ۱۲۲۶ ↑