« دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع نظام حقوقی حاکم بر کاربرد ... | پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی رابطه بین نوآوری دانشگاهی ... » |
در یک دوران طولانی، شکل حاکم ارتباط میان انسانها، ارتباط کلامی بود. فرهنگ، دانش و تمام دستآوردها و تجربیات اجتماعی و تاریخی جامعه، از طریق کلام و گفتار، قابل انتقال بود. هر چند که با پیدایی خط و کتابت، بسیاری از وقایع مهم جامعه به صورت مکتوب تا امروز هم باقی مانده است، اما اکثر نسخهها در معرض نابودی و فساد قرار داشت و در عین حال، برای عموم قابل دسترس نبود. با رواج صنعت چاپ، امکان پیدایی نسخههای یکسان و مشابه که اشتباهات نسخه برداری در آنها دیده نمیشد، به وجود آمد. اما باز هم برای مدتی طولانی ، امکان استفاده از کتاب و همچنین امکان برقراری ارتباط از طریق چاپ فقط در اختیار نخبگان و یا افراد باسواد یک جامعه باقی ماند که در کل، درصد ناچیزی از افراد جامعه را تشکیل میدادند. بعلاوه، تا سالها این نوع ارتباط به افراد محدود بود و جمع و توده را در بر نمیگرفت.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از اوایل قرن نوزدهم و همزمان با اوج مرحله صنعتی شدن جوامع غربی، نوع جدیدی از ارتباط به وجود آمد که با تمام اشکال برقراری ارتباط در دورانهای گذشته متفاوت بود. از این نوع ارتباط به عنوان ارتباط جمعی نام میبرند. در اثر پیدایی شرایط سرمایهداری، ضرورت چاپ روزنامههایی که به دست توده بود، پیش آمد. زیرا تنها در شرایط سرمایه داری پیشرفته که امکان تولید انبوه به وجود میآید، ضرورت برقراری ارتباط جمعی با توده نیز مطرح میشود. گذشته از رابطهای که میان تولید و مصرف کالا وجود دارد، تنها شرایط پیشرفته صنعتی- سرمایهداری، مفروضات لازم برای ایجاد رسانههای جمعی را به دنبال میآورد. به دنبال گسترش مطبوعات، انسان با گسترش رادیو در اوایل قرن بیستم و تلویزیون پس از نیمه اول قرن رو به رو شد.
فرانتس دروگه در کتاب خود به نام معرفت بدون آگاهی به خوبی رابطه میان جامعه سرمایه داری و رسانهها را مشخص میکند. تنها در مرحلهای از رشد جامعه که امکانات تکنولوژیک پیشرفته به وجود آمده و جامعه از لحاظ مالی نیز آن چنان پیشرفت کرده که امکان سرمایهگذاریهای بزرگ برای واحدهای رسانه های جمعی به وجود آمده است، همچنین در اثر ظهور متخصص در هر زمینه و با تقسیم کار شدید میان آنها و شرایط اقتصادی سیستم سرمایهداری، امکان پیدایی رسانههای جمعی به وجود میآید. اما در عین حال، باید به شرایط اجتماعی سیاسی خاصی که در جوامع سرمایهداری حاکم است نیز توجه کرد. در این جوامع، افکار عمومی مورد توجه قرار میگیرد و دموکراسی و حاکمیت مشروع مطرح میشود. اما گذشته از آن، امکان داشتن اوقات فراغت، یعنی اوقاتی که افراد هیچ نوع فعالیتی که مستلزم گرفتن دستمزد باشد، انجام نمیدهند و خود در مورد چگونگی گذران آن تصمیم میگیرند، در ارتباط نزدیک با رسانههای جمعی قرار دارد.
رسانه، هرنوع واسطه یا مجاری انتقال پیام است که از طریق فرستنده اعمال میشود. همچنین رسانه گاهی کانال نیز نامیده می شود . یک رسانه عبارت است از هر ابزاری برای برقراری ارتباطات. رسانه حامل یا واسط پیام است. بدین ترتیب رسانه واسط هم معنی میدهد. رسانه ها به خصوص رادیو و تلویزیون نقش تسریع کننده نهادی را دارند. مطابق نظر هورنیک برنامههایی که مبتنی بر رسانه ها هستند خصلتی ستاره وار دارند. دنیای امروز به ارتباط مستمر یا کنش متقابل مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. اگر ما تا این اندازه به ارتباط از راه دور وابسته نبودیم تعلیم و تربیت به صورت توده گیر نه ضروری بود و نه ممکن.
امروز ما در کل جهان زندگی میکنیم. رسانه های همگانی، روزنامهها، مجلات، سینما و تلویزیون اغلب در ارتباط با سرگرمی در نظر گرفته میشوند و بنابراین در زندگی اکثر مردم نسبتاً کم اهمیت قلمداد میگردد. چنین دیدگاهی کاملا گمراه کننده است. روابط عمومی و رسانه ها با یک رویکرد اطلاع رسانی درجهت ارتقای سطح آگاهی مردم و مخاطبان، همواره نیاز به تعامل و پویایی بیشتر در حوزه های اطلاع رسانی مشترک دارند، به گونهای که روابط عمومی به عنوان منبع پیام و تأمین کننده اطلاعات برای رسانه ها باشد و رسانه ها نیز انعکاس دهنده حوزه فعالیت و عملکرد حوزه تحت پوشش سازمانها و وزارتخانهها باشند. به هرحال اگر رسانه ها و سازمانها روابطی در جهت تعمیق مناسبات سالم، سازنده و بدور از مسائل حاشیهای همکاری دامنهداری را فراهم سازند میتوانند تأثیر مفیدی بر جامعه داشته باشند (آرام ۱۳۹۱، ۱).
کارکردهای رسانه ها، مبتنی بر شبیه سازی تکنولوژیک و فنی دستاوردهای تعقل و دانش بشری است. یعنی بخشی از آنچه در پی سلسله اقدامات ذهنی انسان از طریق پیام به مغز میرسد و آنچه را ذهن انسان پس از تکاپو بدست میآورد، از حالتی ذهنی و ناملموس به حالتی محسوس درمیآورد، نتایج قوه خلافه انسان را به صورت جمعی، به کل جامعه بشری یا دست کم بخشی از آن منتقل می کند و بدین ترتیب، اندیشه ها، سلیقهها، توقعات، احساسات و ادراکات فرد را به دیگر اعضای جامعه بشری عرضه میدارد. در عصر ما وظایف رسانه ها تنها تهیه پیامهای خبری نیست، بلکه آموزشهای گوناگون علمی و درسی نیز از وظایف مهم برخی از آنان به شمار میآید. اصولاً هدف ها و وظایف رسانه ها را می توان در وظایف خبری و آگاهی دهندگی، آموزش، وظایف سرگرم کننده، تفریحی و تبلیغات خلاصه کرد. البته هدف فعالیتهای رسانه های همگانی در هر اجتماع میتواند بسته به ویژگیهای اجتماعی و محیطی هر اجتماع تغییر کند، اما چیزی که در این میان حالت اشتراک و یگانه ای به همه دستگاه های ارتباطی میدهد، پیگیری وظایف مزبور است.
ژان کازنو، جامعه شناس فرانسوی معتقد است که رسانه ها در طرز تلقی های مردم ، در زندگی خانوادگی، دنیای کودکان، امورجنسی، خشونت، زمینه های فرهنگی و فرهنگ جمعی، تحولات در عقاید گروه های اجتماعی نسبت به یکدیگر یا در تصوردیگران، در توسعه اجتماعی و اقتصادی و حتی در اشیاء و ارزشها و سیمای مجرمانه یک جامعه نقش بسزایی دارند (کازنو ۱۹۸۶، ۸۷).
حال در ادامه به برخی از کارکردهای رسانه ها میپردازیم.
در نظام های دموکراسی رسانه ها میتوانند در گسترش ارتباط بین رهبری کنندگان و رهبری شوندگان خدمات مهمی انجام دهند و به منزله ی آینه ی تمام نمای افکار عمومی، در جلب همکاری مردم و مشارکت آنها در امور اجتماعی تأثیر فراوان به جا گذارند. در حالیکه در نظامهای استبدادی و دیکتاتوری که بین فرمانروایان و فرمانبرداران، روابط آزاد و رضایت بخشی وجود ندارد رسانه ها به طور معمول به ابزارهای تحمیل قدرت و اقناع مردم تبدیل میگردند و بدین ترتیب، آثار ناگوار تبلیغات سیاسی در نظامهای سیاسی و حقوقی اخیر، همه از یک طرفه بودن نقش رسانه های گروهی و منعکس نساختن آرزوها و افکار عمومی در این نوع نظامها، سرچشمه میگیرد. در حالیکه در نظام های دموکراسی وسایل ارتباط جمعی با پخش و گسترش اندیشه های تازه، در واقع وجدان اجتماعی شهروندان را بیدار میکنند و با آشناسازی آنها و اهمیت اجرای برنامه های مهم مملکتی، توجه سریع و وسیع شهروندان را به لزوم تحولات بنیادی مانند تعدیل ثروت، مبارزه با بیسوادی و گسترش وسایل رفاه اجتماعی، جلب میکنند و آنها را برای شرکت در زندگانی عمومی و دفاع از حقوق فردی و اجتماعی شدن افراد و پذیرش مسؤلیت های بیشتر آمادهتر میسازند (معتمدنژاد ۱۳۷۰، ۷).
بدین ترتیب نقش رسانه ها در روند اجتماعی شدن انسان محسوس است. رسانه ها از طریق محتویات و برنامههای صوتی، تصویری و نوشتاری و یا ترکیبی از آنها اصول مرتبط با نظم و انضباط، آرزو، مهارتها و نقشهای اجتماعی را به اعضای اجتماع انسانی منتقل می کنند و میآموزند و بدین ترتیب روند اجتماعی شدن را تسهیل مینمایند ولی فعالیت آنها در این حوزه به تسهیل محدود نمیشود. چه بسا به ایجاد، تغییر و حتی حذف اصول، آرزوها، مهارتها و نقشهای مذکور و جایگزین کردن آنها نیز مبادرت ورزند و به همین دلیل میتوان مؤثرترین وسیله تهاجم فرهنگی و فرهنگ ستیزی را همین رسانه های جمعی دانست.
دومین کارکرد اصلی رسانه های جمعی اطلاع رسانی به افکار عمومی است. همه شهروندان جامعه حق دارند به درست ترین و صادقانه ترین اخبار و اطلاعات داخلی و خارجی دسترسی داشته باشند. به علاوه آزادی مطبوعات و آزادی مؤسسات انتشاراتی، جز جدا نشدنی آزادی اخبار و اطلاعات می باشد و تا آنجایی که ممکن است، باید سانسور مطالب ممنوع باشد و از طریق وضع قوانین و مقررات باید کاری کرد که روزنامهها، هفته نامهها، ماهنامه ها و سایر نشریات و رسانه های خبری به قدرتهای مالی وابسته نباشد. وانگهی چون تأثیرگذاری برخی از رسانه های همگانی بسیار چشمگیرتر است، باید با لحاظ حقوق و آزادیهای متقابل رسانه های همگانی و افراد، مقررات دقیق و جامع در این باره تدوین شود (قاضی شریعت پناهی ۱۳۷۷، ۱۶۳).
بدین ترتیب شهروندان حق دارند از آنچه در کشور آنها یا سایر نقاط جهان میگذرد، آگاهی یابند. آنها این امکان را نیز باید داشته باشند که از طریق رسانه های گروهی، از گونه های تفسیر، تحلیل و ابعاد مختلف قضایای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره اطلاع یابند، آنها را با هم مقایسه نمایند و طبق برداشت خود، به عمق واقعیت پی ببرند. فلذا دولتها حق ندارند با دستاویز قرار دادن مصالح اجتماعی، از طریق پنهان کاری و پرده پوشی، مردم را در بی خبری قرار دهند و یا با شانتاژ خبری آنها را از حقایق منحرف سازند، یا گمراه کنند.
مدتهاست که در کنار قوای سه گانه حاکمیتی، رسانه های جمعی را رکن چهارم آزادی و دموکراسی میدانند زیرا واکنشهای مردم به هنگام انتخابات و همه پرسی و تصمیمگیریهای مهم، وابسته به آزادی رسانه های همگانی از جمله مطبوعات و دسترسی شهروندان به واقعیتهای خبری میباشد. با این حال اگر چه نخستین وظیفه رسانه های همگانی و شاید هدف اولیه تأسیس آنها عرصه اطلاعات و اخبار به مردم بوده است، اما امروزه تنوع و گستردگی حوزه نفوذ و قدرت تأثیر رسانه ها، آنها را از ابزار صرف عرضه اطلاعات و اخبار خارج ساخته، نقش های متعددی را برای آنها فراهم کرده است. با وجود این نمی توان منکر این واقعیت شد که حق اطلاع مردم از اخبار و دریافت اطلاعات و داده های درست، از ضرورتهای زندگی در جوامع جدید است که در قلمرو حقوقی، نقص این حق با مسؤلیتهای کیفری یا مدنی مواجه میشود که البته در بسیاری از جوامع این حق نادیده گرفته میشود (طباطبایی ۱۳۷۵، ۱۰۳).
در حال حاضر روزنامه، مجله، رادیو، تلویزیون، سینما، ماهواره و اینترنت با انتشار یا پخش مطالب و برنامههای گوناگون خود، از بهترین وسایل تفریحی و سرگرمی افراد به شمار می روند . خبرها و مطالب و داستانهای متنوع مطبوعات، برنامههای موسیقی و هنری رادیو و فیلمهای متنوع تلویزیونی و سینمایی، اکنون در تمام اوقات شبانه روز می توانند انسان ها را سرگرم سازند.
نظام پیچیده دنیای حاضر و گستردگی حوزه جغرافیای شهرها و در نتیجه متمرکز شدن امور اجتماعی خاص در اماکنی ویژه و در نتیجه جدایی محل کار، تحصیل، زندگی خانوادگی از مهمترین ویژگیها و آثار جوامع مدرن است که جامعه امروزین ما به طور گستردهای تحت تأثیر آن قرار گرفته است. این مسأله باعث شده است که برخلاف زندگی جوامع غیرمدرن یا غیرصنعتی و روستایی که استمرار و دائمی بودن نسبی کار مشخصه اصلی آن بوده است ، در جوامع شهری ، افراد بخش هایی از شبانه روز را در فراغت به سر برند. اگر چه وجود اوقات فراغت مختص به اعضای جوامع شهری نیست، لکن در جوامع روستایی، این وضعیت به گونه ای فصلی و نامشخص تابع وضعیت جغرافیایی محل زندگی است . این در حالی است که فعالیت اکثریت اعضای جوامع شهری در امر تولید و خدمات سپری می شود و وابستگی بسیاری از آنها به ساختارهای حکومتی از یک سو و جنبش های کارگری از دیگر سو و در نتیجه کاهش دادن ساعات کار آنان در قوانین و مقررات کشور باعث شده است که اوقات فراغت و تفریح افراد این جوامع تقریباً مشخص و ثابت باشد.
علی ایحال پر کردن این اوقات به نحوی مناسب، به ویژه به لحاظ نظم و امنیت اجتماعی و جلوگیری از انحرافات، ضرورتی است که جوامع امروزی با آن کاملاً آشنا هستند . به بیان دیگر، نظام تقسیم کار و جدا شدن مکان کار و تحصیل از محل زندگی و نیز کاهش ساعات کار باعث شده است که افراد، ساعاتی از شبانه روز را برای خود داشته باشند. رسانه ها یکی از پرکننده های مؤثر اوقات فراغت، به ویژه برای کودکان هستند (محمدی ۱۳۷۷، ۹).
از سایر کارکردهای رسانه میتوان به آموزش و ایفای نقش معلم در تعلیمهای نوین، برقراری تقویت پیوندهای اجتماعی از طریق برنامههای گفتگو، میزگرد، راه اندازی یا بزرگداشتها، جشنها، جشنوارهها، همایشها و فعالیتهای گروهی، شکل دادن به افکار عمومی یا انعکاس آنها در مقاطع و موضوعات خاص، مصاحبه با افرادی که در اثر تحولات جوامع کنونی، تنها ماندهاند و همچنین نقش رسانه ها به عنوان نگهبان و عامل تصمیم و بسیاری دیگر کارکردها میتوان اشاره کرد.
رسانه ها دارای تأثیراتی فراوانی میباشند که میتوان آنها را به لحاظ ابزار انتقال پیام، حوزه تأثیر جغرافیایی، حوزه تأثیر بر مخاطبین، نوع مالکیت و نحوه اداره آنها تقسیمبندی کرد که در ادامه هر کدام از این تأثیرات را بیان میکنیم.
با توجه به ماهیت فعالیت انواع مختلف رسانه ها و تنوع عواملی که در تهیه یک موضوع خبری یا ارائه یک
مطلب یا خبر به مردم نقش دارند، به لحاظ ابزار انتقال می توان در یک تقسیمبندی کلی، رسانه ها را به رسانه های چاپی یا نوشتاری و رسانه های صوتی و تصویری تقسیم کرد.
این تقسیمبندی به ما کمک میکند تا درباره هر یک از این رسانه های کلی، قواعدی خاص مشخص کنیم و مصادیق احتمالی را با توجه به آن قواعد تبیین کنیم.
لذا با یک قاعده کلی می توان همه آنها را با اختلافاتی اندک تحت پوشش قرار داد . منتها شیوه ارتباطی هر یک از دو نوع رسانه مذکور با مخاطبان متفاوت است و همین امر یکی از وجوه تمایز این تقسیم بندی به شمار میرود. به دیگر سخن، شیوه ارتباطی رسانه های چاپی و نوشتاری به صورت انتشار و شیوه ارتباطی رسانه های صوتی و تصویری پخش میباشد اما هدف هر دو انتقال پیام به بیننده میباشد ( مرادی مدیران ۱۳۹۱، ۳۱).
به لحاظ حوزه تأثیر جغرافیایی، رسانه ها را میتوان به محلی، ملی، فراملی و جهانی تقسیمبندی نمود. رسانه های محلی، رسانه هایی میباشند که حوزه فعالیت آنها در مقایسه با سایر رسانه ها محدودتر بوده و صرفاً به بخشهایی از ساختار کشور مربوط میگردند. شاید بتوان روزنامههای محلی، برنامههای رادیویی محلی و شبکه های تلویزیونی استانی یا ایالتی را از جمله این مصادیق برشمرد. در هر حال ویژگی و شاخصه اصلی این رسانه آن است که برنامهها و محتویات آن به همان اندازه حوزه تحت سیطره خویش تأثیرگذاری خواهند داشت.
رسانه های ملی، حوزه عملی خود را به تمام سطح کشور گسترش میدهد. شبکه های رادیویی و تلویزیونی سراسری، روزنامههای صبح ایران و یا مطبوعات عصرانه، همه از رسانه های ملی قلمداد میشوند.
رسانه های فراملی، علاوه بر آنکه مجموعه کشور را تحت پوشش قرار میدهند، حوزه عمل خود را به خارج از مرزهای کشور نیز توسعه میبخشند.
سرانجام این که رسانه های جهانی دارای بالاترین حوزه عمل بوده و در واقع هجمه ای برای کلیه مرزهای جغرافیایی و سیاسی تلقی میشوند که میتوان اینترنت را بارزترین مصداق این نوع رسانه دانست (مرادی مدیران ۱۳۹۱، ۳۲).
تقسیمبندی رسانه ها از نظر میزان تأثیر آنها بر مخاطبین مستلزم این است که وضعیت هر یک از رسانه ها در جامعه ارزیابی و نتایج آن، تجزیه و تحلیل گردد. بدیهی است که بدون در اختیار داشتن اطلاعات و داده های آماری صحیح و دقیق، تعیین سطوح متفاوت این تأثیرها غیرممکن است. ولی به طورکلی از این زاویه میتوان رسانه ها را به سه دسته تقسیمبندی نمود.
۱- رسانه های سطح اول: برای مثال در ایالات متحده آمریکا چهار رسانه اصلی روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون از تأتیر و استقبال مخاطبین درسطح اول جای دارند.
۲- رسانه های سطح میانی: اگر بخواهیم مثالمان را کامل کنیم، در همان ایالات متحده، کتاب و فیلم سینمایی علی رغم دهه های قبل در سطح میانی قرار دارند. این دو رسانه زمانی نیروهای اصلی در جامعه آمریکا به شمار میرفتند و با اینکه هنوز هم از قدرت نفوذ فراوان برخوردارند، ولی شاید به میزان سنوات پیشین بر اکثریت جامعه تأثیر نگذارند.
۳- رسانه های سطح پایین: در سطح سوم از تأثیرگذاری نسبت به بقیه رسانه ها همچون تابلوهای تبلیغاتی، پوسترها و غیره قرار دارند.
تقسیمبندی رسانه ها به لحاظ تأثیر آن بر مخاطبین و به لحاظ قابل پیشبینی بودن القاء افکار مجرمانه بر یک گروه یا صنف خاص و تعیین درجه احتمال مجرمانه بودن انعکاس یک مطلب در یکی از رسانه های فوقالذکر و به طورکلی تعیین و تشخیص اوضاع و احوالی که یک جرم شناس باید به موجب آن اوضاع و احوال، قوه تأثیر عامل مجرمانه و یا عمق اثر بخشی آن را احراز کند، اهمیتی اساسی دارد (ذاکرحسین ۱۳۸۶، ۸).
مالکیت رسانه ها با نحوه اداره آنها پیوندی مستقیم دارد و از این لحاظ میتوان رسانه های مزبور را به دو دسته رسانه های دولتی و رسانه های خصوصی تقسیمبندی نمود و از زاویه دیگر رسانه های همگانی به رسانه های داخلی و رسانه های خارجی تقسیم میشوند که به منظور جلوگیری از اطاله کلام از تشریح آن خودداری میکنیم.
شاید بر شمردن مصایق رسانه ها در عصری که کوچکترین داده اطلاعاتی نیز میتواند حاوی مطالب گوناگون و موجد تحولاتی شگرف باشد کاری بسیار دشوار تلقی گردد. ولی ما در این تحقیق ناچار از برشمردن مصادیقی چند از این خانواده وسیع هستیم چرا که با شناساندن آنها و بررسی قابلیتهایشان و از طرفی نقد عمیق چند مصداق برتر رسانهای شاید بتوانیم گوشهای از این قدرت پدیده نوظهور بشری را نمودارساخته و از این طریق ارتباط و نقش آنها را در بزهکاری و بزه دیدگی کودکان یک جامعه تبیین سازیم.
در اینجا قصد داریم مصادیق رسانه ها به همراه توضیحات مختصری از آنها را بیان کنیم.
در یک تقسیمبندی کلی می توان انواع کتب، مقالات، مطبوعات و در یک کلام آثار نوشتاری ماحصل دسترنج انسان را در زمره رسانه های نوشتاری برشمرد. بدیهی است که این رسانه عمری به درازای تاریخ مکتوب و مستند بشریت دارد و از همان ابتدا مورد توجه انسان قرار گرفته است. در ادامه به بیان انواع این رسانه ها می پردازیم.
فرم در حال بارگذاری ...