اعتماد سطح میانه
اعتماد سطح میانه بر اساس ویژگیها و مشخصه های شخصی از قبیل قومیت ، مذهب ، چهره ، گویش و یا نژاد میباشد. به نظر میرسد که اعتماد سطح میانه در روابط بازرگانی که تعاملات اولیه را شکل میدهد. نقش اساسی داشته باشد. این نوع از اعتماد با کلیشهسازی مرتبط است و در ایجاد اثر اولین برخورد[۱۴۳] مورد استفاده قرار میگیرد. اعتماد سطح میانه نسبتاً مؤثر است اما لزوماًً مکانیسم دقیقی برای شناسایی مشروعیت همکار آموزشی نیست.
اعتماد سطح کلان
اعتماد در سطح کلان به باور یک بازیگر به قوانین و مؤسسات رسمی اطلاق می شود و همان چیزی است که ساکو[۱۴۴] (۲۰۰۸) از آن به حسن نیت[۱۴۵] تعبیر می کند. حسن نیت یا اعتماد سطح کلان زمانی ایجاد می شود که یک فرد به خوبی و محبت انسانها ایمان داشته باشد، یا اینکه وی معتقد باشد که مسئولیت موضوع مورد اعتماد می تواند از طریق مؤسسات رسمی (مثل سیستم های قانونی) تضمین شود. اعتماد سطح کلان برای پل زدن یا ایجاد ارتباط بین افراد فراتر از ارتباطات اولیه مهم است. این ارتباط و پل زدنها بخصوص برای ایجاد روابط بین مرزهای فرهنگی، نژادی، مذهبی و اجتماعی مهم است. مورفی (۲۰۰۲) معتقد است که این سطوح (مقیاس های) اعتماد نباید به عنوان مکانیزم های مستقل در نظر گرفته شوند، بلکه آنها با توجه به زمینه مورد مطالعه با هم همپوشانی دارند(مورفی، ۲۰۰۲ :۵۹۴).
اعتماد منظمتر
اعتماد سطح کلان
-
- از اعتقاد به مؤسسات رسمی و با حسن نیت شکل میگیرد
-
- ریسک بیشتر، عمومیت بیشتر
-
- توسط باورهای منظم تر شکل میگیرد
- افراد را قادر میسازد که بین جوامع پل بزنند
اعتماد سطح میانه
-
- بر اساس انتسابات نژادی ، مذهبی، خویشاوندی و غیره است
-
- نسبتاً سطحی است. ریسک آن کمتر از اعتماد سطح کلان است
-
- بر مبنای تجربیات، تاریخ و و تأثیرات فرهنگی است
- وقتی که تصمیمات به سرعت باید گرفته شوند، مفید است
اعتماد سطح خرد
-
- از طریق تجربیات مشترک بهبود مییابد
-
- ایجاد آن مشکل است
-
- از طریق شایستگی مشاهده شده شکل میگیرد
- پیوند بین جوامع را ممکن میسازد
اعتماد نامنظم تر
شکل) ۲-۴ (، مقیاسها و ترتیبهای اعتماد(مورفی، ۲۰۰۲ :۵۹۴).
( مورفی، ۲۰۰۲ :۵۹۴).
۵-۹-۳-۲٫ طبقه بندی وارا[۱۴۶]
وارا، انواع مختلفی از اعتماد که وابسته به تعاملات و ارتباطات مختلف است را به شرح زیر بیان میکند.
۱- اعتماد بر مبنای بازداری: یعنی ما به طرف دیگری اعتماد میکنیم زیرا متعقدیم که خیانت در امانت برای او بسیار پر هزینه است. در اینجا ارتباطات بین افراد محدود و سطحی است.
۲- اعتماد بر مبنای حساب: این نوع از اعتماد، در واقع اعتماد بر مبنای شهرت و اعتبار اعتمادشونده که به وسیله دیگران در شکل گواهینامه یا توصیهنامه فراهم میگردد میباشد. در این جا گروه های مشمول اعتماد به طور مداوم به پیگیری فرصتها و ارزیابی ریسکها میپردازند.
۳- اعتماد عقلایی(بین فردی): پایه و اساس این اعتماد از روابط اخذ شده است که باعث تکرار تعاملات در طول زمان بین اعتماد کننده و اعتمادشونده می شود. اطمینانپذیری و قابلیت اطمینان در روابط پیشین باعث توقعات مثبت در تمایلات اعتمادشونده می شود. مدیران باید این نوع از اعتماد را برای بهینه کردن مسئولیت پذیری توسعه دهند.
۴- اعتماد نهادی(سازمانی): این نوع از اعتماد به اعتماد در فرایندهای سیستم که از رفتار فرصتطلبانه جلوگیری کرده و مشارکت را ارتقا میدهد اشاره دارد. این نوع اعتماد به مکانیزم های حقوقی، هیئتهای کارشناسی، شبکه های اجتماعی و هنجارهای اجتماعی در سازمان اشاره دارد. قابلیت اعتماد به معنی موضوعات مختلف وابسته به ماهیت مبادلات در روابط مختلف است برای نمونه در روابط سطحی به طور ضروری نیازمند تاریخچه قابلیت اطمینان و رفتار مجزا هستیم. در روابط عمیق، قابلیت اطمینان نیازمند کیفیتهایی مانند صداقت، انسجام، نوع دوستی و حتی نیکخواهی هستیم. در ارتباطهای سطحی به علاوه برای مجزا بودن و قابلیت اطمینان، قابلیت اعتماد نیازمند ثبات، شفافیت، مشارکت و قابلیت پیش بینی اثربخش است. ارتباطات وابستگیهای دوطرفه نیازمند آیندهنگری، بصیرت و احساس یگانگی است. در اینجا اعتماد مبتنی بر این فرض است که افراد ترجیحات و منافع و روشهای رفع نیازهای همدیگر را در خود درونی میسازند(خنیفر و زروندی، ۱۳۸۹، ۸۶).
۶-۹-۳-۲٫ طبقه بندی الونن و دیگران
الونن و دیگران (۲۰۰۸) نیز طبقه بندی دیگری از اعتماد ارائه داده اند که اساس پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. آنها اعتماد را به دو بعد اعتماد بین شخصی (ارتباطی)[۱۴۷] و غیر شخصی[۱۴۸] تفکیک کردند. در این مطالعه هر دو نوع از اعتماد یعنی اعتماد ارتباطی وغیرشخصی را مورد بررسی قرار میدهیم. اعتماد ارتباطی می تواند به دو بعد شکسته شود اعتماد جانبی[۱۴۹] که به اعتماد بین کارکنان مربوط می شود و اعتماد عمودی[۱۵۰] که به اعتماد بین کارکنان و رهبرانشان بر میگردد. این اعتمادها بر اساس صلاحیت[۱۵۱]، خیرخواهی[۱۵۲] و یا اعتبار[۱۵۳] میباشند ( الونن و همکاران ،۲۰۰۸ :۱۶۲) اعتماد بین همکاران (اعتماد جانبی) و اعتماد بین تیمها در سازمان یکی از مؤلفه های بسیار مهمی است که بقای طولانی مدت سازمان را فراهم خواهد کرد و موجب حضور هرچه بهتر اعضای سازمان خواهد شد (بائو و همکاران[۱۵۴] ،۲۰۱۱: ۴۱۵). تن و تن[۱۵۵] (۲۰۰۹) اعتماد به سرپرستان (اعتماد عمودی) را تمایل زیردستان به آسیبپذیر بودن نسبت به رفتارهای سرپرست یا مدیری میداند که فعالیتهایش قابل کنترل نیست )تن و تن ، ۲۰۰۹ :۲۴۳).