۲- نظریه یونگ[۱۹]: به نظر یونگ فرایند تفرد یکی از عمل مؤثر در سلامت روان است تفرد در ساده ترین شکل آن عبارت است از تمیز ( تشخیص) تدریجی من یا خود آگاهی از نا خودآگاهی ، طوری که فرد به تدریج بیشتر و بیشتر از افکار و انگیزه های منشعب شده از ناخودآگاه جمعی ، آگاه و هشیار شود البته تمیز نا خودآگاهی ، تنها نیمی از داستان تفرد است همزمان با این تغییر تدریجی بایستی نسبت های ناخودآگاه و خود آگاه روان دوباره با هم متحد و یک پارچه شوند این یک پارچه سازی مجدد ضروری است بنابر نظریه ی یونگ بالاترین و نهادی ترین اهداف بشر رسیدن به خود و تحقق خویش است و تنها از طریق مشارکت بی قید و شرط در هنر، مذهب و یا نمادی از این نوع می توان به تحقق خویشتن دست یافت.
۳- نظریه موری : به عقیده موری فرد سالم از ساختار روانی خویش آگاهی دارد انسان در عین این که بین نیازهای مختلفش تعارضی ندارد از انواع نیازها به نحو مقتضی استفاده میکند در شخص هنجار بین ” من برتر ” و ” من آرمانی ” فاصله خیلی زیاد نیست در انسان سالم به عقیده وی ابتدا نهاد ، سپس من برتر و آن گاه ” من” به ترتیب نقش عمده ای در کنترل رفتار ایفا میکنند و بر نظرات خردمندانه من و مواظبت ( من برتر) تکانه های نهاد میتوانند به صورت قابل قبول ارضاء شوند به عقیده موری تمام انسانها با شدت و ضعف دچار عقده اند اما عقده ها اگر شدید و افراطی باشند منجربه ناهنجاری و بیماری فرد خواهند گشت از نظر وی ( تخیل و خلاقیت ) ۲- عامل مهم در سلامت روانی به شمار میآیند.(سید محمدی، ۱۳۸۸)
۴- نظریه آدلر[۲۰]: آدلر میگوید ” سلامت روان یعنی داشتن اهداف شخصی در زندگی ، داشتن فلسفه مستحکم و راسخ برای زیستن ، داشتن روابط خانوادگی و اجتماعی مطلوب و پایدار مفید بودن برای همنوعان ، داشتن جرات و شهامت و قاطع عمل کردن در جهت نیل به اهداف ، کنترل داشتن روی عواطف و احساسات داشتن هدف نهایی کمال و تحقق نفس پذیرفتن اشکالات و کوشیدن در جهت حل آن ها با توجه به توانایی خود.(گنجی ،۱۳۸۸)
۵- نظریه فروم [۲۱]:فروم عقیده دارد که انسان دارای سلامت روان کسی است که عمیقاً عشق می ورزد آفرینشگر است ، قدرت تخیل و عقل و خرد را در درون خود پروانیده است خودش و جهان را به شکل عمیقی ادراک میکند احساسات پایدار و درستی دارد با جهان می پیوندد و در آن رشد میکند ریشه و اصالت دارد و حاکم بر سر نوشت خویش است انسان سالم دارای جهت گیری منطقی است یعنی تمام قدرت ها و استعدادهای بالقوه اش را در آن به کار میبرد.
۶- نظریه مازلو [۲۲]: به عقیده مازلو افراد دارای سلامت روان ، نیاز های سطوح پایین را برآروده اند و دارای اختلال روان شناختی نیستند می دانند که هستند و به کجا میروند ادراک شان از واقعیات دنیای پیرامون صحیح است جهان را به صورت عینی درک میکنند خود انگیخته و طبیعی اند و عواطف خودشان را بدون رنجش دیگران و صادقانه عنوان میکنند این افراد نیاز به خلوت و استقلال رأی دارند کنش آن ها مستقل است تجارب عارفانه ( اوج ) را تجربه میکنند و همین تجارب ، منجربه اعتماد آن ها و ایجاد احساس قدرت و قاطعیت در آن ها میگردد .
۷- نظریه اسکینر[۲۳]: انسان سالم و سلامت روانی به اعتقاد اسکینر معادل رفتار منطبق با قوانین و مقرارت یک جامعه است و چنین شخصی هنگام رویاروی با مشکلات از طریق شیوه ” اصلاح رفتار ” برای بهبودی و به هنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش سود می جوید و این کار را تا زمانی که به سطح نرمال و مورد پذیرش از جامعه برسد ادامه میدهد این شخص تأییدات اجتماعی بیشتری را به خاطر رفتار مناسب خود از محیط اجتماعی و بین فردی دریافت میکند.(قراباغی.۱۳۸۷)
۲۵-۲-حمایت اجتماعی :
انسان از بدو تولد، تا آخرین لحظات زندگی اش برای تأمین نیازمندیهایش به راهنمایی و حمایت دیگران نیازمند است. کودک نخستین تجارب اجتماعی خود را در کانون خانواده کسب میکند . نحوه برخورد با او ، پذیرش ، دوست داشتن و مساعدت کودک ، وی را برای ایفای نقش های اجتماعی و بر طرف ساختن نیازهایش یاری میدهد . ارتباط و پیوند افراد خانواده در سلامت روانی جسمانی شخصتأثیر به سزایی دارد به گونه ای که الگوهای رفتاری و سنی را بنیان نهاده و موجبات امنیت خاطر و بهره گیری از عزت نفس بالا را فراهم می آورد.
حمایت اجتماعی از جمله موضوعاتی است که مورد علاقه ی بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است . برای نمونه کینگ[۲۴] ۱۹۸۵ ، کسلر[۲۵] و همکاران ۱۹۸۵ . اساس نظری این موضوع دیدگاه جرج کلی ( ۱۹۰۲ ) است که بر اهمیت پذیرش اجتماعی یا تأئید اجتماعی تأکید میکند و آن را در چگونگی مثبت یا منفی بودن خود پنداره افراد مؤثر میداند.
چندین مطالعه ی تحقیقاتی تأثیر منابع حمایتی چون مادر ، پدر و دوستان را بر عزت نفس و سلامت نوجوانان مورد تأئید قرار داده است (بیابانگرد،۱۳۸۲).
_تعریف حمایت اجتماعی:
حمایت اجتماعی عبارت است از ادراک فرد از اینکه مورد توجه و علاقه دیگران است. از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل و ناراحتی شود ، افراد مثل دوستان و همکاران به او یاری خواهند رساند. حمایت اجتماعی به احساس تعلق داشتن ، پذیرفته شدن ، مورد عشق و محبت قرار گرفتن اطلاق می شود . حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن به وجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این روابط است ( هاوس[۲۶]،۱۹۸۵).
دیدگاه های نظری در مورد حمایت اجتماعی :
در ارتباط با حمایت اجتماعی نظریات گوناگونی وجود دارد که برخی از آن ها به ارتباط دوران کودکی با اعضا خانواده در سالهای اولیه تولد تأکید دارد . عده ای دیگر به ارتباط فرد و تماسهای اجتماعی او با شبکه اجتماعی[۲۷] در زندگی روزانه می پردازند و عده ای دیگر نیز هر دو ارتباط را در شکل گیری این مفهوم دخیل می دانند. در این جا به اختصار هر نظریه مورد بررسی قرار میگیرد.
– دیدگاه روان پویشی[۲۸]: