مشاوره ساختاری خانواده، قدرت را دوباره در سیستم خانواده توزیع میکند و کنترل و اقتدار والدینی را در ارتباط با زیر منظومه فرزندان به واسطه افزایش رضایت زناشویی و ایجاد زیر منظومه زناشویی در بالاترین سلسله مراتب قدرت خانواده ایجاد میکند (مینوچین، ۱۹۷۴).
مدل تلفیقی که ما در این پژوهش به کار خواهیم گرفت، بر دو بعد معطوف خواهد شد. ۱) مرحله قبل از سم زدایی[۲۳] ۲) مرحله بعد از سم زدایی و در هر مرحله اقدامات خاصی انجام خواهد شد. در مرحله قبل از سم زدایی این مدل بیشتر به صورت انگیزشی برای فرد وابسته به مواد مخدر و اعضای دیگر خانواده به کار گرفته خواهد شد تا فرد وابسته به مواد مخدر در جهت قطع مصرف مواد گام بردارد. در مرحله دوم که مرحله بعد از سم زدایی است از فنون و تکنیک های خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری از جمله سوال استثنا، سوال معجزه، تغییر در نقشهای خانوادگی، ترسیم قواعد جدید، ایجاد زیرمنظومه های کارآمد، توجه به سلسله مراتب قدرت و مرزسازی در زیر منظومه ها و مرزسازی روشن بین نظام خانواده و نظام های پیرامونی خانواده و در نهایت، ایجاد ساختار مناسب برای خانواده استفاده خواهد شد و از این طریق به خانواده کمک خواهد شد تا با خلق ساختار جدید در نظام خانواده به فرد رها شده از اعتیاد کمک کند تا بتواند بر تداوم قطع مصرف مواد خود ادامه دهد و از این طریق سطح عملکرد خانواده خویش را بهبود بخشد.
با توجه به سابقه ذکر شده به نظر میرسد چنانچه خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری استفاده شود، در درمان (قطع مصرف مواد) افراد وابسته به مواد، پیشگیری از عود آن و همچنین افزایش عملکرد خانواده مؤثر باشد. از طرف دیگر با توجه به بررسی های صورت گرفته از جانب پژوهشگر پژوهشی با این عنوان مشاهده نگردید. بنابرین سئوال اصلی پژوهش را می توان این گونه بیان کرد: آیا خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در درمان (قطع مصرف مواد) افراد وابسته به مواد، پیشگیری از عود آن و همچنین افزایش عملکرد خانواده مؤثر است؟
اهداف پژوهش
در سال های اخیر در کشورهای پیشرفته، متخصصان بهداشت روانی و مؤسسات آموزشی و درمانی، نظریه ها، مدل ها، روش ها، راهکارها و فنون مختلفی را در پیشگیری و درمان اعتیاد و جلوگیری از بازگشت پس از ترک اعتیاد، ابداع، آزمایش و تجربه کردهاند. با وجود این، هنوز شیوه درمان قطعی برای آن پیدا نشده است. بنابرین، پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به هدف کلی و اهداف جزیی زیر میباشد.
هدف کلی پژوهش:
هدف کلی پژوهش، بررسی اثربخشی خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در درمان (قطع مصرف) افراد وابسته به مواد، پیشگیری از عود آن و افزایش عملکرد خانواده میباشد.
اهداف جزئی:
– تعیین میزان اثربخشی خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در درمان (قطع مصرف) افراد وابسته به مواد.
– تعیین میزان اثربخشی خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در پیشگیری از عود مواد.
– تعیین میزان اثربخشی خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در افزایش عملکرد خانواده افراد وابسته به مواد.
فرضیه های پژوهش
با توجه به اهداف تحقیق که در بالا مطرح شد فرضیه های پژوهشی زیر مطرح میگردند:
– خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در درمان (قطع مصرف) افراد وابسته به مواد مؤثر است.
– خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در پیشگیری از عود اعتیاد به مواد مؤثر است.
– خانواده درمانی راه حل مدار-ساختاری در بهبود عملکرد خانواده افراد وابسته به مواد مؤثر است.
اهمیت و ضرورت پژوهش:
امروزه اعتیاد یک مشکل سلامتی بهداشت عمومی در سراسر جهان و در تمام کشورها محسوب می شود. به ندرت کشوری را در روی کره زمین می توان پیدا کرد که با مشکل سوء مصرف مواد تغییر دهنده خلق و خو و رفتار درگیر نباشد (باتوین، گریفین و ویلیامز[۲۴]، ۲۰۰۱ ). سوء مصرف به مواد و اعتیاد به مواد تغییر دهنده خلق و رفتار یکی از بارزترین آسیب های روانی-اجتماعی است که به راحتی می تواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور را سست کند، مصرف مواد و عوارض پردامنه و ناخوشایند آن (عوارض جسمی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی) از مهمترین دغدغه های فکری و یکی از ناگوارترین آسیب های اجتماعی حال حاضر است (کلدوی، ۱۳۹۰).
امروزه روند رو به افزایش سوء مصرف مواد بویژه در بین نوجوانان و جوانان بسیار نگران کننده است، زیرا اکثر نوجوانانی که مصرف را در سال های اولیه نوجوانی آغاز میکنند به مصرف این مواد در سالهای آینده ادامه میدهند و میزان مصرف مواد و همچنین مشکلات مرتبط با آن نیز افزایش مییابد (کیانی، ۱۳۸۹). همه مؤلفان و محققانی که در حوزه آسیب های اجتماعی مطالعه کردهاند به خانواده به عنوان عاملی مؤثر در ایجاد و گسترش اعتیاد اشاره کردهاند، همچنین متخصصان جامعه شناسی خانواده نیز بر این امر صحه گذاشته اند که هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند چنانچه از خانواده سالم برخوردار نباشد، باز بی هیچ شبهه ای هیچ یک از آسیب های اجتماعی نیست که فارغ از تأثیر خانواده پدید آمده باشد (ساروخانی، ۱۳۷۰).
بسیاری از تحقیقات، فشار ناشی از وضعیت نابسامان خانواده، وضعیت نامطلوب اقتصادی، شکستها، ناکامیها و تجارب تلخ در زندگی را در اعتیاد به مواد مخدر اثرگذار دانستهاند. پیران (۱۳۶۸) و اورنگ (۱۳۶۶) نیز نشان دادهاند عوامل مذکور به عنوان عوامل مؤثر در اعتیاد در بسیاری از تحقیقات مطرح شده است. در این خصوص استانتون (۱۹۸۹) بیان میکند که مناسب ترین شیوه برخورد با معتادان برای درمان، این است که علاوه بر فرد معتاد در پرداختن به مسائل او، به روند اعتیاد و خانواده او توجه شده و علاوه بر این لازم است که بر الگوهای رفتاری خانواده معتاد نیز دقت کافی شود (آقابخشی، ۱۳۷۸). لذا با توجه به تعاملهای مستمری که ارگانیسم خانواده از یکسو با اعضای خود و از سوی دیگر با اجتماع دارد به نظر میرسد کانون اصلی سلامت یا بیماری اعضای خود باشد (بهمنی، ۱۳۸۵).