۲-۱- ۳- بررسی فرش ایران از لحاظ زمانی
۲-۱-۳-۱- قالیبافی در عهد هخامنشی
در عهددرخشان هخامنشی، ذوق سرشار و سلیقه متین هنروران ایرانی برای بافت و طراحی قالیها و ظرافت و زیبایی و رنگ آمیزی آن ها شهره آفاق گردید و به اطراف و اکناف دنیای آن روز به ویژه مصر که در آن زمان خود بخشی از ایران را تشکیل میداد و نیز به یونان صادر می شد. تاریخ نویسان یونانی نوشته اند که بطلمیوس مجلس جشنی در اسکندریه برپا ساخته بود که تالارهای آن با فرشهای خوش نقش و زیبای ایرانی زینت داده شده بود. همچنین نوشته اند که اسکندر مقدونی هنگامی که به پاسارگاد رفت، تابوت زرین آرامگاه کوروش بزرگ را با پوششی از یک فرش ظریف و نفیس یافت. با این حال و با وجود روایات و شواهد بسیار چیزی از فرشهای کاخ خای هخامنشی به دست نیامه، زیرا هرچه بود یغماگران مقدونی برده بودند. در سال ۱۹۴۹ و از حسن اتفاق چند قطعه فرشی و نمونه های دیگر از بافندگی عهد هخامنشی در خلال کاوشهای باستان شناسان شوروی سابق در تپه پازیریک واقع در کوه آلتای به دست آمد. در این تپه سه فرش به دست آمد که یکی از آن ها با زمینه ۲۴ متر مربع(۴×۶) و در وسط مربع ها گلهایی طراحی گردیده است. در اطراف زمینه قالی یک حاشیه از مربع های کوچک و سپس یک ردیف گوزن و پس از آن ردیفی از سوارکاران ایرانی که یک در میان پیاده هستند، دیده می شود. این قالی امروزه به پازیریک موسوم است. قالی دوم از چهار مربع تشکیل شده که در هر متر مربع تصویر دو ملکه چادر بر سر روبروی هم با آتشدانی در وسط و دو نفر از بانوان حرم سرا حوله به دست در پشت سر آن ها دیده می شود. قالی سوم دارای تصویر دو شیر دونده همانند شیرهای موجود بر روی حاشیه حجاریهای تخت جمشید و شیرهای حجاری شده در حاشیه سلیس شاهان هخامنشی، نقش گردیده است که حاشیه های مثلث شکلی در بالا و پایین آن را مزین میسازد(مجابی،۱۳۸۱، صص۱۱-۹).
۲-۱-۳-۲- قالیبافی در عهد اشکانی
از بافت و هنر قالی بافی در عهد اشکانی، اطلاعات چندانی در دست نیست. لیک آنچه که مشخص است اقلام صادراتی ایران به روم است که در میان آن ها قالی و قالیچه های ابریشمی نیز ذکر شده است. قالی های ابریشمی ایران مورد استفاده خواص و محترمین روم بوده است. در آن زمان ایرانیان با ابریشم از طریق چینی ها آشنا گشتند(مجابی،۱۳۸۱، ص۱۲). پیلین، تاریخ نویس رومی می نویسد«قالیچه های ایرانی با رنگهای مختلف در عهد اشکانی به بهای گزاف فروخته می شد و زینت بخش کاخهای رومی بوده است.»از طرف دیگر تنها سندی که با تردید می توان به این دوران نسبت داد، یافته هایی است که در کاوشهای سال ۱۹۶۷ در شهر قومس توسط دو تن از باستان شناسان غیر ایرانی به نامهای دیوید استروناخ[۸] و جان هانسمان[۹] انجام شد. برجسته ترین و ناب ترین قطعه از این کاوش، قطعه منسوجی است پرزدار به صورت پرزهای فرفری شکل که اگرچه به نظر عده ای خیلی بد شکل به نظر میرسد اما شاید قدیمی ترین فرش پرزدار ایرانی باشد که در داخل ایران پیدا شده است. البته تکه ی پرزدار و فردار دیگری از حفاریهای منطقه حسنلوی ایران به دست آمده که در موزه دانشگاه پنسیلوانیا از آن نگهداری می شود که خیلی قدیمی تر و متعلق به ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است ولی شاید نتوان آن را نوعی فرش قلمداد کرد(ژوله،۱۳۸۱، صص۱۱-۱۰). در عهد اشکانی ایرانیان نیز با ابریشم آشنا گشتند و چون منسوجات ابریشمی خریداران فراوانی در نواحی آسیای غربی و روم داشته، ایرانیان با خلاقیت بالای خود ابریشم را در بافت فرش به کاربردند و از این رو با دستیابی به این فناوری نوین سعی کردند تا تمام ابریشم چین و نواحی آسیای میانه را خریداری نموده و آن ها را در انواع منسوجات و فرش دستباف خود به کار برده و به غرب صادر میکردند. از دیگر قالی های ایرانی برجای مانده از این دوران تکه قالی های مقبره لو- لان است که به نظر میرسد به عنوان تحفه به چین رفته است(مجابی،۱۳۸۱، ص۱۲).
۲-۱-۳-۳- قالیبافی در عهد ساسانی
مورخان رومی و اسلامی روایات بسیاری در باب فرشهای پربهای موجود در بارگاه و کاخها و آستانهای شهریاران ساسانی نقل نموده اند. در سنگ نگاره طاق بستان کرمانشاهان نیزکه متعلق به عهد ساسانی است، نمونه ای از قالی های آن روزگار تصویر شده است. در این تصویر زورقی که زنان چنگ نواز بر آن نشسته اند پیدا است، و ریشههای بلندی دارد که سر آن ها را گره زده اند و گمان می رود که همچون قالی های امروزی گره دار بوده است(مجابی،۱۳۸۱، ص۱۳). اما فرشی که در این دوران از همه بیشتر راجع به آن صحبت می شود، فرش بارگاه خسرو یا قالی بهارستان میباشد که خسرو انوشیروان برای سرسرای کاخ ساسانی در تیسفون سفارش داده بود(ژوله،۱۳۸۱، ص۱۱). این فرش تاریخی از ابریشم و گلابتون و تارهای سیم و زربافته شده بود. نقش متن قالی، باغی را با گلهای قشنگ و درخشان بهاری، میوه و مرغان زیبا نشان میداد. در فصل زمستان که رفتن به باغ ممکن نبود، جشنهای شاهی را روی این فرش ترتیب میدادند و به همین جهت اعراب آن را بساط الشتاء و ایرانیان آن را بهار خسرو می نامیدند. در سال ۱۶ هجری(۶۳۷ میلادی) زمانی که مداین و قصر سفید به دست اعراب متصرف و ویران گشت فرش نفیس شصت متر مربعی بهارستان نیز که به یزدگرد سوم رسیده بود از بین رفته و به چندین تکه تقسیم گشت(مجابی،۱۳۸۱، ص۱۳).
۲-۱-۳-۴- قالیبافی در دوران امویه