– رشتهای از دانش اخلاق است که روابط شغلی را مورد مطالعه قرار میدهد.
در این تعاریف اخلاق حرفهای به الزامات اخلاقی فرد در شغل محدود شده است، اما اخلاق حرفهای را میتوان و بلکه باید در مفهومی وسیعتر از اخلاق کار تعریف کرد: «اخلاق حرفهای شاخهای از اخلاق کاربردی است که به مباحث اخلاقی در حرفه میپردازد».
اخلاق حرفهای دارای دو رهیافت سنتی و نوین است: رویکرد سنتی، مدیریت منابع انسانی، که به نحو فردگرایانه[۷۲] اخلاق صاحبان مشاغل حصر توجه میکند. در حقیقت بر مسئولیتهای اخلاقی افراد در مشاغل و حرف حصر و توجه دارد. اما رویکرد نوین، مدیریت استراتژیک[۷۳] است که به نحو سیستمینگر و کلگرایانه اخلاق سازمان تأکید میورزد. به عبارت دیگر، در این رهیافت به مسئولیت پذیری سازمان با نگرش سیستمی توجه می شود (قراملکی، ۱۳۸۹، ص۱۷۴).
اخلاق حرفهای در مفهومسازیهای اولیه به معنای اخلاق کار و و مشاغل به کار میرود. با این نگاه اخلاق حرفهای یعنی؛
– شیوه های رفتاری متداول در میان اهل یک حرفه،
– مدیریت رفتار و کردا آدمی هنگام انجام کارهای حرفهای،
– رشتهای از دانش اخلاق است که روابط شغلی را مورد مطالعه قرار میدهد.
به طور کلی اخلاق حرفهای شاخهای از اخلاق کاربردی است که به مباحث اخلاقی در حرفه می پردازد. صاحبان حرفه از دانش اخلاق دو توقع دارند؛
۱٫ بیان نظاممند مسئولیت اخلاقی در حرفه،
۲٫ تشخیص دقیق و حل اثربخش مسائل اخلاق حرفه (بیکزاد و همکاران، ۱۳۸۹، ص۶۰).
شکل شماره (۲-۵) توقعات صاحبان حرفه از دانش اخلاق
حاکمیت اخلاق حرفهای
حاکمیت اخلاق حرفهای منافع زیادی برای سازمان از بعد داخلی از جنبه های بهبود روابط، افزایش جو تفاهم و کاهش تعارضات، افزایش تعهد و مسئولیتپذیری بیشتر کارکنان و کاهش هزینه های ناشی از کنترل دارد و از دیدگاه مسئولیت اجتماعی نیز از راه افزایش مشروعیت سازمان و اقدامات آن، التزام اخلاقی در توجه به اهمیت ذینفعان، افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی، توفیق سازمانی و … تحت تاثیر قرار میدهد.
بنابرین حاکمیت اخلاق حرفهای در سازمان قادر است به میزان بسیار چشمگیری سازمان را در جهت کاهش تنشها و موفقی در تحقق اثربخش اهداف یاری نماید و سازمان را پاسخگو سازد. امروزه داشتن اخلاق حرفهای، به عنوان یک مزیت رقابتی در سازمان مطرح میباشد. فرد دیوید در مدیریت استراتژیک بر آن است که؛ در سازمان، اصول اخلاقی خوب از پیش شرطهای مدیریت استراتژیک خوب است. اصول اخلاقی خوب یعنی شرکت خوب. وی بر این باور است که روز به روز اعتقاد به این پایبندی به اخلاق موجب ایجاد مزیت استراتژیک می شود و در میان مدیران فراگیرتر می شود (قراملکی، ۱۳۸۷، ص۱۰۶-۱۰۵).
مفهومشناسی اخلاق حرفهای
اخلاق حرفهای، مجموعه ای از اصول و استانداردهای سلوک بشری است که رفتار افراد و گروه ها را تعیین می کند. در حقیق، اخلاق حرفهای، یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن محقق کردن این امر است که سازمان چه ارزشهایی را چه موقع باید حفظ و اشاعه نمود (معیدفر، ۱۳۸۹، صص۱۹-۱۴).
اخلاق حرفهای مسئولیتهای اخلاقی فرد و سازمان در قبال حقوق محیط میباشد تعریف نمودهاند، این تعریف جامعتر از تعریف سنتی است. زیرا اخلاقیات شغلی را نیز در بر میگیرد. اخلاق شغلی تأکید بر وظایف اعضای گروه و نگرش اصالت فردی دارد و از اهمیت مجموعه و حیات سازمان غافل میباشد. بنابرین تأکید بر مسئولیتهای اخلاقی سازمان، اولاً بر نگرش کلگرایانه و سیستمی استوار است، ثانیاًً تعریف جامع و فراگیری از اخلاق حرفهای به دست میدهد. اخلاق حرفهای، یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن محقق کردن این امر است که در سازمان چه ارزشهایی را چه موقع باید حفظ و اشاعه نمود.
در تعریف اخلاق حرفهای یا اخلاق کسب و کار عده ای آن را «شیوه های رفتاری متداول در میان اهل یک حرفه دانسته اند». با توجه به این تعریف، هر حرفه و شغلی، اخلاق حرفهای خاص خود را دارد که متفاوت از حرفه های دیگر است، مثلاً در حرفه پزشکی اخلاق حرفهای را چنین آوردهاند: «علمی است که موضوع آن بررسی مجموعه آداب و شیوه های رفتاری و پسندیدهای که صاحبان مشاغل گروه پزشکی می باید رعایت کنند و مجموعه صفات و اعمال نکوهیدهای است که لازم است از آن ها اجتناب نمایند» (اصفهانی، ۱۳۷۲، ص۸).
اخلاق حرفهای رشتهای از علم اخلاق است که روباط شغلی را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد (شعارینژاد، ۱۳۶۴، ص۱۵۴). در تعریف دیگری از اخلاق حرفهای آمده است که «اخلاق یک شغل و حرفۀ معین، قانونی است که به وسیله آن افعال را منظم می کند و استانداردهایی برای افرادش قرار میدهد» (عاملی، ۱۳۸۸، ص۱۱۷). اخلاق حرفهای، تکالیف اخلاقی وظیفه ای و سازمانی است که سازمان در قبال محیط مستقیم و یا غیر مستقیم دارد.
ویژگیهای اخلاق حرفهای
۱- اخلاق حرفهای به منزله دانش، یعنی دارای یک چارچوب نظری خاص و مبانی معینی است. دانش آن است که در آن مسائل مسنجم و هم خانوادهای به نحو روشمند تحقیق شده و پاسخ یابند. پاسخ مسائل اخلاقی، قانونها و قواعد رفتاری است که تکالیف اخلاقی را به صورت کلی و نه صرفاً موردی معین میکند. هر دانشی هویت جمعی و تاریخی دارد که به تدریج با به میان آمدن مسائل آن دانش[۷۴] و در پرتو همکاریهای دانشمندان در طول تاریخ بالنده میشود.
تصمیمگیریهای مدیریتی را امروزه محتاج دانشهای مدیریت میدانیم و حل مسائل رفتاری را نیازمند به علوم رفتاری میانگاریم، مشکلات اخلاقی نیز چنین است. امروزه دانش اخلاق حرفهای، کارشناسان اخلاق را در خدمت به سازمانها تربیت میکند. کارشناسانی که از تخصص در اخلاق حرفهای و مهارت و توانایی لازم در مشاوره اخلاقی برخوردار باشند بنابرین اخلاق حرفهای چون دانش است به حل مشکلات میپردازد.
۲- نقش کاربردی، کاربردی بودن دانش اخلاقی در گروه ارائه قواعد عملیاتی واصول راهبردی است که در شرایط عینی سازمان کارایی داشته باشند. دانش اخلاق حرفهای آگاهی برای اقدام و آموزش برای حل مسئله است، بنابرین اخلاق حرفهای هم دارای «هویت معرفتی» و هم از «هویت مهارتی» برخوردار است.
۳- صبغه حرفهای، در گذشته، در عالم حرفه، محتاج به دانش خاصی که بتواند معضلات خاص آن حرفه را پاسخگو باشد مورد تأکید بود. مفهوم امروزی حرفه مسبوق به دو انقلاب بنیادی است؛
انقلاب صنعتی[۷۵]،
انقلاب فنآوری اطلاعات[۷۶].
پدیده جهانی شدن[۷۷]، همبستگی متقابل انسان و طبیعت و ارتباطات پیچیده دو سویه و تأثیر عمیق مدیریت در نهادهای اجتماعی حکایت از این تحول دارد که باید ابزارها و روشهای شایسته جهت حل مسائل را پیدا نمود.
۴- دانش بومی (فرهنگ وابسته)، مسائل عینی و حرفهای اخلاق به مسائل فرهنگ وابستهاند. فرهنگ، قومیت، زبان و سوابق تاریخی اخلاقی بر دانش اخلاق حرفهای تأثیر میگذارد. بنابرین اخلاق حرفهای اگر چه یک دانش است اما این دانش فارغ از زمینههای فرهنگی نیست و از داشتن اخلاق حرفهای بومی[۷۸]، گریزی وجود ندارد.