« رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی ... | پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع بررسی تأثیر فرهنگ ... » |
فال بد ونیک ، در بینبسیاری از ملت ها انواع گوناگون است ، چون : کف بینی ، شانه بینی ، ماسه بندی و… از قدیم رواج داشته است و عموم مردم در مواقع دودلی ، نگران فال می گیرند.
فال نیک ( مُروا): «مُروا درلغت به معنی فال نیک و تفأل خیر معنا شده است.»( معین، ذیل واژه مُروا)
فال بد (تطیّر یا مُرغوا ):تطیّر، مترادف فال بد است. این واژه عربی است. واژهی «تَطیُّر» از ریشهی«طیر» (پرنده) گرفته شده است و به معنای فال زدن به پرندگان است، ولى بعدها دربارهی هر چیزى که با آن فال نیک یا فال بد بزنند به کاررفته است (تفاؤل و تشاؤم). ( راغب اصفهانی،۱۴۱۲، ج۲: ۵۲۸) تا اینکه پس از گذشت زمان غالباً در تشاؤم بهکار رفت و مترادف آن شد؛ یعنی تنها در مورد چیزهایی بهکار برده شد، که انسانها آنها را اسباب بدی میپنداشتند. و به معنای بدبختی و شوم بهکار رفته است؛ بدبختی و عقوبتی که خداوند در برابر اعمال بدکفّار و مشرکان تدارک دیده است.(همان ،۵۲۹)رابـطهی بین تَطَیُّـر وطیر ونـحوهی اشتقاق تَطَیُّر از
طَیر را این چنین شرح دادهاند: عرب به مرغان فال میزدند، و اعراب به آن را «زَجر» مینامیدند، و چون به سفر میرفتند، و در راه به آن برمیخوردند، کارى میکردند که آن را از خود دور کنند، اگر از طرف چپ ایشان به طرف راستشان پرواز میکرد آن را به فال نیک میگرفتند، واگر از طرف راست ایشان به سوى چپشان میپرید آن را شوم دانسته و به فال بد میگرفتند، به همین جهت فال بد را تطیّر نامیدند.( زمخشری ، ۱۴۰۷ ج۳: ۳۷۱)
زَجر : مترادف تَطَیُّر است، فال گویی کردن به مرغان و بانگ زدن برآنها ، فال به مرغ کردن و عیافت و فاگیری از پرنده است. بدین گونه که سنگی بسوی پرنده می افکنند، و یا برآن، بانگ می زنند. پس اگر پرنده بسوی راست بپرد، از آن فال نیک و اگر به سمت چپ، بپرد فال بد می گیرند. واز بین پرندگان، کلاغ را ابو زاجر می نامند. غیبگویی زجر، در قدیم معتقدانی داشته در کلده ومصر رایج بوده و از آنجا به یونان و از مردم یونان، به رومیان رسیده در یونان، و روم بیشتر به یکی از جهات اربعه فال می گرفتند. غیب گویان یونانی ( هنگام پیشگویی، وقایع آینده، خود را بسوی شمال و رومیان روی بسوی جنوب، می کردند ، مردم مشرق، بیشتر نشانی های خوشبختی و رفاهیت می دیدند ودر باختر ، نشانی های برخلاف آن میدیدند و آن را شوم میدانستند، و فال بد میزدند. دانش زَجر وپیشگویی بر پایۀ پریدن و آوای پرندگان، درخشیدن برق، یا دیگرحوادث مهم جوی مانند: اقسام بادها، خسوف، کسوف و نیز سمت پرش پرندگان و نیز خواندن خروس و یا خوردن پرنده، تخمی که در قفس گذارده باشد. بسیاری از حوادث خُرد وناچیز رانیز به فال بد می گرفتند، ونشانه شومی می دانستند. مانند: عطسه، دچار اندوه و دلتنگی ناگهانی شدن، ریختن نمک برخوان و یا باده برجامه و… ( معین، ذیل واژه ی زَجر)
فال بد مورد تأئید دین اسلام نیست. چنانکه در آیه هایی از قرآن مجید این فال های بد، ردّ شده است:
درآیۀ ۴۷ سورۀ « نمل» کلام خدا آمدهاست: « قالُوا اطَّیّرَنا بِکَ وَ بِمَن مَعَکَ قالَ طآئِرُکُم عِندِ اللهِ بِل اَنتُم قِومٌ تُفتَنُونَ.»آن کافران گفتند، که ما به وجود تو و پیروانت فال بد میزنیم صالح گفت: این فال بد شما نزد خدا معلوم است، که شما خود موجب این امتحان وابتلاء شده اید. (قرآن ،۱۳۸۶: ۴۳۶)ودرآیۀ ۱۹ سوره «یس» قرآن کریم واژۀ « طائر» به معنی فال بد آمدهاست : «قالُوا طآئرُکُم مَعَکُم اَئِن ذُکّرِتُم بَل اَنتُم قَومٌ مُسرِفُونَ.» رسولان گفتند: ای مردم نادان آن فال بدکه میگوئید، اگر بفهمید ومتذکّر شوید. «جهلی است که» با خود شماست بلکه شما قومی مسرف وپر هوی وهوس هستید.» (همان ، ۵۰۴)ودر سورۀ«اعراف» آیۀ ۱۳۱ پرهیز کردن از فال بد آمدهاست:«فَاِذا جاءَ تهُمُ الحَسَنَه ُ قالُوا لَناهذِه وَاِن تُصِبهُم سَیّئَهٌ یَطّیَّروُ ا بِمُوسی وَمَن مَعَه اَلآ اِنّما طائِرُهُم عِندِالله ِ وَلکِنَّ اَکثَرَهُم لایَعلَمُونَ.» پس آنگاه که نیکویى «پیش آمد خوش » به آنها میرسید،به شایستگـــــی
خود نسبت می دادند وهرگاه که بدى برآنها می آمد، فال بد، به موسی و همراهانش میزدند. ظهور موسی واُمتش رافال بد، برخود میگرفتند. آگاه باشند، که فال بد آنها، نزد خداست. «رنج و سختی که بدیشان رسد از خداست.» لیکن اکثر آنها بدین کار آگاه نیستند.» ( همان : ۱۸۶)
همچنین بعدازآمدن اسلام استخاره «فال گرفتن با قرآن»آنقدرمقدس شدکه مسلمانان برای انجام امورنیک ازاستخاره بهره می بردند. واز تطّیر دوری میکردند. از رسول گرامی (ص) نقل است که فال راخوش می داشت وامّا تطیّررا خوش نمی داشت.«ما خابَ مَن إِستَخارَولا نَدِمَ.» هرکه از خداخیر جوید نومید نشود وهرکه مشورت کند نادم نگردد .(نهج الفصاحه ،۱۳۵۶: ۵۳۶) چون فال نیک حرکت آفرین و امیدآورنده است، اثر روانی زیادی در انسان دارد، پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) به آن سفارش فرمودهاند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۳-۱-۱- راه رهایی از فال بد
همانگونه که بیان شد، تطیّر و بدشگونی؛ بیشتر به حالت نفسانی خود افراد بازگشت میکند که البتّه براینجّات از آن، پیشوایان معصوم(ع) راه حل هایی ارائه دادهاند:
۱- بیاعتنایی: امام صادق(ع) میفرماید: «اثر فال بد؛ به همان اندازه است که آنرا میپذیری، اگر آنرا سبک بگیری کم اثر و آسان خواهد بود، و اگر آن را محکم و سخت بگیری پُر اثر و اگر به آن اعتنا نکنی هیچ اثری نخواهد داشت».(کلینی،۱۴۰۷،ج۸: ۱۹۷) براساس این روایت؛ تأثیر تفأل و تَطَیّر مربوط به نفس صاحب آن است، و اینکه فال چیزى نیست، هر چه هست اثر نفس خود آدمى است.(طباطبایی،۱۴۱۷،ج۸: ۷۸) تأثیر یا بیتأثیری فال بد، در درون آدمی، پیرو وضعیتی است که انسان در نهاد خود به عنوان زمینهی قبول یا ردّ آن ایجاد کرده است و بستگی به خواست، نوع تلقین و ارزیابی خود شخص دارد.
۲- توکّل برخدا: برای رهایی از عواقب تَطَیُّر و بدشومی باید انسان به خدا توکلکند. فال بد به کسی ضرر میرساند، که از آن بترسد، ولی کسی که از آن هراس و ترسی نداشته باشد و بر خدا توکّل نماید، یقیناً به وی ضرری نخواهد رسید. امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «کفارهی فال بد زدن، همان توکّل به خدا است».(کلینی،۱۴۰۷،ج۸ :۱۹۸) زیرا معنای توکّل این است که امر تأثیر را به خدای تعالی ارجاع داد و تنها او را مؤثّر دانست و وقتی این چنین معتقد باشیم، اثری برای فال بد باقی نمیماند تا به ما ضرر و آسیبی برساند.(همان)
۳- دعا: دعا نشان دهندۀ عدم استقلال همهی قدرتها در برابر قدرت پروردگاراست. در دعا توجه به این حقیقت است که اسباب و علل طبیعی هر چه دارند از ناحیهی خداوند دارند و به فرمان او هستند. لذا در روایات متعدد آمدهاست که پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) به کسانی که به قلبشان تَطیّر و بدشومی خطور میکرد، دعاهایی را میآموختند و به این حقیقت آگاهی میدادند؛ مانند اینکه، پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «هر کس چیز ناملایم و مکروهى را ببیند و به نظرش بدشگون آید بگوید: اللَّهُمَّ لَا یُؤْتِی الْخَیْرَ إِلَّا أَنْتَ وَ لَا یَدْفَعُ السَّیِّئَاتِ إِلَّا أَنْتَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِک»؛(طبرسی،۱۴۱۲،ج۱۲: ۳۵۰) خداوندا! جز تو کسى خیر نمیدهد و بدیها را کسى جز تو نتواند بر طرف کند، و هیچ نیرو و قدرتی از غیر تو نباشد. امام صادق(ع) در بخشی از دعای مربوط به حج و عمره میفرماید: «…اللَّهُمَّ لَا طَیْرَ إِلَّا طَیْرُکَ وَ لَا خَیْرَ إِلَّا َیْرُکَ وَ لَا حَافِظَ غَیْرُکَ»؛ خداوندا! هیچ فال بدى جز به ارادهی تو تحقق نمییابد وخیر و نیکى تنها از سوی توست، و هیچ حفظ کننده و نگهدارندهای جز تو نیست.( کلینی، ۱۴۰۷، ج۸ : ۱۹۸)
۲-۳- ۲- تنوّع فال درباور اجتماعی
فال گرفتن در اثر احساس نیاز امدادی و شنیدن صدایی خاموش و غیبی است. در زبان فارسی به فال خوش مُروا و به فال بد و ناخوش مُرغوا و صداهای زاغ، کلاغ و جغد را به فال بد میگرفتند. ( اهور،۱۳۷۲،ج۳: ۱۷۴۶) همچنین به زبان عربی، به فال بد« تطّیر» می گفتند و آنچه که درزبان پارسی از آن یاد می شود و همچنان باقی است، فال و تفأل است.
برای چگونگی انجام فال های شاهنامه، مثنوی و کلیات سعدی تا کنون مستنداتی پیدا نشد. امّا گویا در گذشته های دور مجالس ادبی ازبعضی کتابها برای تفأل استفاده شدهاست .
فال شاهنامه - فال مثنوی
فال کلیات سعدی - فال ستارگان
فال قرآن (طغرایا مصحف) - فال حافظ
فال تسبیح - فال شمع
فال چهره یا صورت - فال کف دست یا کف بینی
فال شانه - فال نخود
فال کوزه - فال قهوه
فال چای - فال حباب
فال ماسه.. - فال سنگ
فال ورق - فال ناپلئون
فال اعداد - فال چوب
فال تاروت - فال گلبرگ
فال دندان - فال دیدار
فال مو - فال ظرف
فال نام - فال باران
وسایر فال ها …
فال زدن از روی ستارگان:منجّمان، از روی سعد یا نیک ستارگان نیک یا بد بودن، فال افراد را تعیین می کردند.ابوریحان بیرونی در«التفهیم »آورده است:«ستارگان رااثراست وفعل اندرآن چیزهاکه زیرایشان است ازپذیرندگان. » ( بیرونی، ۱۳۱۶: ۸۵)
ناصر خسرو می نویسد: «صابیان( فرشتگان ) می گفتند خیرات وشرور ونیکی ها و بدیها وابسته به سعد و نحس ستارگان است و این از آن جهت بود که آنان اجرام اسمانی را « احیاً ونطقاً – زندگان –سخنگویان» می دانستند.
مراین افلاک و انجم را نفسی باشد بغایت شرف. و چون نفسی که بغایت شرفست نفس ناطقه است، مراین افلاک و انجم را نفس ناطقه است، و ایشان زندگان و سخنگویانند.» ( ناصر خسرو، ۱۳۶۳ : ۱۳۶)
فال نام : انوری، جهت اغراق در مدح کمالدین مسعود،سعدبودن فال مشتری را از« سعدی و مبارکی نام »ممدوح دانسته است ودر بیتی چنین به نظم کشیده است:
بـه سعی نـام تـوشدفـال مشتری مسعود زعکس روی تــوشدجـرم آفتاب منیر
(انوری، ۱۳۷۶ : ۴۷۱)
زمانه سال ومه از خداز خدمت توجویدنام ستاره روز وشب ازطلعت تـــو گیردفال
(همان، ۲۴۹)
ای بــــه هستی داده گیتی راکــــمــال ملک را فــرخنده هــرروز ازتـــــوفال
(همان،۲۵۰)
بـه نیک طالع و فرخنده روز و فــرّخ فـال بـه سعد اخترومیمون زمـان و خرّم حـال
( همان ، ۲۴۶)
فال اعضای صورت:ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم» آوردهاست؛ ایرانیان به اعضای صورت انسان فال میزنند به عنوان نمونه:«سربزرگ، نشانه عقل وکیاست است، پیشانی بلند علامت دولت وپیشانی کوتاه، علامت تنگ دستی.» ( بیرونی ،۱۳۱۶: ۳۲۵ )
همچنانکه فال گرفتن ازاعضای صورت در شعر ِ عبیدزاکانی درشعر«عشاقنامه» خویش با دیدن چهره شاد و خرم معشوق از صورتش فال خوش و مبارک می گیرد .
فرم در حال بارگذاری ...