۲-۵-۹ تکنیک های روان نمایشگری
التقاط گرایی یکی از ویژگی های اصلی رویکرد روان نمایشگری محسوب میشود، به طوری که هم تکنیکهای بسیاری از رویکردهای مشاوره و روان درمانی، قابل تلقیق در روند روان نمایشگری است و هم بسیاری از تکنیک های روان نمایشگری، قابلیت به کار گیری در رویکردهای مشاوره و روان درمانی دیگر را دارد. از اینرو نمیتوان شمار خاص و محدودی از تکنیک ها را به عنوان تکنیک های روان نمایشگری در نظر گرفت (کارپ، ۱۹۹۸). بنابرین در ادامه سعی میشود از میان تکنیک های مختلف روان نمایشگری، به چندمورد از شناخته شده ترین و پرکاربردترین آن ها اشاره شود (لوتون؛ ترجمه ی یزدخوستی و همکاران، ۱۳۸۸). لازم به ذکر است که تمام تکنیک های روان نمایشگری خاص دو مرحله ی گرم کردن و اجرا بوده و برای مرحله ی مشارکت، تکنیک خاصی تعریف نشده است (کاسن، ۲۰۰۴).
۲-۵-۹-۱ تکنیک های مرحله ی گرم کردن
بعضی از رایجترین تکنیک های قابل اجرا در مرحله ی گرم کردن عبارتند از (لوتون، ترجمه ی یزدخواستی و همکاران، ۱۳۸۸):
پرتاب توپ: این تکنیک به این صورت است که کارگردان یک توپ فرضی یا واقعی در دست دارد. قانون کار این است که هرکسی که توپ در دست او باشد باید صحبت کند و پس از اینکه صحبت خود را بیان کرد، توپ را به فردی دیگری پاس میدهد. فقط کسی که توپ را دراختیار دارد میتواند صحبت کند. این تکنیک موارد کاربرد بسیار متنوعی دارد که یکی از رایجترین آن ها شروع اولین جلسه ی روان نمایشگری به منظور معرفی اعضا به یکدیگر است.
سؤالات: طبق این تکنیک، هریک از اعضا میبایست به دیگرحضار نگاه کند و کسی را که نمیشناسد یا کمتر از دیگران میشناسد، انتخاب کرده و سؤالی از او بپرسد. در ابتدا کیفیت این سؤال چندان اهمیتی ندارد ولی درادامه کارگران تأکید میکند که اعضا سؤالات عمیقتری را از یکدیگر بپرسند (مثلاً راجع به احساسات).
نوشتن با دست غیر مسلط: این تکنیک، در واقع از مفاهیم رویکرد تحلیل ارتباط متقابل اقتباس شده است. در این تکنیک، کارگردان کاغذ و مداد یا مداد شمعی دراختیار تک تک اعضا قرار میدهد. سپس از آن ها میخواهد که هر طور و هرجا که راحت هستند، بنشینند و با دست غیر مسلطشان مداد را بردارند.سپس از آن ها میخواهد که اولین باری را که و کودکی شروع کردند به نوشتن، به یاد بیاورند.اعضا باید دقیقاً آن صحنه را با تمام جزئیات، تجسم کنند. سپس کارگردان میخواهد که اعضا درهمان حال که خودشان را درآن فضا تجسم کردهاند اسم خود را بنویسند، بنویسند که چند سال دارند و به طور کلی، یک توصیف آزاد از خود بنویسند. کارگردان به اعضا تأکید میکند که برای آنچه که میخواهند بنویسند، فکر نکنند و سعی کنند بیشتر با دست خود بنویسند تا با ذهن خود. این تکنیک، به آزاد شدن احساسات و حس خودجوشی اعضا بسیار کمک میکند.
مکالمات غیرکلامی: در این تکنیک، کارگردان اتاق را به دوقسمت تقسیم میکند. نیمیاز افراد دریک قسمت و نیمیاز آن ها در قسمت دیگر روبه روی هم میایستند. هر یک از اعضا باید با یکی از اعضای روبه رو ارتباط برقرار کند، منتها نباید در این ارتباط از کلام استفاده شود. آن ها میتوانند فاصله ی خود را با یکدیگر تغییر دهند.
۲-۵-۹-۲ تکنیک های مرحله ی اجرا
چند مورد از رایجترین تکنیک های مرحله ی اجرا عبارتند از (لوتون؛ ترجمه ی یزدخواستی و همکاران،۱۳۸۸):
نقش معکوس: یکی از تکنیک های بسیار رایج در مرحله ی اجرا نقش معکوس است. در این تکنیک، شخص اول نقش خود را با یاور عوض میکند. مثلاً اگر یاور نقش مادر فرد را بازی میکند، شخص اول میشود مادر و یاور میشود شخص اول. استفاده از این تکنیک، مزایای بسیاری دارد؛ مهمترین آن ها این است که فرد با اجرای نقش افراد مهم در زندگیش میتواند خود را جای آن ها قرار داده و دیدگاه آن ها را بهتر درک کند. علاوه بر این شخص میتواند خود را از دید دیگران ببیند و از این طریق، بینش بهتری نسبت به رفتارها و الگوهای ارتباطی خود پیدا کند.
مضاعف: این تکنیک، یکی از تأثیرگذارترین تکنیک های روان نمایشگری است. در این تکنیک، اگر شخص اول نشسته است یاور(که دراینجا مضاعف نام دارد) پشت سر او دقیقاً به همان حالت مینشیند و اگر شخص اول ایستاده است، مضاعف نیز پشت سر او به همان حالت، میایستد. حالت قرار گرفتن مضاعف باید به گونه ای باشد که درعین حال که درپشت سر شخص اول قرار دارد، بتواند حالات غیرکلامیاو را تحت نظر داشته باشد. مضاعف در واقع باید به بخشی از گفتار درونی شخص
-
- . Mental health ↑
-
- . Keyes ↑
-
- . Emmons ↑
-
- . Positive Psychology ↑
-
- . Seligman ↑
-
- . Carr ↑
-
- . Happiness ↑
-
- . Pleasure ↑
-
- . Kesebir & Diener ↑
-
- . Duckworth, Steen ↑
-
- . Franklin ↑
-
- . Oishi, Schimmack & Diener ↑
-
- . Integration ↑
-
- . Pargament ↑
-
- . Psychodrama ↑
-
- . Marineau ↑
-
- . Martin, Cayanus, Weber & Goodboy ↑
-
- . Howard, Schiraldi, Pineda & Campanella ↑
-
- . MacDonald ↑
-
- . Glanz & Schwartz ↑
-
- . Lyubomirsky, Sheldon & Schkade ↑
-
- . Cognitive ↑
-
- . affective ↑
-
- . Rozin ↑
-
- . Sensory pleasures ↑
-
- . Aesthetic pleasures ↑
-
- . Accomplishment pleasures ↑
-
- . Religion ↑
-
- . Spirituality ↑
-
- . Zinnbauer ↑
-
- . Hood, Hill & Spilka ↑
-
- . Ozorak ↑
-
- . Johnson ↑
-
- . Karp ↑
-
- . Bustos ↑
-
- . Catharsis ↑
-
- . Clark & Davis-Gage ↑
-
- . Duncan, Gathman & Scholem ↑