افرادی که در مراقبه­ تمرکزمحور درگیر می­شوند، توجه خود را به یک محرک واحد متمرکز می­دارند و چنانچه انحرافی در توجه­شان رخ دهد دوباره آن را بر محرک مربوطه متمرکز می­سازند. این رویکردها، تمرین­های «اجباری» نامیده ‌شده‌اند. برعکس در تمرین ذهن­آگاهی، فرد به دامنه ای از محرکات بیرونی یا درونی توجه نموده و از آن ها آگاهی حاصل می­ نماید(بائر،۲۰۰۳) و نسبت به انحراف حواسی که پیش می ­آید نگرش پذیرشگرانه اتخاذ می­ کند (برسلین و همکاران،۲۰۰۲).

شواهدی دال بر متفاوت بودن فرایندهای تمرکزمحور و ذهن­آگاهی­محور موجود ‌می‌باشد؛ مثلاً کسانی که به تمرین ذهن­آگاهی می­پردازند به لحاظ توانایی توجه کردن در زمان حضور محرک غیرشرطی بهتر عمل ‌می‌کنند. ‌بنابرین‏ در حالی که مراقبه تمرکزمحور بر کنترل کانون توجه تأکید دارد، رویکرد ذهن­آگاهی درصدد ارتقاء دامنه آگاهی می‌باشد.

۲-۱-۴-۷- سازه‌های مرتبط با ذهن آگاهی

همان گونه که ذکر شد، اصطلاحات «ذهن­آگاهی» و «مراقبه­ ذهن­آگاهی» غالباً به جای یکدیگر به کار برده می­شوند. علاوه براین، برخی سازه‌ها با ذهن آگاهی مرتبط ‌می‌باشد. این سازه ­ها به دو مقوله عمده تقسیم می­شوند: «شیوه ­های پردازشگری ذهنی[۱۶۶]» و« هشیاری رفلکسی(بازتابی)[۱۶۷]» (یعنی نوع و میزان دانش ‌در مورد خود) (بیومیستر[۱۶۸]،۱۹۹۹).

۲-۱-۴-۷-۱- شیوه های پردازشگری ذهنی

ذهن­آگاهی از سایر اشکال پردازشگری ذهنی به ویژه آگاهی، توجه، شناخت و فرایندهای فراشناختی متمایز شده است. آگاهی، به عنوان یکی از مؤلفه های هشیاری تحت عنوان نظارت مستمر بر رویدادهای درونی و محیط بیرونی تعریف شده است(براون و ریان،۲۰۰۳).

توجه به عنوان مؤلفه­ی دیگر هشیاری، فرایند ایجاد حساسیت افزایش­یافته نسبت به دامنه­ محدود تجربه اطلاق می­ شود. شناخت، نوعی از فرایندهای ذهنی، تجارب یا حالات روانی است که فرد می ­تواند از آن ها آگاهی حاصل نماید (تونیتو[۱۶۹]،۲۰۰۲).

در ارتباط با ذهن­آگاهی، آیین بودا بین شناخت ادراکی و شناخت مفهومی تفاوت قائل شده است. منظور از شناخت ادراکی میزان حضور آگاهی نسبت به اتفاقات درون و بیرون بدن است و شناخت مفهومی عبارت از تجارب درونی است که با شناخت ادراکی روی داده و می ­تواند به شکل توصیفی (مانند آن یک صداست)، تحلیلی (مانند آن یک صدای بلند است) یا قضاوتی (مانند آن یک صدای آزاردهنده است) باشد. شناخت مفهومی از بیشترین رابطه با فرایندهای فراشناختی برخوردار ‌می‌باشد. با آنکه آگاهی، توجه و شناخت به روشی تعریف ‌شده‌اند ولی تمایز بین فرایندهای فراشناختی ‌به این روشنی تعریف نشده است.

فراشناخت[۱۷۰] به طرق مختلفی تعریف شده است؛ از جمله «باورها و نگرش­های مرتبط با شناخت» ، شناخت ‌در مورد شناخت؛ فرایندی فعال و عمیق که معطوف به فعالیت شناختی است و فعالیت شناختی که در آن سایر فعالیت­های شناختی، هدف تعمق قرار می­ گیرند (یعنی تفکر ‌در مورد تفکر). بین دانش و بینش فراشناخت تفاوت وجود دارد. دانش فراشناخت به معنای دانش واقعی است که در آن محتوای افکار، همیشه منعکس کننده واقعیات دنیای خارج نیست؛ درصورتی که بینش فراشناخت عبارت از تجربه واقعی افکار ( به عنوان پدیده ­های ذهنی) در لحظه وقوع ‌می‌باشد (تیزدیل،۱۹۹۹؛ تیزدیل و همکاران،۲۰۰۲).

آگاهی فراشناختی به عنوان نوعی از بینش فراشناختی به تجربه­ افکار به عنوان وقایع ذهنی، جنبه­هایی از خود یا انعکاسات مستقیمی از واقعیت می ­پردازد. علاوه بر این باور فراشناختی تاحد زیادی به باور فرد مربوط است. آنچه تعریف عملیاتی این شیوه ­های مختلف پردازشگری ذهنی را ‌مشکل‌تر می­سازد، آن است که این اصطلاحات غالباً مترادف با هم به کار می­روند. مثلاً تیزدیل و همکارانش(۲۰۰۲)، می­نویسند: بینش فراشناختی(آگاهی) را تحت عنوان تجربه کردن افکار در لحظه ‌وقوعشان درنظر می­ گیرند. استفاده کردن از هر دو اصطلاح دانش و بینش فراشناختی، تفاوت بین این دو را کمرنگ نموده است. علاوه بر این از تعریف یک شیوه پردازشگری برای تعریف اشکال دیگر نیز استفاده می­ شود؛ مثلاً در حالی که آگاهی قبل از این به عنوان نظارت دائم محیط­های درونی و بیرونی تعریف شده، این اصطلاح در ادبیات علمی ذهن­آگاهی به عنوان توانایی ذهنی انسان برای تمیزدهی شناخت (مثلاً افکار و احساسات) از تشخیص ( مثلاً دانستن اینکه فرد در حال احساس کردن یا تفکر کردن) تعریف شده است (تونیتو،۲۰۰۲). تعریف اخیر از تشابه بسیار زیادی با تعریف دانش فراشناختی و بینش فراشناختی برخوردار است. تعاریف برخی از این اصطلاحات نیز در یک زمینه­ خاص ‌می‌باشد. تعریف اخیر از تشابه بسیار زیادی با تعریف دانش فراشناختی و بینش فراشناختی برخوردار است. تعاریف برخی از این اصطلاحات نیز در یک زمینه خاص ‌می‌باشد مثلاً از فراشناخت در رابطه با آسیب­شناسی روانی تحت عنوان «آگاهی از شناخت در افسردگی» یاد شده است. به نظر می­رسد که پردازشگری فراشناختی با ذهن­آگاهی رابطه داشته باشد. ‌به این دلیل که بیشاپ(۲۰۰۲)، ذهن­آگاهی را تحت عنوان یک نوع توانایی فراشناختی که در آن فرد از توان مشاهده فرایندهای ذهنی خود برخوردار می­گردد، تعریف می­ کند. ‌بنابرین‏ ذهن­آگاهی تلفیقی از توجه در زمان حال و پذیرش تجارب درونی است تا صرفاً توانایی مشاهده فرایندهای ذهنی.

۲-۱-۴-۷-۲- اشکال هشیاری رفلکسی

سیندر[۱۷۱](۱۹۷۴)،در رابطه با خودنظارتی یا مشاهده خود و خودکنترلی هدایت­شونده به انجام مطالعاتی مبادرت نمود و به تشریح اهداف بالقوه خودنظارتی پرداخت. او این اهداف را ‌به این شرح خلاصه نمود:

    • رابطه دقیق با حالات عاطفی خود

    • ابراز یک حالت عاطفی که ممکن است با حالت عاطفی تجربه شده مطابق نباشد

  • پوشانیدن یک حالت عاطفی نامناسب و عدم ‌پاسخ‌گویی‌ به یک حالت عاطفی نامناسب

از فرایندهای خودنظارتی در مداخلات شناختی ـ رفتاری نیز استفاده می­ شود؛ مثلاً «ثبت تغذیه روزانه در درمان پرخوری عصبی» (آگراس و اپل[۱۷۲]،۱۹۹۷)، ثبت نگرانی­ها در درمان اضطراب منتشر (کراسکه، بارلو و الیری[۱۷۳]،۱۹۹۲) و تغییر در فراوانی یک رفتار هدف که نتیجه فرایند خودنظارتی است (کارداسیوتو،۲۰۰۵).

نظریه خودآگاهی با پل زدن به سازه خودنظارتی سیندر(۱۹۷۴) تمایزی را بین دو مفهوم قائل شده است:

الف- توجه معطوف به خود، ب- توجه معطوف به محیط (فینگشتاین[۱۷۴]،۱۹۹۷).

سه سازه از نظریه خود ـ آگاهی مشتق شده است:

    1. خود ـ آگاهی[۱۷۵]

    1. خود ـ هشیاری[۱۷۶]


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۲-۷- بتای اساسی[۷]

چنانچه ذکر شد بتا مقیاسی از ریسک است که از ارتباط بین بازدهی سهام و بازدهی بازار ناشی می شود . با این حال ، ریسک یک شرکت باید توسط ترکیب تعدادی از متغیرهای اساسی و ویژگی‌های بازار سهام شرکت، تعیین گردد(راعی،۱۳۸۳).

از تلاش‌های اولیه به منظور تعیین بتا از طریق متغیرهای اساسی شرکت ، می توان به کارهای بیور، کنتر و شولز[۸] اشاره کرد. آن ها ارتباط بین هفت متغیر اساسی شرکت را با بتای سهام شرکت بررسی کردند. هفت متغیری که آن ها بررسی نمودند ، عبارت بودند از:

نسبت پرداخت سود نقدی ( سود نقدی تقسیم بر عایدی هر سهم )

رشد داراییها ( تغییر سالیانه در کل داراییها )

نسبت اهرم ( ارزش اوراق دارای مزایای خاص بر کل داراییها)

نسبت جاری ( دارایی‌های جاری تقسیم بر بدهی‌های جاری )

اندازه دارایی‌های شرکت ( کل داراییها )

انحراف معیار

بتای حسابداری (بتایی که از طریق تخمین رگرسیون سریهای زمانی بر عایدات شرکت به دست می‌آید و اغلب بتای عایدات نامیده می شود)

بررسی این متغیر ها نشان می‌دهد که:

رابطه بین نسبت پرداخت سود نقدی و بتا به خاطر یکی از شرایط زیر وجود دارد الف ) نسبت پرداخت ( سود تقسیمی ) بیشتر ، بیانگر اطمینان مدیریت از سطح عایدات آتی شرکت منفی است.

ب) سود تقسیمی ، ریسک کمتری را نسبت به منفعت سرمایه[۹] دارد ، از اینرو شرکتی که عایداتش را بیشتر به صورت سود تقسیمی پرداخت می­ نماید ، دارای ریسک کمتری است.

بنظر می‌رسد میزان رشد دارایی ، با بتا رابطه مثبت داشته باشد . چنین بنظر می‌رسد که شرکتهایی که از رشد دارایی بیشتری برخوردارند، ریسک بیشتری را نسبت به شرکت‌های دارای رشد کمتر داشته باشند.

نسبت اهرم ، تغییرپذیری جریان عایدات شرکت‌ها را افزایش می‌دهد، از اینرو ریسک و بتا را افزایش خواهد داد.

انتظار می رود که شرکتی با درجه نقدینگی بالا ، ریسک کمتری را نسبت به شرکتی با درجه نفدینگی پایین داشته باشد : لذا نقدینگی با بتا رابطه منفی دارد.

به نظر می‌رسد اغلب شرکت‌های بزرگ ، ریسک کمتری را نسبت به شرکت‌های کوچک داشته باشند که علت آن بیشتر بخاطر دسترسی راحت­تر آن ها به بازارهای سرمایه است . لذا آن ها بتای کمتری خواهند داشت .

در نهایت اینکه ، هرچقدر جریان عایدات شرکت متغیرتر بوده و بیشتر مرتبط با بازار باشد بتای آن بیشتر خواهد بود. ( بریلی و استیوارت ۲۰۰۴) .

نکته مهم دیگر در تخمین هرچه بهتر بتا ، ادغام اثرات متغیرهای اساسی با بتای سهام است . معمولا این عمل از طریق مرتبط نمودن بتا به چندین متغیر اساسی ، از طریق رگرسیون چند گانه صورت می­پذیرد . در این حالت باید معادله ای به شکل زیر بر آورد شود.

yi = β۰ + β۱x1 + β۲ x2+…..+ βn xn+ε n

که xi ها یکی ازn متغیر ( اساسی ) فرضی می‌باشند که بتا را تحت تاثیر قرار می‌دهند .

۲-۸- ثبات ضریب به ‌عنوان شاخص ریسک سیستماتیک

مدل قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه ای بر اساس یکسری از مفروضات اساسی بنا نهاده شده است که یکی از آن ها فرض ثبات ضریب بتا در طول دوره است. چنانچه ضریب بتا سهام ثابت نباشد ، مشکلاتی در جهت استفاده از این مدل به وجود خواهد آورد. از اینرو در صورتی که ضریب بتا در طول زمان ثبات لازم را نداشته باشد ، نتایج به دست آمده از این مطالعات غیر قابل استفاده خواهد بود.

‌در مورد ثبات یا عدم ثبات بتا در طول زمان دو طرز فکر متفاوت وجود دارد . عده ای معتقدند که گذشته تصویر کاملی از آینده بوده و بیان می‌کنند که بتاهای یک دوره تخمین بدون تورشی از بتای دوره بعد می‌باشد به طوری که با داشتن بتای یک دوره بتای دوره بعد را می توان به آسانی پیش‌بینی نمود . در مقابل گروه دوم معتقدند که بتای گذشته (تاریخی) مبنای صحیح جهت تخمین بتای آینده نیست و بتای محاسبه شده در طول زمان در حال تغییر است . طرفداران این طرز فکر دلایل متعددی برای این بی ثباتی ذکر کرده‌اند از جمله آن ها می توان به تمایل بتاها به میانگین ، تغییر در مؤلفه‌ های اساسی شرکت ، تغییر در مؤلفه‌ های کلان اقتصادی و … اشاره کرد.

مطالعات متعددی ‌در مورد ثبات ضریب بتا انجام گرفته است که همگی آن ها به نتایج تقریبا مشابهی مبنی بر عدم ثبات ضریب بتا سهام منفرد و ثبات نسبی ضریب بتای پرتفوی در طول دوره دست یافته اند.( راعی ، ۱۳۸۳) .

۲-۹- ریسکهای ناشی از شرکت

۲-۹-۱- ریسک تجاری

از دیدگاه نظری شرکت دارای مقدار معینی ریسک است که به صورت ذاتی یا فطری در فعالیت­های آن وجود دارد که در اصطلاح به آن ریسک تجاری گویند و یا بعبارتی ریسک تجاری عدم اطمینانی است که به صورت ذاتی در پیش‌بینی سود عملیاتی شرکت دارد. به عبارتی ریسک تجاری ریسک انفرادی[۱۰] است. در این رابطه خالص سود عملیاتی پس از کسر مالیات[۱۱] عبارت است سود عملیاتی بعد از کسر مالیات .

پراسد و مریکاس[۱۲] در سال ۱۹۸۴ اینطور بیان کرده ­اند که ریسک تجاری شرکت غیر اهرمی را ‌می‌توان از طریق انحراف معیار بازده سهام محاسبه کرد(جولای،۱۳۸۸) و با توجه به آن فرمول محاسبه ریسک تجاری با بهره گرفتن از رگرسیون به صورت زیر ارائه شد:

Rut = au + βut * Rmt + eu

و متغیرهای مربوط به آن بدین شکل تعریف خواهند شد :

Rut : بازده شرکت غیر اهرمی برای دوره t

βut : ریسک شرکت غیر اهرمی که همان ریسک تجاری است.

Rmt : بازده پرتفوی بازار

au : عرض از مبدأ خط رگرسیون.

ریسک تجاری تا حد زیادی به هزینه عملیاتی شرکت نیز وابسته است به طوری که اگر هزینه­ های ثابت بالا باشد ، حتی کاهش اندکی در فروش می ­تواند بازده سهام را به میزان زیادی کاهش دهد . ‌بنابرین‏ اگر سایر عوامل ثابت باشند هراندازه که هزینه­ های ثابت زیاد باشند ریسک تجاری شرکت بیشتر می­ شود .از طرفی اگر شرکت هیچگونه وامی دریافت نکند عدم اطمینان یا ریسک بازده سهام آینده ، ریسک تجاری تلقی می­ شود ‌بنابرین‏ میتوان اینطور نتیجه گرفت که ریسک تجاری نه تنها در صنایع مختلف بلکه در شرکت‌های فعال در یک صنعت فرق می­ کند.

۲-۹-۱-۱-عوامل مؤثر در ریسک تجاری

ریموند پی عوامل مؤثر در ریسک تجاری را به صورت زیر بیان ‌کرده‌است :

    • نامطمئن بودن تقاضا : در صورتی که سایر عوامل ثابت باشند ، هر اندازه که تقاضا برای محصولات شرکت قابل پیش ­بینی باشد ، در آن صورت ریسک تجاری بیشتر است.

    • تغییر یا نوسان در قیمت فروش : هر اندازه که نوسان در قیمت فروش بیشتر باشد،ریسک تجاری نیز بیشتر است.

    • تغیییرات در هزینه مواد اولیه

    • قرار گرفتن در معرض ریسک­های خارجی

    • میزان ثبات در هزینه ها : هر اندازه که هزینه­ های ثابت شرکت بیشتر باشد ، شرکت در معرض ریسک تجاری بیشتری است بخصوص زمانی که قیمت فروش محصولات نوسان هم داشته باشد. بعبارتی اگر سایر عوامل ثابت باقی بمانند، هراندازه اهرم عملیاتی شرکتی بیشتر باشد ریسک تجاری نیز بیشتر خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

اهمیت روزافزون سرمایه در گردش در تداوم فعالیت واحدهای انتفاعی موجب گردید که راهبردهای مختلفی برای مدیریت سرمایه در گردش مد نظر قرار گیرد. واحدهای انتفاعی با به کارگیری راهبرد های گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش می‌توانند میزان نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهند. این راهبرد ها میزان خطر و بازده آن ها را مشخص می‌کند. به طور کلی مدیران در اداره واحد های انتفاعی یا خطر پذیر هستند یا اینکه خطر گریزند(رهنمای رودپشتی و کیائی،۱۳۸۷، ۹). عده ای از نویسندگان و محققین به سه نوع سیاست سرمایه در گردش اشاره کرده‌اند: جسورانه (تهاجمی)، متعادل و محافظه کارانه. تفاوت اساسی این سیاست‌ها در میزان سرمایه در گردش خالص است که برابر با تفاضل دارایی های جاری و بدهی های جاری است(فتحی و توکلی، ۱۳۸۸، ۱۰۶).

۲-۲-۹-۱٫ استراتژی محافظه کارانه: این استراتژی در مدیریت سرمایه در گردش باعث خواهد شد که قدرت نقدینگی بیش از حد بالا رود. در اجرای این سیاست سعی می شود ریسک ناشی از ناتوانی بازپرداخت بدهی های سررسید شده به پایین ترین حد خود برسد. مدیر در این نوع راهبرد می کوشد تا مقدار دارایی های جاری را در سطح بالایی نگه دارد. (فتحی و توکلی، ۱۳۸۸، ۱۰۶).

مزایا: سرمایه گذاری سنگین در سرمایه در گردش نیز ممکن است افزایش سودآوری را در پی داشته باشد(تروئل و سولانو، ۲۰۰۷). به طور مشخص، نگهداری سطوح بالای موجودی باعث کاهش هزینه های وقفه در روند تولید می شود و از شرکت در مقابل نوسان قیمت محافظت می‌کند. همچنین اعطای اعتبار تجاری، افزایش فروش و انگیزه خرید محصولات شرکت، حتی در زمان کاهش تقاضا را در پی خواهد داشت، و به شرکت ها کمک می‌کند که روابط بلند مدت خود با مشتریان را استحکام بخشند (ستایش و همکارانش، ۱۳۸۸، ۴۸ و ۴۹).

معایب: از آنجا که دارایی های جاری برخلاف دارایی های ثابت مولد نیستند، ممکن است باعث کاهش سودآوری شود(ستایش و همکارانش، ۱۳۸۸، ۴۹).

۲-۲-۹-۲٫ استراتژی جسورانه: مدیر سرمایه در گردش با راهبرد جسورانه می کوشد با داشتن کمترین میزان دارایی جاری از بدهی های جاری بیشترین استفاده را ببرد(فتحی و توکلی،۱۳۸۸، ۱۰۶).

مزایا: حداقل کردن سرمایه در گردش، از طریق کاهش قسمتی از کل دارایی ها که بشکل دارایی های جاری هستند به طور مثبت سودآوری را تحت تاثیر قرار خواهد داد، زیرا برخلاف دارایی های ثابت دارایی های جاری مولد نیستند(ستایش و همکارانش،۱۳۸۸، ۴۸). از سوی دیگر چون حجم دارایی های جاری به پایین ترین حد خود می‌رسد، نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار بالا خواهد بود(فتحی و توکلی،۱۳۸۸، ۱۰۶).

معایب: در اجرای این راهبرد ریسک نقدینگی بسیار بالا خواهد بود(فتحی و توکلی،۱۳۸۸، ۱۰۶). وانگ بیان می‌دارد که اگر سطح موجودی شرکت خیلی کاهش داده شود، شرکت با خطر از دست دادن افزایش فروش مواجه می شود. همچنین کاهش با اهمیت در اعطای اعتبارات تجاری ممکن است فروش به مشتریان نیازمند اعتبار را کاهش دهد. به علاوه، افزایش تامین مالی از طریق عرضه کنندگان نیز ممکن است باعث از دست دادن تخفیف در پرداخت ها شود(ستایش و همکارانش، ۱۳۸۸، ۴۸).

۲-۲-۹-۳٫ استراتژی متعادل: با این اوصاف سیاست متعادل نیز در بین سیاست جسورانه و محافظه کارانه قرار می‌گیرد و مدیر سرمایه در گردش می کوشد که در ساختار سرمایه در گردش خود به صورت متعادل از دارایی های جاری و بدهی های جاری استفاده نماید، لذا این سیاست دارای ریسک و بازده متوسط می‌باشد(فتحی و توکلی،۱۳۸۸، ۱۰۶و۱۰۷).

۲-۲-۱۰٫ نسبت های مالی و استراتژی های سرمایه در گردش

شرکتی که مدیریت سرمایه در گردش آن محافظه کارانه عمل می‌کند، موقعیت زیر را خواهد داشت: نسبت نقدینگی، نسبت جاری و نسبت سرمایه در گردش خالص آن بالا خواهد بود. مدیر مالی شرکتی که سیاست جسورانه در پیش می‌گیرد می کوشد تا مقدار این نسبت ها را کاهش دهد و چه بسا سرمایه در گردش خالص شرکت را منفی کند. دو معیار مشخص کننده سیاست سرمایه در گردش عبارتند از:

    1. تجزیه و تحلیل روند زمانی نسبت ها و سرمایه در گردش خالص

  1. مقایسه نسبت های شرکت با مقادیر متعلق به متوسط صنعت.

مدیریت شرکتی که محافظه کار است می کوشد تا نسبت های نقدینگی و نسبت جاری شرکت را به مقیاسی برساند که از مقادیر متعلق به متوسط صنعت بالاتر است. اما مدیر مالی شرکتی که سیاست جسورانه در پیش می‌گیرد درصدد برمی آید تا این نسبت را به مقادیری برساند که از متوسط صنعت پایین تر است.

نوع استراتژی که مدیر شرکت برای خود انتخاب ‌کرده‌است ، را با توجه به نسبت های جاری، آنی و بدهی شرکت می توان تعیین کرد. منطق تعیین نوع استراتژی ها عبارت است از(حسن پور، ۱۳۸۸، ۷و۸):

  1. اگر نسبت جاری و نسبت آنی هر دو بالاتر از متوسط صنعت باشند:

    • نسبت بدهی بالاتر از متوسط صنعت مورد انتظار است و نشان دهنده انتخاب استراتژی میانه رو است.

  • نسبت بدهی در حدود متوسط صنعت و یا کمتر از آن، نشان دهنده انتخاب استراتژی محافظه کارانه است.

  1. اگر نسبت آنی و نسبت جاری هر دو کمتر از متوسط صنعت باشند:

    • نسبت بدهی پایین تر از متوسط صنعت مورد انتظار است و نشان دهنده انتخاب استراتژی میانه رو است.

  • نسبت بدهی در حدود متوسط صنعت و یا بیشتر از آن، نشان دهنده انتخاب استراتژی جسورانه است.

  1. اگر یکی از این دو نسبت آنی یا جاری در حدود متوسط صنعت باشد و نسبت دیگر بالاتر از متوسط صنعت باشد:

    • نسبت بدهی بالاتر از متوسط صنعت، نشان دهنده انتخاب استراتژی میانه رو است.

  • نسبت بدهی کمتر از متوسط صنعت، نشان دهنده انتخاب استراتژی محافظه کارانه است.

  1. اگر یکی از دو نسبت آنی یا جاری در حدود متوسط صنعت باشد و نسبت دیگر پایین تر از متوسط صنعت باشد:

    • نسبت بدهی کمتر یا در حدود متوسط صنعت، نشان دهنده انتخاب استراتژی میانه رو است.

  • نسبت بدهی بیشتر از متوسط صنعت، نشان دهنده انتخاب استراتژی جسورانه است.

  1. اگر یکی از دو نسبت آنی یا جاری بالاتر از متوسط صنعت باشد و نسبت دیگر پایین تر از متوسط صنعت باشد:

    • نسبت بدهی در حدود متوسط صنعت، نشان دهنده انتخاب استراتژی میانه رو است.

  • نسبت بدهی کمتر یا بیشتر از متوسط صنعت، نشان دهنده انتخاب استراتژی نامشخص است.

۲-۲-۱۱٫ نقش اطمینان و عدم اطمینان در انتخاب استراتژی سرمایه در گردش

مدیران مالی شرکت ها با توجه به شرایط حاکم بر وضعیت شرکت و همچنین با توجه به ویژگی های شخصیتی و فردی خود از بین « راهبرد های جسورانه یا خطر پذیر » و « راهبرد های محافظه کارانه یا خطر گریز » و یا ترکیبی از این دو راهبرد را انتخاب می‌کنند(جان نثاری، ۱۳۹۱، ۴).

در شرایط اطمینان، فروش، هزینه ها، زمان پرداخت و سایر موارد آشکارا معلوم است و همه شرکت ها دارایی های جاری را فقط در پایین ترین سطح نگهداری می‌کنند. نگهداری سرمایه در گردش بیش از نیاز مؤسسه‌ باعث افزایش هزینه تامین مالی و کاهش سود خواهد شد و هر گونه نگهداری کمتر از حداقل مورد نیاز، باعث تأخیر در پرداخت تعهدات به عرضه کنندگان مواد و کالا و از دست دادن قسمتی از فروش به علت کمبود موجودی کالا و محدودیت در استفاده از تسهیلات اعتباری خواهد شد(جان نثاری،۱۳۹۱، ۴).


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۱-کمک: کمک و مهربانی نسبت به غریبه ها(مانند مصرف کننده و عرضه کننده) توانایی سازمان را در وارد کردن منابع تسهیل و بر احساسات آن ها نسبت به سازمان تاثیر می‌گذارد و این باعث انتقال و انجام به موقع سفارشات از طرف عرضه کننده، وفاداری بیشتر از طرف مصرف کننده و یا شاید باعث استخدام کارمندان آینده شود.ممکن است اغراق آمیز به نظر آید که گفته شود فقط از کمک کردن سودهای فراوانی به دست می‌آید. اما واقعاً اینطور نیست، چون جریان مداوم کمک به وسیله تعداد زیادی از کارمندان در طولانی مدت سودهایی فراوان را فراهم می آورد.

۲–اطاعت: اگر کارمندان مرخصی اضافه نگیرند و از تلفن ها برای صحبت های غیر ضروری کمتر استفاده کنند، این به انجام مفیدتر کارها کمک می‌کند.هنگامی که کارمندان قوانین و مقررات کاری را ‌در مورد استفاده از منابع سازمانی رعایت کنند سرمایه های سازمان به گونه ای مؤثر در همه قسمت های مربوطه مصرف می شود. ممکن است این سئوال مطرح شود که آیا رعایت قوانین کاری جزء وظایف کارمندان نمی باشد؟آیا از کارمندان انتظار نمی رود که قوانین کاری را رعایت کنند و به موقع در محل کار حضور یابند. ‌بنابرین‏، چگونه این رفتارها در حیطه عملکرد شهروندی سازمانی قرار می گیرند؟پاسخ ما به آن سئوال منطقی این است که “بله” بعضی از غیبت ها هم مورد انتظار و هم کاملاً تأیید شده می‌باشند (مانند بیماری، شرایط جوی و غیره) اما واکنش افراد نسبت ‌به این شرایط متفاوت است. بعضی از کارمندان متعهدتر می‌باشند و تلاش می‌کنند که وظایف محوله به خود را کامل و صحیح انجام دهند در حالی که بعضی از کارمندان دیگر یک حالت تهوع و یا یک سردرد خفیف را دلیل موجه ای برای بیماری می دانند و مرخصی می گیرند.

۳– جوانمردی: سازمان ها برای افزایش عملکرد کارمندان در مکان فیزیکی، استخدام نیروی کار، شیوه تولید و ساعات کاری تغییراتی را به وجود می آورند. تحمل این تغییرات برای بعضی از کارمندان نسبت به کارمندان دیگر پائین تر است و آن چنان تغییراتی برای آن ها نا عادلانه جلوه می‌کند و احساس می‌کنند که حق اعتراض دارند. ‌بنابرین‏، سرسختانه مقاومت، اعتراض شکایت می‌کنند. اما برای بعضی کارمندان دیگر با چنین تغییراتی هر چند که ناراحت کننده باشد کنار می‌آیند ویا حداقل برای مدت زمانی آن را تحمل می‌کنند(ارگان، ۲۰۰۶).

۲-۸- تأثیر ویژگی های کاری بر رفتار شهروندی سازمانی

    1. استقلال وظیفه[۴۲]: استقلال کاری به میزان دخالتی که کارمندان در برنامه های کاری، انتخاب تجهیزاتی که از آن ها استفاده می‌کنند و تعین دستورالعمل های که دنبال می‌کنند گفته می شود. استقلال کاری، احساس مسئولیت و مالکیت برای نتایج کاری را افزایش می‌دهد و باعث می شود که کارمندان هر کاری برای انجام وظایف به نحو احسن انجام دهند و همچنین باعث کنترل بیشتر کارمندان بر کارشان می شود، که این باعث افزایش رضایت شغلی و در نهایت افزایش عملکرد شهروندی سازمانی کارمندان می شود و در آن طرف دیگر، کاهش استقلال کاری ممکن است باعث افزایش درماندگی آموخته شده و در نهایت کاهش عملکرد شهروندی سازمانی می شود.

    1. هویت وظیفه[۴۳]: به میزانی که یک شغلی نیاز به استفاده از مهارت های گوناگونی دارد گفته می شود. وقتی لازمه شغلی یا وظیفه ای انجام فعالیت های باشد که برای فرد چالشی بوده و مهارت ها و توانایی‌های وی را افزایش دهد، غالباً چنین شغلی برای وی با معناتر تلقی می‌گردد.

    1. تنوع وظیفه[۴۴]: به میزانی که یک شغلی نیاز به استفاده از مهارت های گوناگونی دارد گفته می شود. وقتی لازمه شغلی یا وظیفه ای انجام فعالیت هایی باشد که برای فرد چالشی بوده و مهارت ها و توانایی‌های وی را افزایش دهد، غالباً چنین شغلی برای وی با معناتر تلقی می‌گردد.

    1. اهمیت وظیفه[۴۵]: به میزان تاثیری که یک شغلی بر زندگی و کار مردم دیگر دارد. اگر برداشت فرد این باشد که کارش تاثیر مهمی در رفاه و آسایش دیگران دارد، احساس با معنا بودن در وی افزایش می‌یابد مثلاً تکنسین لابراتوار دارو سازی، شغلی بسیار با اهمیت تری است تا مهندسی کارخانه‌ها کاغذ توالت سازی، هرچند هر دو آن ها ممکن است از لحاظ سطح مهارتی همسان باشند. ‌بنابرین‏ کارهای که تنوع، همسانی و اهمیت بالاتری دارند ارزشمندتر و با اهمیت ترند و کارمندان انگیزه بیشتری برای صرف انرژی و تلاش دارند.

    1. وابستگی متقابل وظایف[۴۶]: وابستگی متقابل وظایف به میزانی که افراد یک گروه کاری نیاز به اطلاعات، ابزار و حمایت افراد ‌گروه‌های دیگر برای انجام کارشان دارند گفته می شود وابستگی متقابل وظایف باعث احساس مسئولیت اعضای گروه نسبت به سازمان و گروه می شود و آن انگیزه برای انجام عملکرد شهروندی سازمانی را افزایش می‌دهد.

  1. بازخورد کاری[۴۷]: به میزان اطلاعات روشن و مستقیمی که افراد ‌در مورد اثربخشی عملکردشان به دست می آورند گفته می شود. محققان بیان کردند بازخورد کاری بزرگترین تاثیر را بر عملکرد کارمندان می‌گذارد(ارگان و همکاران، ۲۰۰۶).

۲-۹- پیش آیندهای نگرشی رفتار شهروندی سازمانی

۱- درک عدالت: وقتی که با زیر دستان در یک سازمان عادلانه رفتار شود آن ها احساس نیاز به پاسخ متقابل بر اساس ارتباط مبادله اجتماعی می‌کنند و مطمئن هستند که آنچنان رفتارهای عادلانه ادامه خواهد یافت و به خاطر کمبود پاداش در مقابل عملکرد شهروندی سازمانی نگران نمی شوند. در حالی که اگر با زیردستان نا عادلانه رفتار شود ارتباط آن ها با سازمان بر اساس مبادله اختصاصی خواهد بود که در چنین مواردی آن ها کارها را فقط به منظور تلافی کردن انجام می‌دهند. ‌بنابرین‏ احساس رفتارهای عادلانه شان انجام عملکرد شهروندی سازمانی را افزایش می‌دهد(العطیبی، ۲۰۰۵)

۲- رضایت شغلی: حالت هیجانی مثبت و رضایت بخشی از ارزیابی شغلی شخصی و یا تجارت شغلی می‌باشد، تعداد زیادی از تحقیقات از ارتباط بین رضایت شغلی و عملکرد شهروندی سازمانی حمایت کرده‌اند، برای مثال، در پژوهشی ارتباط معناداری بین مقیاس کلی رضایت شغلی و ارزیابی مدیر از عملکرد شهروندی سازمانی ارتباط معناداری یافت شد، کارمندان دولت که از شغل شان راضی هستند تمایل دارند عملکرد وظیفه خوبی به دست آورند و ارتباط خوبی با دیگران داشته و دوست دارند که سازمان آن ها در آینده و حال مکان کاری خوبی باشد، آن ها نه تنها نگران نتایج انجام کار خود، بلکه نگران موفقیت همکاران و سازمان هم می‌باشند. ‌بنابرین‏، آن ها ممکن است داوطلبانه به دیگران کمک کرده و کارهای اضافی بر عهده بگیرند. ‌بنابرین‏، این درست است که فرض کنیم، فعالیت شغلی به صورت معنا داری با عملکرد شهروندی سازمانی در ارتباط می‌باشد(کیم[۴۸]، ۲۰۰۶).

۳- قرارداد روانشناختی[۴۹]: شامل اعتقادات کارمندان ‌در مورد توافق مبادلۀ بین خود و سازمان ‌می‌باشد، یعنی اینکه کارمندان مدیون سازمان و سازمان مدیون کارمندان می‌باشد. نظریه مبادله اجتماعی بیان می‌کند تعهد روانشناختی هنگامی نقض می شود که کارمندان بین آن چه که به آن ها قول داده شده است و آن چه دریافت کرده‌اند تبعیض احساس کنند که این از دیدگاه کارمندان تفاوتی ناعادلانه است و احساس می‌کنند که کارفرما نسبت به تعهد آن ها ناعادلانه برخورد ‌کرده‌است. در نتیجه همکاری شان را با کارفرما کم می‌کنند و بر عکس آن، کارمندان هنگامی برای انجام رفتارهای فرا نقشی انگیزه پیدا می‌کنند که احساس کنند مبادله اجتماعی به صورت عادلانه انجام گرفته است(پیتر[۵۰]، ۲۰۰۳).

۲-۱۰- پیش آیند های هیجانی رفتار شهروندی سازمانی


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

هر گونه اقدامی که باعث تثبیت آینده مالی زنان و همچنین هر گونه حمایت اجتماعی از قبیل بیمه آتیه و خدمات تأمین اجتماعی که باعث مثبت نگاه کردن زن به آینده اش بشود قابل تقدیر می‌باشد.

جایی در یکی از مقالات خواندم برای فردی که زندگی مشترک را با اشتباهات و تقصیر خود بهم می زند تدابیر بازدارنده اندیشیده شود و او مجبور باشد تا خسارت هایی را پرداخت کند که فکر می کنم طرح بسیار جالبی بود البته من وارد این بحث نمی شوم ، ولی درست نیست که با شرایط حال حاضر قانون ، مرد جرئت طلاق دادن نداشته باشد و زن با بروز کمترین مشکلات به ادعای طلبکار بودن و وجود رابطه مالی با تراز مثبتی ککه با مرد برقرار کرده و مقدمات از هم پاشیده شدن زندگی را فراهم کند.

در حالی که شایست است محاکم با متخلف ومقصر برخورد کنند ، ولی با توجه به کثرت مراجعین صرفأ فرصت پرداختن به طلبکاریها و بدهکاری ها باقی مانده است.

در حالی که مهریه های سنگین خود مقدمه ای برای ناسازگاری کردن زن هم می‌تواند باشد ، قانون نباید از ابتدا اجازه دهد این آسیب از ابتدا دامان خانواده ها را بگیرد . جامعه توسعه پیدا کرده و مردم مادی تر شده اند ، اقوام مختلف با تفاوت‌های فرهنگی مختلف در هم ادغام شده اند و در شهر های بزرگ با هم زندگی می‌کنند و معمولا از گفتن حقایق و واقعیات زندگی و مشکلات خود خودداری می‌کنند و همه این ها مقدمات بروز مشکلات و عدم تفاهم را تسهیل ‌کرده‌است . و دیگر عاقلانه نیست نزدیک درختی که هنوز محکم نشده و پا نگرفته یک آتش هم روشن کنیم.

‌بنابرین‏ می تون از طرح های مختلفی استفاده کرد که عبارتند از :

طرح پرداخت مهریه در ابتدای عقد و از اول متناسب با دارائیهای مرد.

طرح بیمه مهریه که به ‌عنوان مثال زن ده درصد مهریه خود را به حساب بیمه بریزد تا بتواند از خدمات بیمه استفاده کرده و متوسل به دادگاه برای مهریه نشود.

طرح جریمه برای فرد متخلف که باعث ایجاد مشکلات در زندگی مشترک شده .

طرح وضع مالیات ده درصدی بر مهریه که زن به ازای میزان مهریه خود که از مرد می‌گیرد موظف باشد ده درصد را هنگام عقد به حساب دولت واریز نماید.

مخصوصأ این طرح آخر که بسیار مؤثر می‌باشد و باعث می شود که فردی که برای تهیه نان شب خود امکانات کافی ندارد ، مهریه سنگین را قبول ننماید و هرکس که دارد و می‌تواند طبق قانون و شرع برود هزار سکه آزادن مهریه کند و همان روز عقد فیش بانکی پرداخت مبلغ ده درصد صد سکه طلا حواله به خزانه دولت ضمیمه مدارک شود و شرع هم هیچ مخالفتی ندارد ، از زمان‌های قدیم هم بوده که بعضی‌ها از بزرگان و اغنیا هدایای بزرگ می‌دادند ، ولی دیگر امثال بنده به مهریه های سنگین فکر نمی کنند. بزودی خواهید دید در تعیین ‌مهریه‌ها به پنج تن و چهارده معصوم اکتفا می شود و کسی دیگر بسراغ یکصدو بیست و چهار هزار پیامبر نمی رود !

در این وضعیت کسی برای کسب و کار به دادگاه مراجعه نمیکند و تنها افرادی به دادگاه می‌روند که واقعا نمی توانند باهم زندگی کنند و مشکلات جدی دارند و با توجه به کسر مراجعات برای خواسته های مالی ، دادگاه ها بهتر به مشکلات رسیدگی کرده و در ایجاد عدالت و رفع مشکلات زوجها فرصت بیشتری داشته و سرعت عملشان بیشتر خواهد شد.

گفتار دوم : ویژگی های بیمه سرمایه گذاری برای مهریه

قرارداد تشکیل سرمایه برای پرداخت مهر که بخی از شرکت های بیمه ایران با انتشار دفترچه های گوناگون از آن با نام بیمه مهریه یاد کرده‌اند دارای اوصاف ذیل می‌باشد:

۱-قراداد مالی است زیرا بیمه گذار و بیمه گر هردو درباره تبادل مال و ارزش مالی به توافق می‌رسند و اصل تراضی جنبه مالی دارد.

۲-این قرارداد نسبت به بیمه گر عهدی است ، زیرا به پرداخت سرمایه تعهد می‌کند ولی نسبت به بیمه گذار گاه تملیکی و گاه عهدی است.

۳-قرارداد نسبت به بیمه سرمایه گذار (بیمه گذار ) جایز و نسبت به شرکت بیمه (بیمه گر ) لازم است . زیرا بیمه گذاز مجبور به سرمایه گذاری نیست . ولی بیمه گر باید به تعهدات خود عمل کند و حق فسخ قرارداد بیمه را ندارد . در صورتی که قرارداد بیمه مهریه نسبت به بیمه گذار و بیمه گر لازم است چنان که عقود بیمه اصولأ نسبت به دو طرف قرارداد لازمند.

۴-این قرارداد الحاقی است ، در قراردادهای الحاقی تعهدات و شرایط قراردادی به وسیله یک طرف تعیین می شود و طرف دیگر در صورت تمایل ناگزیر است بدون چون وچرا شرایط از پیش تعیین شده را بپذیرد و آزادی او محدود به رد یا پذیرش قرارداد است و اختیاری در تغییر شرایط قرارداد ندارد.

مبتکر قراردادهای سرمایه گذاری برای پرداخت مهریه نیز شرکت های بیمه اند و شروط و تعهدات قراردادی را آن ها تعیین می‌کنند و بیمه گذاران قرارداد از پیش طراحی شده ملحق می‌شوند. گرچه بیمه مرکزی ایران به شرکت ها ی بیمه نظارت دارد و و شرایط عمومی قراردادهای بیمه را تعیین می‌کند ولی چون بیمه گذاران در تشکیل قرارداد نقش ضعیفی دارند ، قرارداد بیمه جنبه الحاقی دارد و همین امر گاهی موجب تحمیل شرایط ناخواسته و غیر منطقی برای بیمه گذاران می شود.

۵-قرارداد معوضی است: به ظاهر حق بیمه و سرمایه بیمه شده دو عوض این قرارداداست . برخی گفته اند تعهد دو رف یعنی تعهد به پرداخت حق بیمه و تحمل خطر ، که همیشه ثابت است خواه خطر محقق شود یا نه ، دو عوض قرارداد بیمه است ولی عقد معاوضی احتمالی است نه معین.[۵۸]

۶-مبتنی بر حسن نیت نیست: از آنجا که پاره ای از شرکت های بیمه ، بیمه مهریه را نوعی بیمه عمر و پس انداز تلقی می‌کنند[۵۹] و مبلغ بیمه شده در بیمه نامه تعیین می‌گردد و مانند بیمه های خسارت به وقوع حادثه ای موکول نمی شود، بیمه کردن بیش از مهریه یا کمتر از آن مطرح نیست و هر کس می‌تواند به اندازه توان مالی خود سرمایه گذاری کند .

حتی به گفته برخی از نویسندگان تعدد بیمه هم منع نشده و یک نفر می‌تواند چند بیمه نامه عمر از یک یا چند بیمه گر خریداری کند ولی بیمه گران برای پیشگیری بعضی بیمه گذاران و برآورد صحیح خطر ، اعلام سرمایه های بیمه نامه های متعدد قبلی بیمه شده را در برگ پیشنهاد و انعقاد قرارداد جدید بیمه عمر یا حوادث به بیمه گذار تحمیل کرده‌اند.[۶۰] ولی بیمه مهری که عین معین است مانند بیمه آتش سوزی و حوادث شخصی و نیز بیمه محض مبتنی بر حسن نیت است.[۶۱]

۷-بیمه عقد رضایی است : عقد بیمه مانند هر عقد رضایی با قصد انشاء بیمه گذار و بیمه گر تشکیل می شود . ولی برای اثبات عقد باید به صورت نوشته در آید (مستفاد از ماده ۲ قانون بیمه ) . برخی عقد بیمه را از عقود تشریفاتی دانسته اند.[۶۲]


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 93 94 95 ...96 ... 98 ...100 ...101 102 103 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب