مجرمی که در ملأعام مجازات میگردد برای همیشه، در انظار عمومی فردی بیآبرو و بیحیثیت جلوه می کند. زیرا اجرای مجازات در ملأعام آنچنان به شرافت و کرامت انسانی او لطمه میزند و او را بیشخصیت میسازد که پس از آن چنانچه تمام سعی خود را در جهت رفع لطمهای که به شرافت و حیثیتاش وارد شده معطوف سازد باز هم قادر به ترمیم آن نخواهد شد.
پس نباید از نظر دور داشت که مجرمین در جامعه دارای شخصیت هستند و به خاطر انسان بودن آن ها، جامعه نباید به راحتی به آبروی آن ها لطمه وارد کند چرا که مجرم مستحق همان چیزی است که نفس اعمال مجازات آن را اقتضا می کند نه بیشتر از آن. بنابرین، ارتکاب جرایم به دیگران از جمله مجریان عدالت اجازه نمیدهد به کرامت و شخصیت مجرم تجاوز نمایند. چراکه همین امر ممکن است باعث گستاخ شدن فرد مجرم و از بین رفتن زمینه اصلاح در او گشته و موجب گردد دیگر هراسی از ارتکاب جرم نداشته باشد چون دیگر جایگاه و شخصیتی برای او نمانده است. پس رفتار مجریان دستگاه قضا با مجرم نباید چنان وجهی به خود بگیرد که شان و مقام او را تا حد یک حیوان تنزل دهد بلکه نرمی و لطافت است که میتوان به بازسازی و اصلاح مجرم امیدوار بود.
یکی از جرمشناسان در اینباره معتقد است اگر در زمانهای گذشته به اجرای برخی مجازاتها در ملأعام یا به نمایش گذاشتن محکوم در میادین عمومی متوسل میشدند حقوق امروزی نیز ابایی از لطمه زدن به شهرت و مفتضح کردن مجرم ندارد (بولک،۱۳۸۵: ۷۲).
دشوار ساختن اصلاح و تربیت مجرم
اصلاح مجرم از اهداف نوین و مهم اعمال مجازات است که موجب میگردد مجرم از تحمل مجازات مهذب شده و دوباره به اجتماع برگردد. به طور کلی در مورد تاثیر اجرای مجازاتها در ملأعام میتوان اظهار نمود که اینگونه مجازاتها اصلاح مجرم را دشوارتر میسازد؛ چون در اصلاح مجرم پس از شناساندن او به مردم و احیانا ریختن آبرویش، تردیدهای زیادی وجود دارد. حال اگر اجرای مجازات در ملأعام همراه اشکال و ابزارهای ترذیلی و خوارکننده صورت گیرد به مراتب اصلاح مجرم مشکلتر خواهد شد و همین خود ممکن است زمینه ساز انتقام جویی در او باشد.
اجرای مجازات در ملأعام بدون در نظر گرفتن عواطف و احساسات و شخصیت مجرم، او را نه تنها اصلاح نخواهد کرد بلکه او را جریتر خواهد نمود و زمینه گرایش به ارتکاب جرایم بعدی را در آینده فراهم ساخت. در اینباره گفته شده است[۵۵] اجرای مجازات در ملأعام ممکن است به صورت موقت تاثیرگذار باشد اما بعد از مدتی به فراموشی سپرده می شود و ممکن است افراد مختلف پس از به مجازات رسیدن یک برههی زمانی از کردهی خود پشیمان شوند اما در حقیقت باعث تجری مجرم در جامعه می شود. البته این گفته چندان صحیح به نظر نمیرسد چرا که اولا اعمال مجازات در مورد برخی از مجرمان تاثیر گذار است و موجبات پشیمانی و ندامت را در آن ها فراهم میسازد و ثانیاً به نظر میرسد مردمی که تماشاگران چنین مجازاتهایی هستند زودتر صحنه های مربوط به آن را فراموش میکنند؛ البته این امر نسبی است و در افراد مختلف هم متفاوت است، پس باید توجه داشت که شیوه های غیر منطقی و نادرستی که در اجرای مجازات در ملأعام توسط ضابطین و مامورین قضایی به کار گرفته می شود و همچنین عکس العملهایی که افراد جامعه نسبت به مجرمینی که از طرق مختلف به آن ها معرفی شدهاند از خود نشان می دهند و مشکلاتی که پس از تحمل مجازات برای مجرم شکل میگیرد می تواند زمینه اصلاح و بازپروری را در مجرم از بین ببرد و باعث بروز جرایم دیگری از او شود.
اگر بنا باشد که هر بزهکاری به علت جرمی که مرتکب می شود مود انزجار افراد جامعه قرار گیرد و مردم از او گریزان شوند به خوبی میدانیم که مجرمین بیشماری هستند که علیرغم جرمهای مشهودی که مرتکب میگردند، نه تنها کسی از آنان دوری نمیکند بلکه کوچکترین خدشهای به احترام و شخصیت آنان وارد نمیگردد. آنان آزادانه، با همه مردم در تماس و معاشرتند در حالی که میتوان گفت بسیاری از کسانی که با آنان مراوده دارند، به خوبی به مجرمیت آنان واقفاند. در حالی که هریک از این افراد به محض آنکه تحت پیگرد قرار گرفته و محاکمه و محکوم گردیده و در ملأعام مجازات شود، نه تنها برای او احترام و تکریمی وجود نخواهد داشت بلکه همان طور که ذکر شد، پس از تحمل مجازات در انظار عمومی، همه جا احساس تنهایی و انزوا خواهد کرد، چراکه کمتر کسی حاضر به معاشرت و دوستی با او خواهد بود.
بنابرین به خوبی مشاهده می شود جرم ارتکابی نیست که مردم را از مجرم گریزان کرده و اصلاح و بازگشت وی را به جامعه دشوار میسازد بلکه کیفری است که در ملأعام، دستگاه عدالت برای تادیب و اصلاح و ارعاب عمومی بر او تحمیل نموده است. از این به همان نسبتی که افراد بیشتری در مراسم اجرای مجازات او حاضر شوند، مردم نسبت به او کراهت و نفرت بیشتری احساس نموده و او را با بدبینی بیشتری مینگرند و بالاخره از او بیشتر دوری می نمایند و اگر مجازات در ملأعام انجام نمیگرفت، واقعا اینهمه نفرت و بیزاری به وجود نمیآمد.
در حقیقت بازگشت مجرم به جامعهای که در آن حیثیت و آبرویش لکهدار شده است بسیار دشوار است و باید در انتخاب مجازات و شیوه اجرای آن توسط مجریان عدالت نهایت دقت به عمل آید تا از پیامدهای سوء اجرای نامناسب مجازات جلوگیری شود.
دکتر مرتضی محسنی معتقد است بدنامی و رسوایی که لازمهی هر حکم کیفری است مانع اصلاح و بازسازی مجرمین است. پس به نظر میرسد اعمال اقدامات تحقیر کننده و ترذیلی نسبت به مجرم نتیجهای عکس روی او خواهد گذاشت و شخصیت ضد اجتماعی مجرم را پیچیدهتر خواهد ساخت و بار سنگین رسوایی ناشی از اعمال و اجرای مجازات در ملأعام تا مدتها بر دوش مجرم خواهد ماند چرا که ترمیم اعتبار و حیثیت از دست رفته بسیار دشوار خواهد شد( محسنی،۱۳۷۵: ۳۳).
در مجموع میتوان گفت با اعمال مجازاتهای خفت باری چون گرداندن مجرم در شهر و معرفی او به همگان به صور قبیحه و تحقیرآمیز و مجبور ساختن او به انجام امور موهن، نمی توان به اصلاح مجرم امیدوار بود.
آثار اجتماعی اجرای مجازات در ملأعام
علاوه بر تاثیرات گوناگون مثبت و منفی اجرای مجازات در ملأعام بر مجرم، شایسته است به پیامدهای این کیفر از منظر اجتماعی نیز پرداخته شود چرا که پیکرهی اجتماع نیز از تاثیرات این کیفر مصون نخواهد ماند؛ ضرورت بحث از آن روست که فرد به عنوان موجودی اجتماعی باید حیات اجتماعی داشته باشد و در روابط اجتماعی است که افراد می توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند. جرم به دنبال آن اتخاذ تدابیر سخت کیفری نیز مانند هر پدیده اجتماعی تاثیرات مثبت و منفی فراوانی بر بدنهی اجتماع خواهد گذاشت. اجرای مجازات در ملأعام به هر شیوهای که انجام گیرد در افراد مختلف جامعه تاثیر گذاشته و اجتماع را تحت تاثیر قرا میدهد. در این قسمت به آثار اجتماعی مثبت و سپس به آثار اجتماعی منفی اجرای مجازات در ملأعام اشاره می شود.