۳) بررسی ریسک سرمایهگذاری در واحد تجاری(خرید سهام تجاری)
بهای واحد تجاری و قیمت هر سهم عادی آن به جریان نقدی سود سهام مورد انتظار سهامداران بستگی دارد. بنابرین انتظارات مربوط توزیع آتی در تصمیمات سرمایه گذاری منجر به نگهداری سهام فعلی، سرمایه گذاری اضافی در سهام فعلی و یا فروش سهام فعلی میگردد. مشخص میشوند که انتظارات مربوط به توزیع های نقدی آتی چه نقش برجسته ای را در تصمیمات سرمایه گذاری ایفا میکند . حال چنانچه ارتباطی بین سود گزارش شده و توزیع سود سهام وجود داشته باشد . توجه سرمایه گذاران بیش تر به انتظارات آینده سود ( سود پیشبینی شده ) واحد تجاری معطوف خواهد گردید. برای پیشبینی قیمت بازار سهام در بسیاری از واحدهای تجاری پیشبینی سود مهم تر از پیشبینی توزیع سود سهام در کوتاه مدت فرض می شود. همچنین فرض می شود که توزیع سود سهام در بلند مدت به سود انباشته و عامل رشد مؤسسه بستگی دارد . بنابرین پیشبینی سود آتی به عنوان عامل تعیین کننده ای در پیشبینی توزیع سود آتی سهام توسط بسیاری از سرمایه گذاران به کارگرفته می شود و سود سهام مورد انتظار نیز به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در قیمت گذاری ارزش جاری سهام یا کل واحد تجاری دارا میباشد.
۴) برآورد ریسک وام اعطایی به واحد تجاری
دارندگان اوراق قرضه و اعتبار دهندگان کوتاه مدت (تأمین کنندگان بدهیهای جاری) نیز به سود آتی (سود پیشبینی شده) علاقهمند میباشند. این افراد در صورتی که انتظار مطلوبی از سود آتی داشته باشند از دریافت بازده سالانه (بهره) و همچنین اصل وام (بدهی) در موعد مقرر اطمینان بیشتری خواهند یافت. علاوه بر موارد فوق از سود پیشبینی شده می توان در موارد زیر استفاده کرد:
۱٫ به عنوان جانشینی برای جریانات نقدی در محاسبه ارزش یک دارایی ( سهام ).
۲٫ کمک به امر تصمیم گیری برای فروش ، نگهداری یا خرید سهام اضافی موجود.
۳٫ معیاری برای ارزیابی عملکرد کارایی مدیریت.
۴٫ ارزیابی توان ایجاد جریانات نقدی در آینده و توسط واحد تجاری.
۵٫ بررسی پیرامون امکان تداوم فعالیت واحد تجاری در آینده.
۶٫ استفاده از سود پیشبینی شده در تهیه بودجه جامع ومحاسبه نرخ فروش آتی محصولات.
۲-۴-۵ درجه اتکاء شرکت به منابع مالی خارج از شرکت (نسبت اهرمی)
استقراض یکی از منابع اصلی برای تامین واحد انتفاعی است. منابع تامین وجه دراستقراض، خارج از واحد انتفاعی و محدوده عملیات آن قرار دارد. بدهی های مالی از طریق استقراض برای تامین مالی ایجاد میشوند و دارای بهره نیز میباشند. اینگونه بدهی ها برگرفته از فعالیت های مالی بوده و معمولا در بازار سرمایه مبادله میشوند، درصورتی که بدهی های عملیاتی از فعالیت های عملیاتی ناشی می شدند. در واقع بدهی های مالی تعهداتی قراردادی برای بازپرداخت وجوه وام میباشند (نیسیم و پنمن[۲۶]، ۲۰۰۳، ۵۳۱).
بدهی های مالی را می توان به دو دسته کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم کرد. در بیشتر مواقع هر چقدر مدت سررسید کوتاه تر باشد، هزینه ی بهره نیز پایین تر محاسبه می شود.
۲-۴-۵-۱ بدهی های مالی کوتاه مدت
بدهی های مالی کوتاه مدت برای پشتیبانی سرمایه گذاری موقت در دارایی های جاری مورد استفاده قرار می گیرند.
معمولا مدیر مالی پس از برنامه ریزی سرمایه گذاری در دارایی های جاری و پیشبینی منابع مورد نیاز واحد اقتصادی در سال آینده باید به فکر تامین مالی برنامه خود باشد و در مورد شیوه تامین مالی تصمیم گیری کند.
۲-۴-۵-۲ بدهی های مالی میان مدت و بلندمدت
بدهیهای میان مدت و بلندمدت، بدهی هایی هستند که ظرف چند سال بازپرداخت میشوند. این نوع بدهی ها در ساختار تامین مالی و هزینه سرمایه شرکت از اهمیت ویژه ای برخوردارند. به طور کلی در تدوین یک استراتژی تامین مالی بر حسب منبع و مقدار وجوه، به موارد زیر توجه می شود:
۱- هزینه و ریسک استراتژیهای مختلف تامین مالی
۲- روند آتی شرایط بازار سرمایه و اثر آن بر نرخهای بهره و قابلیت دسترسی وجوه در آینده
۳- نسبت فعلی بدهی به حقوق صاحبان سهام
۴- تاریخ سررسید بدهیهای موجود
۵- محدودیت های موجود در قراردادهای وام
۶- نوع و میزان وثیقه مورد مطالبه وام دهندگان بلندمدت
۷- توانایی تغییر استراتژی تامین مالی، متناسب با تغییر شرایط اقتصادی
۸- مقدار، ماهیت و ثبات وجوه تامین شده از داخل مؤسسه
۹- کفایت حد اعتبار بانکی فعلی برای تحقق نیازهای جاری وآتی
۱۰- نرخ تورم (به خاطر بازپرداخت ارزان تر بدهی)
۱۱- قدرت سودآوری و وضعیت نقدینگی شرکت
۱۲- نرخ مالیات
منابع بدهی شامل وام های بانکی، وام های شرکت های بیمه و سایر مؤسسات اعتباری، تامین مالی تجهیزات، وام های رهنی، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و نظایر آن است (مدرس وعبدالله زاده، ۱۳۷۸،۱۹۴).
مزایا و معایب تامین مالی از طریق بدهیهای بلندمدت
از دیدگاه شرکت و اعتباردهنده، مزایا و معایب تامین مالی از طریق بدهی بلندمدت به شرح زیر است:
مزایا از نظر شرکت:
۱- بهره بدهی مالیات کاهنده است اما سودسهام این گونه نیست.
۲- خریداران اوراق قرضه به جز بهره خود، سهمی از سود بعد از بهره و مالیات شرکت نخواهند داشت.
۳- بازپرداخت بدهی در دوران تورمی ارزان تر تمام خواهد شد.
۴- کنترل شرکت به واسطه تامین مالی از طریق بدهی کاهش نخواهد یافت.
۵- با اعمال شرط بازخرید در قرارداد قرضه، تامین مالی شرکت انعطاف پذیر می شود. چنین شرطی به شرکت اجازه میدهد قبل از سررسید قرضه، بدهی خود را پرداخت کند.
۶- بدهی بلندمدت میتواند ثبات مالی آتی شرکت را حفظ کند. خصوصاً در شرایطی که بازارهای پولی دچار کسادی است و اخذ وام های کوتاه مدت مقدور نمی باشد.
معایب از نظر شرکت:
۱- صرف نظر از سود یا زیان، هزینه های بهره باید پرداخت شود.
۲- اصل بدهی باید در تاریخ سررسید پرداخت شود.
۳- استفاده از بدهی بیشتر، ریسک ساختمان سرمایه را افزایش و در نتیجه هزینه سرمایه شرکت را افزایش میدهد.
۴- شرایط قرارداد قرضه ممکن است محدودیت های شدیدی بر شرکت تحمیل کند.
۵- تعهدات شرکت ممکن است به واسطه خطاهای پیشبینی، شدیداًً افزایش یابد.
مزایا از نظر اعتبار دهنده:
۱- هر ساله یک مبلغ مشخص بهره وجود دارد.
۲- اوراق بدهی، مطمئن تر از اوراق سهام است.
معایب از نظر اعتبار دهنده:
۱- خریداران اوراق بدهی معمولاً در سود بعد از بهره مشارکتی ندارند.
۲- برای این اوراق حق رأی وجود ندارد.