۴- توزیع عادلانه امکانات رفاهی بین کارکنان: در کشور ما بر اساس تحقیقات انجام شده کم تر دیده شده که کارکنان نسبت به عدم اقدام رفاهی از سوی سازمان گله مند باشند و اگر هم گله مند باشند در انجام وظایف خود تاثیری نمی گذارند ولی اگر مدیری در سازمان خود بین کارکنان تبعیضی قایل شود تاثیر منفی بر کارایی آنان خواهد داشت.
۵- جذب نیروهای کارآمد از طریق آزمون: استخدام نیروهای مورد نیاز یک سازمان از طریق آزمون منجر به پذیرش نیروهای کارآمد و باانگیزه می شود. متاسفانه در کشور ما بیش ترین جذب نیروی انسانی در سازمان ها بر اساس رابطه و توصیه ها انجام میگیرد و نتیجه آن می شود که افراد در رشته تخصصی خود به کار گرفته نشوند و این موضوع پس از مدتی باعث دلسردی و بی انگیزگی در مستخدم می شود.
۶- برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت (کوتاه مدت و بلندمدت): برگزاری کلاس های کوتاه مدت و بلندمدت در یک سازمان برای کارکنان و آشنا کردن آنان با مباحث و متدهای علمی بازده کاری را بالا برده و کارکنان را از یک خمودگی و بی رغبتی بیرون می آورد(صادقی،۱۳۹۳).
همچنین مکس مسمر[۱۱۵] به توصیه های زیر جهت «ایجاد انگیزه در کارکنان» اشاره دارد:
رهبری از طریق الگوسازی
رفتار شما میتواند باعث موفقیت یا از هم پاشیدن گروهتان شود. کارکنان به تشویق یکدیگر بپردازند، خودتان نیز باید با همکارانتان در سطح مدیریت چنین کاری انجام دهید. اگر کارکنان رسماً از تلاشهای شما بیخبرند، بدانید که ما همیشه پشت ابر نمیماند و همه چیز در نهایت فاش خواهد شد. نهایتاًً اعضای گروه خواهند فهمید که قصد گفتن چه مطلبی را دارید. علاوه بر این، شما با بهترین شیوه های ایجاد انگیزه در کارکنان آشنا خواهید شد و حتی روشهای خودتان را پیدا کرده و در پیش خواهید گرفت. بنابرین به مدیر یکی دیگر از بخشهای شرکت که کمی پرمشغلهتر از شما است پیشنهاد همکاری بدهید. اگر اطلاعات مفیدی در زمینه کارهایش دارید به او بدهید تا از این طریق کمکی کرده باشید. با انجام اینگونه کارها، سعی کنید برای کارکنان خود الگوسازی کنید.
ایجاد حس همکاری
اولین شرط برای ایجاد انگیزه در کارکنان، این است که در آن ها حس همکاری ایجاد کنید. به اشتراک گذاشتن چشمانداز، آگاه باشند، انتظاراتی که از آن ها و همکارانشان میرود را درک میکنند. این بدانمعنا است که در صورت نیاز میتوانند در تغییر اولویتبندیها نیز به شما کمک کنند. کار خود را در مقایسه با افراد، کمتر میبینند. درک میکنند که پروژه به تلاشهای بیشتری نیاز دارد.
ارتباطات علنی و آشکار برقرار کنید
نه تنها باید چشمانداز و اهداف کلان شرکت را با کارکنان به اشتراک بگذارید، بلکه باید جزئیات اهداف خرد را نیز در اختیار آن ها قرار دهید و به آن ها نشان دهید که در زمان مناسب، میتوانند اطلاعات و ایده های خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. همچنین باید در اسرع وقت دغدغههای آن ها را برطرف کرده و یا از دستاوردهای آن ها تقدیر کنید، هنگامی که یکی از کارکنان شک و تردید خود را در مورد یک هدف خاص بیان میکند، سریعاً راهی برای حل این مسأله و برطرف کردن شک او بیابید. با این کار میتوانید از سرایت بیانگیزگی در گروه جلوگیری کنید. اگر کسی ترفیع گرفت، با ارسال پیامی به او تبریک بگویید. اگر به یکی از اعضای گروه سریعاً تبریک بدهید، دیگر کارکنان نیز احساس خوبی نسبت به موفقیت او پیدا میکند و بلافاصله به او تبریک میگویند، چراکه فکر میکنند اگر خودشان هم موفق شوند شاهد چنین رفتاری خواهند بود.
برگزاری جلسه های گروهی
جلسه های گروهی اهداف بسیاری را دنبال میکنند، اما اصلیترین هدف تسهیل ارتباطات بین اعضای گروه است. برنامهریزی منظم جلسه ها، نه تنها به شما اجازه بیان اطلاعات حیاتی – مانند اثرات سیاست تغییر روی شغل افراد – را میدهد، بلکه به افراد فرصت میدهد تا مسئولیت کارها را بین یکدیگر تقسیم کنند. افراد بهتر میتوانند این مسائل را به یکدیگر بفهمانند. شما میتوانید پرسشهایی را که برای گروه پیش میآید بررسی کرده، سپس با خود آن ها راهحل مسأله را پیدا کنید، یا در مورد چالشهایی که در هفته گذشته با آن روبهرو بودید گفتوگو کنید. کارکنان بیشتر احساس میکنند جزئی از یک گروه هستند، در صورت لزوم در انجام کارها بیشتر به یکدیگر کمک میکنند.
ترویج تبادل اطلاعات
اگر کسی کارش را بهخوبی انجام داد، چرا نباید او را تشویق کرد که مهارتهایش را با همکارانش به اشتراک بگذارد؟ از او بخواهید با شرکت در جلسه های گروهی و ارائه دانش و مهارتهای خود در مورد پروژه ها، به ارتقای راندمان شرکت کمک کند. اعضای گروه را تشویق کنید که در صورت کشف چیزی که برای کل گروه مفید است، سریعاً دیگر اعضای گروه را در جریان قرار دهند. با ترویج تبادل آشکار اطلاعات، پتانسیل رقابت را محدود کرده و به حمایت مؤثر از کار گروهی میپردازید.
تقدیر و ستایش
تقدیر از کارکنان، نقش مهمی در پیشبرد برنامه های انگیزشی ایفا میکند. آنچه را که میخواهید انجام دهید به آن ها بگویید. از جلسه های گروهی برای الگوسازی جهت القای رفتار مورد نظرتان استفاده کنید. هنگامی که کارکنان میبینند که از همکارشان تقدیر میشود، به این رفتار توجه کرده و شروع به تقلید و الگوبرداری از او میکنند.
طوفان فکری
برای کمک به حل چالشهای پیش روی شرکت، هر از گاهی در برنامه کاری خود جلسه طوفان فکری نیز بگنجانید. با این کار به گروه خواهید گفت که همه یک جا دور هم جمع شدهاید تا مشکلات را حل کنید و فردخاصی مسئول حل همه مشکلات نیست. هدف از برگزاری رسمی جلسه های فکری، ترویج روحیه همکاری در سراسر شرکت است.
معرفی مربیان
با ایجاد ارتباط بین کارکنان قدیمی و کارکنان جدید، سه کار را انجام خواهید داد. اول اینکه با این کار به کارکنان جدید خواهید گفت که به اندازه کافی به آینده آن ها و همچنین مراحل ترقی آن ها اهمیت میدهید. دومین پیامی که با این کار میدهید این است که به کارکنان قدیمی بها داده و آن ها را به رسمیت شناختهاید. و در نهایت اینکه محیطی ایجاد کردهاید که در آن کمک کردن به یکدیگر باعث غرور و افتخار کارکنان است و همه احساس میکنند که به کمک یکدیگر نیازمندند، پس به هم تکیه میکنند. همچنین نظارت همکاران بر کار یکدیگر نه تنها باعث تبادل دانش و اطلاعات بین آن ها میشود بلکه باعث میشود که آن ها در یکدیگر نه تنها باعث تبادل دانش و اطلاعات بین آن ها میشودبلکه باعث میشود که آن ها دریکدیگرایجاد انگیزه کنند(مکس مسمر،۱۳۸۸) .