ب-مستخدمین روز مزد:
این گروه به صورت روز مزد استخدام شده اند یعنی خدمت آن ها برای یک یا چند روز است و مزد آن ها هم روزانه پرداخت می شود مستخدمین روز مزد به دو دسته تقسیم می شود:موقت و ثابت. دسته اول برای خدمات موقت و استثنایی به مدت یک یا چند روز استخدام شده اند (مانند کارگران ساختمانها و تأسیسات و …). دسته دوم برای انجام کارهای اداری و فنی به مدت نا معینی استخدام میشوند. رابطه مستخدمین روز مزد یک رابطه قرار دادی و تابع حصول حقوق عمومی است . [۳۱]
ج- مستخدمین حکمی:
این افراد بر طبق اختیاراتی که به موجب قوانین خاص به وزیران یا سرپرستان سازمان های دولتی داده شده است به استخدام دولت در آمده اند. وضع مستخدمین حکمی از لحاظ انکه آنان برای مدت نا معین استخدام شده اند و مشاغل آن ها کم و بیش حساس و ثابت است شبیه وضع مستخدمین رسمی است بدون آنکه از مزایای استخدام رسمی یا پیمانی برخوردار باشند.
۲-۴-۱-۲-مامورین به خدمات عمومی غیر دولتی
این افراد مامور به ارائه خدمات عمومی هستند اما مامور دولتی محسوب نمی شوند. یا به عبارت دیگر شخص حقوقی عمومی غیر دولتی گفته می شود که فهرست آن ها در بخش قبل ذکر گردید.
۲-۴-۲- افراد غیر رسمی
افراد عادی نیز مانند افراد رسمی مرتکب جعل مهر میشوند. افراد عادی مرتکب جعل مهر عبارتند از بالغ و غیر بالغ باشند که در ذیل به توضیح هر کدام می پردازیم :
۲-۴-۲-۱- بالغ
منظور از بالغ کسی است که به سن بلوغ شرعی رسیده باشد.بلوغ در قانون تعریف نشده است نا گزیر با مراجعه به آرای فقهی در آغاز باید دید بلوغ چیست و بالغ چه کسی است تا معنی نا بالغ که گاه در قانون مترادف طفل به کار رفته معلوم شود.بلوغ از “بَلغ” در لغت به معنای رسیدن به انتهای مقصد است. اعمّ از آن که مقصد مکان باشد یا زمان یا امرى معیّن و البته گاهى نزدیک شدن به مقصد مراد است هر چند به آخر آن نرسد.
مراد از بلوغ، رسیدن فرد به سنین اوان ازدواج و رشد است و رشد هم به معناى پختگى و رسیده شدن میوۀ عقل است.اما در اصطلاح عرف و شرع وقتی گفته می شود بچه بالغ شد؛ یعنی علائم بلوغ در او پیدا شد و تکلیف بر عهده اش آمد پس او بالغ است.
در کتابها و رساله های فقهی هر جا سخن از بلوغ است مقصود نویسنده به استناد بعضی از آیات قران کریم از جمله: «واذالاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا…» چون کودکان به حد حلم رسیدند باید از شما اذن گیرند۱[۳۲]رسیدن به حدحلم و بلوغ نکاء است. علاوه بر نشانه های طبیعی که در چندی و چونی آن بین فقیهان امامیه اختلاف است. سن نیز به عنوان معیاری قراردادی اماره بالغ شدن شناخته شده است. اکثر فقیهان امامیه سن بالغ شدن در دختران را ۹ سال و در پسران ۱۵ سال تمام قمری میدانند. ولی حقیقت این است که مدت عمر هیچگاه ملاک معتبری برای تشخیص بلوغ نیست۱[۳۳].
۲-۴-۲-۲-غیر بالغ:
چنان که میدانیم یکی از ارکان مسئولیت کیفری ادراک است که به معنی درک و فهم انسان از ماهیت و پیامدهای اعمال خود است. فقیهان اسلامی میان طفلی که تا حدودی از لحاظ عقلی رشد یافته و قادر به تمیز است و طفلی که هنوز ممیز نیست تفاوت قائل شده و وضع هر یک را تابع احکام جداگانه دانسته اند. به طور کلی نابالغ در مقررات کیفری کشور ما که ملهم از احکام شرعی است به دو دوره تقسیم شده است. :
الف: غیربالغ غیر ممیز:
این دوره از تولد طفل آغاز می شود وبنا به روایتی با فرا رسیدن ۷ سالگی پایان مییابد. گفته می شود کودک در این دوره توانایی درک افعال خویش و عواقب سوء آن را ندارد. سن ۷ سالگی اماره ای کاشف از رشد عقلانی کودک است وگرنه ممکن است کودکی دیر تر یا زودتر به سن تمیز برسد.در هر حال کوک در این دوره غیر ممیز به شمار میآید اگر چه قدرت تمیز داشته باشد.به سخن دیگر عدم تمیز کودک در این سن اماره مطلق است و دلیل خلاف آن در دادگاه پذیرفته نیست. پس اگر کودک پیش از رسیدن به سن ۷ سالگی مرتکب جعل مهر شود مسئولیت کیفری ندارد و برای نگهداری به والدین کودک سپرده میشوند. لیکن سلب مسئولیت کیفری طفل را دربرابر ضررهایی که به واسطه جعل مهر به مال دیگری وارد ساخته است از مسئولیت مدنی معاف نمی گرداند.
البته محجورین هم که به نوعی غیر بالغ محسوب میشوند میتوانند مرتکب جعل مهر شوند.محجور در اصطلاح حقوقی به کسی گفته میشود که از بخشی از تصرفات و اعمال حقوقی منع شدهاست به عبارت دیگر حجر عبارت است از منع شخص به حکم قانون از اینکه بتواند امور خود را به طور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره کند و شخصاً اعمال حقوقی انجام دهد و فاقد اهلیت استیفا باشد. محجور از ریشه حجر و به معنی منع و بازداشتن برگرفته شدهاست.
ب:غیر بالغ ممیز:
این دوره از ۷ سالگی شروع می شود و تا رسیدن به سن بلوغ یعنی پایان ۹سال قمری در دختران و ۱۵ سال قمری در پسران ادامه مییابد. کودک را در این دوره به این دلیل ممیز مینامند که فرض میکنند کودک به مرحله ای از رشد عقلانی رسیده که قادر است بد را از خوب بازشناسد. تمیز در قوانین کشور ما تعریف نشده است ولی می توان گفت مقصود ازآن فرق گذاشتن میان بد و خوب و یا پسند و ناپسند است. البته در این باره دادگاه باید تحقیق کند که آیا متهم در حین ارتکاب جرم به عواقب عمل خود آگاه بوده یا خیر؟ اگر دادگاه دلیلی بر ممیز بودن طفل به دست نیاورد نمی تواند به محکومیت او حکم دهد. غیر بالغ ممیز چنانچه مرتکب جعل مهر شود طبق حکم دادگاه برای نگهداری به کانون اصلاح و تربیت فرستاده می شود و یا اقدامات تامینی و تربیتی در مورد او اجرا می شود۱[۳۴].
فصل سوم : تقلب در مهر
تقلب نوعی از دروغ، کلاهبرداری و حیلهگری است که باعث ایجاد برتری ناعادلانه متقلب بر دیگران میشود. تقلب گونهای از نقض قانون است. در قانون و حقوق کمتر از واژه تقلب استفاده میشود و بیشتر به عنوانکلاهبرداری و فساد نام برده میشود. در دنیای ورزش نیز میتوان به دوپینگ اشاره کرد که تقلب محسوب میشود و استفاده از آن غیر قانونی است
در قرآن کریم ، کلمه قلب ، با همه مشتقات آن ، ۱۶۸ بار و کلمه تقلب نیز ۱۱بار ، به کار رفته است از نظر لغوی «دگرگون شدن در کار ، در کاری بسود خود و زیان دیگری تصرف کردن ، نادرستی و دغل است. قلب به معنای شخص ناقلای چندپهلو و مقلب ، به معنی دسیسه ، نقشه و دوز و کلک به کار رفته است این معانی به کلمه جعل و تزویر نزدیک است.۱[۳۵]