جدول۲-۱٫ تئوری انگیزش ـ بهداشت اقتباس از مدیریت آموزشی هوی و میسکل (۲۰۰۵).
پیوستار رضایت شغلی
رضایت (+) (-)ممانعت از عدم رضایت
عوامل انگیزش
-کسب موفقیت
-شناسایی
-کار
-مسئوولیت
-پیشرفت
عوامل انگیزش
-کسب موفقیت
-شناسایی
-کار
-مسئوولیت
-پیشرفت
عوامل بهداشتی
-روابط زیر دستان
-روابط همگنان
-سرپرستی فنی
-خط مشی و مدیریت
-شرایط کار
-زندگی شخصی
رضایت (+)
(-) ممانعت از عدم رضایت
برخی دیگر آن را تک بعدی و شامل پاسخ به این دو پرسش دانستهاند که: الف ) در حال حاضر چه قدر از شغل خود راضی هستید؟ ب) تا چه حد از شغل خود رضایت میخواهید؟ به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان صاحبنظر تفاوت بین آنچه فرد در حال حاضر دارد با آنچه به دنبال آن است، میتواند شاخصی از رضایت شغلی باشد. پورتر، لافکوئیست، دیویس و هالند از این دستهاند. از سوی دیگر کاپلمن نیز معتقد است که پژوهشگران حوزه هایی چون روانشناسی مشاوره تمایل دارند«رضایت شغلی» را به تفاوت بین آنچه فرد دارا است، در برابر آنچه خواستار آن است تعریف کنند (سلطانی، ۱۳۸۷).
دسته سوم معتقدند بسیاری از مفهومسازیها و تعاریف « رضایت شغلی» در بردارنده نوعی فرایند ارزشیابی است. لوکه، آن را حالت هیجانی خوشایند و مثبتی میداند که ناشی از ارزشیــابی شغــلی یا تجربه های شغلی فرد است. ولی اسمیت نظرش این است که گسترهای است که در آن محیط کاری، تقاضاهای فرد را برآورده میکند. و یا رابینز که میگوید «رضایت شغلی» حاصل تفاوت میان تعداد پاداشهایی است که فرد دریافت میکند با مقدار پاداشی که فکر میکند باید دریافت کند. به عبــارتی میتوان آن را یک فرایند ارزشیابی تعریف کرد که آنچه را که یک فرد دارد در برابر آنچه خواستار آن است، مورد بررسی قرار میدهد (زکی، ۱۳۸۳).
۲-۱-۳-۳-نظریه های رضایت شغلی
نظریه های گوناگونی در مورد رضایت شغلی وجود دارد. نظریه رضایت شغلی از کمپ به سه دسته رویکرد نیازها، رویکرد انتظار و رویکرد ارزشی تقسیم میگردد .رویکرد نیازها، رضایتمندی را به عنوان تابعی از میزان کامروایی و ارضاء نیازهای فرد، شامل نیازهای جسمی و روانشناختی تعریف میکند و نیازها به عنوان احتیاجات عینی انسان که بر پایه این رویکرد میزان، در همه افراد مشابه است تلقی میشود.
رضایت شغلی هر فرد به دو عامل بستگی دار: نخست اینکه چه تعداد از نیازهای فرد تا چه میزان از طریق احراز شغل تأمین میشود و دوم اینکه چه تعداد از این نیازها و تا چه میزان از طریق اشتغال به کار مورد نظر تأمین نشده باقی میماند. نتیجه حاصل این دو عامل رضایت شغلی فرد را معین میکند. اما رویکرد انتظار معتقد است که رضامندی با نحوه انطباق کامل امیدها و انتظارات با پیشرفتهای فرد تعیین میشود در حالی که نارضامندی معلول ناکامی در رسیدن به انتظار است. رویکرد ارزشی مدعی است که رضامندی شغلی به وسیله این پدیده تعیین میگردد که آیا شغل به فرد امکان حفظ ارزشهای خصوصی و شخصی را میدهد یا نه.
لاوسون و شن نظریه ها را به ۲ طبقه ریز مدلها و درشت مدلها تقسیم میکنند. نظریه های ریز مدلها شامل نظریه های مربوط به نیاز و نظریه های شناختی است و بیشتر، در ارتباط با چیزهایی است که فرد با خود به محیط کار میآورد در اینگونه نظریه ها فرض بر این است که هر چه ارضاء نیازهای روانی و شناختی فرد ارضاء شود وی راضیتر و مولدتر خواهد بود. تعدادی از نظریه ها به جای آنکه برای تبیین رضایت شغلی تنها به فرد متمرکز باشد برای بافت سازمان نیز اهمیت زیادی قائل است. این گروه از نظریه ها که در طبقهبندی درشت مدلها قرار میگیرد به خاطر آنکه شامل فرآیندهای نسبتاً سادهای برای آغاز، جهتدهی و استمرار رضایت شغلی میشود از اهمیت زیادی برخوردار است (هومن، ۱۳۸۱).
۲-۱-۳-۴-عوامل مؤثر بر رضایت شغلی
تحقیقات بیانگر این واقعیت است که امنیت شغلی و وضعیت ارتقاء شغلی، نقش مهمی را در وضعیت رضایت شغلی ایفا میکند (هامر[۲۰]، ۲۰۰۱). کیفیت محل کار و میزان دریافتی (هامش[۲۱]، ۲۰۰۱)، چگونگی ارتباط کارکنان با مدیریت سازمان (بیلمور[۲۲]، ۲۰۰۶) و همچنین چگونگی وضعیت استخدامی (کیس[۲۳]، ۲۰۰۶) – هر چه وضعیت بقا در سازمان مستحکم تر باشد رضایت شغلی نیز بیشتر می شود- از جمله عوامل تاثیرگذار در رضایت شغلی کارکنان میباشد.
نتایج تحقیقات نشان داده است که سن میتواند از عوامل مؤثر بر رضایت شغلی باشد (رابینز، ۲۰۰۱). یافته ها بیانگر آن است که کارکنان قدیمی و با سابقه خدمت بالا تمایل دارند که رضایت شغلی بیشتری را تجربه کنند (جانسون و جانسون[۲۴]، ۲۰۰۰). به نظر میرسد که هر چه افراد در سازمان سابقه خدمت بیشتری داشته باشند قضاوت بهتری نسبت به کارشان دارند. سازمان برای آن ها شرایط بهتری فراهم میکند و پاداشی بیشتری نیز دریافت میکنند. به طور کلی به نظر میرسد که کارکنان قدیمیتر نسبت به افراد تازه کار از رضایت بیشتری برخوردار باشند (بلاد و همکاران[۲۵]، ۲۰۰۲).
به طور کلی متغیرهای مؤثر در رضایت شغلی در چهار گروه قابل طبقه میشود.
۱- عوامل سازمانی که مؤثر در ایجاد رضایت شغلی میباشد خود در بردارنده چند عامل اصلی و مهم است که در زیر ذکر شده است.
-
- حقوق و دستمزد: بویژه زمانی که از دیدگاه کارمند این پرداخت منصفانه و عادلانه باشد.
-
- ترفیعات: شامل تغییر مثبت در حقوق، کنترل کمتر، چالش کاری بیشتر، مسؤلیت بیشتر و آزادی در تصمیمگیری.
- خط مشیهای سازمانی: خط مشیهای منعطف باعث رضایت شغلی میشود و خط مشیهای غیر منعطف باعث برانگیختن احساسات منفی شغل می شود (مقیمی،۱۳۸۵ ).
۲- عوامل محیطی سازمان
-
- گروه کاری : اندازه گروه و کیفیت ارتباطات متقابل شخصی در گروه نقش مهمی در خشنودی کارکنان دارد. هرچه گروه کاری بزرگتر باشد رضایت شغلی نیز کاهش مییابد.
-
- شرایط کاری: هر چه شرایط کاری مطلوبتر باشد باعث رضایت شغلی بیشتری میشود. چرا که در شرایط کاری مطلوب آرامش فیزیکی و روانی بهتری برای فرد فراهم میشود.
- ماهیت کار: کار بخودی خود نقش مهمی در تعیین سطح رضایت شغلی دارد. محتوای شغل دارای دو جنبه است، یکی محدوده شغل و دیگری تنوع کاری(حسینی نسب و جویانی ،۱۳۸۷).
۳- عوامل فردی: صفات و ویژگیهای فردی نقش مهمی در رضایت شغلی دارند. افرادی که به طور کلی دارای نگرش منفی هستند، همیشه از هر چیزی که مربوط به شغل است، شکایت دارند. سن، ارشدیت، و سابقه کار، تأثیر قابل ملاحظهای بر رضایت شغلی دارند (مقیمی،۱۳۸۳).
عوامل مؤثر بر رضایت شغلی
عوامل سازمانی
ـ حقوق و دستمزد
ـ ترفیعات
ـ خط و مشیهای سازمانی
ماهیت کار
ـ محدوده شغل
ـ تنوع شغل
محیط کار
ـ سبک سرپرستی
ـ گروه کاری
ـ شرایط کاری
عوامل فردی
ـ نگرش مثبت و منفی