ششم، درمانگر باید دستورالعمل اضدادی بدهد. یعنی به بیمار در جهت زده شدن از نشانه مرضی تکلیفی محول نماید. در مورد مشکل مورد بحث انجام آن را شاق و لذت آن را زایل سازد. هفتم، درمانگر باید واکنش ها را زیر نظر داشته باشد و در تشویق بیمار برای ادامه ی برنامه ی اضدادی مصر باشد. درمانگر نباید در مقابل بهبودی ناشی از عصیان یا عصبانیت فرد نرم شود، بلکه باید بر منطق و برنامه درمان تأکید کند. اگر شخص بهتر شد و این کار را کمتر کرد، درمانگر باید آن را حمل بر عدم همکاری کند، زیرا درخواست او برای مبادرت به رفتاری دشوارتر صورت گرفته بود.
هشتم، درمانگر باید از بها دادن به بهبود بیمار اجتناب کند. دادن بها بمنزله ی وقوع بازگشت است . اگر چه ممکن است درمانگری مایل باشد روش کار خود را با مراجع” در میان بگذارد”و توضیح دهد که چه میکند، اما این کار گرچه درمانگر را راحت میکند ولی خطر بازگشت به همراه دارد. یکی از طرق اجتناب از بها دادن این است که درمانگر وانمود کند که از بهبود بیمار سر در نمی آورد.
ویژگیهای دستورالعمل:
دقیق بودن: دستورالعمل ها را باید صریحا ابلاغ کرد، نه اینکه پیشنهاد نمود. مثلا، بهتر است گفته شود،” می خواهم چنین و چنان بکنید” نه اینکه ” نمی دانم، آیا شما فکر می کیند بتوانید چنین و چنان بکنید”. اگر درمانگر بگوید،” چرا فلان کار را نمی کنید؟” در واقع دارد سئوال میکند و این دستورالعمل دادن نیست. بهتر است درمانگر در بیان خود دقیق و صریح باشد و تکلیف مورد نظر را دقیق بیان کند. باید ضمن دادن دادن دستورالعمل اعضای خانواده را زیر نظر بگیرد، زیرا عموما می توان از عکس العمل آن ها پی ببرد به اینکه آیا چیزی را که عنوان می شود به روشنی درک میکنند یا خیر. درمانگر نباید ترسی از تکرار نظر خود داشته باشد. مکرر گفتن بهتر از درک نشدن است. گاه اشخاص به یک قسمت از دستورالعمل پیش اندیشی میکنند و لذا به قسمت دیگر گوش نمی دهند. دلیل دقیق بودن دستورالعمل تنها این نیست که درمانگر میخواهد تکلیف انجام شود، بلکه این است که اگر انجام نشد، مطمئن باشد که علتآن بهم بودن دستورالعمل ها نبوده است.
دخالت دادن همگان: همان طور که درماگر باید همه اعضای خانواده را در مصاحبه شرکت دهد، در رابطه با تکلیف هم باید به هر کدام از آن ها کاری ارجاع کند.( میتواند یک نفر رابه دلایل خاص استثنائ کند، اما این کار نباید غیر منتظره باشد). تکلیف خوب آن است که هر کسی در بخش از آن سهیم باشد. حتی اگر درمانگراز یک نفر استثنائا بخواهد که در تکلیف مداخله نکند، این درخواست هم خود نوعی ارجاع کار به آن شخص است. تکلیف باید مانند هر کار دیگری سازمان یافته باشد. یک نفر باید کار انجام دهد، یکی کمک کند، یکی نظارت کند، یکی طرحریزی کند، یکی مراقب باشد که کاربه انجام برسد و الا آخر. هدف از درگیر کردن همگان تکیه بر کل خانواده است، مگر در موارد خاصی که درمانگر به بعضی اعضا تکلیف میدهد و از بقیه میخواهد که دخالت نکنند. در عین حال درمانگر باید سعی کند که با دخالت دادن بچه ها در تکلیف بزرگترها ” سلسله مراتب” خانواده بهم نخورد. اما هیچ کس نباید از تکلیفی که محول می شود ، برکنار باشد.
مرور تکلیف: در بسیاری موارد ، خصوصاً اگر تکلیف خیلی پیچیده باشد، بهتر است از اعضای خانواده خواسته شود که تکلیف را مرور کنند. اگر یکی از اعضا این کار را انجام دهند، از دیگران هم باید خواست که با مشخص نمودن نقش خودشان در تکلیف وارد بحث شوند. این مرور که در مورد اکثر خانواده ها میتواند کاملا سریع صورت گیرد، در واقع کسب اطمینان مجددی است از اینکه تکلیف بخوبی درک شده است.
برانگیختن خانواده برای تبعیت از دستورالعمل: برانگیختن کسی برای انجام یک عمل به معنی ترغیب او است به اینکه این کار برایش سودمند است. وقتی درمانگر میخواهد اعضای خانواده را برای انجام تکلیفی برانگیزد، لازم است آن ها را متقاعد کند که این تکلیف به اهدافی جامه ی عمل می پوشاند که آن ها، هم به عنوان فرد برای خودشان و هم بخاطر سایر اعضای خانواده، خواستار آن هستند. نحوه برانگیختن خانواده بسته به ماهیت تکلیف، طبعیت خانواده و نوع رابطه درمانگر با آن ها است. درمانگر باید تکلیف خود را با وضع شخص مربوطه متناسب سازد. درمانگر ضمن مصاحبه با خانواده درمی یابد که اعضای آن چطور اشخاصی
-
- . Waite ,J ., Luo ,y & Lewin , A ↑
-
- . Sinha.S.P , Mukerjec.N ↑
-
- . Gaal , F ↑
-
- – Marital Family Therapy ↑
-
- – Gardner, B. C., Burr, B.K., Widower, S. E. ↑
-
- – Keim, J. ↑
-
- – Watslawick, P.,Beavin, J. H., & Jackson, D. D. ↑
-
- – Carlson, C. I., Cooper, C. R., & Spradling, V.Y ↑
-
- – Szapocznik, j., Hervis, O., & Schwartz, S. ↑
-
- – Brief Strategic Family Therapy ↑
-
- ۱٫“Evaluatio & Nurturing Relationship Issues Communication and Happiness” ↑
-
- Beavers ↑
-
- Schwartz ↑
-
- Kaslow ↑
-
- Donvan ↑
-
- Walsh,f ↑
-
- Barnhill ↑
-
- Longo ↑
-
- . Indentity ↑
-
- . minuchin ↑
-
- . Open system ↑
-
- . Longo ↑
-
- . Duvall ↑
-
- Wallerstetne ↑
-
- Nathen-w-ackerman (1908-1971) ↑
-
- Family healing ↑
-
- Bowen ↑
-
- lids ↑
-
- Alferd Adler ↑
-
- Experimantal Family Therpy ↑