« دانلود فایل پایان نامه : تحقیقات انجام شده با موضوع بررسی فقهی فروش ... | نگاهی به پایان نامه های انجام شده ... » |
جدول ۴-۷ فراوانی و درصد برجسته سازی ابعاد توسعه در سرمقالههای روزنامه های اصلاح طلب ۱۲۰
جدول ۴-۸ فراوانی و درصد اولویتهای اقتصادی در سرمقالههای روزنامه های اصلاح طلب ۱۲۱
جدول ۴-۹ فراوانی و درصد اولویتهای سیاسی در سرمقالههای روزنامه های اصلاح طلب ۱۲۳
جدول ۴-۱۰ فراوانی و درصد اولویتهای اجتماعی در سرمقالههای روزنامه های اصلاح طلب ۱۲۴
جدول ۴-۱۱ فراوانی و درصد اولویتهای فرهنگی در سرمقالههای روزنامه های اصلاح طلب ۱۲۵
جدول ۴-۱۲ فراوانی و درصد نوع نگاه سرمقالههای روزنامه های اصلاح طلب به عملکرد دولت وقت ۱۲۶
جدول ۴-۱۳ فراوانی و درصد نوع اشارهی روزنامه های اصولگرا به توسعه ۱۲۷
جدول ۴-۱۴ خط مشی روزنامه های اصولگرا نسبت به دولت وقت ۱۲۷
جدول ۴-۱۵ فراوانی و درصد سبک سرمقالههای روزنامه های اصولگرا ۱۲۸
جدول ۴-۱۶ فراوانی و درصد مسئلهی اصلی مورد بحث در سرمقالههای روزنامه های اصولگرا ۱۲۹
جدول ۴-۱۷ فراوانی و درصد رویکرد سرمقالههای روزنامههای اصولگرا به توسعه ۱۳۰
جدول ۴-۱۸ فراوانی و درصد برجستهسازی سرمقالههای روزنامه های اصولگرا در بعدهای توسعه ۱۳۱
جدول ۴-۱۹ فراوانی و درصد اولویتهای اقتصادی در سرمقالههای روزنامه های اصولگرا ۱۳۲
جدول ۴-۲۰ فراوانی و درصد اولویتهای سیاسی در سرمقالههای روزنامه های اصولگرا ۱۳۴
جدول ۴-۲۱ فراوانی و درصد اولویتهای اجتماعی در سرمقالههای روزنامه های اصولگرا ۱۳۵
جدول ۴-۲۲ فراوانی و درصد اولویتهای فرهنگی در سرمقالههای روزنامه های اصولگرا ۱۳۶
جدول ۴-۲۳ فراوانی و درصد نوع نگاه سرمقالههای روزنامه های اصولگرا به عملکرد دولت قبلی ۱۳۷
جدول ۴-۲۴ فراوانی و درصد نوع نگاه سرمقالههای روزنامه های اصولگرا به عملکرد دولت وقت ۱۳۷
جدول ۴-۲۵ مقایسه ابعاد برجسته شده از توسعه در سرمقالههای روزنامهها بر حسب تعلق جناحی آنها ۱۳۹
جدول ۴-۲۶ مقایسه جهت گیری سرمقالهی روزنامهها بر حسب تعلق جناح سیاسی آنها ۱۴۱
جدول ۴-۲۷ مقایسه اشاره به توسعه در سرمقاله های روزنامهها بر حسب تعلق جناحی آنها ۱۴۲
جدول ۴-۲۸ مقایسه رویکرد سرمقاله روزنامهها به توسعه بر حسب تعلق جناحی آنها ۱۴۳
جدول ۴-۲۹ مقایسه نوع نگاه سرمقالهها به عملکرد دولت قبلی بر حسب تعلق حزبی آنها ۱۴۵
جدول ۴-۳۰ مقایسه نوع نگاه سرمقالهها به عملکرد دولت وقت بر حسب تعلق جناحی آنها ۱۴۷
جدول ۴-۳۱ مقایسه برجسته سازی ابعاد توسعه در سرمقاله های روزنامهها بر حسب سال انتشار آنها ۱۴۹
جدول ۴-۳۲ مقایسه اشاره به توسعه در سرمقاله های روزنامهها بر حسب برجسته سازی ابعاد توسعه در سرمقاله های آنها ۱۵۱
جدول ۴-۳۳ مقایسه رویکرد به توسعه در سرمقالههای روزنامهها بر حسب برجسته سازی ابعاد توسعه در آنها ۱۵۲
جدول ۴-۳۴ مقایسه جهت گیری سرمقاله های روزنامهها بر حسب برجسته سازی ابعاد توسعه در آنها ۱۵۴
کلیات پژوهش
و خداوند با آن همه مهربانی به خلق، حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند.
سوره رعد، آیه ۱۱
طرح موضوع و تعریف آن
پژوهش حاضر با موضوع سیر تحول مفهوم توسعه در مطبوعات دوره اصلاحات و اصولگرایی و با استفاده روش تحلیل محتوای کمی و کیفی صورت گرفته است. در طرح موضوع این پژوهش باید اشاره کنیم که ما در عصری زندگی میکنیم که رسانهها به طور فزاینده با زندگی روزمره مردم تنیده شدهاند. آنها با نقشهایی که در حیطه خبر رسانی، اطلاع رسانی، آموزش و پر کردن اوقات فراغت ایفا میکنند خلأهایی چون خلأ آگاهی، تفریح و نیاز به دانش را تا حد قابل توجهی برای بشر امروز پر میکنند. پس از جنگ جهانی دوم، با شروع بحثهای علمی در مورد توسعه و همچنین گسترش روزافزون فناوریهای جدید ارتباطی، محققان و برنامه ریزان توسعه توجه ویژه ای را نسبت به نقش اساسی رسانهها در توسعه کشور های موسوم به جهان سوم مبذول داشتند و از همین منظر مفاهیم و نظریات تازه ای را در حوزه ارتباطات و توسعه خلق کردند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در اهمیت تحقق امر «توسعه»[۱] باید گفت که کشورها از طریق دست یافتن به آن میتوانند جایگاه خود را در نظام جهانی تغییر دهند در حالی که بازماندن از آن با تقلیل جایگاه کشورها در سلسله مراتب قدرت و ثروت جهانی همراه است. بنابراین کشورهای توسعه نیافته تلاش میکنند تا با تدوین برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت و استفاده از ابزار و امکانات گوناگون، خود را در مسیر توسعه ای پایدار قرار دهند.
امروزه تعریف توسعه مانند آنچه که «آرتور لوئیس» برندۀ جایزۀ نوبل در رشتۀ اقتصاد میگوید، دیگر گسترش تدریجی بخش مدرن و کاهش تدریجی بخش سنتی، نیست (بهشتی،۱۳۸۳: ۲). در تعریفهای جدیدتر، سنتهای یک کشور نه تنها مانعی برای توسعه به حساب نمیآیند بلکه میتوانند در روند توسعه نقشی موثر ایفا کنند. بدین گونه، امروزه پارامتر های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، در توسعه پذیرفته شده است. اگرچه در طی ۷۰ سال اخیر، برنامه ریزیهای توسعه با فراز و فرودهای فراوانی در مورد اینکه «توسعه واقعاً چیست؟» مواجه بوده است. از توجه صرف به شاخصهای اقتصادی در «مکتب نوسازی» گرفته تا اولویت قرار دادن معنویات در «مکتب رهایی بخش»، همه تفاوتهای مفهومی را در حیطه توسعه نشان میدهند. با وجود اختلافاتی که در مبانی نظری این مکاتب وجود دارد همه آنها به نقش رسانهها به عنوان اهرمی که روند توسعه را تسهیل میکند، تأکید و توجه ویژه ای دارند. از آنجا که توسعه انسانی و پایدار نیازمند مشارکت همه افراد جامعه است، رسانه های فراگیر و با نفوذی چون رادیو، تلویزیون و مطبوعات میتوانند راه را برای آموزش همگانی و مشارکت فعال افراد در روند توسعه تسهیل نمایند که از این نقش رسانهها با نام «ارتباطات تسهیل کنندۀ توسعه» نیز یاد میشود. بنابراین وسایل ارتباط جمعی از آن دوران نقش دوگانه ای را در برنامه ریزیهای توسعه بر عهده گرفتند. از یک سو رشد کمی و کیفی رسانهها خود به عنوان یکی از شاخصهای توسعه به حساب میآید و از سوی دیگر آنها به عنوان ابزاری برای آموزش همگانی، آگاهی بخشی و مشارکت، میتوانند تأثیر مثبتی در روند توسعه داشته باشند.
اهمیت نقش رسانهها در توسعه، یا به عبارت بهتر ارتباطات و توسعه زمینه ساز تحقیقات بسیاری شده است. یکی از مهمترین پژوهشها در این زمینه توسط «دانیل لرنر[۲]» انجام شده است. وی که نتایج پژوهش خود را در کتابی به نام گذر از جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه به چاپ رسانید معتقد است که نو سازی از چهار مرحله شهر نشینی ← سوادآموزی ← استفاده از وسایل ارتباط جمعی میگذرد که این مراحل نیز به نوبه خود به ← مشارکت فعالانه مردم در زندگی سیاسی می انجامد.
از دیگر تحقیقات برجسته در این زمینه، پژوهشی است که توسط «اورت ام. راجرز[۳]» و «اف. فلوید شومیکر»[۴] انجام گرفته است. هدف اصلی تحقیق آنها ضرورت ارتباط برای تغییر اجتماعی است. تغییر اجتماعی فرایندی است که طی آن، در ساختار و کارکرد نظام اجتماعی، دگرگونی به وقوع میپیوندد. آنها سه فرایند متوالی ابداع، نشر و پیامدها را در تغییر اجتماعی ضروری میدانند. (راجرز و شومیکر،۱۳۷۶: ۴۶). به عقیده آنها عناصر اصلی نشر عبارت است از :۱- نوآوری ۲- که توسط کانالهای معینی ۳- در بعد زمان ۴- میان اعضای نظام اجتماعی منتشر میشود و نوآوری عبارت است از ایده، روش و یا وسیله ای که توسط فرد، جدید تلقی میشود (راجرز و شومیکر، ۱۳۷۶: ۴۷).
در مقابل نظریات لرنر و راجرز که نقش رسانه های جمعی را در سیاستهای توسعه موثر ارزیابی کردهاند، کسانی چون «الکس اینکلس»[۵] در تبیین نقش ارتباطات در نوسازی، حد تأثیر گذاری رسانه های جمعی را بسیار پایین میآورد. به نظر او اولاً رسانهها تنها ابزارهای مکانیکی هستند که نقش آنها بستگی به پیامهای منتشره از سوی آنها دارد و ثانیاً زمینهها و تصورات قبلی مخاطبان در انتخاب پیام عامل عمده است. حتی اگر رسانهها دارای برنامههایی باشند که بتوان آنها را نوساز نامید، توانایی پیام گیران را در انتخاب پیامهای مورد علاقه خود نباید نادیده گرفت. مردم اصولاً به چیزهایی توجه میکنند که برایشان جالب است و آن دسته از پیامها را که دور از ذهن یا متعارض با سنن موروثی و معتقدات خود مییابند به دور میریزند. از این رو تأثیرات ارتباطات همگانی در ایجاد تغییر اساسی در نگرشها و ارزشها ممکن است بسیار کمتر از آن باشد که بسیاری تصور میکنند. با این همه اینکلس میپذیرد که رسانه های جمعی دارای تأثیری مستقل بر افراد جامعه هستند (خانیکی ،۱۳۸۱ : ۱۲۸).
اثر بخشی ارتباطات جمعی را در توسعه میتوان با توضیح کارکردهای رسانهها در جامعه نیز توضیح داد. دکتر کاظم معتمد نژاد در کتاب وسایل ارتباط جمعی خود به نقل از «هارولد لاسول» سه کارکرد و وظیفه اصلی را برای مطبوعات بر میشمرد که عبارتند از: وظیفه خبری و آموزشی، وظیفه راهنمایی و رهبری، وظیفه تفریحی و تبلیغی. وی در ذیل وظیفه راهنمایی و رهبری معتقد است که وسایل ارتباط جمعی به طور کلی میتوانند در توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه وظایف بسیار حساسی عهده دار شوند. روزنامهها و رادیوها و تلویزیونها با پخش و گسترش اندیشه های نو در واقع وجدان اجتماعی افراد را بیدار میکنند و با آشنا ساختن آنان به اهمیت اجرای برنامه های مهم مملکتی توجه سریع و وسیع همگان را به لزوم تحولات اساسی از قبیل تعدیل ثروت مبارزه با بیسوادی و گسترش وسایل رفاه اجتماعی جلب میکنند و آنان را برای شرکت در زندگی عمومی و دفاع از حقوق فردی و اجتماعی و قبول مسئولیتهای بیشتر آماده میسازند (معتمد نژاد، ۱۳۸۳: ۶-۵).
در ایران نیز آگاهی از وضعیت عقب مانده کشور پس مواجهه و رویارویی با غرب پیشرفته تر و صنعتیتر ، به وجود آمد؛از این رو اندیشه پیشرفت در سر کسانی که هدفشان ایجاد ایران مدرن و پیشرفته بود شکل گرفت. اوج این ترقی خواهی را میتوان در انقلاب مشروطه دید. این انقلاب که منجر به ایجاد اولین مجلس قانونگذاری در آسیا شد، با هدف کاهش قدرت مطلقه پادشاه و شورایی کردن تصمیمات و عمل کردن بر قانون، نقش مهمی در پیشبرد توسعه سیاسی در ایران داشت. البته بر کسی پوشیده نیست که مطبوعات آن دوره در سایه آزادیهای سیاسی به وجود آمده تأثیر بسزایی در ارتقای شعور سیاسی مردم و به سرانجام رسیدن این انقلاب داشتهاند. تفکر توسعه از آن پس به صورت جدی دنبال شد و در سال ۱۳۲۷ ه.ش با تدوین اولین برنامه توسعه عمرانی و اقتصادی توسط دولت وقت، شکل جدیدی به خود گرفت که نتیجه آن شش برنامه توسعه قبل از انقلاب اسلامی و پنج برنامه توسعه بعد از انقلاب اسلامی بوده است.
از آنجا که دست یابی به توسعه از اولویتهای دولتهای مختلف در ایران بوده است و با در نظر گرفتن جایگاه ویژه ای که ارتباطات جمعی و به خصوص مطبوعات در این سیر دارد لذا بررسی و نگاه جامع به تحول و دگرگونی مفهومی توسعه که بی شک بر روی برنامه ریزهای کوتاه مدت و بلند مدت اثر میگذارد، ضروری به نظر میرسد. البته لازم به یاد آوری است که با تفکیک معنای رشد از توسعه شاید بهتر بتوان منظور و هدف اصلی تحقیق حاضر را بیان کرد. در واقع در این پژوهش صحبت بر سر رشد کمی قسمتهایی از جامعه نیست، در اینجا توسعه به معنای عام بیان میشود. توسعه ای که به طور کلی میتواند بر جامعه و تحولاتش اثر بگذارد.
با در نظر گرفتن این مهم، در این تحقیق بر آنیم تا سیر تحول مفهوم توسعه را در دو دوره ریاست جمهوری منتهی به شانزده سال اخیر یعنی دوره های موسوم به اصلاحات و اصولگرایی، در مطبوعات بررسی کنیم. بدین منظور به تحلیل محتوای سرمقاله های روزنامههایی این دوره بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۲ خواهیم پرداخت تا از این رهگذر مفهوم غالب در روند توسعه هر یک از دولتهای مذکور را که مطبوعات انعکاس دهنده آن هستند، مشخص نماییم.
ضرورت و اهمیت موضوع
شکست ایران در مقابل روسیه در زمان فتحعلی شاه و در پی آن جدا شدن بخشهای زیادی از کشور شاید ضربه محکمی بود که عقبماندگی ایران را از قافله جهانی به یاد کسانی چون عباس میرزا آورد و از آن زمان تلاش برای دست یافتن به توسعه بیش از پیش پیگیری شد. اگرچه پیمودن این مسیر همیشه هموار نبوده اما نام دولتمردان توسعه طلب و ترقی خواهی چون عباس میرزا، قائم مقام فراهانی و امیر کبیر در تاریخ ایران همیشه برجسته خواهد ماند.
در طول سدهی اخیر نیز تلاشهای زیادی برای توسعه ایران صورت گرفته است. اولین تلاش منظم در این زمینه در دوره حکومت رضاشاه با عنوان صنعتی شدن و نوسازی ایران صورت پذیرفت. در دوره پهلوی دوم نیز میتوان از تلاشهایی یاد کرد که عمدتاً در دهه های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ شمسی با اجرای برنامه های عمرانی اول تا پنجم (برنامه ششم به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی ایران عملاً به اجرا در نیامد) انجام گرفت. بعد از انقلاب اسلامی، هشت سال جنگ تحمیلی پیشبرد برنامه های توسعه را نامیسر کرد (اگرچه تفکر توسعه در آن زمان نیز به فراموشی سپرده نشد). اولین برنامه توسعه کشور بعد از پایان جنگ و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ و بعد از آن برنامه دوم توسعه ۱۳۷۳-۱۳۷۸ و برنامه سوم توسعه از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳، برنامه چهارم از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۹ اجرا شد و اکنون نیز برنامه پنجم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در حال اجراست.
همان طور که پیشتر نیز اشاره شد، ایران کشوری است که مردم و حاکمانش سالهای سال است که آرزو و اندیشه توسعه را در سر میپرورانند. بنابراین انجام پژوهشی که نشان دهد رسانه، به عنوان یک نهاد مدنی و واسط جامعه و مردم، چه مفهومی از توسعه را برای مخاطبان خود به تصویر کشیدهاند، ضروری به نظر میرسد. زیرا همان طور که قبلاً اشاره شد رسانهها و خصوصاً مطبوعات نقش مؤثری در اشاعه اهداف توسعه و جلب مشارکت مردم ایفا میکنند و نادیده گرفتن این نقش، اقدامی در جهت توسعه نیافتگی قلمداد میشود.
اهمیت و ضرورت نظری
اهمیت تردید ناپذیر کاربرد وسایل و تکنولوژیهای ارتباطی در رسیدن به هدفهای توسعه ملی که از سوی برخی از پژوهشگران به ارتباطات پشتیبان توسعه نیز معروف شده است ایجاب میکند که عملکرد ارتباطات و به ویژه وسایل ارتباط جمعی به شکل دقیق مورد بررسی قرار گیرد. (بدیعی و قندی،۱۳۷۸ :۴۱۶).
با توجه به آنچه که در مورد نقش رسانهها در روند توسعه اشاره شد، از آنجا که چنین تحقیقی تا کنون صورت نگرفته است، انجام آن در حوزه ارتباطات و توسعه ضروری به نظر میرسد و میتواند به غنای ادبی و پژوهشی این رشته بیفزاید و علاوه بر این میتواند مبنای خوبی برای انجام تحقیقات بعدی باشد.
در حیطه ارتباطات پژوهش حاضر در صدد کشف این مجهول است که مطبوعات ایران در یک دوره ۱۶ ساله چه تصویری از توسعه را به عنوان اندیشه و گفتمان غالب هر دوره ارائه کردهاند؟
علاوه بر این از آنجا که سرمقالهها توسط سردبیران رسانهها، کارشناسان و روشنفکران جامعه نوشته میشود و در واقع نشان دهنده موضع رسمی مطبوعات درباره توسعه یا هر موضوع دیگری است، بررسی آنها میتواند مشخص کند که آنها در هر برهه زمانی چه ضرورتهای توسعه ای را مد نظر داشتهاند و چه کاستیهایی را مورد نقد قرار دادهاند.
همچنین از آنجا که پژوهش حاضر بازه زمانی تقریباً گسترده ای را مورد بررسی قرار میدهد میتواند یک مدل نظری در خصوص توسعه و نقش رسانهها در آن با توجه به سیر مفهومی آن در دوره های مذکور ارائه کند که این امر میتواند در غنای منابع نظری توسعه در ایران راهگشا باشد.
فرم در حال بارگذاری ...