ب) زنجیره های روایی
ـ زنجیره ی اجرایی: تلاش زهرا خانم برای تسلط بر سوسن، انجام کارهای مختلف خانه توسط سوسن، درگیری و بگومگوهای زهرا خانم و سوسن، پذیرایی سوسن از مهمانان زهرا خانم، زنجیره های اجرایی این روایت هستند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ـ زنجیره ی انفصالی: ورود و خروج های زهرا خانم و سوسن در اتاق های مختلف خانه، حضور مهمانان در خانه ی زهرا خانم، رفت وبرگشت های متعدد سوسن در اتاق پذیرایی، خروج زهرا خانم از اتاق پذیرایی، رفتن سوسن به داخل آشپزخانه و رفتن زهرا خانم و مهمانان بر سر میز غذا و تغییر ناگهانی رفتار سوسن، زنجیره های انفصالی این روایت محسوب می شوند.
ـ زنجیره ی میثاقی: نقشه کشیدن سوسن برای مقابله با مادر شوهرش و انجام این نقشه از سوی او، قرار مهمانی هفتگی زهرا خانم و دوستانش و قول دادن سوسن به زهرا خانم در مورد پذیرایی عالی از مهمان ها هنگام ظهر و درست کردن ناهار و انجام ندادن این کار از سوی او، زنجیره های میثاقی این روایت را شکل داده اند.
۵-۲-۲ نتایج کلی تحلیل ساختاری داستان ها
پس از بررسی و تحلیل دقیق داستان ها می توان مولفه های موجود در الگوی ساختاری گرماس را به این صورت در داستان های مورد مطالعه نشان داد:
تمام داستان های بررسی شده دارای دو کنشگر فاعل و هدف و همچنین زنجیره ی اجرایی هستند.در تعداد ۷۰ داستان (۷۵ درصد)،از کل داستان ها کنشگر یاری رسان حضور دارد.
۸۹داستان (۹۵درصد)، دارای کنشگر مخالف هستند و ۶۷ داستان( ۷۲درصد)، هم دو کنشگر اعطا کننده و دریافت کننده را دارند.
در ۹۲ داستان (۹۸ درصد)، زنجیره ی انفصالی وجود دارد،همچنین در ۷۵ داستان ( ۸۰ درصد) داستان ها زنجیره ی میثاقی قابل مشاهده است.
از میان کل داستان ها تعداد ۱۷ داستان (۱۸ درصد) حالت داستان در داستان دارد.
در ۴۷ داستان (۵۰درصد)، بیش از یک فاعل و یا هدف وجود دارد،در بعضی از این داستان ها فاعل در پی دستیابی به چندین هدف است،اما در اغلب داستان ها چند فاعل مختلف در قسمت های مختلف روایات حضور دارند و هریک هم هدف خاص خود را دنبال می کنند.
در ۶۷ داستان (۷۲ درصد)،اشخاص و افراد مختلف نقش کنشگر بازدارنده را بر عهده دارند و در ۲۶ داستان (۲۸ درصد)، عوامل خاص محیطی و مشکلات و کمبود های مختلف جامعه نقش کنشگر بازدارنده را دارند و مانع از دستیابی فاعل ها به اهدافشان شده اند ،به نظر می رسد که باتوجه به هدف خاص داستان ها که انتقاد اجتماعی بوده است می توان این مسئله را توجیه کرد.
نتایج فوق را می توان به این صورت بر روی نمودار ارائه کرد:
۵-۲-۳ تحلیل شخصیت های داستانی
در داستان های بررسی شده در این رساله،شخصیت های داستانی بسیار متعدد و متنوع هستند.مولف برای ساختن داستان و همچنین پیشبرد حوادث داستان ها دست به خلق شخصیت های گوناگون زده است.در داستان هایی که جنبه ی طنز آن ها قوی تر و پر رنگ تر است اغلب شخصیت ها چه از نظر ظاهری و چه از نظر رفتاری دارای ابعاد طنزآمیز بسیار جالبی هستند و مولف در بسیاری از موارد سعی کرده است که طنز را از طریق شخصیت ها به مخاطب ارائه کند.رفتار های ارادی و غیر ارادی یا آگاهانه و نا آگاهانه ی بسیاری از شخصیت ها در چنین داستان هایی باعث خلق موقعیت های طنزآمیز و یا تغییر روند داستان از حالت جدی به حالت طنز آمیز شده است.
توانایی مولف در خلق شخصیت های متعدد داستانی به حدی است که مخاطب با مطالعه ی دقیق داستان ها وچیدن شخصیت های حاضر در آن ها در کنار یکدیگر،به نوعی می تواند جامعه ی روزگار مولف را در ذهن خود ترسیم و مجسم نماید .
شخصیت های حاضر در این داستان ها از بطن زندگی اجتماعی مردمان عصر مولف الگو برداری شده اند و به نوعی تیپ های مختلف شخصیتی حاضر در جامعه،در داستان های گوناگون پذیرای نقش های متناسب با نوع خاص هر تیپی شده اند.
از آن جایی که هدف اصلی مولف از طرح داستان ها انتقاد از مسائل اجتماعی و طرح مشکلات زندگی مردم بوده است،شخصیت های حاضر در داستان ها هم با نوع رفتار،گفتار و زندگی خود ترسیم کننده ی اوضاع کلی دوران مولف بوده و با زمان و مکان خلق داستان ها بسیار هماهنگ و متناسب هستند.
یکی از ویژگی های کلی این داستان ها وجود دو عنصر زمان و مکان در تمامی داستان هاست.از دیگر ویژگی های داستان ها نیز توصیف دقیق و همه جانبه ی عناصر داستان،از شخصیت ها گرفته تا زمان و مکان ،توسط مولف است.
درمورد شیوه ی روایت داستان ها هم باید گفت که از میان تمام داستان ها ی بررسی شده، تعداد ۴۰داستان (۴۳درصد)به شیوه ی اول شخص روایت شده است و در ۵۳ داستان دیگر (۵۷ درصد)شیوه ی روایت داستان،زاویه ی دید دانای کل است.
از میان داستان هایی که به شیوه ی اول شخص روایت شده ۲۸ داستان (۷۰درصد)را خود مولف روایت می کند و در ۱۲ مورد (۳۰ درصد)راوی یا از دوستان مولف است و به طور حضوری و شفاهی داستان را برای مولف شرح داده و یا از خوانندگان مقالات مولف است و مساله ای خاص را از طریق نامه نگاری با مولف در میان گذاشته و مولف هم با ایجاد تغییراتی در آن داستان را از زبان خود شخص نقل کرده است.
در کل داستان های بررسی شده در این آثار بیش از هفتصد شخصیت داستانی حضور دارند.تعداد شخصیت ها در داستان ها متنوع و متغیراست،یعنی ممکن است که در داستانی تنها دو شخصیت ودر داستان دیگر بیش از بیست شخصیت حضور داشته باشند.
در ۳۱ مورد (حدود۴درصد)خود مولف از شخصیت های اصلی داستان ها به شمار می رود.همچنین در ۲۵ مورد(حدود۳ درصد)اعضای خانواده ی مولف و در ۳۹ مورد (حدود ۵ درصد)دوستان و یا همکاران مولف از شخصیت های داستان به شمار می روند.
در این داستان ها به صاحبان مشاغل مختلف و کسب های آزاد نیز توجه ویژه ای شده است و صاحبان مشاغلی مانند فروشندگی،نجاری،بزازی،بقالی و … به عنوان شخصیت های داستانی در این آثار حضور دارند و روی هم رفته تعداد۱۴۲ مورد (حدود۱۹درصد)از شخصیت های حاضر در داستان ها صاحبان مشاغل آزاد هستند.
همچنین ۴۸ مورد(حدود۶درصد)از شخصیت ها کارمندان اداره های دولتی (اعم از کارمند عادی و رئیس)هستند.۲۹ مورد(حدود۴ درصد)پزشکان هستند و ۹ مورد(حدود ۵/۱ درصد)پاسبان و مامورین کلانتری هستند .از میان مشاغل مختلف ۱۶ مورد(حدود۵/۲ درصد)صاحبان مشاغل فرهنگی (مدیر مجله،خبرنگار،نویسنده و…)هستند و بالاخره ۱۷ مورد(حدود ۵/۲ درصد)هم ،نوکر یا پیشخدمت هستند.
۸۴ شخصیت داستانی (۱۱درصد)زن و شوهر(عروس و داماد های جوان یا نامزد ها)هستند.۱۶مورد(حدود۵/۲ درصد)هم خواستگاران و خانواده ی دختران هستند.
از میان کل شخصیت ها ۱۲ مورد (حدود ۵/۱ درصد)مالک و مستاٌجر هستند. همچنین ۱۲ مورد هم دزد و جیب بر در میان شخصیت ها حضور دارند.
تعداد ۱۳ مورد(۱۵درصد)هم با عناوینی مثل همسایگان،مهمانان،عابرین و رهگذران در نقش شخصیت های داستانی حضور دارند که البته میزان تاثیر گذاری تمام این موارد در داستان ها به یک اندازه نیست یعنی گاهی یک عابر یا مهمان فقط شخصیتی فرعی است و حضوری گذرا و نسبتاً بی اثر در داستان دارد،اما گاهی حضور یک عابر یا مهمان یا همسایه در روند داستان تاثیر فراوانی دارد و گاه حتی ممکن است که نحوه ی اتفاقات داستان را هم تغییر بدهد.
در مورد بقیه ی شخصیت ها (۲۲درصد)هم به شغل یا ویژگی خاصی اشاره نشده است و می توان آن ها را با عنوان شخصیت های عام معرفی کرد.
از میان کل شخصیت های داستانی که حدود ۷۲۰مورد هستند،۳۸۲مورد(۵۲درصد)مردان و پسران و ۱۶۰ مورد (۲۳درصد)زنان ودختران هستند و در ۱۷۹ مورد (۲۵درصد)هم جنسیت شخصیت ها مشخص نیست و با عناوینی مثل بچه،یکی از همسایه ها،یکی از رهگذران و…در داستان حضور دارند.
همچنین باید گفت که از میان شخصیت های مردان و پسران ،۷۵مورد(۱۰درصد)با اسامی خاص(مثل جمشید،یحیی،قاسم،آقای نوادی و…)ذکر شده اند و ۳۰۷ مورد(۴۲درصد)با عناوینی مثل آقای راننده،یکی از آقایان ،پسر بچه دهاتی و… در داستان ها حضور دارند.
از میان شخصیت های زنان و دختران هم ۴۷ مورد(۷درصد)دارای اسامی خاص (مثل سکینه،زهرا،هما،شیرین و…)هستند و ۱۱۳ مورد دیگر (۱۶ درصد)اسم خاص ندارند و با اسامی عامی مثل خانم همسایه،خانم پرستار و… در داستان ها حضور دارند.
جدول شماره ی یک،شخصیت های داستان ها
شخصیت ها | تعداد | درصد | |
خود مولف | ۳۱ | ۴ | |
خانواده و دوستان مولف | ۶۴ | ۸ | |
مشاغل آزاد | ۱۴۲ | ۱۹ |
۰۰۴۰۱۰۰A ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
۰۰۴۰۱۰۰C ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
۰۰۴۰۱۰۰E ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
شکل۳-۲ بایت های دستور نگهداری شده در نقطه ورودی اصلی پیش از اینکه برنامه اصلی باز شود.
۰۰۴۰۱۰۰۰ CALL Sample84.004010DC
۰۰۴۰۱۰۰۵ TEST EAX,EAX
۰۰۴۰۱۰۰۷ JNZ SHORT Sample84.0040100E
۰۰۴۰۱۰۰۹ CALL Sample84.00401018
۰۰۴۰۱۰۰E PUSH EAX
۰۰۴۰۱۰۰F CALL DWORD PTR DS:[414304] ; kernel32.ExitProcess
۰۰۴۰۱۰۱۵ RETN
شکل ۳-۳ برنامه قابل اجرا را زمان بارگذاری در حافظه است نشان میدهد
حاوی پنهان کردنهای یافت شده در همان آدرس است زمانی که جهش ته درحال انجام میباشد. مورد اجرایی اصلی بازشده است و اکنون دستورهای موجود درآن مکان وجود دارد. این تغییر نشانه دیگری از جهشهای ته میباشد.
روش دیگربرای یافتن جهش ته تنظیم یک نقطه انفصال خواندنی در دسته است. نقطههای انفصال خوانده شده را بخاطر داشته باشید شما باید از نقطه انفصال سختافزار یا نقطه انفصل حافظه OLLYDBG استفاده کنید. بیشتر توابع درنادیده گرفتن شامل بازکردن ریشه بادستور push برخی ترتیبها شروع میشوند که شما میتوانید رای پیشرفت ازآن استفاده کنید. ابتدا نکتهای از آدرس حافظه دردسته ایجاد میکنیم جایی که اولین مقدار نشانده میشود وسپس یک نقطه انفصال در بازخواندن برای آن محل دسته تنظیم کنید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پس از آن نشاندن ابتدایی هرچیز دیگری دردسته در دسته بالاترخواهد بود (دریک آدرس حافظه پایینتر). تنها زمانی که ریشه بازشده کامل شد آن آدرس دسته ازنشانده اصلی دردسترس میباشد. بنابراین آن آدرس از طریق یک دستور pop دردسترس خواهد بود که به نقطه انفصال ضربه میزند واجراراقطع میکند. جهش ته بطورعادی پس از دستور pop است. ضروری است که چندین نوع مختلف نقطه انفصال را درآن آدرس امتحان کرد.
نقطه انفصال سخت افزار درخوانده نمونه خوبی برای تلاش اول است. قابل ذکراست که واسطه Ollydbg به شما اجازه نمیدهد که نقطه انفصال را در پنجره دسته تنظیم کنید. شما باید آدرس دسته را در پنجره نسخه برداری حافظه مشاهده کنید و نقطه انفصال رادرآن تنظیم کنید.
استراتژی دیگر برای پیداکردن نقطه ورودی اصلی بطوردستی تنظیم نقطه انفصال پس از هر حلقه درکد است. این به شما اجازه میدهد که هر دستور اجرا شده بدون اتلاف زمان زیادی که ازطریق همان کد در حلقه را چندین و چندبار مشاهده کنید. بطور عادی کد چندین حلقه دارد شامل
حلقههایی در حلقهها. حلقهها رابا اسکن کردن از طریق کد و تنظیم یک نقطه انفصال پس از هرحلقه مشخص کنید. این روش بطوردستی متمرکز است و طولانیتر از بقیه روشها است اما برای درک آسان است. بزرگترین مشکل این روش تنظیم نقطه انفصال در مکان اشتباه است که سبب اجرا برای تکمیل بدون موفقیت نقطه انفصال میشود. اگر این رخ دهد ناامید نشوید به جایی برگردید که خارج شدید و تنظیمات نقطه انفصال را در راستای فرایند نگه دارید تا نقطه ورودی اصلی را پیدا کنید.
مشکل دیگر فراخوانی تابعی است که هیچگاه باز نمیگردد. زمانی که از فراخوانی یک تابع عبور میکنید برنامه به اجرا ادامه خواهد داد و نقطه انفصال هیچگاه به سرانجام نمیرسد. تنها راه برای آدرس دادن به این شروع دوباره برگشت به همان فراخوانی تابع و رفتن به چای حرکت به بیرون از آن است. حرکت به سوی هر تابع میتواند وقت گیر باشد. پس صلاح است که از آزمایش و خطا برای تعیین آن استفاده کنید زمانی که حرکت به بیرون دارد در برابر حرکت به درون.
استراتژی دیگر برای یافتن جهش ته تنظیم یک نقطه انفصال در Get proc Address است بیشتر بازکنندهها از getproctAddress برای حل ورودیهای تابع اصلی استفاده خواهند کرد. نقطه انفصالی که در Get proc Address موفق هستند در دسته بازشدهاند اما هنوز کدهای زیادی پیش از جهش ته وجود دارد. تنظیم یک نقطه انفصال در Get proc Address به شما اجازه میدهد که مسیر ابتدای دسته بازشده را تغییر دهد که اغلب حاوی پیچیدهترین کدهاست.
روش دیگر تنظیم یک نقطه انفصال درتابع است که میدانید توسط برنامه اصلی فراخوانده خواهد شد و وارونه کار میکند. برای مثال در بیشتر برنامههای ویندوز نقطه ورودی اصلی میتواند درابتدای یک پوشش استاندارد کد یافت شود که خارج از روش اصلی است. چون همیشه پوشش یکسان است میتوانید با تنظیم یک نقطه انفصال دریکی از توابعی که فرا میخوانند آنها را بیابید.
برای برنامههای خط فرمان این پوشش توابع Getversion و Getcommandlime A را در ابتدای فرایند فرا میخواند سپس میتوانید تلاش کنید که آن را جدا کنید زمانی که آن توابع فراخوانده شدهاند. برنامه هنوز بارگذاری نشده است اما میتوانید یک از اولین دستورات Getversion را تنظیم کنید که بخوبی کار میکند. دربرنامههای GUT و getmodulehandlea معمولا اولین تابع برای فراخوانی است. پس ازاینکه برنامه بازشد چارچوب دسته پیشین را آزمایش کنید تاببینید فراخوانی ازکجاست. باشروع در دستور call به دنبال شروع تابع باشید. بیشتر توابع با pushebp شروع میشوند و با movebpesp ادامه مییابند. سعی کنید باشروع آن تابع به عنوان نقطه ورودی اصلی از برنامه نسخه برداری کنید. اگر درست باشد وآن تابع نقطه ورودی اصلی باشد به پایان رسیدهاید. اگر اشتباه کرده باشید برنامه همچنان نسخه برداری میشود زیرا ریشه بازشده به اتمام رسیده است. شما میتوانید برنامه را در idapro ببینید و آن را هدایت کنید. امام ضرورتانمی دانید برنامه از کجا شروع میشود. شاید خوش شانس باشد و idapro بطور خودکار winmain و dllmain را تشخیص دهد.
آخرین تکنیک برای جای دادن نقطه ورودی اصلی استفاده از گزینه Run trace در ollyDbg است. Run trace به شما آخرین عدد اضافی گزینههای نقطه انفصال را میدهد و اجازه میدهد که یک نقطه انفصال را در محدوده وسیعی از آدرسها جای دهید. برای مثال بیشتر بستهها بخش text را برای فایل اصلی جدا میکنند. هیچ چیزی در بخش text در دیسک وجود ندارد اما بخش در پرونده اجرایی قابل حمل باقی میماند چنانکه بارگذار فضایی را برای آن در حافظه ایجاد خواهد کرد. نقطه ورودی اصلی در بین بخش text اصلی است و اغلب اولین دستور فراخوانده شده در بین آن بخش است. گزینه Run trace به شما اجازه میدهد که یک نقطه انفصال برای راه انداز هر زمان که دستوری در بخش text اجرا میشود را تنظیم کنید. زمانی که نقطه انفصال راه اندازی شد، نقطه ورودی اصلی میتواند پیدا شود.
۳-۱۰- اصلاح جدول ورودی بطور دستی
ollyDbg و ImpRec معمولا قادر به بازسازی جدول ورودی با جستجو در میان برنامهها در حافظه برای آنچه شبیه لیستی از توابع ورودی هستند. اما برخی اوقات این موفق نمیشود و نیاز دارید که کمی بیشتر درباره اینکه جدول ورودی برای آنالیز بدافزار چگونه کار میکند یاد بگیرد.
جدول ورودی در اصل دو جدول در حافظه است. جدول اول لیستی از نامها یا ترتیبهای استفاده شده توسط بارگذار است برای تعیین اینکه کدام توابع نیاز هستند. جدول دوم لیستی از آدرسهای تمامی توابع است که وارد شدهاند. زمانی که اجرا میشود تنها جدول دوم نیاز است، پس بسته بند میتواند لیست نامها را برای بینتیجه گذاشتن آنالیز حذف کند. اگر لیست نامها پاک شده باشد نیاز دارید که بطور دستی جدول را دوباره بسازید.
آنالیز بدافزار بدون ورود اطلاعات بسیار دشوار است، پس بهتر است که اطلاعات ورودی را هر زمان که ممکن است اصلاح کنید. سادهترین استراتژی اصلاح ورودیها در یک زمان است. برای انجام آنها، فایل را درIDA Pro بدون هیچ اطلاعات ورودی باز کنید. زمانی که یک فراخوانی را از تابع وارد شده میبینید، آن تابع ورودی را برچسب گذاری کنید. فراخوانی توابع ورودی یک فراخوانی غیر مستقیم به یک آدرس است که خارج از برنامه بازگذاری شده است. همانطور که درشکل ۳-۴ نشان داده شده است.
pusheax
call dword_401244
…
dword_401244: 0x7c4586c8
شکل۳-۴ یک تابع ورودی را فرا می خواند
شکل۳-۴ یک تابع ورودی را زمانی که جدول ورودی بطور کامل بازسازی نشده است را فرا میخوانید.
فهرست یک دستور call با هدفی براساس یک نشانگر DWORD را نشان میدهد. در IDA Pro، ما به DWORD هدایت میشویم و میبینیم که مقداری از ۰X7C4586C8 است که خارج از برنامه بارگذاری شده ما میباشد. سپس ollyDbg را باز میکنیم و به ادرس۰X7C4586C8 هدایت میشویم تا ببینیم چه چیزی آنجاست. ollyDbg آدرس Write File را نشان میدهد و میتوانیم آدرس ورودی را به عنوان imp_Write File برچسب گذاری کنیم پس میدانیم کدام تابع عمل میکند. شما نیاز دارید که برای هر ورودی در میان این مراحل حرکت کنید. ویژگی منبع IDA Pro تمامی فراخوانیها را به توابع وارد شده برچسب گذاری میکند. زمانی که توابع کافی را برچسب گذاری کردید، میتوانید به طور موثری بدافزار را آنالیز کنید. اصلیترین اشکال این روش این است که نیاز دارید توابع زیادی را برچسب گذاری کنید و نمیتوانید به دنبال فراخوانیهایی برای ورودیها باشید تا زمانی که آن را برچسب گذاری کرده باشید. اشکال دیگر این است که نمیتوانید بطور واقعی برنامه باز شده خود را اجرا کنید. زیرا شما میتوانید برنامه باز شده را برای آنالیز پویا استفاده کنید و هنوز میتوانید از برنامه بسته شده برای آنالیز ایستا استفاده کنید. یک استراتژی دیگر که به شما اجازه میدهد برنامههای بازشده را اجرا کنید، بازسازی جدول ورودی بطور دستی است. اگر شما جدول توابع ورودی را پیدا کنید میتوانید جدول ورودی اصلی را با دست دوباره بسازید. شکل فایل پرونده اجرایی قابل حمل یک استاندارد باز است و میتوانید توابع ورودی را در یک زمان وارد کنید یا میتوانید اسکریپتی را برای وارد کردن اطلاعات بنویسید. بزرگترین اشکال این روش این است که میتواند کسل کننده و وقت گیر باشد.
نکته: برخی اوقات صاحبان بدافزار بیش از یک بازکننده استفاده میکنند. این کار را برای آنالیزور دوبرابر میکند، اما با ماندگاری معمولا امکان پذیر است که آنها را باز کرد. استراتژی اسان است: اولین لایه را با بهره گرفتن از دو تکنیکی که توضیح دادیم به عقب برگردانید و سپس این کار را برای بازگرداندن لایه دوم تکرار کنید. استراتژیها یکسان هستند، بدون توجه به تعداد بستههای استفاده شده.
۳-۱۱- راه ها و روش ها برای بسته بندی های رایج
این بخش نمونهای از بسته بندیهای پر طرفدار را پوشش میدهد که زمانی که بدافزار را آنالیز میکنید با آن مواجه میشوید. برای هر بسته بندی پوشش داده شده ما یک توضیح و یک استراتژی برای باز کردن بطور دستی بیان میکنیم. بازکنندههای خودکار برای برخی از اینها لیست شدهاند اما همیشه کار نمی کنند. برای هر بسته بند، استراتژیهایی برای پیدا کردن نقطه ورودی اصلی بیان شده است.
۳-۱۱-۱-UPX1
رایجترین بسته بند استفاده شده برای بدافزار بسته بند نهایی برای اجرا است (UPX. UPX) منبع آزاد، رایگان و برای استفاده راحت است. UPX قابلیت اجرا را فشرده میکند و برای عملکرد فراتر از امنیتی طراحی شده است. UPX مشهور است بخاطر سرعت کاهش فشردگی بالا، اندازه کوچک و نیاز به حافظه کم. UPX برای مشکل بودن مهندسی معکوس طراحی نشده بود و در وضعیت چالش برای آنالیزور بدافزار نیست. بیشتر برنامههای بسته شده با UPX میتوانند با UPX نیز باز شوند و خط فرمان یک گزینه d دارد که میتوانید از آن برای کاهش فشردگی یک UPX بسته شده قابل اجرا استفاده کنید به دلیل غلبه آسان بر آن، UPX یک بسته بند خوب برای یادگیری چگونگی باز کردن بدافزار بطور دستی است. بسیاری از برنامههای مخفیانه برای بسته بندی با UPX طراحی شدهاند. زمانی که آنها بطور واقعی با بسته بند یا نسخه UPX اصلاح شده دیگری بسته بندی شدهاند. در این مورد برنامه UPX قادر به بازکردن اجرا نیست.
شما میتوانید نقطه ورودی اصلی را برای UPX یا استفاده از بیشتر استراتژیهای آمده شده در ابتدای این فصل استفاده کنید. همچنین میتوانید از پیدا کردن نقطه ورودی اصلی با ویژگی بخش جهش در ollyDbg استفاده کنید یا به آسانی از طریق ریشه باز شده به پایین بروید تا جهش ته را ببینید. دو برداری از فایل و بازسازی جدول ورودی با ollyDbg موفق خواهد بود.
۳-۱۱-۲- PE Compact
PE Compact یک بسته بند تجاری طراحی شده برای سرعت و عملکرد است. یک نسخه دانشجویی رایگان قطع شده اغلب توسط نویسندگان بدافزار استفاده میشود. برنامههای بسته شده با این بسته بند میتواند برای باز کردن مشکل باشد زیرا شامل کدهای مبهم و ضد اشکال زاست. پرونده اجرایی قابل حمل Compact چارچوبی متصل کننده دارد که به ابزارهای بخش سوم اجازه میدهد مشارکت کنند و نویسندگان بدافزار اغلب از ابزارهای بخش سوم برای مشکلتر کردن باز کردن استفاده میکنند. باز کردن PE Compact بطور دستی بسیار شبیه باز کردن UPX است. برنامه برخی استثناها را ایجاد میکند، پس نیاز خواهید داشت که تنظیم OllyDbg را برای عبور از این استثناها به برنامه داشته باشید. میتوانید نقطه ورودی اصلی را با جستجوی جهش ته پیدا کنید. از چندین تابع بگذرید و یک جهش ته را که حاوی یک jmpeax همراه با بایتهای زیاد ۰x۰۰ خواهید داشت.
۳-۱۱-۳- ASPack
ASPack برروی امنیت تمرکز دارد و تکنیکهایی را برای مشکل کردن برنامههای باز شده بکار میبرد. ASPack از کد خود اصلاح شده استفاده میکند که آن را برای تنظیم نقطه انفصال و آنالیز مشکل میکند. تنظیم نقطه انفصال میتواند سبب شود برنامههای بسته شده با ASPack بطور نابهنگامی به پایان برسد، اما این برنامه میتواند بطور دستی با بهره گرفتن از نقاط انفصال سخت افزاری تنظیم شده برروی آدرس دسته باز شوند. ASPack بسیار محبوب است زیرا باز کنندهای خودکار بسیاری وجود دارد. تأثیرات آنها متفاوت است اما باز کردن خودکار همیشه برای تلاش به عنوان اولین گزینه ارزش دارد.
اگرچه ممکن است با موفقیت یک فایل ASPack بسته شده را با بهره گرفتن از تکنیکهای خودکار باز کنید، ولی اکثر اوقات نیاز خواهید داشت که فایلها را بطور دستی باز کنید. با باز کردن کد برای ریشه باز کردن شروع کنید. ابتدا در کد، یک دستور PUSHAD را خواهید دید. تعیین کنید کدام آدرسهای دسته برای نگهداری ثبتها استفاده شدهاند و یک نقطه انفصال سخت افزاری را برروی آن آدرسها تنظیم کنید. مطمئن شوید که انفصال برروی یک دستور خوانده شده تنظیم شده است. زمانی که دستور POPADمتناظر فراخوانده شد، نقطه انفصال راه اندازی خواهد شد و شما چند دستور را دور از جهش ته دارید که به نقطه ورودی اصلی میرسد.
۳-۱۱-۴- Petit
Petit در تعداد روشها شبیه ASPack است. Petit از مکانیزم ضد اشکال زایی برای مشکل کردن تعیین نقطه ورودی اصلی استفاده میکند، و کد Petit از استثناهای تک مرحلهای برای رفتن به اشکال زدا استفاده میکند. این میتواند با عبور استثناهای تک مرحلهای به برنامه همانطور که در فصول قبلی توضیح داده شد حل شود. بهترین استراتژی استفاده از نقطه انفصال در دسته برای پیدا کردن نقطه ورودی اصلی است، همانند ASPack. Petit از یک ساختار کد پیچیده استفاده میکند که آن را برای مشاهده نقطه ورودی اصلی در زمان بسته شدن راحت میسازد زیرا کد اصلی برخلاف کد پوشش دهنده Petit عادی به نظر میرسد. Petit همچنین حداقل یک ورودی را از هر مجموعه در جدول ورودی واقعی حفظ میکند. اگرچه این تأثیری بر مشکل بودن باز کردن نمیگذارد، میتوانید به راحتی تعیین کنید بدافزار از کدام DLL بدون باز کردن آن استفاده میکند.
۳-۱۱-۵-WinUpack
خواسته مصرف کنندگان برای تنوع بیشتر
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
استفاده کامل از ظرفیت هایتولیدی
استفاده از فضای طبقات فروشگاهی بیشتر
چرا تعمیم خط مورد استقبال است ؟
براساس تحقیق کوئلچ و کنی[۵۴] عوامل موثر در اقبال شرکت ها از استراتژی تعمیم خط را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
بخش بندی مشتریان: تعمیم خط یک استراتژی کم هزینه و کم خطر برای ارضای نیازهای بخش های مختلف بازار است
اشتیاق مصرف کنندگان: کاهش وفاداری مشتریان به برند و اتخاذ تصمیم خرید در محل فروشگاه، موجب شده که داشتن یک خط کامل برند باعث جلب توجه بیشتر مشتریان شود.
گستره قیمت گذاری: تعمیم خط موجب می شود بازاریاب ها بتوانند محصولات متنوع را با تغییرات گسترده قیمتی عرضه کنند.
ظرفیت مازاد: تعمیم خط امکان استفاده کاملتر از ظرفیت های تولیدی را به وجود می آورد.
سود کوتاه مدت: بسیاری از بازاریاب ها تاثیر تعمیم خط را مثل تاثیر سیاست های ترویج فروش، سریع و کوتاه مدت می دانند که با خطر کم باعث افزایش سود می شود.
فشردگی رقابت: تعمیم خط موجب پر کردن فضای قفسه های فروشگاه ها می شود. برند های معتبر با سرعت بیشتری از تعمیم خط استفاده می کنند تا با این ترتیب هزینه پذیرش برندهای جدید یا برندهای خصوصی به قفسه فروشگاه ها را برای رقبای کوچکتر سخت تر کنند
فشار شبکه توزیع: رشد و تنوع مراکز توزیع مختلف که غالبا متقاضی برندهای خاص و مناسب بازار هدفشان هستند، ارائه تعمیم خط متنوع تر را ضروری نموده است.
خطرات تعمیم خط
تعمیم خط بیش از حد موجب از دست دادن معنی و مفهوم برند در ذهن مصرف کنندگان می شود
تعمیم خط بیش از حد موجب سردرگمی و ناراحتی مصرف کنندگان می شود (۱۵۰ برند غلات صبحانه در قفسه فروشگاه ها وجود دارد)
افزایش فروش یک برند خاص می تواند به بهای کاهش فروش سایر اقلام همان خط منجر شود[۵۵]
تعمیم رده
استفاده از موفقیت یک برند برای عرضه کالاهای جدید یا اصلاح شده در رده های کالایی دیگر (مثلا، نام باربی[۵۶] از عروسک به لوازم آرایشی، لوازم برقی، کتاب فروشی، لوازم ورزشی، و حتی گروه های موسیقی با همان نام تعمیم داده شده است).شاید بتوان از اشی مشی، به عنوان مصداقی از برندهای ایرانی که از این استراتژی استفاده می کنند نام برد.
اهداف استفاده از این استراتژی:
شناسایی و پذیرش فوری محصول جدید
صرفه جویی درهزینه های تبلیغات محصول جدید
خطرات تعمیم رده
احتمال شکست تعمیم رده ها وجود دارد (برندهایی مثل: غذای حیوانات هینز[۵۷] ، جوراب شلواری بیک[۵۸]، آدامس لایف سیور[۵۹]).
تعمیم رده می تواند موجب تضعیف ذهنیت از برند اصلی در ذهن مصرف کنندگان شود.
شکست تعمیم رده، به مجموعه محصولات دارای یک برند لطمه می زند.
استفاده از تعمیم رده برای برخی محصولات (مثلا، شیر تکزاکو[۶۰]، یا روغن نباتی بوینگ[۶۱]) مناسب نیست .
تعمیم رده بیش از حد، به جایگاه سازی[۶۲]صورت گرفته در ذهن مصرف کنندگان در مورد برند اصلی لطمه می زند.
سبد برند
استفاده از برند های جدید در یک رده خاص کالایی (شرکت پی اند جی[۶۳] در هر یک از رده های کالایی خود برندهای جدید و متعددی را عرضه می کند).مانند ده نوع پودر رختشویی با ویژگی های گوناگون
اهداف استفاده از این استراتژی:
پاسخگویی به انگیزه های متفاوت خریداران، به ارائه ویژگی های گوناگون
اختصاص فضای بیشتر در فروشگاه ها
حمایت و تقویت برند اصلی، با ارائه برند (های) جناحی و فرعی
خطرات سبد برند
ممکن است هر برند سهم بازار اندکی را به خود اختصاص داده و سود آور نباشد
شرکت هایی که از سبد برند استفاده می کنند، منابع خود را روی یک یا چند برند عمده که سود آوری زیادی داشته باشند اختصاص نمی دهند (ازمنابع خود استفاده بهینه نمی کنند).
برند جدید
استفاده از برند جدید برای ورود به عرصه رقابت در رده کالایی که هیچکدام از برندهای موجود یک شرکت مناسب آن نیستند (مثلا. تویوتا برای ورود به عرصه اتوموبیل های لوکس، از برند لکسوس[۶۴] استفاده کرد؛ یا شرکت ژاپنی میتسوبیشی از برندهای متفاوتی مثل، تکنیکس[۶۵]، پاناسونیک[۶۶]، ناسیونال[۶۷]، و کواسر[۶۸]برای خانواده های مختلف محصولاتش استفاده می کند).
اهداف استفاده از این استراتژی:
هدف قرار دادن بخش های مختلف بازار
ایجاد شانس استفاده از تعمیم های آتی در برند جدید
ایجاد ذهنیت جدید در مورد شرکت
خطرات برند جدید
شرکت هایی که از برند جدید استفاده می کنند، منابع خود را روی یک یا چند برند عمده که سود آوری زیادی داشته باشند اختصاص نمی دهند (ازمنابع خود استفاده بهینه نمی کنند).
مصرف کنندگان و خرده فروش ها در بازار کالاهای مصرفی نگران برندهای پر تعدادی هستند که تمایز زیادی به یکدیگر ندارند.
اخیرا، شرکت های بزرگی مثل پی اند جی و فریتولی[۶۹] و سایر شرکت های بزرگ عرصه کالاهای مصرفی به استراتژی مگابرند[۷۰]روی آورده اند (برندهای ضعیف خود را وجین می کنند و منابع مالی خود را صرف آن برندهایی می کنند که بتوانند در رده کالایی خود سهم بازار اول یا دوم را به خود اختصاص دهند.[۱۶]
بهتر است رویکرد تخصصی داشته باشیم یا گسترده؟ نمی توان یک پاسخ کلی به این سوال داد.باید به یاد داشته باشیم که نام تجاری مخیّر است و می تواند هر مسیری را که می خواهد در پیش گیرد.اگر راهبرد شرکتی این است که بر روی «یک» اسم سرمایه گذاری کند تا در هزینه تبلیغاتش صرفه جویی شود در صدد است یک نام تجاری با طیف گسترده برای خود انتخاب کند.
در این صورت به طور مشخص تقابل بین هیچ یک از دیون وجود ندارد و تنها هنگامی تقابل به وجود می آید که مدیون دیون متعدد، دین مورد تهاتر را تعیین نماید. بنابراین برای تحقق تقابل بین دیون وقوع تهاتر قهری بین آن دو لازم است که اطراف دو دین محصور به اشخاص واحدی باشد و هم در فرض تعدد دیون دین مورد تهاتر معین شده باشد. برای مثال یکی از دو مدیون، دو دین هر یک به مبلغ یک میلیون ریال به دیگری داشته باشد ولی مدیون دیگر تنها یک دین به مبلغ یک ملیون ریال به مدیون اولی داشته باشد بین دین این دو مدیون تهاتر نمی شود زیرا دین مدیون اخیر به طور مشخص با هیچ یک از دیون متعدد مدیون متقابل تلاقی و تقابل ندارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بدیهی است برای تحقق این فرض بایستی ابتدا در یک سو دو دین متعاقب یا مقارن یکدیگر ایجاد شده باشد یعنی دو دین از قبل وجود داشته باشد و سپس در طرف دیگر دین مدیون به جود آید. اما هر گاه در یک طرف ابتدا یکی از دو دین و در طرف دیگر دین مقابل ایجاد شده باشد دو دین مزبور با یکدیگر تلاقی کرده و به سبب تهاتر قهرا ساقط می شوند و در هنگام به و جود آمدن دین دوم دین اول ساقط بوده و لذا در فرض مورد نظر تهاتر تحقق پیدا می کند.
از سوی دیگر برای تحقق این فرض باید دیون متعددی که در یک طرف واقع شده اند دارای شرایط تهاتر باشند و گرنه هرگاه فقط یکی از دیون دارای شرایط تهاتر باشد مانند آنکه تنها سر رسید یکی از دیون متعدد با سر رسید دین طرف مقابل یکی باشد فقط همان دین مورد تهاتر واقع می شود.
در این فرض، بین دو دین تهاتر واقع نمی شود. زیرا تهاتر در حکم ایفای دین است. مطابق با ماده ۲۸۲ ق، م ( اگر کسی به یک نفر دیون متعدده داشته باشد تشخیص اینکه تادیه از بابت کدام دین است با مدیون می باشد ) بنابراین تعیین دین مورد تهاتر نیز همانند تعیین دین در ایفای تعهد است به این معنی که در تعیین دین مورد تهاتر، تنها اراده مدیون دین متعدد، موثر است و از آنجا که وقوع تهاتر قهری در این فرض مستلزم عدم رعایت مفاد این ماده و سلب امکان انتخاب دین مورد تهاتر از سوی مدیون آن است بنابراین قبل از چنین تعیینی وقوع تهاتر قهرا جایز نیست. از سوی دیگر اصولا تهاتر مبتنی بر رعایت مصلحت طرفین است و وقوع آن نباید مضر به حقوق یکی از طرفین باشد. اما وقوع تهاتر قهری در این فرض اختلال در این معنی ایجاد می کند زیرا مدیون دیون متعدد از امکان انتخاب دین مورد تهاتر محروم می نماید.
اثر بارز تعیین دیون مورد تهاتر از سوی مدیون دیون متعدد در موردی ظاهر می شود که این دیون از حیث تضمینات و وثایق متفاوت هستند بدین معنی که برخی دارای وثیقه و برخی از دیون بدون وثیقه هستند و یا از لحاظ نوع و ارزش تضمین متفاوت هستند در این صورت مدیون با در نظر گرفتن مصلحت خود دین مورد تهاتر را همچون دین مورد تادیه تعیین می نماید که قاعدتا همان دینی است که دارای تضمین بیشتر و مستلزم تحمیل هزینه بیشتری بر او است حال چنانچه بنا باشد در این فرض تهاتر به نحو قهری واقع شود مسلم است که مدیون از چنین انتخابی محروم می شود.
بنابراین هرگاه در یکی از دو طرف دیون متعددی که دارای شرایط تهاتر با دین طرف دیگر هستند و جود داشته باشند بین این دیون و دین طرف دیگر تهاتر قهری حاصل نمی شود.
اما مدیون دیون متعدد می تواند با اراده خود این مورد تهاتر را تعیین کرده و به این ترتیب مانع را برای وقوع تهاتر بر طرف سازد. زیرا تهاتر قهری به لحاظ رعایت مصلحت او ممنوع بوده ولی زمانی که مدیون دیون متعدد دین مورد تهاتر را تعیین نماید مانع بر طرف شده و بین آن دین و دین مدیون مقابل تلاقی و تقابل لازم صورت گرفته و هر دو به سبب تهاتر ساقط می شود.
چنین تهاتری را که حصول آن منوط به اراده یکی از دو مدیون است تهاتر ارادی می نامند. خلاصه آنکه در فرض مورد بحث بین دین دو مدیون تا زمان تعین دین مورد تهاتر از سوی مدیون دیون متعدد، تهاتر به نحو قهری واقع نمی شود زیرا وقوع قهری تهاتر مستلزم سلب احکام انتخابی است که از مفاد ماده ۲۸۲ ق. م استفاده می شود. درست است که در ایفای دین در صورت عدم تعیین دین مورد تادیه از سوی مدیون مقررات مربوط به تعیین دین مورد پرداخت اعمال می گردد. اما مسله این است که در پرداخت اختیاری امکان انتخاب برای مدیون وجود دارد ولی گاهی او از این امر غفلت می ورزد و لذا قواعد مربوط اعمال می گردد.
در حالی که اساسا تهاتر قهری امکان چنین انتخابی را از مدیون سلب میکند و لذا جایز نیست. بنابراین قیاس این فرض با این فرض که در آن مدیون دین مورد پرداخت را تعیین نکرده صحیح نمی باشد به عبارتی دیگر می توان گفت که از آنجا که اختیار مدیون به انتخاب و تعیین دین خصوصیت دارد و با تهاتر قهری این خصوصیت نادیده گرفته می شود بنابراین تهاتر در این فرض ممکن نیست.
بر خلاف آنچه که گفته شد، نظر اغلب نویسندگان حقوقی این است که در فرض مورد بحث، بین دو دین تقابل وجود دارد به عبارت دیگر برای تحقق تقابل بین دو دین همین کفایت می کند که طرفین دو دین اشخاص واحدی باشند حال چنانچه یکی از دو مدیون، دیون متعددی را بر عهده داشته باشد خللی به تقابل دو دین وارد نمی سازد.
بنابراین در فرض مزبور بین دو دین تهاتر قهری واقع می شود منتهی مسئله ای که مطرح می شود این است که کدام یک از دیون متقابل مورد تهاتر واقع می گردد؟
در پاسخ گفته شده است که تعیین دین مورد تهاتر مشمول مقررات مربوط به تعیین دین مورد پرداخت است. پس بنا بر این در این فرض اولا تهاتر قهری اجتناب ناپذیر است ثانیا تعیین دین مورد تهاتر مشمول مقررات مربوط به تعیین دین مورد پرداخت می باشد. [۴۹]در حقوق انگلیس نیز در موردی که مدیون در برابر داین بدهکار دیون متعددی است مورد از مواردی است که مدیون می تواند بدون توسل به مراجع قضایی تهاتر را جاری نماید. تعیین، مشمول مقررات مربوط به تعیین دین مورد پرداخت است. در موردی که داین در برابر مدیون بدهکار دیون متعدد متقابلی است و برای مطالبه طلب خود اقامه دعوی می کند اختیار داین(مدیون دین متقابل )به تعیین دین مورد تهاتر نیز مشمول مقررات مربوط به تعیین پرداخت ها است و در صورت عدم تعیین از سوی او، مدیون(داین دین متقابل ) تعیین را صورت می دهد. [۵۰]در صورت پذیرش این نظر در حقوق ایران، از انجا که حکم ماده ۲۸۲ ق. م ناظر به تادیه ارادی دین است و اعتبار تعیین دین مورد تادیه از سوی مدیون پس از تادیه صرفا از حیث کاشفیت اراده مدیون در زمان تادیه است.
بنابراین حکم مزبور به تهاتر که به منزله ایفای اجباری دین است و اراده هیچ یک از دو مدیون در وقوع آن موثر نیست، قابل تسری نمی باشد و در نتیجه فرض مانند موردی می شود که مدیون تادیه کننده دین در زمان تادیه دین خاصی را در زمان تادیه از بین دیون متعدد قصد و اراده نکرده است و از آنجا که در حقوق ایران نص خاصی در این مورد وجود ندارد ترجیح بلا مرجح نیز فاقد مبنای حقوقی است.
چاره ای جز این نیست که قائل به تقسیط و تجزیه دین شویم به این معنی که دین مقابل دین بین همه دیون اعم از دیون دارای وثیقه و دیون بی تضمین توزیع می شود و به نسبت از هر یک از دیون متقابل ساقط می گردد. برای مثال حسین دو دین هر یک به میزان یک میلیون به حسن داشته باشد و یک دین دارای وثیقه و دین دیگر بدون وثیقه باشد و حسن نیز یک دین به میزان یک میلیون داشته باشد هریک از دو دین حسین تا مقدار پانصد هزار ساقط می شود و دین طرف دیگر به طور کامل ساقط می شود.
۳-۱-۳- کلی بودن
برای وقوع تهاتر لازم است که موضوع هر دو دین کلی باشد به این معنا که آن موضوع قابل انطباق برای افراد متعدد باشد مانند آنکه موضوع هر دو دین وجه نقد یا برنج باشد بنابراین بین دو دینی که موضوع هر دو یا یکی از آن دو عین معین است تهاتر صورت نمی گیرد برای مثال موضوع یک دین برنج و موضوع دین مقابل آن وجه نقد اشد.
این معنی از تحلیل حقوقی تهاتر و مقررات آن به دست می آید تنها در مورد دو دین کلی است که هر کدام از آن دو می تواند جای دیگری را بگیرد و بدین ترتیب دو مدیون با تادیه دین خود از محل دین مقابل بری الذمه می شود زیرا در دین کلی خصوصیات در نفس تعهد نیست بلکه در مر حله تطبیق است .
گرچه وقتی کلی اجرا می شود خصوصیات اجرا می شود ولی آنچه که متعلق تعهد قرار گرفته کلی است و نه خصوصیت و لذا از آنجا که دین کلی در هر دو دین مصداق می یابد با تادیه هر دین از محل طلب مقابل هر دو تعهد اجرا می شود . اما هرگاه موضوع یکی از دو دین عین معین باشد تنها با تادیه همان عین که خصوصیات مشابه را داشته باشد دین ایفا می گردد و هیچ موضوعی نمی تواند جایگزین آن شود بنابراین تهاتر هم که در حکم ایفای دین است در مواردی که یکی از دو دین عین معین است جاری نمی شود زیرا وقوع تهاتر مستلزم آن است که خصوصیت عین معین در نظر گرفته نشود و داین به آنچه که می خواسته دست نیابد و حال آنکه چنین امری صحیح نمی باشد.
این امر که ارزش قیمی هر دو دین در بازار یکی باشد تفاوتی را در آن مسئله ایجاد نمی کند بنابراین بین دو دینی که موضوع یکی از آن دو عین معین است تهاتر نمی شود ولو آنکه ارزش ریالی و عرفی برابر با ارزش دین مقابل باشد.
در حقوق انگلیس و در حقوق کشورهای کامن لا یک قائده کلی پذیرفته شده است که دینی که موضوع آن عین معین است نمی تواند مورد تهاتر واقع شود زیرا در غیر این صورت روابط حقوقی مختل می شود در این سیستم حقوقی تهاتر هنگامی ممکن است که یک رابطه متقابل دینی ( بدهکاری- بستانکاری ) بین دو شخص وجود داشته باشد [۵۱].
در حقوق انگلیس گفته شده که تنها بین دو ( طلب پولی )[۵۲] تهاتر واقع می شود اما هرگا طلب عینی باشد تهاتر واقع نمی شود و منظور از طلب پولی است که بین دو شخص رابطه بدهکاری بستانکاری موجود باشد و به عبارت دیگر هر یک حق دینی یا شخصی نسبت به دیگری داشته باشد اما هر دینی که موضوع آن وجه نقد است نباید دین پولی تلقی کرد زیرا پول هم می تواند عین باشد منظوراز طلب عینی این است که موضوع طلب طلبکار عین معین باشد و به عبارت دیگر شخص حقی عینی نسبت به مال داشته باشد مانند خریدار عین معین یا حق مودع بر مورد ودیعه یا حق مالک بر مال مغصوب .
باید توجه داشت هر دینی که موضوع آن پول است الزاما یک دین پولی نیست زیرا پول مانند سایر اموال می تواند موضوع طلب عینی قرار گیرد و در این صورت فرد حق عینی نسبت به مقداری پول دارد.
۳-۴- یکی بودن جنس و وصف دو دین
بر اساس این خصوصیات و مطابق با ماده ۲۹۶ ق. م تهاتر بین دو دین وقتی حاصل می شود که موضوع آنهااز یک جنس باشد. بدیهی است که یکی بودن جنس موضوع دودین وحدت اوصاف دو دین را در بر می گیرد.
زیرا اوصاف به دلیل آنکه بر ارزش اقتصادی مال و جلب تمایل اشخاص موثر است متعلق قصد اشخاص قرار می گیرد و لذا رعایت آن لازم است پس هرگاه موضوع یکی از دو دین برنج و موضوع دیگری گندم باشد و یا اینکه موضوع هر دو برنج ولی با اوصاف متفاوتی باشد بین دو دین تهاتر صورت نمی گیرد و هر طرف مکلف است دین خود را ایفا کند تهاتر در حکم ایفای دین است و تنها در صورت یکی بودن جنس و وصف موضوع دو دین است که ایفا و استیفای دین مطابق با قواعد مربوط به ایفای دین برای طرفین ممکن است و هر طرف همان موضوع تعهد را ایفا و استیفا می کنند.
این امر که ارزش عرفی هر دو دین در بازار معین یا مساوی است تفاوتی را در مسئله ایجاد نمی کند بنابراین هر گاه موضوع یکی از دو دین گندم و دیگری پنبه باشد بین آن دو تهاتر نمی شود ولو آنکه قیمت آن دو در بازار معین یا برابر باشد.
در این صورت هیچ یک از دو طرف نمی توانند با استنناد به تهاتر به این دلیل که ارزش دین او معادل و یا حتی بیش از ارزش دین مقابل است از تسلیم موضوع دین خودداری ورزد. زیرا به موجب ماده ۲۷۵ ق. م متعهد له را نمی توان مجبور کرد که چیزی دیگر به غیر از آنچا که موضوع تعهد است را قبول نماید اگر چه آن جنس قیمتا معادل یا بیشتر از موضوع تعهد باشد.
همانطور که ایفا و استیفای دین به چیزی غیر از موضوع تعهد نمی باشد تهاتر بین دو دین با موضوع متفاوت نیز صحیح نیست و در صورت وقوع تهاتر در این فرض هریک از طرفین مجبور می شود که چیز دیگری غیر از آنچه که داین و یا مدیون آن بوده را ایفا یا استیفا نماید. این جایز نیست بنابراین تهاتر باید همان وضعیتی را برای طرفین فراهم آورد که ایفای دین فراهم می نماید.
در حقوق انگلیس یکی بودن جنس و وصف موضوع دو دین مورد توجه قرار گرفته و تهاتر تنها بین دو دینی واقع می شود که موضوع آن دو وجه نقد باشد و حتی در مورد دیونی که موضوعشان مال مثلی دارای جنس و وصف واحدی است اصولا تهاتر واقع نمی شود مگر اینکه طرفین توافق کنند مشروط بر اینکه طرفین ورشکسته نباشند[۵۳]. زیرا در صورت ورشکستگی یک طرف از مدیونین رعایت این خصوصیت الزامی نیست و تهاتر به راحتی انجام می شود.
دراین جا ذکر دو نکته ضروری است که:
۱-این امر که یکی از دو ین دارای وثیقه با ضامن است مانع از تهاتر نمی باشد زیرا داشتن وثیقه یا ضامن صفت دین محسوب نمی شود بلکه اینجا تضمیناتی است برای وصول دین همینطور تعیین وجه التزام برای یکی از دو دین مانع تهاتر نمی باشد زیرا تعیین وجه التزام موضوع تعهد یا وصف آن را تغییر نمی دهد بلکه صرفا تعیین پیشاپیش خسارات ناشی از عدم اجرای تعهد است. بر فرض اینکه داشتن یا نداشتن تضمین را نیز صفت دین تلقی کنیم باز هم نمی توان با استناد به اختلاف اوصاف دو دین قائل به عدم تهاتر شد زیرا که وقوع تهاتر هیچ یک از طرفین را از خصوصیتی که متعلق قصد او واقع شده باشد محروم نمی کند.
چرا که غرض از ضمانت صرفا تضمین وصول طلب داین است و وقوع تهاتر نیز همین امر را تامین می کند و وجود تضمین خصوصیت اضافی دیگری ندارد تا اختلاف در تضمینات موثر باشد. بدیهی است در صورت اختلاف جنس و وصف دو دین طرفین می توانند با توافق یکدیگر زمینه ی وقوع تهاتر قهری را فراهم سازند مثلا طرفین می توانند با یکی ساختن موضوع هر دو دین از طریق تبدیل تعهد اختلاف آن دو را مرتفع ساخته و بدین ترتیب شرایط را برای وقوع تهاتر قهری آماده نمایند.
مسئله ای که مطرح می شود این است که آیا بین دو دینی که موضوعشان دو پول متفاوت است تهاتر واقع می شود؟
برای مثال هرگاه شخصی متعهد به تادیه یک میلیون ریال به دیگری باشد و در عین حال از همان شخص ۱۰۰ دلار طلب داشته باشد آیا می تواند به استناد تهاتر بین این دو، از تادیه معادل ریالی آن امتناع ورزد ؟
در پاسخ باید گفت بین این دو که موضوعشان در پول متفاوت است تهاتر به نحو قهری واقع نمی شود زیرا هرچند که دو وجه نقد به حساب می آید اما از آنجا که نوع آن دو متفاوت است دو دین از جهت جنس، وصف یکی تلقی نمی شوند به همین خاطر موضوع دین مقداری پول از نوعی خاص مثلا مارک باشد متعهد له تنها می تواند همان را از مدیون طلب کند همجنان که مدیون نیز نمی تواند متعهد له را مجبور به قبول معادل آن از پول دیگری بنماید ولو ارزش آن از حیث تجارت بین الملل بیشتر باشد بر همین مبنا چنانچه خواسته خواهان ۱۰۰ دلار آمریکا باشد دادگاه مکلف به صدور حکم است و محکوم علیه نیز ملزم به تادیه آن می باشد و ایفای معادل ریالی آن او را بری ذمه نمی کند و تمام این ها به این خاطر است که نوع پول ایجاد خصوصیت اضافی می نماید که متعلق قصد طرفین قرار می گیرد و از این رو هیچ یک نمی تواند جایگزین دیگری شود. حال آنکه تهاتر در مواقعی واقع می شود که دو دین بتوانند جایگزین یکدیگر شوند و به نحوه ی که طرفین را از ایفای واقعی بی نیاز سازد.
بدیهی است که شبهه تهاتر هنگامی پیش می آید که موضوع دو دین پول به عنوان پول باشد[۵۴]و نه پول به عنوان کالا[۵۵]. در فرض اول پول وسیله ای برای پرداخت است ولی در فرض دوم پول مانند یک کالا موضوع یک قرارداد واقع می شود. واضع است که در مورد اخیر بین دو دین تهاتر وافع نمی شد زیرا در غیر این صورت در هیچ فرضی امکان اجرای قرارداد نیست. این مورد مانند موردی است که کالایی موضوع خرید و فروش قرار می گیرد در این صورت هر طرف مکلف است که تعهد خود را به طور واقعی اجرا نماید و همانطور که در هیچ یک از عقود معاوضی طرفین نمی توانند به تهاتر تعهدات متقابل خود استناد نمایند و در موردی نیز که پول به عنوان کالای موضوع تعهد قرار می گیرد لغو و غیر قابل اجرا باشد.
اصولا پول خارجی در معاملات داخلی نباید به عنوان وسیله ای برای پرداخت تلقی گردد و تنها در معاملات بین المللی است که پول خارجی به عنوان وسیله ای برای پرداخت به کار می رود. مع هذا مطابق ماده ۲۵۲ ق. ت پرداخت وجه برات با پول خارجی مطابق با بند ج ماده ۲ قانون پولی و بانکی کشور پرداخت تعهدات با ارز با رعایت مقررات ارزی مجاز دانسته شد است [۵۶].
در حقوق انگلیس نیز بین استفاده از پول خارجی در معاملات داخلی و استفاده در تجارت بین الملل و به طور کلی بین پول به عنوان وسیله ای پرداخت و پول به عنوان کالا تفکیک صورت گرفته است.
در موردی که موضوع دین، پول به عنوان وسیله پرداخت است بابت ایفای دین به طور کامل اقامه دعوی می شود در حالی که هرگاه پول به عنوان کالای موضوع دین قرار می گیرد دعوی از بابت نقض تعهد به تحویل اقامه می شود که مشمول قواعد خاص خود می باشد. بنابراین به عنوان قاعده کلی می توان گفت بین دو دین که موضوع یکی از آن دو پول به عنوان پول است موضوع دیگری پول به عنوان کالا است تهاتر ممکن نیست بدین ترتیب محل نزاع در موردی است که موضوع هر دو دین پول به عنوان پول وسیله پرداخت است و در این مورد نظر قالب حقوق دانان انگلیسی بیشتر عدم وقوع تهاتر است.
در بسیاری از نظام ها در خصوص تبدیل پول خارجی به پول ملی مقرراتی وجود دارد که بر اساس آن اصولا مدیون می تواند به شرط آنکه هیچ شرط قراردادی بر خلاف آن وجود نداشته باشد به جای تادیه پول خارجی پول ملی پرداخت نماید. [۵۷]
برای مثال در انگلیس هرگاه دینی که موضوع آن پول خارجی است و قابل پرداخت در انگلیس باشد مدیون می تواند انتخاب نماید که پول خارجی را بپردازد و یا اینکه به جای آن پوند پرداخت نماید و در رویه دادگاهای انگلیس نیز چنین است که هرگاه شخص مستحق دریافت پول خارجی است همان پول را موضوع حکم قرار می دهد منتهی محکوم علیه می تواند آن را از طریق پوند براساس نرخ روز محاسبه و ایفا نماید. در موردی که در خصوص حکم اجرائیه صادر می شود و پوند موضوع اجراییه قرار می گیرد در این مورد نرخ تبدیل براساس روزی که دادگاه اجرای حکم را لازم می داند محاسبه می شود [۵۸].
با توجه به آنچه که گفتیم روشن می شود که نظر اکثریت قاطع حقوقدانان کشورهای پیشرفته بر این است که بین دو دینی که موضوع هر یک پول به عنوان پول وسیله ای برای پرداخت است ولی نوع پول متفاوت است به دلیل فقدان شرط تقابل تهاتر ممکن نیست و تنها در صورتی تهاتر بین دو پول متفاوت متصور است که مقررات قانونی تبدیل پول را مجاز دانسته باشد و بدین ترتیب امکان بر طرف کردن اختلاف دو پول وجود داشته باشد ودر عمل نیز از این امکان استفاده شود.
۳-۵- اتحاد زمان تادیه دو دین
مطابق با ماده ۲۹۶ ق. م تهاتر فقط در مورد دو دینی حاصل می شود که موضوع آنها از یک جنس باشد با اتحاد زمان و مکان تادیه. بنابراین تنها هنگامی بین دو دین تهاتر ایجاد می شود که زمان تادیه آن دو یکی باشد زیرا زمان تادیه دو دین متعلق قصد طرفین قرار می گیرد و عرفا زمان تادیه بر ارزش اقتصادی دین موثر است به نحوه ی که دین حال و دین موجل و یا دو دین موجلی با سر رسیدهای مختلف از حیث ارزش یکسان نمی باشند و طرفین این امر را در قصد خود لحاظ می کنند پس بین دین حال و دین موجل و نیز دو دین موجلی که زمان تادیه آن دو متفاوت است تهاتر صورت نمی گیرد مگر اینکه دینی که موعد سر رسید آن زودتر است تا پرداخت دین دوم، پرداخت نشده باشد.
به عبارت دیگر برای وقوع تهاتر لازم است که هر دو دین در یک زمان قابل مطالبه باشد [۵۹]. همانطور که گفتیم بین دین موجل و دین حال تهاتر نمی شود اما چنانچه دین موجل نیز به سبب انقضا مدت یا صرف نظر نمودن ذی النفع از آن حال شود مانعی برای تهاتر بین آن دو وجود نخواهد داشت.
بنابراین هرگاه دین شخص الف به شخص ب حال باشد ولی دین ب موعد دار باشد شخص ب می تواند با صرف نظر نمودن از موعدی که به نفع او برقرار شده زمینه را برای وقوع تهاتر فراهم سازد همان طور که پیش از این نیز بیان شد چنین تهاتری از طریق اسقاط مدت دین توسط مدیون محقق می شود تهاتر اختیاری نام گرفته است. پس هرگاه بر ذمه مستاجر اجاره بهایی باشد که هنوز حال نشده و مستاجر می تواند از اجلی که مصلحت اوست صرف نظر نموده و به تهاتر بین آن اجاره بها و طلبی که از موجر دارد استناد نماید. همینطور چنانچه طرفین در موجل بودن دین ذی النفع باشند برای وقوع تهاتر توافق هر دو ضروری است این حکم از مفاد ماده ۲۹۸ ق. م نیز قابل استنباط است.
به موجب ماده ۲۹۸ در صورت اختلاف مکان تادیه دو دین، تهاتر وقتی حاصل می شود که با تادیه مخارج مربوط به نقل موضوع دین از محلی به محل دیگر یا به نحوه ی از انحا طرفین حق تادیه از محل معین را ساقط نماید از باب وحدت ملاک و اینکه اختلاف مکان تادیه خصوصیتی اضافی را در بر نداشته بلکه قانون گذار در مقام بیان یکی از مصادیق بوده است. می توان گفت در فرض اختلاف زمان تادیه طرفین یا یکی از آنها حسب مورد می توانند اختلاف زمان تادیه را از بین برده و زمینه را برای وقوع تهاتر قهری فراهم نماید.
گاهی نیز برابر با توافق طرفین دین قبل از انقضا اجل حال می گردد مانند اینکه داین بر مدیون شرط نماید یا که در صورت تاخیر مدیون در پرداخت هریک از اقساط دین حال می گردد.
پس هرگاه دینی به این ترتیب حال شد بین دو دین تهاتر می شود پس مهلتی را که قاضی به موجب ماده ۲۷۷ ق. م برای پرداخت دین به مدیون می دهد مانع از تهاتر نیست زیرا قاضی با توجه به وضعیت مدیون و اینکه او قادر به تادیه فوری دین نیست چنین مهلتی را به او داده است مهلت مذبور دین موجل را تبدیل به دین حال نمی کند پس هرگاه معلوم شود که مدیون می تواند از طریق تهاتر یعنی از محل طلبی که از داین دارد دین خود را ایفا نماید دلیلی بر منتظر ماندن داین تا انقضای مهلت مذبور و بقا دین بر ذمه مدیون وجود ندارد و طلبکار شدن مدیون از داین خود دلیل بر قدرت به تادیه دین از جانب اوست.
در این صورت صرف نظر از مهلت اعطایی به محض تلاقی دو دین بین آن دو تهاتر می شود مثلا هرگاه شخصی در برابر دیگری مدیون به تادیه یک میلیون ریال باشد ولی در سر رسید قادر به تادیه آن نباشد و دادگاه با بررسی وضعیت وی مهلت ۶ ماه ای را جهت ایفای دین به وی بدهد و سپس دو ماه بعد با سببسی از اسباب داین معادل همان مبلغ طلبکار شود بین دو دین تهاتر می شود و داین دین اول نمی تواند به استناد مهلت ۶ ماه اعطایی توسط قاضی مدعی یکی نبودن زمان تادیه دو دین و عدم وقوع تهاتر شود.
مهلتی را که داین از باب تفضل به مدیون می دهد نیز اجل به معنای حقیقی آن نیست. و دین وصف حال بودن خود را از دست نمی دهد وبه همان دلایل مذکور در مورد مهلت اعطایی توسط دادگاه نمی تواند مانع از تهاتر باشد مگر آنکه مهلت اعطایی از باب تبدیل تعهد و توافق دو طرف بر قرار داد جدید و جایگزینی تعهدی جدید به جای تعهد اول باشد.
مضافا به اینکه معنای کار نیک داین در اعطای مهلت به مدیون نمی توان این باشد که او ملزم به تادیه دین شود ولی برای مطالبه طلب خود منتظر بماند. قانون مدنی ایران نص خاصی را به این امر اخنتصاص نداده است.
گاهی دین موجل حال می شود ولی تهاتر صورت نمی گیرد به موجب ماده ۴۲۱ ق. ت همین که حکم ورشکستگی صادر شد قروض موجل با رعایت تخفیفات مقتضیه به مدیون به قروض حال مبدل می شود و با صدور حکم ورشکستگی دین موجل حال می شود اما از آنجا که مطابق ماده ۴۲۲ ق. ت بعد از توقف تاجر تادیه هر قرضی اعم از حال یا موجل به هر وسیله ای به عمل آمده باشد باطل و بلااثر خواهد بود.
بنابراین تهاتر نیز که در حکم تادیه است پس از تاریخ توقف ممنوع است برای مثال هرگاه شخصی به دیگری ۱۰۰ هزار ریال بدهی حال داشته باشد و در عین حال دین مقابل نیز ۱۰۰ هزار ریال اما موعد دار باشد دو دین فاقد شرایط لازم جهت تهاتر قهری هستند با ورشکستگی مدیون دین موجل، دین او نیز حال می شود و در نتیجه زمان تادیه دو دین یکی می شود اما با این حال هیچ یک نمی توانند به تهاتر دو دین استناد نمایند زیرا گرچه دو دین یکی از شرایط مفقوده را دارا شده اند اما شرط دیگری که عبارت باشد از آزاد بودن دو دین را از دست داده اند.
با فوت مدیون نیز دین موجل او حال می شود مطابق ماده ۲۳۱ قانون امور حسبی دیون موجل متوفی بعداز فوت حال می شود بنابراین هرگاه یکی از دو دین حال و دین دیگری موجل باشد با فوت مدیون دین موجل دین نیز حال می شود و زمینه برای وقوع تهاتر فراهم می شود.
ولی استثنایی که در اینجا وجود دارد مربوط به بازرگانی می باشد که فوت می کند. مطابق با ماده ۲۷۴ قانون امور حسبی تصفیه امور تاجر متوفی تابع مقررات تصفیه امور بازرگانان است(قانون ورشکستگی) بنابراین تصفیه دیون متوفی تابع مقررات خاصی است و وقوع تهاتر که در حکم تادیه دین است با مقررات مربوط به تهاتر تعارض دارد چرا که موجب نقض آن مقررات و ترجیح بلا مرجع بستانکاری بر بستانکار دیگری می شود .
همانطور که بیان شد مطابق با قانون مدنی ایران یکی بودن زمان تادیه دو دین برای وقوع تهاتر کافی است و نیازی نیست که هر دو دین حال باشد بنابراین بین دو دین موجل دارای سر رسید واحد و نیز بین دین موجل و دین حال که تا زمان موعد دین موجل پرداخت نگردیده و همچنین بین دو دین موجل با سر رسید متفاوت که به واسطه عدم پرداخت دینی که سر رسید آن زودتر است در یک زمان قابل مطالبه شده اند تهاتر صورت می گیرد .
برند چیکا
برند الیکا
کل
شناخته نشده
شناخته شده
مشتریان چیکا
۱۵۸
۱۹۶
۳۵۴
نمایشگر۱۷-۴- مقایسه برند الیکا
همانطور که در نمایشگر۱۷-۴ نشان داده شده است. از ۳۵۴ مشتری چیکا، ۱۹۶ نفر با برند الیکا آشنایی دارند و۱۵۸ نفر آشنایی ندارند، بنابراین می توان گفت این برند در بین مشتریان چیکا تا حدودی شناخته شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سایربرندها
برند چیکا
برند مائده
کل
شناخته نشده
شناخته شده
مشتریان چیکا
۱۴۳
۲۱۱
۳۵۴
نمایشگر۱۸-۴- مقایسه برند مائده
همانطور که در نمایشگر ۱۸-۴ نشان داده شده است. از ۳۵۴ مشتری چیکا، ۲۱۱ نفر با برند مائده آشنایی دارند و ۱۴۳ نفر آشنایی ندارند، بنابراین می توان گفت این برند در بین مشتریان چیکا شناخته شده است.
برند هانی در بین برندهای مواد غذایی مطرح در بازار در بین مصرف کنندگان محصولات چیکا نسبت به بقیه برندها شناخته شده تر است و مشتریان محصولات چیکا کمترین شناخت را نسبت به برند تیکا دارند.از این آمارها می توان به این نتیجه رسید که برندهای هانی و مائده رقیب های اصلی برند چیکا هستند و شرکت چیکا باید دقت بیشتری بر عملکرد این شرکت ها داشته باشد.
۲-۳-۴-آزمون تحلیل واریانس فریدمن جهت اولویت بندی ویژگیهای محصول
جهت اولویت بندی ویژگیهای محصول از آزمون فریدمن استفاده شد. هنگامی که پژوهشگر بخواهد k (بیش از۲) متغییر وابسته به هم را که در سطح مقیاس ترتیبی مورد سنجش قرارگرفته اند اولویت بندی کند می تواند از این آزمون استفاده نماید. نمرات در هر ردیف جداگانه رتبه بندی می شوند. یعنی وقتی k موقعیت مورد مطالعه قرارگیرد، رتبه ها در هر ردیف ازیک تا k رتبه بندی می شوند. آزمون فریدمن معلوم می کند که آیا این احتمال وجود دارد که ستونهای گروه های نمونه ازیک جامعه آماری مشترک باشند یا خیر و همچنین معلوم می کند که آیا حاصل جمع رتبه های (Rj ) بطور معنی داری با یکدیگر تفاوت دارند یا خیر. از این رو در این تکنیک فرض برابری رتبه میانگین ویژگیهای محصول از نظر مشتریان به محک آزمون گذاشته میشود.
رتبه میانگین ویژگی های محصول باهم برابر است
رتبه میانگین ویژگی های محصول باهم برابر نیست
<< 1 ... 334 335 336 ...337 ...338 339 340 ...341 ...342 343 344 ... 477 >>