ترکیب ساختمان های بلند با محیط شهری
در ساختمان های بلند باید به نیازهای عابران پیاده و نهایتاً کاربران ساختمان به سرپناه، بافت، غنای فرم و رنگ و نیز ریزه کاری های معماری در مقیاسی کوچک توجه شود. ساختمان های بلند می توانند فرم های الهام بخشی و بیانگر علاقه انسان به خارق العادگی و غافلگیر شدن باشند و می توانند محلی باشند که انسان ها خود را با آن شناسایی می کنند، محل هایی که احساس تعلق به مکان هایی خاص را در آنها به وجود می آورند. (DESIGN GUIDANCE Tall Buildings, 2004)
جرم ساختمان نیز در ارزیابی توان بالقوه یک توسعه، اهمیتی اساسی دارد. باید معلوم شود که ساختمان بلندی می خواهیم که تا مرزهای زمین ساخته شود یا سازه های سکو مانندی که با سیمای خیابان رابطه ای بهتر برقرار کنند و ساختمان بلند در فراز آنها جای گیرد.
همه ما به خوبی با جدال مربوط به ایجاد نمای مستقل و سکوهای ساختمان در مقابل برج های بلندی که یکپارچه از دل فضای باز سر بر می آورند آشناییم. معمولاً نظر سازنده این بوده که حداکثر فضا را در برج ببیند نه در سکو. به ازا هر برج تک ایستاده موفق متاسفانه شاهد تلاش های شکست خورده بسیاری برای خلق فضای شهری موفق بوده ایم.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ابتکار ایجاد سکو شامل بررسی جدی الگوی خیابان و ایجاد مقیاسی انسانی تر و به حداقل رساندن تاثیرات مخرب باد در سطح زمین می شود که همگی در انسانی کردن ساختمان های بلند تاثیر می گذارند. ایجاد برج های باریک که سایه اندازی ساختمان های بلند را به حداقل می رسانند، به دلیل توجه ما به خورشید مسئله ای عاطفی می باشد و بنابراین ملاحظه ای دیگر بر ملاحظات مربوط به انسانی کردن ساختمان های بلند می افزاید. (Tall buildings supplementary guidance,2008)
تاثیر ساختمان های بلند بر فضاهای شهری
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای زندگی اجتماعی مردم، به وسیله موجودیت ساختمان های بلند را تحت تاثیر قرار می دهد. (N. Rafizadeh, 2005) متخصصین بسیاری بر سه ویژگی اصلی فضاهای شهری تاکید دارند که به شرح زیر است:
فضایی محدود شده
کیفیت زیبا شناسانه از فضا
عملکرد ها و فعالیت های اجتماعی که در آن فضا در حال اجراست.
فضای محدود شده
هنگامی که فضا به عنوان یک منطقه محدود شکل می گیرد باید برخوردار از کیفیتی باشد که جلوه های بصری مطلوبی را برای استفاده از فضا ایجاد کند؛ بنابراین این بستر باید برای اقدامات بشر همراه و وابسته باشد. فضاهای شهری در مناطقی که در آن ساختمان های بلند شایع ترین نوع هستند از فضایی انسانی برخوردار نیستند و خیابان های باریک بین این ساختمان ها دیدگاه های ممکن از فضاهای داخلی نسبت به فضاهای باز را نابود می کنند. این انسداد و گرفتگی احساسی از تنگی را در فضای ساختمان های بلند ایجاد می کند. شرایط نامطلوب به وسیله سایه، عدم روشنایی کافی و عدم نور خورشید تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. برای حل این مشکل، دو اقدام زیر توصیه می شود:
ساخت دهانه و گشودگی در میان ساختمان به وسیله ایجاد فضاهای باز یا سبز در امتداد طول بلوک های برج، در خیابان.
تصویر: فضاهای باز و سبز در میان ساختمان ها؛ ماخذ: (N. Rafizadeh, 2005)
تغییر ارتفاع نسبت به تخصیص و مجاورت ساختمان های بلند و کوتاه
تصویر: تغییر ارتفاع در مجاورت ساختمان؛ ماخذ: (N. Rafizadeh, 2005)
کیفیت زیبا شناسانه از فضا
ساختمان های بلند دارای چشم انداز نسبتاً خوبی به فواصل نسبتاً دور می باشند. با این حال، آنها از فواصل نزدیک زیبا به نظر نمی رسند. به منظور تغییر جنبه های زیبای شناختی فضاهای شهری، هنگامی که ساختمان های بلند شایع ترین نوع هستند و در جهت بهبود جنبه های فیزیکی و بصری این فضا ها، باید نسبت ابعاد به نحوی نزدیک به اقدامات بشر انتخاب گردند. به عبارت دیگر، ارتفاع ساختمان در لفاف اصلی باید کاهش یابد. (N. Rafizadeh, 2005)
تصویر: جنبه های بصری مطلوب؛ ماخذ: (N. Rafizadeh, 2005)
کارکرد ها و فعالیت های اجتماعی در فضا
کارکرد ها و فعالیت های اجتماعی در ساختمان های بلند موفقیت آمیز نبود، به علت بستر، دید و چشم اندازها و سپس جمعیتی کوچکتر به چنین فضاهایی جذب می شوند. بنابراین به وسیله رکود اقتصادی این ساختمان ها از حد فاصل پوشش های فضاهای شهری و ساخت و ساز ساختمان های کوتاه به جای فضای مناسب پیروی می کنند و از ایجاد چشم انداز های بصری بیشتر و بهتر لذت می برند. به این ترتیب، ساختمان های بلند دورتر از فضاهای اطراف آن واقع می شود به طوری که تاثیرات قابل اندازه گیری خود را در فضاهای شهری کاهش می یابد. (N. Rafizadeh, 2005)
تاثیر ساختمان های بلند در چشم انداز شهری
طرفداران ساختمان های بلند بر این باورند که یکی از مزیت های عمده این ساختمان ها ارائه دادن چشم انداز شهری و قدرت دید از طبقات بالایی این ساختمان ها می باشد. اما باید به یاد داشته باشیم که پدیده ساختمان های بلند به طور کلی برخی از اثرات نامطلوب محیط مجاور چون: انسداد دید و منظر، سایه اندازی، کاهش حریم خصوصی در فضاهای داخلی ساختمان های مجاور و نفوذ در مناطق سبز را سبب می شود و همه این اثرات که عمدتاً در مناطقی با تراکم بالا اتفاق می افتد؛ باعث بی نظمی در فضاهای شهری می شود (N. Rafizadeh, 2005). جلوه های بصری ذکر شده در بالا مربوط به برخی از عواملند که عبارتند از: ارتفاع و ارتفاع نسبی (مقیاس)، فرم ساختمان، حفظ حریم خصوصی، تزیینات و نوع پوسته.
مطالعات انجام شده بر روی تاثیرات بصری بناهای بلند در ایران نشان می دهد که فاکتور مقیاس در ساختمان های بلند یک پدیده حیاتی در کیفیت آن ها می باشد. به عبارت دیگر، دوری از ساختمان های بلند، تاثیرات بصری را برای ناظر به دلیل گسترش زاویه دید کاهش می یابد.
مقیاس
منظور از مقیاس رابطه بین اندازه یک فضا یا شی با فضاها و یا اشیا اطراف آن می باشد. در معماری و طراحی شهری همواره مقیاس انسانی[۳] به عنوان موجه ترین مقیاس اندازه گیری ابعاد ساختمان با فضا مطرح بوده است. مقیاس، به عنوان یک ابزار برای اندازه گیری و سنجیدن، شامل روابط بسیاری است. مقیاس انسانی به معنای ارتباط بین ساخت و ساز و شرایط انسانی است، و همچنین به عنوان یک رابطه بین ساختمان و توانایی مردم برای پردازش داده هاست. آنچه به وسیله مقیاس در بلوک برج ها معنی می شود، در مجموع و به طور مستقل در ارتفاع و تناسبات است. با توجه به این اندازه، و همچنین عرض خیابان های اطراف، ساختمان های بیش از ۳ طبقه در بسیاری از خیابان ها خارج از مقیاس استاندارد است و در نتیجه تحریک نمی کند. انسان با رعایت این مقیاس ها احساسی از دوستی، مجاورت، حفاظت و امنیت را در میان ساکنین و عابرین به وجود می آورد.(N. Rafizadeh, 2005)
بنابراین اگر بخواهیم ساختمان ها دارای ابعاد انسانی باشند باید کوتاه، و یا آنکه در طبقات بالایی ساختمان عقب نشینی هایی صورت بگیرد. همچنین در برخی موارد جزییات یک ساختمان بلند مثل در، پنجره و یا اجزایی که در نماسازی به کار می روند ممکن است خارج از مقیاس باشند. در واقع ارتباط با مقیاس انسانی را نه فقط در رابطه با ارتفاع ساختمان بلکه با تمامی آن چه که انسان درک می کند قابل جستجو است. در رابطه با مقیاس انسانی می توان به برخی موارد که می توانند در تعیین ضوابط طراحی ساختمانی مورد استفاده واقع شوند توجه داشت (امین زاده، بهناز، ۱۳۷۶).
مقیاس همسایگی : مقیاس همسایگی ساختمان های بلند در بافت های شهری موضوعی بسیار با اهمیت تر از مقیاس این ساختمان ها به تنهایی می باشد. مقیاس همسایگی ساختمان های بلند را با اندازه و ساختمان ها در همسایگی و مجاورت آنها ربط می دهند. از آن جایی که بسیاری از این ساختمان ها در بافت های موجود شهری ساخته می شوند، همجواری آنها با ساختمان های اطراف که غالباً کوتاه مرتبه بوده، مسئله ساز و با اهمیت می گردد. (Tall Building Design Guidelines, 2013)
تصویر: ارتفاع و ارتفاع نسبی ماخذ:(N. Rafizadeh, 2005)
ساختمان های بلند به لحاظ بعد ارتفاعی که ماهیت آنها را شامل می گردد به دشواری می توانند در بافت های کوتاه مرتبه موجود هضم شوند. به طور کلی وقتی این ساختمان ها در میان بافت های کوتاه قرار می گیرند تنها با تغییر تدریجی ارتفاع از بلند به کوتاه یا بر عکس می توان ناهمگونی های نما را تا حدی رفع نمود. خصوصاً وقتی ساختمان های بلند و کوتاه دارای مرز مشترک هستند. قرار دادن فضای باز در اطراف ساختمان های بلند و حد فاصل بافت کوتاه مرتبه و بلند مرتبه، تا حدودی به رفع ناهمگونی بافت کمک کرده و از تضاد شدید در نمای شهری و در بافت شهر جلوگیری می کند. رعایت سلسله مراتب مقیاس بین ساختمان های بلند و کوتاه مرتبه در اطراف و یا فضاهای باز و واحدهای همسایگی همجوار، در سه بخش می تواند مورد بررسی قرار گیرد. (N. Rafizadeh, 2005)
مقیاس بلوک شهری
مقیاس منطقه ای
در ابعاد سایت
که بنابر نیاز پروژه مقیاس بلوک شهری مورد بررسی قرار می گیرد:
مقیاس بلوک شهری
ایجاد پایه ساختمان با مقیاسی متناسب با ساختمان های اطراف و عرض خیابان شکل می گیرد. مفصل بندی پایه ساختمان با پلاک های همجوار که پیوستگی مجاور و خیابان را تامین می کند و تخصیص کاربری های مناسب با فعالیت های طبقه همکف. (Tall buildings guidance, 2008)
مقیاس و مکان یابی مناسب برای ساختمان بلند مرتبه درون سایت در جهت کاهش تاثیرات بصری آن از طرف خیابان، فضاهای باز اطراف و واحد همسایگی همجوار که شامل عقب نشینی حجم ساختمان در طبقات برای خوانایی بیشتر بخش پایه ساختمان از طرف خیابان می شود.
زمانی که قرار است یک یا چند ساختمان بلند مرتبه درون یک سایت واقع شوند در میان دو محدوده با ارتفاع کاربری یا شکل ساختمان های متفاوت؛ مطالعه و در نظر گرفتن عقب نشینی ها، تورفتگی ها و سلسله مراتب مناسب در مقیاس ارتفاعات لازم است. هر کدام از این ابزارهای کنترل می تواند با توجه به اندازه محدوده ساخت و ساز، میزان کاربری ها، واحدهای همسایگی همجوار، با ارتفاعات کوتاه تر اندازه عرض خیابان و تحلیل میزان تاثیر ساخت و ساز بر بلوک های همجوار که شامل میزان سایه اندازی - نورگیری و دریافت منظر آسمان می شوند تغییر یابند.
گاهی در بافت هایی که ساخته شده اند با انجام این تحلیل ها، شاید بتوان به این نتیجه رسید که این محدوده برای بلند مرتبه سازی مناسب نمی باشد. تخصیص یک فاصله مناسب افقی بین ساختمان های بلند احداثی و مناطق با مقیاس کوتاه تر ارتفاعی، تخصیص ارتفاع مطلوب و عقب نشینی ها و تورفتگی های متناسب با حجم و ارتفاع کوتاه تر توده های مجاور و واحدهای همسایگی همجوار در جهت کاهش میزان تاثیرات این ساختمان ها به خیابان ها، فضاهای باز و ملزومات آنها است.
مقیاس اجزای نمای شهری
اسرار مشعرالحرام
اسرار زیادی دروقوف مشعرالحرام است:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شب مشعرآموزش های زیادی دارد. بیداری، هوشیاری، عبادت، بندگی ،اطمینان، تقوا، همه رااز این سرزمین بایدفراگرفت.(خداکرمی زنجانی،۱۳۷۵،ص۳۳۰)
منا
الف) سرّمنا از منظرامام صادق(ع)
حضرت امام صادق (ع) فرموده اند:« وَارمِ الشَّهَواتِ والخَساسَهِ والدَّنائهِ والذمیمهِ عندَ رمیَ الجمرات» شهوات وپستی هاوجمیع صفات نکوهیده وپست رادر رمی جمرات ازخود دورکن.(کلینی،۱۳۷۵،ص۹۲)
ب) سرّمنا از منظر امام سجاد(ع)
امام سجاد(ع)فرمودند: ای شبلی، سرّ مکه رفتن آن است که انسان وقتی به سرزمین منا پاگذاشت، بفهمدکه به آرزوهای خودرسیده است.
آری مناسرزمین تمنیات ورسیدن به آرزوهاست نه آرزو کردن ها.زائری که به سرزمین مناوارد می شود، باید درمرحله ای به سربرد که :« آمن الناّس بلسانِه وقلبه ویده» باشد.(جوادی آملی،۱۳۸۰،ص۸۹)
امام سجاد(ع)ازشبلی پرسیدند: آیا آرزوهای دیگران راهم برآوردی؟ آیا بدان پایه ازکمال رسیدی که مردم از زبان ودل ودست توآسیب نبینند؟ بنابراین مردم بایداززبان ودست ودل حج گزارآسوده باشند.
عموماً هر اقدامی را که انسان از مرحله فکر به مرحله عمل خواهد آورد، دچار موانع و گرفتار زحمات و مشکلاتی خواهد شد . فقط در میدان فکر و اندیشه و اراده گرفتاری نیست. ولیکن بعدها که پا به مرحله عمل می گزارند، هرمرامی به خصوص این مرام که عبارت است ازپاسبانی حق وعدل،گرفتاریهای فراوان دارد. میدان منا،اولین نمایش روح اسلامی دردنیا است وبهترین دستوردفاعی است که پاسبانان حق بایدآن را آموخته وعمل نمایند.(سحاب،۱۳۵۸،ص۱۲۸)
رمی جمرات
سرّ رمی جمرات
رمی جمرات نیزظاهری دارد وباطنی:
ظاهرآن راهمه انجام می دهنداما باطن آن رافقط تعداد اندکی انجام میدهندوسرّ این معنا آن است که انسان شیطان را واقعاً ازخود برهاند، کما این که پناه بردن به خدا ازشیطان با گفتن « أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم» بدون توجه به معنای آن حاصل نمی گردد، رمی شیطان نیزتنها باسنگ انداختن بدون توجه به باطن آن نخواهدبود.(درویش ،۱۳۸۲،ص۱۱۹)
معنای سنگ زدن به جمره آن است که من هرشیطان و شیطنتی را رمی کردم پس اگرانسانی خود جزء شیاطین انسی باشد، هرگزقدرت ولیاقت رمی ندارد.
وقتی شیطان قرین کسی باشداونمی تواند قرین خودرا رمی کند.« ومن یکن الشَّیطان لَه قریناً فساد قریناً».(جوادی آملی،۱۳۸۰،ص۹۰)
رمی جمرات یک نوع مبارزه تمرینی باغرائزماده پرستی ومبارزه باشرور وبدی هاست. بدیهی است که روح افراد با ایمان همیشه باشرور وبدی ها درجنگ وستیز می باشد وکارهای حج هم نوعاً درس های آموزشی است .(خداکرمی زنجانی،۱۳۷۵،ص۳۵۰)
آیت الله جوادی آملی می گویند: اگرمسأله رمی جمرات وسنگ زدن به جمره ها مطرح است، درحقیقت دیو درون وبرون را رمی کردن وانسان انس وجن را راندن است. تا انسان فرشته نشود، شیطان ازحریم او بیرون نمی رود. اگرفرشته خوبی شد، آن گاه ازگزند شیطنت مصون می ماند.(کارگر،۱۳۸۰،ص۱۰۵)
دراین زمینه مولی محسن فیض کاشانی می گوید: باید قصدتو در رمی جمرات ،اطاعت امرالهی واظهار رقیت وبندگی وصرف امتثال باشد، بی آن که عقل ونفس درآن دخالت وتصرفی بکند ونیز به منظور تشبه جستن به ابراهیم(ع) باشد، چه شیطان دراین محل به نزداو آمدتا درحج اوشبهه ای پدید آوردیا با ارتکاب گناهی ،او رادچارفتنه ای سازدوخداوند به ابراهیم دستور دادکه با انداختن سنگ ،او رادور وازخود مأیوس گرداند.(همان،ص۱۵۴)
باتوجه به سخن خدای سبحان درباره قربانی :« لَن یَنالُ اللهَ لُحومُها ولا دِماءُ ها ولکن ینالُه التّقوی مِنکُم»، می توان گفت: بیان قرآن درباره جلوه گاه تبرّی مزبور،یعنی رمی جمرات، نیزاین است که سنگ ریزه هاشیطان را رجم وطردنمی کند، بلکه این انزجاردرونی شماست که شیطان انس وجن رامی راندوشمارا ازهرشیطنت درونی وبیرونی محافظت می کند. بدیهی است که شیطان هرگزبا هفت سنگ طردنمی شود، تنهاراه طرد شیطان ودرامان ازآسیب های او،استفاده عملی وبه حصن الهی پناهنده شدن است،« وإمّا ینزَغَنَّک مِن الشَّیطان نزعٌ فاستعِذ بِا اللهِ ».(جوادی آملی،۱۳۸۳،ص۲۲۳)
درپرتاب سنگ به جایگاه شیطان ،بسیارمعنا نهفته است:
۱- کسی که به شیطان زمان حضرت ابراهیم سنگ می زندحتماً بایدبه شیطان زمان خودهم سنگ هابزند.
۲- باید یقین به اصابت سنگ هاداشته باشیم، شک وگمان فایده ای ندارد.تایقین نکرده ای که ابلیس رانزده ای ازمبارزه علیه اودست برندار.
۳- بایدسنگ زدن هفت بارتکرارشود،یعنی مبارزه باشیطان بایک هجوم کافی نیست،چون اوخنّاس است وبارفت وآمدهای پی درپی وچهره های گوناگون وزمان های وزمان های مختلف وگام های آهسته آهسته آنقدروسوسه خود راتکرار می کندتاموفق شود، این چنین شیطانی بایک بارپرتاب سنگ ازبین نمی رود، تونیز بایدهجوم خودرا علیه اوتکرار نمایی.
۴- خیال نکن مبارزه با ابلیس محال است، اوباسنگ ریزه های توفرار می کند.لیکن به شرط آن که توحالت تهاجمی داشته باشی .قرآن می فرماید: «فقاتِلوا أولیاءَ الشَّیطان إنَّ کَیدَ الشَّیطان کان ضعیفاً.» او زود فرار می کند به شرط آن که جایگاه وسوسه های اورا بدانی ومستقیماً دربرابرش جبهه بگیری. مستحب است هنگام سنگ زدن «الله اکبر» بگویی ،یعنی با استمداد ازپروردگارموفق به دفع شیطان می شوی.(قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۱۸)
سرّ تعدّد عقبات
تعدادعقبات نشانه آن است که برای رسیدن به حق تنها یک مانع نیست بلکه موانع متعدد درعقبات متفاوت برسر راه است. درهرقدمی که انسان به خانه حق نزدیک می شودسنگی جلوی پای او می آیدودفاع براو لازم می شود،لذابیتوته درمنا (برخلاف عرفات ومشعر)شبانه روزی است. یعنی حاجی بایدتمام حیات خودرا وقف پاسداری ازحق نمایدوهشیارانه مراقب باشد. نفس انسان نیزدارای سه مرتبه نباتی وحیوانی وانسانی است وحاجی باید درحج خود، هشیارانه به تربیت نفس خودبپردازد.
در رمی جمره اولی وجمره وسطی ،چون شیطان مانع ازآ ن است که انسان به طرف خانه کعبه پیش رود، لذاشخص حاجی روبه طرف خانه خدابه رمی شیطان می پردازد تا اورا ازسر راه خویش بردارد. اما درجمره عقبه چون نزدیک به حرم حق است باید مانع ازورود شیطان به این حرم گردد. لذاپشت به کعبه ورو به شیطان به مصاف اومی رود.(درویش،۱۳۸۲،ص۱۲۴)
سرّ هفت سنگ
اما این که چراباید هفت سنگ پرتاب کرد دو وجه ملحوظ است:
درمورد باصره درحدیث آمده که« النظره، السهم مسموم من سهام ابلیس».
اما سامعه دربسیاری ازکتب حدیثی درتفسیر آیه مبارکه « إنَّ السّمع والبصره والفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولا».
شهوت تنها همان امورجنسی حیوانی نیست،شهوت جاه طلبی ،مطیع کردن دیگران به امیال وخواسته های نفسانی ،خوداز شهوت جنسی وحیوانی خیلی قوی ترونیرومند تراست وانسان رابه هرجنایتی وخیانتی وامی دارد.
۲
نگرش کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی
نسبی
۳
هنجار ذهنی کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی
نسبی
۴
نیت کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی
نسبی
۵
کنترل رفتار درک شده کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی
نسبی
۶
هنجار اخلاقی کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی
نسبی
۷
مفهوم خود کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی
نسبی
۸
دانش کشاورز نسبت به مصرف کود و سموم شیمیایی
نسبی
۷-۳ تعریف مفهومی و کارکردی برخی متغیرها
۱-۷-۳ دانش نسبت به مصرف کودها و سموم شیمیایی
به اعتقاد جارویس[۱۷۳] (۱۹۹۵) دانش دستآوری شخصی است که در نتیجه یادگیری حاصل میشود. دانش به مفهوم عینیت یافته آن عبارت است از مجموعهای از اطلاعات که مردم به عنوان اعضای یک گروه فرهنگی یا اجتماعی در آن سهیم باشند. بنابراین دانش را میتوان با نقشهای اجتماعی در ارتباط دانست (سلامات، ۱۳۸۷). در این پژوهش منظور از این متغیر، میزان اطلاعات کشاورزان ذرتکار نسبت به مصرف کودها و سموم شیمیایی است. سنجش دانش کشاورزان از طریق مطرح کردن ۱۰ سؤال صورت گرفت.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سؤالات مطرح شده جهت سنجش دانش کشاورزان نسبت به مصرف سم و کود به صورت مجزا پرسیده شد؛ به عنوان مثال «آیا استفاده بیش از حد از آفتکشها باعث مقاوم شدن آفات می شود؟»، «آیا قرار گرفتن انسان در معرض کودهای شیمیایی، برای سلامتی وی مضر هستند؟»، «آیا قرار گرفتن انسان در معرض سموم شیمیایی، برای سلامتی وی مضر هستند؟»، «آیا استفاده دراز مدت از کودهای شیمیایی باعث کاهش حاصلخیزی خاک میشود؟»، «آیا سموم شیمیایی در درازمدت درآمد را کاهش میدهد؟»، «آیا کودهای شیمیایی در درازمدت درآمد را کاهش میدهد؟» و سؤالاتی از این قبیل. از پاسخگویان خواسته شد تا دیدگاه خود را در خصوص درستی یا نادرستی هر یک از گویههای مطرح شده (در قالب طیف ۳ گزینهای بله، خیر، نمیدانم) مشخص نمایند.
۲-۷-۳ نگرش کشاورزان نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
نگرش به رفتار عبارت از احساس مثبت یا منفی فرد به انجام یک رفتار است و میزان آن به سنجش اعتقاد فرد نسبت به نتایج یک رفتار و ارزیابی میزان مطلوبیت نتیجه آن رفتار تعیین میشود (ساترلند، ۲۰۱۱). در واقع نگرش کشاورزان نسبت به مصرف سم و کود شیمیایی به عقاید و ارزیابی آنها در این خصوص اشاره دارد. این متغیر در قالب جملهبندی خاصی به منظور سنجش عقاید و ارزیابی آنها (۱۴ سوال) مطرح شد. لازم به ذکر است گویههای متغیر نگرش نسبت به مصرف سم و کود شیمیایی به صورت مجزا مطرح شد به عنوان مثال میتوان به گویههای «استفاده از سموم شیمیایی در تولید ذرت عاقلانه است»، «استفاده از کود شیمیایی در تولید ذرت عاقلانه است»، «استفاده از سموم شیمیایی در تولید ذرت رضایتبخش است»، «استفاده از کود شیمیایی در تولید ذرت رضایتبخش است»، «کاربرد سموم برای افزایش محصول مهم است»، «کاربرد کود شیمیایی برای افزایش محصول مهم است» و گویههایی از این قبیل اشاره کرد. همچنین از پاسخگویان خواسته شد تا میزان موافقت خود را در خصوص هر یک از گویههای مطرح شده در قالب طیف لیکرت[۱۷۴] (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) مشخص نمایند.
۳-۷-۳ تمایل رفتاری کشاورزان در خصوص کاربرد سم و کود شیمیایی
تمایل به عنوان عامل انگیزشی است که رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد. تمایل نشاندهنده آن است که فرد برای انجام رفتار چقدر تمایل دارد تلاش کند (آجزن، ۱۹۹۱). در واقع تمایل رفتاری کشاورزان در خصوص استفاده از سم و کود شیمیایی به قصد، عزم و اراده آنها جهت انجام عمل یا اجتناب از انجام رفتاری در خصوص بکار بردن سم و کود شیمیایی در آینده اشاره دارد. بنابراین در این پژوهش از ۱۰ سؤال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) استفاده شد. به عنوان مثال «در آینده نیز قصد دارم از سموم در کشت ذرت استفاده کنم»،«در آینده نیز قصد دارم از کود شیمیایی در کشت ذرت استفاده کنم»، «من در آینده قصد ندارم هیچ تغییری در میزان سم خود بدهم»، «من میخواهم کود مصرفی در تولید ذرت را کاهش دهم» و از این قبیل اشاره دارد.
۴-۷-۳ هنجار ذهنی کشاورزان نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
هنجار ذهنی اشاره به درک فشار اجتماعی برای انجام یا عدم انجام رفتار دارد (ساترلند، ۲۰۱۱). در واقع نوعی ارزشیابی از نگرش سایر افراد مهم (از دیدگاه فرد) نسبت به یک رفتار خاص هستند (هاستودت[۱۷۵]، ۲۰۰۶). منظور از هنجار ذهنی، تأثیری است که افرادی که برای کشاورز مهم هستند (مثل خانواده، کارشناسان و همکاران) بر میزان مصرف سم و کود شیمیایی وی دارند. سنجش هنجار ذهنی در این پژوهش از طریق مطرح کردن ۱۴ سوال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) صورت گرفت. به عنوان مثال «اکثر افرادی که برای من مهم هستند، فکر میکنند که باید استفاده از سم را ادامه دهم»، «اکثر افرادی که برای من مهم هستند، فکر میکنند که باید استفاده از کود شیمیایی را ادامه دهم»، «دوستان نزدیک من استفاده از سموم برای کنترل آفات ذرت را تأیید میکنند»، «دوستان نزدیک من استفاده از کود برای افزایش عملکرد ذرت را تأیید میکنند»، «روشی که دیگر کشاورزان در کنترل آفت ذرت بکار میبرند، برای من مهم است»، «روشی که دیگر کشاورزان برای تقویت خاک بکار میبرند، برای من مهم است» و گویههایی از این قبیل.
۵-۷-۳ کنترل رفتار درک شده کشاورز نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
کنترل رفتار درک شده نشاندهنده باورها، با توجه به دسترسی به منابع و فرصتهای مورد نیاز برای انجام یک رفتار است (شایو[۱۷۶]، ۱۹۹۹). تخمین توانایی فرد برای انجام رفتار کنترل رفتار درک شده نامیده میشود (بامبرگ و ماستر، ۲۰۰۷). در این پژوهش کنترل رفتار درک شده دارای دو جزء میباشد: جزء اول نشاندهنده در دسترس بودن منابع مورد نیاز کشاورز (مثل پول) برای بکار بردن سم و کود شیمیایی است و جزء دوم شامل تعبیر کشاورز از سهولت یا دشواری کاربرد یا عدم کاربرد سم و کود شیمیایی است. سنجش کنترل رفتار درک شده در این پژوهش از طریق مطرح کردن ۱۴ سوال در قالب طیف لیکرت (کاملاً موافقم= ۵، موافقم=۴، تا حدودی=۳، مخالفم=۲، کاملاً مخالفم=۱) صورت گرفت. به عنوان مثال «با توجه به اثری که سموم شیمیایی بر افزایش تولید دارند، قیمتشان مناسب است»، «با توجه به اثری که کود شیمیایی بر افزایش تولید دارند، قیمتشان مناسب است»، «من اگر بخواهم به راحتی میتوانم مصرف سموم را در تولید ذرت کنار بگذارم.»، «من اگر بخواهم به راحتی میتوانم مصرف کود شیمیایی را در تولید ذرت کنار بگذارم»، «به راحتی میتوانم با کود کمتر مقدار محصول فعلی را تولید کنم.»، «به راحتی می توانم با سم کمتر مقدار محصول فعلی را تولید کنم» و از این قبیل.
۶-۷-۳ هنجار اخلاقی نسبت به کاربرد سم و کود شیمیایی
(۲-۱۸)
با مشخص شدن مختصات نقطه M از عضو کوپلری DFM، مختصات این نقطه از مکانیزم که مسیر مسیر مطلوب مسئله را تولید یا طی می کند به صورت تابعی از زاویه ورودی ، زاویهای که عضو مولد OA با محور مختصات میسازد، تعریف می شود که پارامترهای ابعادی مکانیزم بطور مستقیم یا غیر مستقیم در آن نقش دارند.
فاکتور دیگری که در طراحی مکانیزم ها برای ما از اهمیت ویژه برخوردار است و ما از آن هم به عنوان قید مسئله در بهینهسازی تکهدفی و هم به عنوان تابع هدف در بهینه سازی چند هدفی استفاده میکنیم، زاویه انتقال[۳۸] میباشد. در حقیقت بهینهسازی زاویه انتقال به این معنی است که انحراف این زاویه از زاویه ۹۰ درجه به کمینه مقدار یا مینیمم مقدار برسد. هرچقدر این زاویه در طول فرایند حرکت و تولید مسیر به ۹۰ درجه نزدیکتر باشد، انتقال انرژی و گشتاور توسط مکانیزم بهتر صورت میپذیرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در مکانیزم شش میلهای استفنسون که در این تحقیق برای تولید مسیر استفاده میکنیم زاویه انتقال، زاویه میان عضو کوپلری و عضو EFمیباشد که با در شکل ۲-۱۳ نشان داده شده است و با رابطه زیر بیان می شود:
(۲-۱۹)
۲-۴ نتیجه گیری و جمعبندی فصل
در این فصل به معرفی دو زنجیره مکانیکی وات و استفنسون پرداختیم و انواع مکانیزمهای حاصل از این زنجیرههای مکانیکی را معرفی کردیم. همانطور که گفته شد، از زنجیره مکانیکی وات دو نوع مکانیزم و از زنجیره مکانیکی استفنسون سه نوع مکانیزم حاصل شد. در ادامه چند مثال از کاربرد متداول این مکانیزم ها آورده شد.
سپس مکانیزم استفنسون نوع سوم برای بهینه سازی تولید مسیر انتخاب شد و روابط هندسی حاکم بر این نوع مکانیزم به گونه ای که ورودی زاویه محرک و خروجی مختصات نقطه کوپلری برای تولید مسیر باشد، آورده شد. در انتها رابطه زاویه انتقال مکانیزم که در فصل ۴ کاربرد دارد، تعیین شد. در فصول بعد با معرفی الگوریتمهای بهینهسازی و با بهره گرفتن از روابط آورده شده در این فصل، به بهینهسازی و سنتز مکانیزم میپردازیم.
فصل۳ روشهای بهینهسازی تک هدفه و چند هدفه
۳-۱ مقدمه
در این فصل ابتدا مفاهیم بهینهسازی تکهدفه و چندهدفه ارائه می شود. سپس روشهای بهینهسازی تکهدفه و چند هدفه که در این پایان نامه بکار گرفته شده اند، به طور کامل تشریح شده است. با معرفی چند الگوریتم بهینهسازی تک هدفه و ارائه یک الگوریتم ترکیبی، سعی در بدست آوردن مدلی از الگوریتم ترکیبی برای بدست آوردن نتایجی بهتر از کارهایی که تا کنون ارائه شده داریم. به طوری که در نهایت با بررسی نتایج، اختلاف قابل توجهی با نتایج گذشته حاصل می شود. و در ادامه با معرفی الگوریتم چندهدفه مورد استفاده برای کار خود سعی در انتخاب بهترین مدل و سازگارترین مدل با کار خود برای بهینه سازی دو هدفه مکانیزم داریم.
۳-۲ مفاهیم بهینه سازی
مسائل بهینهسازی را میتوان از نظر تعداد توابع هدف، به دو نوع مسائل بهینهسازی تک هدفه و مسائل بهینهسازی چند هدفه تقسیم نمود. در مسائل بهینهسازی تک هدفه، هدف از حل مسئله، بهینه کردن یک شاخص عملکرد است که مقدار کمینه یا بیشینه آن شاخص، مطلوب مسئله ما میباشد. اما در برخی مسائل بهینه کردن بیش از یک شاخص به طور همزمان مطرح میباشد. به عبارت دیگر هر جواب مسئله دارای چند شاخص میباشد که مقایسه جوابها ، بر خلاف بهینه سازی تک هدفه که میتوان به طور مستقیم ارزشگذاری نمود ، نیازمند تعریف معیارهایی برای ارزشگذاری جوابها میباشد. در ادامه به معرفی این دو نوع میپردازیم.
۳-۲-۱ مفاهیم بهینهسازی تک هدفه
در مسائل بهینهسازی تک هدفه، هدف از حل مسئله بهینه کردن یک شاخص عملکرد است که مقدار کمینه یا بیشینه آن شاخص، مطلوب مسئله ما میباشد. در حالت کلی مسائل بهینهسازی تک هدفه به صورت زیر تعریف می شوند:
(۳-۱)
با درگرفتن قیود مساوی و نا مساوی:
(۳-۲)
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
(همان : ۴۰۰)
ج- اگرچه حافظ نیز مانند خیام معتقد است« که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را» ولی با تتبّع در اشعار خواجه منظور خواجه را متفاوت از نظر خیام می یابیم یعنی می بینیم بر خلاف خیام که در همین حدّ متوقف است حافظ به صراحت از نوعی معرفت منتهی با وسیله ای جز وسیله ی «حکمت و فلسفه و منطق و استدلال » یاد می کند:
بدین شـکرانـه می بوسـم لب جـام کــه کــرد آگـــه ز راز روزگـــارم
(حافظ،۱۳۷۴ : ۳۴۹)
به سرّ جام جم آن گه نظر توانی کرد که خـاک میکده کحل بصـر توانی کرد
(همان : ۱۴۸ )
همین نکته است که نشان می دهد حافظ یک نفر«فیلسوف بدبین» نیست بلکه بیشتر « عارفی بدبین نسبت به فلسفه » است.(ر.ک. مرتضوی، مکتب حافظ)
۷- برای تدوین کامل مکتب حافظ و مشرب خاص او باید مواد معنوی و عناصر فکری و ذوقی اشعار خواجه را تجزیه و تشریح بکنیم و مبنای این تحلیل و تجزیه به نظر دکتر منوچهر مرتضوی متکی بر اساس زیر است :
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
الف- عقاید و آرا
ب- اخلاقیات
ج- تجلیّات احوال
د- تأثرات
و- چاشنی ملامتی و قلندری
۲-۲-۱۰- تأثر حافظ از داستان شیخ صنعان
حافظ شیراز از سرنوشت عبرت انگیز شیخ صنعان تأثر کامل دارد و در چند مورد به صراحت یا به تلویحی ابلغ از تصریح از شیخ صنعان یاد می کند و در یک مورد نیز از « شیخ صنعان» اسم می برد:
گـر مـریـد راه عشـقـی فکـر بدنـامی مـکن شیخ صنعان خرقه رهن خـانه خمّار داشت
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر ذکر تسبیـح ملک در حـلقه ی زنّار داشت
چشم حافظ زیر بام قصر آن حـوری سـرشت شیوه ی جنات تجری تحتها الانهار داشـت
(همان : ۱۸)
خواجه ی بزرگوار به تصریح از « شیخ صنعان» به عنوان مفلد و « سمبل ایده آل» مکتب رندی و قلندری و لاابالیگری و طریقه ی ملامتیه یاد می کند و با بخشیدن لقب درخشان « شیرین قلندر» به آن پیر قلندر و « خوشا وقت» خواندن بدو و «ذکر تسبیح ملک» را «در حلقه ی زنّار» او جای دادن مجذوبیت خود را در برابر سیمای درخشان و افسانه آمیز او به روشنی می نماید. همین ابیات و چند بیت دیگر که در زیر خواهد آمد برای اثبات این نظر یا حداقل برای اظهار این نظر که خواجه ی بزرگوار شیراز مجذوب شخصیت شیخ صنعان و سرنوشت عبرت انگیز اوست کفایت می کند. توجه حافظ به داستان شیخ صنعان از قدیم مورد توجه شارحین و مفسرّین اشعار خواجه بوده است و در تفسیر ابیات بالا که در آن به شیخ صنعان و سرنوشت او اشاره رفته و نیز در تفسیر غزل زیر که به تلویحی ابلغ از تصریح از این داستان یاد شده تأثر خواجه از داستان شیخ صنعان مورد بحث قرار گرفته است:
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما چیست یاران طریقت بعد ازین تدبیر ما
(حافظ، ۱۳۷۴ : ۱۴)
شارح فاضل سودی در تفسیر این غزل از توجه خواجه به داستان شیخ صنعان آگاه بوده وبا دقت نظر و لطف بیان خاصی« دوش» را کنایه از «زمان گذشته» و « مسجد» را کنایه از « کعبه» و « میخانه» را استعاره از مملکت روم که محل میخواره و کافر و عاشق شدن« شیخ صنعان» است و این سه بیت را زبان حال وقول « مرید یکتا و دانا دل شیخ صنعان» و یا « مریدان شیخ صنعان» گرفته است. .(ر.ک. مرتضوی، مکتب حافظ) آنچه تازگی دارد سه موضوع است که از تتبّع در دیوان خواجه حاصل شده است :
۱- تأثر خواجه ی شیراز از سرنوشت شیخ صنعان انحصار به موارد صریح نظیر موارد مذکور در بالا ندارد و می توان جنبه های مختلف افسانه ی شیخ صنعان را چاشنی عام و نمک دائم غزلهای حافظ دانست. در اغلب غزلهای خواجه تأثرات و نکات ناشی از آن داستان چاشنی زده شده و باید همین داستان را یکی از پایه های تخیّل و تاثرات عمومی ذهن خواجه ی بزرگوار شمرد.
۲- علاوه بر موارد متعدّدی که توجه خواجه به داستان شیخ صنعان معلوم است در بسیاری از مضامین عرفانی و عاشقانه که به طور خاص نمی توان حکم به تأثر از داستان شیخ صنعان داد، نفوذ روح داستان و آثار اشتغال ذهنی خواجه به مضامین و نتایج آن جلوه گر است.
۳- نکته بسیار جالب دریچه ایست که از برکت شیخ صنعان به سوی « پیر حافظ» و تحلیل روحیه وشخصیت مراد تصوّری سلطان عاشقان جهان گشوده یافت و اکنون مسلم است که«شیخ صنعان» هسته ی مرکزی شخصیت پیر تصوری حافظ می باشد و به عبارت دیگر ذهن خواجه ی شیراز مجذوب و مرعوب شخصیت افسانه ای این پیر آتش افروز است و او را اساس شخصیت پیرمغان و پیر میفروش خود که مظهر و رمز و « سمبل » عالی عرفان عاشقانه و روش ملامتیه است قرار داده است.
۲-۲-۱۰-۱- جلوه های تأثر حافظ از داستان شیخ صنعان
۱- لزوم اطاعت محض مرید از مراد :
به می سجاده رنگین کن گرت پیرمغان گوید که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها
(حافظ، ۱۳۷۴ : ۵)
۲- افتادن از کعبه به میکده و خانه ی خمار :
آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت بر در میکده دیدم که مقیم افتادست
(همان : ۴۰)
۳- در عشق دختر ترسا یا دختر مغ یا در عشق دلبری از ایمان گذشتن و از خانه ی کعبه ی راه نشین میخانه شدن :
دل کز طواف کعبه ی کویت وقوف یافت از شوق آن حریم ندارد سر حجاز
(همان : ۲۶۳)
۴- دیگر از استفاده های حافظ از داستان شیخ صنعان این است که طریق عشق طریق شیشه ی نام خویش بر سنگ زدن و از بدنام و رسوای نهراسیدن است
از ننگ چه پرسی که مرا نام ز ننگست وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نامست
(همان : ۵۰)
۲-۲-۱۱- شیوه ی سخن حافظ
۲-۲-۱۱-۱- مفردات
خرقه: خرقه، دلق، مرقّع و سایر تعبیراتی که جبّه ی ارشاد و یا لباس اهل فقر را نشان می دهد، دیوان حافظ را رنگین و سیر فکری او را مشخص می کند. از دیوان خواجه بخوبی بر می آید که زهد فروشی در شیراز رایج، شریعت و طریقت وسیله ای بوده است برای کسب مال و جاه و حافظ از این همه دروغ و ریا به جان آمده است. و از تخطئه و طعن و طنز درباره ی آنها دریغ نمی کند. گاهی صریحاً می گوید :
نقد صوفی نه همه سافی و بی غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
(همان : ۱۶۴)
گاهی نیز از خود مایه می گذارد و از طعن و طنز درباره ی خویشتن دریغ نمی کند و بدین حیله خشم اهل ریا و زهد فروشان را فرو می نشاند:
دلق حافظ به چه ارزد به می اش رنگین کن وانگهش مسـت و خـراب از سـر بازار بیار
(حافظ،۱۳۷۴ : ۲۵۲)
<< 1 ... 369 370 371 ...372 ...373 374 375 ...376 ...377 378 379 ... 479 >>