۳
باوم، کاگلایان و ازکان (۲۰۰۴)
GARCH, Panel Data
متغیر توضیحی: واریانس شرطی تورم تولیدکننده و مصرف کننده
متغیر وابسته: پراکندگی نسبت وام به دارایی
افزایش نااطمینانی اقتصاد کلان موجب کاهش پراکندگی نسبت وام به دارایی بانکها میشود.
نااطمینانی اقتصادی مانع از تخصیص بهینهی منابع میان وامگیرندگان بالقوه میشود.
۴
ژولود، تی ساپین و تالاورا (۲۰۰۶)
GARCH, PanelData
متغیرهای توضیحی: دیون بانک، لگاریتم سرمایه بانک، عرضه پول(M1+M2)، تورم تولیدکننده و مصرفکننده
متغیر وابسته: نسبت وام به سرمایه
بین نسبت وام به سرمایه و نااطمینانی اقتصادی رابطه منفی معنادار وجود دارد.
هرچه اندازه و سودآوری بانک بیشتر باشد، رفتار اعتباری آن نسبت به نااطمینانی اقتصادی عکسالعمل بیشتری را از خود نشان میدهد.
۵
ساشانا وایت (۲۰۱۰)
ARDL
متغیرهای توضیحی: نسبت سپرده به سرمایه، شاخص هرفینیدال[۷۴]، NPL، GDP، نرخ ارز، تورم
متغیر وابسته: نسبت وام به دارایی
در کوتاه مدت نااطمینانی حاصل از تورم و نرخ ارز اثر مثبت و معناداری بر رفتار اعتباری بانکها دارند.
NPL,GDP تنها متغیرهایی هستند که بر وام دهی بانک در بلندمدت اثرگذارند.
۶
منصور(۲۰۰۶)
VAR
متغیرهای توضیحی:شاخص قیمت مصرف کننده، قیمت سهام، GDP، نرخ بهره و نرخ ارز
متغیر وابسته: وام بانکی
سلامت سیستم بانکی تاحد زیادی وابسته به بازار سهام دارد و وام بانکی واکنش مثبتی به تغییرات قیمت سهام نشان میدهد ولی نرخ ارز اثری روی وام بانکی ندارد. نرخ ارز تنها ممکن است بصورت غیرمستقیم و از طریق اثرگذاری روی قیمتهای سهام و ستانده واقعی که با کاهش ارزش پول تضعیف شده، اثرگذار باشد.
۷
گامباکورتا و میسترولی (۲۰۰۳)
GMM
متغیر توضیحی: شاخص سیاست پولی، نرخ تورم، GDPواقعی، سرمایه اضافی
متغیر وابسته: وام بانکی
بانکهای که بخوبی سرمایهسازی کرده اند، ریسکگریزترند و وامگیرندگانی را انتخاب میکنند که احتمال نکول وام کمتری دارند و بدین ترتیب در مواجهه با رکود اقتصادی، زیان کمتری از جانب بروز مطالبات معوق، متحمل میشوند. همچنین نتایج نشان میدهد که این بانکها، بهتر میتوانند وامدهی خود را از شوک سیاست پولی حفظ کنند.
۲-۱۱٫ جمعبندی
در این فصل ابتدا به بررسی تاریخچه بانکداری، تعریف و کارکرد بانکها مؤسسات پولی و مالی، ریسکهای موجود در فعالیتهای بانکی و مبانی بازار اعتبار پرداخته شد و عوامل مؤثر بر اعتبارات بانکی به تفصیل بیان شد. در بخش مروری بر ادبیات موضوع، با مرور مطالعات پیشین مرتبط با موضوع تحقیق، پی بردیم که عوامل زیادی میتواند بر رفتار سیستم بانکی اثرگذار باشند که این عوامل میتواند عوامل کلان اقتصادی و عوامل داخلی بانک را در برگیرد. اما بررسی اثرگذاری این عوامل نیازمند استفاده از مدلهای اقتصادسنجی میباشد. بنابراین در فصل آتی، ابتدا به تبیین مدل مورد استفاده پرداخته و سپس با بهره گرفتن از داده های مربوط به بانکهای تجاری، به بررسی اثر این متغیرها بر رفتار اعتباری بانکهای تجاری خواهیم پرداخت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل سوم: روش شناسی
*مأخذ: (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، ۱۳۹۰)
جدول (۳-۲): توزیع نسبی جمعیت بر حسب گروههای سنی (درصد)
*مأخذ: (مرکز آمار ایران، ۱۳۹۰)
نمودار (۳-۲) : هرم جمعیتی استان کرمانشاه ۱۳۹۰
* مأخذ: (مرکز آمار ایران)
۳-۷. تقسیمات سیاسی استان کرمانشاه
سابقه تقسیمات کشوری در ایران به دوره هخامنشیان برمیگردد. زمان حکومت داریوش، کشور به سیخشتره (شهر یا کشور) یا همان ساتراپیهای یونانیان که در دو سوی رود فرات قرار داشتند، تقسیم گردید (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،۱۳۷۶). دوره ساسانیان، انوشیروان ایران را به چهار قسمت که هر قسمت را (پادگس) مینامیدند تقسیم نمود. از دوره ساسانیان تا عهد مغول تقسیمات خاصی در ایران وجود نداشته است اما پادشاهان مغول، ایران را به ۲۰ ولایت تقسیم کردند (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۴). در دوره صفویه، کشور به ایالتهای مختلفی تقسیم شد و تعداد آنها در حدود ۱۹ ایالت بود. در دوره قاجاریه تقسیمات کشوری ثابت نبوده و ایران در آن دوره گاهی ۱۹ ایالت و گاهی ۱۱ ایالت و گاهی نیز ۱۸ ولایت بوده است (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،۱۳۸۵).
پس از نهضت مشروطیت، اولین قانون تقسیمات کشوری تحت عنوان قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام در سال ۱۲۸۵ ه.ش به تصویب رسید. براساس این قانون کشور به ۴ ایالت و ۱۲ ولایت و دارالخلافه تهران تقسیم گردید. در سال ۱۳۰۲ ه.ش ایران دارای ۸ ایالت به شرح ذیل گردید: ۱- آذربایجان ۲- گیلان ۳- مازندران ۴- استرآباد ۵- خراسان (ولایت شرقی قائنات، قهستان و سیستان) ۶- ایالت کرمان (بلوچستان، مکران و بنادر دریای عمان) ۷- فارس (لارستان و کهکیلویه و بنادر خلیج فارس) ۸- ایالت خوزستان و چندین ولایت شامل ولایات غربی، لرستان، کرمانشاهان، کردستان، ولایات مرکزی، که هر ولایت مشتمل بر چند بلوک و هر بلوک شامل چند محال بوده است.
در آبان ماه سال ۱۳۱۶ قانون جدیدی به تصویب رسید که براساس آن کشور به ۶ استان و ۵۰ شهرستان تقسیم گردید. در اصلاحیه به عمل آمده در دی ماه ۱۳۱۶ تعداد استانها به ۱۰ استان (استانهای یکم تا دهم و ۴۹ شهرستان افزایش یافت (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۵:۱۳۸۱). در این طرح اختصاری تقسیمات کشوری (۱۳۱۶) کرمانشاه بعد از استانهای رشت، ساری، تبریز، ارومیه (رضاییه)، استان پنجم محسوب میشد که شامل شهرستانهای تابعه ایلام، اسلامآبادغرب، کرمانشاهان، سنندج، ملایر و همدان بود (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۶). که به ترتیب در سالهای ۱۳۳۷ کردستان، ۱۳۵۲ همدان و ۱۳۵۳ ایلام از آن جدا شدند (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۴۲).
براساس آخرین تغییرات در سال ۱۳۹۰ استان کرمانشاه از ۱۴ شهرستان، ۳۱ مرکزشهری، ۳۱ بخش و ۸۵ دهستان و ۲۷۹۳ آبادی تشکیل شده است که شامل شهرستانهای کرمانشاه، اسلامآبادغرب، دالاهو، سرپلذهاب، گیلانغرب، قصرشیرین، روانسر، جوانرود، پاوه، ثلاثباباجانی، صحنه، سنقر، کنگاور، و هرسین میباشد (شکل ۳-۶) (سالنامه آماری استان کرمانشاه،۱۳۹۰).
نقشه (۳-۴) : تقسیمات سیاسی استان کرمانشاه به تفکیک شهرستان و بخش
*مأخذ: (وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۹۱: ۴۱)
۳-۸. پیشینه ی تاریخی استان کرمانشاه
سابقهی زندگی در کوههای زاگرس به حدود ۱۰ تا ۲۰ هزار سال قبل میرسد. براساس بررسیهای انجام شده و آثار به دست آمده سرزمینهای غربی ایران یکی از نخستین زیستگاههای انسان اولیه به شمار میرود. در مناطق غربی زاگرس خاصه در حوالی کرمانشاه غارهای مسکونی بسیاری کشف شده است (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه، ۱۳۸۵).
جغرافیدانان عهد قدیم سرزمین ماد را به دو قسمت ماد بزرگ و ماد کوچک تقسیم میکنند که کرمانشاهان را جزء ماد بزرگ به حساب میآوردند. در کتیبهی آشوری (نیشایی) به کرمانشاهان و ماهیدشت فعلی اطلاق میشده است (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۱: ۱۱۳). در زمان هخامنشیان، کرمانشاه با توجه به موقعیت جغرافیایی خود (قرارگیری بر سر راه مهم بابل- هگمتانه- مناطق داخلی ایران) جایگاه ممتاز خود را حفظ کرد. در دوره سلوکیان این ناحیه با توجه به طبیعت مناسب خود برای پرورش اسب مورد توجه یونانیان قرار گرفت. در زمان اشکانیان نیز مورد توجه بوده است و آثار تاریخی زیادی از این زمان به جا مانده است (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۷۱-۷۰). در زمان ساسانیان با احداث تیسفون بر ساحل دجله و نیز با تقویت نظام متمرکز فئودالی از یک سو بر اهمیت ارتباطی منطقه کرمانشاهان افزوده می شود و از سوی دیگر، این منطقه از نظر زراعی تقویت می شود این دو عامل منجر به تأسیس شهرهای نوبنیاد از جمله شهر حلوان و دینور در این منطقه می شود. گفته شده که بنیان «شهر کرمانشاه» نیز در این دوره نهاده شده است (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،۱۳۸۵). در زمان عباسیان، کرمانشاه یکی از چهار شهر مهم منطقه جبال بود. منطقه کوهستانی غرب ایران تا اصفهان را جبال (عراق عجم) میگفتند. هلاکوخان مغول در مسیر حملهی خود به بغداد، کرمانشاه را ویران کرد و در دوران صفوی نیز کرمانشاه بارها مورد حملهی دولت عثمانی قرار گرفت. در این دوران به سبب افزایش تعداد زائرین از مسیر کرمانشاه به عتبات کاروانسراها و پلهایی در آن احداث شد (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۷۲). نادرشاه افشار به خاطر اهمیت سوقالجیشی این شهر و حملات پی در پی عثمانیها از ناحیه غرب قلعه قدیم شهر را خراب و قلعه معروف «نادری» را بنا نهاد که از قلاع مهم ایران آن روزگار به شمار میرفت (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۱۴:۱۳۸۱). روند توسعهی کرمانشاه در زمان قاجار ادامه پیدا کرد و تحت فرمانروایی محمدعلی میرزا دولتشاه (پسر بزرگ فتحعلیشاه) به مرکز غرب ایران تبدیل شد و بازارها، کاروانسراها، پادگانهای نظامی، حمامها، مساجد و پلهای جدیدی در آن ساخته شد. در پی شروع جنگ جهانی اول، کرمانشاه توسط عثمانی (متحد آلمان) و سپس روس و انگلیس اشغال شد و خسارات فراوانی به آن وارد شد. در زمان پهلوی برخی اقدامات عمرانی و اصلاحی مانند شهرسازی جدید و راههای شوسه در کرمانشاه آغاز شد و با کشف نفت در منطقه نفتشهر، دومین پالایشگاه نفت کشور در کرمانشاه تأسیس شد. در جریان جنگ جهانی دوم کرمانشاه در شهریور ۱۳۲۰ به تصرف نیروهای متفقین در آمد (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۷۳-۷۲). مردم کرمانشاه نیز در سال ۱۳۵۷همگام با ملت ایران در پیروزی انقلاب اسلامی سهیم شدند. در سال ۱۳۵۹ کرمانشاه مورد حمله ارتش عراق قرار گرفت و شهرهای قصرشیرین، نفتشهر و سومار را به اشغال خود در آورد (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۷۳). بار دیگر در سال ۱۳۶۷ دشمن بعثی عراق و گروهک ضد انقلاب با طراحی یک حمله نفوذی وارد این استان شدند و طی عملیات مرصاد که آخرین عملیات ۸ سال دفاع مقدس میباشد در استان کرمانشاه با موفقیت چشمگیر به پایان رسید (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۷۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۹. وجه تسمیه کرمانشاه
آنچه که مسلم است شهر کرمانشاه در روزگار پیش از اسلام به نام کامبادنه، کامبادان و کامبادس معروف بوده است. برخی معتقدند چون این شهر در زمان ساسانی توسط بهرام چهارم ملقب به کرمانشاه ساخته شد و از سال ۳۹۹-۳۸۸ میلادی بر امپراتوری وسیع ساسانیان فرمانروایی کرده است همچنین بهرام در روزگار پدر در فرمانروایی ایالت کرمان روزگار میگذاشت بدین جهت این شهر به کرمانشاه لقب گرفت. در کتب و متون جغرافیایی یا مسالکالممالک مورخین و جغرافینویسان سده سوم هجری به بعد اشارات صریحی وجود دارد که قرمیسین، قرمیسن و اکثر به شکل قرماسین یا قرماشین معرب واژه کرمانشاهان یا کرمانشاه بوده است. کلمه کرمانشاه نخستینبار در حدود سال ۲۷۹ ه.ق توسط ابنفقیه همدانی در کتاب مختصرالبلدان به کار رفته است. از دوره صفویه به بعد در اسناد و متون از این شهر به نام کرمانشاهان یاد شده و قرماسین به فراموشی سپرده شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نام کرمانشاه به باختران تغییر کرد که به ترتیب قهرمانشهر، ایمانشهر و نهایتاً باختران را به جای آن نهادند و لیکن پس از پیگیری نمایندگان مجلس در سال ۱۳۷۳ بار دیگر با تصویب مجلس شورای اسلامی باختران به کرمانشاه تغییر نام داد (گزارش سازمان میراث فرهنگی و صنایعدستی و گردشگری استان کرمانشاه،۱۳:۱۳۹۳).
۳-۱۰. توانمندی های اقتصادی استان کرمانشاه
انجام هر فعالیت اقتصادی نیازمند یک سری شرایط مطلوب طبیعی و انسانی است. استان کرمانشاه به واسطه برخورداری از این توانها توانسته است گامهای رو به رشدی را در سالهای اخیر در بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات بردارد (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۱۹۲). توانمندیهای استان کرمانشاه در دو بخش طبیعی و انسانی در شکل (۳-۱) آورده شده است.
شکل(۳-۱): توانمندیهای استان کرمانشاه در دو بخش طبیعی و انسانی
*مأخذ: (وزارت آموزش و پرورش ، ۱۳۹۱: ۱۰۰)
۳-۱۱. صنایع و معادن استان کرمانشاه
صنعت استان کرمانشاه با وجود استعداد طبیعی نقش چندانی را در سطح ملی ندارد. علت این موضوع وقوع جنگ تحمیلی و تخریب امکانات صنعتی، توقف سرمایهگذاریهای جدید، توقف کار تعدادی از صنایع موجود، پایین آمدن راندمان، انتقال طرحهای جدید صنعتی بخش عمومی و حتی انتقال پروژههای تصویب شده پشتیبان صنعت را در امور زیربنایی به سایر استانها در طول جنگ بوده است. البته بعد از قبول قطعنامه ۵۹۸ به لحاظ پتانسیل بالقوه بالای استان و با توجه به رفع محدودیت صدور مجوزهای صنعتی و روند دلگرمکنندهی موجود، رونق صنعتی تا حدودی امکانپذیر است لیکن توجه ویژه به صنعت استان و جبران و زیانهای مستقیم و غیرمستقیم و عدم سرمایهگذاریهای جدید در طول جنگ باید مورد توجه جدی برنامه ریزان صنعت کشور قرار گیرد (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۲۴۷).
صنایع مهم و زیربنایی استان، عمدتاً به بخشهای معادن و کشاورزی وابسته است. از جمله صنایع مهم وابسته به بخش معادن میتوان به پالایشگاه نفت کرمانشاه، نیروگاه حرارتی بیستون، پتروشیمی بیستون، پتروشیمی کرمانشاه و کارخانه سیمانغرب اشاره کرد. صنایع وابسته به کشاورزی نیز میتوان کارخانه قند بیستون، کارخانه قند اسلامآبادغرب و کارخانه روغنکشی ماهیدشت را نام برد. علاوه بر صنایع مادر و زیربنایی، صنایع کوچک و کارگاههای وابسته، به صورت مجتمعهایی با نام شهرکهای صنعتی به وجود آمدهاند که در استان کرمانشاه ۱۴ شهرک صنعتی در بخشهای مختلف مشغول فعالیت هستند. (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۱۰۹). بخش مواد معدنی نیز محدوده زاگرس چینخورده از شمالشرق به جنوبغرب استان با پتانسیل مواد معدنی آهکی دولومیتی با کاربرد ساختمانی و تزئینی، محدوده بلندی زاگرس در کوههای مرتفع بخشهای مرکزی و شمالغربی استان با پتانسیل مواد معدنی جهت کاربردهای صنعتی و سنگهای تزئینی و ساختمانی و محدودهی زون سنندج- سیرجان از شمالشرق به شمال استان با پتانسیل مواد معدنی عمدتاً فلزی صنعتی، سنگهای ساختمانی و تزئینی مناسب میباشد (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۱: ۲۷۹). بیشترین تمرکز معادن فلزی در پیشکوههای داخلی زاگرس و معادن آهکی و دولومیتی در زاگرس چینخورده و مرتفع مشاهده میشود (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۱۱۰). توزیع فضایی معادن استان نیز بدین صورت است که معادن گچ در اسلامآبادغرب و گیلانغرب، آهک در هرسین و روانسر، سنگهای ساختمانی و خاک رس در کرمانشاه و هرسین، دولومیت و سیلیس در اسلامآبادغرب، بیتومین در قصرشیرین قرار دارند. همچنین میتوان از نفت، فلدسپات، تالک، مارن، آهن به عنوان دیگر معادن استان نام برد (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۱: ۲۸۰).
نقشه(۳-۵): پراکندگی معادن استان کرمانشاه
*مأخذ: (وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۹۱: ۱۱۰)
۳-۱۲. بازرگانی استان کرمانشاه
استان کرمانشاه از دیرباز به سبب قرار گرفتن در مرز غربی کشور و همسایگی با کشور عراق یکی از مراکز بازرگانی به شمار میرفته است. عبور جاده ابریشم از این منطقه و همچنین راه ارتباطی بینالنهرین بغداد- آسیای مرکزی این استان را از حیث صادرات بازرگانی از عملکرد مطلوبی برخوردار نموده است (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۲۹۱). وجود دو گمرک بینالمللی خسروی و بازارچهی مرزی پرویزخان قصرشیرین در همسایگی استان دیاله و بازارچههای شوشمی نوسود و شیخصله ثلاثباباجانی در همسایگی با سلیمانیه عراق از توانمندیهای استان در بخش بازرگانی میباشد (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۱۱۱). از دیگر دستاوردهای استان در بخش بازرگانی؛ شروع فعالیت تالار بازار بورس کرمانشاه و راهاندازی اتاق بازرگانی استان و افزایش میزان صادرات در بخشهای صنعتی، کشاورزی، معدنی، صنایعدستی و غیره است به طوری که بازرگانان استان با صادرات سالانه ۷۰۰ میلیون دلار حضور چشمگیری در بازار عراق و به خصوص در منطقه اقلیم کردستان دارند (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۱۱۷).
۳-۱۳. حمل و نقل و وضعیت عمومى راه های استان کرمانشاه
منطقه کرمانشاهان از دیرباز از لحاظ ارتباطی دارای اهمیت فوقالعاده بوده است. چنانکه دو راه مهم و پرآوازه «راهشاهی» و «جاده ابریشم» از این منطقه میگذشتند. اهمیت ارتباطی این ناحیه به حدی بوده که به «دروازه آسیا» معروف شده بود (برومندسرخابی،۱۲۶:۱۳۸۸).
شبکه راهها به عنوان شریان حیات اقتصادی از عوامل مهم زیربنایی توسعه اقتصادی- اجتماعی به شمار میرود، با گسترده شدن راهها، فواصل حمل و نقل کوتاهتر و با بالا رفتن کیفیت سرعت انتقال افزایش یافته و هزینههای حمل و نقل ارزانتر خواهد شد گرچه حمل و نقل به تنهایی عامل رشد و توسعه نمیباشد، لیکن سایر بخشهای زیربنایی بدون برخورداری از یک شبکه راه و نهایتاً یک سیستم حمل و نقل مناسب، قابل رشد نخواهند بود (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۲۹۴-۲۹۳). راه های کنونی استان کرمانشاه شامل شاهراهها، راه های استانی، منطقهای و روستایی میباشند. راه اصلی و قدیمی تهران به مرز عراق و بغداد که در گذشته به نام (جادهشاهی) خوانده میشد، مهمترین راه منطقه غرب ایران بوده و از روزگار هخامنشیان و شاید مادها تا به امروز با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفته است. این راه کرمانشاه را از مشرق به بیستون، صحنه، کنگاور، اسدآباد و همدان متصل می کند و از غرب به ماهیدشت، اسلامآبادغرب، دالاهو، سرپلذهاب، قصرشیرین و خسروی پیوند میدهد. اسلامآبادغرب از سه راه ملاوی به خوزستان، کرمانشاه از کامیاران به سنندج و استان کردستان متصل میگردد. همچنین راه دیگری از اسلامآبادغرب به استان ایلام و از طریق صحنه به نهاوند و تویسرکان میپیوندد (برومندسرخابی،۸۵:۱۳۸۸). شهر کرمانشاه به طور کلی دارای ۱۱ محور ارتباطی در محدوده خود میباشد که عبارتنداز جادههای همدان، فارسینج، سنقر، سنندج، پاوه، در شمال استان، جاده شیخصله و سرپلذهاب در غرب، جاده نورآباد در شرق و همچنین جادههای چشمهماهی، خرمآباد و ایلام در جنوب راه های برونشهری این استان محسوب میشوند. موقعیت نواحی ترافیکی خارجی و محورهای ارتباطی محدوده مورد مطالعه در شکل (۳-۲) آمده است (گزارش اداره راه و شهرسازی کرمانشاه،۱۳۹۳).
وجود شرایط ویژهای همچون، موقعیت جغرافیایی و قرارگیری استان در مرزهای غربی، مرکزیت در غرب کشور و فاصله نسبتاً کم با استانهای همجوار، به علاوه قرارگیری در مسیر اصلی راههای شرق به غرب کشور و شمالغرب به نواحی جنوبی و نیز استقرار در مسیر اصلی ترانزیت کالا و خدمات به عراق و واقع شدن در مسیر اصلی عتبات عالیات، سبب شده است تا راههای ارتباطی استان در طول زمان پیشرفت قابل ملاحظهای داشته باشد. نمونه آن را میتوان در بزرگراه اصلی کربلا، فرودگاه بینالمللی کرمانشاه و راهآهن در دست ساخت مشاهده کرد. مجموعهی این راهها توانهای زیرساختی استان را برای توسعهی سایر بخشهای اقتصادی فراهم آورده است (رحیمزاده و همکاران،۱۳۹۳: ۱۱۱). ساختار ارتباطى منطقه شعاعی ـ مرکزى است که موقعیت ترانزیتى ویژهاى را براى استان خصوصاً مرکز آن یعنى شهر کرمانشاه فراهم ساخته است.این شهر در آستانه منطقه قرار دارد. در گذشته نیز شاخهاى از راه ابریشم از میانه استان مىگذشت که نقش مهمى در رونق تجارى آن داشته است (گزارش اداره راه و شهرسازی
کرمانشاه،۱۳۹۳).
نقشه (۳-۶): راههای اصلی و فرعی استان کرمانشاه
*مأخذ: (اداره کل راه و شهرسازی کرمانشاه،۱۳۹۳)
طول راه های ساخته شده در استان کرمانشاه در سال ۱۳۵۸ حدود ۳۳۲۷ کیلومتربوده است. بعد از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۰ طول این راه ها بالغ بر ۴۹۶۷ کیلومتر میرسد. به این ترتیب میتوان گفت، سالانه ۱۲۶ کیلومتر راه اعم از (اصلی چهارشاخه، اصلی معمولی، فرعی، درجه یک روستایی و دسترسی) در استان ساخته شده است. به عبارت دیگر در سال ۱۳۵۸ در هر کیلومترمربع از استان کرمانشاه معادل ۱۳۹ متر راه ساخته شده وجود داشته که تا سال ۱۳۷۰ به ۲۰۷ متر افزایش یافته است (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۲۹۴). طول راه های استان در سال ۱۳۸۰، ۷۵/۲۲۷۰ کیلومتر و در سال ۱۳۹۰ طول راه ها به ۳۱/۲۵۰۷ کیلومتر رسیده است جدول (۳-۲) (سالنامه آماری استان کرمانشاه،۱۳۹۰).
طبق آمار سال ۱۳۷۸، طول راه های شهرستان کرمانشاه ۴۸۶ کیلومتر میباشد. راه های اصلی شهرستان، ۵۶۵ کیلومتر راه چهارخطه، ۲۰۳ کیلومتر راه معمولی و ۱۰ کیلومتر راه عریض میباشد. راه های فرعی شهرستان نیز شامل ۵۸۹ کیلومتر عریض شنی، ۴۹۲ کیلومتر راه شنی درجه۲ و ۸۰۷ کیلومتر هم راه آسفالته درجه۲ میباشد (برومندسرخابی،۸۵:۱۳۸۸).
شکل (۳-۲) : نواحی ترافیکی خارجی و محورهای ارتباطی محدوده مورد مطالعه
*مأخذ: (معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه،۱۳۹۳)
نمودار (۳-۳): راه های زیر پوشش اداره کل راه و ترابری۱۳۹۰(کیلومتر)
*مأخذ: (اداره کل راه و ترابری استان کرمانشاه،۱۳۹۰)
۳-۱۴. موقعیت جغرافیایی محدوده مورد مطالعه کلان شهر کرمانشاه
شهر کرمانشاه در نیمه شرقی استان در فاصله ۵۲۶ کیلومتری جنوبغربی تهران و در مسیر راه اصلی تهران- خسروی واقع شده است. موقعیت شهر کرمانشاه از شمال به کوه فرخشاد، از شمالغربی به کوه طاقبستان و از جنوب به سفیدکوه منتهی میشود که در قسمت مرکزی استان کرمانشاه بین مدار جغرافیایی´ ۴۷ و˚ ۳۳ تا´۴۸ و ˚۳۴ عرض شمالی و ´ ۲۳ و˚ ۴۶ تا ´ ۳۱ و˚ ۴۷ طول شرقی قرار دارد. ارتفاع شهر کرمانشاه از سطح دریا ۱۳۲۲ متر است. شهر کرمانشاه از سمت شمال و جنوب به ارتفاعات محدود گردیده و رودخانه قرهسو که در دشت کرمانشاه جاری است، عملاً شهر را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم مینماید (سالنامه آماری استان کرمانشاه،۱۳۹۰). مساحت شهر به طور تقریبی بالغ بر ۱۰۰۰۰ هکتار میباشد که ۳/۹۵ کیلومترمربع یعنی در حدود ۸۷/۶۱%، سهم سطوح خالص شهری و سطحی معادل ۴/۳۶۴۸ هکتار با ۳۸/۱۲%، سهم سطوح ناخالص شهری است. این شهرستان تا پایان سال ۱۳۸۵ دارای ۵ بخش، ۴ شهر، ۱۳ دهستان و ۷۶۹ روستای دارای سکنه بوده است (جدول۳-۳). در سال ۱۳۹۰، جمعیت این شهرستان ۸۵۱۴۰۵ نفر بوده است، که از این تعداد ۵/۸۴ % (۸۶۰۸۵۲ نفر) در نقاط شهری و ۵/۱۵% (۱۵۷۶۸۴نفر) در نقاط روستایی سکونت داشته اند و ۳۵۹ نفر، غیرساکن میباشد و تراکم جمعیت در شهر کرمانشاه ۱۲۱/۹۶ نفر در هکتار است (سالنامه آماری استان کرمانشاه،۱۳۹۰). شهرستان کرمانشاه به عنوان شهرستان مرکز استان دارای اهمیت استراتژیک میباشد به صورتی که بعد مسافت از این شهر تا مرز خسروی (کشور عراق) تا مرکز استان کردستان، تا مرکز استان همدان و تا مرکز استان لرستان (از طریق شهرستان هرسین و نورآباد) با اندکی تفاوت تقریباً به یک اندازه است. این شهر به لحاظ قرار گرفتن در جلگه وسیع و حاصلخیز ماهیدشت و در کناره رود قرهسو در موقعیت جغرافیایی خاصی قرار گرفته که زمینهای کشاورزی پر بازده آن بر اهمیت فوقالعاده آن میافزاید (http://www.artkermanshah.ir).
نقشه(۳-۷): موقعیت جغرافیایی محدوده مورد مطالعه
جدول (۳-۳): تقسیمات سیاسی شهرستان کرمانشاه
بر طبق جدیدترین پژوهشهایی که رابینز و جاج[۷۳] (۲۰۰۷)، انجام داده است، هفت ویژگی اصلی که درمجموع دربرگیرنده جوهر و ماهیت فرهنگسازمانی است را مشخص کردهاند.
۱- نوآوری و پذیرش ریسک: میزانی که هر کارگر برای نوآور بودن و پذیرش ریسک برانگیخته است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲- توجه به جزئیات: میزانی که از هر کارگر انتظار میرود تا از خود دقّت، تجزیهوتحلیل و توجه به جزئیات را نشان دهد.
۳- نتیجه گرایی: میزانی است که یک مدیر روی نتایج و پیامدها تمرکز میکند، بهجای اینکه روی تکنیکها و رویههای به کار گرفتهشده برای به دست آوردن آن پیامدها تمرکز کند.
۴- توجه به افراد (مردمگرایی): میزانی که یک مدیر در درون شرایط حاصل از تأثیر پیامدها بر روی افراد در سازمانها تصمیمگیری میکند.
۵- تیم گرایی (همکاری): میزانی که فعالیتها ماورای تیم سازماندهی شده بهجای اینکه ماورای افراد سازماندهی شود.
۷- ثبات: میزانی که فعالیتهای سازمان بر حفظ وضع موجود در مقایسه با رشد تأکید میکند.
هر یک از این خصیصهها روی یک پیوستاری از بالا تا پایین قرار دارند. اگر سازمان بر مبنـای این هفت خصیصـه ارزیابـی شود، یک تصویر کلـی از فرهنگسازمانی به دست میآید (رابینز و جاج، ۲۰۰۷).
یکی از چارچوبهای تجزیهوتحلیل ارزشهای فرهنگی متعلق به تالکوت پارسونز است. پارسونز الگوی AGIL [۷۴] را برای مشخص کردن وظایف معینی که هر سیستم اجتماعی خواه یک جامعه یک اقتصاد یا یک سازمان باید انجام دهد تا به حیات خود ادامه دهد و کامیاب شود ارائه داده است. این وظایف با چهار حرف A سازگاری، G تحقق اهداف، I یکپارچگی، L مشروعیت مشخصشده است یک سیستم اجتماعی برای ادامه حیات و کامیاب شدن بتواند خود را با محیط سازگار کند اهدافش را تحقق بخشد زیرا اجزایش را یکپارچه میکند در نظر مردم و سایر سازمانها مشروع جلوه کند. سازگاری و تحقق هدف مفاهیمی نسبتاً روشن میباشد. یک سیستم اجتماعی برای اینکه بتواند در سازگاری با محیط موفق باشد، باید نسبت به محیط خودآگاه بوده و بداند محیط اطراف چگونه تغییر میکند و چگونه میتواند تنظیمات مناسب را انجام داد. یک سیستم اجتماعی برای دستیابی به اهدافش باید دارای فرایندهای باشد که این اهداف و همچنین راههای نیل به هدف را مشخص کند. اجزا یک سیستم اجتماعی باید به یکدیگر متصل باشند، وابستگی آنها به یکدیگر شناختهشده و سازمان داده شود و نیاز و هماهنگی مرتفع شود و مشروعیت به نیاز هر سیستم اجتماعی به تعیین ادامه حیات از عناصر محیط اطرافش اشاره دارد (الوانی و معمار زاده، ۱۳۹۰).
تاکید مدل تالکوت پارسونز بر یکپارچگی، سازگاری، مشروعیت و تحقق اهداف سازمانهای اجتماعی است. ازنظر پارسونز سازمانهای قادر به پاسخگویی به محیط خود خواهد بود که دارای سازگاری بیرونی و یکپارچگی درونی میباشند، که از این طریق تحقق اهداف و مشروعیت بخشیدن به فعالیتهایش را تأمین میتوانند.
اوچی (۱۹۸۱)، فرهنگسازمانی را در سه گروه مؤسسات با عناوین مؤسسات نمونه آمریکایی، مؤسسات نمونه ژاپنی و مؤسسات آمریکایی نوع Z مشخص و تجزیهوتحلیل نمود. بر مبنای این تحلیل اوچی فهرستی از هفت موضوع اساسی را ارائه نمود که این سه نوع موسسه میتوانند بر مبنای آن مورد مقایسه قرار گیرند. اوچی استدلال کرد که فرهنگ ژاپنی و مؤسسات آمریکایی نوع Z در مقابل مؤسسات آمریکایی نمونه است، این هفت ویژگی عبارتاند از: تعهد نسبت به کارکنان در سازمان، سیستم ارزشیابی سازمان، مسیر شغلی کارکنان در سیستم کنترل سازمان، سیستم اتخاذ تصمیم در سازمان، مسئولیت کارکنان و توجه سازمان نسبت به کارکنان. وی این الگو را در سه فرهنگسازمانی مختلف یعنی فرهنگسازمانی آمریکایی و فرهنگ مؤسسات ژاپنی و مؤسسات آمریکایی نوع Z تدوین کرده است.
شرکت مشاورهای مک کندی با همکاری محققین دانشگاههای هاروارد و استنفورد امریکا هفت عامل مهم را بهعنوان عاملهای فرهنگسازمانی اثربخش معرفی میکند. این مدل توسط پیتر واترمن و فلیپس (۱۹۸۰) ایجاد شد که شامل استراتژی (جلوه رفتاری، فرا دید سازمان، ساختار سازمانی) سیستمهای رایج (همچون سیستم تولید، ارزیابی، انتخاب و سیستم کیفی) سبک رهبران (تعیین نگرشها و نمودهای توسط رهبران مافوق) مهارتهای مدیران (شایستگیهای فردی که میتواند فرایند تغییر را ایجاد کند) کارکنان (انتخاب و توسعه منابع انسانی) نمادها (تصویری که فرهنگ را تقویت میکند) آنها نشان دادند که تغییر فرهنگسازمانی موفق نیاز به تغییر این عوامل دارد. (کامرون و کوین، ۲۰۰۹).
شاین (۲۰۰۴), فرهنگسازمانی الگویی از مفروضات اساسی و بنیادی است که گروهی از افراد آن را برای مقابله با مسائل انطباقی با محیط خارجی و انسجام در محیط داخلی، ابداع و کشف و ایجاد کردند. این مفروضات به سطح ارزشها رسیده و درنهایت به افراد تازهوارد تعلیم داده میشوند تا در صورت مواجه با مسائل و مشکلات، طبق آن ارزشها، ادراک، تفکر و احساس کنند. شاین فرهنگسازمانی را در سه سطح طبقهبندی کرده است این سه سطوح از مفاهیم و اشیا خیلی مشهود و قابلرؤیت به سمت مفاهیم و مفروضات اساسی و غیرقابل رؤیت سوق داده میشود.
سطح اول- مصنوعات و چیزهای قابلرؤیت. آشکارترین سطح فرهنگ در مدل شاین محیط مادی و اجتماعی است که اعضای سازمان آن را ایجاد کردهاند. این سطح شامل تمام پدیدههای است که دیده و درک و احساس میشود. در این سطح میتوان نشانههای مختلف فرهنگی را قرارداد مثل معماری ساختمان، جلوههای فنّاوری، هنر، شیوهها، برون داد افراد، سبک تصمیمگیری، ارتباطات سازمانی، اسناد، زبان، طرز لباس پوشیدن، افسانهها و داستانها و غیره.
سطح دوم- ارزشهای حمایتی: در این سطح اعمال و رفتارهای که موفقیتآمیز بودهاند بهعنوان الگویی برای دیگر اعضای سازمان میشوند. این اعمال و رفتارها به ارزشهای مشترک سازمان تبدیل میشوند. در این سطح ارزشهای سازمان پدیدار میشوند که تعبیر و تغییر آن مشکل میباشد.
سطح سوم- مفروضات اساسی. مفروضات اساسی و بنیادی در سازمانها برای اعضای سازمان بدیهی و روشن و پذیرفتنی است. بهطوریکه در درون سازمان اختلاف بسیار کمی در خصوص این مفروضات وجود دارد. مفروضات اساسی و بنیادی بهصورت ضمنی هستند طوری که رفتار شخص را هدایت کرده و اعضای گروه میتوانند در رابطه با چگونگی درک کردن، فکر کردن و احساس کردن ر امور مختلف آگاهی و راهنمایی شوند. این سطح نسبت به سطوح دیگر بهسختی قابلتغییر است.
کندی (۱۹۸۲)، بر اساس دو عامل ریسکپذیری و سرعت بازخورد، فرهنگ سازمانها را به چهار دسته تقسیم میکند.
۱) فرهنگسازمانی سختکوش
قانون حاکم بر این فرهنگ بازخورد سریع و عملی است. کارکنان و کارگران برای به دست آوردن موفقیت به انجام سطح بالای از فعالیت کمخطر ترغیب میشوند. این فرهنگ در رستورانها دیده میشود.
۲) فرهنگسازمانی دوستانه
سازمانهای که دارای این نوع فرهنگسازمانی هستند ممکن سالها بگذرد بدون اینکه که کارکنان بفهمد چه تصمیمی گرفتهشده است، صمیمیت و دوستی بر روابط کارکنان حاکم است و ارتباط روشن و سریع است و دارای محیطی با ریسک بالا و بازخورد آهسته است.
۳) فرهنگسازمانی ریسکپذیر
این فرهنگ بهوسیله فردگرایان شهرت یافته است. سازمانهای که دارای این نوع فرهنگ هستند از خطرهای بزرگ استقبال میکنند و بازخورد سریعی را در مورد درست یا غلط بودنشان عملکردشان دریافت میکنند. این نوع فرهنگ بیشتر بر فروشگاهها و شرکتهای ساختمانی حاکم است.
۴) فرهنگسازمانی فرایندی
در این فرهنگ بازخورد کمی وجود دارد یا اصلاً وجود ندارد. کارکنان برای انجام وظایف بهطور دقیق و مطلوب تأثیر دارند و اندازهگیری بازده در این سازمان کاری دشوار میباشد. (مطلبی اصل، ۱۳۸۲).
۸) مدل کوئین[۸۰]
دریکی از تعاریف فرهنگسازمانی عبارت است از الگوهای عمومی رفتارها، باورها و تلقیهای مشترک و جمعی و ارزشهای که اکثر اعضای سازمان در آن سهیم هستند. فرهنگسازمانی را میتوان در رفتار، زبان، اندیشهها و اهداف سازمان مشاهده کرد و در روشها و قوانین و رویههای سازمان تبلور آن را احساس و ویژگیهای درونی آن را میتوان از طریق فرهنگهای آن بازشناخت و خصوصیات و ویژگیهای درونی آنها را بهوضوح دریافت. کوئین (۱۹۸۸)، چهار نوع فرهنگ را در سازمانها نامبرده و برای هرکدام ویژگیهای را برشمرد این ویژگیها شامل:
۱) فرهنگ عقلایی:
در این نوع فرهنگها هدف، تحقق اهداف سازمانی است و بازده و عملکرد بالا مشخصه اصلی این فرهنگ است که مرجع اختیار آن در دست رئیس سازمان است. نحوه تصمیمگیری بهصورت عقلایی و سبک رهبری هدایتی و هدف مدار است.
۲) فرهنگ ایدئولوژیک (توسعهای):
شکل(۴-۱): نمودار انرژی مادهی هستهای نامتقارن برای ضرایب مختلف در دمای T=0
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل(۴-۲): نمودار انرژی آزاد مادهی هستهای نامتقارن برای ضرایب مختلف در دمای T=0
شکل(۴-۳): نمودار انرژی آزاد مادهی هستهای نامتقارن برای ضرایب مختلف در دمای T=10
شکل(۴-۴): نمودار انرژژی آزاد مادهی هستهای نامتقارن برای ضرایب مختلف در دمای T=15
شکل(۴-۵): نمودار انرژی آزاد مادهی هستهای نامتقارن برای ضرایب مختلف در دمای T=20
شکل(۴-۶):نمودار انرژی آزاد مادهی هستهای متقارن در دماهای مختلف به ازای r=1
شکل(۴-۷): نمودار انرژی آزاد مادهی هستهای نامتقارن در دماهای مختلف به ازای r=0.2
شکل(۴-۸): نمودار انرژی آزاد مادههستهای نامتقارن در دماهای مختلف به ازای r=0.4
شکل(۴-۹): نمودار انرژی آزاد مادهی هستهای نامتقارن در دماهای مختلف به ازای r=0.6
شکل(۴-۱۰): نمودار انرژی آزاد مادهی هستهای نامتقارن در دماهای مختلف به ازای r=0.8
شکل(۴-۱۱):نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای نامتقارن در دماهای مختلف به ازای r=0.2
شکل(۴-۱۲): نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای نامتقارن در دماهای مختلف به ازای r=0.4
شکل(۴-۱۳): نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای نامتقارن در دماهای مختلف به ازای r=0.6
شکل(۴-۱۴): نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای متقارن در دماهای مختلف به ازای r=1
شکل (۴-۱۵):نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای نامتقارن در دمایT=5 و ضرایب مختلف r
شکل (۴-۱۶):نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای نامتقارن در دمایT=10 و ضرایب مختلفr
شکل (۴-۱۷):نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای نامتقارن در دمای T=15 و ضرایب مختلف r
شکل (۴-۱۸):نمودار فشار بر حسب چگالی مادهی هستهای نامتقارن در دمای T=20 و ضرایب مختلف r
شکل (۴-۱۹):نمودار عملگر همبسگی f1 برای کانال ۱S0 در دماهای مختلف به ازای ρ=۰.۲
ρ =۰.۱ در دماهای مختلف به ازای ۱P1 برای کانال f1 نمودار عملگر همبستگی :شکل(۴-۲۰)
شکل (۴-۲۱):نمودار عملگر همبستگی ۱ f برای کانال ۳D2 در دماهای مختلف به ازای ρ=۰.۱
شکل (۴-۲۲):نمودار عملگر همبستگی f1 برای کانال۳P0 در دماهای مختلف به ازای ρ=۰.۱
آرایههای ادبی: کعبه، محرم و زمزم با هم تناسب دارند .
۸۶ - گر دیریم خـوانی نـیم، ور کعبه ای دانی نیم
مشغـول خاقانـی نـیم، مقبول خاقـان نیسـتم
واژگان: دیر: خانهای که راهبان در آن عبادت کنند و غالباً از شهرها دور است. (فرهنگ لغات) خاقان: لقب پادشاهان ترک و پادشاهان چین. (فرهنگ لغات( توضیحات(۱/۱۰)
معنی و مفهوم: اگر مرا راهب مسیحی اهل دیر بخوانی نیستم و اگر مرا از اهل کعبه(مسلمان) بدانی آن هم نیستم . مشغول سلطنت و پادشاهی و نیز مورد قبول سلطان نیز نیستم .
آرایه های ادبی : واج آرایی حرف « آ» .
۸۷ - یاد جلال الدّین کنم تا سنـگ حیوان گـرددم
خاک درش بالین کنـم تا چوب ثعبان گـرددم
واژگان: ثعبان: مار بزرگ، اژدها. (معین) ، تبدیل شدن چوب به اژدها توضیحات: (۱/۲۳)
معنی و مفهوم: از جلال الدّین اخستان یاد میکنم تا با یاد او قدرت معجزهگری پیدا کنم؛ به گونهای که مانند پیامبر(ص) سنگ برایم جان بگیرد و خدمتکار درگاهش میشوم تا همچون موسی(ع) چوب در دستانم تبدیل به اژدها شود .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آرایههای ادبی: در مصراع اول تلمیح به ماجرای سخن گفتن سنگ در دستان پیامبر(ص) دارد و مصراع دوم تلمیحی است به ماجرای تبدیل شدن عصای حضرت موسی(ع) به مار .
بند هفتم:
کلمات قافیه: خندان ، دندان ، گریبان و …
حروف اصلی قافیه: ا ن
حرف روی : ن
حروف الحاقی: ندارد
ردیف: بینمش
۸۸ - گردون علم برخوانمش، انجم، سپه ران بینمش
طاس از مه نو دانمـش، پرچم ز کیوان بینمش
واژگان: علم: نشان لشکر، درفش، رایت، بیرق. (معین) سپه ران: رانندهی سپاه، فرماندهی سپاه. (فرهنگ لغات) طاس: قبه مانندی از فلز در گردن نیزه که پرچم را در آن آویزند. (معین) پرچم: دستهه ای مو یا ریشه و منگلهای سیاهرنگ که بر نیزه و علم آویزند. (معین) کیوان: نام کوکب زحل است که در فلک هفتم میباشد و از همهی کواکب اعلی و اعظم است. (دهخدا)
معنی و مفهوم: سلطان جلال الدّین اخستان را آسمان رایت میخوانم (آسمان در بزرگی به منزلهی علم اوست) و ستارگان را به عنوان فرماندهان سپاه او میبینم . ماه نو را به منزلهی طاس نیزهی او و سیّارهی زحل را منگلهها و پرچمهایی تیره رنگ، برای نیزه و علم او میدانم (به دلیل تیرگی رنگ سیّارهی کیوان، منگلههای علم پادشاه را از جنس کیوان در نظرگرفته است).
توضیح: مصراع اول این بیت را با خوانش متفاوت میتوان این گونه معنی کرد:
آسمان علم و بیرق او را حمل میکند و ستارگان سپاهدار و سپاهران او هستند.
آرایههای ادبی: گردون علم اضافهی تشبیهی. گردون ، انجم ، مه نو و کیوان با هم مراعات نظیر دارند. هم چنین علم ، سپه ران، طاس و پرچم نیز دارای مراعات نظیر است . سراسر بیت دارای اغراق است .
۸۹ - ضرغام زَهره گوهرش ، بهرام دهره لشکرش
بینام بهره زاختـرش، فتحی کـه توران بینمـش
واژگان: ضرغام: شیر بیشه، شیر درنده، اسد. (معین) زهره: پوستی است کیسه مانند، چسبیده به کبد و محتوی زردآب (صفرا) ، دلیری، شجاعت، مردانگی. (معین) بهرام دهره: با حربه و دهرهی بهرام (مریخ). (فرهنگ لغات) دهره: حربهی دسته دار مردم گیلان و مازندران که دستهاش از آهن و سرش مانند داس و درغایت تیزی است، شمشیر کوچک دو دمه. (فرهنگ لغات) توران: نام ولایتی است بر آن طرف آب آموی، یعنی ماوراء النهر، چون این ملک را فریدون به تور، پسر بزرگ خود داده بود به توران موسوم شد. (برهان)
معنی و مفهوم: اصل و نژاد اخستان همچون شیر شجاع، دلیر و با جرأت است و سپاهیانش همه شجاع و دلاور هستند و گویی حربهی سیّارهی مریخ (نماد جنگاوری) در دست دارند. امیدوارم از بخت اخستان فتح توران در طالعش باشد .
آرایههای ادبی: ضرغام زهره و بهرام دهره اضافهی تشبیهی . زهره و دهره جناس مضارع دارند .
۹۰ - نپسندم از بخت این قدر، کز دولت او ماحضر
زیر نگین و خطبـه در، بلغـار و خزران بینمـش
واژگان: ماحضر: آنچه حاضر شده، آنچه آماده و حاضر است، غذای حاضری( غذای اندک). (فرهنگ لغات) نگین: گوهر و سنگ قیمتی که بر انگشتری یا زیور دیگر کار گذارند. (معین) خطبه: کلام که در ستایش خدا و نعت نبی و موعظهی خلق باشد.(ناظم الاطباء) ، کلام خطیب که در ستایش خدا و موعظت باشد (آنندراج)، بر سر منابر دعا و ثنای خیر برای سلطان یا امیر یا خلیفتی در روز عید یا روز جمعه خواندن. (دهخدا)
معنی و مفهوم: اگر برای مدّتی اندک و به صورت ماحضر، بلغار و خزران تحت سیطرهی اخستان نباشد از بخت و دولت او پسندیده نیست ، باید این دو سرزمین نیز جزء متصرّفات وی باشد . ( بلغار و خزران را هم به عنوان ماحضر و غذای اندک برای او مناسب نمیبینم)
توضیحات:
بُلغار: شهر صقالبه در شمال، بسیار سردسیر است، فاصله ی آن از راه بیابان تا آتل که شهر خزر است حدود یک ماه و از بلغار تا ابتدای مرز روم حدود ده منزل است. پادشاه و اهالی بلغار در زمان المقتدر بالله عباسی ایمان آوردند. ( فرهنگ لغات )
خزران : توضیحات (۲/۳۲)
۹۱ - خواهم ز بخت یک دلش، کز عرش بینم منزلش
زرّادخـانه بابلـش، مَربَط خراســان بینمـش
واژگان: زرّادخانه: سلاح خانه، محل اسلحه و مهمّات و ذخایر نظامی. (فرهنگ لغات) مَربَط: جای بستن حیوان، اسطبل. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: از بخت یک دل و مطمئن اخستان میخواهم که منزل شاه را در عرش و بالاترین نقطهی رفعت ببینم و در منزلت به درجهای برسد که سرزمین بابل به عنوان اسلحه خانهی او و سرزمین خراسان نیز انبار غذا و اسطبل اسبان سپاهیان او باشد .
توضیحات :
بابل : در سرزمینی به مسافت پنج میل از محل کنونی شهر حله در کرانهی فرات بوده و این شهر در روزگار آبادی و عزّت خود مهمترین، ثروتمندترین و نیرومندترین جای آسیا بوده و مورّخین آن را در اعداد عجایب هفتگانهی جهان نهادهاند . عظمت این شهر به پایهای بوده است که نام آن بر تمام مملکت اطلاق شده و به این مناسبت آن را کشور بابل نامیدهاند. ( بلاغی ، ۱۳۶۰: ۳۲۵ )
خراسان : خراسان، خورآسان، خوروران ناحیه و ولایت تاریخی « آسیا » در قسمت شرقی ایران، مشتمل بر سرزمینهای واقع در جنوب آمو دریا « جیحون » و شمال هندوکش که از جنبهی سیاسی ماوراء النهر و سجستان و قهستان نیز جزء آن به شمار آمده است … خراسان دورهی اسلامی چهار شهر عمده - نیشابور ، مرو ، هرات و بلخ داشته است که در زمانهای مختلف جداگانه یا مشترکاً پایتخت خراسان بودهاند. ( دزفولیان ، ۱۳۸۷: ۵۵۵ )
۹۲ - لفظم کند گوهر فشان، کز فتح شه یابم نشان
چون گردن گردنکشان، در طوق فرمان بینمش
<< 1 ... 466 467 468 469 470 471 ...472 ...473 474 475 476 477