پیشگیری سطح دوم، برای افرادی که با توجه به مشکلات ارتباطی در معرض خطر بیشتری هستند، بکارگرفته می شود. این زوج های درمعرض آسیب با بهره گرفتن از روش های ارزیابی و تشخیص منظم شناسایی میشوند. هدف پیشگیری سطح دوم عبارت است از تمرکز بر مشکلات رابطه ای و تلاش برای کاهش شدت خطر و آسیبهای آن.
پیشگیری سطح سوم، برای زوج هایی است که قبلاً مشکلات شدیدی را تجربه کردهاند و این مداخله ها به منظور کاهش احتمال بازگشت آن ها میباشد. واضح است که این زوج ها احتمال عود دارد(ادیتال و لوی[۳۲]،۲۰۰۵).
برگر و هنا(۱۹۹۹) اهداف سه سطح پیشگیری را در ارتباط زوج ها به صورت زیر مشخص کردهاست:
پیشگیری اول: این برنامه ها بر کمک کردن به زوج ها در جهت رویارویی با مسائل طبیعی زندگی، همچون دوره های انتقالی زندگی تأکید دارند(به عنوان مثال نقش های والدی، تغیرات محل زندگی، تغییرات شغلی).
پیشگیری دوم: این برنامه ها برای پیشگیری از نارضایتی آینده یا از دست دادن رابطه دلخواه، همچون مهربانی و صمیمیت، طراحی میشوند.
پیشگیری سوم: این برنامه ها به زوج هایی که مشکلات جدی دارند کمک می کند تا از زوال رابطه و یا جدایی زناشویی جلوگیری کنند.
کمیته پیشگیری مؤسسه طبی[۳۳]، حوزه پیشگیری را در سه سطح عمومی[۳۴]، انتخابی[۳۵] و نشان داده شده[۳۶]، مشخص کردهاست. این طبقه بندی بر حضور و شدت عوامل خطر ساز برای ایجاد یک اختلال روانی مبتنی میباشد. بنابرین، پیشگیری عمومی به جمعیت عمومی نظر دارد نه بر افرادی که در خطر هستند. راهبردهای پیشگیری انتخابی، بر گروه هایی تمرکز دارد که خطر نسبتاً جدی برای ابتلا به یک اختلال روانی را نشان می دهند. و نهایتاًً راهبردهای پیشگیری نشان داده شده، در مورد افراد یا گروه هایی است که قبلاً برخی نشانهها را داشته اند و یا آنهایی که آمادگی های جسمی برای ابتلا به یک اختلال را نشان دادهاند. در واقع مداخلههای عمومی همان پیشگیری اول هستند، مداخله های انتخابی همان پیشگیری دوم و مداخله های نشان داده شده یا به عنوان پیشگیری دوم و یا پیشگیری سوم میباشد(برگر وهنا، ۱۹۹۹).
۲-۳-۱- مدل مربوط به انجمن غنی سازی ازدواج (A. C. M. E) [۳۷]
حرکت غنیسازی ازدواج در انقلاب های اجتماعی دهه ۱۹۶۰ به وجود آمد که از چند منبع سرچشمه گرفت. در همان زمان که گابریل کالو[۳۸]، یک کشیش کاتولیک در بارسلون اسپانیا، زوج ها را راهنمایی می کرد به عنوان آغاز رویارویی زناشویی به حساب میآید. هربرت اتو[۳۹] یک حرکت انسانی کار با زوج ها را در کالیفرنیا پایه ریزی کرد. در اکتبر ۱۹۶۲ دیوید و ورا میس[۴۰] یک گروه از زوج های کویکر[۴۱] را در مرکزی در پنسلوانیای غربی مورد راهنمایی قرار میدادند. میس یک پیشرو در رشد مشاوره ازدواج در برتانیا و ایالات متحده بود. میس در سال ۱۹۷۳ انجمن غنی سازی ازدواج برای زوج ها را (آ، سی، ام، ای) به وجود آمورد و مدل غنی سازی ازدواج که میس به وجود اورد، الگوی اصلی این برنامه شد. در دهه۱۹۶۰،اسمیت[۴۲] آزمایشگاهی را برای ارتباط زوج ها طراحی کرد. در اوایل دهه۱۹۷۰، میس و اسمیت برنامه هایشان را ترکیب کردند.برنامه های این پیشروان از نظر چهارچوب و روش تفاوت دارند اما آن ها در دو باور اصلی مشترکند: ۱- رابطه زناشویی کلید زندگی خانوادگی موفقیت آمیز است. ۲- مداخله های پیشگیری موثرتر و مفید تر از درمان هستند(برگر و هنا، ۱۹۹۹).
حتی پس از گذشت حدود ۴۰ سال، اصطلاح غنی سازی ازدواج دارای تعریف دقیق و استانداردی نیست. بیشتر افرادی که در این حوزه کار میکنند، در این زمینه اتفاق نظر دارند که غنی سازی ازدواج عبارت است از برنامه هایی که برای آن دسته از زوج هایی طراحی میشوند که کارکرد رابطه ای خوبی دارند، اما مایلند رابطهشان را هر چه بیشتر رضایت بخشتر نمایند. میس عقیده داشت که هریک از زوج ها یک ظرفیت طبیعی برای کامل شدن و رشد دو سویه را دارند که در بیشتر موارد در حد نامناسبی باقی می ماند. او عقیده داشت در بسیاری از موارد ازدواجها به این دلیل با شکست روبرو میشوند که زوج ها نمی توانند منابع بلقوه خویش را به فعلیت برسانند. از این رو برنامه طراحی میشوند تا به زوج هاکمک کنند که توانمندی های بالقوه خویش را به ظهور رسانند. این برنامه ها نه تنها میتوانند از شکست ازدواج در بسیاری از موارد جلوگیری کند، بلکه کیفیت بسیاری از رابطه ها را بهبود می بخشند(فقیرپور،۱۳۸۳).
کاترون[۴۳] مفهوم غنی سازی ازدواج را در شکل(۲-۶) نشان میدهد.
شکل(۲-۶). طیف درمان تا غنیسازی (کاترون،۱۹۹۹؛ به نقل از فقیرپور،۱۳۸۳؛ ص:۱۰۰)
تصور کنید که تجارب زندگی در یک پیوستار از درمان تا غنی سازی توزیع شده است. افراد زیادی برای حل یک مشکل طبی، عاطفی یا زناشویی نیازمند درمان هستند. در این حالت آن ها در یک جو درمانی قرار می گیرند. هدف درمان حرکت دادن بیمار با مراجع از حوزه درمان به حوزه عملکرد بهنجار است. فضای کارکرد بهنجار عبارت است از توانایی مقابله با مسائل و خواسته های زندگی روزانه. پیشگیری در این فضا قرار میگیرد. زیرا در اینجا برای جلوگیری از برگشت یک فرد یا یک زوج به داخل حوزه درمان برنامه ریزی می شود. بیشتر افراد دو فضای نخست را تجربه میکنند. بنابرین این دو فضا عموماً قابل فهم هستند. اگر شما در فضای بهنجار نباشید، احتمال دارد که در فضای درمانی قرار داشته باشید. کاترون عقیده دارد که پیوستار از درمان و مقابله فراتر می رود و غنی سازی را نیز در بر میگیرد. غنی سازی حرکت به طرف رشد رابطه زناشویی است. رشد رابطه زناشویی عبارت است از تقویت رابطه زناشوی از طریق ایجاد اهداف و جهتها برای ازدواج(فقیرپور،۱۳۸۳).
۲-۳-۱-۱- ویژگی ها
مدل غنی سازی ازدواج (A. C. M. E) دارای ویژگی های زیر است:
۱- برنامه های غنی سازی ازدواج برای زوج هایی است که زندگی زناشویی سالم دارند. درعمل این برنامه ها برای زوج هایی است که در بحران زناشویی نیستند و به دلیل مشکلات به دنبال درمان نمی باشند.
۲- برنامه به وسیله یک نفر و یا بیش از یک نفر آموزش دیده با روش (آ،سی،ام،ای) و زوج های ثبت نام کننده، هدایت می شود و رهبر سبک تعاملی و مشارکتی را اعمال می کند.
۳- روش اساساً مبتنی برتجربه و پویا است، نه تعلیمی و استدلالی.
۴- زوج های شرکت کننده برای تعامل و گفتگوی خصوصی در یک زمینه گروهی فرصت دارند.
۵- ممکن است از تمرین های تجربی ساخت دار استفاده شود.
۶- زوج های شرکت کننده، اغلب در تعیین موادمورد بحث در برنامه نظر میدهند(آ،سی،ام، ای،۱۹۹۵؛ به نقل از برگر و هنا،۱۹۹۹).
۲-۳-۱-۲- ساختار برنامه
برنامه غنی سازی ازدواج از نظر ساختار متفاوت است. یعنی در بعضی زمینه ها دارای انعطاف پذیری میباشد. همچنین در این مدل افراد مختلف با دیدگاه های ویژه خودشان ساختار برنامه را تغییر میدهند(برگر و هنا، ۱۹۹۹).
۲-۳-۱-۳- اهداف
برای برنامه های غنی سازی ازدواج اهداف عمومی زیر توسط انجمن غنیسازی ازدواج(A. C. M. E) پذیرفته شده است، اگرچه متناسب با موقعیت های خاص، ممکن است اهدافی نیز اضافه شود (برگر و هنا، ۱۹۹۹).
۱- افزایش آگاهی هر زوج از خود و همسرش با تأکید بر توانمدی ها و بالقوه های فردی و رابطه ای.