علاوه بر این نوع وکالتها که به طور عام معمول است، در عقد رهن دریایی راهن میتواند به مرتهن وکالت دهد تا در صورتیکه برای اجرای رهن لازم باشد، مرتهن بتواند درخواست ابطال تابعیت کشتی را کند و کشتی را در هر جای دیگر و ذیل هر پرچم دیگری به ثبت برساند. بهروشنی دیده میشود که مرتهن میتواند با توافق راهن در عقد رهن شرطی درج کند که بر مبنای آن، وی از جانب راهن وکیل باشد تا تابعیت کشتی را باطل کند و در هر کجا که برای منافع وی مفید به نظر میرسد، به ثبت رساند.
موضوع دیگر واگذاری سند وام است که ماده ۱۰۶ قانون دریایی این چنین مقرر میدارد: «سند وام اگر به حوالهکرد صادر شده باشد، به وسیله ظهرنویس قابلانتقال است و ظهرنویسی مذکور، مشمول مقررات ظهرنویسی اسناد برواتی است». این ویژگی به عنوان یک اصل مهم حقوق دریائی در حقوق کشورها ی مختلف پذیرفته شده است.[۱۵۲]
این دو موضوع مشخصاً درجهت اعطای امتیازاتی به مرتهن است که بتواند حقوق خود را استیفا کند و جالب اینکه قانون از وی حمایت نموده و نمونه عملی آن در اسناد رهنی مشاهده میشود.
مبحث دوم: طرفین عقد رهن دریایی و بررسی حقوق و تعهدات ایشان
رهن دریایی یک عقد است و طرفین آن باید مشخص باشند. علاوه بر این، هریک از راهن و مرتهن حقوق و تعهداتی دارند. با توجه به مطالب بخشهای پیشین پیرامون عقد رهن و شرایط و خواص آن، در این مبحث به دنبال توضیحات مکرر نخواهیم بود؛ بنابرین، سعی شده است در این قسمت، بیشتر به رئوس مطالب پرداخته شود تا نیازهای حقوقی راهنین و مرتهنین در سکوت رژیم حقوقی دریایی ایران آشکار گردد. هرچند که حقوق و تعهدات راهن و مرتهن از آثار عقد محسوب میشود. اما، به لحاظ اجتناب از پراکندگی مطالب، ذیل این عنوان مطرح خواهد شد.
گفتار اول: راهن
رهندهنده یا مدیون را راهن مینامند. عموماً راهن شخصی است که در قالب عقد رهن، برای تضمین پرداخت دین خود، مال خود یا ثالث را (با اذن وی)، به وثیقهی بستانکار میگذارد تا در صورت عدم پرداخت دین در موعد مقرر، بستانکاراز محل فروش مورد وثیقه استیفای طلب نماید. درباب تعیین راهن، قانون دریایی ایران ساکت است. این سکوت را مسلماًً نمیتوان ناشی از نقص قانون دانست. قانون دریایی هرچند بهصراحت رهن را از حوزه شمول قانون مدنی خارج نموده، اما، به هر حال همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که راهن باید دارای همان شرایطی باشد که هر معامل دیگری در قانون مدنی میبایست واجد آن باشد.
حال باید به این موضوع پرداخت که چه کسی میتواند راهن باشد؟ با توجه به قواعد عام رهن،به نظر میرسد کسی میتواند راهن باشد که مالک کشتی(و به طور کلی مالک مورد وثیقه)باشد. اما، در قانون دریایی این اصل با یک استثناء همراه است و آن این است که فرماندهی کشتی، علیرغم اینکه مالک نیست، میتواند راهن باشد.توجیه این مطلب از آنجاست که ماده ۹۶، وظیفه به پایان رسانیدن سفر را به عهده فرمانده قرار داده است. به این صورت که فرمانده نمیتواند پس از آغاز مسافرت، بدون علت موجه، از ادامه سفر خودداری کند و همینطور ماده ۱۰۰ قانون دریایی، نجات کشتی را از وظایف عمده و خطیر فرمانده دانسته است، به صورتی که در موارد وقوع پیشآمدهای غیرمترقبه، فرمانده موظف است تا آخرین لحظهای که امید باقی است، در نجات کشتی و محموله و جان کارکنان نهایت اهتمام را مبذول دارد.
بنابرین، قانون مسئولیتی مهم را بر عهده فرمانده قرار داده است و درنهایت ماده ۸۹ این اختیار را به فرمانده داده است که برای نجات محموله و تکمیل سفر دریایی، کشتی و کرایه حمل کالا را رهن دهد یا حتی با فروش کالا و بار کشتی وجوه لازم برای رفع حاجت را فراهم کند. البته این اقدام مشروط به تنظیم صورتمجلسی با ذکر موجبات قرضه و امضای افسران ارشد کشتی که به عنوان نوعی شاهد تلقی میگردند و همینطور منوط به کسب اجازه از مالک و نمایندگان کنسولی یا دادستان است. متن ماده ۸۹ قانون دریایی ذیل فصل وظایف و مسئولیت فرمانده آمده است. با این حال، از لفظ «میتواند» استفاده شده است. عبارت مذبور این نظر را به ذهن متبادر میکند که اجباری در رهندادن توسط فرمانده وجود ندارد که درصورت پذیرفتن این نظر باید مفاد ماده ۸۹ را با توجه به نهاد اداره مال غیر بر شرح مقرر در قانون مدنی توجیه کرد. این ایده با موضع قانون دریایی که نوعی مسئولیت قانونی برای فرمانده مقرر کرده، متعارض است و باید گفت که واژه «میتواند» سهواً به کار رفته و درنهایت قانونگذار مسئولیتی قانونی برای فرمانده درنظر گرفته است که در مواقع لزوم بایستی از این امکان برای انجام وظایف محوله قانونی مبنی بر ادامه و تکمیل سفر دریائی،نجات کشتی،محموله و حفظ جان کارکنان کشتی استفاده نماید.
برخی انعقاد رهن دریایی توسط فرمانده را از مصادیق رهن مال غیر میدانند.[۱۵۳]آنچه از عبارت «رهن مال غیر»به ذهن متبادر می شود آن است که شخصی بدون آنکه مالک باشد،به انعقاد عقد رهن مبادرت نماید.از آنجا که فرمانده،مالک کشتی و بار یا طلبکار از جهت کرایه حمل محسوب نمی شود،لذا می توان انعقاد رهن دریائی توسط فرمانده کشتی را نوعی رهن مال غیر تلقی نمود که البته وصف فضولی را نخواهد داشت زیرا فرمانده با توجه به وظایف و مسؤلیت های محوله،گونه ای نمایندگی قانونی از جانب مالک کشتی یا بار و متصدی حمل و نقل در زمینه به رهن گذاشتن کشتی،بار یا کرایه حمل دارا است که تحت شرایط مقرر در قانون میتواند اقدام به انعقاد عقد رهن نموده و بدین وسیله وجوه و منابع مالی لازم برای تکمیل سفر دریائی،نجات کشتی و محموله و نجات جان کارکنان کشتی را در شرایط اضطراری تأمین نماید.
مطلب دیگر اینکه راهن میتواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد؛ چرا که با اطلاق شخص بر حقیقی و حقوقی، میتوان گفت که راهن نه تنها میتواند شخص حقوقی باشد، بلکه در اغلب موارد نیز همینگونه است؛ زیرا، معمولاً در عقد رهن دریایی مبلغ وام بسیار کلان است که یک شخص حقیقی حتی اگر توان پرداخت چنین وامی را داشته باشد، نمیخواهد که به تنهایی چنین ریسکی را متقبل شود و سعی خواهد کرد که در قالب یک شخصیت حقوقی این کار را انجام دهد. سابقاً در ایران با توجه به اینکه کشتیها همه دولتی بودند، عملاً راهنی که شخص حقیقی تبعه ایران باشد، نداشتیم مگر درحالتی که راهن تبعه خارجی بوده باشد و در ایران کشتی را به رهن گذاشته باشد. اما، درحال حاضر با توجه به بحث خصوصیسازی و ایجاد شرکتهای کشتیرانی خصوصی، این بحث منتفی بوده و میتوان هر شخص حقیقی و حقوقی خصوصی را به عنوان راهن فرض نمود.
بند اول: حقوق راهن
در قراردادها، حقوق و تکالیف هریک از دو طرف متقابل است، بدین معنا که حق هر طرف با تعهدات طرف دیگر همراه است؛ بنابرین، هرچند مطالب این گفتار دو عنوان مستقل نیست؛ اما، به دلیل رعایت نظم مطالب آن را جداگانه بحث خواهیم کرد.