اهمیت سود هر سهم و کاربردهای آن
سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد یک فرایند تحلیلی پیچیده میباشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دوره های زمانی مختلف، مقایسه پذیری این ارقام تا حدودی مشکل میباشد. یکی از روشهای استاندارد نمودن رقم سود، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم میباشد. این اهمیت و حساسیت سود هر سهم باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش آن واقعی و پیش بینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیاًً مراجع تدوین استانداردهای حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشا آن وضع نمایند تا سودمندی آن را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دوره های مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقاء دهند. که کاربردهای آن به شرح زیراست:
۱- ارزیابی، تعیین و قضاوت در خصوص قیمت سهام: تحلیلگران مالی با ضرب سود هر سهم[۲۶] در رقم قیمت به سود هر سهم[۲۷] درخصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت میکنند. این دو رقم به طور گسترده در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می شود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت، قضاوت می کند. به دلیل اهمیت سود هر سهم، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد؛
۲- پیش بینی سودهرسهم آتی و نرخ رشد آن بر قیمت سهام تأثیر دارد: سهامداران و تحلیلگران، سودهای گزارش شده را برای برآورد سودهای آینده و برآورد نرخ رشد آتی به کار میبرند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی میکنند؛
۳- ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام: یکی از معیارهای قضاوت درخصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ سود هرسهم میباشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایه گذاری، در تعیین خط مشی تقسیم سود مؤثر است ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام نمی باشد؛
۴- قضاوت درخصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده: رقم سود هرسهم نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبولتری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت میباشد. اگر چه جریانهای نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است ولی اعتقاد بر این است که سود هرسهم معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا میباشد؛
۵- برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود: بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار حفظ و یا تکرار آن با درجهای از نظم در یک محدوده زمانی آتی میرود را قدرت سودآوری میگویند. بیشتر مدلهای ارزیابی به نحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازدههای مورد انتظار آتی را در بر میگیرد، سرمایهای میکنند. سود هرسهم در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تأکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیلگران بر شناسایی اجزایی از جریان درآمد و هزینه تمرکز میکنند که با ثبات و قابل پیش بینی باشند.
و اما نسبت قیمت به سود یکی از خلاصههای مهم مالی است که بر اساس سود هر سهم محاسبه می شود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایه گذاری را نشان میدهد و معکوس آن را نیز نرخ بازده مورد توقع حسابداری را نشان میدهد(آیتی گازار،۹۱).
محدودیت های سود هر سهم
۱- سود هر سهم مبتنی بر سود تاریخی است. مدیریت ممکن است در گذشته تصمیماتی گرفته باشد که سود جاری را افزایش دهد، ولی در آینده رشد سود کاهش یابد بنابرین رشد سود هر سهم نمیتواند پیش بینی کننده قابل اتکایی برای نرخ رشد آتی باشد. به عبارت دیگر به کیفیت سود نیز باید توجه شود؛
۲- سود هر سهم بدون توجه به تورم محاسبه می شود. نرخ رشد واقعی سود هر سهم ممکن است متفاوت از نرخ رشد اسمی آن باشد؛
۳- سود هر سهم متأثر از انتخاب روشهای حسابداری و زمانبندی معاملات توسط مدیریت است و این امر بر مقایسه بین شرکتها تأثیر می گذارد؛
۴- سود هر سهم با توجه به این که تغییر پذیری سود، نشانهای از ریسک شرکت میباشد و باعث نوسان قیمت بازار سهام میگردد، مدیران تمایل به هموارسازی سود از طریق انتخاب روشهای حسابداری و زمانبندی معاملات دارند. بنابرین سود هرسهم ممکن است متأثر از صلاحدید مدیران باشد.
۵- سود هر سهم متأثر از ساختار سرمایه است. مثلاً تغییرات در تعداد سهام ناشی از صدور سهام جایزه (سود سهمی) بر مبلغ سود هر سهم دوره های جاری و گذشته تأثیر می گذارد و این مسئله مقایسه بین شرکتها را مشکل می نماید(همان منبع).
اندازه گیری سود هر سهم طبق استاندارد حسابداری شماره ۳۰ ایران
۱- واحد تجاری باید مبالغ سود پایه هر سهم را بر اساس سود خالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی محاسبه نماید؛
۲- سود پایه هر سهم باید با تقسیم سود خالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی بر میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره محاسبه شود.
۳- هدف سود پایه هر سهم، ارائه شاخصی برای اندازهگیری منافع هر سهم عادی از عملکرد واحد تجاری طی دوره گزارشگری است.
میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره، به منظور انعکاس تغییرات در مبلغ سرمایه سهامداران عادی ناشی از تغییر تعداد سهام بکارگرفته میشود. میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره برابر است با تعداد سهام عادی موجود در ابتدای دوره و تغییرات سهام عادی طی دوره که با بهره گرفتن از عامل وزنی زمان تعدیل میشود. عامل وزنی زمان، نسبت تعداد روزهای در جریان بودن سهام به مجموع تعداد روزهای دوره است(همان منبع).