د- مرحله شهوی
کودک به گفته فروید از سن هفت سالگی تا یازده سالگی از نظر جنسی ، یک دوران رکود و آرامش را می گذراند و خواهشهای غریزه جنسی او در حال واپس زدگی به سر میبرند. پس از آن دوره ای دیگر از رشد جنسی آغاز می شود و طی آن کودک برای کسب لذت، کمتر به خویشتن می پردازد، بلکه توجیهش بیشتر به خارج از خود و به دیگری- نخست به هم جنس و بعد به جنس مخالف- معطوف میگردد. در این حال خواهشهای جنسی که ناشی از نهاد هستند شدت مخصوص مییابند. (همان، ۳۴ و ۳۵)
عقده ادیپ
نوزاد، مادر را اولین کسی میداند که به رفع احتیاجات و نیازمندیهای او می پردازد، به او غذا میدهد، تر و خشکش میکند. این مسائل باعث میگردد که او به تدریج ، مادر را از خود و خود را از مادر بداند و با او همانندی پیدا کند. کودک بر اثر این احساس که وجودش بستگی به مادر و نیاز به توجه و مراقبت وی دارد، دلبستگی پیدا میکند و او را به شدت دوست میدارد.
کودک در خلال این مسائل، با بدن و اعضای بدن خود آشنایی پیدا میکند و متوجه عفو جنسی خود میگردد. پسر نسبت به پدر که گاه گاهی او را در آغوش میگیرد و مورد نوازش قرار میدهد محبت پیدا میکند. و چون او را نیرومند می بیند و از حیث ساختمان بدن و عفو جنسی همانند خود مییابد، مایل است به اینکه با او کاملا همانند و این همان شود. ولی بهتدریج به خصوص پس از اینکه از شیر مادر گرفته شد، متوجه می شود که پدر قسمت زیادی از وقت و محبت مادر را به خود اختصاص میدهد. از این رو نسبت به او بدبین می شود و او را رقیب خود میداند، و از او تنفر حاصل میکند. به خصوص که پدر گاه و بی گاه و احیانا به خشونت به او ، امر و نهی میکند و از پاره ای کارها که زیان بخش یا ناپسند میداند – در صورتی که برای کودک لذت بخش هستند- باز میدارد و این دو گانگی عاطفی (مهر، کین) مدتی در کودک باقی می ماند تا اینکه کودک این بیم و هراس را پیدا میکند که مبادا ! پدر متوجه رقابت و نفرت او شده است و در مقام انتقام بر میآید.
عقده الکترا
ظهور تصفیه عقده الکترا همانند ظهور تصفیه عقده ادیپ در پسران است، با این تفاوت که دختر در عین محبت نسبت به مادر و این همانی با او متوجه اختلافی که از حیث ساختمان بدنی با پدر وارد می شود و مادر را که از این حیث ، همانند خود اوست و از محبت و ناز و نوازش پدر بهره مند است، رقیب خود احساس میکند و ضمنا او را مسئول نداشتن عفو جنسی پسر میداند به این معنا که در دختر عقده اختگی نمودار میگردد. دختر نیز دچار دو گانگی عاطفی ( مهر و کین) میگردد. و این امر باعث تشویش و دلواپسی او میگردد. در اینجا هم « اصل واقعیت » با مکانیسم دفاعی « واپس زنی » مشکل را حل میکند و دختر تمایل جنسی به پدر را به ناخودآگاه میبرد و خود را از ناراحتی و دلواپسی رها میسازد. با این همه باید دانست که رقابت دختر نسبت به مادر طولانی تر از رقابتی است که پسر نسبت به پدر دارد. و عقده الکترا پس از تصفیه شدن آثارش ، تا هنگام زناشویی و تولد فرزندان ، کمابیش باقی می ماند و از آن پس متوجه همسر و فرزندان میگردد.
لازم به ذکر است که تصفیه عقده ادیپ تقریبا در سن ۵ یا ۶ سالگی صورت میگیرد. عدم تصفیه این عقده یا ناقص بودن این تصفیه ، بعدها موجب ناراحتیها و اختلالات روانی خواهد بود. اما این عقده حتی در صورت تصفیه نسبتا کامل باز در شخصیت آدمی در تمام عمر کمابیش آثاری باقی میگذارد و در وضع و رفتار او نسبت به جنس مخالف و نسبت به صاحبان قدرت، (رئیس، فرمانده، سلطان و غیره ….) که قائم مقامهای پدر ، محسوب میشوند ، نمودار میگردد. (فدایی،۱۳۸۲، ۴۰،۳۹و ۴۱)
۱-۲- مبانی نظری تحقیق
۱-۲-۱- نظریه طبقه بندی شخصیت از روی خصوصیات جسمانی
برای شخصیت ، طبقه بندی های زیادی پیشنهاد شده است، قدیمی ترین طبقه بندی مربوط به بقراط و جالینوس میباشد. بقراط بدن آدمی را دارای ۴ خلط، خون، بلغم ، صفرا و سودا دانسته و بین این ۴ خلط و عناصر آب و باد و خاک و آتش ارتباط برقرار کرد و برای هر یک خصوصیاتی بیان داشته است. برای طبقه بندی شخصیت «لاوانر» از قیافه شناسی مدد گرفت و بعد از او عده ای دیگر مانند گال، لمبروزو ، یولا، پاندز، کرچمر و شلدن در مورد ارتباط صورت ظاهری با اعمال زیستی از یک طرف و حالات و فعالیت های روانی از سوی دیگر تحقیقاتی انجام دادند و نظریه هایی بیان داشتند که در اینجا از نظر روانشناسی و روان پزشکی کیفری به بررسی چند نوع از این طبقه بندی ها اشاره میکنیم. (طریقتی،۱۳۸۷-۴۰،۴۱)
۱-۲-۱-۱- طبقه بندی کرچمر
کرچمر، روان پزشک آلمانی ، سه اصل زیر را مبنای طبقه بندی شخصیت قرار داده است :
-
- میان شکل بدن و صفات اصلی روان، همبستگی مثبت وجود دارد.
-
- سلامت و ناسلامتی روان، با بهنجاری و نابهنجاریها، تفاوتشان کمی است نه کیفی
- صفات اصلی شخصیت ، همان هایی است که به صورتی شدت یافته در بیماریهای پسیکو زمانیا کودپرسیو و اسکیزوفرنی مشاهده می شود.
کرچمر ابتدا افراد را به دو تیپ « فربه تان» و « لاغراندامان» تقسیم کرد و سپس یک تیپ دیگر به نام «سخت پیکران یا عضلانی » به آن افزود.
کرچمر از نظر آناتومی و روانشناسی افراد را به ۴ طبقه تقسیم بندی کردهاست :
الف- استینک که افرادی لاغر و قد بلند میباشند به عبارتی دارای تیپ استخوانی میباشند.
ب- پیک نیک که افرادی چاق و دارای قد کوتاه میباشند به عبارتی دیگر تیپ بطنی دارند.
ج- اتلتیک که افرادی عضلانی و قوی هستند و ورزشکار بوده و دارای تیپ سخت میباشند.
د- دیس پلاستیک که افرادی بیقواره هستند.( همان، ۴۲ و ۴۳)
۱-۲-۱-۲- طبقه بندی شلدون
«ویلیام شلدون » روی اصول فرضیه تیپ شناسی کرچمر به اتفاق دکتر « استیونس » و دکتر «توکر» ، خصوصیات جسمانی و شخصیتی گروه زیادی از دانشجویان خود را مورد مطالعه قرار دادند و با نتایجی که به دست آوردند، طبقه بندی شخصیت کرچمر را نپذیرفتند و نظریه خود را بر مبنای طبقه بندی شخصیت از روی خصوصیات لایههای «جنینی» پیشنهاد کردند. بر اساس این طبقه بندی، افراد به سه دسته آند و مورف ، مزو مورف و اکتو مروف گروه بندی شدند .
۱-۲-۱-۳- طبقه بندی هوتن
هوتن، انسان شناسی امریکایی از نظر آناتومی و جرم شناسی افراد را به ۴ تیپ مختلف تقسم کرده و جرایم ارتکابی هر دسته را مشخص کردهاست :
الف- بلند قد تنومند: جرایم ارتکابی این گروه بیشتر آدم کشی بدون سبق تصمیم است.
ب- بلند قد باریک : جرائم شان آدم کشی با سبق اندیشه است و بیماری روانی آنان معمولا اسکیزوفرنی میباشد.
ج- کوتاه قد تنومند: جرائمی نظیر آدم کشی، تجاوز و دزدی و هتک ناموس دارند و بیماری روانی آنان معمولا جنون ادواری است.
د- کوتاه قد باریک : جرائم ارتکابی آنان، آدم کشی ، دزدی اموال و راهزنی است.
۱-۲-۲- نظریه طبقه بندی شخصیت بر مبنای تعادل غدد داخلی و شیمیایی بدن