-
-
- نصیحت یا توصیه[۶۰]: نصیحت یکی دیگر از موانع پرکاربرد است. در بدترین حالت، نصیحت نشانه عقده دخالت است. نصیحت اغلب توهینی بزرگ به فرد مقابل است و به بی اعتقادی نسبت به توانایی فرد دچار مشکل، برای درک و کنار آمدن با مشکلاتش اشاره میکند. اشکال دیگر نصیحت آن است که فرد نصیحت کننده به ندرت تمام معانی تلویحی مشکل را درک میکند. وقتی مردم فردی را در نگرانی های خود سهیم میکنند، اغلب فقط «قله ی کوه یخ» را به وی نشان میدهند. نصیحت کننده از پیچیدگی ها، احساسات و عوامل متعدد دیگری که در زیر سطح ظاهری پنهان شده، آگاه نیست.
-
-
- منحرف سازی[۶۱]: یکی از راه های بسیار رایج برای تغییر جریان و یا محتوای یک گفتگو از نگرانی های فرد مقابل به موضوع مورد نظر خودتان، منحرف سازی نام دارد. گاه افراد گفتگو را به دلیل ناآگاهی و فقدان مهارت های گوش دادن ثمربخش منحرف میکنند. بعضی اوقات آنان توجه را به خود اختصاص میدهند. اما در مواقع دیگر، هنگامی که به انحراف از موضوع اصلی پناه میبرند، هیجان های ناشی از گفتگو آنان را ناراحت میکند. بسیاری از مردم، علاقه ای به صحبت در مورد خشم، تعارض و کشمکش، مرگ، بیماری، طلاق یا موضوعات تنش زای دیگر ندارند و لذا هنگامی که موضوع گفتگو به عناوین فوق بر میگردد، مکالمه را به سمت موضوع خوشایندتری منحرف میکنند.
-
- بحث منطقی: منطق کارکردهای بسیار مهمی دارد. با وجود این، ارائه ی راه حل های منطقی، در مواقعی که فرد دیگر دچار تنش روانی است و یا در میان افراد مختلف، تعارض و کشمکش وجود دارد، ممکن است موجب عصبانیت شود. یکی از اشکالات اصلی منطق، در موقعیت های فشار روانی درون فردی یا بین فردی آن است که افراد را در یک فاصله عاطفی قرار میدهد. منطق بر حقایق متمرکز است و معمولا از احساسات اجتناب میکند. زمانی که افراد برای اجتناب از درگیری عاطفی، منطق را به کار می گیرند، در بدترین زمان ممکن از یکدیگر کناره گیری کردهاند.
- اطمینان آفرینی: اطمینان آفرینی به ظاهر راهی برای آرامش دادن به شخص دیگر است، اما در واقع اقدامی کاملا متضاد است.اطمینان آفرینی نوعی از کناره گیری عاطفی است. اغلب کسانی از اطمینان آفرینی استفاده میکنند که ایده ی مفید بودن را دوست دارند، اما نمی خواهند نیازهای عاطفی همراه با آن را تجربه کنند(شفیع آبادی ،۱۳۸۷)
بخش چهارم:
پیشینه تحقیقاتی موضوع
۲- ۲۳- تحقیقات انجام شده در داخل
-
- افخمی و همکاران۱۳۹۲پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه بین رضایت شغلی با رضایت زناشویی کارکنان شاغل در سازمان بهزیستی شهرستان یزد انجام دادند. روش این پژوهش توصیفی،تحلیلی، مقطعی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه پرسنل شاغل در سازمان بهزیستی شهرستان یزد در سال ۱۳۹۰ که جمعاً ۱۱۲ نفر بوده واز این تعداد ۱۰۲ نفر متاهل میباشند که از طریق سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا وپرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ بود.که روایی و پایایی آن ها در مطالعات قبلی تأیید گردیده است تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از آمار توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار spss win 13 انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها متناسب با فرضیه و سؤالات تحقیق از همبستگی اسپیرمن و پیرسون استفاده گردید نتایج نشان داد که ۷/۶۳ در صد شاغلین را زن و ۳/۳۶در صد را مرد تشکیل میدهند و بیشترین مدرک تحصیلی آن ها لیسانس میباشد. میزان رضایت شغلی و رضایت زناشویی در دو جنس تفاوت داشت .بین سن و رضایت شغلی ورضایت زناشویی، بین سنوات خدمت و سطح تحصلات با رضایت شغلی رابطه وجود دارد.اما هیچکدام از آن ها معنی دار نمیباشد و در مابقی متغیرها رابطه ای وجود نداشت. نتایج نشان داد که بعضی از ویژگیهای شخصیتی با رضایت شغلی و رضایت زناشویی رابطه دارند که توجه و دقت بیشتری در خصوص ویژگیهای شخصیتی افراد برای استخدام مناسب را میطلبد تا بتوان تؤاماً رضایت شغلی و رضایت زناشویی را ارتقاء بخشید.
-
- اله قیلو، ابوالقاسمی، دهقان و ایمانی(۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان ارتباط رفتار دوستانه و تصور از بدن با رضایت از زندگی در زنان که بر تعداد ۲۰۰ زن در دامنه سنی ۲۰ – ۲۵ ساله انجام شد و نتایج نشان داد که مؤلفه های تصور از بدن و رفتار دوستانه حدود ۶۲ درصد از واریانس رضایت از زندگی زنان را تبیین میکنند.
-
- خانجانی، باباپور، صبا (۱۳۹۱) در پژوهشی نشان داد که بین افراد متقاضی و غیرمتقاضی زن جراحی زیبایی از لحاظ اختلالات اضطرابی، افسردگی و تصویر بدنی تفاوت معنی داری وجود دارد
-
- عسکری و شباکی (۱۳۸۹) در پژوهش خود مقایسه ی کیفیت زند گی، رضایت از زند گی، نگرش نقش جنسی و عزت نفس در دانشجویان دارای تصویر بدنی پایین و بالا پرداختند نتایج نشان داد، دانشجویانی که تصویر بدنی پایین و بالا داشتند از لحاظ کیفیت زندگی و مؤلفه های آن، رضایت از زندگی، نگرش نقش جنسی و عزت نفس، تفاوت معناداری با یکدیگر نشان میدهند
-
- واقعی و همکاران ۱۳۸۸ پژوهشی تحت عنوان بررسی عوامل مرتبط با میزان رضایت زناشویی کارمندان در دو دانشگاه بیرجندانجام دادند. در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که در سال ۸۷-۱۳۸۶ انجام شد، ۲۱۸ نفر از کارمندان دانشگاه های بیرجند و علوم پزشکی بیرجند با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی «انریچ» بود که سؤالات جمعیتشناختی نیز به این پرسشنامه اضافه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی، آنالیز واریانس چند طرفه، آنالیز واریانس چند متغیره و ضرایب همبستگی پیرسون استفاده شد. اختلاف معنیداری بین میانگین رضایت زناشویی کارمندان دو دانشگاه وجود نداشت. عمدهترین میزان نارضایتی بین مؤلفههای نهگانه رضایت زناشویی در زمینه روابط جنسی و حل تعارض بود. حدود ۵/۲۲% کارمندان از زندگی زناشویی خود ناراضی بودند که سطح نارضایتی در حدود ۱۰% از آن ها شدید بود. از سوی دیگر سطح رضایت حدود ۵/۶۵% از کارمندان متوسط بود. در نتیجه کارمندانی که از زندگی زناشویی خود ناراضی هستند، نیاز به مداخلات تخصصی خانوادهدرمانی و زوجدرمانی دارند؛ همچنین پیشنهاد می شود مشاورههایی در جهت بهبود روابط زناشویی در اختیار آن دسته از کارمندانی که سطح رضایت نسبی و متوسط دارند، قرار گیرد .
-
- در تحقیقی که توسط مرادی و همکاران(۱۳۸۷ ) انجام گرفت، نشان داد که آموزش های ارتباط مؤثر باعث افزایش رضایت زناشویی شده است.
-
- شیرالی نیا و همکاران (۱۳۸۶) نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی بر الگوهای ارتباطی و بهتر شدن احساس مثبت نسبت به همسر، تاثیر دارد.
- اصلانی (۱۳۸۳) طی پژوهش خود نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی، باعث بالا رفتن کارایی خانواده در مقوله های حل مشکل، ارتباط نقش همراهی عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده می شود.
۲-۲۴ – تحقیقات انجام شده در خارج