۲-۲۲-۳- بی طرفی
منظور از بی طرفی عبارت است کوشش او برا ی حفظ ارتباط با تمامی اعضای خانواده و اجتناب از کشیده شدن به داخل تبانیها یا ائتلافهای خانوادگی. این موضع که معمولا از نوع ظریف و غیرواکنشی است، حداکثر قدرت ممکن را در اختیار درمانگر قرار میدهد تا با کشیده نشدن به داخل ” بازیهای” خانوادگی یا جانبداری از یکی از اعضا در برابر آن دیگری، بتواند به تغییر دست یابد. بی طرفی به معنای نافعالی یا بی تفاوتی نیست. در واقع درمانگر میتواند با گوش فرا دادن و پیشداوری نکردن راجع به شنیده ها بی طرفی خود را نشان دهد. اما در همان حال به سئوالاتی چرخشی ، تفکر برانگیز و رابطه نگر بپردازد.
۲-۲۲-۴- آیین ها
تشریفاتی که در سیستم میلان استفاده می شود تلاشی است برای درهم شکستن نقشهای ناسازکار در خانواده(سلوینی پالاتزولی، سچین،پراتا و بوسکلو،۱۹۷۸). در واقع از آیین ها استفاده شد تا خانواده ها را وارد سلسله اعمالی کنند که مغایر با قواعد خشک خانواده و اسطوره ها بودند و یا در آن ها اغراق می شدند. تشریفات نوعی دستور است که اعضای خانواده را برای تغییر دادن رفتارشان تحت شرایط معین هدایت میکند. با تغییر دادن اعمال اعضای خانواده، درمانگر امیدوار است نقشه شناختی یا معنای رفتار را تغییر دهد. هنگام رفتار معین درمانگر باید زمان معینی را برای انجام رفتار آیینی مشخص کند(توماس،۱۹۹۲،ص۴۱۲). مراسم آیینی غالبا در خلال میان جلسه و بر اساس نحوه نگرش گروه متخصصان به مشکل کنونی خانواده طراحی می شود.
به طور عام هدف از مراسم آیینی، وضوح بخشیدن به آن دسته از روابط خانوادگی است که ممکن است نوعی سردرگمی در آن به چشم میخورد. این وضوح از طریق اجرای نمایش رهنمودی مورد نظر به دست میآید(تام،۱۹۸۴). مثال: مورد والدینی را در نظر بگیرید که از لحاظ حفظ مهار رفتارهای یک کودک مخرب با یکدیگر ناهمخوانی یا رقابت دارند. در این جا می توان مراسم روزهای زوج- روزهای فرد را پیشنهاد کرد؛ از مادر خواسته می شود که در روزهای زوج مسئولیت انظباطی کامل را برعهده بگیرد(پدر طوری رفتار کند که گویی آنجا نیست)؛ پدر نیز در روزهای فرد همین مسئولیت را برعهده دارد(مادر طوری رفتار کند گویی آنجا نیست). به هرکدام دستور داده می شود که نقشهای مصوبه را به مدت چند روز انجام دهند. در اینجا، مجددا توالی های خشک خانواده قطع شده اند و آن ها باید با یکدیگر به نحوی متفاوت واکنش نشان دهند. همچنین تفاوت رویکرد والدین را برای آنان آشکار میسازد و آن ها نحوه ی تاثیر این اختلافها را در سردرگم کردن کودک خویش بهتر درک میکنند.
۲-۲۲-۵- تجویز لایتغیر
سلوینی پالاتزولی در رویکرد درمانی خویش به ویژه در ده سال اخیرش به دنبال راهی می گشت تا از به کارگیری مداخلات تصادفی برای خانواده هایی که برای اولین با مراجعه میکردند احتراز کند و برای همین منظور، در پی نوعی تجویز کلی بود که در همه ی خانواده ها کارگر بیفتد. سلوینی – پالاتزولی مدعی است که در تمامی خانواده های اسکیزوفرنیایی و بی اشتها فرایند واحدی رخ میدهد و از آنجا شروع می شود که یکی از فرزندان می کوشد در روابط به بن بست کشیده شده ی والدین داخل گردد و از یکی جانبداری کند(سایمون،۱۹۸۷). این کودک عاقبت الامر به بازی خانوادگی کشیده شده است، به اشتباه چنین می انگارد که والد خشمگین و فعال بر والد منفعل غالب شده و از او میبرد، و لذا طرف بازنده را میگیرد. به نظر سلوینی پالاتزولی، کودک با نشان دادن رفتار مختل، که توجه والدین را به خود جلب میکند، به والد منفعل نشان میدهد که چطور بر برنده فائق آید. اما والد منفعل به جای پیوستن به فرزند، جانب همسر خود را میگیرد و رفتار فرزندش را تأیید نمی کند. کودک که در این سناریو احساس خیانت و رها شدگی میکند با شتاب دادن به رفتار آشفته خویش پاسخ میدهد با این قصد که والد برنده را به زیر بکشد و به بازنده نشان دهد که چه می توان کرد. در نهایت نظام خانواده در گرداگرد رفتار بیمارگون تثبیت می شود، وتمامی اعضا به حفظ بازیهای خانوادگی روانپریش می پردازند. راهبرد درمانی سلوینی پالاتزولی در چنین موقعیتی آن است که دستورالعمل ثابت و لایتغیری به والدین داده می شود؛ زنجیره ثابت از رهنمودهایی که خانواده باید از آن پیروی کنند. تجویز نوعی خاصی از رفتار آیینی است و به والدینی ارائه می شود که کودکان روان پریش یا دچار بی اشتهایی عصبی دارند تا تلاش شود که ” بازهای کثیف” خانواده را درهم شکند( سلوینی پالاتزولی،۱۹۸۶،سیمون،۱۹۸۷). درمانگر بعد از مصاحبه آغازین با خانواده، با والدین بدون حضور کودک ملاقات میکند و به قصد ایجاد مرزهای مشخص و ثابت میان نسل ها، دستورالعمل زیر را ارائه میکند.
” تمامی مطالب این جلسه کاملا محرمانه باقی بماند و در خانه افشا نشود. از حالا به بعد، غروبها قبل شام بیرون بروید. هیچ کس نباید از قضیه پیشاپیش مطلع شود. فقط یادداشتی بگذارید مبنی بر اینکه” امشب خانه نخواهم بود” اگر درهنگام برگشت یکی از فرزندانتان پرس وجو کنند که کجا بوده اید، فقط به آرامی پاسخ دهید” این موضوع فقط به خودمان مربوط است”. این نوع رفتار مرموز والدین را به صورت جدیدی متحد میکند و فرصتی به آن ها میدهد تا واکنشهای اعضای خانواده را مشاهده کرده و درباره آن ها بحث کنند”
به اعتقاد سلوینی پالاتزولی، اتحاد والدین که در اثر این عمل اشتراکی و رازداری آنان تقویت شده است، به خاطر دستورالعمل مذبور تحکیم میگردد و ائتلافها و تبانی قبلی خانوادگی را درهم می ریزند. غیبت والدین موجب آشکار شدن و انسداد بازیهای خانوادگی میگردد، بازیهای که هیچ یک از بازیگران مهار کامل آن را در اختیار نداشت و در عین حال به حفظ و بقای رفتار روانپریش کمک می کرد.
۲-۲۲-۶- درمان مختصر بلند مدت
دوخصیصه متمایز خانواده درمانی سیستمی میلان عبارتند از: فاصله گذاری جلسات درمان و استفاده از دسته ای از درمانگران که با هم روی یک مورد کار میکنند. روش تیمی ابتکاری میلان را ” درمان مختصر بلند مدت” مینامند (تام،۱۹۸۴)، چونکه با فواصل تقریبا ماهانه، چند جلسه نسبتا اندک( عمدتاً حدود ده جلسه) برگزار می شود. علل فاصله گذاری جلسات: ۱- مسافت زیاد مراجعین با مرکز ۲- تشخیص تیم درمان به اینکه فنون تناقضی که با هدف تغییر در کارکرد کل نظام تجویز می شود نیاز به زمان دارد تا مؤثر واقع شود.
وقتی فاصله گذاری فراوانی جلسات تعیین می شود ، درمانگر تضمینی برای جلسات فوق العاده یا کوتاه کردن فاصله زمانی بین جلسات نمی دهد. به نظر درمانگران، چنین تقاضاهایی از سوی خانواده کوششی هستند برای بی اعتبار سازی یا ابطال اثرات متعلق به مداخلات قبلی( سلوینی – پالاتزولی،۱۹۸۰). این درمانگران اعتقاد دارد که درمانگرنباید در برابر ” بازی“ خانواده تسلیم شود و در مورد تثبیت قواعدی که برای حفظ یکسانی در رابطه درمانی وضع میکنند، تن به سازش میدهند. در مواقع اضطراری و وخیم نیز این درمانگران در دسترس خانواده ها نخواهند بود و معتقدند هستند .