۱٫چه ارزش های محوری در سازمان مورد مطالعه ادعا شده اند ؟
۲٫ ارزش های محوری ادعا شده چه تاثیری برعملکردکارکنان در فرایندهای سازمانی دارند؟
۱-۳-فرضیه های تحقیق
تحقیق پیش رو شامل ۱فرضیه اصلی و۷ فرضیه فرعی میباشد
فرضیه اصلی
ارزش های محوری بر عملکرد کارکنان درفرآیندسازمانی تاثیر دارد.
فرضیه های فرعی
۱- پایبندی به اصل رضایت مشتریان واخلاق حرفه ای بر عملکرد کارکنان در فرایند سازمانی تاثیر دارد.
۲- نهادینه سازی کیفیت خدمات در مراحل طراحی واجرا بر عملکرد کارکنان در فرایند سازمانی تاثیر دارد.
۳- بهره گیری ارآخرین دستاوردهای سخت افزاری ونرم افزاری بانکی بر عملکرد کارکنان در فرایند سازمانی تاثیر دارد.
۴- نهادینه سازی و توسعه فرهنگ قرض الحسنه بر عملکرد کارکنان در فرایند سازمانی تاثیر دارد.
۵- سرمایه گذاری مولد وسالم با بازده مناسب بر عملکرد کارکنان در فرایند سازمانی تاثیر دارد.
۶- صیانت همه جانبه از سرمایه انسانی بانک بر عملکرد کارکنان در فرایند سازمانی تاثیر دارد.
۷- به کارگیری نظام نظارت وکنترل کارآمد واطمینان بخش بر عملکرد کارکنان در فرایند سازمانی تاثیر دارد.
۱-۴-متغییرهای تحقیق
متغییرهای تحقیق عبارتند از
جدول ۱-۱-متغیرهای تحقیق
متغیر مورد بررسی
مؤلفه های مورد بررسی
متغیر مستقل
(ارزشهای محوری )
ارزشهای محوری در سازمان مورد نظر
متغیر وابسته
(عملکرد کارکنان در
فرایند سازمانی )
عملکرد کارکنان با توجه به ارزشهای محوری در سازمان
۱-۵- مدل مفهومی تحقیق :
با توجه به مباحث نظری، چارچوب تحقیق برای پژوهش فوق ارائه گردید.در چارچوب مذکور، شاخص های ارزشی حاکم بر سازمان که از مبانی نظری استخراج شده اند در پنج طبقه (بعد) قرار می گیرند و درنهایت به عنوان ارزش های سازمانی که در بهبود عمکردسازمانی نقش دارند، مشخص میگردند.در این بین عواملی بر این فرآیندتاثیر میگذارد که به عنوان ترکیب(نقشه ) ارزش های برای هر شاخص نشان داده است .
شکل ۱-۱ چهارچوب تحقیق
مدل مفهومی نیز بر مبنای سه موضوع ارزش ها، عملکرد و ترکیب ارزش ها به منظور بهبود عملکرد در سه طبقه مفاهیم ، ابعاد و شاخص ها طراحی ،تدوین و استخراج گردیده است . مدل بیانگر این است که چه ارزش های به عنوان ارزش های محوری برای سازمانهای دولتی قلمداد
می گرددو چه ترکیبی از این ارزش های محوری برای بهبود هر یک از شاخص های عملکردی پیشنهاد میگردد.
شکل ۱-۲ مدل مفهومی تحقیق
۱-۶-اهداف پژوهش
این تحقیق به طور همزمان اهداف مختلفی را به دنبال می کند که اهم آن ها عبارتند از
-
- شناسایی ارزشهای محوری مورد ادعای سازمان مورد مطالعه
-
- بررسی چگونگی تأثیرگذاری ارزش های محوری بر فرآیندهای سازمانی از دیدگاه مدیران
- بررسی میزان تأثیرات ارزشهای محوری بر فرآیندهای سازمانی از دیدگاه کارشناسان
۱-۷-تعریف واژگان کلیدی
واژگان کلیدی این تحقیق و تعریف آن ها به شرح ذیل میباشد:
ارزش : «شوارتز»و«بیلیسکی»(۱۹۸۷)تعریفی مفهومی از ارزش ها ارائه کردهاند که پنج وجه اصلی ارزش ها را که به دفعات متعدد در ادبیات تحقیق آمده بود را به هم مرتبط می کرد:
الف )مفاهیم یا باورهایی هستند که ب)مرتبط با رفتار یا حالت غایی مطلوب بوده ج)فراتر از موقعیت های خاص قرار میگیرد د)راهنمای انتخاب و ارزیابی رفتار وحوادث به شمار می روندو ه )بر اساس اهمیت نسبی شان رتبه بندی میشوند(شوارتز،مترجم فرامرزی ۱۳۷۸،ص ۱۱۵)«روکیچ » ارزش را چنین تعریف میکند: «ارزش باور پایداری است که فرد با تکیه بر آن ، یک شیوه خاص رفتار یا حالت غایی را که شخصی یا اجتماعی است ،به یک شیوه رفتاری یا یک حالت غایی که در نقطه مقابل حالت برگزیده قرار دارد،ترجیح میدهد.»(بوگارتا ،۱۹۹۳؛فیدر،۱۹۷۵).دکتر غلام عباس توسلی می نویسد: ((ارزش ها ، عقاید ریشه داری هستند که گروه اجتماعی هنگام سؤال درباره ی خوبی ها، برتری ها و کمال مطلوب، به آن رجوع میکند))(توسلی ، ۱۳۶۹، ص ۷۳)
ارزش های محوری : ارزش های محوری یک سازمان آن دسته از ارزشهایی هستد که به وسیله آن ها پایه های انجام کارها وهدایت خویش را شکل میدهیم ،ارزش ها، هنگامی به عنوان ارزش های محوری شناخته میشوند که تاثیرشان بر روی افراد به قدری است که در سیستم ارزشی آن ها جایگزین دیگر ارزش ها میشوند.(پانت و لاچمن ،۱۹۹۸).در سازمانهای موفق، راهنمای واقعی ، ارزش ها هستند . ارزش ها رفتار وسبک مدیران و کارکنان را هدایت میکنند. در چنین سازمانهایی ،ارزش ها دربرنامه ریزی ،سیاستگذاری ،تصمیمات و عملیات نقش مهمی را ایفا میکنند.(بلانچارد،۱۳۸۳).
فرآیندهای سازمانی : فرایند سازمانی مجموعه ای از اقدامات ،وظایف و رویه هاست که اگراجرا شوند موجب دستیابی به اهداف سازمان میگردند . (اولسون و همکاران ،۱۹۹۰).
مدیریت استراتژیک :مدیریت استراتژیک، جریان تصمیم گیری و انجام قداماتی است که موجب ایجاد یک استراتژی مؤثر برای دست یابی به اهداف کلی سازمان میگردد(گلوک و دیگران ، مترجم خلیلی شورینی ، ۱۳۷۰،ص ۲۴)مدیریت استراتژیک عبارت است از هنر علم تدوین ، اجرا وارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر میسازد به اهداف بلند مدت خود دست یابد(دیوید،مترجمان ؛ پارسائیان و اعرابی، ۱۳۷۹،ص ۲۳).
برنامه ریزی استراتژیک : برنامه ریزی استراتژیک از دیدگاه ناگل روش منظمی است که فراگرد مدیریت استراتژیک را پشتیبانی و تأیید میکند و متضمن همه اقداماتی است که به تعریف اهداف و تعیین استراتژی مناسب برای دستیابی به آن برای کل سازمان منجر می شود (گروهی از اساتید مدیریت ؛مجموعه مقاات ،۱۳۷۲، ترجمه منوریان ،ص ۳۰).
فرهنگ : فرهنگ در معنای گسترده آن معادل سبک و روش زندگی است و برخی دیگر فرهنگ را اندیشه ها و ارزش خا تلقی میکنند(چلبی ،۱۳۷۵،ص ۵۴).برخی هم فرهنگ را به عنوان منظومه ای نسبتا منسجم ، مشتمل بر اجزای غیر مادی شامل ارزش ها، هنجارها، باورها، اعتقادات،آداب و رسوم، دانش و اطلاعات رایج، هنرها وهمچنین اجزای مادی شامل کااهای مصرفی، ابزار، فناوری، و میراث های فرهنگی نسبتا مشترک اجتماع تلقی میکنند(پناهی، ۱۳۷۶،ص ۵۰).