به اعتقاد گری (۱۹۹۰) این سیستم های مغزی -رفتاری اساس تفاوت های فردی میباشند و فعالیت هر یک از آن ها به فراخوانی واکنش های هیجانی متفاوت نظیر ترس و اضطراب می انجامد. وی بر اساس نظریه سیستم های مغزی -رفتاری این فرض را مطرح ساخت که اختلالات روانپزشکی ناشی از اختلال کارکرد یکی از سیستم ها یا تعاملات آن ها میباشد. از زمان ارائه الگوی گری، پژوهشگران این فرضیه را مطرح کردند که حساسیت نابهنجار این سیستم ها نشان دهنده آمادگی و استعداد به اشکال متعدد آسیب شناسی روانی است(فاولس[۱۹]، ۲۰۰۰). در نتیجه فرض این است که سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری(BIS) میتوانند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند.
۲-۲-۱ سیستم بازدارندگی رفتاری(BIS)
بازداری رفتار به معنای میزان حساسیت مورد انتظار نسبت به اضطراب، در زمانی است که فرد تحت تاثیر نشانه های تنبیه قرار گیرد(مثلاً وقتی احساس میکنیم کاری را ناقص انجام داده ایم، احساس نگرانی میکنیم). ساختار اصلی مغز که بنای سیستم بازدارندگی رفتاری است، مدار سپتوهیپوکامپ، بخشی از دستگاه کناری است که فعالیت چندین ساختار لیمبیک از جمله ناحیۀ جداری، هیپوکامپ، هستۀ اکومبنس، شکنج کمربندی، طاق (فورنیکس)، تالاموس، هیپوتالاموس و اجسام پستانی را شامل میشود. در حالی که مدار سپتو هیپوکامپ مدار لیمبیک است که ارتباط با قشر مخ را نیز شامل میشود (کارور و وایت، ۱۹۹۴). سیستم بازداری رفتاری (BIS) حاصل فعالیت مسیرهای آوران نوروآدرنرژیک و سروتونیرژیک است. نوروآناتومی سیستم تنبیه رفتاری در نظام جداری هیپوکامپی، ساقه مغز، مدار پاپز و کرتکس حدقه ای پیشانی قرار دارد (هوینگ[۲۰] و همکاران، ۲۰۰۶).
دو مؤلفه ی این سیستم شامل، اجتناب منفعل(اجتناب از تنبیه از طریق عدم فعالیت یا تسلیم) و خاموشی (متوقف شدن رفتارهایی که پاداشی در پی ندارد) میباشد(ویلسون[۲۱] و همکاران،۱۹۹۰). فرض بر این است که این ساختارها موجب فراخوانی حالات عاطفی اضطراب، بازداری رفتاری، اجتناب منفعل، خاموشی و تجربه عواطف منفی میشوند و با نظام هایی که اضطراب در آن نقش دارند، همپوشی دارد. در نتیجه، سیستم بازداری رفتاری فعال با احساس اضطراب، نگرانی و نشخوار فکری مطابقت دارد.
گری و مک نوتون (۲۰۰۰) استدلال میکند که این مکانیزم مغزی تجربه اضطراب در پاسخ به محرکهای اضطراب آور را کنترل میکند. سیستم بازدارندگی رفتاری، طبق گفته گری، نسبت به سیگنالهای مجازات، تنبیه و موقعیت های جدید حساس است و رفتار را از انجام کارهای منتج به نتایج منفی و دردآور باز میدارد. بنابرین، فعال سازی سیستم بازدارندگی رفتاری نقش بازدارندگی حرکت به سوی اهداف را بر عهده دارد. گری همچنین معتقد است که سیستم بازدارندگی رفتاری مسئول تجربه احساسات منفی همچون ترس، اضطراب، ناامیدی و ناراحتی نسبت به این گونه محرک ها است. در مورد تفاوت های شخصی افراد، حساسیت زیاد سیستم بازدارندگی رفتاری در تمایل زیاد به اضطراب انعکاس مییابد به شرطی که فرد در معرض محرک های موقعیتی درست قرار گرفته باشد. به علاوه، افراد دارای سیستم بازدارندگی رفتاری واکنشی احتمالاً تمایل زیادی دارند خود را از رفتار همراه با احساساتی همچون اضطراب و ناامیدی دور کنند (کارور و وایت،۱۹۹۴).
بنابرین، فرضیه بدین قرار است که حساسیت بالای سیستم بازدارندگی رفتاری ممکن است به عدم استفاده از دارو و رفتار ریسک ناپذیر مربوط باشد زیرا استفاده از دارو ممکن است نتیجه منفی در پی داشته و افراد از این رفتار خود دست بکشند. گرچه تحقیقات مربوط به نقش حساسیت سیستم بازدارندگی رفتاری در رفتار استفاده از دارو مبهم باقی مانده است، ولی برخی مطالعات از وجود یک رابطه منفی بین مشکلات استفاده از دارو و حساسیت سیستم بازدارندگی رفتاری گزارش میدهند. برخی دیگر حاکی از ارتباط بین مشکلات استفاده از دارو با حساسیت بالای سیستم بازدارندگی رفتاری هستند و در برخی مطالعات نیز به وجود هیچ نوع رابطه اساسی بین این دو پی برده نشده است. بدیهی است که تحقیق زیادی لازم است تا رابطه این دو را هم در نمونه های کل جامعه و هم بین جمعیت مصرف کنندگان دارو بررسی کرد.
گری و مک نوتون (۲۰۰۰) معتقدند حساسیت سیستم بازداری- رفتاری، پیشگویی کننده استرسهای هیجانی منفی شخص در موقعیت های پر استرس، بدون توجه به طبیعت استرسزاها میباشد و همچنین به نظر میرسد بازداری رفتاری پیشگویی کننده رفتار شخص در کنار آمدن نافعال و ضعیف باشد. مطالعات متعدد ارتباط این سیستم را با عواطف منفی نشان دادهاند(بوچاین، ۲۰۰۱ ؛ مایر و همکاران، ۲۰۰۵).
سیستم بازداری رفتاری(BIS) برای سازماندهی رفتارها در پاسخ به محرکی که با رویدادهای انزجاری شرطی شده علامت میدهد، مسئول است. به صورت اختصاصی تر این سیستم با محرک مربوط به تنبیه و یا محرکی که پاداشی ندارد و یا پاداش آن در حال اتمام است(بدون پاداش) و همچنین محرکی که تازگی زیادی دارد، و یا محرکات بسیار شدید و نیز محرکی که به صورت ذاتی ترس آور است(مانند خون، مار و …) مرتبط است. این محرکات منجر به بازداری رفتار(ایجاد وقفه در هر نوع رفتار خروجی)، افزایش سطح برانگیختگی(تا رفتار بعدی با قدرت و سرعت بیشتری انجام گیرد) و افزایش در توجه(جهت اینکه اطلاعات بیشتری دریافت شود)، میگردد (گری، ۱۹۷۲). این سیستم حاصل فعالیت مسیرهای آوران، نوروآدرنرژیک و سروتونیرژیک است. نوروآناتومی سیستم تنبیه رفتاری در نظام جداری هیپوکامپی، ساقه مغز، مدار پاپز و کرتکس حدقه ای پیشانی قرار دارد(حسنی و همکاران، ۱۳۸۶).
گری و مگ نوتون (۲۰۰۰) در بازنگری های خود یک سیستم جدید معرفی کردند با نام سیستم جنگ و گریز(FFS)، که نه تنها شامل واکنش جنگ و گریز است، بلکه واکنش های انجمادی[۲۲] را در بر دارد که در ارائه ی محرک تهدید کننده غیر قابل اجتناب اتفاق می افتد، به این دلیل این سیستم به جنگ و گریز انجماد[۲۳](FFFS)، تغییر نام داد. همچنین فرض می شود که واکنش ها را در برابر تمام حرکات منفی و انزجاری شرطی و غیر شرطی تعدیل میکند. FFFS همچنین نقش سیستم تنبیه را اتخاذ میکند که در نظریه اصلی نظریه حساسیت به تقویت(RST) به سیستم BIS نسبت داده می شد. در نهایت، سیستم BIS دیگر واسط واکنش به محرکات انزجاری شرطی شده نیست، بلکه نقش تصمیم گیرنده را در شرایطی که عموماً با اهداف متعارض رو به رو هستیم نیز بر عهده دارد(بیت بیر[۲۴] و همکاران، ۲۰۰۹).