گسترش اعتیاد به اینترنت، با شرایط روانشناختی قبلی به وجود میآید. در اکثر مواقع، این آسیب شناسی شامل افسردگی، اضطرب اجتماعی و انواع روان پریش هاست. وقتی فرد در معرض استفاده از اینترنت قرار میگیرد، فرایند کاربرد مشکلزای اینترنت شروع می شود. این آسیب شناسی زمینهای، نوعی آمادگی وتمایل است و موجب شروع استرس می شود (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱).
دیویس (۲۰۰۱) مدل علت شناسی استفاده مرضی از اینترنت (استفاده کردن رویکرد شناختی ـ رفتاری) پیشنهاد کرد. فرض اصلی این مدل این بود استفاده مرضی اینترنت از شناختهای مشکل زا همراه با رفتارهای آمیخته شده بودند، که یا پاسخهای انطباقی حفظ می کند یا شدت آن را افزایش میگرفت ناشی می شد. این مدل بر افکار یا شناختهای افراد به عنوان منبع اصلی رفتاری غیرطبیعی تأکید می کند. او حدس زد علایم شناختی استفاده مرضی از اینترنت ممکن است اغلب پیشرفت کننده و علت علایم رفتاری یا هیجانی باشند یا بر عکس باشند. مشابه، فرضیات اساسی تئوری شناختی افسردگی، این مدل روی شناختهای انطباقی مرتبط با استفاده مرضی از اینترنت تمرکز دارد و در توضیح این نظریه دیویس (۲۰۰۱) مفاهیم علت های لازم، کافی و تسهیل کننده را توصیف میکنند.
علت ضروری: یک عامل سبب شناسی است که باید حضورداشته باشد، به منظوراینکه نشانگان اتفاق بیفتد.
علت کافی: یک عامل سبب شناسی است که وجود و اتفاق افتادن آن پدیدار شدن نشانگان را تضمین می کند.
علت تسهیل کننده: یک عامل سبب شناسی است که احتمال پیدار شدن نشانگان را افزایش میدهد اما نه علت ضروری است وکافی.
در مدل شناختی- رفتاری استاده مرضی از اینترنت وجود آسیب روانی زیر بنایی را به عنوان عادت درنظر گرفته شده بود همان طور که مطالعات رابطه بین اختلات روانشناختی مثل افسردگی، اضطرب اجتماعی و وابستگی به مواد را نشان داد.
برطبق گفته دیویس (۲۰۰۱) نظریه شناختی ـ رفتاری می تواند از آغاز و بقاء کاربرد مرضی اینترنت را توضیح دهد. این مدل استفاده مرضی تعمیم یافته اینترنت و استفاد مرضی فراگیر اینترنت از هم متمایز می کند. استفاده ویژه از اینترنت شامل سوء استفاده از عملکردهای خاص اینترنتی، مثل قمار بازی اینترنتی، خرید یا دیدن عکسهای جنسی اینترنتی می شود. او اظهار میدارد احتمال وقوع این رفتار خاص در صورتی که اینترنت موجود نباشد در دیگران نیز دیده می شود. استفاده مرضی فراگیر از اینترنت اشاره دارد به جایگاه سراسری بیشتری از رفتارهای اینترنتی که نمیتواند خارج از محدویت اینترنت، وجود داشته باشد مثل اتاقهای چت، گردش در وب، و ایمیل. مدل شناختی ـ رفتاری پیشنهاد میکند که شناخت های نابهنجار برای گسترش رفتارهای استفاده مرضی فراگیر اینترنت بحرانی هستند. مثل شناخت های نابهنجارشامل عدم اعتماد بنفس، نشخوار فکری، خودکارایی پایین و خودارزیابی منفی می شود. رفتارهای بد کارکردکه همراه با شناختهای استفاده اینترنت فراگیر مرضی اتفاق می افتد شامل استفاده وسواسی از اینترنت منجر به بازدههای منفی در کار، مدرسه یا روابط شخصی، افکار یا دروغگویی درباره استفاده از اینترنت و استفاده از اینترنت برای فرار از مشکلات فردی (مثل افسردگی، تنهایی و غیره) تمام وقت، شناختهای استفاده فراگیر مرضی از اینترنت و شدت رفتارها و ادامه تولید، بازدههای منفی به وجود آمدن احساس تنزل یافته از خود ارزشی و افزایش خروجی ها اجتماعی می شود.
۲-۱-۱۰-۶-تئوری کمبود مهارت اجتماعی
کاپلان[۲۶] (۱۹۹۸) تئوری توضیحی که مهارت اجتماعی ناکارآمد را طلب می کند ابداع کرد. فرض اولیه اش این بود که افراد افسرده و تنها دیدگاه منفی نسبت به صلاحیت اجتماعی خود دارند. دومین فرضیهاش این است که چند ویژگی ارتباطی که به واسطه کامپیوتر ایجاد می شود، وجود دارد که به اشخاصی که خود را در شایستگی، پایین اجتماعی میبینند نسبت داده می شود. فعل و انفعالات رابطه های که بواسطه کامپیوتر به وجود می آید به افراد انعطاف بیشتری درخود پندار نسبت به ارتباطات رودرو دارند در آن ها اطلاعاتی که احساس کنند که منفی یا مضر است. را ویرایش یا حذف میکنند. همچنین بیشتری برای ساخت مبالغه یا تشدید جنبه های مثبت خود یک فرد وجود دارد. بنابرین برای بعضی افراد اینترنت محیطی فراهم میکند که آن ها می توانند تمرینهایی برای کنترل بر روی برداشتهایی دیگران از آن ها دارند داشتند باشند. توضیح دادن فعل و انفعالات اجتماعی آنلاین ممکن است ریشه در اعتقاد مشخص باشد در این که روابط که بواسطه کامپیوتر ایجاد میشوند آسانتر داشته باشد (یعنی نیاز کمتری به مهارتهای بین فردی دارد) خطری کمتری دارد (به عنوان مثال گمنامی بیشتر، احساس فزایندهای ازخودآگاهی عمومی) و هیجان بیشتری نسبت به ارتباطات رودررو دارند. همان طور که مارتین و شوماخر (۲۰۰۰) تأیید کردن،″اینترنت از لحاظ اجتماعی می تواند رهاساز باشد یعنی فرد را از لحاظ اجتماعی آزاد میکند″.
۲-۱-۱۰-۷-نظریه عصب شناختی
نظریه های شناختی بر انتقال دهندههای عصبی مختل شده بویژه انتقال دهنده دوپامین برای درمان اعتیاد اینترنتی، استفاده میشوند. تا اندازهای بخاطر شباهتهای بین اعتیاد اینترنتی و وسواس فکری ـ عملی، فرض براین است که در اعتیاد انتقال دهنده عصبی″دوپامین نقش داردکه ادعا شده در اعتیادهای رفتاری مانند قمار مرضی، اعتیاد اینترنتی تأثیرگذار است. به طور متداول هیچ شاهد مستقیمی درحمایت نقش این سیستم انتقال دهنده سبب شناسی اعتیاد اینترنتی وجود ندارد. و بیشترین مورد ابتلاﺀ به اعتیاد اینترنتی در مراجعان نوجوان است. که آن ها در خطر فزاینده برای این اعتیاد و اعتیادهای دیگر قرار دارند آن ها فرض کردند که نابالغی سیستم منوآمین نرژیک قشر زیر قشری پیشانی در طی تکانشی بودن نوجوانی است (پلانتا[۲۷] و همکاران، ۲۰۰۶).