ب) خیانت جنسی[۷۳]: به معنای روابط جنسی مرد یا زنی متاهل با جنس مخالف است که غریبه باشد که این خیانت در همه فرهنگها ناپسندیده تلقی می شود . این ارتباطات شامل ارتباط با زنان خیابانی ، ارتباط جنسی با همجنسان است این نوع خیانت در مردان بیشتر از زنان است.
ج ) خیانتهای مرکب[۷۴] : که شامل ترکیبی از خیانت عاطفی و خیانت جنسی میباشد . که این نوع خیانت بیشترین نوع آن است که گاهی از روابط جنسی به روابط عاطفی و گاهی از روابط عاطفی به روابط جنسی کشیده می شود و سخت ترین نوع خیانت از نظر درمان است.
د) خیانت اینترنتی[۷۵] (مجازی): یک ارتباط اینترنتی به عنوان رابطه ای جنسی یا عاشقانه تعریف می شود که از طریق تماس اینترنتی آغاز شده و به واسطه مکالمات الکترونیکی از قبیل ایمیل، اجتماعات مجازی، نظیر اتاق های گفتگو، بازی های تعاملی یا گروههای خبری ادامه مییابد (کوپر،۱۹۹۸). این ارتباط میتواند به صورت روابط پایدار با یک فرد خاص یا با افراد مختلف در اینترنت انجام شود. این رابطه زمانی به عنوان خیانت تلقی می شود که فرد به رغم داشتن یک رابطه متعهدانه با فردی در دنیای واقعیت، همزمان، به طور پنهانی و دور از آگاهی شریک زندگی خویش با یک شریک اینترنتی نیز رابطه عاشقانه یا جنسی بر قرار کند (خدمتگزار و همکاران، ۱۳۸۷).
۲-۲-۳ گونه شناسی خیانت:
گذشته از تنوع در تعاریفی که از جنبۀ تعریف خیانت منتشر شده است، تنوع وسیعی در تایپولوژی درمان آن نیز وجود دارد. ویکس و دیگران (۲۰۰۳)، در بازبینی اخیر چنین انواعی، ۸ گونه شناسی متفاوت و جدا مبتنی بر مدلهای خیانت را فهرست کرده اند. هرچند این گونهشناسیها وسیع هستند اما به چند دلیل دارای مسأله هستند:
-
- گرایش به وجود تفاوت وسیع بین آن ها وجود دارد.
-
- در ایزوله کردن طرف مقابل ایجاد شده اند.
- عمدتاًً بر اساس عقیده و مشاهدات بالینی مبتنی هستند تا پژوهش.
نتیجه اینکه بهره گیری از چنین گونهشناسیهایی به طور معناداری محدود به محیطهای بالینی هستند. تنها گونهشناسی که از لحاظ تجربی دارای اعتبار است، گونهشناسی ارائه شده توسط دریگوتاس[۷۶] و دیگران (۱۹۹۹) است: خیانت عاطفی (صرف انرژی، زمان و صمیمیتی که در انحصار شریک نخست بوده است)، خیانت جسمانی (رابطۀ جنس با فردی خارج از رابطۀ اصلی)، و ترکیبی از آندو. در ضمن گونه ای دیگر از روابط فرازناشویی بنام خیانت اینترنتی وجود دارد(هرتلین[۷۷]، ۲۰۰۳) که می تواند گونهشناسی فوق را نیز در خود جای دهد. طبقه بندی هامفری[۷۸] (۱۹۸۷) برای ملاک قرار دادن نوع رفتارها به عنوان طرح کلی توصیف خیانت در مقابل با رفتارهای عادتی نیز در خور توجه است که لوسترمن با اضافه کردن یک معیار دیگر و قلمداد کردن خیانت به عنوان درگیری فرازناشویی بجای رابطۀ جنسی فرازناشویی آن را گسترش داد:
جدول ۲-۱مقایسۀ روابط کوتاه مدت با رابطۀ نا مشروع بر اساس طبقه بندی هامفری
طبقه بندی هامفری عادت رابطه زمان کوتاه گسترده میزان وابستگی عاطفی
هیچ جنبۀ عاطفی ندارد
عموماً شدید حتی گاهی بنظر میرسد شهوانی باشد. ارتباط جنسی/ خودداری
همیشه جنبۀ جنسی دارد
می تواند هردو مورد را در بر داشته باشد. مخفیانه/ آشکار مخفیانه مخفیانه یکطرفه یا دوطرفه
می تواند دوطرفه باشد ولی اغلب یکطرفه است. می تواند یکطرفه یا دوطرفه باشد
همجنس/ غیرهمجنس
عموماً غیر همجنس
می تواند به هردو شکل باشد اما اغلب غیر همجنس است. تعداد شرکای جنسی به تعداد زیاد یکنفر، گرچه در طول زمان می تواند ارتباط مداوم باشد.
برگرفته از کتاب «زوج درمانی، مایکل هاروی[۷۹]،”
۲-۲-۴ فراوانی و آمارهای مربوط به خیانت:
خیانت زناشویی، دارای تاریخچه طولانی در حیات انسان است (هاروی[۸۰]، ۱۹۹۵) و مطالعات بسیاری دلایل و شیوع روابط جنسی “خارج از رابطه زناشویی” را بررسی کردهاند (بنکز[۸۱]، ۲۰۰۱). آمارهای موجود در رابطه با شیوع خیانت در روابط زناشویی، متفاوت است. درصد این روابط در ایالات متحده بین ۲۶ تا ۷۰% برای زنان و ۳۳ تا ۷۵% برای مردان متغیر بوده است (داپری[۸۲]، وایت[۸۳]، اولسن،[۸۴] و لافلور[۸۵]، ۲۰۰۷; پلات[۸۶]، نالبون[۸۷]، کاسانوو[۸۸]ا، و وچلر، ۲۰۰۸). اگرچه این نوع روابط جنسی عمدتاً به طور پنهانی انجام میشوند، بررسیهای تجربی دیگری نرخ آن را در طول دوران زندگی زناشویی بین ۲۰ تا ۵۰% برای زنان تخمین زدهاند (گلاس و رایت[۸۹]، ۱۹۹۲; کینسی، پومروی، و مارتین[۹۰]، ۱۹۴۸; کینسی؛ پومروی، مارتین، و گبهارد[۹۱]، ۱۹۵۳; هانت[۹۲]، ۱۹۷۴; آثاناسیو، شاور، و تاوریس[۹۳]، ۱۹۷۰). این آمار و ارقام با تحقیقات پیشین کینزی در اواخر دهه ۱۹۴۰ همخوانی داشته و تفاوت چشمگیری نشان نمیدهد (ویدرمن و الگییر[۹۴] ، ۱۹۹۶).
بر اساس مطالعات کینزی تقریباً ۲۶ % زنان در مقطعی از ازدواجشان رابطۀ نامشروع داشته اند (کینزی، پمروی و مارتین، ۱۹۴۸؛ کینزی، پمروی و گبهارد، ۱۹۵۳ ). گلس و رایت (۱۹۹۲) به این نتیجه رسیدند که ۴۱ % مردان و ۲۵ % زنان حداقل یک رابطه نامشروع را تجربه کرده اند، اما او حدس میزند کمتر از ۱۰ % افراد متأهل خیانت میکنند. تحقیق دیگری توسط اسمیت (۲۰۰۲) انجام گرفته که مؤید یافته های قبل میباشد. با توجه به اینکه آن آمارها بخشی از یک مطالعه آماری طبیعی است که بیش از ۱۲۰۰ نفر به آن پاسخ داده و مرتباً تکرار شدهاند، بنظر میرسد که یافته های آن کاملاً مستند باشد.
۲-۲-۵ عوامل خیانت
تحقیقات انجام شده در رابطه با خیانت حاکی از آن است که دلایل متعددی را میتوان برای اقدام افراد به چنین کاری برشمرد، ازجمله نارضایتی در رابطه فعلی، تمایل و اشتیاق برای تنوع یا هیجان جنسی، انتقام، خشم یا حسادت، احساس عدم امنیت یا نامطمئن بودن درمورد رابطه، همنشینی و صمیمیت، بلوغ نایافتگی و کمبود تعهد، علاقه مفرط برای برقراری رابطه عاشقانه با فرد خارج از رابطه زناشویی، نارضایتی جنسی، افزایش عزت نفس، ناتوانی در کنترل وسوسه ها، در دسترس نبودن همسر، مصرف دارو یا الکل (بانک[۹۵]، ۱۹۸۰; دریگوتاس[۹۶] و همکاران، ۱۹۹۹; فلدمن و کافمن[۹۷]، ۱۹۹۹; فلدمن و همکاران، ۲۰۰۰; گلاس و رایت، ۱۹۸۸). علاوه بر دلایل مذکور، ادبیات موجود دررابطه با انگیزه های ارتکاب به خیانت متغیرهای دیگری را نیز منجمله سن، تحصیلات، وجود فرصتها، طول مدت رابطه، تاریخچه طلاق، مذهبی بودن، رضایت از رابطه و عوامل و ویژگی های شخصیتی را در این زمینه مؤثر دانستهاند (آتکینز[۹۸] و همکاران، ۲۰۰۱; گریلی[۹۹]، ۱۹۹۴).
۲-۳ دیدگاه شخصیت گری