اینک به شرح هر یک از موارد فوق می پردازیم :

گفتار اول:حق انتساب اثر به پدیدآورنده

خالق اثر حق دارد نام خود را روی آن منعکس کند و بدین ترتیب ارتباط معنوی خود را با آن ثبت و اعلان نماید در فرانسه ازاین حق به عنوان ولایت نیز تعبیر می شود واین لحاظ شباهتی است که بین رابطه پدیدآورنده و اثر با رابطه پدر و فرزند وجود دارد . با نامیدن اثر به پدیدآورنده آن به وی در جامعه احترام گذارده می شود و همین نیز موجب شده است که به حق مذبور حق حرمت مؤلف ‌نیز گفته شود .

حق مذبور از قدیم الایام وجود داشته به طوری که شعرا نام خود را درپاین سروده های خود می آورند و یا نویسندگان کتاب ها اسم خویش ‌را در آن‌ها ذکر می نمودند . فایده عمل مذبور تنها در ارتباط با حق معنوی نویسنده نیست بلکه جامعه نیز ‌بر اساس اعتمادی که به نویسندگان آثار دارد و آن ها مراجعه نموده و مطالب مندرج درآن درمورد استناد قرار می‌دهد پیشرفت علوم و ادامه تحقیقات توسط محققین جدید در مراحل بعدی نیز در بسیاری از موارد متکی به آثاری است که نویسندگان معتبر قبلا به وجود آورده اند. که گاه به عنوان میراث علمی یک جامعه تا مدت ها باقی می ماند بدین ترتیب حق مذبور حقی دو طرفه برای پدیدآورنده و جامعه است .

لازمه حق مذبور آن است که دارنده انحصاری آن بتواند دیگران را از منتسب نمودن اثر به خودشان منع کند و در موارد نقض حق علیه آنان اقامه دعوی نماید . ‌بنابرین‏ ضرورتی ندارد که جهت اخیر را به عنوان حقی مستقل درکنار سایرحقوق معنوی ذکر نماییم این کاری است که قانون گذار انگلستان انجام داده است.

همچنین گفته شده است که پدیدآورنده یک اثرحق دارد و از ذکر شدن نامش به همراه نام فرد دیگر در اثر مربوط به شخص اخیر جلوگیری می کند .

به هر حال حق معنوی مورد بحث در ماده ۳ قانون حق مؤلف ایران و در ماده ۶ قانون کشور فرانسه (۱۹۵۷) و ماده ۷۷ قانون حق تکثیر انگلستان (۱۹۸۸) تصریح شده است کنوانسیون برن اصلاح شده در۱۹۷۱ نیز در بند ۱ماده ۶ مکرر خود ‌به این حق اشاره ‌کرده‌است .

در این جا به نکته ای دقیق و مبتلا به اشاره می‌کنیم و ازآنجا که حق مؤلف از ایده اطلاعات و مطالبی که دریک اثر نوشته یا عرضه می شود حمایت نمی کند بلکه بیان و نحوه ارائه آن ها حمایت می‌کند ‌بنابرین‏ اگر شخصی مطلبی رادرمثلا کتاب خود برای اولین بار بنویسد اعم از آنکه خود هنری درآورده باشد اشخاص دیگر می‌توانند همان مطلب و مفاهیم رابا بیان و وسیله دیگر به شکلی متفاوت باآن درآورده وعرضه کنند در این جا هیچ حقی به لحاظ قانونی نقض نشده است اگرچه اخلاق و انصاف حکم می‌کند فضل متقدم را رعایت نموده و یادآور شوند که مطالب مذبور را از کجا گرفته و از زحمات چه کسی استفاده کرده‌اند.

گفتاردوم:حق حفظ تمامیت اثر( حق حرمت اثر)

پدیدآورنده اثر ادبی و یاهنری علاقه مند است که آن را به همان شکلی که پدیدآورده است حفظ نماید .اگر دخل و تصرف در آثار دیگران مجاز باشد اطمینانی به باقی ماندن آن ها در طول زمان وجود نخواهد داشت به طوری که ممکن است از یک اثر چندین نسخه متفاوت و با اختلافات به وجود آید به نحوی که نتوان پس از مدتی نسخه اصیل ‌و معتبر را از غیر آن باز شناخت . این امر نه تنها از نقطه نظر شخصی و به لحاظ پدیدآورنده مطلوب و پسندیده نیست بلکه چون اعتبار تمام نسخ رااز بین می‌برد از نظر فعالیت های تحقیقاتی جامعه ونیز حفظ آثار و میراث ارزشمند فرهنگی نیز عملی نادرست است .

از طرف دیگر جواز تغییر و تحریف در اثر دیگران راه را برای سانسورهای ناشایسته و در جهت حفظ منافع قدرت های نامشروع حاکم بر جامعه هموار می‌کند و این مغایر با حق آزادی بیان است که از حقوق اولیه بشر محسوب می شود.

شناخت حق معنوی فوق الذکر به عنوان حقی مستقل و درچارچوب حق مؤلف از ره آوردهای نظام فرانسوی است و قبل از پذیرش کنوانسیون های برن توسط کشورهای با نظام حق تکثیر مانند انگلستان ودراین کشورها به شکل و ماهیت مذبور وجود نداشت در انگلستان چنانچه تغییر یا تحریفی در اثر دیگران به وقوع پیوست صاحب اثر حق داشت تحت عنوان مجرمانه ای نظیر افترا و خیانت در امانت، رقابت ناسالم و امثال این ها مرتکب را تعقیب می کند ولی با تصویب قانون ۱۹۸۸ حق مستقل معنوی مذبور با احکام خاص خودشان نیز درحقوق این کشور نیز وارد شد در حال حاضر علاوه بر مقررات حق تکثیر مقرارت جزایی نیزمی تواند در تخلفات مذبور مورد استناد قرار گیرد.[۱۱۹]

گفتارسوم:حق انتشار اثر

سومین مورد حق معنوی این است که پدیدآورنده حق دارد نسبت به انتشار اثر زمان و مکان آن تصمیم بگیرد.

حق مذبور درنظام حق مؤلف (فرانسه) وجود دارد ولی در کنوانسیون برن شناخته شده نیست لذا کشورهای با نظام حق تکثیر که این کنوانسیون را پیذیرفته اند از این طریق حق مذبور را در قوانین خود داخل ننموده اند .

غیر از حقوقی که ذکر شد ،در حقوق فرانسه حق دیگری برای پدید آورنده شناخته شده است که در سایر کشورها به صورت مذبور وجود ندارد این حق عبارت است از حق عدول و استرداد اثر، پدیدآورنده می‌تواند حتی با وجود قرارداد نشر با دیگری و منتشر شدن اثر آن را جمع‌ آوری کند ولی در این صورت باید خسارات وارده را جبران نماید و در صورت تصمیم مجدد به نشر ناشر اولی را مقام بدارد .[۱۲۰]

این حق درایران نیست ولی در کشورهای کامن لو ، در شرایط ویژه ای که دانشمندان پس از انتشار اثر مواجه با کشفیات جدید می شود و نظراتشان تغییر می‌یابد می‌تواند نسخه های باقی مانده را جمع‌ آوری کنند.

مبحث دوم:حق معنوی مؤلف در زمان حیات او

اتفاق نظر وجود دارد که حق معنوی دارای چهار نماد است : حق افشا و اعلان [۱۲۱] که به اطلاع عموم رسانیدن [۱۲۲] نیز معروف است .

حق رعایت نام[۱۲۳] که به آن حق پدری[۱۲۴] هم می‌گویند . حق رعایت حرمت اثر [۱۲۵]که به آن حق تمامیت[۱۲۶]هم می‌گویند و سرانجام حق انصراف یا استرداد[۱۲۷] ( پشیمانی یا بازستانی) .

اجرای جمیع امتیازات موجب حفظ منافع معنوی است که با پخش اثر جریان می‌یابد . به لحاظ زمانی حق افشا و اعلام بر سایرین مقدم است زیرا با اجرای این حق است که اثر از مؤلف آن منفک شده و در جریان اقتصادی قرار می‌گیرد و به مال قابل تملکی[۱۲۸] مبدل می شود که مؤلف می‌تواند از طریق آن سایر حقوق اعم از مادی و معنوی را به اجرا درآورد .

گفتار اول: حق افشا و اعلان

اتفاق نظر جهانی وجود دارد که حق افشا و اعلان اثر انحصاراً در اختیار مؤلف است در واقع تنها او در این جایگاه است که تصمیم می‌گیرد آیا آثارش قابلیت اعلام به عموم و تاب قضاوت عموم را دارد یا خیر ؟

این اصل به اشکال مختلف اما با مفهوم واحد در تمامی نظام های حقوقی به چشم می‌خورد . تعداد کمی از قوانین از جمله در قانون کامرون ، کنگو ، فرانسه ، پرتغال ، سنگال و ونزوئلا فعل افشا کردن را به کار می‌برند که شاید مناسب ترین انتخاب باشد زیرا این اصطلاح بیانگر مطلع ساختن عموم از چیزی ناشناخته است که برخی دیگر اصطلاح انتشار [۱۲۹]۱ را برگزیده اند (مثل لهستان ، اوروگوئه ، اکوادر و هلند) یا بعضی ‌از اصطلاح تصمیم به انتشار را به کار می‌برند( مثل آلمان ، کوبا ، چک ، ترکیه )اصطلاح در اختیار عموم قرار دادن نزدیک به اصطلاح قبلی در قوانین رومانی ، ایسلند ، دانمارک و ژاپن یافت می شود . آلمانی ها اصطلاح پخش کردن [۱۳۰]۲ را به کار می‌برند و اتریشی ها اصطلاح ارتباط برقرار کردن [۱۳۱]۳ ( به اطلاع رسانیدن).


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۲-انطباق یک جانبه: در این حالت، تنها نوآوری است که خود را با فضای نهادی انطباق می‌دهد و فضای نهادی انطباق می‌دهد و فضای نهادی هیچ گونه تغییر و تعدیلی را نمی پذیرد. در این حالت، نوآوری به طور ناقص و نا تمام به اجرا در می‌آید.

۳-عدم انطباق : در این حالت، هیچ کدام از دو عامل خود را با دیگری انطباق نمی دهد و نتیجه آن می شود که نوآوری در همان آغاز متوقف می شود و به اجرا در نمی آید

به اعتقاد نگارنده حالت چهارم را می توان به تعاملات فوق افزود. در این تعامل، تنها فضای نهادی است (چه آن فضا به طور کلی چه اجزای آن فضا به طور مجزا) که خود را با نوآوری انطباق می‌دهد. این حالت را می توان رویکرد وفادارانه یا پذیرش نامید که در نظام آموزش و پرورش ایران مصداق بسیار دارد. برای مثال، می توان به بسته های آموزشی مقاوم در برابر معلم اشاره کرد که معلمان بایستی بدون هیچ گونه دخل و تصرف (یعنی عدم انطباق آن ها با محیط آموزش، با نیازها و علایق خویش، دانش آموزان و جامعه محلی) به استفاده وفادارانه از آن ها بپردازند. لازم به ذکر است که این رویکرد وفادارانه، از سوی معلمان و متخصصان آموزشی سراسر دنیا مورد انتقاد قرار گرفته است. (حسینی خواه ، ۱۳۸۷)

۲-۲-۱-۸- نظام ملی نوآوری

امروزه نوآوری و پیشرفت ملی، حاصل تعاملات پیچیده اجرا در تولید، توزیع و کاربرد انواع مختلف دانش است. عملکرد نوآورانه هر کشور تا حد زیادی به نحوه ارتباط و به کارگیری این اجزا (به عنوان عناصر یک سیستم یکپارچه) بستگی دارد. دانشگاه به عنوان نهاد آموزشی و پژوهشی یکی از مهمترین و موثرترین بازیگران نظام ملی نوآوری هر کشوری محسوب می شود که تأثیر بسزایی در عملکرد نوآورانه کشور دارد. دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با آموزش مهارت های علمی و عملی به نیروی انسانی علاوه بر تأمین نیروی کار کارآمد مورد نیاز سایر بازیگران نظام، باعث انتشار دانش انباشت شده محققان و اساتید دانشگاه می‌شوند.

علاوه بر این، دانشگاه ها فعالیت و کارکردهایی نیز در خصوص تولید و انتقال دانش دارند. نظام ملی نوآوری مفهومی است که دامنه تحلیل آن از تعداد معدودی نوآوری های محصول و فرایند در یک کشور خاص و در یک بازه زمانی مشخص، وسیع تر و فراگیرتر است. نظام ملی نوآوری نه تنها مرحله نوآوری را در بر می‌گیرد، بلکه تأکید آن بر عوامل اصلی تعیین کننده و سازماندهی کننده یک فعالیت نوآورانه است. از این رو، نظام ملی نوآوری، سراسر فرایند نوآوری در سطح ملی (هم فاز پیش از تجاری سازی و هم فاز انتشار) را شامل می شود. نظام ملی نوآوری (NIS) بر اساس رویکرد سیستمی به نوآوری، چارچوبی را برای تسهیل و تقویت فرایند تولید، ‌ انتشار و به کارگیری دانش ارائه می کند. (OECD,1999) نظام ملی نوآوری مجموعه ای از اجزا، بازیگران و روابط بین آن ها‌ است که در تولید، انتشار و استفاده از دانش با هم در تعامل هستند و در داخل مرزهای یک کشور قرار دارند. شناخت نهادهای در گیر در فرایند نوآوری در سطح ملی و چگونگی تعاملات و ارتباطات آن ها در جهت انجام سه هدف عمده؛ یعنی: خلق، انتشار و بهره برداری از دانش، مهمترین مباحث مطرح شده در نظام ملی نوآوری می‌باشند.

اساساً نظام ملی نوآوری عبارت است از سازمان ها و مؤسساتی که در توسعه، انتشار و به کارگیری نوآوری در یک کشور، بر هم تأثیر می‌گذارند . این تعریف کاملاً در راستای تعریف ادکویست از نظام ملّی نوآوری است. از نظر او یک نظام نوآوری از عوامل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سازمانی و غیره تشکیل شده است که بر توسعه، انتشار و بهره برداری از نوآوری مؤثر هستند. نظریه پردازان نظام ملی نوآوری برای شکل گیری کارآمد زنجیره خلق، نشر و به کارگیری دانش، وظایف و فعالیت های هر یک از اجزا و بازیگران نظام را تبیین و تعیین کرده‌اند. کارکردها و فعالیت های متعددی مانند سیاست‌گذاری، پشتیبانی و تأمین مالی، انجام تحقیقات، آموزش منابع انسانی، کارآفرینی و غیره از سوی محققان برای بازیگران فعّال در نظام ملّی نوآوری ارائه شده است. نیوزی نظام ملی نوآوری را مجموعه ای از شرکت های خصوصی و دولتی (کوچک یا بزرگ)، ‌ دانشگاه ها و آژانس های دولتی در تعامل با هم می‌داند که به تولید علم و فن آوری در داخل مرزهای ملی کمک می‌کنند. تعلیل میان آن ها می‌تواند به شکل فنی، تجاری، قانونی، اجتماعی و مالی باشد. اما هدف از این تعاملات، توسعه، نگهداری، تأمین مالی و تنظیم علم و تکنولوژی است. در نهایت می توان گفت که نظام ملی نوآوری ابزاری است برای درک و یادگیری اثر سازمان ها و مؤسسات بر فعالیت های نوآورانه که ناشی از تعامل عوامل و بازیگران گوناگون و شرایط نهادی است . (تقوی و پاکزاد ، ۱۳۸۶)یکی از نکات مهم در نظام ملی نوآوری، محیط نوآوری جهانی است. همکاری های بین‌المللی، نقش مؤثرتری در شکل گیری نظام ملی نوآوری ایفا می‌کنند. در کشور ایران، مشکلات متعدد در همکاری های بین‌المللی وجود دارد و مؤسسات پژوهشی / دانشگاهی ارتباط محدودی با کشورهای توسعه یافته دارند. امروزه انتقال دانش، فراتر از انتقال فناوری صرف است و می بایست سیاست های نوآوری در داخل کشور، عاملان سیستم نوآوری را تشویق کند تا این گونه همکاری ها شکل گیرد. البته بایستی توجه داشت که برخی از موانع این مسیر، جنبه سیاسی دارند و می بایست در سطح کلان برای آن چاره اندیشی شود. (سبحانی نژاد و افشار ، ۱۳۸۸)

۲-۲-۱-۹- تأثیر نوآوری بر فاکتورهای نظام آموزش

نوآوریها به سه شیوه در نظام آموزشی تغییر ایجاد می‌کنند.

۱)مواد: معرفی مواد و منابع آموزشی جدید

۲)روش ها: معرفی روش های جدید تدریس و یادگیری

۳)اعتقادات و نگرش ها: این مرحله پیچیده ترین مرحله است. در این مرحله باید در نگرش معلم و دانش آموز نسبت به مواد و روش های جدید آموزشی تغییر مثبت ایجاد کرد اگر در نگرش معلم و دانش آموز تغییری ایجاد نشود، از مواد و روش های آموزشی جدید استفاده بهینه نخواهد شد و حتی کارایی آن ها از کارایی مواد سنتی کمتر خواهد بود. ‌بنابرین‏ در چارچوب شیوه های فوق به بررسی تأثیر نوآوری های آموزشی بر مهمترین فاکتورهای نظام آموزش (۱٫ مدارس ۲٫ عامل انسانی ۳٫ مواد و روش ها) پرداخته خواهد شد.

الف )مدارس:مهمترین دلیل عدم موفقیت نوآوری در یک سازمان آموزشی، مربوط به نظام اجتماعی آن سازمان است نه محدودیت های فنی. اگر سازمان از لحاظ بسترهای فکری آماده نباشد بی تردید نوآوری شکست خواهد خورد؛ مطالعات بسیار صحت این گفته را تأیید کرده‌اند ‌بنابرین‏ هنجارهای یک سازمان آموزشی بر میزان پذیرش نوآوری در آن سازمان تأثیر بسزا دارد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

بند ششم : امور سمعی و بصری و مالکیت معنوی

بخشی دیگر از محتواهای مجرمانه فضای مجازی به امور سمعی و بصری و مالکیت معنوی مربوط می شود و بر همین اساس انتشار و سرویس دهی بازی‌های رایانه ای دارای محتوای مجرمانه، معرفی آثار سمعی و بصری غیرمجاز به جای آثار مجاز، عرضه تجاری آثار سمعی و بصری بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تشویق و ترغیب به نقض حقوق مالکیت معنوی برخی از این موارد جرم محسوب می‌شوند.

بند هفتم: محتوای دعوت کننده به جرم

اما در گروه دیگر محتواهایی که تحریک، ترغیب، یا دعوت به ارتکاب جرم می‌کنند از جمله انتشار محتوای حاوی تحریک ، ترغیب، یا دعوت به اعمال خشونت آمیز و خودکشی، تبلیغ و ترویج مصرف مواد مخدر، مواد روان گردان و سیگار، باز انتشار و ارتباط ( لینک ) به محتوای مجرمانه تارنماها و نشانی‌های اینترنتی مسدود شده، نشریات توقیف شده و رسانه های وابسته به گروه‌ها و جریانات منحرف و غیر قانونی، تشویق تحریک و تسهیل ارتکاب جرائمی که دارای جنبه عمومی هستند از قبیل اخلال در نظم،‌ تخریب اموال عمومی، ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری، قاچاق مواد مخدر، قاچاق مشروبات الکلی و غیره، تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر،فروش، تبلیغ، توزیع و آموزش استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره جزو نمونه های این دسته از جرایم رایانه‌یی به شمار می‌روند.

بند هشتم: انتخابات مجلس شورای اسلامی

گروهی دیگر از جرایم رایانه‌یی نیز به انتخابات مجلس شورای اسلامی مربوط می‌شود و در قالب آن انتشار هر گونه محتوا با هدف ترغیب و تشویق مردم به تحریم و یا کاهش مشارکت در انتخابات، انتشار هر گونه ادعای غیرواقع مبنی بر توقف انتخابات و یا دعوت به تجمع اعتراض‌آمیز‌، اعتصاب‌، تحصن و هر اقدامی که به نحوی موجب اخلال در امر انتخابات شود، انتشار و تبلیغ علائم تحریم انتخابات گروه‌های ضد‌انقلاب و معاند، انتشار هجو یا هجویه و یا هر گونه محتوای توهین‌آمیز در فضای مجازی علیه انتخابات، انتشار هر گونه مطلب خلاف واقع مبنی برانصراف گروه‌های قانونی ازانتخابات، استفاده از سایت‌ها و وبلاگ‌های رسمی نهادها و دستگاه‌های دولتی جهت بهره‌برداری در تبلیغات نامزدهای انتخاباتی به عنوان مصادیق جرایم رایانه ای معرفی شده اند. همچنین درج محتوای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی خارج از مدت زمان مقرر شده برای فعالیت انتخاباتی، انتشار هر گونه محتوا در جهت تحریک‌، ترغیب‌، تطمیع و یا تهدید افراد به خرید و فروش آرای‌، رأی‌ دادن با شناسنامه جعلی و شناسنامه دیگری‌، جعل اوراق تعرفه‌، رأی‌ دادن بیش از ‌یک‌بار و سایر روش‌های تقلب در رأی‌‌گیری و شمارش آرای، انتشار هر گونه محتوا جهت ایجاد رعب و وحشت برای رأی‌‌دهندگان یا اعضاء شعب، استفاده ابزاری از تصاویر زنان برای تبلیغات انتخاباتی و یا عدم رعایت شئونات اسلامی در انتشار تصاویر مربوط به زنانی که نامزد انتخاباتی هستند،انتشار هر گونه محتوا درجهت توهین‌، افترا و نشر اکاذیب با هدف تخریب نظام‌، قوای سه‌گانه‌، سازمان‌های حکومتی و نهادهای اجرایی و نظارتی انتخابات به منظور بهره‌برداری انتخاباتی، انتشار هر گونه محتوا و مکاتبات دارای طبقه‌بندی (محرمانه و سری) مرتبط با انتخابات‌، انتشار اخبار کذب از نتایج بررسی صلاحیت‌ها‌، شمارش آرای‌، ادعاهای بی‌اساس پیرامون تقلب در انتخابات یا مخدوش بودن انتخابات بدون دلیل و مدرک از دیگر مصادیق این جرم‌ها محسوب می‌شوند. [۴۹]

مبحث سوم: تاریخچه و چارچوب نظری در پیدایش جرم رایانه ای

تاریخچه مشخصی از پیدایش جرم رایانه ای وجود ندارد ولی به هر حال این دسته از جرایم نتیجه فناوری اطلاعات دانست. کارشناسان رایانه بر این باورند که منشأ پیدایش جرم رایانه ای و اینترنتی به قضیه رویس[۵۰] باز می‌گردد.این شخص که بعد از بی مهری مسئولان یک شرکت فروش عمده میوه و سبزی به عنوان حسابدار آن ها انتخاب شده بود از طریق رایانه اقدام به حسابرسی کرد و با تغییر قیمت ها و تنظیم درآمد جنس، مبلغی از مرجع آن را کاهش می‌داد و به حساب دیگری واریز می کرد.رویس با ظرافت خاصی قیمت ها را تغییر می‌داد، بعد از آن با نام هفده شرکت محل قرار داد ، چک های حعلی صادر و از ان حساب برداشت می کرد به طوری که در کمتر از شش سال به بیش از یک میلیون دلار رسید، اما به علت نداشتن مکانیزمی برای توقف این روند، رویس خودش را به محاکم قضایی معرفی کرد و به ده سال زندان محکوم شد. ‌به این ترتیب کارشناسان رایانه می‌گویند بر اساس مطالعات صورت گرفته زمینه پیدایش جرم رایانه ای این گونه به وجود آمده است.[۵۱]


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

جدول ۴-۱۲: آزمون همبستگی پیرسون رابطه پرداختن به سجایای اخلاقی با رهبری تحول آفرین

مؤلفه ها

ضریب همبستگی

p-value

ویژگی های آرمانی

/۴۶۲۰

/۰۰۰۰

رفتارهای آرمانی

۰/۴۲۵

/۰۰۰۰

ترغیب ذهنی

۰/۵۸۲

/۰۰۰۰

انگیزش الهام بخش

/۵۷۷۰

/۰۰۰۰

توجه و ملاحظه فردی

/۵۳۵۰

/۰۰۰۰

رهبری تحول آفرین

۰/۷۱۶

/۰۰۰۰

بر اساس جدول ۴-۱۲ مقدار p-value آزمون همبستگی بین پرداختن به سجایای اخلاقی با رهبری تحول آفرین تقریباً برابر با ۰۰۰۵/۰ است که از سطح خطای ۰۵/۰ کمتر می‌باشد، ‌بنابرین‏ فرض صفر رد می شود و ضریب همبستگی برابر با۷۱۶/۰ می‌باشد، لذا بین پرداختن به سجایای اخلاقی با رهبری تحول آفرین رابطه مستقیم و معنی دار در سطح اطمینان ۹۵ درصد وجود دارد.به عبارتی با افزایش پرداختن به سجایای اخلاقی اساتید، رهبری تحول آفرین آنان نیز افزایش پیدا می‌کند و شدت این همبستگی در سطح بالا می‌باشد. در این بین رابطه ابعاد رهبری تحول آفرین با بعد پرداختن به سجایای اخلاقی دارای مقدار p-value تقریباً کمتر از ۰۰۰۵/۰ با ضرایب همبستگی مثبت می‌باشند لذا ابعاد رهبری تحول آفرین با بعد پرداختن به سجایای اخلاقی دارای رابطه مستقیم و معنی داری می‌باشد و در این بین بعد ترغیب ذهنی بیشترین همبستگی با بعد بعد پرداختن به سجایای اخلاقی دارد (۵۸۲/۰). فرضیه پژوهش قبول می­ شود.

فرضیه ۵: بین « خود­آگاهی و عشق » و سبک رهبری مدیران دانشگاه بیرجند و علوم­پزشکی رابطه معنا دار وجود دارد.

در این قسمت به بررسی رابطه بین خود­آگاهی و عشق با سبک رهبری مدیران دانشگاه با استفاده ضریب همبستگی پیرسون استفاده می پردازیم و نتایج در جدول ۴-۱۳ ارائه گردید.

جدول ۴-۱۳: آزمون همبستگی پیرسون رابطه خود­آگاهی و عشق با رهبری تحول آفرین

مؤلفه ها

ضریب همبستگی

p-value

ویژگی های آرمانی

/۴۹۸۰

/۰۰۰۰

رفتارهای آرمانی

/۲۶۰۰

/۰۰۷۰

ترغیب ذهنی

/۳۹۷۰

/۰۰۰۰

انگیزش الهام بخش

/۴۳۶۰

/۰۰۰۰

توجه و ملاحظه فردی

/۴۴۳۰

/۰۰۰۰

رهبری تحول آفرین

/۵۶۸۰

۰/۰۰۰

بر اساس جدول ۴-۱۳ مقدار p-value آزمون همبستگی بین خود­آگاهی و عشق با رهبری تحول آفرین تقریباً برابر با ۰۰۰۵/۰ است که از سطح خطای ۰۵/۰ کمتر می‌باشد، ‌بنابرین‏ فرض صفر رد می شود و ضریب همبستگی برابر با ۵۶۸/۰ می‌باشد، لذا بین خود­آگاهی و عشق با رهبری تحول آفرین رابطه مستقیم و معنی دار در سطح اطمینان ۹۵ درصد وجود دارد و شدت این همبستگی در سطح متوسط می‌باشد. مقدار p-value ابعاد رهبری تحول آفرین با خود­آگاهی و عشق نیز کمتر از ۰۵/۰ و با ضرایب همبستگی مثبت می‌باشند، لذا در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین خود­آگاهی و عشق با ابعاد رهبری تحول آفرین رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد به طوری که بیشتر همبستگی با بعد ویژگی های آرمانی دارد (۴۹۸/۰). فرضیه پژوهش تأیید می شود.

۴-۶٫ یافته ­های جانبی

۴-۶-۱: بین هوش معنوی و رهبری تحول­آفرین رابطه وجود دارد.

در این قسمت به بررسی رابطه بین ابعاد هوش معنوی و ابعاد رهبری تحول­آفرینی با استفاده ضریب همبستگی پیرسون می­پردازیم و نتایج در جدول ۴-۱۴ ارائه گردید.

جدول ۴-۱۴: آزمون همبستگی پیرسون رابطه بین هوش معنوی و تحول­آفرین

مؤلفه‌ ها

ویژگی آرمانی

رفتار آرمانی

ترغیب ذهنی

انگیزش الهام بخش

توجه و ملاحظه فردی

تفکر کلی

مقابله با مشکلات

سجایای اخلاقی

خود آگاهی

هوش معنوی

رهبری تحول آفرین

ویژگی آرمانی

۱

رفتار آرمانی

/۰۱۹۷*

۱

ترغیب ذهنی

/۰۴۳۸**

/۰۴۳۶**

۱

انگیزش الهام بخش

/۰۳۰۸**

/۰۴۸۷**

/۰۴۵۷**

۱

توجه و ملاحظه فردی

/۰۳۸۶**

/۰۳۶۵**

/۰۵۲۸**

/۰۴۳۸**

۱

تفکر کلی

/۰۲۹۳**

/۰۵۱۰**

/۰۴۱۸**

/۰۴۷۰**

/۰۴۳۰**

۱

مقابله با مشکلات

/۰۰۳۶

-/۲۳۰*

– /۱۶۵

-/۲۷**

-/۱۳۰

-/۳۶**

۱

سجایای اخلاقی

/۰۴۶۲**

/۰۴۲۵**

/۰۵۸۲**

/۰۵۷۷**

/۰۵۳۵**

/۰۵۱۹**

-/۲۲۴*

۱

خود آگاهی

/۰۴۹۸**

/۰۲۶۰**

/۰۳۹۷**

/۰۴۳۶**

/۰۴۴۳**

/۰۵۱۷**

-/۳۱۸**

/۰۶۱۳**

۱

هوش معنوی

/۰۴۹۲**

/۰۲۵۶**

/۰۳۹۰**

/۰۳۳۳**

/۰۴۱۹**

/۰۴۸۶**

/۰۴۶۹**

/۰۶۰۷**

/۰۵۴۰**

۱

رهبری تحول آفرین

/۰۶۶۲**

/۰۶۶۳**

/۰۸۰۰**

/۰۷۳۵**

/۰۷۵۳**

/۰۵۷۹**

-/۲۰۷*

/۰۷۱۶**

/۰۵۶۸**

/۰۵۲۶**

۱

** در سطح ۰۱/۰معنی­دار

* در سطح ۰۵/۰معنی دار

همان گونه که در جدول ۴-۱۴ ملاحظه می­ شود بین رهبری تحول­آفرین و هوش معنوی و همه ابعاد این دو رابط معنی­داری در سطح اطمینان ۹۵ درصد وجود دارد (به داشتن p-value کمتر از ۰۵/۰). به جز اینکه بعد توانایی مقابله با مشکلات از ابعاد هوش معنوی با ویژگی آرمانی، ترغیب ذهنی و توجه و ملاحظه فردی از ابعاد رهبری تحول آفرین رابطه معنی­داری در سطح اطمینان ۹۵ درصد ندارد(به دلیل داشتن p-value بیشتر از ۰۵/۰).

فصل پنجم نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد ها

مقدمه

در این فصل در ابتدا خلاصه‌ای از یافته های پژوهش ارائه و سپس یافته های پژوهش مورد بحث و تحلیل قرار می‌گیرد. در ادامه محدودیت­های پژوهش ارائه و پیشنهاداتی هم با توجه به نتایج این پژوهش ارئه می‌گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و ابعاد آن با رهبری تحول آفرین است. جامعه آماری این تحقیق مدیران دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه بیرجند در سال ۱۳۹۳-۱۳۹۲ بودند که کل جامعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح احتمال برای معنی­داری فرضیه‌ها برابر با ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۳-۱-۱-۷ مرجع قبولی عضو

اعضای شرکت تعاونی را می توان به دو گروه تقسیم کر: اعضای اولیه یا اعضای موسس که شرکت تعاونی در بدو تأسيس با عضویت آن ها تشکیل شده است و اعضایی که پس از تشکیل شرکت به عضویت آن درآمده اند ، مرجع احراز شرایط اعضای اولیه و قبول آن ها به عضویت ، هیئت موسس است و مرجع احراز وجود شرایط عضویت در داوطلبان بعئی و قبول آن ها به عضویت ، هیئت مدیره است .(مستفاد از بند ۴ ماده ۳۷ قانون بخش تعاونی )

در صورتی که هیئت مدیره تشخیص دهد که داوطلب واجد تمام شرایط ‌مقرر است ، در خواست وی را برای عضویت شرکت تعاونی می پذیرد ، در غیر اینصورت درخواست عضویت را رد می‌کند . هیئت مدیره باید در قبول عضویت داوطلبان مقدورات شرکت را ملحوظ دارد و مکلف است در صورت عدم کفایت امکانات و ظرفیت شرکت ولو اینکه داوطلبان واجد کلیه شرایط لازم باشند ، از قبول درخواست عضویت آن ها خودداری کند . لازم به ذکر است که رد درخواست عضویت از طرف هیئت موسس ‌و هیأت مدیره شرکت تعاونی ، قطعی و غیر قابل اعتراض است.

۳-۱-۱-۸تکالیف ومسئولیت مالی عضو

۳-۱-۱-۸-۱ تکالیف عضو

یکی از شرایط عضویت این است که داوطلب رعایت مقررات اساسنامه تعاونی را متعهد شود . در همین زمینه ماده ۱۱ قانون بخش تعاونی مقررمی دار « کلیه اعضا مکلف اند به وظایف ومسئولیت هایی که در حدود قوانین و مقررات تعهد کرده‌اند ، عمل کنند.»

بدین ترتیب قانون مراعات مقررات تعاونی را برای عضو واجب قرارداده است ، ولی قابل ذکر است از آنجا که عضویت در شرکت تعاونی، مانند عضویت هر سازمانی، مستلزم رعایت مقررات مربوط به آن است . می توان گفت که رعایت مقررات مربوط به شرکت تعاونی برای عضو آن ، واجب تبعی و در عداد مقامات عقلیه است و عضو بدون بیان این ماده قانونی نیز مکلف به رعایت آن است و چنان که معلوم است ، معا ف بودن عضو شرکت تعاونی از مراعات مقررات قانونی ، ‌به این علت که در بدو ورود به عضویت رعایت کردن آن ها را تعهد نکرده است ، امری است که از لحاظ منطقی نمی توان آن را قبول کرد . هرگاه بخواهیم مکلف بودن عضو در قبال شرکت تعاونی را به دقت بیان کنیم ، باید بگوییم که حفظ رابطه با شرکت تعاونی و حضور در جلسات مجامع عمومی ومشارکت در شور و تبادل نظر درباره امور مطروحه در آن ونیز مشارکت در تصمیم گیری ها با ابزار رأی‌ ، از جمله انتخاب اعضای هیئت مدیره یا بازرسی شرکت تعاونی نیاز باشد ووی واجد شرایط عضویت وتصدی سمت درآن باشد ، براو واجب است که داوطلبی خود را برای این امر اعلام کند، چنین وجوبی را می توان به واجب کفایی تشبیه کرد .( رجوع شود به ماده ۷ قانون بخش تعاونی .(

‌در مورد حضور ‌و ابراز رأی‌ در مجامع عمومی ، همان طور که گفته شد ( قسمت ب شماره ۷۸)، قانون می پذیرد که عضو ، نماینده تام الاختیار ی از طرف خود برای این کار تعیین کند، بدین ترتیب به عضوی که به علتی نمی تواند ‌به این امور بالمباشره اقدام کند، امکان می‌دهد توسط نماینده تکلیف خود را ادا کند.

۳-۱-۱-۸-۲ مسئولیت مالی عضو

منظور از مسئولیت مالی عضو ، مسئولیت وی در برابر طلبکاران شرکت تعاونی است . ازآنجا که شرکت تعاونی شخصیت حقوقی دارد .( ماده ۲۹ اصلاحی مصوب ۱۳۷۷ قانون بخش تعاونی.) ودارایی آن جدا و مستقل از دارایی اعضای آن است ، دارایی خود وی جوابگوی طلب طلبکاران است و مادام که شرکت تعاونی باقی است ، طلبکاران شرکت برای وصول مطالبات خود حق مراجعه به اعضای شرکت را ندارند. ولی هرگاه شرکت منحل می شود ودارایی اوبرای پرداخت همه بدهی های وی کافی نباشد ، آیا عضو در پرداخت باقی مانده آن مسئولیت دارد و طلبکاران شرکت برای وصول باقی مانده طلب خود می‌توانند به اعضا مراجعه کنند ؟ پاسخ همان است که ماده ۲۳ قانون بخش تعاونی مقررمی دار د:« مسئولیت مالی اعضا در شرکت تعاونی ، محدود به میزان سهم آنان می‌باشد ، مگر آنکه درقرارداد ترتیب دیگری شرط شده باشد .» پس هر گاه عضو کلیه بهای سهم یا سهام خود را به شرکت تعاونی تادیه کرده باشد ، هیچگونه مسئولیتی نسبت به باقیمانده بدهی شرکت که پس از انحلال و تقسیم دارایی آن بین طلبکاران شرکت ، پرداخت نشده باقی می ماند ندارد ، واگر قسمتی از بهای سهم یا سهام خود را تادیه نکرده باشد ، فقط برابر همان مبلغ تادیه نشده مسئول پرداخت باقیمانده بدهی شرکت خواهد بود ، زیرا مبلغ تادیه نشده جزء دارای

ی شرکت است واگر به خود شرکت تادیه نشده باشد ، باید به طلبکار شرکت بابت باقیمانده طلبی که از شرکت دارد پرداخت شود . همان طور که ماده ۲۳ قانون مقررمی دارد ، می توان در قراردادی که بین شرکت تعاونی واعضای آن منعقد می شود ترتیب دیگری شرط کرد و اعضا را در برابر بدهی های شرکت مسئول قرارداد.

۳-۲آثار انتقال سهام شرکت‌های تعاونی

اثر اصلی همه معاملات ناقله بین ناقل و منتقل الیه، انتقال مالکیت سهام مورد معامله می‌باشد. این اثر به مجرد وقوع معامله حاصل می شود. با توجه به مباحثی که قبلا مطرح گردید، در حقوق ایران معاملات ناقله به هیچ وجه تشریفاتی نبوده و حتی اگر در مواردی مطابق قانون مانند انتقال سهام با نام یا سهم الشرکه در شرکت با مسئولیت محدود یا مطابق مواد اساسنامه تشریفات خاصی پیش‌بینی شده است، این معاملات را از رضایی بودن خارج نمی کند. البته با توجه به اینکه معاملات ناقله اعم از معوض و غیر معوض می‌باشد، بدیهی است که در معامله غیر معوض مانند هبه و وقف صرف ایجاب و قبول برای تحقق عقد کافی نبوده بلکه در کنار آن باید قبض نیز انجام بگیرد که ‌به این اعتبار از آن ها تحت عنوان عقود عینی تعبیر می شود. ‌بنابرین‏ تشریفات مربوط به انتقال سهام را باید به عنوان تشریفات مربوط به اثبات در نظر گرفت که با انجام آن، معامله می‌تواند در مقابل اشخاص خارج از اطراف قرارداد نیز قابل استناد باشد ولی هرگز چنین تشریفاتی را نمی توان شرط تحقق معاملات مذبور در نظر گرفت. بر این اساس معاملاتی که بدون رعایت شرایط مذبور انجام می‌گیرد یا معاملات قبل از اتمام شرایط مذبور، حداقل در روابط بین طرفین معامله را باید نافذ و معتبر دانست.

در هر حال علاوه بر انتقال مالکیت سهام به منتقل الیه، که اثر اصلی معاملات مذبور است، آثار دیگری نیز از معاملات مذبور ناشی می شود و به موجب آن هر یک از طرفین قرارداد ملزم به انجام تعهداتی می‌باشند. البته در معاملات ناقله غیر معوض مانند هبه، وقف و وصیت این تعهدات بهطور یک جانبه بر عهده ناقل می‌باشد و از این حیث تکلیفی بر عهده منتقل الیه قرار نمی گیرد. البته این تعهدات می‌تواند جنبه قانونی یا قراردادی داشته باشد ولی آنچه که در اینجا به دنبال آن بررسی آن هستیم تعهدات و آثار قانونی است نه تعهداتی که ناشی از شروط ضمن عقد باشد. برای روشن شدن این تکالیف و تعهدات، آن ها را به طور جداگانه ‌در مورد ناقل و منتقل الیه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۳-۲-۱آثار انتقال نسبت به انتقال دهنده


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 20 21 22 ...23 ... 25 ...27 ...28 29 30 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب