۴-۲-۸-تظاهر به فعل حرام
برابر ماده ۶۳۸ ق.م.ا هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می گردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی باشد ولی عفت عمومی را جریحه دار نماید فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
تبصره- زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه ازر تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.
برابر نظرات ارائه شده به موجب ماده اخیر، تظاهر به ارتکاب عمل حرام در انظار و اماکن و معابر عمومی جرم شناخته شده است. تظاهر در لغت به معنی آشکارا عمل کردن و آشکار نمودن، خودنمایی نمودن و وانمود کردن به داشتن صفت یا حالتی باشد[۲۴۷]. علناً نیز به معنای آشکارا انجام دادن فعل یا ترک فعل می باشد و از نقطه نظر جزایی هرگاه ارتکاب عملی در مرئی و منظر عمومی صورت گیرد. خواه کسی ببیند خواه هیچکس نبیند و یا در اماکن عمومی و اماکن مهیا برای پذیرش عموم باشد آن را علنی گویند. عمل حرام نیز فعل یا ترک فعلی است که شرع ارتکاب آن را منع نموده است و مستوجب عقاب است. بنابراین هرگاه کسی آشکارا در معابر و اماکن عمومی و یا در انظار عموم مرتکب عملی گردد که حرام باشد، به جهت ارتکاب علنی و متجاهرانه عمل مطابق این ماده کیفر می گردد. در واقع مقنن در این ماده تظاهر به ارتکاب عمل را مستوجب کیفر دانسته و نفس عمل حرام را مستوجب کیفر نمی داند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مقصود از ارتکاب عمل منافی عفت بطور علنی اعم است از اینکه عمل در مرئی و منظر عمومی واقع شود و یا در مکانی که مستعد عموم باشد و قصد مرتکب به پنهان نمودن عمل و احتراز علنی بودن و آشکار شدن آن تاثیرری در کار نخواهد داشت. بنابراین ارتکاب عمل در علت خواهد بود. [۲۴۸] گفته شده که، با توجه به قسمت دوم ماده که قید حرام را ندارد منظور از عمل حرام عملی است که در قانون برای آن کیفر تعیین شده باشد و در قسمت دوم نیز صرف جریحه دار نمودن عفت عمومی کافی است گرچه عمل ارتکابی قانوناً جرم نبوده و یا حرام نباشد. [۲۴۹]
معذالک با توجه به عبارت « تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل» و قید « در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی باشد … » خصوصاً با عنایت به عبارات و قیود «علاوه بر» و « در صورتی که» متبادراً به ذهن می رسد که، در قسمت اول عمل ارتکابی حرام بوده و در عین حال جرم نیز می باشد و در قسمت دوم تنها حرام است و جرم نیست. از ین رو اگر عمل حرام دارای کیفر نباشد و عفت عمومی را هم جریحه دار نکند مشمول این ماده نمی شود. [۲۵۰]
برای تشخیص عمل حرام باید به منابع معتبر فقهی رجوع نمود و به نظر می رسد تنها عمل حرامی که از گناهان کبیره می باشد، موضوع این ماده قرار می گیرد گرچه قاضی برای تشخیص اعمال حرام ناگزیر از مراجعه به متون فقهی است ولی ملاک عوام و عموم مردم در این زمینه می تواند عرف باشد. بدیهی است که اعمالی نظیر عریان گردی، پوشیدن لباس های کوتاه از ناحیه زنان که قسمت هایی از بدن را برهنه نشان دهد، روزه خواری در ماه رمضان و … از جمله اعمالی است که به دلالت عرف عفت عمومی را جریحه دار می نماید و در عین حال حرام نیز می باشد. هرچند سرکشی و نگاه عمدی از روی بام و دیوار و امثال آن به خانه دیگری را نیز می توان از مصادیق فعل حرام دانست. [۲۵۱]
منظور از حجاب شرعی این است که بدن خانم ها غیر از کفین و صورت پوشیده باشد و طبعا وسیله پوشش موضوعبت ندارد. جرم بی حجابی از جرایم مادی صرف است که نیازی به احراز قصد مجرمانه ندارد و صرف ارتکاب عمل به نحو مذکور حکایت از قصد سوء مرتکب دارد.
استعمال کلمه «حجاب» در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است بکار رفته است. فقها در کتاب الصلوه و همچنین در کتاب النکاح که درباره «حجاب» سخن گفته اند، کلمه «ستر» را بکار برده اند. در آیات مربوط به حجاب [۲۵۲] لغت «حجاب» بکار نرفته است بلکه حدود پوشش زن و تماس های او با نامحرمان بیان شده است. آیه ای که در آن کلمه حجاب بکار رفته است، آیه شریفه ۵۳ از سوره مبارکه احزاب است که درباره زنان پیامبر (ص) می باشد و به آیه «حجاب»[۲۵۳] معروف است. حجاب در اسلام به این معناست که: زن باید در مواجهه با نامحرمان تمام بدن خود را بپوشاند و به استثناء صورت و دست ها از مچ به پایین و نیز صورت و دستها باید بدون هیچگونه آرایش و زینتی باشد. فتوای فقها نیز موید همین مطلب است.
«حجاب» در اسلام از یک مساله کلی تر و اساسی تر ریشه می گیرد و آن این است که: اسلامی می خواهد انواع التذاذ های جنسی، بصری، لمسی، عاطفی و نظایر آن به محیط خانواده و در کادر قانونی ازدواج منحصر گرداند و فعالیت اجتماع از آسیب مصون بماند، علیهذا فلسفه ی وضع «حجاب» در اسلام عبارتند از: ۱) ایجاد و حفظ ارامش روانی در اجتماع ۲) استحکام پیوند خانوادگی ۳) استواری اجتماع ۴) حفظ ارزش و کرامت انسانی زن.
۴-۲-۹-دایر نمودن مرکز فساد و فحشاء و تشویق آن
حسب ماده ۶۳۹ ق.م.ا افراد زیر به حبس از یک تا ده سال محکوم می شوند و در مورد بند الف علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه بطور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد:
الف- کسی که مرکز فساد و یا فحشا دایر یا اداره کند. ب- کسی که مردم را به فساد و فحشا تشویق نموده یا موجبات آن را فراهم نماید.
تبصره- هرگاه بر عمل فوق عنوان قوادی صدق نماید، علاوه بر مجازات مذکور بر حد قوادی نیز محکوم می گردد.
دایر کردن به معنای به گردش انداختن، به جریان انداختن و راه اندازی و به فعالیت درآوردن و شروع بکار نمودن است. فلذا دایر نمودن و اداره نمودن با یکدیگر ملازمه دارند. اصطلاحاً وقتی گفته می شود، کسی مرکز فساد و فحشا دایر نموده است، غرض گوینده آن است که کسی مرکزی را به منظور فساد و فحشاء تاسیس نموده و مرکز مهیا پذیرش افراد به این منظور است. فلذا هرگاه چنین محلی را از دیگری خریداری نماید و خود مبادرت به ادامه فعالیت کند ظاهراً مرتکب جرم موضوع این ماده شده است. [۲۵۴]
دایر نمودن یا اداره کردن و تشویق نمودن و دعوت از افراد برای رفتن به مراکز فحشاء و فساد دو جرم بوده و از مصادیق تعدد مادی جرم است و لیکن جرایم ارتکابی مشابه محسوب می گردند. برخی حقوق دانان در این مورد معتقدند که، این دو عمل مجموعاً جرم واحدی می باشند و دلیلی بر متعدد فرض نمودن آنها وجود ندارد. [۲۵۵] دایر نمودن از جمله جرایم به عادت است و تکرار به آن خصیصه مجرمانه می دهد یعنی چنین محلی می بایست آنقدر به امر فساد اختصاص یافته باشد که بتوان گفت عام مرکز را به منظور چنین امری تاسیس نموده اند. هرچند لزومی ندارد که مرکز مورد نظر صرفا مختص به امر فساد و فحشاء باشد.
به قرینه تبصره ماده مذکور غرض از فساد یا فحشا، فساد اخلاقی و جنسی می باشد لذا ضرورت دارد که مرکز تاسیس شده برای اعمال منافی عفت نظیر زنا، لواط، مساحقه، تفخیذ، تقبیل و غیره باشد. صرف تشویق نموند مردم به فساد و فحشا برای تحقق جرم کفایت می کند و لازم نیست که منجر به فساد شود. هر چند با در نظر گرفتن لفظ « مردم» به نظر می رسد که تشویق کردن باید نسبت به بیش از یک نفر باشد.
۴-۲-۱۰-تهیه و توزیع و نمایش اشیاء منافی عفت عمومی
برابر ماده ۶۴۰ ق.م.ا اشخاص ذیل به حبس از سه ماه تا یک سال و جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا شش میلیون ریال و تا ۷۴ ضربه شلاق یا به یک یا دو مجازات مذکور محکوم خواهند شد.
۱-هر کس نوشته یا طرح، گراور، نقاشی، تصاویر، مطبوعات، اعلانات، علائم، فیلم، نوار سینما و یا بطور کلی هر چیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحه دار نماید برای تجارت یا توزیع به نمایش و معرض انظار عمومی گذارد یا بسازد یا برای تجارت و توزیع نگاه دارد.
۲-هرکس اشیاء مذکور را به منظور اهداف فوق شخصاً یا به وسیله دیگری وارد یا صادر کند و یا به نحوی از انحاء متصدی یا واسطه تجارت یا هر قسم معامله دیگر شود یا از کرایه دادن آنها تحصیل مال نماید.
۳-هر کس اشیاء فوق را به نحوی از انحاء منتشر نماید یا آنها را به معرض انظار عمومی بگذارد.
۴-هر کس برای تشویق به معامله اشیاء مذکور در فوق و یا ترویج آن اشیاء به نحوی از انحاء اعلان و یا فاعل یکی از اعمال ممنوعه فوق و یا محل به دست آوردن آن را معرفی نماید.
تبصره ۱- مفاد این ماده شامل اشیایی نخواهد بود که با رعایت موازین شرعی و برای مقاصد علمی یا هر مصلحت حلال عقلایی دیگر تهیه یا خرید و فروش و مورد استفاده متعارف علمی قرار می گیرد.
تبصره ۲- اشیاء مذکور ضبط و محو آثار می گردد وجهت استفاده لازم به دستگاه دولتی ذیربط تحویل خواهد شد.
برابر نظرات ارائه شده نگهداری طرح، نقاشی، نوار سینما و ویدئو بطور کلی هر چیزی که عفت و اخلاق عمومی را جریحه دار نماید در صورتی که به منظور تجارت و توزیع باشد جرم محسوب می شود. بنابراین صرف نگهداری وسایل مزبور، در صورتی که تعداد آن معد برای امر تجارت و توزیع نباشد فاقد جنبه جزایی است. [۲۵۶] و باید در نظر داشت این مجازات مخصوص افرادی است که در امور سمعی و بصری فعالیت حرفه ای دارند و اشخاص عادی از شمول آن خارج اند. [۲۵۷] گفته شد قید « به طور کلی هر چیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحه دار نماید» ناظر به اشیایی است که سنخیتی با مصادیق مذکور در این ماده دارند و از نوع سمعی و بصری می باشند. [۲۵۸]
با این وجود با توجه به اطلاق عبارت مذکور در این ماده نظر ارائه شده چندان قابل توجیه نمی باشد.
تصدی به تجارت اشیاء مذکور در این ماده اعم است از اینکه علنی باشد یا غیر علن و بطور خفیه (قاچاقی) باشد.
نکته قابل توجه این است که نگهداری و استفاده از ویدئو و نوار فیلم مربوطه هر چند مبتذل باشد در منزل و لباس هایی که استفاده از آنها در ملاء عام خلاف شرع است و یا عفت عمومی را جریحه دار می نماید از شمول این ماده خارج شده و به عناوین یاد شده وسایل مزبور قابل ضبط نیست. [۲۵۹] و اقدامات تعقیبی از قبیل بازرس منازل و ضبط وسایل مذکور مجوز قانونی ندارد. [۲۶۰]
به هر حال وضع ماده ۶۴۰ و سایر مواد قانونی در حیطه اشیا و ابزار جریحه دار کننده انحرافات اخلاقی می باشند. شاید شدت قباحت جرایم موضوع این ماده در حد استفاده و نگهداری صرف به ثبوت سایر جرم ها نباشد ولی قطعاً توزیع، تکثیر، تجارت و تولید این امکانات به منظور ایجاد انحرافات اخلاقی و توسعه فساد در میان جوانان بسیار موثر می باشد.
۴-۲-۱۱-مزاحمت تلفنی
ماده ۶۴۱ ق.م.ا اشعار می دارد: هر گاه کسی به وسیله تلفن یا دستگاه های مخابراتی دیگر برای اشخاص ایجاد مزاحمت نماید علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات [۲۶۱] مرتکب به حبس از یک تا شش ماه محکوم خواهد شد.
بایستی در نظر داشت که در صورت عدم وجود این متن قانونی نیز ایجاد مزاحمت برای مردم دارای ضمانت اجرای کیفری است. همچنین اگر بوسیله تلفن جرایمی دیگر مثل فحاشی، تهدید، افشای سر صورت گیرد هر یک دارای عناوین مربوطه و قابل تطبیق و مجازات می باشد و نوع وسیله در ارتکاب جرم نمی تواند موثر در مقام باشد. [۲۶۲] به ویژه اینکه ممکن است وسیله های غیرمخابراتی وسیله ارتکاب جرم مزاحمت باشد لذا به نظر می رسد ضمانت اجرای حبس در نظر گرفته شده توسط قانون گذار زائد باشد.
۴-۲-۱۲-قیادت در فضای مجازی
قیادت را فقهای مشهور چنین تعریف نموده اند قیادت عبارت از جمع کردن مردان و زنان برای زنا یا جمع کردن مردان برای لواط، گرچه بچه باشد. قانون مجازات اسلامی نیز که براساس نظر مشهور فقها تنظیم شده به همین تعریف نظر دارد. [۲۶۳] بنا به نظرات ارائه شده از سوی فقهای معاصر ارائه آدرس و شناساندن طرف در فرص مذکور، اگر موجب وقوع زنا و لواط نگردد شخص جمع کننده استحقاق تعزیر را خواهد داشت. [۲۶۴]
در این گفتار به دنبال بحث تفضیلی جرم قیادت نیستیم. بلکه با این مقدمه خواهان ورود به این بحثیم که آیا قیادت از طریق رایانه و ماهواره و … قابل ارتکاب است یا خیر؟
در قوانین ملی به صراحت یا ضمنی به این جرم اشاره ای نشده است. در حالی که با پیشرفت جوامع و دسترسی همگانی به ابزارها و امکانات گوناگون به ویژه فن آوری ارتباطات، قوادی که در قدیم به صورت یک جرم ساده و جزئی بود، امروزه به یک بحران اجتماعی تبدیل شده و در سایه همین امکانات و گستردگی جوامع است که اکنون قوادی را در شکل قاچاق انسان و به صورت سازمان یافته حتی در عرصه بین المللی مشاهده می کنیم. در این راستا، در کشورمان بند الف ماده اول قانون مبارزه با قاچاق انسان بیان می دارد: قاچاق انسان عبارت است از:
الف- خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیرمجاز فرد یا افراد از مرزهای کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و یا با سوء استفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد یا افراد یاد شده، به قصد فحشاء یا برداشت اعضا و جوارح، بردگی و ازدواج.
در این ماده عبارت « قصد فحشاء» اطلاق دارد و شامل قوادی نیز می شود. البته ماده ی سوم این قانون بیان داشته که چنانچه عمل مرتکب از مصادیق مندرج در قانون مجازات اسلامی باشد. مطابق مجازات های مقرر در قانون یاد شده مجازات می شود. ولی فقدان قانون مخصوص، در این مورد به منزله ی عدم تحقق این جرم نیست و وسیله در تحقق این جرم تاثیری ندارد. علاوه بر مواد مذکور، ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی آن چنان که در فصول قبل ذکر شد می تواند تامین کننده نواقص قوانین مذکور باشد.
حال با امعان نظر به مراتب مذکور به نحوه تحقق قوادی در فضای مجازی می پردازیم:
در وهله ی اول به نظر می رسد که قوادی از طریق رایانه غیرقابل ارتکاب است، در حالی که به عکس امروزه دلالان از اینترنت برای اغفال دختران و زنان و حتی مردان استفاده می کنند. اتاق گفت وگو، یکی از این راه هاست. آنها از طریق گفت و گوی نوشتاری یا شنیداری و دادن تصاویر خود، با دختران طرح دوستی ریخته و سپس با وعده های واهی آنها را تحویل قاچاقچیان می دهند. در اینجا اگر قصد دلالان برای اعمال منافی عفت از جمله زنا و لواط باشد، شکی در تحقق عمل قوادی وجود ندارد.
مورد دیگر زمانی است که دلالان از طریق ایجاد «دوست یابی» عمل می کنند. در اینجا باید دو فرض را از هم تفکیک نمود. فرض اول زمانی است که سایت برای ایجاد رابطه بین افراد ولی برای قصد خیر فعالیت کند. در این راستا اگر اتفاقی نیز رخ دهد، صاحب و موسس در این خصوص نقشی ندارد و عمل جرم محسوب نمی شود. فرض دوم زمانی است که سایت تحت عنوان « دوست یابی سکسی» عمل می کند. در این صورت هم اگر قصد موسس سایت صرفاً رابطه نامشروع و ایجاد رابطه جنسی در حد کمتر از زنا و لواط باشد، موسس سایت را نمی توان قواد دانست؛ ولی اگر موسس به طور مطلق قصد هر نوع رابطه دوست یابی جنسی را داشته باشد. در این خصوص و به فرض تحقق زنا و لواط شکی در وقوع عمل قوادی نیست و عمل منطبق با قانون مجازات اسلامی و نظر آن دسته از فقهاست که وقوع زنا یا لواط را درقوادی شرط می دانند. [۲۶۵] و اگر موسس سایت قصدش خاص یعنی برای رابطه زنا و لواط باشد، هرچند عمل حرام صورت نگیرد، باز هم عمل مرتکبان منطبق با ماده ۱۳۵ قانون مجازات اسلامی است[۲۶۶] ولی اگر قصدشان عام یعنی هر نوع رابطه جنسی باشد، بعید به نظر می رسد که عنوان قواد به چنین عملی صدق کند و قاعده ی «تدرء الحدود بالشبهات» نیز همین را اقتضا می کند؛ هر چند عملشان منطبق با ماده ی ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی، قابل تعزیر می باشد. [۲۶۷]
البته طرق ارتکاب قوادی در فضای مجازی منحصر به این موارد نبوده و ممکن است موارد دیگری باشد که از دید پنهان مانده و یا در آتیه به وجود آید.
۴-۲-۱۲- روابط نامشروع در فضای مجازی
یکی دیگر از جرایم سنتی علیه اخلاق و عفت عمومی که قابلیت ارتکاب در فضای مجازی یا از طریق رایانه را دارد، روابط نامشروع است چنانچه در فصول گذشته گفته شد رابطه نامشروع، رابطه ای است که بر اثر علقه ی زوجیت میان زن و شوهر به وجود می آید. بنابراین هر عملی که تنها برای زن و شوهر مشروع است، اگر توسط غیر زن و شوهر انجام شود، رابطه نامشروع تلقی می شود[۲۶۸] و مستند قانوی آن نیز ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی است که رابطه نامشروع منحصر به زن و مرد شده است. [۲۶۹] حال پرسش این است که آیا رابطه نامشروع بین دو فرد منحصر به رابطه فیزیکی است. در حالی که رابطه نامشروع غیر از زنا و اعمال منافی عفت مثل تقبیل و مضاجعه در محیط مجازی قابل تصور نیست.
در حال حاضر در محیط و فضای مجازی ارتباط ها توسعه پیدا کرده است و این ارتباط ها می تواند مشروع یا غیرمشروع باشد. افراد در ابتدا فقط از طریق ایمیل با هم در ارتباط بودند، ولی حالا چت نوشتاری یا صوتی هم اضافه شده است و پیشرفته تر از این، از طریق وب کم می توانند به صورت صوتی و تصویری زنده باهم در سرتاسر دنیا در ارتباط باشند. حال این ارتباط تا چه حد مشروع تا چقدر نامشروع است بستگی به نظر شارع دارد.
برای روشن شدن مسئله ابتدا باید گفت که بدون شک اجتماع زنان و مردان از نظر شرعی جایز است سیره ی متشرعه که هم قطعی است و هم به زمان شارع متصل است، به حضور زنان و مردان در یک جا از قبیل بازار، مسجد، میدان مستقر شده است. بنابراین در اصل جواز حضور زنان در اجتماع، هیچ شبهه ای نیست. لیکن شارع برای ارتباط زن و مرد حدودی قائل است. به طور کلی و با توجه به منابع فقهی می توان گفت: مردها با این شرایط می توانند با نامحرم صحبت کنند: به قصد لذت و ریبه نباشد و با این صحبت کردن به گناه آلوده نشوند. همچنین صحبت کردن با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است. به ویژه اگر مخاطب جوان باشد. زنان نیز به شرط اینکه به قصد لذت و ریبه نباشد[۲۷۰]؛ صدای خود را ترقیق و تلطیف نکنند؛ خوف افتنان نباشد و صحبت کردن به غیر ضرورت مکروه است. [۲۷۱]
حتی برخی از فقها حکم چت کردن با زنان غیرمسلمان و انجام صحبت های تحریک آمیز حرام دانسته شده و ارتباط از طریق ایمیل در صورتی که مذکر ندادند با فردی مونث صحبت می نماید و صحبت های روزمره باشد. چون ترس کشیده شدن به گناه باشد، حرام دانسته شده است. لذا با توجه به فتاوای فقها، صحبت کردن با نامحرم اگر به قصد لذت و شهوت نباشد مانعی ندارد . لیکن به نظر می رسد همان طور که زن و مرد در عالم فیزیکی می توانند با هم ارتباط داشته و صحبت کنند در فضای مجازی قادر به گفتگو هستند. ولی نکته قابل تامل این است که در این ارتباطات از چارچوبی که شارع تعیین کرده تخطی نشود. زیرا آنچه از نظر شارع ملاک ارتباط نامشروع است، خوف فساد و فتنه است نه وسیله آن (رایانه). و مرتکب جرم برای ماده ی ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی، قابل مجازات است و نظریه اداری حقوقی قوه ی قضائیه موید آن است. [۲۷۲]
بحث دیگر در این مقوله مشاهده تصاویر زنده ی یکدیگر از طریق وب کم است و آیا این مورد را نیز می توان رابطه نامشروع دانست؟
در عالم واقعی، موضوع نگاه کردن به زن نامحرم به دو دسته تقسیم می شود: یکی، صورت و دستها و دیگری، سایر اعضای بدن که در این مورد اخیر، همه فقها اجماع دارند که نگاه کردن به آن به هر صورت حرام است. ولی در مورد نگاه کردن با لذت و ریبه باشد که در این فرض بدون شک و نگاه کردن حرام است و فرض دوم اینکه نگاه کردن بدون لذت و ریبه باشد. در این مورد سه نظر متفاوت وجود دارد: بنا بر نظر اول عده ای مطلقاً قایل به جواز شده اند؛ بنا به نظر دوم عده ای مطلقاً قایل به حرمت شده اند. و بنا به نظر سوم عده ای نگاه اول را جایز و تکرار آن را حرام شمرده اند. صرف نظر از اختلاف فقها در این مسئله، نگاه با واسطه ( از طریق تلویزیون، تصاویر زنده و … ) در موردی که نگاه بدون واسطه به نامحرم حرام است نیز به شدت مورد اختلاف فقهاست.
دورنمای تاریخی از مدیریت دانش امروزی، به این مطلب اشاره دارد که مدیریت دانش یک خواسته قدیمی بوده است. دانایی شامل دانستن و دلایل دانستن به وسیله فلاسفه غربی به صورت مدون شاید هزار سال قبل ایجاد شده باشد. همچنین فلاسفه شرقی یک مشارکت هماندازه در تدوین دانایی داشتند اگر چه بیشتر تأکید آنها بر دریافت هدایتهای روحانی و زندگی مذهبی بود و بسیاری از این تلاشها به سمت به دست آوردن دریافتهای مجرد و فرضی از آنچه که دانایی مورد بحث قرار میدهد مربوط میگشت. حتی برخی دیگر از این هم فراتر رفتهاند و معتقدند که تلاشها و نیروهای انسانهای اولیه در محیط ناآشنای زندگی خود برای فهم روابط و بقا، نمونههای عملی از جستجوی دانایی و هدایت آن دانایی به سود خود است (ممیشی، ۱۳۹۲).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در مدیریت دانش امروزه تأکید بر این است که افراد دارای قدرت فکر کردن و تجزیه و تحلیل مسائل بشوند و افراد بیشتر دارای وظایف عقلائی باشند تا فعالیتهای یدی و باید به کارکنان آزادیهای فکری داد تا بتوانند در مورد کار خود اظهارنظر کنند. اما تمرکز حاضر بر دانایی به طور عمده اغلب بر اثربخشیهای اقتصادی تأکید دارد و اینجاست که نقش اصلی انسان در سطح مدیریت دانش مطرح میگردد چرا که این واقعیت آشکار شده است که دستیابی به سطحی از رفتار اثربخش برای رقابت عالی و سطح بالا ضروری است و این مستلزم این است که همه افراد سازمان در نظر گرفته شوند و ما برای این کار باید بین شناخت، انگیزش، رضایت فردی، احساس امنیت و خیلی از عوامل دیگر یکپارچگی و هماهنگی ایجاد کنیم. امروزه مدیریت دانش فقط با فشار اقتصادی ایجاد نمیشود بلکه جنبه مهم مدیریت دانش رفتار اثربخش افراد است. در مدیریت دانش امروز تأکید بر این است که افراد دارای قدرت فکر کردن و تجزیه و تحلیل مسائل بشوند و افراد بیشتر دارای وظایف عقلائی باشند تا فعالیتهای یدی و باید به کارکنان آزادیهای فکری داد تا بتوانند در مورد کار خود اظهارنظر کنند و این دریافتها در مورد مدیریت دانش به صورت شانسی اتفاق نیفتاده است بلکه بر اثر کار و تجربه طولانی از دهه ۱۹۸۰ به این طرف شکل گرفته است. در طول تحول مدیریت دانش، تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است اما به طور کلی میتوان گفت مدیریت دانش عبارتست از تلاش برای کشف دارایی نهفته در ذهن افراد و تبدیل این گنج پنهان به دارایی سازمانی به طوری که مجموعه وسیعی از افرادی که در تصمیمگیریهای شرکت دخیل هستند بتوانند از آن استفاده کنند. پس مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها یاری میکند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش و سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیتهایی چون درک مشکلات، آموختن پویا و تصمیمگیری ضروری است. در حالت کلی چنین میتوان اذعان نمود که مدیریت دانش این امکان را به ســـازمان میدهد که دانایی جدید را به شکل ایجاد، اعتبار و بخش کاربرد به خدمت بگیرند و بدین ترتیب گسترهای از ویژگیهای سازمانی را با قادرساختن شرکت به عملکرد هوشمندانه تر بهبود بخشد (صیف و کرمی، ۲۷، ۱۳۸۳).
مدیریت دانش از اواخر دهه ۱۹۷۰ مطرح گردید. با نزدیک شدن به اواسط دهه ۱۹۸۰ و آشکار شدن اهمیت دانش و تأثیر آن بر حفظ قدرت رقابتی در بازارهای اقتصادی اهمیت ویژهای یافت. در این دهه بود که نظامهای مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته شد و مفاهیمی چون فراهمآوری دانش، مهندسی دانش، نظامهای دانشمدار و مانند آن رواج پیدا کرد با نزدیک شدن به اواخر دهه ۸۰ میتوان سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش در مجلات حوزه مدیریت، تجارت و علوم کتابداری و اطلاعرسانی را مشاهده کرد در همین دوران بود که نخستین کتابهای مربوط به این حوزه منتشر شدند با ورود به دهه ۱۹۹۰ فعالیت، گسترده شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت (حکمت، ۱۳۹۲).
در اواسط دهه ۱۹۹۰ ظهور وب جهانی تحرک تازهای به حوزه مدیریت دانش میبخشد. شبکه بینالمللی مدیریت دانش در اروپا مجمع مدیریت دانش ایالات متحده بر روی اینترنت فعالیتهای خود را گسترش میدهند. در سال ۱۹۹۵ اتحادیه اروپا طی برنامهای به نام اسپریت بودجه قابل ملاحظهای را برای اجرای طرحهای مدیریت دانش اختصاص میدهد رفته رفته شرکتهای بزرگی مانند ارنست و یانگ، بوزآلن و همیلتون و دهها شرکت دیگر به شکل تجاری وارد عرصه مدیریت دانش میشوند. اکنون در سالهای آغازین قرن ۲۱، مدیریت دانش برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه درآمده است. از سال ۲۰۰۰ به بعد، شرکتهای بزرگ اروپایی حدود ۵۵ درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص دادهاند گاه شمار مدیریت دانش به طور خلاصه در جدول (۲-۱) نشان داده شده است.
جدول (۲-۱): گاهشمار مدیریت دانش
روند زمانی | روند پیشرفت مفهوم مدیریت دانش. |
دهه ۱۹۷۰ | مدیریت دانش مطرح میشود. |
دهه ۱۹۸۰ | بر اهمیت مدیریت دانش افزوده میشود، انتشارات مربوط به مدیریت دانش سیر صعودی به خود میگیرد. |
اوایل دهه ۱۹۹۰ | فعالیت گسترده شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش شدت میگیرد. |
اواسط دهه ۱۹۹۰ | شبکههای بینالمللی مدیریت دانش پدید میآید. |
اواخر دهه ۱۹۹۰ | مدیریت دانش در زمره فعالیتهای تجاری شرکتهای بزرگ در میآید. |
هزاره سوم | شرکتهای بزرگ اروپایی حدود ۵۵ درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص میدهند. |
در عصر اطلاعات و دانش، مدیران موفق تنها به دنبال دسترسی به اطلاعات نیستند. زیرا اطلاعات به اندازه کافی از طریق شبکهها و پایگاههای اطلاعاتی و محملهای گوناگون در دسترس است. مدیران بیشتر نیازمند دسترسی به اطلاعات مرتبط و مناسب هستند که پردازش سازماندهی و شکل گرفته باشد میتوان گفت که مدیران به دانش نیاز دارند و بین اطلاعات و دانش تفاوت وجود دارد (سرگزی، ۲۲، ۱۳۹۱).
۲-۱-۲) تعاریف و مفاهیم مدیریت دانش
مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به ایجاد ارزش از داراییهای فکری و دانش ـ محور میپردازد. اغلب، ایجاد ارزش مستلزم به اشتراکگذاری دانش بین کارکنان، بخشهای سازمانی و یا حتی سایر سازمانهاست. نوناکا و تاکوچی در کتاب معروف خود به نام «شرکتهای دانشآفرین[۶]»، میگویند: «ما معتقدیم که شرکتهای ژاپنی به علت مهارت و تخصص در «دانشآفرینی سازمانی[۷]» به موفقیت نایل آمدهاند». منظور از دانشآفرینی سازمانی، ظرفیت شرکت به عنوان یک مجموعه کل در خلق دانش نوین، نشر آن در همه بخشهای سازمان و تجسم آن در محصولات، خدمات و سیستمها است. ریشههای موفقیت نیز در همین نکته قرار دارد. سازمان نه تنها دانش را مورد «پردازش[۸]» قرار میدهد؛ بلکه آن را «خلق[۹]» میکند. به تبع تبدیل دانش به منبع استراتژیک برای رقابت و بقای سازمانها و جوامع، نیاز به توسعه و اشراف بر روش های خلق، اشتراک و بکارگیری آن حیاتی میشود. تقاضا برای دانش به نوبه خود به تقاضا برای افزایش ذخیره دانش و توزیع آن منجر میشود. مدیریت دانش، مجموعهای از فرایندها برای فهم و بکارگیری منبع استراتژیک دانش در سازمان است. مدیریت دانش، رویکردی ساخت یافته است که رویههایی را برای شناسایی، ارزیابی و سازماندهی، ذخیره و بکارگیری دانش به منظور تأمین نیازها و اهداف سازمان برقرار میسازد (جعفری و کلانتر، ۶۰، ۱۳۸۴).
دانشآفرینی، مهمترین منبع برتری رقابتی[۱۰] شرکتها در سطح بینالمللی بوده است. نوناکا و تاکوچی همچنین میافزایند: «ما به اساسیترین و جامعترین بخش سازمان یعنی دانش انسانی میپردازیم. دانش انسانی را به دو نوع اساسی طبقهبندی میکنیم؛ نوع اول، «دانش صریح[۱۱]» است که میتوان آن را با زبان رسمی از قبیل جملات دستوری، عبارات ریاضی، علائم، راهنماییها و غیره بیان کرد. این نوع دانش به راحتی و به طور رسمی در میان افراد قابل انتقال است. دانش صریح همواره رایجترین شکل دانش در سنت فلسفی غرب بوده است. مهمترین نوع دانش «دانش ضمنی[۱۲]» است که با زبان رسمی قابل بیان نیست. این نوع دانش جنبه فردی داشته و ریشههای آن در تجارب فرد نهفته است و شامل عوامل ناملموسی از قبیل عقیده شخصی، خصیصههای فردی و سیستم مبتنی بر ارزش میباشد. دانش ضمنی به مثابه یکی از بخشهای حساس رفتار جمعی افراد، همواره مورد اغماض قرار گرفته است. در عین حال، دانش ضمنی منبع مهمی در امر رقابت، برای شرکتهای ژاپنی به شمار میرود» (ممیشی، ۱۳۹۲).
دانش صریح و ضمنی به عنوان چارچوب اساسی سازنده در روابط مکمل، مطرح است. کارکرد متقابل بین این دو دانش، کلیدی در خلق دانش در سازمان ارزیابی میشود. دانشآفرینی سازمانی یک فرایند مارپیچی است که در آن، کارکرد مذکور، به طور متناوب روی میدهد. این نظریه ثابت کرده است که چگونه یک فرد از طریق دانش، کارکرد متقابلی را با سازمان برقرار میکند. خلق دانش در سه سطح تحقق مییابد: فردی، گروهی و سازمانی. بنابراین نظریه خلق دانش سازمانی از دو بخش اساسی تشکیل شده است: کارکرد متقابل دانش و سطوح مختلف خلق دانش. دو نوع از اشکال کارکرد متقابل (بین دانش ضمنی و دانش صریح بین فرد و سازمان) چهار فرایند اصلی در تبدیل دانش را محقق میسازند که همه آنها به طور یکجا خلق دانش را میسر میسازند:
(۱) از ضمنی به صریح، برون سازی؛
(۲) از صریح به صریح، ترکیب؛
(۳) از صریح به ضمنی، درون سازی؛
گفتار اول: نظارت و کنترل اجتماعی
از جمله هدف های مورد برسی جهت اعمال تدابیر پیش گیرانه وضعی، برای جلوگیری از وقوع جرایم، کنشگر عمل مجرمانه، یعنی مجرم است. جایگاه بزهکار به عنوان اجرا کننده تقش اصلی در عملیات مجرمانه و محقق کننده عناصر جرم، در پیش گیری وضعی از آن جهت اهمیت دارد که می توان با اعمال تدابیر کنترلی؛ هم چون گماردن ناظرین و مراقبین حاضر در صحنه و یا با جرم انگاری برخی اعمال مقدماتی انحراف گونه، علی رغم وجود میل، انگیزه و اراده مجرمانه در فرد، وی را از این اقدام باز داشت.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بزهکار به عنوان شخصی آزاد، دارای اراده قوی و قدرت تصمیم گیری که با وجود همه تدابیر پیش گیرانه اجتماعی، ممکن است تصمیم به ارتکاب جرم بگیرد، باید در حد امکان و با توسل به کلیه اقدامات پیش گیرانه وضعی مهار و کنترل قرار گیرد. بدین لحاظ، هر چقدر کنترل کننده های بیرونی اعم از رسمی و غیر رسمی، مستقیم و غیر مستقیم، قوی تر و مؤثر تر عمل کنند، میزان همنوایی و عدم هنجار شکنی افراد در جامعه بالاتر خواهد رفت. بنابراین، در این قسمت از نوشتار، ما با لحاظ انواع اقدامات و تدابیر کنترلی پیش گیرانه از وقوع جرم توسط بزه کارانه بالقوه، تحت عنوان کلی، «نظارت کنترل اجتماعی» و «ایجاد جرایم مانع یا بازدارنده» بحث را پی می گیریم.
گفتار دوم: نظارت و کنترل اجتماعی
همان گونه که بیشتر نیز توضیح داده شده، «نظارت و کنترل اجتماعی»[۱۹۶] در یک مفهوم عام، در واقع، مقصود نهایی و مطلوب پایانی تمامی مباحث علوم اجتماعی، پیرامون رفتارهای نابهنجار و مخالف با اصول و موازین اجتماعی است. این واژه در جامعه شناسی، به عنوان یک مفهوم علمی، به «مجموعه واکنش های اجتماعی سازمان یافته در برابر جرم و کجروی اطلاق می شود»؛ مفهومی که در جرم شناسی، تحت عنوان «سیاست جنایی»[۱۹۷] مورد شناسایی قرار گرفته است.[۱۹۸]
با شکست تئوری ها و نظریه های ارائه شده در خصوص مقابله با جرم از طریق واکنش های دولتی رسمی سر کوبگرایانه صرفاً کیفری به جرم، رویکرد جدیدی به نحوه رویارویی با جرایم و کنترل آن ها در اواخر قرن بیستم پدیدار گشت. در این رویکرد، سیاست جنایی با توسعه مفهومی خود از مجموعه شیوه های سر کوب کننده که دولت به وسیله آن، در مقابل جرم واکنش نشان می دهد.[۱۹۹] به مجموعه روش هایی که بدنه اجتماعی (هیئت اجتماع) با توسل به آن ها، پاسخ های خود را به پدیده مجرمانه سازمان دهی می کند،[۲۰۰] بسط و گسترش عمده ای به شیوه کنترل و مبارزه با جرایم اعطا می کند.
آن چه که در بین، منظور نظر ما در این رویکرد جدید به سیاست جنایی می باشد، نقشی است که به مشارکت فعال مردم در فرایند رویارویی با پدیده بزهکاری و مبارزه با آن داده می شود. این نقش،خصوصاً با توجه به توسعه صورت گرفته در روش های صرفاً سرکوبگرانه کیفری به کلیه تدابیر و اقدام های مؤثر در جهت رویارویی با جرایم و انحرافات؛ از جمله کلیه اقدامات پیش گیرنده غیر کیفری از وقوع جرم- گستره ای کاملاً وسیع را در بر می گیرد؛ به عبارت دیگر، در سیاست جنایی به معنای اخیر، مردم و نهادهای اجتماعی غیر دولتی، نقشی تعیین کننده و اساسی در پاسخ به جرایم و انحرافات خصوصاً در تدابیر و اقدام های پیش گیرنده از جرم- اعم از تدابیر پیشگیری اجتماعی و وضعی- بر عهده دارند.
در سیاست جنایی مشارکتی، دیگر نه تنها قوه قضائیه، مسئول مبارزه با جرایم نیست، بلکه کلیه نهادهای اجرایی و اداری، سازمان ه ا و مراجع اجتماعی غیر دولتی و یکایک افراد اجتماع، حتی بزه دیدگان نیز بایستی در این فرایند سهیم باشند. در این میان آن چه نقش محوری و اساسی تری بر عهده دارد و تجربه های گوناگون نیز کارایی آن را به اثبات رسانده است، مشارکت اجتماعی به معنی دخالت دادن و سهیم کردن شهروندان، سازمان ها و گروه های غیر دولتی در این امر می باشد، که علاوه بر پایین آوردن هزینه های دولتی، به لحاظ مسئولیتی که در این شیوه، متوجه هر یک از افراد جامعه می شود، یک بسیج همه جانبه برای پیش گیری و مبارزه با پدیده مجرمانه شکل می دهد.[۲۰۱]
«کریستین لارزژ»[۲۰۲] در این زمینه، با تأکید بر ضرورت سیاست جنایی مشارکتی، بیان می دارد: پیشنهاد سیاست جنایی مشارکتی یا سیاست جنایی توأم با شرکت وسیع افراد جامعه، یعنی در نظر گرفتن ضرورت حیاتی ایجاد اهرم های تقویتی و نهادهای واسط دیگری، به غیر از نهاد پلیس یا قوه قضائیه که از سویی، منجر به قوت و اعتبار بیشتر طرح های سیاست جنایی- توسط قوه مجریه و مقننه تهیه و تنظیم شده است- می شود و از سوی دیگر، زمینه اجرای بهتر سیاست ها را از طریق استفاده از قدرت رسانه ها، انجمن ها و شهروندان در ایجاد یک اجماع همگانی، حول آن سیاست جنایی فراهم می نماید. به عقیده وی، شرکت دادن عموم مردم در سیاست جنایی، افزون بر رفع دل نگرانی، در مورد کارایی آن به معنای این است که امروزه، پیش گیری از جرم و به طور کلی، مبارزه با بزه کاری تحقق امنیت، از جمله اموری هستند که به همه افراد جامعه مربوط می شوند.[۲۰۳]
بر اساس این طرز تلقی از سیاست جنایی، مشارکت مردم در کلیه اقدامات پیش گیرنده؛ از جمله پیش گیری وضعی نیز، آثار خود را بر جای خواهد گذاشت. به همین لحاظ، پیش گیری وضعی، شامل مسئول کردن جامعه در قبال خطر مجرمانه و خطر بزه دیده شناختی می شود، به گونه ای که اعضای آن، خود در مراقبت از خود و اموال مشارکت کنند: رعایت احتیاط برای خود و دیگران، عدم تحریک و وسوسه دیگران، اعلام جرایم ارتکابی مشاهده شده یا جرایم احتمالی و تقویت ارنباط و هم نیشینی اعضای محله یا همسایگان به هم و به طور کلی مردم آمیز و معاشرتی کردن اعضای محله ها از طریق ایجاد واحدهای محلی اطلاع رسانی و خدماتی در زمینه امنیت محلی و پیشگیری از جرایم محلی.[۲۰۴]
مشارکت مردم در سیاست جنایی اسلام و خصوصاً در پیشگیری وضعی و اعطای نقش ویژه به جامعه و نهادهای اجتماعی غیر دولتی، امری است که به روشنی در آموزه های اسلامی نمایان است و نشان از متر قیانه، جامع و همه جانبه نگر بودن سیاست جنایی اسلام، در جهت ساماندهی به امر پیش گیری و استفاده از حداکثر امکانات بالقوه و بالفعل در مبارزه پیش دستانه با پدیده بزهکاری و انحرافات اخلاقی اجتماعی در جامعه دارد.
استفاده از لایه های مختلف نظارت و کنترل اجتماعی در سطوح عمومی (از طریق امر به معروف و نهی از منکر)، نیمه اختصاصی (از طریق پیوندهای خویشاوندی) و اختصاصی (از طریق کنترل های درون نهادی در خانواده)، همگی بیانگر اهتمام دین اسلام، به نقش والا و جایگاه رفیع مشارکت مردم در اقدامات پیشگیرنده وضعی است.
اهمیت نظارت و کنترل اجتماعی، در نظریه کنترل اجتماعی «امیل دور کیم»[۲۰۵]، تبیین شده است. وی در این نظریه، یک از عوامل مهم نا بهنجاری را، عدم نظارت و کنترل اجتماعی می داند. او معتقد است:
هر گاه نفوذ نظارتی جامعه، نسبت به گرایش های فردی، کارایی خود را از دست بدهد و افراد جامعه به حال خود رها شوند، جامعه به «آنومی»[۲۰۶] (بی هنجاری) دچار خواهد شد. او نظارت و کنترل افراد اجتماع بر عملکرد یکدیگر را با صنعتی شدن جوامع مدرن دائماً در حال شکسته شدن هستند که این امر منجر به از کار افتادن هنجارهای اجتماعی و شرایطی می شود که در آن دیگر، اعضای جامعه بر فعالیت و نحوه عملکرد یکدیگر نظارت و کنترلی ندارند. شکست این کنترل های نیز در هر جامعه برابر است با بالا رفتن وقوع جرایم، انحرافات و خودکشی.[۲۰۷]
ما از این قسمت از نوشتار، به لحاظ نقش تعیین کننده کنترل اجتماعی در آموزه های اسلامی و جرم شناسی، بر اساس تقسیم بندی ارائه شده در فوق، از لایحه های مختلف و متنوع نظارت و کنترل اجتماعی، به تفصیل به بررسی این موارد، به عنوان بخشی از تدابیر پیش گیرنده وضعی در اسلام می پردازیم.
امر به معروف و نهی از منکر؛ نظارت و کنترل مردمی- عمومی
یکی از راهبرهای اساسی سیاست جنایی اسلام در مقابله با جرایم و انحرافات و پیشگیری از وقوع آن ها، نهاد «نهاد امر به معروف و نهی از منکر» است. این نهاد مهم، هم چنین از مهم ترین برنامه ها و تدابیری است که در اسلام برای مشارکت عمومی مردم در امر پیشگیری از جرم، بر اساس اندیشه کنترل اجتماعی و نظارت افراد در سطح جامعه نسبت به عملکرد یکدیگر در جهت رعایت هنجارها تدارک دیده است.
در جرم شناسی پیش گیری نیز، یکی از رویکردهای مطرح شده «رویکرد اجتماع محور»[۲۰۸] است که با چشمگیر دانستن نقش اعضای جامعه در پیشگیری از وقوع جرایم، از طریق واکنش در خور توجه به نا بهنجاری ها و رفتارهای کج روانه و اصرار بر پایبندی به معیارها و ارزش های اجتماعی، نزدیکی زیادی به نهاد امر به معروف و نهی از منکر در اسلام دارد.
برخی از نویسندگان از امر به معروف و نهی از منکر، تحت عنوان «دفاع همگانی»[۲۰۹]، در مقابل دفاع مشروع شخصی یاد نموده اند[۲۱۰] و برخی نیز از اصطلاح «دفاع اجتماعی» برای این تأسیس اسلامی استفاده نموده و آن را در مقابل دفاع فردی (= دفاع مشروع) معرفی نموده اند.[۲۱۱]
بر اساس این اصل مترقی و ابتکاری اسلام- که در قرآن کریم، از خصایص و ویژگی های بارز جامعه اسلامی و متمایز کننده ی از سایر جوامع بشری بر شمرده است[۲۱۲]. …. احاد مسلمانان در جامعه اسلامی از هر طبقه و یا هر طبقه و یا هر سمت، در مقابل عملکرد و سرنوشت یکدیگر مسئول قلمداد شده اند؛ به نحوی که هر مسلمانی طبق شرایط و ضوابط معین، تکلیف و وظیفه شرعی دارد تا افراد دیگر جامعه اسلامی را مورد امر و نهی قرار داده، به آن چه که در احکام شرع و اجتماع اسلامی، ممدوح است، توصیه نماید و از نواحی شرعی و نا بهنجاری های اجتماعی، باز دارد تا هیچ کس در جامعه اسلامی از قانون و دستورهای شریعت اسلامی تخلف نکند.
امر به معروف و نهی از منکر در حقیقت، یک سیستم کنترلی غیر کیفری محسوب می گردد.[۲۱۳] که البته تنها در دایره تنگ زندگی فردی یا روابط معاشرتی و یا اعمال انفرادی محدود نمی شود.[۲۱۴] برخی از صاحب نظران علوم اسلامی با الهام گیری از آیات و روایات امر به معروف و نهی از منکر – که جایگاه بسیار برجسته ای را برای این نهاد ترسیم می کنند.[۲۱۵]
گستردگی امر به معروف و نهی از منکر در حوزه …را نتیجه گرفته و به آسیب شناسی آن نیز می پردازند بر اساس این آسیب شناسی، بیان می گردد که پاره ای تنگ نظری ها و انحراف ها ، باعث شده است که مسئله امر به معروف و نهی از منکر از منزلت واقعی خود خارج شود و راهی را بپیماید که نتیجه ای جز دخالت در حوزه خصوصی را در بر نداشته باشد. این امر نیز موجب شده که جامعه به سمتی سوق داده شود که این فرضیه را به فراموشی سپرده، از آن به راحتی عبور نماید و هیچ نقشی برای آن در زندگی جمعی قائل نباشد.[۲۱۶]
تأسیس این نهاد مهم اسلامی، به لحاظ اهمیت فوق العاده آن، آن را از جمله «فروتن دین» و «اصول عملی» و هم رتبه و هم تراز از نماز، روزه، حج، خمس، زکات و… قرار داده است و لذا از لحاظ فقهی، برای تمامی مسلمانان وجود شرعی نیز دارد.
امر به معروف و نهی از منکر به صورت حکم شرعی، آن را از کارایی مؤثرتری برخوردار می کند؛ زیرا در این حالت، مردم احساس تکلیف شرعی می کنند و با حضور و شرکت فعال، به رویارویی با آسیب های اجتماعی و قانون شکنی ها بر می خیزند و در پاسداری از هنجارهای دینی جامعه اسلامی، به وظیفه شرعی خود عمل می کنند و مانع گسترش کجروی های اجتماعی می گردند. به بیان دیگر؛ با جنبه و خوبی داشتن این نهاد، مردم موظفند از فضیلت ها و نیکی ها، پاسداری کنند و از اشاعه مفاسد اجتماعی جلوگیری نمایند.[۲۱۷] بدین لحاظ، این مسئولیت مشترک شرعی و واجب در اسلام، بیشتر از هر جامعه زنده دیگر، آن را برای افراد جامعه الزام آور می نماید؛ چرا که در این حالت، مسلمانان خود را فقط در پیش گاه خداوند درباره اعمال و کردار زمینی خود، به طور مستقیم و شخصی، مسئول فرض می کند و معتقد است که انجام یا عدم انجام تکالیف الهی، از جمله امر به معروف و نهی از منکر، صرف نظر از مسئولیت اجتماعی، مسئولیت و بازخواست الهی را نیز به دنبال دارد.[۲۱۸]
کارایی امر به معروف و نهی از منکر، در تمامی مراحل شکل گیری عمل مجرمانه قبل از وقوع جرم و در مرحله شکل گیری اندیشه مجرمانه، حین وقوع جرم و انجام فعل نا بهنجار در نهایت پس از وقوع جرم در پایان عمل مجرمانه دارد که این امر، باعث افزایش تأثیر باز دارنده و اصلاح گرایانه این نهاد شده است.
نکته دیگری که برخی از صاحب نظران اسلامی،[۲۱۹] نیز بدان اشاره کرده اند آنکه، شیوه صحیح اجرای امر به معروف و نهی از منکر، بر اساس «عمل جمعی و گروهی» است و عمل فردی و تکروانه، نأثیر چندانی بر اصلاح رفتارها نخواهد داشت. هر چند این امر، به هیچ وجه منافی تکلیف هر شخص، نسبت به وظیفه شرعی خویش در بازداشتن از منکرات و توصیه به خیرات نیست، اما باید گفت، روح این راهبرد، توافق بیشتری با صورت جمعی و سازمان یافته آن دارد (خصوصاً با توجه به شرط احتمال تأثیر در امر به معروف و نهی ار منکر) و لذا انجام گروهی این فرضیه، کار کردها و اثرات متوقع از این نهاد را به خوبی تضمین می نماید.
تبیین جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سیاست جنایی، بر حسب این که چه معنایی از معروف یا منکر اراده شود، متفاوت است؛ زیرا اگر مقصود از معروف، تنها واجبات و مقصود از منکر تنها محرومات باشد، کار کرد این آموزه در سیاست جنایی اسلام، تنها به این بخش رفتاری محدود می شود، در خارج نیز نمایان سازد. کمترین نمودی که این قلبی می تواند در خارج داشته باشد، انجام یک عمل منفی؛ یعنی تأسف و تکدر در چهره و هم چنین اعراض و ترک معاشرت است.
در مرتبه ی زیان هم، ابتدا از طریق پند و نصیحت و با نرمی و ملایمت، امر به معروف و نهی از منکر کند و سپس اگر فایده نکرد، سخنانی درشت و با خشونت به کار برده شود. برای مرتبه بد و خشونت عملی هم، مراتبی ذکر کرده اند که در صورت لزوم اعمال زور و عنف، باید بدان متوسل شد که البته فقها تصریح نموده اند که این مرتبه، وظیفه عامه مردم نیست، بلکه وظیفه حاکم شرعی است.[۲۲۰] لازم به ذکر است که در اتخاذ این مراتب، رعایت قاعده (الاسهل فالاسهل) (= رعایت واکنش مؤثر و مناسب، با توسل ابتدایی به خفیف ترین مراتب و سپس در صورت عدم کارایی مراتب خفیف، توسل به مراتب بالاتر) لازم است.
هم چنین در فقه اسلامی، برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر نیز، شرایطی هم در ناحیه امر و نهی و هم در خصوص شخص امر و نهی شونده و هم در مورد شیوه انجام این فرضیه بر شمرده شده است که ذکر آن ها در حوصله این نوشتار نیست: تنها نکته ای که در این جا لازم به ذکر است آن که، بیشترین کاربرد این فرضیه در زمینه حقوق اجتماعی مسلمانان است. بنابراین، کشاندن آن به حریم خصوصی مردم، جز مسخ این فرضیه و مشکل یازی نتیجه ای ندارد و اساساً ترک معروف و یا ارتکاب منکری، به صورت آشکار نباشد، کسی را حق پی جویی و تجسس برای احراز آن نیست.[۲۲۱] بدین لحاظ، خطوط قرمز امر به معروف و نهی از منکر، اجازه تجسس در زندگی خصوصی افراد را نمی دهد، ضمن آن که این فریضه با دستورات عام رسیده در دین اسلام و واجبات دیگر مبنی بر «ممنوعیت تجسس»، «حمل بر صحت نمودن فعل مسلمانان» و «منع از سوء ظن» نیز مقید شده است و بنابراین، در اجرای آن باید رعایت کلیه حدود و موازین شرعی را نمود.[۲۲۲] از طرف دیگر نیز، باید مراقب بود که ذکر آسیب های فوق، در حیطه امر به معروف و نهی از منکر، باعث تلقی نادرست این امر که امر به معروف و نهی از منکر، گونه ای مداخله در کار دیگران و تجسس و دخالت در امور شخصی افراد است، نگردد.[۲۲۳]
در مورد مبانی نهاد در ارزش امر به معروف و نهی از منکر، دو مبنای مهم و اصلی، قابل ذکر است که یکی واجد جنبه عقلانی و منطقی و دیگری متضمن جنبه عاطفی و مبتنی بر نوع دوستی ایمانی است، که در ذیل به بررسی آن ها خواهیم پرداخت.
انسان، موجودی اجتماعی یا به تعبیر دیگر، مدنی بالطبع است؛ چرا که بدون ارتباط با سایر انسان ها، امکان بقای حیات او وجود ندارد. اگر چه این تنها انسان نیست که زندگی اجتماعی دارد، اما تنها موجودی است که با اراده و اختیار و از سر عقل و تدبیر زندگی اجتماعی خویش را سامان می بخشد. هر چند زندگی اجتماعی، متضمن فواید و ثمرات بسیاری برای انسان است، اما گاهی همین امر می تواند آسیب های فراوانی را نیز به دنبال داشته باشد؛ زیرا شخصیت انسان، حاصل از تأثیر و تأثری است که از تعامل با دیگران می پذیرد، لذا شقاوت، بدبختی و سقوط او نیز می تواند ناشی از عملکرد افرادی باشد که در حوزه تعامل او واقع شوند.[۲۲۴]
شاید بتوان گفت در جوامع غربی که فرد گرایی ترویج می شود، بیان نمود که دخالت افراد جامعه در نحوه عملکرد یکدیگر توجیهی ندارد،[۲۲۵] اما این امر به هیچ وجه در اسلام پذیرفته نیست؛ در منطق اسلام، سرنوشت افراد یک جامعه، کاملاً به هم گره خورده است و بی تفاوتی و عدم بی تفاوتی افراد جامعه نسبت به عملکرد و سرنوشت دیگران، برابر است با بی تفاوتی و عدم توجه نسبت به سرنوشت خویش، پیامبر اکرم (ص) در این زمینه، در ضمن بیانی بسیار شیوا می فرماید:
«کذلک راع و کلکم مسئول عن رعیته»[۲۲۶]
همه شما مسئول یکدیگرید و در مسئولیت های یکدیگر شریکید.
آن حضرت در جای دیگر با تشییهی زیبا، گره خوردن سرنوشت انسان های یک جامعه را بسان یک کشتی معرفی می کند که سلامت آن ها در گرو سلامت کشتی است و هیچ کس نمی تواند نسبت به سلامت کردن کشتی- به این بهانه که، من تنها زیر پای خویش را سوراخ می کنم!- نادیده بگیرد و چنین توجیهی را بپذیرد.[۲۲۷]
در قرآن کریم و روایت اسلامی به طور مکرر، جوامعی معرفی شده اند که با آن که در میان آن ها انسان های صالح و درستکاری نیز وجود داشته اند، اما به سبب آن که این افراد نسبت به کارهای بد دیگران بی اعتنا بوده اند، همه با هم در عذاب الهی گرفتار آمده اند. تمام این آموزه ها، در صدد القای این حقیقت هستند که، انسان ها در صورتی که با سکوت نحوه، رفتارهای زشت هم نوعان خویش را تأیید نمایند، تبلیغات اعمال سوء آنان متوجه اینان نیز خواهد شد.
این مبنای ذکر شده برای امر به معروف و نهی از منکر، از جنبه عقلانیت و دور اندیشی برخوردار است؛ به عبارت دیگر، با توجه به مشترک بودن سرنوشت انسان های یک جامعه، عقلاً، بر اعضای هر جامعه ای فرض است که نسبت به عملکرد دیگر اعضا حساس باشند تا عواقب اعمال نا شایست آن ها، دامن گیرشان نشود.
نکته دیگری که در این جا لازم به ذکر است آن که، لزوم اجرای امر به معروف و نهی از منکر، حتی بر فرض مشترک نبودن سرنوشت اعضای جامعه با یکدیگر، باز نیز از توجیه منطقی برخوردار است؛ چرا که اگر محیط اجتماعی انسان آلوده باشد، تلاش افراد برای خود سازی شخصی و پاک نگه داشتن افکار و تنظیم صحیح رفتارهای فردی نیز با مشکل رو به رو خواهد شد؛ زیرا یک فرد، در عین لزوم ارتباط و معاشرت با دیگران- که شرط بقای وی است- به تنهایی قادر نخواهد بود، در خود سازی موفق باشد.در حقیقت، خود سازی واقعی، بدون دیگر سازی ممکن نیست.[۲۲۸]
شکل ویژه مسئولیت اجتماعی که از اسلام آن را پذیرفته و بر حفظ آن اصرار نموده است، بر مبنای ولایت مومنین نسبت به یکدیگر است. این نوع ولایت، اساسی ترین مبنای امر به معروف و نهی از منکر است که شریعت اسلام، بین افراد اجتماع اسلامی به رسمیت شناخته است. موید این امر، آن است که در بسیاری از آموزه های دینی که فریضه، متفرع بر آن آورده شده است.[۲۲۹] بر مبنای این ولایت، همه مومنان فارغ از مقام، منصب و موقعیت شان، نوعی حق و تکلیف را نسبت به یکدیگر بر عهده دارند.[۲۳۰]
قرآن کریم در سوره توبه می فرماید:
«و المومنون و المومنات بعضهم اولیلء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله اولئک سیر حمهم الله ان الله عزیز حکیم»[۲۳۱]
مردان و زنان با ایمان، ولی یکدیگرند؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند، نماز را بر پا میدارند و زکات را می پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می کنند. به زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد. خداوند توانا و حکیم است.
بر اساس این ولایت ایمانی، تمام زنان و مردان مومن، دوستان یکدیگرند و بین آن ها رابطه و صله مودت و عواطف محبت آمیز حکم فرماست. استاد مطهری در توضیح این آیه، ضمن تاکید بر این نکته که امر به معروف و نهی از منکر، ناشی از علاقه ایمانی است، می افزاید: «در این آیه کریمه، قسمت هایی به طور علت و معلول و سبب و مسبب مترتب بر یکدیگر ذکر شده است: لازمه ایمان حقیقی و واقعی- نه ایمان تقلبی و تلقینی- رابطه و داد و علاقه به سرنوشت یکدیگر است و لازمه این محبت و علاقه، امر به معروف و نهی از منکر است. لازمه امر به معروف و نهی از منکر، قیام بندگان است و به وظیفه عبادت و خضوع نسبت به پروردگار؛ یعنی نماز، و قیام به وظیفه کمک و دستگیری از فقرا، یعنی زکات و بالاخره امر به معروف و نهی از منکر، اطاعت خدا و رسول و زنده شدن همه دستورات دینی است. لازمه همه این ها این است که رحمت های بی پایان خداوند قادر که کارهای خود را بر سنت حکیم مانه اجرا می کند، شامل حال می گردد».[۲۳۲]
با توضیح بالا، ملاحظه می گردد که مبنای امر به معروف و نهی از منکر، بیش از هر چیز دیگر در اسلام، بر اساس انگیزه محبت آمیز و عشق و علاقه ایمانی است که افراد جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر دارند و به همین لحاظ نمی توانند در مقابل کوچک ترین لغزش و انحراف یکدیگر، بی تفاوت باشند.[۲۳۳] با این توصیف، مشخصه دیگر این آموزه، یعنی دلسوزانه، مشفقانه و از سر اخلاص بودن امر و نهی رخ نماید، و چنین امر و نهی ای است که قطعاً موثر می افتد.
امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از نهاد های ابتکاری اسلام، پیامدها و کار کردهای اصلی و فرعی بسیاری را در سطح فرد و جامعه در بر دارد که ما در این نوشتار، به دو کار کرد اصلی و مهم این نهاد می پردازیم.
یکی از کار کردهای مهم امر به معروف و نهی از منکر، نقش موثر این نهاد در پیشگیری از وقوع جرایم و انحرافات است. در جامعه ای که امر به معروف و نهی از منکر، به صورت یک امر عمومی در آمده و افراد این جامعه، عملکرد یکدیگر را کاملاً زیر نظر داشته، اعمال نیک اشخاص را تحسین و اعمال زشت و منحرفانه را تقبیح می نماید و هیچ کس نسبت به رفتار دیگر افراد جامعه، از خود بی تفاوتی نشان نمی دهد، خواه ناخواه، هر فرد عاقل را وا می دارد که در مقابل چشم این چنین ناظران و کنترل کنندگانی، نهایت دقت را در نحوه عملکرد خویش بنماید و خصوصاً از ارتکاب رفتارهای نابهنجار و منحرفانه که واکنش منفی عمومی را در پی دارد، احتراز نماید، به عبارت دیگر، احساس وجود ناظرین بر رفتار خود، یک عامل پیش گیرنده بسیار قوی از ارتکاب جرم و انحراف توسط افراد است، چرا که هیچ کس دوست ندارد از چشم دیگر افراد جامعه بیفتد و حرمت و منزلت خویش را در جامعه از دست بدهد، خصوصاً آنکه فرد بداند در صورت رفتار ناشایست، حمایت اجتماعی افراد جامعه از خویش را از دست خواهد داد و عواقب چنین رفتارهایی را در تعامل با دیگران، به اشکال گوناگون از جمله سرزنش، توبیخ، قطع ارتباط و معاشرت و طرد اجتماعی و… خواهد دید.
نکته ای که در این جا لازم به ذکر است، این که سست شدن پیوند های اجتماعی و عدم آشنایی افراد جامعه یا یکدیگر، به علت صنعتی شدن جوامع و شهر نشینی و در جوامع مدرن، که در نظریه کنترل اجتماعی دورکیم، عامل مهم تضعیف امر نظارت و کنترل های اجتماعی این جوامع نسبت به جوامع سنتی بیان شده است.[۲۳۴] به هیچ وجه در سیستم کنترلی اسلام، خللی وارد نمی آورد؛ چرا که در نهاد امر به معروف و نهی از منکر، نظارت عمومی و همگانی بر پایه آشنایی قبلی افراد با یکدیگر و داشتن نوعی ارتباط و پیوند میان افراد جامعه اسلامی، پیوند ایمانی و دینی است و همین پیوند است که سبب به وجود آمدن ولایت افراد با ایمان، نسبت به یکدیگر و شکل گیری رابطه برادری میان آن ها می گردد. بنابراین صرف بودن شخص در میان افراد جامعه اسلامی، وی را در داخل در دایره مومنان و برادران دینی و مشمول حقوق و تکالیف میان آنان در جامعه اسلامی می گرداند، لذا صنعتی شدن جوامع و شهر نشینی و تأثیری در وظیفه نظارت و کنترل همگانی افراد بر عملکرد یکدیگر ندارد.
«امر به معروف و نهی از منکر، در هر مرتبه، بیانگر حساسیت اجتماع در مقابل اعمال زشت و نابهنجار است. این حساسیت وقتی به شکل موثرتری ظاهر گردد، راه را بر رواج نا بهنجاری ها در جامعه می بندد. بر عکس، وقتی جامعه ای در مقابل نابهنجاری ها، هیچ گونه مخالفتی نشان ندهد یا حساسیت ها و مخالفت ها بسیار ضعیف باشد، زمینه ترویج و تثبیت نابهنجاری ها فراهم می گردد و در این جا است که چه بسا، نابهنجاری ها شکل هنجار به خود می گیرد و منکرات در پوشش معروف ظاهر می گردد»[۲۳۵] روایاتی از ائمه معصومین (ع) در مورد جا به جایی ارزش های و جایگزینی معروف ها به جای منکرات و بالعکس- خصوصاً در دوره آخر الزمان- به علت عدم امر به معروف و نهی از منکر رسیده است.[۲۳۶]
بی تفاوتی و عدم حساسیت در مقابل رفتارهای نابهنجار افراد جامعه علاوه بر اثرات اجتماعی آن، از لحاظ روان شناسی نیز، تأثیر منفی بر عملکرد خاطبان خواهد داشت. چشم پوشی از خطاهای افراد، بدون تردید می تواند (در فرض تکرار و عدم اصلاح فرد) به تثبیت آن رفتار نابهنجار و حتی روی آوردن به رفتارهای زشت تر بینجامد. اگر جلوی انحراف های اخلاقی و رفتاری که هنوز جرم تلقی نمی شوند. از طریق امر به معروف و نهی از منکر گرفته شود، ریشه های بزهکاری خشکانده می شود و می توان از وقوع جرم در جامعه، نوعی معصیت و نابهنجارری معرفی شده و راضی نیز همانند مباشر جرم گناه کار و اهل دوزخ معرفی شده است، در همین نکته نهفته باشد.[۲۳۷]
: امپدانس مشخصه سیستم کنترلی
: جریان جبران SVC
محدودیت گستره CSV شبیه منبع ولتاژی با راکتانس داخلی بوده و بیشتر محدودیت آن شبیه کاپاسیتور یا اندکتیو تثبیت میباشد. رفتار SVC مانند یک خازن ثابت یا سلف میباشد و انتخاب اندازه مناسب، یکی از مسائل مهم SVC و ویژگی خروجی آن را نشان میدهد.
شکل۲-۱- خصوصیات ترمینال هایSVC ]2[
شکل ۲-۲- ساختار پایه SVC ]2[
۲-۱-۱-۲- مهمترین کاربردهای SVC ]1[
تثبیت ولتاژ در شبکه های ضعیف
کاهش تلفات انتقال
افزایش ظرفیت انتقال توان
افزایش میرایی اغتشاشات کوجک
بهبود پایداری ولتاژ
حذف نوسانات توان
۲-۱-۱-۳-رایج ترین انواع SVC ]1[
رایج ترین انواع SVC با توجه به عناصر به کار رفته در ساختمان آن ها به شرح زیر است:
راکتور کنترل تریستوری [۴]TCR
خازن سوییچ تریستوری [۵]TSC
راکتور سوییچ تریستوری [۶]TSR
شکل ۲-۳- انواع SVC ]1[
۲-۱-۲- جبران کننده سنکرون استاتیکی (STATCOM) ]1[
یک مولد سنکرون استاتیکی که بعنوان جبران ساز توان راکتیو موازی ، کار میکند و جریان خازنی و القایی خروجی آن را می توان مستقل از ولتاژ AC سیستم کنترل نمود.
STATCOM یکی از کنترل کننده های کلیدی FACTS است. مبنای آن میتواند بر کنورتور منبع ولتاژی و نیز کنورتور منبع جریانی باشد. این تجهیز دارای ویژگی های بهتری نسبت به SVC میباشد. زمانیکه ولتاژ سیستم کاهش پیدا میکند نیروی STATCOM به حداکثر خود میرسد و حداکثر توان راکتیو خروجی تحت تاثیر مقدار ولتاژ قرار نمیگیرد. در کنورتور منبع ولتاژی ولتاژ AC خروجی، طوری کنترل میشود که درست برای سیلان جریان راکتیو مورد نیاز کفایت میکند. برای هر ولتاژ شینه AC خازن DC بصورت خودکار به اندازه مورد نیاز، جهت عمل کردن به عنوان منبع ولتاژ کنورتور، تنظیم میشود. [۱]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جبرانساز استاتیکی سنکرون در سمت DC، خود منبع تأمین انرژی برای مدت زمان طولانی ندارد و نمیتواند توان حقیقی با سیستم AC مبادله کند. از طرفی این جبرانساز توانایی مبادله توان هارمونیکی را داراست. هنگامیکه جبرانساز طراحی شود تا همزمان با توان راکتیو و هارمونیک سر و کار داشته باشد، آنگاه نام جدیدی با عنوان فیلتر قدرت اکتیو موازی مییابد. بنابراین STATCOM فقط با مبادله توان راکتیو مولفهی اصلی شبکه سر و کار دارد.
جبرانسازهای استاتیکی سنکرون میتوانند در سطوح انتقال و توزیع برای اهداف مختلف بهکار روند. هنگامیکه یک STATCOMدر شبکه توزیع یا نزدیک بار برای اصلاح ضریب توان و رگولاسیون ولتاژ مورد استفاده قرار گیرد، D- STATCOM[7] نیز خوانده می شود.
در سیستم های انتقال، STATCOM فقط با توان راکتیو مولفه اصلی سر و کار داشته و پشتیبانی ولتاژ را برای شینهای شبکه فراهم می آورد. به علاوه در سیستمهای انتقال، برای تنظیم و کنترل ولتاژ شینها در طول حالتهای گذرا و اغتشاشات دینامیکی، برای بهبود حاشیه پایداری گذرا و میرا کردن نوسانات دینامیکی مورد استفاده هستند.
صرفنظر از تزریق و یا جذب توان راکتیو به شبکه قدرت، مولدهای توان راکتیو اگر در حوزه زمان سریع بوده و سرعت پاسخ بالایی داشته باشند، میتوانند در افزایش پایداری سیستم در طول اغتشاشات موثر باشند. آنها میتوانند با پشتیبانی توان راکتیو در مقابل تغییرات بار، ولتاژ شینهای شبکه را تنظیم نموده و مسائل ناشی از فلیکر را کاهش دهند. همچنین ولتاژ شبکه را در شرایط فرو افتادگی و برآمدگی کنترل نمایند.
هنر تکنولوژی IGBT [۸]باعث اختراع STATCOM گردید که می تواند پاسخگوی تأمین توان راکتیو در چند هزارم ثانیه، در هر سیستم متقارن یا نامتقارن باشد.
جبرانساز استاتیکی سنکرون (STATCOM) وسیلهای است سه فاز که دارای قابلیت جبرانسازی موازی دینامیک به صورت پیوسته با تزریق جریان به شبکه را دارا میباشد. بنابراین STATCOM برای کاهش یا برطرف کردن این اثرات مخل کیفیت توان با تزریق جریان به سیستم بهکار گرفته می شود. در شکل (۲‑۴) نمای تکخطی (دیاگرام تکخطی) از یک STATCOM مشاهده میگردد. هسته اصلی STATCOMیک مبدل منبع ولتاژ میباشد که از روش PWM[9](در قسمت مدولاسیون ها به تفصیل توضیح داده خواهد شد) و یا روشهای مدولاسیون برداری برای الگوی کلیدزنی سوئیچهای قدرت استفاده می کند. همچنین یک خازن DC وظیفه تأمین ولتاژ DC را بر عهده دارد. خروجی STATCOMاز طریق یک ترانسفورماتور به صورت موازی به باس مورد نظر وصل میشود. اصلاح ولتاژ در یک STATCOM برپایه تزریق جریان راکتیو به شبکه در باس مورد نظر میباشد [۲۷] و [۲۹].
ب الف
شکل ۲‑۴- الف) نمای تکخطی از یک جبرانساز استاتیکی سنکرون متصل به شبکه AC به صورت موازی از طریق یک ترانسفورماتور ب) مدل مداری قسمت الف
اگر یک مولفه اول ولتاژ مبدل، ولتاژ شبکه و x راکتانس ترانسفورماتور باشد، مقدار جریان گذرنده از راکتانس x از رابطه (۲-۲) بدست می آید.
(۲‑۲) | = = -j |
مولفه اصلی جریان تزریقی به شبکه یا جذب از شبکه میباشد. از هارمونیکهای تولیدی صرفنظر شده است. مقدار توان اکتیو و راکتیو از روابط زیر محاسبه میشوند:
(۲‑۳) |
ابر رساناها موادی هستند، که مقاومتشان از صفر تا یک مقدار بسیار بالا قابل تغییر میباشد. زمانی که چگالی جریان از مقدار بحرانی آن بالاتر رود یا اینکه دمای آن از دمای بحرانی بالاتر رود به سرعت مقاومت ابررسانا تغییر کرده و به یک آلیاژ با مقاومت بالا تبدیل میشود. در محدودکنندههای جریان خطای ابررسانا از این خاصیت ابررساناها استفاده میشود. این نوع محدودکنندهها دارای ساختارهای مختلفی میباشند، که به برخی از آنها به طور مختصر اشاره میشود.
الف) نوع مقاومتی[۳۳]
همانگونه که در شکل ۲-۸ دیده شده میتوان این محدود کنندهها را با یک مقاومت متغیر مدل نمود. در شکل ۲-۹ و شکل ۲-۱۰ تغییرات اندازه مقاومت ابررسانا با تغییرات دما و چگالی جریان نشان داده شده است [۳۳, ۳۴].
شکل ۲‑۸: مدل یک سیم ابررسانا در دماها و جریانهای مختلف
شکل ۲‑۹: تغییرات مقاومت ابررسانا با تغییرات دما
شکل ۲‑۱۰: تغییرات مقاومت ابررسانا با تغییرات چگالی جریان
با وقوع خطا در سیستم، چگالی جریان عبوری از ابررسانا افزایش مییابد و باعث افزایش مقاومت آن و کاهش جریان اتصال کوتاه میشود. در شکل ۲-۱۱ یک نمونه ساخته شده از این نوع محدودکننده نشان داده شده است. [۳۵].
شکل ۲‑۱۱: یک نمونه ساخته شده از محدودکننده جریان خطای ابر رسانای نوع مقاومتی
ب) نوع سلفی[۳۴]
با توجه به شکل ۲-۱۲ این نوع از محدودکنندهها از یک ترانسفورماتور تشکیل شدهاند، که اولیه این ترانسفورماتور با خط سری بوده و ثانویه آن توسط ابررسانا اتصال کوتاه شده است [۳۶].
شکل ۲‑۱۲: مدل مداری یک محدودکننده جریان خطای ابررسانای نوع سلفی
با وقوع خطا چگالی جریان و مقاومت ابررسانا افزایش مییابد. با افزایش مقاومت ابر رسانا مطابق قسمت (۲) شکل ۲-۱۲ امپدانس معادل سلفی– مقاومتی سری با خط نیز افزایش یافته و باعث محدود شدن جریان اتصال کوتاه میشود.
در شکل ۲-۱۳ تغییرات خاصیت مقاومتی و همچنین تغییرات امپدانس معادل با تغییرات چگالی جریان برای یک نمونه از این نوع محدودکننده نشان داده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۲‑۱۳: تغییرات امپدانس محدودکننده با تغییرات چگالی جریان
در شکل ۲-۱۴ یک نمونه ساخته شده از این نوع محدودکننده نشان داده شده است.
شکل ۲‑۱۴: یک نمونه ساخته شده از محدودکننده جریان خطای ابر رسانای نوع سلفی
محدود کننده جریان خطا تک جهته
شکل ۲-۱۵ ساختار سه فازی از محدودکننده جریان خطا تک جهته رزنانسی مبتنی بر سویچهای الکترونیک قدرت را نشان داده است. در این ساختار موقعیت خطا در بالادست و پاییندست توسط الگوریتم تعیین جریان خطای سریع تشخیص داده شده و بر اساس آن محدود کننده جریان خطا فعال یا غیر فعال میباشد. [۳۷]
مروری بر کارهای انجام شده
شکل ۲‑۱۵: محدودکننده جریان خطا تک جهته
بیشتر محدودکنندههای جریان خطا برای کاهش جریان اتصالکوتاه شبکه به صورت دوجهته عمل میکنند. مرجع [۳۷] عملکرد محدود کننده جریان خطای یک جهته را در یک شبکه شعاعی (بالادست) که یک میکرو گرید (شبکه پاییندست) به آن متصل است را بررسی میکند و نشان میدهد در صورت استفاده از محدود کننده جریان خطای دو جهته، اگر خطا در بالا دست رخ دهد محدود کننده جریان خطای به طور مطلوب عمل میکند و اگر خطا در پایین دست رخ دهد در محدود کننده جریان خطای دو جهته باعث کاهش قابلیت اطمینان و انعطاف پذیری شبکه پایین دست میشود. در نتیجهی از بین رفتن هماهنگی بین رلههای اضافه جریان بالا دست و پایین دست و کاهش کیفیت توان بین شبکه بالا دست و پایین دست، از محدود کننده جریان خطا یک جهته استفاده میشود.
در مرجع [۳۸] نشان میدهد با نصب منابع تولید پراکنده در شبکه توزیع حلقوی IEEE 30 باس هماهنگی حفاظتی بین رلههای اضافه جریان به هم میخورد. به منظور رفع این مشکل در این مقاله نصب محدود کننده جریان خطا که به صورت سری با منبع تولید پراکنده پیشنهاد شده است تا از قطع منبع تولید پراکنده به هنگام بروز خطا و یا تنظیم مجدد پارامترهای رلههای اضافه جریان جلوگیری شود. برای این منظور از الگوریتم تکرار شونده برای بدست آوردن کوچکترین مقدار امپدانس استفاده شده است.
مرجع [۳۹] استفاده از محدودکننده جریان خطا به صورت سری در فیدرهای وصل کننده شبکه انتقال به شبکه توزیع پیشنهاد داده است و این ایده در دو شبکه توزیع شعاعی ۹ باس و شبکه توزیع حلقوی IEEE 30 باس شبیه سازی شده است. در این مرجع از الگوریتم ژنتیک به منظور پیدا کردن پارامترهای رلههای اضافه جریان و اندازه محدودکنندههای جریان خطا در دو مد اتصال به شبکه و جزیرهای میکروگرید استفاده شده است.
در مرجع [۳, ۴۰] برای مینیمم کردن زمان حل مسئله از تکنیک آنالیز حساسیت برای پیدا کردن بهترین کاندیدهای موقعیت برای مکان محدود کننده جریان خطا استفاده شده است. این ضریب حساسیت با قرار دادن محدود کننده جریان خطا به صورت سری در یکی از خطوط، مقدار کاهش جریان خطا در هر باس را بعد از فعال شدن محدود کننده جریان خطا به صورت بردار ذخیره کرده است و سه باسی که بیشترین کاهش جریان را نسبت به حالت بدون محدود کننده جریان خطا دارند انتخاب میشود. این عمل به تعداد خطوط شبکه تکرار میشود و ماتریس ضرایب حساسیت تشکیل میشود و با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک تعداد و مکانهای محدود کننده جریان خطا تعیین میشود.
مرجع [۴۱] با تعریف یک ضریب حساسیت بر اساس دو عامل حساسیت جریان خطای ادوات حفاظتی و حساسیت قابلیت اطمینان مصرفکنندگان، به بهبود قابلیت اطمینان مصرفکنندگان در یک شبکه توزیع که یک منبع تولید پراکنده جدید به آن وصل شده است، پرداخته است.
مرجع [۲, ۴۲] با قرار دادن یک محدود کننده جریان خطای ابررسانا، در یکی از خطوط شبکه حلقوی که یک منبع تولید پراکنده جدید به آن وصل شده است و با اعمال خطای سه فاز بر روی هر باس، تاثیر افزایش امپدانس محدود کننده جریان خطای ابررسانا بر روی کاهش جریان اتصال کوتاه را نشان داده است و سپس با الگوریتم میکرو ژنتیک و HGA به طور همزمان مکان مناسب برای محدود کننده جریان خطا را پیدا کرده است.
مرجع [۴۳] عملکرد محدود کننده جریان خطا را در دو شبکه حلقوی و شعاعی ساده با تعریف کردن دو محدودسازی سبک و سنگین بررسی میکند. در محدودسازی سبک، مقدار امپدانس محدود کننده جریان خطا کمتر از ۵۰% امپدانس بار نامی است و در محدودسازی سنگین، امپدانس محدود کننده جریان خطا بیشتر از ۵۰% امپدانس بار نامی است. مرجع [۴۳] با شبیهسازی نشان داده است که محدود کننده جریان خطا جهت حفظ عملکرد صحیح بریکرها در شبکه شعاعی باید در محدودسازی سبک کار کند. همچنین برای عملکرد صحیح شبکه حلقوی بعد از وصل شدن منبع تولید پراکنده جدید در حالتی که برنامه رلهها غیر قابل تغییر باشد باید از محدود سازی سنگین استفاده شود.
مرجع [۴۴] ابتدا در مورد قابلیت اطمینان برای محدود کننده جریان خطای ابررسانا پرداخته و سپس به سنجیدن قابلیت اطمینان تجهیزات حفاظتی در حضور محدود کننده جریان خطا در یک شبکه شعاعی در حضور یک منبع تولیده پراکنده جدید پرداخته است.
مرجع [۲۰] به اثر اضافه کردن منابع تولید پراکنده در شبکه توزیع در بر هم زدن هماهنگی بین رلههای اضافه جریان پرداخته و دو نوع محدود کننده جریان خطای مقاومتی و راکتیو را مطرح کرده و اثر این دو نوع محدود کننده جریان خطا را بر روی رلههای اضافه جریان را نشان داده است.
با توجه به مطالعات صورت گرفته بر روی محدود کننده جریان خطا، عملکرد این تجهیز مبتنی بر تکنولوژی، مکان و اندازه میباشد. در مرجع [۳۷]، استفاده از محدود کننده جریان خطا تک جهته، در یک شبکه توزیع شعاعی ساده بررسی شده است. در این مرجع، با انجام شبیه سازی و پیاده سازی عملی نشان داده است در صورت نصب محدودکننده جریان خطا تک جهته در فیدر وصل کننده شبکه اصلی و میکروگرید، هماهنگی حفاظتی کل شبکه که به دلیل اتصال منبع تولید پراکنده جدید از حالت هماهنگ خارج شده است به حالت هماهنگ باز میگردد. این پایان نامه، عملکرد محدودکننده جریان خطای تک جهته را در سیستم توزیع حلقوی مورد بررسی قرار میدهد و با شبیهسازی استراتژیهای مختلف بر روی دو شبکه حلقوی، تاثیر عملکرد مطلوب محدود کننده جریان خطا تک جهته بر روی حفظ هماهنگی سیستم حفاظتی و بهبود کیفیت ولتاژ باسهای حساس میکروگرید را نشان میدهد.
فصل سوم
تشریح روش
مقدمه
اتصال یک منبع تولید پراکنده به شبکه توزیع حلقوی منجر به افزایش جریان اتصال کوتاه و تغییر جهت جریان خطا میشود. افزایش سطح جریان اتصال کوتاه از مقدار مجاز در شبکه، منجر به صدمه به تجهیزات موجود در شبکه میشود. تجهیزات موجود در میکروگرید با در نظر گرفتن توسعه میکروگرید در آینده طراحی میشود. هرچند که تجهیزات موجود در شبکه اصلی، به دلیل مشکلات اضافه ظرفیت بسیار حساس به آسیب دیدن میباشد.
به طور معمول شبکههای توزیع حلقوی به منظور تامین قابلیت اطمینان و تداوم انتقال توان به مصرف کننده در شبکه توزیع مورد استفاده قرار میگیرند. سیستم حفاظت حاکم در شبکه حلقوی شامل رلههای جهتی اضافه جریان که دارای عملکرد معکوس زمانی است، که جریان خطا را بر اساس جهت و اندازه نشخیص میدهد. این رلههای اضافه جریان به منظور ایجاد یک سیستم حفاظت قابل اطمینان و حداقل رساندن قطعی بار به طور همزمان هماهنگ میشود [۵, ۴۷] افزایش سطح جریان اضافه جریان علاوه بر مشکلاتی که در فصل ۲ به آن اشاره شد باعث از بین رفتن هماهنگی بین رلههای اضافه جریان اولیه و پشتیان آنها میشود که منجر به از بین رفتن این ظرفیت میشود. به منظور حل این مشکل چندین روش ارائه شده است. ساده ترین راه قطع کردن منبع تولید پراکنده از شبکه توزیع به هنگام رخ دادن خطا در شبکه است. این روش دارای معایبی است از جمله
روش های دیگر برای برطرف کردن مشکل حفاظت سیستم تنظیم مجدد پارامترهای رلهها و استفاده از طرح تطبیقی است که روش اول روشی پرزحمت و روش دوم روشی پیچیده برای برطرف کردن این مشکل است یک روش ماهرانه برای برطرف کردن مشکلات ناشی از اضافه جریان خطا به دلیل اتصال یک منبع تولید پراکنده به شبکه، استفاده از محدودکنندههای جریان خطا است. در حقیقت محدودکنندههای جریان خطا نه تنها مشکلات ناشی از اضافه جریان خطا به دلیل اتصال منبع تولید پراکنده به شبکه را رفع میکند، بلکه سختی و پیچیدگی که در روش های فوق اشاره شده است را ندارد. محدود کنندههای جریان خطا میتواند به طور سری به منبع تولید پراکنده، فیدرهای بار و فیدرهای ارتباطی[۳۵] نصب شوند. عملکرد محدودکنندههای جریان خطا بستگی به فاکتورهای نظیر نوع، اندازه امپدانس، مکان مناسب دارد. در ادامه عملکرد محدودکنندههای جریان خطا را در دو شبکه حلقوی ۲۰ کیلو ولت و یک میکروگرید که از طریق دو باس به شبکه IEEE 30 باس متصل شده است به جهت حفظ هماهنگی حفاظتی و بهبود کیفیت توان به منظور تداوم سرویس مورد مطالعه قرار میگیرد. در شبکه ۲۰ کیلو ولت پیدا کردن مقادیر امپدانس از یک الگوریتم تکراری بدست میآید اما در شبکه دوم که شبکهای پیچیده است پیدا کردن مقادیر مناسب امپدانس محدود کننده جریان خطای تک جهته، به منظور حفظ هماهنگی سیستم حفاظتی و بهبود کیفیت ولتاژ، یک مسئله غیرخطی است. برای حل این مسئله غیرخطی از روشهای مبتنی بر جمعیت استفاده میشود. در بخش دوم، الگوریتم استاد و دانشجو که یک الگوریتم مبتنی بر جمعیت است شرح داده میشود. بخش سوم در مورد پارامترهای سیستم حفاظتی و بخش چهارم و پنجم، به مقادیر و پارامترهای عناصر دو شبکه مورد بررسی در این پایان نامه اختصاص مییابد.
الگوریتم بهینه سازی استاد و دانشجو[۴۵]
مقدمه
وجود مسایل پیچیده علمی منجر میشود تا سراغ روش های بهینه سازی رفته و مساله مورد نظر را به وسیله آنها حل کرد. با توجه به زمانبر بودن و پیچیدگی روشهای دقیق از روشهای بهینه سازی هوشمند استفاده میشود. تاکنون روشهای بهینه سازی متعددی معرفی شده اند، مثل الگوریتمهای GA، PSO، ABC، ACO، HS، GEM،و… که روی خصوصیات مختلفی از پدیدهها کار میکنند.
GA از تئوری داروین استفاده می کند که بر اساس جستجوی بهترینها (جورترینها) است.
ABC رفتار زنبورها عسل برای پیدا کردن غذا را پیاده سازی میکند.
PSO رفتار پرندهها را برای پیدا کردن غذا پیاده سازی میکند.
ACO روی رفتار مورچه برای پیدا کردن مقصد کار میکند.
انگیزه اصلی برای استفاده از الگوریتمی مبتنی بر طبیعت وجود ظرفیت این الگوریتمها برای حل مسائل بهینه سازی مختلف به صورت کارامد و در بهینهترین حالت ممکن است.
برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ الگوریتم مبتنی بر استاد و دانشجو [۳۶] با هدف یافتن حل عمومی برای توابع غیر خطی پیوسته توسط Roa و دیگران پیشنهاد شده است که نیاز به محاسبات کامپیوتری کمتری دارد و دارای پایداری بیشتری است.
بهینهسازی بر اساس تدریس - یادگیری
روشTLBO تاثیری که استاد بر دانشآموزان در یک کلاس دارد را بررسی میکند. دراینجا منظور از خروجی (نمرات دانش آموزان ) سطح دانش آنها است.توزیع نرمال بهصورت زیر تعریف میشود:
<< 1 ... 298 299 300 ...301 ...302 303 304 ...305 ...306 307 308 ... 477 >>