انگیزش به عنوان خودکاوی
انگیزش همچنان به هیجان مربوط به جستوجوی خویش و کشف خود نیز مربوط می شود. اگر ما در کشف مهارت های نوین و استعدادها و منابع شخصی که ملکهی ذهن ما نشدهاند، لذت نمیبردیم، تلاش کمتری را انجام میدادیم. مارکوس و نوریوس[۴۹]، دو روانشناس موفق آمریکایی، اعتقاد داشتند که انگیزش فرایند کاوش “خودهای محتمل” ماست.
باید باور کنیم که هر چیزی که برای ما امکان پذیر است، باید جرات انجام آن را نیز داشته باشیم حتی اگر لازم باشد که کار دشواری انجام دهیم. تلاش و جستجو باعث افزایش خودشناسی، عزت نفس و اعتماد به نفس در ما می شود. خودکاوی شامل سه ویژگی است. وقتی که هر سه ویژگی را کسب کنیم، بزرگترین موفقیت ها را به دست خواهیم آورد این ویژگیها عبارت اند از:
– کشف ظرفیتها و امکانات فردی خود
– درک این ظرفیتها و امکانات تنها به وسیله خودمان
– خودپروری از طریق کنجکاوی کردن
اگر فردی در انجام دادن کاری در کار ما دخالت کند، کمتر میتوانیم خود واقعی را نشان دهیم و کمتر اعتماد کسب میکنیم. وقتی که کاری را آغاز تا پایان آن را به تنهایی انجام دهیم، دچار شور و هیجان خاصی میشویم (همان منبع، ۱۳۹۰).
۲-۳-۲- موضوعات بنیادی در مطالعه ی انگیزش:
تعدادی از موضوعات به عنوان موضوعات اصلی در بررسی انگیزش به خصوص در نظریه های انگیزشی معاصر، مورد توجه قرار میگیرد. خلاصهای از موضوعات اصلی در مطالعه انگیزش شامل موارد زیر است، حسن زاده، ۱۳۹۰:
۲-۳-۲-۱- انگیزش برای سازگاری و انطباق مفید است:
انگیزش برای سازگاری با شرایط همیشه در حال تغییر، مفید است. این شرایط مانند: مقتضیات شغلی افزایش یا کاهش یابد، فرصتهای آموزشی ایجاد میشوند و از دست میروند، روابط بهبود و زوال مییابد. انسانها سیستمهای سازگار پیچیدهای هستند. این موضوع به دلیل تغییر دایمی محیطی که در آن زنذگی میکنیم، اهمیت دارد. همان طور که گفته شد انگیزش برای شرایط در حال تغییر مفید است.
۲-۳-۲- ۲- انگیزه ها توجه را هدایت کرده و جهت رفتار را تعیین میکنند:
انگیزه ها با هدایت کردن توجه به اعمال خاص به جای اعمال دیگر، بر رفتار ما تاثیر میگذارند. در هر محیط و شرایطی، به شیوه های مختلف توجه ما را میطلبد. حالتهای انگیزشی به ما ندا می دهند که توجه ما به یک جهت یا جهت دیگر جلب گردد. برای مثال: هنگام گرسنگی به دنبال غذا هستیم تا کتاب مورد نظر. بدون داشتن جهت، قادر به ادامه حیات نخواهیم بود.
۲-۳-۲-۳٫ انگیزه ها در طول زمان تغییر می کند و بر جریان و رفتار تاثیر می گذارد:
انگیزش همیشه تغییر می کند و افزایش مییابد. انگیزش فرایندی پویا است. نیرومندی و شدت انگیزه کم و زیاد می شود و افراد در هر لحظه ممکن است چندین انگیزه متفاوت داشته باشند. مثلا دانشجویی انگیزه نیرومندی برای مطالعه و امتحان دادن دارد، بعد از مدتی خستگی، انگیزه های جدیدی مانند گرسنگی و تشنگی بر او غلبه میکنند و برای رفع آنها دست از مطالعه بر میدارد.
۲-۳-۲-۴- انواع انگیزش وجود دارد:
انسانها از لحاظ انگیزش، پیچیده هستند و انگیزشهای مختلفی دارند. برای مثال انگیزش بیرونی با انگیزش درونی، انگیزش یاد گرفتن با انگیزش عمل کردن، انگیزش گرایش به موفقیت با انگیزش اجتناب از شکست تفاوت دارد. علت توجه کردن به انواع انگیزش به این دلیل است که برخی انگیزه ها در مقایسه با انگیزه های دیگر کیفیت عالی تر، عملکرد مطلوبتر و پیامدهای روانشناختی های سالمتری را از انواع دیگر به بار می آورند. برای مثال دانشجویی که به خاطر انگیزش درونی، یعنی علاقه و کنجکاوی یاد میگیرد، در مقایسه با دانشجویی که صرفا به خاطر نمرهی درس میخواند، خلاقیت و هیجان مثبت بیشتری نشان میدهد.
-
-
-
- در انگیزش باید به رفتار گرایشی و رفتار اجتنابی توجه کرد:
-
-
برای اینکه انسانها به نحو مطلوبی سازگار شوند، خزانهی انگیزشی دارند که علاوه بر انگیزه های خوشایند گرایشی یا نزدیکی، انگیزه های ناخوشایند اجتنابی یا دوره را نیز شامل می شود. در رفتار گرایشی مردم به دلیل اینکه چیزی را میخواهند به آن چیز تمایل پیدا میکنند. برای مثال ساندویچ خوردن فرد در هنگام گرسنگی. در رفتار اجتنابی، مردم کاری میکنند تا از آن چیز دوری میکنند. برای مثال ترس از مار باعث فرار و دوری جستن از آن میگردد.
۲-۳-۲-۶-در انگیزش، شرایط و موقعیت اجتماعی اهمیت دارد:
برای اینکه انگیزش شکوفا شود به شرایط حمایت کننده نیاز دارد. انگیزش فرد را نمی توان از موقعیت اجتماعی که در آن قرار دارد، جدا کرد. در روابط با انگیزش کودکان، دانش آموزان و ورزشکاران و مورد مشابه، محیط ها می توانند پرورش دهنده و حمایت کننده یا بیتوجه و زیان آور باشند. چون پژوهشگران انگیزش از نقشی که موقعیتهای اجتماعی در انگیزش و سلامتی افراد بازی میکنند، آگاه هستند، تلاش میکنند که اصول انگیزشی را طوری به کار برند که انگیزش افراد را شکوفا کند.
۲-۳-۲-۷- در انگیزش باید به نقش احساسات توجه کرد:
نظریه پردازان انگیزش همیشه علاقه دارند که مردم چگونه احساس میکنند. فرض اصلی نظریه های عاطفی آن است که مردم به منظور تجربه عاطفی مثبت به بعضی چیزها نزدیک میشوند و برای اجتناب از تجربه عاطفی منفی از بعضی چیزها پرهیز میکنند. بر پایه این عقیده، احساسات از عوامل مهم تعیین کننده رفتار است زیرا احساسات پیوندی تنگاتنگ با بقای فرد دارند.
۲-۳-۲-۸٫ در انگیزش باید به تفاوتهای فردی توجه کرد:
نظریهپردازان انگیزش نه تنها به مطالعه انگیزه های مشترک، عمومی و در بین افراد فرهنگهای گوناگون علاقهمند هستند، بلکه آنها همچنین به تفاوتهای فردی در بروز این انگیزه ها در افراد مختلف علاقه نشان می دهند. نظریهپردازان انگیزش مجذوب کشف این مطلب هستند که چرا افرادی با استعداد به موفقیت میرسد و فردی با استعداد استثنایی شکست میخورد؟ (حسنزاده، ۱۳۹۰).
۲-۳-۳- نظریه های انگیزش:
انگیزه دارای نظریه های متعددی است. یکی از نظریه ها که به تفاوت انگیزه دانش آموزان برای پیشرفت در مدرسه توجه می کند، انگیزش پیشرفت نامیده می شود (آیمز و آرچر[۵۰]، ۱۹۸۸).
۲-۳-۳-۱- انگیزش در نظریه فرهنگی – اجتماعی:
نظریه فرهنگی- اجتماعی بر مشارکت اجتماعی تأکید دارد، افراد به منظور حفظ هویت و روابط بین فردی در فعالیتها شرکت می کند. بنابرین، دانش آموزان در صورتی برای یادگیری انگیزش دارند که عضویی از یک کلاس یا اجتماع مدرسه باشند. این نظریه بیان می کند که انگیزه های یادگیری در کلاس با مشاهده دیگران و با تعامل با دیگر اعضای کلاس به دست می آید. همچنین هویت و عضوی از گروه بودن مفاهیم کلیدی آنها هستند (به نقل از منصوری، ۱۳۸۸).