شواهد پژوهشی از کاربرد روش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی حمایت می کند؛ زیرا این درمان توانسته است میزان بازگشت حملههای افسردگی را در کسانی که سه حمله افسردگی یا بیشتر داشته اند کاهش دهد (تیزدیل، سگال، ویلیامز، راید گوی، سولسبی و لو[۹۱]،۲۰۰۰).
۲-۱-۴-۳-۳-۲- مداخلاتی که ذهن آگاهی مؤلفه کلیدی در آن ها محسوب می شود:
پذیرش و تعهد درمانی: تحت این فرضیه ابداع شد که آسیب روانی ارتباط وسیعی با کنترل یا اجتناب از افکار و عواطف منفی فرد دارد. پذیرش و تعهددرمانی به آموزش مهارتهای لازم جهت کاهش اجتناب تجربه ای[۹۲] می پردازد و زمانی رخ میدهد که فرد از برقراری تماس با تجارب شخصی خاص خود اکراه دارد مانند حالات بدنی[۹۳]، عواطف، افکار، خاطرهها و گرایشات رفتاری[۹۴]. گامهایی نیز در جهت اصلاح شکل این رویدادها و زمینههایی که در آن رخ می دهند برداشته می شود (هایس، استروساهل و ویلسون[۹۵]،۱۹۹۹). ذهنآگاهی اشتیاق را به وسیله افزایش آگاهی با بهره گرفتن از خودمشاهدهگری[۹۶] گسترش میدهد که این نیز به نوبه خود شفافسازی افکار و عقاید[۹۷] را پرورش میدهد. گرچه پذیرش و تعهد درمانی به طور ویژه ذهنآگاهی را به عنوان یک مؤلفه درمانی یا تکنیک رشد نمیدهد ولی رویکرد کلی، شیوه ها و تمرینهای آن با رویکردهای مبتنی بر ذهنآگاهی همسو و هم جهت میباشد (بائر،۲۰۰۳). در پژوهشهای مختلف کارایی موفقیتآمیز پذیرش وتعهددرمانی برای افسردگی (زتل و هایس[۹۸]،۱۹۸۶؛ زتل و رانیس[۹۹]،۱۹۸۹)، استرس محل کار[۱۰۰] (بوند و بروس[۱۰۱]،۲۰۰۰)، درد مزمن[۱۰۲](گیسر[۱۰۳]،۱۹۹۲)، اسکیزوفرنیا (باخ و هایس[۱۰۴]،۲۰۰۲؛ گودیانو، دالریمپل و هربرت[۱۰۵]،۲۰۰۲)، ترک سیگار (گیفورد[۱۰۶]،۲۰۰۲) و سوء مصرف مواد (هایس، ویلسون، گیفورد، بیست، باتن و پی یاسکی[۱۰۷]،۲۰۰۲) نشان داده شده است. همچنین در زمینه اختلالات اضطرابی، تحقیقات بلاک[۱۰۸](۲۰۰۲) و بلاک و ولفرت[۱۰۹](۲۰۰۰)، سودمندی موفقیت آمیز پذیرش و تعهد درمانی را تأیید نموده است.
رفتاردرمانی مناظره ای: که در آن عناصری از رویکردهای شناختی ـ رفتاری سنتی با فلسفه ذن به منظور درمان اختلال شخصیت مرزی ترکیب شدهاند. رفتاردرمانی مناظرهای، رفتار بدکارکرد را نتیجه عملکرد بد سیستم تنظیم هیجانی[۱۱۰] میداند که با احساسات منفی و عدم توانایی برای تغییر این احساسات مربوط است. در رفتاردرمانی مناظرهای تغییر رفتار در زمینه پذیرش خود[۱۱۱] صورت میگیرد و از ذهنآگاهی به عنوان راهبرد اصلی جهت افزایش پذیرش استفاده می شود. ذهنآگاهی که بر عدم داوری و عدم ارزیابی تأکید دارد مثل راهبرد مواجههای عمل کرده و موجب کاهش اجتناب خودکار از هیجان و پاسخهای ترس می شود (لینهان[۱۱۲]،۱۹۹۳).
ذهنآگاهی در رفتاردرمانی مناظرهای در مقایسه با سایر رواندرمانیهای ذهنآگاهیمحور از سازماندهی متفاوتی برخوردار است. به این صورت که در رفتاردرمانی مناظرهای به آموزش مهارتهای چیستی[۱۱۳]ذهنآگاهی (یعنی مشاهده، توصیف، مشارکت) و مهارتهای مربوط به چگونگی[۱۱۴]آن (یعنی غیرقضاوتی بودن، ذهنآگاهی فردی[۱۱۵] و اثربخشی آن[۱۱۶]) پرداخته می شود. تمرینات ذهنآگاهی شامل خیالپردازی برای مشاهده افکار، احساسات و حالات بدنی، مشاهده تنفس یا شمارش یا هماهنگ گام برداشتن، آگاهی ذهنآگاهانه در خلال فعالیتهای روزمره میباشد (بائر،۲۰۰۳).
در زنان دارای اختلال شخصیت مرزی که رفتاردرمانی مناظرهای دریافت نمودند کاهش رفتارهای فراخودکشی[۱۱۷]، خشم و از هم گسیختگی[۱۱۸] و کاهش زمان بستری شدن مشاهده شد؛ ضمن آنکه دوام درمانهای انجام شده در آن ها بالا بود (لینهان، آرمسترانگ، سوارز، آلمان و هیرد[۱۱۹]،۱۹۹۱).
تحقیقات نشان می دهند مهارتهای رفتاردرمانی مناظرهای که دربرگیرنده ذهنآگاهی هستند در زمینه پرخوری عصبی (تلچ، آگراس[۱۲۰] و لینهان،۲۰۰۲) و سوء مصرف مواد (لینهان و همکاران[۱۲۱]،۱۹۹۹) نیز موفق نشان داده است.
پیشگیری از بازگشت: نیز یک بسته آموزشی درمانی است که برای ممانعت از بازگشت سوء مصرف کنندگان مواد توسط مارلات و گوردون[۱۲۲](۱۹۸۵) طراحی شده است. از ذهنآگاهی به عنوان تکنیکی جهت مقابله با امیال نیز استفاده می شود. مثلاً از استعاره «موج سواری بر امیال[۱۲۳]»، برای تشویق مراجع جهت پشت سر گذاشتن امواج و این که به میل اجازه بدهند بدون آنکه تسلیمش شوند بگذرد، استفاده می شود. علاوه بر این، پیشگیری از عود، از ذهنآگاهی جهت آموزش این مطلب استفاده می کند که امیال را نمی توان رد کرد بلکه می کوشد تا مشاهده و پذیرش امیال را در مراجعان پرورش دهد (بائر،۲۰۰۳).
رشد و تکامل درمانهای ذهنآگاهیمحور، نقطه عطف ترکیب مطالعه ذهنآگاهی در حیطههای بالینی و پژوهشی میباشد؛ زیرا با توجه به تأکید رفتاردرمانی بر تجربینگری، امکان مطالعه ذهنآگاهی در روانشناسی کاربردی و روانشناسی تجربی فراهم شده است. در خلال چند سال گذشته علاقه افراد نسبت به ذهنآگاهی در روانشناسی بالینی علمی رو به افزایش است. مثلا در لیست پذیرش و تعهددرمانی که توسط هایس در دانشگاه نوادا رنو[۱۲۴]، در سال ۲۰۰۲ پایهگذاری شده است نزدیک به ۸۰۰ عضو ثبت نام کرده اند. در لیست خدمات «ذهن آگاهی» که در سال ۲۰۰۲ توسط فرسکو در دانشگاه ایالتی کنت پایهگذاری شده است بیش از ۲۲۰ نفر عضو ثبت نام نموده اند. همچنین افزایش علاقه به ذهنآگاهی با تشکیل گروه ذهنآگاهی و گروه علاقه خاص به پذیرش در انجمن ارتقاء رفتاردرمانی در سال ۲۰۰۲ جلوهگر شد. از همان ابتدای شکل گیری گروه علاقه خاص به پذیرش، بیش از ۱۵۰ نفر برای پیوستن به آن ابراز تمایل کردند (کارداسیوتو،۲۰۰۵).
۲-۱-۴-۴- تعاریف ذهن آگاهی
با آنکه علاقه نسبت به سازه ذهنآگاهی در طول ده سال گذشته رو به فزونی نهاده است، اما پژوهش راجع به این زمینه، به دلیل نبود یک تعریف عملیاتی روشن از ذهنآگاهی با مانع روبرو شده است. این سازه برحسب حیطههای روانشناسی که در آن ها به کار رفته به طور متفاوت تعریف گردیده است. در ادامه، تعاریف در دو دسته تعاریف بالینی ذهنآگاهی و تعاریف غیربالینی آورده شده است. منظور از تعاریف غیربالینی آن دسته از تعاریف هستند که در ادبیات روانشناسی اجتماعی و نوشته های مربوط به فلسفه و روش ذهنآگاهی یافت میشوند.
تعاریف بالینی و تعاریف اجتماعی ـ روانشناختی مشابهتهایی با یکدیگر دارند. در هر دو نوع تعریف، بر آگاهی انعطافپذیر از زمان حال تأکید شده است. علاوه بر این، تعریف روانشناختی ـ اجتماعی بیان میدارد که ذهنآگاهی، گوشبهزنگی یا توجه کردن به یک موضوع یا محرک منفرد و واحد نمی باشد (لانگر،۲۰۰۲) که این مطلب در تعاریف بالینی نیز منعکس شده است. اما بین دو تعریف بالینی و غیربالینی از برخی جهات تفاوتهایی وجود دارد. پیشزمینه های نامرتبط تاریخی و فرهنگی در طول شکل گیری این سازه، منجر به بروز تفاوتهایی در تعریف و کاربرد ذهنآگاهی شده است.