« اولویت بندی شاخص های سرمایه فکری در بانکهای ... | منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با مانیتورینگ سلامت سازه- ... » |
از طرف چونm < n ، پس {y = fm(x) ∈ {/ fi(x) : i > n بنابراین {y /∈ {fi(x) : i > n و این عبارت با فرضتناقض دارد، لذا ح م ثابت م شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
قضیه ١.١.٢١. فرض کنیدf : X → X ی ن اشت پیوسته روی فضای متری فشردهیX باشد. برای هر عضودلخواهx ∈ X ، اگر (ω(x,f متناه باشد، آن اه مدار هر عضو از (ω(x,f مدار ی نقطهی تناوب است.
برهان. فرض م کنیمF ی زیرمجموعهی سره و غیرته از (ω(x,f باشد. قرار م دهیم ∅ ≠F′ = ω(x,f) F .هن ام که (ω(x,f متناه است، پس همسای هایU وV ازF و ′F، به ترتیب، موجود است بهطوریکه دارایخواص زیر م باشند
F ⊆ U, F′ ⊆ V, U ∩ V = ∅.
.ω(x,f) ⊆ U ∪ V پس،ω(x,f) = F ∪ F′ چون
بنابراین م توانیم نتیجه ب یریم که برایn های به قدر کاف بزرگfn(x) ∈ U یاfn(x) ∈ V . یعن
∃ N0 s.t ∀n > N0, fn(x) ∈ U ∨ fn(x) ∈ V.
پس م توانیم دنبالهی {ni} را طوری بسازیم کهfni(x) ∈ U وfni+1(x) ∈ V . چونX فشرده م باشد، پسدنبالهی {(fni(x} درX دارای ی زیر دنبالهی هم را به نقطهای مانندy متعلق بهU است. چون ی زیر دنباله از
{(fni(x} بهy هم راست، پس طبق تعریف نقاطω -حدی باید (y ∈ ω(x,f. یعن
∃{nij} ⊆ {ni} , fnij(x) → y ∈ F.
با توجه به پیوستf داریم
fnij+1(x) = f(fnij(x) ) → f(y) ∈ F′ ⊆ V.
در حال که م دانیمfnij(x) ∈ V . در نتیجه ∅ ≠ ′f(F) ∩ F . یعن مجموعهی (ω(x,f دارای زیر مجموعهیناته و سره که تحتf پایا باشد، نیست.
فرض کنید (y ∈ ω(x,f باشد. چون (ω(x,f پیشرو پایا م باشد و مدار پیشرو ی نقطه نیز پیشرو پایاست.
یعن
f(ω(x,f) ) ⊆ ω(x,f),
∀z , f (O+(z,f)) ⊆ O+(z,f).
پس داریم (y ∈ O+(y,f) ⊆ ω(x,f. که نشان م دهد (O+(y,f ی مجموعهی پایا و ناته از (ω(x,f است.
چون (ω(x,f دارای زیر مجموعهی سره و غیر ته و پایا نم باشد، پس
| O+(y,f) |=| ω(x,f) |< ∞.
یعن مدار نقطهیy ی مدار تناوب است.
تعریف ١.١.٣١. فرض کنیدf : X → X ی ن اشت پیوسته روی فضای متریX باشد. نقطهیx ∈ X رای نقطهی بازگشت ازf گوییم، هرگاه (x ∈ ω(x,f. مجموعهی نقاط بازگشتf را با (R(f نمایش م دهیم:
R(f) = {x ∈ X : x ∈ ω(x,f)}
.
گزاره ١.١.١۴. فرض م کنیمf : X → X ی ن اشت پیوسته روی فضای متری فشردهX باشد. مجموعهینقاط بازگشت ن اشتf ، پیشرو پایا م باشد. یعن
f(R(f)) ⊆ R(f).
برهان. فرض م کنیم (x ∈ R(f. در اینصورت (x ∈ ω(x,f. بنابراین دنبالهی {nk} وجود دارد بهطوریکه
fnk(x) → x، با توجه به پیوستf داریم
fnk(f(x)) = fnk+1(x) → f(x).
بنابراین (f(x) ∈ ω(f(x),f م باشد.یعن (f(x ی نقطه بازگشت ازf است و
f(x) ∈ R(f).
در پایان این بخش به معرف مجموعهی نقاط ناسرگردان م پردازیم.
تعریف ١.١.١۵. فرض کنیدf : X → X ی ن اشت پیوسته روی فضای متریX باشد. نقطهیx ∈ X رای نقطهی ناسرگردان م نامیم، هرگاه برای هر همسایU ازx ، عدد طبیعn ، چنان موجود باشد که
fn(U) ∩ U ̸= ∅.
مجموعهی نقاط ناسرگردان را با (Ω(f نمایش م دهیم. اگر نقطهیx ناسرگردان نباشد، آن را سرگردان نامیم.
گزاره ١.١.١۶. مجموعهی (Ω(f ی مجموعهی بسته و پیشرو پایا م باشد که
.
برهان. بسته بودن: فرض کنید دنبالهی {xn} ها متعلق به (Ω(f باشد وxn → y . م خواهیم ثابت کنیم که(.y ∈ Ω(f
برای این منظور فرض م کنیمU ی همسای ازy باشد. چونxn → y پس ی ۰n وجود دارد بهطوریکه.xn0 ∈ U پسU ی مجموعهی باز شامل نقطهی ۰xn م باشد. طبق تعریف نقاط ناسرگردان یm وجود داردبهطوریکه.fm(U) ∩ U ≠ ϕ چونU ی همسای دلخواه ازy بود، پسy ، ی نقطهی ناسرگردان م باشد.
پایا بودن: م خواهیم ثابت کنیم (.f(Ω(f)) ⊆ Ω(f
فرض کنید (x ∈ Ω(f باشد، ثابت م کنیم (.f(x) ∈ Ω(f فرض کنیدW ی مجموعهی باز شامل (f(xباشد. چونf ی ن اشت پیوسته ازX بهX م باشد، (f−۱(W ی مجموعهی باز شاملx است. بنابه این ه
فرض کردیم (x ∈ Ω(f باشد و با توجه به تعریف نقاط ناسرگردان داریم,∅ ≠ (n s.t. fn(f−۱(W)) ∩ f−۱(W∃
یعن
fn−۱(W) ∩ W ̸= ∅.
با اثر دادن ی بار ن اشتf روی دو مجموعهی فوق داریم ∅ ≠fn(W) ∩ W . پس (f(x ی نقطهی ناسرگردانم باشد.اکنون ثابت م کنیم که (ω ⊆ Ω(f.
فرض کنیدy عضو دلخواه از مجموعهی (ω(f باشد. طبق تعریف نقاطω -حدی، دنبالهی {nk} و نقطهای
مانندx ∈ X وجود دارد بهطوریکه.fnk(x) → y
اکنون فرض کنید کهU ی مجموعهی باز شامل نقطهیy باشد. چونy ی نقطهی حدی برای مجموعهی
{(fnk(x} است پسN0 ∈ N وجود دارد بهطوریکه
∀nk > N0 =⇒ fnk(x) ∈ U,
فرض کنید ۲N0 < nk1 < nk باشند.واضح است کهfnk2(x) ,fnk1(x) ∈ U بنابراین داریم
فرم در حال بارگذاری ...