-jackson ↑

 

    1. – Lewin ↑

 

    1. -Salger ↑

 

    1. -Maslach ↑

 

    1. – job – related stuations ↑

 

    1. – stressful ↑

 

    1. -Siuol ↑

 

    1. -Spector ↑

 

    1. -Cooper ↑

 

    1. -Addae ↑

 

    1. -Wang ↑

 

    1. -Hemingway ↑

 

    1. -Smith ↑

 

    1. -Tovey ↑

 

    1. -Adams ↑

 

    1. -Herscovitch ↑

 

    1. -Mowday ↑

 

    1. – porter ↑

 

    1. -steers ↑

 

    1. -Meyer ↑

 

    1. -Allen ↑

 

    1. Affective com mitment ↑

 

    1. -Continuance com mitment ↑

 

    1. -Normal commitment ↑

 

    1. -Epstiein ↑

 

    1. -Klifedder ↑

 

    1. -power ↑

 

    1. -Wells ↑

 

    1. -Schneider ↑

 

    1. -Bush ↑

 

    1. -Bellani ↑

 

    1. -Furlani ↑

 

    1. -Del Valle ↑

 

    1. -Bravo ↑

 

    1. – Job ↑

 

    1. – Occupation ↑

 

    1. – Career ↑

 

    1. -Fisher ↑

 

    1. -Brief ↑

 

    1. -Weiss ↑

 

    1. -Fox ↑

 

    1. -Spector ↑

 

    1. -Miles ↑

 

    1. -Cote ↑

 

    1. -Morgan ↑

 

    1. -Brotheridge ↑

 

    1. -Grandey ↑

 

    1. -Schaubroeck ↑

 

    1. -Jones ↑

 

    1. -Zapf ↑

 

    1. -Ashkanasy ↑

 

    1. -Hartel ↑

 

    1. -Oaus ↑

 

    1. -Wright ↑

 

    1. -CropanZano ↑

 

    1. -Corclez ↑

 

    1. -DOugherty ↑

 

    1. -mulki ↑

 

    1. -jaramillo ↑

 

    1. -Locander ↑

 

    1. -Harris ↑

 

    1. -ogbonna ↑

 

    1. -Barro ↑

 

    1. -Greenberg ↑

 

    1. -Robertson ↑

 

    1. -Schneider ↑

 

    1. -Brown ↑

 

    1. -Arnold ↑

 

    1. -Barling ↑

 

    1. -Adelman ↑

 

    1. -Gron roos ↑

 

    1. -Bitner ↑

 

    1. -Booms ↑

 

    1. -Mohr ↑

 

    1. -Howard ↑

 

    1. -Gengler ↑

 

    1. -yoon ↑

 

    1. -Beatty ↑

 

    1. -Snch ↑

 

    1. -Cordes ↑

 

    1. -Lee ↑

 

    1. – Ashforth ↑

 

    1. -Eisenberger ↑

 

    1. -Huntington ↑

 

    1. -Hutchinson ↑

 

    1. -sowa ↑

 

    1. -Robblee ↑

 

    1. -Baruch ↑

 

    1. -Feldman ↑

 

    1. -Bronololo ↑

 

    1. -BenDayan ↑

 

    1. -Schwarz ↑

 

    1. -Halbesleben ↑

 

    1. -Buekley ↑

 

    1. -Hobofoll ↑

 

    1. – clinical approach ↑

 

    1. . Freude Neberger ↑

 

    1. – The Social- Psychological Approach ↑

 

    1. – Cherniss Transactional Approach ↑

 

    1. – Defensive Coping ↑

 

    1. . Guion ↑

 

    1. . Pugh ↑

 

    1. . Payne ↑

 

    1. -selye ↑

 

    1. -Stress ↑

 

    1. -Cartwright ↑

 

    1. -Cooper ↑

 

    1. -Isele ↑

 

    1. -eustress ↑

 

    1. -distress ↑

 

    1. -Fever ↑

 

    1. -Bhgat ↑

 

    1. – Beehr ↑

 

    1. – non-specific ↑

 

    1. – Hommeostasis ↑

 

    1. -AbuAlRub ↑

 

    1. -Due ↑

 

    1. -Conflict ↑

 

    1. -Variaton ↑

 

    1. -Mood ↑

 

    1. -Blood Pressure ↑

 

    1. -Physical Activity ↑

 

    1. -Optimistic Personality ↑

 

    1. -Security ↑

 

    1. -Des ↑

 

    1. -Well-Adjusted ↑

 

    1. -Eriksen ↑

 

    1. -Ursin ↑

 

    1. -Job strain ↑

 

    1. -parker ↑

 

    1. -Kulike ↑

 

    1. -Clark ↑

 

    1. -Coetz ↑

 

    1. -Seago ↑

 

    1. -Muscroft ↑

 

    1. -Fielding ↑

 

    1. -Schfer ↑

 

    1. -Moorudolf ↑

 

    1. -Organization Commitment ↑

 

    1. -Porter ↑

 

    1. -Cole ↑

 

    1. -Haunt and Morgan ↑

 

    1. -Involvment ↑

 

    1. -Haersi & Belanchard ↑

 

    1. -Richers ↑

 

    1. -Becker & Billings ↑

 

    1. -Greenberg & Baron ↑

 

    1. -Oreilly & Chatman ↑

 

    1. -Kelman ↑

 

    1. -Allen & Meyer ↑

 


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 18 آذر 1401نظر دهید »

 

۲-۱-۳-۲- مکاتب غیرواقع‌گرا

 

مکاتبی که این باور را در خود داشته باشند که جملات اخلاقی، انشایی است یعنی این توان در آن ها دیده نمی‌شود که عالم واقع یا عین را بتوانند توصیف نمایند به مکاتب غیرواقع‌گرا مشهورند. زیرا این مکاتب عاجز از این مسئله هستند که بتوانند به وسیله گزاره‌های اخلاقی انشایی به توصیف عالم واقع بپردازند (مصباح‌یزدی، ۱۳۸۴).

 

‌بر اساس معیار غیرواقع‌گرایی، چندین مکتب اخلاقی – از زمان یونان باستان تا دوران جدید – به وجود آمده است که عبارتند از: احساس‌گرایی، توصیه‌گرایی، قراردادگرایی و امر الهی. غیر واقع‌گرایی اخلاقی پیامدهای زیادی را به همراه دارد که یکی از آن‌ ها این است که این دیدگاه به نسبی‌گرایی بی حد و حصر کشیده می‌شوند؛ زیرا غیرواقع‌گرایی مبنا و پایگاه عینی و واقعی را برای اخلاق نمی پذیرد و از این جهت در این نظریه هر رفتاری می‌تواند به کمترین مناسبت مانند خوشایندی یا ناخوشایندی عامل آن، خوب یا بد به حساب آید. صدق و کذب ناپذیری نقد دیگری است که بر غیر واقع‌گرایان وارد است. یکی دیگر از نقدهای غیرواقع‌گرایی این است که این دیدگاه موجب می‌گردد تا معیاری برای معقولیت احکام اخلاقی نداشته باشیم. بی شک اگر نتوان احکام اخلاقی را با استدلال و برهان همراه کرد نمی‌توان دیدگاه‌ها و مکاتب اخلاقی مختلف را ارزش گذاری کرد. تبیین عقلانی احکام اخلاقی تنها در زمانی ممکن است که میان ارزش‌ها و حقایق عینی رابطه ای منطقی برقرار باشد (رابرت، ۱۳۸۲).

 

۲-۱-۴- شیوه تبیین نظام اخلاقی

 

برای تعیین نظام اخلاقی مورد قبول می بایست اولا نتیجه مطلوب از افعال اختیاری انسان را معین کرد و ثانیاًً معلوم نمود که چگونه می‌توان افعالی را که در جهت نتیجه و هدف می‌باشند از افعالی که ما را از آن دور می‌کنند تشخیص داد، تا بتوانیم ملاک و چارچوبی کلی برای کارهای بایسته و نبایسته ارائه دهیم. (مصباح، ۱۳۸۸). به طور کلی نظام‌های اخلاقی بر دو قسم قابل تقسیم است: ۱-نظام‌های اخلاقی که مبتنی بر خودخواهی و خودپرستی و منافع شخصی است یا نظام‌های خودمحور ۲- نظام‌هایی که فراتر از منافع شخصی می‌روند و مبنایی فراتر از خود شخصی دارند یا نظام‌های غیرخود محور (مطهری،۱۳۷۶).

 

۲-۱-۴-۱- نظام اخلاق اسلامی، غایت‌گرا یا وظیفه‌گرا؟

 

نظام اخلاق اسلامی هم غایت‌گرا و هم وظیفه‌گرا است. زیرا غایت در اخلاق اسلامی خیر و سعادت اخروی است، نه منافع دنیوی. انسان به عنوان موجودی مختار و آگاه در افعال خود غایت داشته، هر کاری را به هدفی و برای برآوردن غرضی انجام می‌دهد. با توجه به آیات قرآن کریم دانسته می‌شود، غایت نهایی و مطلوب با لذات انسان در کارهای اخلاقی سعادت، فوز و فلاح نهایی است. در قیاس با منافع دنیوی، نظام اخلاقی اسلام غایت‌گرا نیست، بلکه ارزش‌گرا و فضیلت خواه و به تعبیری وظیفه‌گرا است. مقصود آن است که چون نظام اخلاقی اسلام مبتنی بر انسان شناسی خاصی است و گستره وسیعی برای حیات و کمالات انسانی می بیند، منافعی که بدان نظر دارد، کمال و سعادت اخروی انسان است که در پرتو قرب الهی حاصل می‌شود. این غایت، یعنی کمال انسان، با انجام اعمالی که ملایم با نفس متعالی انسان است، تحقق می‌یابد. از این رو، نظام اخلاقی اسلام در مقام توصیه و دستور و ارائه برنامه، همچون وظیفه‌گرایی عمل می‌کند و از آنجا که در هر حال خیر اخروی مد نظر است، غایت‌گرا است (لاریجانی، ۱۳۷۳).

 

۲-۱-۴-۲- نظام اخلاقی اسلام عقلانی است یا وحیانی؟

 

نظام اخلاقی اسلام عقلانی، وحیانی است. بدین معنا که هم خرد و اندیشه انسان بدان دعوت می‌کند و هم پیامبران الهی. از این امر گاهی به فطری بودن دین تعبیر می‌شود. یعنی تعالیم کلی دین اسلام از آن جمله احکام اخلاقی آن، با گرایش‌های فطری انسان هماهنگ و همنوا است. حاصل آنکه اگر اسلام ما را به ترک تعلقات دنیوی و توجه به خدا و آخرت و ارزش‌های معنوی فرا می‌خواند، عقل حسابگر نیز، که همواره سود و زیان، مصالح و مضار انسان را در نظر می‌گیرد و انسان را به انجام کارهایی که بیشترین سود و کمترین زیان را برای او دارد، دعوت می‌کند، آن فراخوان وحیانی را تأیید می‌کند. صریحاً می‌توان گفت که اسلام تنها از ما خواسته است که عاقل باشیم و عاقلانه عمل کنیم. انسان عاقل هرگز آخرت را به دنیا نمی فروشد و جهان ابدی، لذایذ معنوی و لقای خدا را با لذایذ ناچیز و بی مقدار دنیوی مبادله نمی‌کند. از این روست که می گوییم نظام اخلاقی ما عقلانی-وحیانی است (مصباح یزدی، ۱۳۷۶).

 

۲-۱-۴-۳- تفاوت نظام اخلاقی اسلام با دیگر نظام‌ها

 

اختلاف نظام اخلاقی اسلام با نظام‌های دیگر به مفهوم بر نمی‌گردد، یعنی درمعنای سعادت اختلافی نیست. همچنین در اصل اینکه آدمی در طلب سعادت خود است جای اختلاف نیست. زمینه اختلاف در شناسایی مصداق آن است. مفهوم سعادت از دوام و شدت مطلق یا نسبی لذت انتزاع می‌شود. اما تشخیص مصداق آن به نگرش عام جهان‌شناسانه هر مکتب بستگی دارد. قرآن که حیات آدمی را نامحدود و سهم اصلی زندگی انسان را به بعداز مرگ مربوط می‌داند مصداق سعادت و فلاح را در ارتباط با حیات اخروی بازشناسی می‌کند. ماده سعادت که فقط یک بار در قرآن در سوره هود آیه ۱۰۵ آمده است، بر سعادت اخروی تطبیق شده است. اصل رابطه انسان با مبداء و معاد، رکن نظام اخلاقی اسلام است. سعادت که غایت زندگی انسان است از دیدگاه قرآن از مبداء هستی سرچشمه می‌گیرد و در حیات اخروی ظهور تام می‌یابد. گشودن حساب آخرت در حوزه داوری اخلاقی ‌به این معنا خواهد بود که تأثیر هر فعل مورد نظر را باید علاوه بر حیات این جهانی انسان، در حیات اخروی او هم سنجید و این کاری دشوار است. این دشواری از آنجا ناشی می‌شود که آدمی از چگونگی زندگی اخروی و عوامل مؤثر در آن بی‌خبر است. نقش وحی پرده‌برداری از سازوکار تأثیرگذاری افعال اختیاری در مجموعه زندگی انسان است. براین اساس ما در شناسایی دقیق وضعیت اخلاقی افعال (که از تأثیر آن ها بر سعادت آدمی انتزاع می‌شود) محتاج وحی هستیم.

 

۲-۱-۴-۴- غایت نظام اخلاقی اسلام

 

به استناد متون اسلامی، غایت در این نظام لذت است، اما نه لذت‌های حسی دنیوی که ناپایدار، سطحی و توأم با رنج‌ها و آلام فراوان است، بلکه لذت‌های پایدار، عمیق و خالی از هر گونه رنج و سختی . با مروری بر آیات کریمه قرآن کریم روشن می‌گردد که خداوند از انسان خواسته خود را در لذت‌های دنیوی که گذرا و همراه با رنج‌های فراوان و بسیار پایین مرتبت هستند، محدود نساخته به آخرت و لذتهای جاودانه و ‌ژرف‌تر نظر بدوزد. از نگاه قرآن بالاترین لذت و سرور و ابتهاجی که برای انسان حاصل می‌گردد، لذت حاصل از انس با خدا، قرب به او و نظر به جمال و جلال الهی است و از این رو می‌توان گفت، غایت در نظام اخلاقی اسلام قرب الی ا… است (مصباح، ۱۳۸۸).

 

۲-۱-۵- تفاوت اخلاق و حقوق


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 17 آذر 1401نظر دهید »

 

      • دارایی‌های نامشهود: مخارجی مانند تحقیق و توسعه و هزینه های آموزش و نظایر آن، که از آن ها انتظار انتفاع آتی می‌رود بایستی سرمایه‌ای شده و هزینه استهلاک آن ها، به حساب سود و زیان منظور گردد (Guasti Lima et al., 2014).

 

    • استهلاک انباشته سرقفلی و سرقفلی ثبت نشده: این معادل‌ها از روش حسابداری تحصیل (اکتساب) شرکت‌ها ناشی می‌شود. اگر شرکتی، شرکت دیگر را از طریق خرید تحصیل کند، در اینصورت حسابداران تأکید می‌کنند که سرقفلی، طی یک دوره‌ ۴۰ ساله مستهلک شود. از دیدگاه استوارت چون هزینه مذکور غیرنقدی و غیرقابل قبول مالیاتی است، بایستی به NOPAT برگشت داده شود و استهلاک انباشته سرقفلی به سرمایه حقوق صاحبان سهام اضافه شود تا سرقفلی در دفاتر همچنان محفوظ باقی بماند (Bolek et al., 2012).

 

      • هزینه یابی کامل در مقابل کوشش‌های موفقیت آمیز: شرکت‌هایی که روش حسابداری کوشش‌های موفقیت آمیز را به کار می‌برند بایستی مجددا صورت‌های مالی را به روش هزینه یابی کامل، تنظیم کنند چرا که بخشی از سرمایه‌ای که برای تولید محصولات موفق مصرف می‌شود ناشی از سرمایه‌گذاری در تولیدات ناموفق است و به همین جهت کلیه هزینه هایی که در روش کوشش‌های موفقیت آمیز به هزینه منظور می‌گردد باید سرمایه‌ای گردد (Lal Bhasin, 2013).

 

  • سایر ذخایر معادل‌های حقوق صاحبان سهام: ذخایر احتیاطی، زمان واقعی دریافت‌ها و پرداخت‌های نقدی را مبهم می‌کند. ذخایری مانند مطالبات مشکوک الوصول، کاهش ارزش موجودی‌ها، گارانتی و درآمد های معوقه اگر در فعالیت شرکت وقوع مکرر داشته و با ادامه فعالیت شرکت رشد خواهند کرد، بهتر است به حساب سرمایه بروند و اگر ماهیت آن ها به گونه‌ای است که عمدتاً به صورت موردی رخ می‌دهند، بهتر است که مانند بدهی‌های بدون بهره از حساب سرمایه خارج شوند. در محاسبه NOPAT تغییرات این ذخایر به درآمدها برگشت داده می‌شود. اصولا دخایر غیرنقدی به NOPAT برگشت داده می‌شود. ‌بنابرین‏ NOPAT منعکس کننده‌ هزینه هایی است که انجام شده است (هزینه های نقدی)، نه هزینه هایی که حسابداران ثبت کرده‌اند (Niresh and Alfred, 2014).

یانگ نیز تعدیلات حسابداری را درخصوص مواردی نظیر تحقیق و توسعه، تحقیقات بازاریابی و مخارج تحقیقات، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، استهلاک انباشته سرقفلی، هزینه یابی کامل در مقابل کوشش‌های موفقیت آمیز، ذخیره لایفو، هزینه های آموزش، سایر ذخیره و معادل‌های حقوق صاحبان سهام، متذکر شده است. ارزش افزوده اقتصادی را می‌توان از طریق گوناگونی نظیر: ارتقای کارایی عملیاتی، سرمایه‌گذاری در پروژه هایی که نرخ بازدهی بیش از نرخ هزینه سرمایه دارند، حذف فعالیت‌های غیراقتصادی، فروش دارایی‌های کم بازده و بی مصرف و اختصاص وجوده به فعالیت‌هایی سودآور و کاهش هزینه سرمایه از طریق تنظیم سیسات‌های مالی شرکت افزایش داد (طالب نیا و شجاع، ۱۳۹۰).

 

مدیریت مبتنی بر ارزش (VBM)، رویکردی است که بر پایه آن می‌توان مفهوم نقش ارزش در کسب و کار را تبین نمود، ‌بنابرین‏ می‌توان این شیوه شاخص‌های سنجش عملکرد مبتنی بر ارزش نظیر EVA و MVA را شناسایی کرده و به کار گرفت. محققان بر این باورند که: مدیریت مبتنی بر ارزش به ذهن هرکسی که در سازمان است این موضوع را القا می‌کند که بیاموزد، تصمیمات خود را ‌بر اساس درکی که از چگونگی کمک این تصمیمات به ارزش شرکت دارد، اولویت بندی نماید. این امر بدین معنی است که همه فرآیندها و نظام‌های اساسی بایستی به سمت ایجاد ارزش جهت گیری شوند. رویکرد ارزش آفرینی (VC)، در ادبیات مالی و اقتصادی و بازرگانی در چارچوب فرایند و زنجیره‌ی ارزش مورد توجه قرار گرفته است که پایه و اساس آن، مفهوم ارزش است. به طور کلی، ارزش عبارت است از بار معنایی خاص که انسان به برخی اعمال، حالت‌ها و پدیده‌ها نسبت می‌دهد (Bolek et al., 2012).

 

ارزش از جمله متغیرهایی است که بار معنایی گسترده‌ای دارد. گستردگی بار معنایی ارزش با گستردگی رشته‌ها و تخصص‌ها ارتباط دارد. نظیر: ارزش اجتماعی، ارزش مالی و ارزش اقتصادی. ارزش اقتصادی، ارزش‌هایی هستند که زمانی با کار و وسایل مختلف به وجود می‌آیند. این ارزش‌ها، امکان استفاده از کالایی را از طریق سلطه بر طبیعت فراهم می‌کند. ارزش افروده (Value Added)، به مفهوم ما به ازاری ارزشی است که بر اثر برخی اعمال و پدیده‌ها ایجاد می‌شود که در چارچوب ارزش‌های اقتصادی، تبیین و طبقه بندی می‌گردد، این ارزش نشان دهنده تفاوت ارزش معاملاتی (ارزش فروش) و ارزش کالا و خدمات خریداری شده (واسطه ای) است. فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز جهت اعمال مدیریت آگاهانه از جمله ارزیابی منطقی عملکرد و دیگر کارکردهای مدیریتی، از اهداف ارزش افزوده استو به طور کلی، کاربرد ارزش افزوده در سه حوزه اقتصادی، مدیریتی و حسابداری نیز قابل تأمل است (Owusu-Antwi et al., 2015).

ارزش افزوده اقتصادی (EVA)، به عنوان مالی سنجش عملکرد، مبتنی بر ارزش افزوده است که در حوزه اقتصادی کارکرد آن آشکار شده است. آلفرد مارشال، اقتصاددان انگلیسی، درباره ارزش اقتصادی عنوان می‌کند که بعد از کسسر هزینه بهره، آنچه که عایدی باقی می‌ماند را می‌توان درآمدی تلقی کرد که نتیجه کارکرد و عملکرد مدیریت است که بیان دیگر از درآمد باقیمانده (RI)، می‌باشد. ارزش افزوده اقتصادی شاخص مدیریت مبتنی بر ارزش (VBM)، است که به کنترل کل ارزش ایجاد شده در یک تجارت می‌پردازد. ارزش افزوده اقتصادی استراتژی راهبردی نیست، بلکه راهی است که ما با آن نتایج را اندازه گیری می‌کنیم تا به سنجش عملکرد بپردازیم (رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۸).


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 17 آذر 1401نظر دهید »

به باور وی عناصر کلیدی فرایند تغییر به سوی سازمان یادگیرنده، گفتگوی صادقانه و رهبری تسهیل گر می‌باشد. پس از حصول اطمینان از این که این عناصر کلیدی در سازمان وجود دارند باید ده قدم زیر توسط رهبران عالی، مدیران منابع انسانی، مدیران صف و کارکنان برای حرکت به سمت سازمان یادگیرنده برداشته شود :

 

۱ – خواست و اراده : کل سازمان باید مشتاق و متعهد به بهبود مستمر باشند.

 

۲ – رهبری : رهبری باید همیشه مراقب باشد که چشم انداز سازمان به نحو صحیحی درک شده و در بین تمام سطوح به اشتراک گذاشته شده باشد. رهبری باید هرجا که لازم است موانع را برطرف کند، فرایند بهسازی کارکنان را تسهیل کرده و از آن حمایت کند، تفکر سیستمی داشته باشد و در برابر واقعیت جاری حساس باشد تا بتواند به نحو مؤثری تجدید ساختار کند.

 

۳ – تفکر و بینش استراتژیک[۷۷]: رهبری استراتژیک وضوح و میزان پذیرش اهداف استراتژیک را حفظ می‌کند تا موقعیت رقابتی خود را حفظ کند، کارکنان را به سمت تفکر سیستمی سوق دهد و از اتوماسیون برای بهبود عملکرد و شرایط کاری بهره می‌گیرد.

 

۴ – ارتباطات: ارتباطات آزاد و باز در کل سازمان موانع تهدید کننده را برطرف می‌سازد و امکان اشتراک ایده ها، دانش و بینش ها را فراهم می‌کند و جو قابل اطمینانی را در سازمان فراهم می آورد.

 

۵ – یادگیری و بهسازی[۷۸] : یک فلسفه مداوم برای یادگیری مبتنی بر افراد و گروه ها همراه با آموختن از تجربیات چیزی است که برای دست یابی به یک سازمان یادگیرنده ضروری است . به دست آوردن دانش و ایده های خلاق و نوآور و نیز تکنولوژی های نوین در این زمینه کمک قابل توجهی می‌کند مخصوصا اگر حلقه های بازخورد، میزان کارآمدی آن ها را ارزیابی کند. تجربیات شخصی در این زمینه بسیار ارزشمند خواهند بود چراکه افراد را به سمتی ترغیب می‌کند که مسئول یادگیری خود باشند.

 

۶ – نوآوری و تصمیم گیری[۷۹] : هر جا افراد خودشان تصمیم گیرنده باشند نوآوری سیطره می‌یابد چرا که اگر به لحاظ روانی احساس امنیت کنند دست به ابتکار و آزمایش می‌زنند و از اشتباهات می آموزند و آن را به عنوان محصول جانبی تحقیق برای بهبودی مداوم می‌پذیرند. علاوه بر این در این شرایط استفاده از تکنولوژی های نوین مورد استقبال واقع می شود.

 

۷ – مدیریت تغییر : چالش و تغییر از ملزومات پاسخ به محیط است. دانش موجود به طور مداوم زیر سئوال رفته و ارزیابی می شود. از یک طرف کارکنان حمایت همه جانبه می‌شوند و از طرف دیگر آنان پاداش های اضافه تری می گیرند و در عین حال استخدام مادام العمر نیستند.

 

۸ – سرمایه فکری و مدیریت دانش: همه کارکنان ترغیب می‌شوند تا مسئول توسعه و بهبود سرمایه فکری سازمان باشند. اصلاحات مداوم برای به دست آوردن دانش جدید انجام می شود این دانش به آسانی منتشر می شود و به دانش قبلی افزوده می شود. دانش ضمنی به سایرین انتقال داده می شود و بهترین آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

۹ – اندازه گیری و ارزیابی: اندازه گیری و ارزیابی، شاخص های لازم تغییرات در نگرش، رفتار، عملکرد و تعهد به توسعه پایدار است که برای مقایسه افراد با گروه ها و تجزیه و تحلیل فرایندها، رویه ها و عملکرد مورد استفاده قرار می‌گیرد. ‌به این ترتیب حس رقابت به وجود آمده، قواعد به چالش کشیده شده و سعی می شود سازمان همیشه رو به بهبود در حرکت باشد .

 

۱۰ – پاداش و قدردانی : مشوق ها، عملکرد را بهبود داده، انگیزه را برانگیخته، یادگیری فردی را تحریک کرده و رضایت شغلی را افزایش می‌دهد. الگوهای جدید کاری به وجود می‌آیند و کارکنان برای تلاششان مورد قدردانی واقع می‌شوند.

۲-۱۶- پیشینه تحقیق و سوابق پژوهشی

 

۲-۱۶-۱- پیشینه داخلی

 

سید نقوی (۱۳۷۷) در پژوهشی با عنوان«بررسی تجربیات مدیریتی مدیران شرکت های دولتی و خصوصی در ارتباط با سازمان یادگیرنده» به چهار عامل باز بودن، خلاقیت، همدلی و خود کامیابی اشاره کرد. علاوه براین یافته های این پژوهش نشان می‌دهد تجربه مدیریتی مدیران شرکت های خصوصی نمره بیشتری از باز بودن، خلاقیت، همدلی و خود کامیابی را به خود اختصاص داده‌اند.

 

احمدی (۱۳۷۹) در پژوهشی با عنوان طراحی الگوی یادگیری مستمر مدیران وزارت جهاد سازندگی با تلفیق مدل های محققان مختلف از جمله پیتر سنگه، کریس ارگریس و دیوید گاروین در زمینه سازمان یادگیرنده به ارائه یک مدل تلفیقی متناسب با نظام اداری ایران پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می‌دهد که تفاوت معنی داری بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب از لحاظ یادگیری سازمانی وجود دارد.

 

شفاعی (۱۳۸۰) در پژوهشی تحت عنوان موانع ایجاد سازمان یادگیرنده در ایران‌ معتقداست پیش از اقدام به انجام هر کاری، بررسی موانع پیش روی، ضروری است. لذا وی تحقیق خود را در دو مرحله انجام داد و به نتایجی از این قرار رسید. در مرحله اول که به مطالعه کتابخانه‌ای پرداخت ‌به این نتیجه رسید که موانع حرکت به سوی سازمان یادگیرنده به سه موانع آغاز حرکت، موانع تداوم حرکت و موانع تثبیت نتایج حرکت تقسیم می‌شوند و در نهایت یافته های پژوهش او حاکی از آن بود که چهار مانع باورهای نادرست مدیران و کارکنان درباره‌ قدرت مدیران، و تمایل مدیران به حفظ قدرت، محیط انحصاری و غیر رقابتی سازمان، ضعف دانش مدیریتی در مدیران و مبنا نبودن علم و عقلانیت در تصمیم گیری‌ها و تفکر غیر سیتمی و جزئی نگری و خردبینی به عنوان موانع ایجاد سازمان‌های یادگیرنده در ایران است.

 

دمیر چلی(۱۳۸۱) در پژوهشی تحت عنوان بررسی وضعیت دانشگاه شهید بهشتی بر اساس اصول سازمان یادگیرنده (پیتر سنگه) از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ‌به بررسی موضوع پرداخته است وی پس از بررسی‌های لازم ‌به این نتایج می‌رسد که در تمامی دانشکده‌ها الگوی ذهنی پس از ویژگی تسلط فردی قرار دارد. مشکل اساسی تمامی دانشکده‌ها تفکر سیستمی بوده است. ویژگی یادگیری تیمی در دانشکده علوم زمین نسبت به دیگر دانشکده‌ها در سطح پایین تری قرار داشت. تنها ویژگی که در تمام دانشکده‌ها بیش از دیگر ویژگی‌ها وجود داشته تسلط فردی بوده است.

 

تسلیمی و نادری خورشیدی(۱۳۸۲) در تحقیقی با عنوان قابلیت یادگیری سازمانی، رویکردی نوین برای توسعه متوازن سازمان ها که در شرکت ایران خودرو به اجرا درآمد و یافته ها نشان دادند که بین شرایط موجود و شرایط مطلوب این شرکت از لحاظ قابلیت یادگیری سازمانی جهت ورود به موقعیت رقابتی تفاوت معنادار وجود دارد.

 

قربانی(۱۳۸۳) در پژوهشی با عنوان بررسی میزان انطباق شرکت سایپا دیزل با ویژگی های سازمان های یادگیرنده به بررسی فرهنگ سازمانی، سبک رهبری، ساختار سازمانی و نظام شایستگی (جذب، آموزش، توسعه) در شرکت سایپا دیزل پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که میزان انطباق سبک رهبری، فرهنگ سازمانی و نظام شایستگی شرکت سایپا دیزل با همین عوامل در سازمان های یادگیرنده در سطح نسبتاً مطلوب و میزان انطباق ساختار سازمانی شرکت مذکور با همین عامل در سازمان های یادگیرنده در سطح نامطلوب می‌باشد. و به طور کلی شرکت سایپا دیزل از لحاظ یادگیرنده بودن در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد.


موضوعات: بدون موضوع
   دوشنبه 14 آذر 1401نظر دهید »

فصل چهارم . ترازنامه و حساب سود و زیان
ماده ۳۲ . ترازنامه و حساب سود و زیان و پیوست های آن توسط هیأت مدیره لااقل روز قبل از انعقاد جلسه مجمع عمومی عادی به شورای عالی و بازرسان قانونی تسلیم می گردد .

ماده ۳۳ . ارزیابی ارقام دارایی بانک در ترازنامه به طریق زیر خواهد بود :
الف . سهام و اوراق بهادار به بهای خریداری یا قیمت روز ، هریک پایین تر باشد .
ب . اموال منقول و غیر منقول به بهای خرید یا بهای تمام شده ، پس از وضع هزینه استهلاک .
ج . سود سالیانه ی بانک که عبارت است از درآمد بانک پس از وضع هزینه و استهلاک .
تبصره : بستانکاری های مشکوک الوصول به ارزش احتمالی روز ترازنامه محسوب می شود و بستانکاری های غیر قابل وصول نباید جزو دارایی بانک منظور گردد .
برای مطالبات مشکوک الوصول باید اندوخته ی کافی از محل سود بانک تأمین شود تا اگر مطالبات مذکور غیر قابل وصول تشخیص گردد از اندوخته ی مزبور مستهلک شود .

ماده ۳۴ . چگونگی تنظیم ترازنامه و حساب سود و زیان و میزان استهلاک اموال بانک و همچنین نحوه و اصول حسابداری و دفتر داری بانک مطابق قانون پولی و بانکی کشور و آیین نامه های شورای پول و اعتبار و دیگر مقررات لازم الاجرای کشور انجام خواهد گرفت .

ماده ۳۵ . سود ویژه بانک درهر سال مالی عبارت است از درآمد حاصل در همان سال مالی منهای کلیه ی هزینه ها و استهلاکات و ذخیره ها .
سود ویژه بانک هر سال پس از وضع مالیات ها به علاوه مبلغ نقل شده از سال قبل با تصویب مجمع عمومی به شرح زیر تقسیم می شود :
الف . حداقل پانزده درصد قبل از کسر مالیات با رعایت قانون پولی و بانکی کشور به عنوان اندوخته قانونی .
ب . قسمتی به عنوان اندوخته برای تأمین مطالبات مشکوک الوصول و سایر اندوخته ها .
ج . قسمتی برای نقل به حساب سال بعد .
د . مابقی سود ویژه به حساب سرمایه ی بانک مسکن محسوب می شود .
فصل پنجم . مقررات مختلف
ماده ۳۶ . مواردی که در این اساسنامه پیش بینی نشده تابع قانون پولی و بانکی کشور و سایر قوانین و مقررات لازم الاتباع کشور خواهد بود .

ماده ۳۷ . هرگونه تغییر در این اساسنامه با اظهار نظر شورای عالی بانک ها و تصویب مجمع عمومی بانک ها و تصویب شورای پول و اعتبار و رعایت قوانین و مقررات جاری انجام خواهد شد .

ماده ۳۸ . تا تصویب آیین نامه های استخدامی ، مالی و معاملاتی آیین نامه ها و مقررات فعلی بانک مجری است .

ماده ۳۹ . این اساسنامه از تاریخ تصویب لازم الاجراست لیکن اقدامات و عملیاتی را که بانک رهنی ایران و بانک ساختمان و شرکت سرمایه گذاری ساختمانی بانک های ایران و عموم شرکت های پس انداز و وام مسکن طبق اساسنامه ی قبلی شروع نموده ، براساس همان اساسنامه به پایان خواهد رسید .
ماده (۱) الحاقی . به استناد صورتجلسه مجمع عمومی فوق العاده مورخ ۱۸/۶/۷۶ ماده یک الحاقی به شرح متن زیر به اساسنامه بانک ها افزوده شد.
مجمع عمومی می ­تواند درصورت ضرورت ، اعضای هیأت مدیره را به صورت غیر موظف انتخاب نماید و مقررات مغایر مندرج در اساسنامه بانک لغو و کان لم یکن تلقی می گردد .
تبصره یک) . منظور از غیر موظف در این ماده ، عضوی است که وظایف مستمر مربوط به پست سازمانی و یا شغل و یا پستی که به طور تمام وقت انجام می شود را به عهده ندارد .
تبصره دو) . مدیرعامل نمی تواند اختیارات اجرائی خود را به اعضای غیر موظف تفویض نماید .


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 28 آذر 1400نظر دهید »

1 ... 239 240 241 ...242 ... 244 ...246 ...247 248 249 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب