استدلال بالا که با قاعده اصولی «الجمع مهما أمکن أولی من الطّرح » نیز تطبیق داشت ، پس از تصویب قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در سال ۱۳۷۹ ، قابلیّت استناد ندارد . زیرا قانون مذبور در مادّه ۱۹۹ مقّرر داشته :«در کلّیّه امور حقوقی ، دادگاه ، علاوه بر رسیدگی به دلایل مورد استناد طرفین دعوی ، هر گونه تحقیق مفاد دو مادّه ۳۵۹ و ۳۶۰ قانون آیین دادرسی مدنی سابق ، در مادّه ۲۰۰ افزوده است : «رسیدگی به دلایلی که صحّت آن بین طرفین مورد اختلاف و موثّر در تصمیم نهایی باشد در جلسه دادرسی به عمل می‌آید مگر در مواردی که قانون طریق دیگری معّین کرده باشد . »

از آن جا که قانون جدید در مادّه آخر خود یعنی مادّه ۵۲۹ ، قانون آیین دادرسی مدنی مصوّب ۱۳۱۸ و الحاقات و اصلاحات آن را صریحاً نسخ کرده ، و در مقام بیان هم ذکری از مفاد مادّه ۳۵۸ قانون سابق به عمل نیاورده، تردیدی باقی نمی ماند که در حال حاضر قاعده منع قاضی از تحصیل دلیل در امور حقوقی (به مفهوم قبلی خود ) ملغی و منسوخ گردیده است ؛ هر چند در عمل رویّه قضایی تحت تاثیر روانی آن قاعده و برای اثبات بیطرفی در مقام دادرسی ، در رسیدگی به امور حقوقی به بررسی دلایل مورد استناد دو طرف بسنده می‌کند و به ندرت از اختیار گسترده تحقیق بهره می جوید. (کاتوزیان، ناصر،اثبات و دلیل اثبات،ج۱،ش ۲۱تا۲۴)

به نظر می‌رسد نسخ مادّه ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی سابق ، ناشی از گرایش مقنّن در قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوّب ۱۳۷۳ به تقریب دعاوی کیفری و حقوقی و عدم قول به فصل بین دعاوی از حیث ادلّه اثبات آن در فقه اسلام بوده است ، که وحدت دادگاه رسیدگی کننده به هر دو نوع دعاوی هم در این راستا توجیه پذیر است ؛ البته در مادّه ۴ قانون مذبور به رییس قوّه‌قضاییه اختیار داده شده که در هر حوزه قضایی که لازم باشد، با لحاظ نوع دعاوی و تجربه و تبحّر قضات، هر یک از قضات دادگاه عمومی را به رسیدگی به دعاوی حقوقی ، کیفری ، احوال شخصیّه و امثال آن اختصاص دهد. بدیهی است اختیار مذکور تنها ناظر به اختصاص شخص قاضی بوده و گرنه دادگاه رسیدگی کننده به هر دعوی- به استثنای امور داخل در صلاحیّت دادگاه های انقلاب اسلامی و دادگاه های نظامی – همان دادگاه عمومی خواهد بود.( کاتوزیان، ناصر،اثبات و دلیل اثبات،ج۱،ش۳۱تا۳۵)

۳-۳-۱ مادّه ۱۳۳۵ اصلاحی قانون مدنی:

مادّه ۱۳۳۵ که آخرین مادّه قانون مدنی است ، مقرّر می‌دارد : « توسل به قسم وقتی ممکن است که دعوای مدنی نزد حاکم به موجب اقرار یا شهادت یا علم قاضی بر مبنای اسناد یا امارات ثابت نشده باشد . در این صورت ، مدّعی می تواندحکم به دعوای خود راکه مورد انکار مدّعی علیه است ، منوط به قسم او نماید(اصلاحی به موجب ماده ۵۰ قانوناصلاحی از مواد قانون مدنی مصوب۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامی).

در این مادّه که مربوط به سوگند است آنچه شاهد سخن ما است ، ذکر «علم قاضی» در ردیف ادلّه اثبات دعوی و تصریح به اسناد و امارات به عنوان مبانی علم دادرس است ، و مستنبط از آن چنین است که علم شخصی قاضی در صورتی اعتبار دارد که از اسناد یا امارات حاصل گردیده باشد و به نحوی مستند به سایر ادلّه اثبات دعوی ( مذکوردر قانون مدنی و قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امورمدنی ) بوده باشد .

۳-۲ -۱ مادّه ۲۶۰ قانون اصلاح موادّی از قانون آیین دادرسی کیفری:

قانون مرقوم که مصوّب ۶/۶/۶۱ کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی بوده در مادّه ۲۶۰ آورده بود: « به طور کلّی در امور کیفری و جرایم ، گزارش کتبی ضابطین دادگستری و اشخاص که برای تحقیق در امور کیفری مأمور شده اند و همچنین اظهارات گواهان و کارشناسان معتبر است به شرط آن که ضابطین و کارشناسان و گواهان لااقل دو نفر و عادل باشند مگر آن که بر خلاف علم قطعی قاضی باشد» . این مادّه هر چند تصریحاً ناظر به امور کیفری و جرایم بود ، و نیز گر چه کلّ قانون مذبور از تاریخ تصویب فقط به مدّت پنج سال به طور آزمایشی اجرا شد و تمدید نگردید ، اما حاوی یک قاعده عمومی و متّخذ از فقه اسلام بوده و آن عبارت است از اولویّت و تقدّم علم قاضی بر سایر ادلّه اثبات دعوی ؛ و متعاقباً خواهیم دید که این قاعده در امور مدنی و دعاوی حقوقی هم جریان داشته ، و به طور کلّی دادرس به عنوان ارزیابی کننده درجه تاثیر و قدرت اثباتی ادلّه دیگر ، نقش تعیین کننده و غیر قابل انکاری دارد.

۳-۳ ضوابط و شرایط اعتبار علم قاضی

اهمیت این ضوابط و تعداد آن ها:

از دقّت در موادّ یاد شده در گفتار قبل و نیز با ملاحظه آنچه در بخش نخست این پایان نامه تحت عنوان کلّیّات گذشت ، و با در نظر گرفتن مبانی فقهی بحث ، می توان ضوابط و شرایطی را برای معتبر بودن علم قاضی بر شمرد که از اهمّیت بالایی بر خوردار بوده و عدم رعایت هر یک از آن ها می‌تواند موجب سلب اعتبار و نتیجهً نقض حکمی که بر مبنای علم فاقد ضابطه صادر گردیده ، از سوی مرجع قانونی صلاحیّتدار (حسب مرد دادگاه تجدید نظر استان یا دیوان عالی کشور) باشد. ضوابط و شرایط مزبورعبارتنداز : الف- لزوم طرح مستندات علم قاضی در جلسه دادرسی ، ب- لزوم قید و ذکرمستندات علم دادرس در رأی‌ ، ج- لزوم متعارف بودن راه های حصول علم برای قاضی ، د- شرط مطالبه استناد به علم در حقوق النّاس توسّط صاحب حق از قاضی ، که به شرح هر یک می پردازیم.

۳-۳-۱ لزوم طرح مستندات علم قاضی در جلسه دادرسی :

رعایت حقّ دفاع و ‌پاسخ‌گویی‌ برای متّهم در امور کیفری و برای خوانده در امور حقوقی از اصول اوّلیّه و پذیرفته شده در تمامی نظامهای حقوقی است، و در فقه اسلام که ماخذ و منبع اصلی حقوق ایران است نیز جایگاه وی‍ژه ای دارد؛ از همین رو غیر از حقوق الله که رسیدگی و صدور حکم غیابی درباره آن ممنوع است چنانچه دادگاه در غیاب متّهم یا خوانده حکمی علیه او صادر کند، در وجود حقّ اعتراض و واخواهی برای او ، خدشه و تردیدی نشده است و باقی بودن غایب بر حجّت و دلیل خود متّفقٌ علیه است.

بر همین مبنا بی گمان باید پذیرفت که هر گاه قاضی از قراین و امارات یا اسناد و سایر دلایل موجود در پرونده، بر محقّ بودن خواهان علم و قطع حاصل کند، ناگزیر باید مستندات مذبور را در جلسه دادرسی با حضور دو طرف مورد طرح و رسیدگی قرار دهد، تا امکان دفاع برای کسی که از علم قاضی ‌متضرر خواهد شد فراهم گردد و بتواند در مبانی و مستندات علم او پاسخ خود را ارائه کند . بدیهی است چه بسا نقد و بررسی مستندات مذبور در جلسه دادرسی و مذاکرات دو طرف یا وکلای آن ها درباره آن ، ممکن است اساس علم دادرس را متزلزل کرده و قاضی را به نتیجه دیگری رهنمون سازد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

که علل اشتباه دادگاه کلاً یا جزئاً منتسب به محکوم علیه نباشد. نا گفته
پیدا‌ است که بار اثبات عدم تحقق شرط اخیر بر دوش دولت است . نکته در خور
توجه این که ظاهراًً هیچ کدام از مقررات بین‌المللی یا منطقه ای مربوط به

ضرورت جبران این گونه زیان ها تاکنون از سوی نهادهای ناظر بر اجرای حقوق
بشر و آزادیهای اساسی تفسیر نشده اند.

فصل چهارم -حقوق متهم در ایران

۴-۱-اصل برائت یا فرض بیگناهی متهم

استناد به اصل برائت در هر کشوری که طی آن «فرض بر بی گناهی هر فرد است تا زمانی که مجرم اعلام شده باشد» به اصول قانون اساسی است.امروزه تمامی کشورهای پیشرفته از نظر اصول دادرسی این اصل را در قوانین اساسی خود با عبارات گوناگون گنجانده اند.

پیش از انقلاب در قانون اساسی مشروطه مصوب ۱۲۸۵ ه.ش ۱۳۲۴ ه.ق هیچ اصلی به حقوق و آزادی های اساسی مردم اشاره ای نکرده بود و این مسئله ضعف آشکار این قانون بود.[۱۱۴] اما یک سال بعد متمم این قانون معروف به متمم قانون اساسی مشروطه در اصول هشتم الی دوازدهم خود به اصل برائت و آثار آن به طور ضمنی و نه صریح اشاره کرد.از جمله در اصل۹ متمم قانون اساسی مشروطه می خوانیم:

«افراد مردم از حیث جان و مال و مسکن و شرف محفوظ و مصون از هر نوع تعرض هستند و متعرض احدی نمی توان شد،مگر به حکم و ترتیبی که قوانین مملکت مشخص می‌کنند.»

‌بنابرین‏ در قانون اساسی مشروطه به اصل برائت به طور مستقیم هیچ اشاره ای نشده بود،اما پس از انقلاب اسلامی زمامداران امور ‌به این اصل و همچنین آثار آن توجه و نظر ویژه نشان داده و در اصول مختلف قانون اساسی ۱۳۵۸ که به تأیید مردم رسید بدان پرداختند.[۱۱۵]

بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸اصل ۳۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قاعده کلی ‌در مورد اصل برائت سخن گفته است.این اصل مقرر می‌دارد:

«اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.»

بر مبنای همین اصل اصل ۱۶۶ قانون اساسی اشعار می‌دارد:

«دادگاه ها موظف به صدور احکام مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی که بر اساس آن حکم صادر شده گردیده اند.»

این اصل به نفع هر متهمی اعم از اینکه برای اولین بار مرتکب جرم گردیده یا مشمول حکم تکرار جرم باشد جاری است به طوری که در تمامی طول دادرسی تا زمانی که یک تصمیم قانونی و قطعی ،مجرمیت بزه کار را به رسمیت نشناخته باشد اصل برائت حاکمیت دارد.از اصل برائت به نفع متهم می توان ‌به این نتیجه رسید که متهم تکلیفی در اثبات بی گناهی خود ندارد و این به عهده شاکی و یا مدعی خصوصی و مرجع قضایی بر حسب مورد است که تحقق جرم و مجرمیت مرتکب را ثابت نماید. با توجه ‌به این اصل اساسی یعنی اصل برائت ضرورت تامین آزادی افراد و عدم تعرض به آن جز در موارد استثنایی به خوبی قابل درک است و برای آن تضمینات لازم باید تدارک دیده شود.[۱۱۶]

در امور کیفری وفق اصل ۳۷ قانون اساسی «اصل بر برائت متهم است» مگر اینکه دلیل قاطع بر مجرمیت وی موجود باشد.لذا برای مجرم قلمداد نمودن فرد باید دلیل قاطع وجود داشته باشد.این الزام به قطعیت داشتن دلایل در حقوق جزا در حقوق مدنی و تجارت ‌به این شدت وجود ندارد زیرا در امور کیفری با حیثیت،آزادی و چه بسا جان افراد بازی می شود.یک دلیل غیر موجه می‌تواند فرد را به چوبه دار بفرستد و یا مجرم خطرناکی را از مجازات برهاند.[۱۱۷]

قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت اصل برائت را بیان نکرده اما آثار این اصل را در موارد مختلفی مورد قبول قرار داده است.اما ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی این اصل را مورد تصریح قرار داده است:

«اصل برائت است ‌بنابرین‏ اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند ،در غیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.»

۴-۱-۲-اصل قانونی بودن جرم و مجازات

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران لزوم قانونی بودن جرم را در اصل ۱۶۹ به رسمیت شناخته است .به موجب این اصل:«هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمی شود»در خصوص لزوم قانونی بودن مجازات نیز اصل ۳۶ قانون مذکور اعلام می‌دارد:«حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد»در این اصل علاوه بر تعیین مجازات نحوه اجرای آن نیز منوط به تصریح قانون شده است.ذکر این اصول در قانون اساسی بدین معنا است که نه تنها دادرسان از تعیین جرم و مجازات منع شده اند و احکام آن ها باید مستند به قوانینی باشد که در زمان وقوع فعل معتبر است،بلکه قانونگذارن نیز نمی توانند با وضع قوانین عادی،تشخیص اعمال مجرمانه و یا تعیین نوع و میزان مجازات را به اختیار دیگر قوا و مقامات واگذار نمایند.

اما ایراد اساسی آن است که به موجب اصل ۱۶۷ قانون اساسی منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر نیز می‌توانند در مواردی مبنای صدور حکم قرار گیرند.البته اکثر حقوق دانان مفاد این اصل را ناظر به امور کیفری ندانسته و معتقدند بی تردید نظر نویسندگان اولیه قانون اساسی این نبوده است. مطابق اصل ۱۶۷ قانون اساسی:«قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوی را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.»

علی رغم تفسیرهای ارائه شده از اصل ۱۶۷ قانون اساسی به نظر می‌رسد که قانون‌گذار اقدام به بیان یک حکم کلی می‌کند و در خصوص هیچ دعوایی قائل به استثناء نمی شود،بدین معنی که منظور از کاربرد عبارت «هر دعوی» در این اصل همه دعاوی اعم از کیفری و مدنی را می رساند و این مسئله در دعاوی کیفری بیشتر قابل انتقاد به نظر می‌رسد رویه قضایی با وجود آرای فراوانی که از اول انقلاب تا به حال صادر شده اگرچه تلاش می‌کند خود را مقید و پای بند به اصل قانونی بودن جرم و مجازات نشان دهد حکایت از آن دارد که قضات برداشتی عام از اصل ۱۶۷ دارند و آن را در قلمرو حقوق کیفری و مدنی مجری دانسته اند ،چرا که موارد بسیاری بر اساس منابع معتبر اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و ‌در مورد آن حکم صادر شده است.[۱۱۸]به عبارتی قانون بر قاضی تکلیف کرده که در هر حال در صورت سکوت،نقض یا اجمال اقدام به پیدا کردن عنوان مجرمانه کند که این خود علاوه بر آنکه با اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها و سایر اصول قانون اساسی که بر قانون مداری در امر دادرسی کیفری تأکید دارند -مانند اصل ۱۶۶ که مقرر می‌دارد احکام دادگاه ها باید مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی باشد که بر اساس آن حکم صادر شده است – در تعارض می‌باشد[۱۱۹] و دست قاضی را برای تقنین (جرم انگاری) باز می‌گذارد که خود مغایر با اصل تفکیک قوا است.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

محققان دریافته‌اند که برخی عوامل بازار می‌توانند این فعالیت‌های فرصت‌طلبانه را که منجر به تخصیص نامناسب منابع می‌شود، محدود سازند. این عوامل شامل رقابت بازار تولید (الچین[۵۱]، ۱۹۵۰)، بازار به عنوان مکانیزم کنترل شرکت (مان[۵۲]، ۱۹۶۵) و فشار بازار کار (فاما[۵۳]، ۱۹۸۰) می‌باشند؛ با وجود این فشارهای بازار، تقاضا برای اعمال حاکمیت شرکتی موثرتر به منظور کنترل رفتارهای مدیریت وجود دارد (کاهن و همکاران، ۲۰۰۴؛ هرمالین و ویسباچ[۵۴]، ۲۰۰۳). تعریف مورد توافقی برای حاکمیت شرکتی وجود ندارد و طیفی از تعاریف در این زمینه ارائه شده است. ویژگی مشترک تمامی این تعاریف ‌پاسخ‌گویی‌ می‌باشد. بر اساس یکی از این تعاریف، حاکمیت شرکتی فرایند نظارت و کنترل برای تضمین اعمال مدیریت شرکت مطابق با منابع سهام‌داران است (حساس یگانه، ۱۳۸۴). این تعریف بر اساس تئوری نمایندگی ارائه شده و حاکمیت شرکتی را تضمین‌کننده منابع سهام‌داران می‌داند.

به طور کلی بخش‌های مختلفی با شرکت‌های تجاری در ارتباط هستند. این ارتباطات باعث ایجاد انواع مختلف روابط اساسی نمایندگی مانند رابطه بین مالکیت و مدیریت، رابطه بین سهام‌داران کنترل کننده و سهام‌داران اقلیت، رابطه بین اعتباردهندگان و مدیریت، و رابطه بین قانون‌گذاران و شرکت‌های تجاری می‌شود. هدف اولیه حاکمیت شرکتی نظارت بر رفتارهای بخش‌های مختلف به منظور کاهش هزینه های نمایندگی برای این بخش‌ها است (مانیم[۵۵] و همکاران، ۲۰۰۶).

مطالعات تجربی نشان داده‌اند که حاکمیت شرکتی رابطه‌ای مثبت با کارایی و اثربخشی عملکرد شرکت دارد (اندرسون و همکاران، ۲۰۰۴؛ لاپورتا و همکاران، ۲۰۰۲). همچنین سرمایه‌گذاران تمایل دارند بهای بالاتری را برای سهام شرکت‌هایی با حاکمیت شرکتی مناسب پرداخت کنند (استین، ۲۰۰۵).

اگنس و همکاران[۵۶](۲۰۱۰) به بررسی رابطه حاکمیت شرکتی و دستکاری سود از طریق معامله با اشخاص وابسته پرداختند. آن ها دریافتند که کیفیت حاکمیت شرکتی بر عدم استفاده از معاملات با اشخاص وابسته به منظور دستکاری سود مؤثر است.

از دیدگاه گزارشگری مالی، نتیجه مطلوب حاکمیت شرکتی فراهم آوردن اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا برای گروه‌های استفاده کننده از صورت‌های مالی می‌باشد. زیرا اولا، حاکمیت شرکتی مدیریت سود را محدود می‌سازد و ثانیاً موجب افزایش حجم افشای اطلاعات شرکت می‌شود که این مسئله خود منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سهام‌داران و نهایتاً محدود ساختن فرصت‌های مدیریت سود می‌شود. این موارد می‌تواند بر ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری به عنوان شاخص کیفیت این اطلاعات اثرگذار باشد (حبیب و عزیم[۵۷]، ۲۰۰۸).

تحقیقات تجربی انجام شده، این دو استدلال را تأیید کرده‌اند. دیویدسون و همکاران[۵۸](۲۰۰۵) نشان دادند که حاکمیت شرکتی دارای رابطه منفی با مدیریت سود دارد. گول و لونگ[۵۹](۲۰۰۶) اثر حاکمیت شرکتی را بر حجم افشای بالاتری را نسبت به شرکت‌هایی با حاکمیت شرکتی ضعیف دارند. بیکز و براو[۶۰](۲۰۰۶) نیز نشان دادند که حاکمیت شرکتی بهتر موجب افزایش محتوای اطلاعاتی افشاها می‌شود. حبیب و عزیم(۲۰۰۸) رابطه حاکمیت شرکتی و ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری را آزمون نمودند. آن ها دریافتند که اطلاعات حسابداری شرکت‌هایی با حاکمیت شرکتی قوی‌تر از ارزش مربوط‌تری برخوردار است.

۲-۱۵- ارتباط ارزشی ارقام حسابداری و عدم تقارن اطلاعاتی

حسابداری و گزارشگری مالی مبتنی بر تصمیم‌گیری است؛ یعنی هدف آن ارائه اطلاعات مفید جهت تصمیم‌گیری استفاده‌ کنندگان است و این ارائه اطلاعات یک‌سویه و از جانب مدیریت به مالکان می‌باشد. صورت‌های مالی هسته اصلی گزارشگری مالی است. نیاز به نظارت و ارزشیابی نقش مباشرتی مدیریت در قبال منابع شرکت‌، از طریق صورت‌های مالی فراهم می‌شود، زیرا ارزیابی مدیریت و تصمیم‌گیری‌های مدیریتی متقابلا به هم وابسته‌اند.

تصمیمات ‌مدیریتی توسط تاثیرشان بر ثروت سهام‌داران یا به عبارتی بر بازده کل سهام‌داران مورد قضاوت و ارزیابی قرار می‌گیرند. از میان متغیرهای عملکرد که بتواند به طور شفاف با اهداف شرکت که همانا حداکثر کردن ثروت سهام‌داران است، مرتبط باشد و هم بتواند نتیجه تصمیمات مدیریت را خوب ارزیابی کند، سود حسابداری جایگاه مهمی دارد. اغلب قراردادهای استخدامی مبنای پاداش و ترفیع مدیران را سود خالص قرار می‌دهد. سود خالص گزارش شده در متن قرارداد نسبت به گزارشگری به سرمایه‌گذاران نقش متفاوتی دارد. نقش آن این است که ‌در مورد عملکرد مدیران آگاهی‌دهنده و همچنین محرک عملکرد مدیران باشد.

در حالی که تئوری ممکن است دلایل خوبی وجود داشته باشد که ارقام حسابداری در توضیح عملکرد بازار سهام مرتبط‌اند اما در عمل، موانع متعددی از جمله عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهام‌داران و انگیزه های متعددی از جمله عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهام‌داران و انگیزه های متعددی که برای مدیریت سود وجود دارد مانع از نتایج مشابه برای آزمون‌های تجربی می‌شود.

سود خالص حسابداری از جمله معیارهای عملکردی است که به طور شفاف با اهداف شرکت مرتبط است و می‌تواند نتیجه تصمیمات مدیریت را به خوبی ارزیابی کند. در حالی که در تئوری حسابداری دلایل زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه سود خالص حسابداری می‌تواند مبنای خوبی برای توضیح بازده سهام‌داران باشد، اما در عمل موانع متعددی از جمله عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهام‌داران مانع از نتایج مشابه در آزمون‌های تجربی می‌شود. علیمردانی(۱۳۹۰) با بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ارتباط ارزشی ارقام حسابداری و بازده سهام‌داران، نشان داد که رابطه‌ مثبت و معنی‌دار بین سود خالص و بازده سهام‌داران وجود دارد. همچنین نتایج وی نشان می‌دهد افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می‌تواند موجب تضعیف رابطه سود خالص و بازده سهام‌داران گردد. این در حالی است که کاهش عدم تقارن اطلاعاتی تاثیری بر تقویب رابطه سود خالص حسابداری و بازده سهام‌داران ندارد.

۲-۱۶- ویژگی‌های کمیته حسابرسی و ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری

کالبرس و فوگارتی[۶۱](۱۹۹۳) نشان دادند که تخصص در حسابداری و امور مالی اعضای کمیته حسابرسی، اثربخشی کمیته حسابرسی را افزایش می‌دهد. همچنین آن ها ثابت کردند که تخصص کمیته حسابرسی، باعث افزایش کیفیت گزارشگری مالی می‌شود. به طور مشابه، تریدوی[۶۲](۱۹۸۷) بیان داشت که تخصص کمیته حسابرسی، عامل اصلی برای اثربخشی کمیته حسابرسی است.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۲٫ تجربه جانشینی[۳۸] (تجربه نیابتی)

۳٫ قانع سازی کلامی[۳۹]

۴٫ برانگیختگی هیجانی [۴۰](حالت فیزیولوژیکی[۴۱])(قنبرزاده،۱۳۸۰).

۲-۲-۱-۷-۱ تجربه مستقیم:

مؤثرترین منبع انتظارات کارآمدی، تجربه مستقیم است. اگر کسی با توجه به گذشته قضاوت کند که عملکردش به اندازه کافی شایسته نبوده است، ادراک کارآمدی او کاهش می‌یابد. اما اگر کسی قضاوت کند که عملکردش به نحوی شایسته تحقق یافته است، ادراک کارآمدی افزایش می‌یابد، مثلا اگر شخصی تصمیم بگیرد یک کیلومتر بدود و واقعا این کار را بکند پس انتظار کارآمدی وی برای یک کیلومتر دویدن زیاد می شود. اگر کسی تصمیم به دویدن یک کیلومتر بگیرد و قبل از انجام آن چندین بار بایستد، انتظار کارآمدی آینده او برای این کار کم می شود(وقری، ۱۳۸۰).

۲-۲-۱-۷-۲ تجربه جانشینی:

علاوه بر تجربه مستقیم انتظار کارآمدی فرد ‌بر اساس مشاهدات چگونگی انجام همان رفتار توسط دیگران قرار دارد. دیدن افرادی که رفتار را به نحو شایسته انجام می‌دهند می‌تواند انتظار کارآمدی فرد را افزایش دهد. البته تجربه جانشینی به طریق دیگری نیز عمل می‌کند، مشاهده کسی که در انجام دادن رفتاری ناتوان است می‌تواند انتظار کارآمدی را کم کند(وقری، ۱۳۸۰). این که رفتار الگو چه میزان بر ‌کارآمدی تاثیر گذارد بستگی به دو عامل دارد: ۱- شباهت بین الگو و مشاهده کننده، ۲- میزان تجربه مشاهده کننده در رفتاری که می‌بیند.

۲-۲-۱-۷-۳ قانع سازی کلامی:

ترغیب کلامی اغلب برای متقاد کردن افراد به کار می رود که قابلیت های لازم برای انطباق با اهدافشان را دارند. مثلا بسیاری از والدین کودکانشان را تشویق می‌کنند تا باور کنند که می‌توانند در مراتب مختلف زندگی موفق شوند(فراهانی،۱۳۷۸).

۲-۲-۱-۷-۴ حالت فیزیولوژیکی(برانگیختگی هیجانی):

منبع چهارم اطلاعات درباره خودکارآمدی سطح برانگیختگی فیزیولوژیکی است. ما غالباً اطلاعاتی از قبیل سطح ترس یا آرامش را در یک موقعیت فشارزا به عنوان پایه ای برای توانایی خود در سازگاری مورد استفاده قرار می‌دهیم(شولتز،۱۹۹۰). خستگی، درد، تنش عضلانی، آشفتگی ذهنی و لرزش دستان، نشانه های فیزیولوژیکی هستند که نشان می هند تکلیف کنونی فراتر از توانایی‌های فرد برای مقابله با شرایط است. البته، زمانی که افراد نسبتاً از کارآمدی خود مطمئن هستند، تاثیر نشانه های فیزیولوژیکی به حساب نمی آید یا حتی تعبیر مجدد در جهت افزایش خودکارامدی می شود.‌بنابرین‏، منابع اطلاعاتی فوق می‌توانند خودکارآمدی انسان را از طریق رفتار گرایش در برابر رفتار اجتناب افزایش دهند(فراهانی،۱۳۷۸).

۲-۲-۱-۸ تاثیر خودکارآمدی بر رفتار

پس از شکل گرفتن عقاید خودکارامدی، این عقاید به چند روش بر کیفیت عملکرد فرد تاثیر می‌گذارند:

۲-۲-۱-۸-۱ انتخاب فعالیت‌ها و موقعیت‌ها:

به طور کلی مردم فعالیت ها و موقعیت هایی که احساس می‌کنند قادرند با آن ها بهتر سازگار شوند را جست و جو می‌کنند و نسبت به آن ها گرایش پیدا می‌کنند. در همین حال، از موقعیت هایی که احتمال شکست داشته باشد به طور فعالانه ای اجتناب می‌کنند. معمولاً آنان برای حفاظت از خود از انتخاب تکالیف و موقعیت هایی که دچار شکست شوند، برای محافظت از خود اجتناب می‌کنند. اجتناب، خود تاثیرات اساسی منفی بر فرد می‌گذارد. عقاید خودکارامدی ضعیف، زمینه مناسبی را برای اجتناب فراهم می‌کند و به همین دلیل باعث توقف رشد توانایی‌های فرد می‌شود. افراد هر چه بیشتر از فعالیت ها اجتناب کنند، تردیدشان نسبت به خود محکم تر می شود. زیرا، این افراد هرگز شانس آزمایش اشتباهات خود را به دست نمی آورند. چنین الگوی اجتنابی تدریجاً دامنه فعالیت ها و موقعیت های فرد را محدود می‌کند(نظرنوکنده، ۱۳۸۸).

۲-۲-۱-۸-۲ تفکر و تصمیم گیری:

خودکارامدی قوی حتی در شرایط رویارویی با استرس و بن بست حل مسأله نیز باعث تمرکز بر تکلیف می شود. در عوض شک به خود، تفکر فرد را از تکلیف منحرف می‌کند به گونه ای که توجه را به نواقص خود و دشواری تکلیف معطوف می‌کند. در نتیجه، کیفیت تفکر و تصمیم گیری فرد دچار مشکل می شود. این در حالی است که خودکارامدی دقیقاً در جهت عکس کار می‌کند(نظرنوکنده، ۱۳۸۸).

۲-۲-۱-۸-۳ هیجان‌پذیری:

افرادی که احساس ‌کارآمدی قوی دارند، به ضروریات و چالش های تکلیف توجه دارند. آنان رفتارهای آینده را به خوبی پیش‌بینی و تجسم می‌کنند و به چالش ها و بازخورد تکلیف با تلاش آکنده از شور، شوق، خوش‌بینی و علاقه واکنش نشان می‌دهند. برعکس، افراد دارای خودکارامدی ضعیف به نارسایی های شخصی می‌اندیشند و رویارویی آنان با چالش ها، با بدبینی، اضطراب و افسردگی همراه است(نظرنوکنده، ۱۳۸۸).

۲-۲-۱-۸-۴ قدرتمندی:

قدرت مندی عبارت است از داشتن آگاهی به مهارت ها و عقایدی که به فرد امکان می‌دهد زندگی خد را کنترل کند، افراد برای قدرت مند کردن خود باید علاوه بر مهارت بدانند که چه کاری باید انجام دهند و به عقاید کارایی نیز نیازمندند. هنگامی که کارایی و درگیر شدن جایگزین تردید و اجتناب شود، قدرت مندی به وجود می‌آید(ریو، ۲۰۰۵).

۲-۲-۱-۹ خودکارآمدی و سبک های تفکر:

مفهوم خود- کارآمدی در مرکز نظریه شناخت اجتماعی آلبرت بندورا[۴۲]، روان شناس معروف، قرار دارد که به باورها یا قضاوت های فرد به توانایی‌های خود در انجام وظایف و مسئولیت ها اشاره دارد. بندورا (۱۹۸۶ و ۱۹۹۷)، بر این باور بود که خودکارآمدی یکی از مهم ترین عوامل تنظیم رفتار انسان است. قضاوت های ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیشتر از کیفیت و ویژگی های خود موقعیت فشارها را به وجود می آورند. افراد با خودکارآمدی کم، تفکرات بد بینانه درباره ی توانایی‌های خود دارند، ‌بنابرین‏، این افراد در هر موقعیتی که بر اساس نظر آن ها از توانایی هایشان فراتر باشد، دوری می‌کنند. در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالش هایی که می‌توانند بر آن ها مسلط شوند، در نظر می گیرند. آن ها تکالیف چالش انگیز را انتخاب می‌کنند، سریعتر حس خودکارآمدی شان بهبود می‌یابد و در صورت وجود مشکلات، تلاششان حفظ می شود(کارادیماس و کالانتزی[۴۳]،۲۰۰۴).

سبک های تفکر در افراد از اهمیتی ویژه برخوردار است، ولی متاسفانه به دلیل ناشناخته ماندن و ناآگاهی از مفهوم سبک های تفکر، این سبک ها بسیار کمتر از آنچه استحقاقش بوده، مورد توجه قرار گرفته است و بیشتر به عملکرد افراد اهمیت داده شده است (استرنبرگ[۴۴]،۱۹۹۷).


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

– بیضه تخمدان: کاهش توان میل جنسی‌، بهم خوردن دوره های قاعدگی در زنان

– تضعیف دفاع بدن علیه بیماری‌ها: بی‌حسی و عدم تعادل بدنی‌، عفونت ریه‌، ایست تنفسی به دنبال مصرف زیاد‌، انقباض مردمک چشم

شیره تریاک: پس از تیغ زدن گرز خشخاش‌، ماده ای شیری رنگ از آن خارج می‌شود که به ان شیره تریاک گویند. این شیره در مجاورت هوا تیره شده به رنگ قهوه ای تبدیل می‌گردد.

مرفین: مرفین از کلمه مورفئوس خدای رویایی یونان باستان مشتق شده است و یکی از اجزای اصلی و اساسی تریاک است که به طور متوسط از هر ۱۰ کیلوگرم تریاک یک کیلو گرم مرفین تهیه می‌شود. رنگ آن به صورت کرم روشن و گاهی اوقات به رنگ آرد نخودچی و مزه آن تلخ است. ذرات آن در زیر ذره بین شبیه کریستال‌های سوزنی است.

از نظر دارویی‌، ضد درد بوده‌، با اثرات رخوت زایی که بر روی مغز دارد‌، باعث کنترل دردهای شدید می‌شود و به همین خاطر مصرف مجاز آن فقط در بیمارستآنهاست.

هروئین

هروئین از کلمه هیروس یا هیرو به معنی مرد قهرمان گرفته شده است. البته این کلمه به معنی زن قهرمان‌، زن برجسته‌، زنی که خدمات بزرگی به عالم بشریت کرده و زن ایده آل نیز اطلاق می‌شود. هروئین یکی از ترکیبات مرفین می‌باشد که با عمل استیلاسیون به دست می‌آید. این ماده به رنگ سفید مایل به کرم دارای طعمی تلخ و بی بو است که پس از مدتی نگهداری بوی ترشی و سرکه می‌دهد.

نحوه پیدایش: هروئین‌، قوی‌ترین و مخرب‌ترین ماده مخدر دنیا به شمار می‌آید که در سال ۱۸۷۴ توسط یک دانشمند انگلیسی ساخته شد و تحقیقات بیشتر را درباره این ماده دانشمندان آلمان در سال ۱۸۹۰ تکمیل نموده و آن را به عنوان دارو معرفی نمودند. در ایران اولین لابراتور هرئین سازی در سال ۱۳۳۴ توسط فردی به نام دکتر مصطفوی ایجاد گردید. وی نحوه ساخت و استخراج هروئین از تریاک را به عده‌ای آموخت که باعث به وجود آمدن لابراتورهای بیشتری در سطح کشور گردید.

نحوه استعمال: هروئین از طریق کشیدن از راه مجاری تنفسی‌، تزریق داخل رگها و تزریق زیر جلدی استعمال می‌شود. مصرف هروئین از طریق مجاری تنفسی (دهان) با زرورق ‌به این صورت است که لبه زرورق سیگار یا هر نوع زرورق دیگر را به طرفی که از جنس کاغد است تا می‌کنند و با آن یک لوله می‌سازند‌، سپس هروئین را که معمولاً حدود ۵ سانتی است روی سطح زرورق دیگری می‌ریزند و یک تکه مقوای بریده و نازک را به صورت چوب کبریت در آورده پس از آتش زدن زرورق گرفته سپس دود حاصله را از دهان استنشاق می‌کنند.

در استعمال تزریقی‌، ابتدا معتادان از رگهایی که جلوی ساعد دستها نمایان است استفاده کرده‌، پس از آن که مدت طولانی از تزریق نقاط مختلف دستها گذشت و دیگر این نقاط جوابگو نبود‌، به ترتیب نوبت به پشت دست‌، ساق پا‌، گردن و در نهایت به بیضه‌ها آخرین مرحله این گونه معتادان است.

عوارض:

– مغز‌، وابستگی (اعتیاد)‌، افسردگی

– تغییرات شخصیتی:

۱٫کاهش علایق و انگیزه ها

۲٫ کاهش احساس مسئولیت

۳٫ کاهش توجه به تحصیل‌، شغل و خانواده

– بی‌خوابی هنگام شب‌، خواب آلودگی در طی روز‌، پرخاشگری‌، آبسه چرکی مغز‌، عفونت مغز‌، بیماری‌های مختلف ناشی از مرگ بخشی سلولهای مغزی و نخاع به دنبال مصرف زیاد

– گوارش: تهوع و استفراغ‌، کاهش اسید معده و اختلال در هضم غذا‌، ، بی‌اشتهایی و کاهش وزن

کلیه: ناتوانی در تخلیه ادرار، نارسایی‌، عفونت کلیه

– پوست: خارش‌، تیره شدن رنگ پوست‌، تیرگی لبها‌، کهیر‌، عفونت پوست

ریه: انسداد ناگهانی رگهای تغذیه کننده ریه‌، عفونت ریه‌، ایست تنفسی به دنبال مصرف زیاد

قلب: نارسایی قلب‌، بهم خوردن نظم ضربان قلب‌، عفونت کلیه داخلی و دریچه‌های قلب

عروق و خون: سخت شدن دیواره عروق‌، التهاب عروق‌، عفونت عروق

کبد: اشکال در کار کبد‌، عفونت و التهاب کبد‌، بیماری مزمن کبدی

– بیضه تخمدان: کاهش توان میل جنسی‌، کاهش توان جنسی

متادون

یک ماده مخدر مصنوعی است که در جنگ جهانی دوم به علت کمبود مرفین برای تسکین مجروحین به وسیله آلمانی‌ها ساخته شد‌، در حقیقت متادون یک داروی بر طرف کننده درد است که برای تسکین سرفه هم آن استفاده می‌کنند. گرچه متادون خود یک ماده اعتیاد آورنده قوی است ولی به عنوان یک داوری پزشکی برای ترک و معالجه معتادان به تریاک‌، هروتین و مرفین از آن استفاده می‌کنند. اثرات دارویی آن تا حدی شبیه به مرفین بوده‌، با این تفاوت که پس از مصرف‌، مدت بیشتری طول می‌کشد تا اثرات آن ظاهر شود و به مدت طولانی‌تردر بدن باقی می‌ماند.

کدئین

یکی از مشتقات معروف تریاک است که ۲/۰ الی ۸/۰ در صد از آن را تشکیل می‌دهد و به عنوان مسکن در اشکال مختلف قرص‌، کپسول و شربت در پزشکی کاربرد دارد. اثر کدئین در حدود اثر مرفین است و در صورتی که زیاد مصرف می‌شود علائمی مانند اثرات مرفین خواهد داشت. نحوه مصرف آن به صورت تزریقی و خوراکی می‌باشد.

پاپاورین

یکی از مشتقات مؤثر تریاک می‌باشد که سفید کریستالی است و از نظر زهراگین بودن حد وسط مرفین و کدئین است. ماده ای است نشاط آور و محرک کار عضلات صاف مثل روده را کند کرده و باعث شل شدن آن ها می‌گردد. در برونشها و رگها انبساط ایجاد نموده و در آب نا محلول است و در این ماده هم مثل متادون از دارو‌های سستی زای مصنوعی می‌باشد که قدرت صد درد آن از مرفین کمتر است و عضلات بدن را سست و شل می‌کند.

مواد توهم‌زا

شاهدانه

بوته‌ای است شبیه گرنه که بلندیش تا ۲ متر می‌رسد. گیاه‌تر و ماده آن به صورت جداگانه بوده دارای برگهای انبوه دراز و کنگره دار می‌باشد که میوه آن در سر شاخه به صورت خوشه نمایان است. اصولاً شاهدانه برای روغن گیری و خوراک طیور استفاده می‌شود. بو داده و برشته آن را مردم به صورت تفنن می‌خورد. نام لاتین این گیاه کانابیس است. اگر از سر شاخه‌های به گل نشسته گیاه ماده چسبیده ای به نام رزین که در حال ترشح است جمع‌ آوری و خشک شود‌، در واقع حشیش به دست آمده است. این گیاه در امریکای شمالی به نام ماری جوانا یا چرس، در انگلیس به گراس‌، در فرانسه ادب‌، در هندوستان بنگه و گنجا‌، در خاور نزدیک و خاورمیانه حشیش‌، در آفریقای جنوبی دگا‌، در سوریه و لبنان حشیشه الکیف‌، در ترکیه اسر یا اسرا‌، در آفریقای مرکزی کامیا‌، در اسپانیا و در دیگر کشور‌ها به اسامی مختلفی چون وید‌، پات‌، شانگ‌، چاراز‌، مکونا و غیره شهرت دارد. در هر حال هر اسم و نامی بر این گیاه و مشتقات آن نهاده شود‌، اثرات توهم زایی آن همچنان پابر جاست در اینجا به حالاتی که پس از استعمال حشیش و ماری جوانا در مصرف کننده روی می‌دهد به طور اختصار اشاره می‌کنیم:

– در اثر نشئه شدن اشیای مجاورش را بزرگتر و یا کوچکتر می‌بیند.

– اشتهای کاذب و میل به مصرف غذا پیدا می‌کند.

– احساس قدرت عجیب در خود داشته و دست به اعمال وحشیانه و جنون آور و خشونت زا زده و احساس پرواز کردن و سفر ‌در آسمان و نوعی انبساط خاطر و آرامش و اعتیاد به نفس کاذب پیدا می‌کند.

– فردی به خواب عمیقی فرو می‌رود.

حشیش


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 35 36 37 ...38 ... 40 ...42 ...43 44 45 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب