مطالعهی هیوانگ سی ام [۲۰] و همکاران (۲۰۰۴) در تایوان در رابطه با مقایسه پاسخ به درد نوزادان نارس در دو حالت قنداق و بغل کردن نشان داد که قنداق کردن یک روش مؤثر برای کاهش درد ناشی از خونگیری پاشنه می باشد (۱۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب ) مروری بر مطالعات انجام شده:
مقدمه:
در مقایسه روش های دارویی و غیر دارویی کاهش درد و آگاهی کادر درمان نسبت به این روش ها و مطالعات فراوانی صورت گرفته است، که در این بین مطالعات بر روی روش های غیر دارویی چه در حیطه حسی و چه در حیطه رفتاری فراوان می باشد. در زیر به چند مطالعه انجام شده در این زمینه اشاره می شود:

    • در یک Cochrane Systematic review تحت عنوان: “مشاهده ی تأثیر مکیدن غیر مغذی، مراقبت کانگورویی، قنداق کردن و آغوش گرفتن بر کاهش درد پروسیجرها در شیرخواران و کودکان نوپا” که توسط Meek و همکاران (۲۰۱۱) در انگلیس انجام شد، با بررسی ۸۱ اقدام درمانی در ۳۰ کارآزمایی بالینی تصادفی مورد ـ شاهد و ۳۰ کارآزمایی بالینی تصادفی طرح متقاطع، مراقبت کانگورویی، مکیدن غیر مغذی و قنداق کردن به عنوان موثرترین اقدامات در کاهش درد نوزادان نارس شناخته شدند (۵۴).
    • مقاله ای تحت عنوان بررسی نشانه های درد در نوزادان با هدف تعیین نشانه های رفتاری و فیزیولوژیکی درد در نوزادان بستری در بخش نوزادان بیمارستان امام حسین (ع) (۱۳۸۷) توسط سهرابی و همکاران انجام شد. این پژوهش توصیفی با بررسی کلیه نوزادان واجد شرایط بستری در بخش نوزادان بیمارستان امام حسین (ع) در شش ماهه اول سال ۸۷ صورت گرفت. جهت گردآوری داده ها از چک لیست استاندارد که بر اساس تئوری سیناکیتو تکاملی آلس تهیه شده و ابزار بررسی درد نوزاد استاندارد لورنس استفاده شد. از ۱۴۱ نوزاد مورد بررسی، ۷/۴۴ درصد مونث و ۳/۵۵ درصد مذکر، میانگین سنی نوزادان ۵/۶±۲/۷ روز و میانگین وزن نوزادان ۶/۲۵۸±۲/۳۰۱۵ گرم بود. در خصوص علت بستری، نوزادان ایکتر (۳/۵۵ درصد) بالاترین علت بستری بود. ۶/۷۱ درصد نوزادان تغذیه با شیر مادر و ۷۸ درصد نوزادان حاصل زایمان سزارین بودند. در بین پروسیجرهای پزشکی، خونگیری در همه موارد انجام شده بود. در بررسی نمره درد نشانه های رفتاری تغییر حالت چهره با ۸/۹۶ درصد بالاترین میزان تغییرات را داشت. دومین رتبه میزان تغییر مربوط به نشانه های فیزیولوژیک درد و تغییر الگوی تنفسی با میانگین ۸/۹۴ درصد نمره بود. میانگین نمره درد نوزادان با بهره گرفتن از ابزار مورد استفاده ۸۵/۱±۲۱/۶ بود. تغییرات ضربان قلب و تنفس با پروسیجرهای انجام شده رابطه معنی داری داشت (۵۵).
    • آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در خصوص بررسی و سنجش درد نوزاد در بخش های نوزادان و NICU مراکز آموزشی ـ درمانی شهر بندرعباس (۱۳۹۰) عنوان مقاله ی نظری و همکاران می باشد. در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی ۵۰ پرستار و بهیار شاغل در این بخش ها وارد مطالعه شدند که در پایان ۴۰ نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل مشخصات دموگرافیک، چک لیست نحوه عملکرد، سوالات آگاهی و نگرش بود. داده ها پس از جمع آوری با بهره گرفتن از روش های توصیفی و آزمون های کای اسکوئر، آزمون تی، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. میانگین نمره آگاهی پرستاران در مورد بررسی درد نوزاد ۱۰.۲۸ از مجموع ۲۶ نمره، نمره نگرش ۵۴.۲۲ از ۶۰ نمره و نمرات سطح عملکرد بررسی درد نوزادان ۴.۲۲ از ۱۰ بود. پرستاران عملکرد ضعیفی در خصوص بررسی درد و اندازه گیری آن داشتند و هیچ کدام از پرستاران از هیچ ابزاری جهت اندازه گیری درد نوزاد استفاده نمی کردند. بین نمره آگاهی پرستاران و میزان تحصیلات ارتباط معنی داری وجود داشت و افراد با تحصیلات بیشتر از آگاهی بیشتری برخوردار بودند. هیچ گونه تفاوت معنی داری بین نمرات آگاهی پرستاران و وضعیت تاهل و سابقه کاری وجود نداشت. بنابراین با توجه به سطح آگاهی پایین در ارتباط با بررسی و سنجش درد نوزاد، کادر درمان نیازمند آموزشهای دورهای و ضمن خدمت در خصوص نحوه اندازه گیری درد نوزادان می باشند (۱۸).
    • مقالهای تحت عنوان مقایسه پاسخ به درد نوزادان نارس در خونگیری از پاشنه پا در دو روش آغوش گرفتن و قنداق کردن نوزاد که توسط Huang CM و همکاران (۲۰۰۴) با هدف اصلی مقایسه اثرات آغوش گرفتن نوزاد و قنداق کردن بر ضربان قلب، درصد اشباع اکسیژن و درد بر اساس ابزار PIPPنوزادان نارس بعد از خونگیری انجام شد. در این مطالعه متقاطع، ۳۲ نوزاد نارس با سن حاملگی کمتر از ۳۷ هفته، وزن ۲۵۰۰ گرم و بیشتر، بدون بیماری قلبی مادرزادی، ناهنجاری، عفونت وخونریزی داخل بطنی درجه سه و یا بیشتر وارد مطالعه شدند. هر نوزاد یک بار به روش قنداق و یک بار در آغوش والدین تحت پروسیجر خونگیری از پاشنه پا قرار گرفت و میزان ضربان قلب، اشباع اکسیژن و نمره PIPP از ۵ دقیقه قبل تا ۱۱ دقیقه پس از خونگیری ثبت شد. نتایج با توجه به آزمون تی زوج نشان داد (۱): میانگین ضربان قلب و اشباع اکسیژن خون شریانی پس از خونگیری در دو روش کمتر از مقادیر پایه بود (P <.05) هر چند که در حالت قنداق این مقادیر بیشتر به میزان پایه ی نزدیک شدند اما این تفاوت بین دو مداخله از نظر آماری معنیدار نبود؛ (۲): در کل زمان های ارزیابی پاسخ به درد در حالت قنداق کمتر از حالت در آغوش والدین بود اما این تفاوت تنها در دو زمان سه و هفت دقیقه بعد از خونگیری معنیدار بود (۱۵).
    • مقایسه تأثیر قنداق و ماساژ در مدیریت گریه ی نوزادان با صدمات مغزی عنوان مقالهی S Ohgi و همکاران (۲۰۰۴) در ژاپن است. نوزادان با صدمات مغزی نوزادانی مستعد به گریه های مفرط هستند. این گریه ها مربوط به مشکلات خود تنظیمی این نوزادان است. در گروه قنداق ۱۳ نوزاد و در گروه ماساژ ۱۲ نوزاد در طول سه هفته متوالی به صورت موازی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که میزان کل گریه روزانه در گروه قنداق نسبت به گروه ماساژ به طور قابل توجهی کاهش یافت و از لحاظ آمار معنیدار بود. پروفایل های رفتاری نوزادان و سطح اضطراب در گروه قنداق نسبت به گروه ماساژ درمانی، به طور قابل توجهی بهبود یافته بود همچنین والدین در گروه قنداق نسبت به گروه ماساژ درمانی رضایت بیشتری را در کاهش گریهی نوزاد گزارش کرده بودند (۵۶).
    • قنداق پس از خونگیری پاشنه: بررسی تاثیر سن در بهبود علایم رفتاری درد در نوزادان نارس، عنوان مقاله Fearon و همکاران (۱۹۹۷) در کانادا می باشد که در آن پاسخ به درد نوزادان نارس پس از خونگیری پاشنه سنجیده شد. ۱۵ نوزاد در دو گروه به شرح زیر قرار گرفتند: گروه اول ۷ نوزاد با سن حاملگی ۳۱ هفته و گروه دوم ۸ نوزاد با سن حاملگی ۳۱ هفته و بیشتر. همه ی نوزادان تحت خونگیری در دو حالت روتین و قنداق کردن قرارگرفتند. نوزادان نارس با سن حاملگی کمتر از ۳۷ هفته و وزن تولد کمتر از ۲۵۰۰ گرم در حالت قنداق بسیار زودتر به میزان ضربان قلب و اشباع اکسیژن خون شریانی پایه در مقایسه با سایر اقدامات می باشد (۱۶).
    • تأثیر ساکارز خوراکی، مکیدن غیر مغذی و قنداق کردن بر درد ناشی از غربالگری رتینوپاتی نوزادان نارس عنوان مقاله ی A O’Sullivan و همکاران (۲۰۱۰) در ایرلند می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر بخشی ساکارز خوراکی در ترکیب با قنداق و مکیدن غیر مغذی به عنوان یک روش جهت کاهش درد ناشی از غربالگری رتینوپاتی نوزادان نارس[۲۱] بود. در این مطالعه ۴۰ نوزاد نارس که تحت غربالگری رتینوپاتی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه کنترل نوزادان قنداق شده و دو دهم سی سی آب استریل به همراه پستانک داده شد و در گروه مداخله نوزادان قنداق شده دو دهم سی سی ساکاروز خوراکی ۲۴% به همراه پستانک داده شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر هفته و وزن هنگام تولد وجود نداشت. نمره درد در ابتدا و حین غربالگری در گروه مداخله کمتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰P<). نوزادان گروه مداخله افت اکسیژن خون شریانی و برادی کاردی کمتری را تجربه کردند (۱۸/۰ P= ) (13).
    • ساکاروز خوراکی درد را در حین جایگذاری لوله بینی ـ معدی کاهش می دهد عنوان مقالهی Sara McCullough و همکاران (۲۰۰۸) درکشور انگلیس میباشد. در این مطالعه ۲۰ نوزاد نارس با حال عمومی خوب که نیاز به جایگذاری لوله بینی ـ معدی داشتند به صورت تصادفی انتخاب شده و نیم تا دو سی سی ساکارز ۲۴ درصد و آب استریل دو دقیقه قبل از جایگذاری داده شد و میزان ضربان قلب، اشباع اکسیژن خون شریانی و وجود یا عدم وجود گریه و نمره درد با ابزار کد گذاری صورت نوزادان (NFCS) مورد بررسی قرار گرفت. در نتایج نوزادانی که ساکاروز گرفتند، میزان (NFCS) در مقایسه با گروهی که دارونما (آب استریل) دریافت کرده بودند به صورت معنی داری کاهش یافت (۰۰۴/۰ P= ) در نوزادانی که ساکارز دریافت کرده بودند دامنه تغییرات ضربان قلب با نوسان کمتری همراه بود (۰۵۵/۰ P= ). اما میزان اشباع اکسیژن خون شریانی تفاوت معنی داری نداشت (۱۰).
    • بررسی میزان آگاهی نقطه نظرات وعملکرد مادران در ارتباط با قنداق کردن نوزاد، فواید و مضرات آن عنوان مقاله قریشی و همکاران (۱۳۸۵) می باشد. در این مطالعه ۱۹۰ مادر با بهره گرفتن از پرسشنامه مورد پرسش قرار گرفتند. اطلاعات کسب شده شامل سن مادر، تعداد فرزندان سطح تحصیلات مادر، شغل، محل زندگی، علل قنداق کردن نوزاد فواید و مضرات آن و میزان آگاهی کلی مادران و ارتباط آنها با متغیرهای مختلف مورد بررسی قرارگرفت. بیش از ۹۵ درصد مادران، نوزاد خود را قنداق می کرده که اکثریت با توصیه اطرافیان وصرفاً به علت رعایت سنت رایج از پیشینیان اقدام به این کار می کردند. از سوی مادران بیشترین فایده قنداق کردن، خواب بهتر (۳/۳۶ درصد) بیان شد. بین سن مادران، تعداد فرزندان، تحصیلات و محل زندگی با میزان آگاهی رابطه معنی دار مشاهده شد (۵۷).
    • تعیین تاثیر گلوکز ۳۰ درصد در کاهش درد نوزادان نارس عنوان مقاله ربیعی (۱۳۸۵) می باشد. در این کارآزمایی بالینی شاهددار، تعداد ۳۶ نوزاد نارس با سن حاملگی ۲۸ تا ۳۴ هفته که از نظر کلینیکی مشکل حادی نداشتند ولی برای مقاصد تشخیصی و درمانی نیاز به خونگیری وریدی داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. نیاز به تهویه مکانیکی، سپسیس، ناهنجاری شدید مادرزادی، آپگار کمتر از ۳ در دقیقه ۵ تولد، مصرف سداتیو یا ضد درد در ۴۸ ساعت اخیر و وجود مشکلات نورولوژیک از معیارهای خروج از مطالعه بود. هر نوزاد دو نوبت در طی خونگیری وریدی (یک بار با گلوکز خوراکی ۳۰ درصد و بار دیگر با دارونمای خوراکی) مورد بررسی قرار گرفتند و نمره درد با بهره گرفتن از ابزار PIPP تعیین شد. داده ها با بهره گرفتن از آزمون آماری تی مستقل و نرم افزار آماری SPSS آنالیز شد. میانگین و انحراف معیار نمره درد در زمان دریافت گلوکز بطور معنی داری کاهش یافت (۰۰۱/۰P<). میانگین و انحراف معیار طول مدت گریه با مصرف گلوکز بطور معنی داری کاهش یافت (۰۰۲/۰=P). همچنین میزان افت SPO2 با دریافت گلوکز ۳۰درصد بطور معنی داری کمتر بود(۸).
    • بررسی اثر گلوکز ۵۰% در کاهش درد ناشی از تزریق واکسن هپاتیت B در نوزادان ترم به روش کارآزمایی بالینی تصادفی عنوان مقاله گلستان و همکاران (۱۳۸۵) می باشد. در این مطالعه ۹۰ نوزاد ترم درشرایط پایدار و مشابه به طور تصادفی در سه گروه ۳۰ نفره، گروه اول (گلوکز ۵۰ درصد) گروه دوم (آب استریل) گروه سوم (عدم مداخله) قرار گرفتند. در گروه اول و دوم دو میلی لیتر از محلول مورد نظر (گلوکز ۵۰% یا آب) به نوزاد داده شد و در گروه سوم مداخله ای صورت نگرفت، سپس در طی انجام تزریق واکسن هپاتیت B و تا سه دقیقه بعد از آن صدای گریه نوزاد ضبط گردید. و در پایان داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانگین مدت زمان گریه در گروه گلوکز ۲۱.۱ در گروه آب ۳۳.۳ و در گروه عدم مداخله ۵۶.۹ ثانیه بود که بین سه گروه اختلاف معنی دار وجود داشت(۰۰۰۳/۰=P) و سپس آزمون post hoc بصورت LSD انجام شد. اختلاف بین گروه گلوکز و عدم مداخله (۰۰۰۱/۰=P) و گروه آب و عدم مداخله (۰۰۰۶/۰=P) از لحاظ آماری معنی دار بود ولی بین گروه گلوکز و آب استریل اختلاف معنی دار نبود (۱۹/۰=P)، (۵۸).

: ۱ – ۳ روش پژوهش
فصل سوم
در این فصل نوع مطالعه، جامعه و نمونه آماری، روش نمونه‌گیری، معیارهای ورود و خروج از مطالعه، روش جمع‌ آوری داده‌ها و ابزارهای مورد استفاده، روش اجرای پژوهش، روش تجزیه تحلیل داده‌ها و ملاحظات اخلاقی توضیح داده می‌شوند:
۲ – ۳ نوع پژوهش
این تحقیق مطالعه ای مداخله‌ای، از نوع کارآزمایی بالینی طرح متقاطع است. مطالعۀ تجربی، قوی‌ترین نوع مطالعات برای اثبات رابطه علیتی است. مطالعات تجربی که بر روی انسان انجام می‌گیرد را کارآزمایی بالینی می‌گویند. کارآزمایی بالینی، مطالعات تجربی کنترل شده‌ای هستند که برای مقایسۀ تأثیر اقدامات پزشکی متفاوت در انسان‌ها به کار می‌روند. امروزه کارآزمایی بالینی به عنوان قوی‌ترین روش علمی برای ارزیابی روش‌های مختلف درمانی پذیرفته شده است. دلیل اهمیت کارآزمایی بالینی در این نکته نهفته است که در مطالعات متعددی نشان داده شده است که حتی بدون تجویز داروی مؤثر و فقط به کمک ایجاد احساس تحت حمایت بودن و تحت درمان بودن در بیماران، بسیاری از بیماران بهبود می‌یابند. شاید به جرأت بتوان گفت که کارآزمایی بالینی مدرن، بهترین شاخص پزشکی قرن بیستم از سایر قرون می‌باشد (۵۸).
درکار آزمایی بالینی طرح متقاطع هم هر دو گروه آزمایش و شاهد وجود دارند. نحوه ی انتخاب گروه های آزمایش و شاهد بصورت تصادفی می باشد. هم گروه آزمایش و هم گروه شاهد در دو مرحله مورد بررسی قرار می گیرند. در مرحله یک، گروه اول درمان آزمایشی می گیرند و گروه دوم دارونما یا کنترل. بعد از یک دوره درمان قطع می شود. بیماران طی این دوره هیچ درمانی دریافت نمی کنند. این دوره قطع درمان را دوره پاکسازی گویند که جهت از بین رفتن اثرات احتمالی روش درمانی اول می باشد. در مرحله دوم گروه اول دارونما یا کنترل می شود و گروه دوم درمان آزمایشی را دریافت می کند. شکل زیر نشانگر یک طرح متقاطع با دوره پاکسازی می باشد:
این نوع طرح ها را طرح تکرار اندازه گیری ها نیز می نامند زیرا اندازه گیری های متغیرهای مستقل همچون ساکاروز خوراکی بر روی هر بیمار در زمان های مختلف تکرار می شود و نتایج با مقایسه اندازه گیری هایی که به صورت مکرر بر روی هر بیمار انجام شده است، تجزیه و تحلیل می شود (۵۹).
۳ – ۳ جامعه پژوهش
جامعه پژوهش شامل کلیه مواردی است که دارای خصوصیات و ویژگی‌های مشترک و مورد نظر پژوهش باشند (۶۰). جامعه پژوهش این مطالعه را کلیه نوزادان نارس بستری در بخش نوزادان و بخش مراقبت های ویژه نوزادان واقع در مرکز درمانی بیست و نه بهمن وابسته به سازمان تأمین اجتماعی تبریز تشکیل می دهند.
۴ – ۳ محیط پژوهش
مکانی که پژوهش در آن انجام می‌شود را محیط پژوهش گویند. محیط پژوهش باید به گونه‌ای انتخاب شود که شرایط انجام بررسی یا آزمایش در آن فراهم باشد (۶۰). بخش نوزادان و بخش مراقبت های ویژه نوزادان مرکز درمانی بیست و نه بهمن محیط پژوهش این تحقیق را تشکیل میدهد.
۵ – ۳ نمونه پژوهش
نمونه بخشی از جامعه است. در مفهوم متعارف، بخشی از کل که خصوصیات آن کل را دارا باشد، نمونه می‌گویند. در انتخاب نمونه باید دقت کافی به عمل آید تا نمونه انتخاب شده، نماینده جامعه باشد (۶۰). نمونه های این مطالعه را نوزادانی که به هرعلت تشخیصی در بخش نوزادان و بخش مراقبت های ویژه نوزادان بستری بودند و نیاز به جایگذاری NGT داشتند تشکیل می دادند و این نوزادان علاوه بر داشتن معیارهای ورود به مطالعه والدین آنها نیز جهت شرکت نوزاد در مطالعه رضایت نامه کتبی را امضاء کرده بودند.
۶ – ۳ حجم نمونه
تعداد شرکت کنندگان در یک تحقیق را حجم نمونه گویند. حجم نمونه مورد نظر تعداد شرکت کنندگانی است که برای حضور در تحقیق برنامه‌ریزی شده‌اند و با بهره گرفتن از محاسبه توان آماری تعیین می‌شوند. حجم نمونه باید کافی باشد تا بتواند احتمال بالایی از تشخیص را به عنوان اندازه تأثیر قابل توجه یک مقدار معین، اگر چنین اثری واقعاً وجود دارد، ارائه دهد (۶۱). در این مطالعه جهت تعیین حجم نمونه از نتایج مطالعه Sara McCullough و همکاران (۲۰۰۸) تحت عنوان “ساکاروز خوراکی درد را در حین جایگذاری لوله بینی ـ معدی کاهش می دهد” استفاده شد. در این مطالعه میزان تسکین دردی در گروه دریافت کننده ساکاروز خوراکی از نمره ۴ به نمره یک و در گروه کنترل از نمره ۴ به نمره ۳ تغییر یافته بود. با توجه به نوع مطالعه (متقاطع بودن) ۷۲ ساعت به عنوان دوره بعد از پاکسازی برای گروه ساکاروز خوراکی و قنداق کردن در نظر گرفته شد. بنابراین با در نظر گرفتن a=0.05 و توان ۸۰ درصد و ۲ واحد اختلاف در کاهش درد در حالت مداخله تعداد ۵۷ نمونه برآورد شد. جهت انجام مراحل فوق از نرم افزار آماری PS استفاده شد.
۷ – ۳ روش نمونه‌گیری:
نمونه گیری تصادفی ساده، مهم ترین نوع نمونه گیری احتمالی می باشد. وقتی جامعه مورد مطالعه به لحاظ صفت مورد مطالعه همگن باشند یعنی اختلاف بین افراد جامعه آماری از نظر صفت مورد مطالعه کم باشد از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده می کنیم که در آن هر یک از اعضای جامعه شانس برابر و مستقلی برای انتخاب شدن در نمونه را دارند (۶۲). دراین تحقیق از نمونه ها ی در دسترس که واجد شرایط می باشند به صورت تصادفی با بهره گرفتن از نرم افزار Randlist با تعریف بلوک های سه تایی انتخاب شدند.
۸ – ۳ معیارهای ورود به مطالعه

    • دستور تعبیه لوله بینی معدی توسط پزشک معالج نوشته شود یا اندیکاسیون تعویض داشته باشد.
    • سن حاملگی نوزاد نارس بین ۳۴- ۲۸ هفته باشد.
    • وزن نوزاد بیشتر از یک کیلو گرم باشد.
    • منع جایگذاری لوله بینی - معدی از نظر پزشک معالج نداشته باشد.
    • آنومالی مادرزادی در ناحیه نازال نداشته باشد.
    • نقص نورولوژیک شامل تشنج، خونریزی داخل بطنی با درجه بالاتر از ۲ و لکومالاسی اطراف بطنی وجود نداشته باشد.
    • اندیکاسیون جراحی نداشته باشد.
    • تاخیر رشد داخل رحمی نداشته باشد.
    • داروهای سداتیو و شل کننده عضلانی برای نوزاد تجویز نشده باشد.
    • وضعیت فیزیولوژیکی نوزاد از نظر بالینی ثبات داشته باشد
    • پروسیجر دردناک یک ساعت قبل از شروع مطالعه انجام نشده باشد.
    • فرم رضایت نامه آگاهانه کتبی توسط والدین امضاء شده باشد.

۹ – ۳ معیارهای خروج از مطالعه

    • مطلوب نبودن کیفیت فیلم جهت تفسیر.
    • امکان پذیر نبودن جایگذاری لوله بینی ـ معدی در بار اول.
  • در صورتی که فاصله جایگذاری لوله بینی ـ معدی بین بار اول و دوم کمتر از ۲۴ ساعت باشد.

موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 27 آذر 1400نظر دهید »

۰٫۴۹۰۳۱

۱٫۷۳۷۶۶

۰٫۱۹۲۸۰۸

آمار توصیفی در جدول شماره ۴-۱ ارائه گردیده است. به طور کلی، آماره­ های توصیفی حاکی از آن است که نمونه انتخابی از تنوع زیادی برخوردار است. به عنوان نمونه، آمار توصفی مربوط به عملکرد شرکت نشان می­دهد که حداکثر و حداقل عملکرد شرکت به ترتیب برابر ۶۲٫۰۳۸۳و۱۱٫۲۲۰۹-و انحراف
معیار آن نیز برابر با ۱۲٫۰۵۹ است. در خصوص سایر متغیرها چنین ویژگی وجود دارد که حاکی از تنوع شرکت های انتخابی و در نتیجه قابلیت تعمیم نتایج نمونه به جامعه تحقیق می باشد.
۴-۲-۱- تجزیه و تحلیل فرضیه اصلی
فرضیه اصلی : وضعیت اقتصادی بر کل بدهی ها، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران موثر است.
این فرضیه در خصوص بررسی وجود تاثیر بین وضعیت اقتصادی(BC) بر کل بدهی ها، (TD) مطرح شده و با بهره گرفتن از مدل زیر مورد آزمون قرار می‌گیرد:
در این پژوهش با توجه به نوع مدل اثرات ثابت مقطعی و زمانی آزمون می­ شود.جدول(۴-۲) وجدول (۴-۳) نتایج آزمون F برای تعیین مناسبت رگرسیون در رابطه با فرضیه را نشان می­دهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در داده های ترکیبی اثرات زمانی و مقطعی داده ها و همچنین اثرات همزمان آنها آزمون می شود.طبق مدل اثرات ثابت–زمانی برای هر یک از سال‌های یک عرض از مبدا و طبق مدل اثرات ثابت–مقطعی برای هر یک از این شرکت ها یک عرض از مبدا ارائه می‌شود.حال.برای اینکه ببینیم این عرض از مبدا‌ها از لحاظ آماری با هم تفاوت معنادار دارند یا خیر، آزمون چاو را به کار گرفته شده است.
بنابراین فرضیه و به صورت زیر مطرح می شود::
تمام عرض از مبداها با هم برابرند↔Pooled
: عرض از مبداها با هم تفاوت دارند↔ مدل اثرات ثابت زمانی یا مقطعی یا هر دو
که مقادیر ثابت مدل (عرض از مبدا) در هریک از حالت های فوق به شرح زیر می باشد:
Pooled ↔
panel ازنوع اثرات ثابت زمانی ↔
panel ازنوع اثرات ثابت مقطعی ↔
panel ازنوع اثرات ثابت زمانی و مقطعی ↔
با توجه به آماره آزمون چاو اگر احتمال مدل کوچک­تر از۰٫۰۵ می­باشد فرضیه مبنی بر برابری عرض از مبداها رد شده و مدل اثرات ثابت ارجح است.
در این پژوهش با توجه به نوع مدل اثرات ثابت مقطعی و زمانی آزمون می­ شود.جدول(۴-۲) وجدول(۴-۳) نتایج آزمون F برای تعیین مناسبت رگرسیون در رابطه با فرضیه را نشان می­دهد.
جدول ۴-۲٫ نتایج اثرات ثابت مقطعی

Redundant Fixed Effects Tests

Test cross-section fixed effects

Effects Test

Statistic

d.f.

Prob.

Cross-section F

۱۰٫۴۹

(۵۸٫۵۲۶)

۰٫۰۰۰


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 27 آذر 1400نظر دهید »

ضمائم ۷۶
مقایسه شیوه حل مساله ۷۷
پرسشنامه راه های مقابله ۸۰
منابع فارسی ۸۸
منابع انگلیسی ۹۱
فهرست جداول
فصل چهارم
جدول۱-۴ ویژگیهای جمعیت شناختی کرده معتادین و گروه های عادی ۴۹
جدول ۲-۴ ضریب آلفای زیر مقیاسهای پرسشنامه شیوه های مقابله لازاروس و فولکمن ۱۹۸۵) ۵۰
جدول ۳-۴ میانگین همبستگی های مقیاسهای مقابله ای ۵۱
جدول ۴-۴ آماده های مواد پرسشنامه راه های مقابله ای (آقا یوسفی ۱۳۷۸) ۵۲
جدول ۵-۴ ضریب آلفای کرونباخ و میانگین همبستگی درونی، آیتم ها برای زیر مقیاسهای پرسشنامه راه های مقابله در مصالحه حاضر ۵۶
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول ۶-۴ ضرایب آلفای کرونباخ و میانگین همبستگی درونی آیتم ها برای زیر مقیاسهای شیوه حل مساله (محمدی ۱۳۷۷)) ۵۷
جدول ۷-۴ ضرایب آلفای کرونباخ، میانگین همبستگی درونی، آیتم ها برای زیر مقیاسهای شیوه حل مساله در مطالعه حاضر. ۵۷
فصل پنجم
جدول ۱-۴ مقایسه میانگین نمرات، انحراف معیار و نمرات T گروه معتاد و گروه غیر معتاد ۵۹
جدول۲-۴ مقایسه نمرات t میانگین و انحراف معیار دو گروه معتاد و غیر معتاد. ۶۲
جدول ۳-۴۵ ضرایب همبستگی پیرسون بین عوامل شیوه حل مساله و مقیاسهای شیوه های مقابله و ضرایب اطمینان آنها. ۶۴
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی سبکهای حل مساله و شیوه های مقابل افراد وابسته به مواد مخدر و مقایسه آن با افراد غیر معتاد انجام شده است. در این مطالعه ۲۴۰ نفر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
آ زمودینها شامل دو گروه افراد وابسته به مواد مخدر(۱۲۰ نفر) و افراد عادی ۱۲۰ نفر بودند. برای ارزیابی سبکهای حل مساله مقیاس حل مساله کمیدی و لانگ(۱۹۹۶) و برای ارزیابی شیوه های مقابله پرسشنامه شیوه های مقابله لازاروس و فولکن(۱۹۹۸) مواد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و روش آماری آزمون t و ضریب همبستگی استفاده شده است یافته های پژوهش نشان می دهد که بین افراد معتاد و عادی تفاوتهای معناداری در شیوه حل مساله و شیو ه های مقابله وجود دارد افراد معتاد در شیوه های مقابله ای خود از خویشتن داری، باز برآورد مثبت، جستجوی حمایت اجتماعی، حل مدبوانه مساله و مسئولیت پذیی کمتر استفاده می کنند مقابله آنها بیشتر به صورت شیوه های دوری جویی، اجتناب- گریز و رویارویی می باشد. افراد وابسته به مواد مخدر بیشتر از سبکهای حل مساله و تقریب کمتر سود می برند با توجه به الگوی مقابله ای و سبک مساله معتادن که برای رویارویی با مسایل ریز و درشت زندگی طبیعی و روش های ناکار آمد ضعیفی می باشد به نظر می رسد که این الگوها زمینه گرایش به اعتیاد، مشکلات اجتماعی و روانشناختی فرد را افزایش داده و در رباطلی را به وجو د می آورند.
فصل اول
کلیات
مقدمه
سوء مصرف مواد یکی از مشکلات بزرگ جوامع بشری است با وجود اینکه تلاشهای زیادی برای کنترل و از بین بردن آن به عمل آمده است ولی هنوز این بلای اجتماعی هر روز قربانیان زیادی می گیرد «مهریار و جزایری ۱۳۷۷ »کشور ایران نیز با دلایل جغرافیایی – اجتماعی – فرهنگی و مسایل دیگر با این معضل روبه رو است و برای کنترل و مقابله با آن هزینه های مادی و انسانی زیادی پرداخته است. این مشکل روانی – اجتماعی چنان همه گیر و شایع می باشد که پژوهشگران زیادی به مطالعه آن پرداخته و با تحقیقات فراگیر و همه جانبه ، ابعاد مختلف اعتیاد را بررسی می کنند تا بتوانند راه حل مناسب و قابل قبول برای آن بیابند (کوپر و همکاران، ۱۹۹۲، صالحی، ۱۳۷۱ ) با توجه به آثار زیانبار فردی و اجتماعی سوء مصرف مواد، پژوهشگران آن را به عنوان نوعی اختلال در نظر گرفته اند و دو سیستم طبقه بندی اختلالات روانی – راهنمایی تشخیص و آماری اختلالات روانی (۱۹۹۴) و نظام بین المللی طبقه بندی اختلالات روانی (۱۹۹۲) بخشهایی را به آن اختصاص دادن و ملاکهای تشخیص خاصی برای شناسایی آنها تعیین کردند گیلدر و همکاران ۱۹۹۶ کاپلان و سادو ۱۹۹۴ یکی از عواملی که برای سوء مصرف مواد و اکثر نظریه های روانشناختی مطرح شده است آسیب پذیری افراد در مقابل مسائل و مشکلات طبیعی و غیر طبیعی زندگی است (گیلدر و همکاران ۱۹۹۶) در زمینه آسیب پذیری) فشار روانی یک موضوع کلیدی است و نظریات گوناگون بر روی آن متمرکز شده و تحقیقات پیشنهادی در مورد آن انجام پذیرفته است ساراسون و ساراسون ۱۹۸۷،ریو۱۹۹۲) پژوهشهای نشان داده کار افراد معتاد از استعمال مواد افیونی به عنوان یک روش مقابهل در مقابله چالشهای روز مره زندگی و فشارهای ناشی از آن استفاده می کنند (کوپر و همکاران ۱۹۹۲، گیلد و همکاران ۱۹۹۶، استیل و جوزف ۱۹۸۸ روزنف و همکاران ۲۰۰۰، کارنی و همکاران ۲۰۰۰، آراملی و همکاران ۲۰۰۰).
بسیاری از مصرف کنندگان مواد غیر قانونی بخصوص جوانانی که از دارو نسخه نشده استفاده می کنند به نظر می رسد برای رویارویی با مشکلات زندگی و چالشهای روزانه، از آمادگی لازم برخوردار نبوده و نمی توانند به طور موثر مسائل به وجود آمده را حل کنند(گلید و همکاران ۱۹۹۶).
براساس مطالعات انجام یافته معلوم گردیده است که معتادان هیجانات و منفی مختلفی (مانند پرخاشگری، عصبانیت، نگرانی و اندوه) را گزارش می کنند و به منظور فرار از مشکلات و اجتناب از ناراحتی و هیجانات و احساس منفی به مصرف


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 27 آذر 1400نظر دهید »

گروه‌های اسلام‌گرا در این دسته قرار می‌گیرند. از نظر سیاسی، اینها قائل به نظام سیاسی فقهی هستند و در دهه اول انقلاب (به جز چند سال اول) به طور کامل در دولت و مجلس حضور داشتند. در دهه اول انقلاب چپ‌گرایان اسلامی (مجاهدین انقلاب اسلامی، روحانیون مبارز و دفتر تحکیم وحدت) و همچنین بعد از آن راست‌گرایان اسلامی (اصول‌گرایان) از نظر فرهنگی در این دسته قرار داشتند.
اسلام‌گرایان هم هنجارهای نظری قابل شناسایی و قابل طرح را مد نظر دارند و هم اینکه معتقد هستند که فرهنگ جامعه باید بر اساس این هنجارها و نه چیز دیگر شکل بگیرد. اعمال نظارت حکومتی بر رفتارها و کالاها و ارتباطات فرهنگی و مقابله با آثار مخرب فرهنگی پدیده‌های جدید فناوری غرب از جمله راهبردها و شیوه‌های اسلام‌‌گرایان بر جامعه است. این جریان بر لزوم اصالت و وحدت و اعتقاد و التزام و نیازمند بودن فرهنگ به تطهیر و تزکیه و تعالی و نظارت بر کالاهای فرهنگی و مطابقت آنها با ضوابط شرعی و عقیدتی پای می‌فشرد.
دسته‌ی دوم- جریان‌های هنجارگرای نظری: این دسته از جریان‌های فرهنگی، ضمن اینکه معتقد به وجود فرهنگ والا و خاص و برتر از فرهنگ‌های دیگر هستند و در راه شناسایی و ترویج آن گام بر می‌دارند، اما در عمل قائل به اجرای سیاست‌های تحمیلی و اجباری برای جای انداختن فرهنگ مورد نظر خود نیستند و حتی بیشتر از آزادی در عرصه‌ی فرهنگ و اندیشه حمایت می‌کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نوگرایان دینی و روشنفکران مذهبی و طیف‌های میانه‌رو سیاسی و همینطور جریان اسلام سنتی در این دسته قرار می‌گیرند. از نظر سیاسی، این جریان در دولت خاتمی و دولت اول هاشمی رفسنجانی حضور داشتند.
دسته‌ی سوم- جریان‌های کثرت‌گرای عملی: این دسته، معتقد به دموکراسی فرهنگی هستند و تلاش خود را در آزادی ابراز و ظهور فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های مختلف به کار می‌گیرند و بر آن هستند که دولت نیز باید بستر مناسب برای رشد و حضور فرهنگ‌های خاص و محلی را ایجاد کند.
نوگرایان سکولار و لیبرال در این دسته قرار می‌گیرند. اینها در عرصه‌ی سیاست‌ فرهنگی، به دنبال رفع محدودیت‌ها و سیاست‌های حذف‌کننده و سرکوب‌گر هستند. و کاملا در مقابل دسته‌ی اول قرار می‌گیرند. از نظر سیاسی، شاید تنها بتوان دولت بازرگان را نماینده‌ی این جریان دانست.
لازم است به این نکته اشاره کنیم که کسانی مثل سکولارها و یا غرب‌گراها که خواهان ترویج و بسط و گسترش برخی از مفاهیم و ارزش‌های فرهنگ غربی و یا فرهنگ مدرن هستند نیز عملا در حیطه‌ی مطلق‌گراها قرار می‌گیرند. اما آن چیزی که ما را بر آن داشته تا اینها را (البته به جز غرب‌گراها) در زمره‌ی کثرت‌گرایان قرار دهیم، این است که با توجه به واقعیات موجود جامعه‌ی ما، اینها عملا برای جا انداختن خود، بر طبل کثرت‌گرایی می‌کوبند تا بتوانند در عرصه‌ی عمومی حضور پیدا کنند.
نوگرایان دینی، اصلاح‌طلبان و میانه‌روها به علاوه‌ی سکولارها، هر سه جریان، می‌گویند که فرهنگ جامعه مساوی با ترکیبی از تعاملات آزاد رویکردها و دیدگاه‌های متنوع مذهبی و غیرمذهبی است. هیچ سلطه‌گری و ایدئولوژی نباید از آزادی و تکثر و توسعه فرهنگی جلوگیری کند. آنها نسبت به خطر نهادینه شدن انحصار فرهنگ مدام گوشزد می‌کنند. این هر دو جریان در فلسفه‌ سیاسی قائل به آزادی و تکثر هستند، هر چند نوگرایان دینی به لحاظ هنجاری، نگرشی دینی و معنوی را توصیه می‌کنند اما در واقع رویکرد اینها واقع‌گرا و عمل‌گراست و طرفدار برخورد آزادانه و تجربه‌گرایانه با مسائل جامعه و استفاده از فرهنگ دینی با توجه به مقتضیات روز هستند. در این میان حتی دین‌گرایانی هستند که در معرفت‌شناسی دینی معتقد به صدق مطلق هستند اما در مسائل اجتماعی و سیاسی، قائل به برخورد حذفی نیستند.
به این ترتیب این هر دو جریان که ما در اینجا به ترتیب آنها را «هنجارگرای نظری» و «کثرت‌گرای عملی» نامیده‌ایم از این منظر به هم نزدیک می‌شوند. «هنجارگرایی نظری»، وقتی بنا را بر این می‌گذارد که از تحمیل و خشونت در عرصه‌ی عمل جلوگیری کند، به «کثرت‌گرایی عملی» تنه می‌زند. چرا که در این راه مجبور است با ادعای هر کسی که حقیقت را نزد خود می‌داند مخالفت کند. اینها عنوان می‌کنند که اگر گروهی معتقد باشند که به کنه حقیقت دست یافته است و دیگران هیچ حظ و بهره‌ای از حقیقت ندارند آنگاه هر مخالفت را به مخالفت با حقیقت تعبیر خواهد کرد. در سیاست‌گذاری فرهنگی، این جریان‌ها با مخالفت با مدیریت فرهنگی مبتنی بر نظارت عقیدتی حکومتی، به فکر استقلال بازار فرهنگ و جریان مبادله‌ی کالاهای فرهنگی و کاهش نظارت حکومتی بر آنها هستند. آنها بر لزوم افزایش مشارکت در عرصه‌ی فرهنگ تاکید می‌کنند و این که مصرف‌کنندگان فرهنگی و تقاضاهای فرهنگی باید جدی گرفته شوند؛ آنها تمایل به مصرف کالاهای غیررسمی دارند پس باید مقررات نظارتی کاهش پیدا کند و نظارت سیاسی-دیوانی به نظارت افکار عمومی و از طریق نهادهای قانونی و حقوق تبدیل شود و فرهنگ به دست بازار سپرده شود.
دسته‌ی چهارم- جریان‌های کثرت‌گرای نظری: این دسته‌، در عین حالی که به برتری فرهنگ خاصی معتقد نیستند و به صورت نظری به کثرت‌گرایی فرهنگی اعتقاد دارند، اما در عمل و با در نظر گرفتن ملزومات واقعی و عملی و شرایط جامعه‌ی ایران، چندان بر دموکراسی فرهنگی پافشاری نمی‌کنند و گاهی به حذف و حتی سرکوب افراد و گروه‌ها و محصولات فرهنگی حساسیت‌برانگیز و نامتناسب با فرهنگِ غالب جامعه‌ی ایرانی اقدام می‌کنند.
تکنوکرات‌هایی که به طور خاص عرصه‌ی فرهنگ را چندان مهم تلقی نمی‌کنند در این دسته قرار می‌گیرند. از نظر سیاسی، این جریان در دولت دوم هاشمی رفسنجانی حضور داشتند که با قرار دادن عرصه‌ی فرهنگ در اختیار گروه‌های راست اسلامی، بیشتر به کارهای اقتصادی و عمرانی می‌پرداخت و سعی می‌کرد که عرصه‌ی فرهنگ کمتر محل مناقشه و درگیری باشد.
تکنوکراسی اساسا یک رویکرد مدیریتی است و آنچه باعث شده ما آن را در این قسمت مورد ملاحظه قرار دهیم، تبعات آشکاری است که این رویکرد برای فرهنگ دارد و نباید این جریان را با آن چیزی که تکنوکراسی فرهنگی نامیده میشود اشتباه کنیم. نگاه تکنوکراسی در عرصه مدیریت کشور با این وجود که به صورت نظری، تعمدی در فشار و ممیزی و کنترل بر کالاهای فرهنگی ندارد، اما عملا هم عزمی جدی برای آماده‌سازی فضای آزادی‌خواهانه و کثرت‌گرایانه که در آن گروه‌های مختلف فرهنگی اجازه ظهور و بروز داشته باشند ندارد. این نگاه در عمل و بسته به شرایط جامعه و در صورتیکه گروه‌های فشار از قدرت بر خوردار باشند به رفتار کنترلی در عرصه فرهنگ منجر می‌شود.

۴-۳- شرح جریان‌های فرهنگی

در ادامه به شرح جزئی جریان‌های فرهنگی و بررسی افراد، گروه‌ها، بحث‌ها، منابع، کتاب‌ها و مطبوعات هر کدام خواهیم پرداخت. چهار جریان اول، شامل جریانهایی هستند که نمود مشخصی در عرصه مطبوعات دارند به نحوی که از یک لحاظ به تصریح و ترویج دیدگاه های خود میپردازند و از یک لحاظ دیگر سعی میکنند کاملا در عرصهی سیاستگذاری تاثیرگذار باشند.

۴-۳-۱- اسلام‌گرایی

اسلام‌گرایی به معنای قرار دادن اسلام در مرکز سیاست و عمل سیاسی است. به این ترتیب اسلام‌گرایی یک مرام سیاسی است و به دنبال کسب قدرت برای اجرای شریعت اسلامی است. در ایران اسلام‌گرایی را می‌توان واکنشی در مقابل سکولاریسم و نوسازی با الگوی غربی در دوره‌ی پهلوی به شمار آورد که عمدتا از سوی روحانیت سازمان‌دهی شده است. اسلام‌گرایان به دنبال آن بودند که نهادهای اسلامی را که به حاشیه رانده شده بودند دوباره به مرکز برگردانند و در این راه سه گفتمان روشنفکری آن دوره یعنی بومی‌گرایی، ضدغربزدگی و گفتمان چپ به رشد گفتمان اسلام‌گرایی کمک کردند.
اسلام‌گرایان راه حل مسائل اجتماعی ایران را تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلامی و حاکمیت فقه و شریعت می‌دانستند. از نظر آنها باطنی‌گری و تاویل باطل است و فقط یک اسلام راستین و اصیل وجود دارد که از طریق روحانیت و ولایت فقیه قابل شناسایی است. آنها بر جامعیت شریعت و اجتهاد پای می‌فشردند و از این رو قائلند که نیازهای زمان را از این طریق می‌توان پاسخ داد. اسلام‌گرایی را نباید به معنای بازگشتن به اسلام سنتی تعبیر کرد، چرا که اسلام‌گرایان از مقولات و نظریه‌های و کنش‌های نو مثل ایدئولوژی و انقلاب استفاده می‌کردند. اسلام‌گرایان آرمان‌گرا و معتقد به رویکرد ایدئولوژیک از دین، از آنچه خود اصول مکتبی می‌دانستند چارچوب‌های ایدئولوژیک برای برخورد انقلابی با همه‌ی مسائل جامعه استخراج و تدوین می‌کردند.
از مشخص‌ترین نمونه‌های روحانیانی که در تاریخ معاصر با رویکرد فقهی و حاکمیت شریعت بر جامعه به مبارزه با سکولاریسم پرداخته‌اند می‌توان در دوره‌ی ناصری به ملاعلی کنی، در عصر مشروطه به شیخ فضل‌الله نوری و در دوره‌ی پس از شهریور ۱۳۲۰ به سید مجتبی نواب صفوی اشاره کرد. بعد از فوت آیت‌الله بروجردی، حرکت فرهنگی و سیاسی روحانیان به رهبری امام خمینی از دهه ۱۳۴۰ بر ضد تجدد اقتدارگرایانه و غرب‌گرایانه‌ی سکولار در حکومت پهلوی، به یک لحاظ، استمرار همان رویکرد مبارزه علیه سکولاریسم غرب‌گرا در سطح و ابعاد وسیع‌تر بوده است (میرسلیم؛ ۱۳۶).
بعد از انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی برای خود ماموریت پاسداری از مسیر اسلامی در انقلاب و نظام و جلوگیری از انحرافات (اعم از الحاد و التقاط) و مرزبندی با آنها، افشاگری علیه آنها و در صورت لزوم مقابله‌ی تندتر با آنها قائل بوده است (همان؛ ۱۴۶). در دهه اول بعد از انقلاب علاوه بر حزب جمهوری اسلامی، روحانیت مبارز، هیأت‌های مؤتلفه، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و انجمن‌های اسلامی حامل این ایده بودند البته با تفاوت‌هایی که به آنها اشاره خواهد شد. در دوره ریاست‌ جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای و نخست‌وزیری میرحسین موسوی (۱۳۶۰-۱۳۶۸)، در عرصه‌ی فرهنگ، حکومت‌سالاری اعتقادی حاکم بود و سیاست‌ فرهنگی کشور را عمدتا هیات حاکم تعیین و اجرا می‌کرد. در مجموع گفتمان غالب بر سپهر فرهنگ کشور، گفتاری انقلابی و اسلام‌‌گرا به صورت رسمی و حکومتی بود.
اسلام‌گراها کمتر قائل به اصالت سرمشق‌های مدرن بودند و می‌خواستند عمدتا بر اساس چارچوب‌های آیینی دین و شریعت و فقاهت با مسائل جامعه برخورد شود و حتی میان اسلام فقاهتی و تجددگرایی غربی تضاد و تعارض آشتی ناپذیری احساس می‌کردند. آنها عمدتا بر حاکمیت اصول و احکام و ارزش‌ها و شعائر و شریعت به عنوان یگانه راه سعادت و رستگاری بشری تاکید داشتند و در این راه رواداری و کوتاه آمدن را مجاز نمی‌شمردند. نسبت به آزادی بیان و قلم در حد ضدیت و مخالفت با عقاید مذهبی و احکام فقهی و نقد سنت حساس بودند و رفتارهای فرهنگی منافی شریعت و شعائر را تحمل نمی‌کردند و معتقد بودند که آنچه را آیین درست و اصیل اسلامی و سنت‌های آن مقدس می‌شمردند، به صورت تمام و کمال در جامعه باید اجرا شود. از جمله گزینش‌ها بر اساس اسلام صورت بگیرد. و بر محصولات فرهنگی نظارت اسلامی بشود و مجازات‌های اسلامی اجرا شود.
اسلامگرایان تلقی منفی از فرهنگ و فلسفه و تمدن غرب مدرن دارند و آن را آلوده به الحاد و فساد میدانند. حداد عادل مینویسد:
«بیش از چهار قرن است که در اروپا خدا از صحنهی زندگی غایب شده و در کلیسا عزلت گزیده است. معنویت به حاشیهی زندگی خزیده و استخوانبندی فرهنگ و تمدن غربی، مادی شده است. تاریخ چهار قرن اخیر غرب، تاریخ نفی ارزشهای معنوی و متعالی است و تمدن غرب، جلوهی یک زندگی است که در آن دیگر معنویت و قدس اصالت ندارد و انسان دیگر موجودی نیست که حامل روح الهی باشد و بتواند خلیفهی خدا در زمین شود. در این تمدن انسان، هیچ فرقی بنیادی و وجودی با حیوان ندارد. در فرهنگ جدید غرب، حقیقت را فقط از زبان دانشمندان علوم تجربی باید شنید. غرب اکنون در شب ظلمانی بیخدایی به سر میبرد. اختیار غرب به دست نظامی است که ماده را اصل میداند و هر ارزش فراتر از ماده را، غیرعلمی میشمارد و آن را توهم و تخیل و روبنا محسوب میکند… در غرب فلسفههایی پدید آمد که به بیبند و باری و لجامگسیختگی مهر تایید زد. در اگزیستانسیالیسم مکاتبی ظهور میکنند که از میان همه حقایق عالم و همه واقعیتهای مربوط به انسان، فقط و فقط آزادی او میاندیشند و همه قواعد و قوانین عقلی، اخلاقی، دینی و عرفی را به این دلیل که مزاحم آزادی فرد میشوند، کنار میگذارند و نفی میکنند و سرانجام از پوچی و نیستانگاری سر در میآورند» (حدادعادل؛ ۲۸ و ۳۷).
در باب حقوق و آزادی‌ها، اسلام‌گرایان، انسان‌ را آزاد و رها از نظارت خداوند نمی‌دانند و به تکالیف و مسئولیت‌هایی که انسان در پیش‌گاه خدا دارد اشاره می‌کنند. آنها کرارا بر این مطالب تاکید می‌کنند که حکومت‌های غیردینی امروز دچار گناه و فسق و فجور شده‌اند. آنها می‌گویند حکومتی که موظف است زمینه‌های گناه و نافرمانی خدا را از بین ببرد، بنابراین بی‌حجابی، مصرف مشروبات الکلی، موسیقی و فیلم مبتذل، اختلاط مرد و زن، اهانت به مقدسات نباید در ملاء عام مجاز باشد. آنها حجاب و سایر احکام راجع به زنان را بیرون از حیطه‌ی تحولات و اموری مقدس و لازم‌الاجرا در هر شرایط می‌دانند. اسلام‌‌گرایان می‌گویند که فرهنگ جامعه باید در چارچوب اعتقادات اسلامی تعریف و تنظیم شود. به این ترتیب که مشروعیت امور فرهنگی مشروط به چارچوب‌های شرعی باید باشد. آنها به هنر قدسی و متعالی که بازتابنده احکام و ارزش‌های شرعی باشد معتقدند.
سخنرانی‌های پیش از خطبه‌های مصباح یزدی یکی از عرصه‌های ترویج دیدگاه اسلام‌گرایی و مخالفت با تفکرات رقیب بود. مصباح یزدی، با اومانیسم مخالفت میکرد که بر اساس این تفکر ارزش‌ها را انسان می‌آفریند و دارای واقعیتی فراتر از تفکرات انسان‌ها نیست (نظریه سیاسی اسلام، ۱/۱۷۱-۱۷۵). وقتی انسان‌محوری نفی شد دیگر مقولاتی مثل انتظار از دین یا دین حداقلی و امثال آن هیچ معنا و مفهومی ندارد (اشاره به آرای سروش) (همان، ۱/۳۶-۵۶). دیگر نمی‌توان بر اساس خدامحوری برای آدمی حق مستقلی تصور کرد. اینکه بگوییم امروز بشر به دنبال تکلیف نیست بلکه طالب حقوقش هست (اشاره به آرای سروش) مغالطه‌ایست که مبتنی بر تفکر الحادی اومانیستی است (همان، ۱/۷۸-۷۹).
با نفی اومانیسم، دموکراسی نیز حقانیت خود را از دست می‌دهد و مفهومی کفرآمیز و الحادی پیدا می‌کند. مردم‌سالاری یعنی اصالت دادن به اراده‌ی انسان در برابر اراده‌ی خداوند و مقدم داشتن قانون انسان بر قانون خدا (همان، ۱/۱۶۵-۱۸۰). وقتی عنصر اصلی ما خدامحوری باشد و نه انسان‌محوری، دیگر نمی‌توانیم در مقابل نفی اصول و ارزش‌هایی که منشا الهی دارند تساهل و تسامح پیش گیریم (همان، ۲/۲۰۵-۲۱۸). مطابق خدامحوری، آزادی نیز ارزش مطلق نیست. در بینش خدامحور، حداقل دیگر در جامعه اسلامی، کسی حق نداشته باشد به مقدسات الهی بی‌احترامی کند. کسی که در روزنامه یا در سخنرانی، به مقدسات اسلامی توهین کند، از نظر قانون اسلام محکوم است (همان، ۱/۲۷۳). دین‌گرایی با عقل‌گرایی جدید و شکاک و نسبی‌نگر که منجر به پلورالیسم و نسبی‌گرایی می‌شود منافات دارد. دین‌گرایی مستلزم مطلق‌گرایی است که به معنی نادرستی قبض و بسط معرفت دینی و تفسیر خارجی از دین (هرمنوتیک) و تکثر دینی و قرائت‌های مختلف از آن است. در دین‌گرایی واقعی هر چند اختلاف فتوا و اجتهاد هست ولی در اصول و ضروریات و مسائل قطعی و اجتماعی تفاوتی نیست. دین یک واقعیت فراانسانی و الهی است که باید بر جامعه حاکمیت پیدا کند و اسلام تضاد ماهوی با عرفی‌گرایی و خصوصی شدن دین دارد (همان، ۱/۱۶۴).
مصباح یزدی این شبهه را رد می‌کند که اسلام شکل حکومت را تعیین نکرده است. در قرآن و روایات احکام و قوانین زیادی درباره‌ی مسائل حکومتی مثل قوانین مالیات و احکام جزایی آمده است، پس این شبهه درست نیست که بگوییم اسلام شکل خاصی را برای حکومت تعیین نکرده است. او می‌گوید، برخی روشنفکران غرب‌زده این فکر را القا می‌کنند که بر فرض بپذیریم دین هم می‌تواند در امور اجتماعی و سیاسی مداخله کند و احکام دینی باید در جامعه پیاده شود و در سیاست نیز باید ارزش‌های دینی رعایت شود اما حکومت دینی به معنای حکومت فقها نیست، کافی است قوانینی که در مجلس شورا تصویب می‌شود از یک صافی بگذرد که خلاف دین نباشد؛ حکومت دینی نیز معنایی غیر از این ندارد (اشاره به آرای کسانی چون مجتهد شبستری) این قول نیز با مبانی اسلام مغایرت دارد زیرا اجرای صحیح و کامل احکام اسلام جز با ولایت فقیه ممکن نیست (همان، ۱/۳۱). حکومت اسلامی باید برای اجرای احکام اسلام در صورت لزوم از قوه‌ی قهریه استفاده کند. حکومت نمی‌تواند تنها به توصیه اخلاقی اکتفا کند.
اومانیسم و لیبرالیسم و سکولاریسم مبانی فرهنگ کفرآمیز و الحادی غرب هستند که به صورت یک فرهنگ مهاجم، کیان اسلامی را تهدید می‌کند. گناهی که کم و بیش به دیگران سرایت کند و دیگران را به ارتکاب آن گناه ترغیب کند، در جامعه‌ی اسلامی یک جرم حقوقی است و دولت اسلامی باید در آن مداخله کند و تظاهر به گناه یک جرم حقوقی است و قانون حکومت، ناظر بر آن و ضامن اجرای آن است (همان، ۱/۲۷۱). تفکر لیبرالی غربی می‌گوید حدود آزادی‌ها امور معنوی را شامل نمی‌شود. یعنی هیچکس آزاد نیست به جان و مال مردم و حیثیت کسان اهانت کند اما وقتی نوبت به اعتقادات و مقدسات می‌رسد در تفکر لیبرالی، هیچ ممنوعیتی نیست. اما تفکر اجتماعی معتقدات و مقدسات را نیز جزو حقوق اجتماعی بسیار مهم تلقی می‌کند (همان، ۱/۱۹۲).
۴-۳-۱-۱- اسلام‌گرایی در آیینه‌ی مطبوعات
مجله «نور علم» از سال ۶۲ نشریه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و متعلق به طیفی از روحانیت مبارز بود که بر فقه سنتی و اصول و بنیادها، پافشاری داشت و خود را موظف به محافظت از این چارچوب‌ها و تاکید بر ناب‌گرایی اسلام فقاهتی با مرجعیت حوزه و روحانیت می‌دید. آنها اسلام را منحصر به روحانیت می‌دانستند و روحانیت را مسئول حفظ و ترویج اسلام می‌دیدند. و با آزاداندیشی و نواندیشی و ملی‌گرایی و لیبرال‌منشی مرزبندی خود را حفظ می‌کردند و رویکرد فرهنگی آنها معطوف به هویت ناب اسلامی و مطابقت کامل رفتارها و فرآیندهای فرهنگی با فقه و شریعت و مقابله با گفتارهای تجددطلبی و سکولار و ملی بود (میرسلیم؛ ۲۶۹).
در اواخر دهه ۶۰، معتقدان به حاکمیت فقهی و مکتبی بر جامعه و معتقدان به نظارت اعتقادی و مذهبی بر کالاهای فرهنگی، نمی‌توانستند فضای رو به گسترش سکولار و تنوع هوس‌گرایانه و آشفتگی فرهنگی را استقبال کنند. سید مرتضی آوینی در مقاله‌ای با عنوان «ژورنالیسم حرفه‌ای» در نشریه «سوره» بهمن ۶۹، نوشت که ژورنالیسم حرفه‌ای خود را به سخیف‌ترین گرایش‌ها و سلیقه‌های روز می‌فروشد. ژورنالیسم حرفه‌ای بنیان کار خویش را بر ضعف‌های بشر امروز می‌گذارد. عموم انسان‌ها میان منطق حس و منطق عقل و منطق دین که مبتنی بر فطرت است سرگردانند و این سرگردانی، قلمرو حاکمیت لیبرالیسم است. آوینی در ادامه این نوع روزنامه‌نگاری را که کارش به غفلت کشاندن انسان است، را اسباب یک مبارزه‌ی سیاسی با انقلاب اسلامی می‌داند.
در اواخر دهه ۶۰ و آغاز دهه ۷۰، اسلام‌گرایان (موسوم به اصول‌گرایان) در نشریاتی همچون «کیهان»، «یالثارات الحسین»، «صبح»، «شلمچه»، «جبهه» و امثال آن حضور داشتند و با نوگرایی و سکولاریسم به تندی برخورد می‌کردند. آنچه در این نشریات درج می‌شد در واقع انگاره‌ها و گفتارها و تبلیغ‌هایی را در بر می‌گرفت که کارکرد آنها حمایت نوشتاری و مطبوعاتی از رفتارهایی بود که تحت عنوان حزب‌الله و سپس انصار حزب‌الله در جامعه، آشکار می‌شد و به برخورد پر تنش و غیرت‌آمیز این گروه‌ها با گفتمان‌ها و اجتماعات سکولار و نوگرای دینی می‌انجامید (همان؛ ۲۹۴).
اینها از یک سو نسبت به آنچه افکار و فرهنگ وارداتی غربی می‌نامیدند واکنش نشان می‌دادند و از سوی دیگر دغدغه میراث فرهنگی، اعتقادی و سنتی ایران را داشتند. و در این راه به ریشه‌یابی غربزدگی می‌پرداختند و روشنفکران را به طور خاص هم محصول هجوم فرهنگی سیاسی غرب و هم تداوم بخش آن می‌دانستند. زرشناس، روشنفکران ایرانی را غیرطبیعی، تقلیدی، سطحی، علم‌زده، دچار بیگانگی تاریخی فرهنگی، فاقد شان و رسالت تاریخی می‌داند (کیهان؛ ۴/۶/۷۱). از نظر او کسانی مثل عبدالحسین زرین‌کوب، آرای لیبرالی را بر فرهنگ و سلوک مردمان ایران باستان حمل می‌کردند، و معتقد به اصالت فرهنگ ایرانی در دوره‌ی پیش از اسلام و تداوم روح فرهنگ ایرانی مستقل از فرهنگ اسلامی پس از اسلام بود (کیهان ۲۹/۷/۷۱). و تسامح و تساهل به معنای نفی غیرت و اعتقاد دینی و نفی پایبندی به باورها و اصول مذهبی و آماده شدن زمینه جهت مسخ و حتی نفی کامل دین است (کیهان ۲۹/۷/۷۱). زرشناس همچنین می‌نویسد:
«پس از قطعنامه و با تکیه به فضای ناشی از پایان جنگ و نیاز کشور به نیرو متخصص و اعتبار به اصطلاح کارشناسی در کشور، نفوذی‌های روشنفکری دینی در درون نظام به طرد و انزوای نیروهای انقلابی و اسلامی و فعال نمودن چهره‌های لائیک دست زدند که با شعارهایی چون مدیریت علمی و ولایت مشروط و آزادی و حرفه‌ای شدن مطبوعات صورت می‌گرفت. حرکت روشنفکری دینی با طرح مکرر شبهاتی درباره‌ی اصول و مبانی اندیشه‌ی اسلامی، روحانیت، ولایت فقیه، کارآیی فقه در جامعه، آرای نئولیبرال را نظریه‌پردازی و ترویج می‌نمودند. مقوله‌ی آزادی، شعار سیاسی و تبلیغاتی آنان است و با طرح مقولاتی مانند استبداد و خشونت به مقابله با پیروان اندیشه‌ی اصیل اسلامی می‌پردازند. هدف این حرکت در کوتاه‌‌مدت ترویج سکولاریسم و تضعیف فرهنگ دینی و در دراز مدت سرنگونی کامل نظام اسلامی است» (کیهان، ۱۹/۸/۷۱).
در نشریات دیگر مثل یالثارات و شلمچه و صبح، همین نوع برخوردها با چاشنی تندتر ادامه می‌یافت. در این نشریات غالبا به لیبرالیسم حمله می‌شود و عنوان می‌شود که لیبرالیسم نسبت به دین «به شرط لا» است نه حتی «لا بشرط». صبح، سیاست‌های دوره‌ی سازندگی و گرایش به بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری خارجی را جاده صاف کن لیبرالیسم می‌دانست (میرسلیم؛ ۳۰۸). صبح با سیاست‌ تساهل از جمله در مدیریت فرهنگی کشور به شدت مخالفت می‌کرد و آن را باعث تسخیر شدن عرصه‌های فرهنگی ما توسط جریاناتی که رو در روی انقلاب اسلامی قرار دارند می‌دانست و با کسانی که قائل به هیچ منازعه‌ای با غرب (نه فرهنگی، نه سیاسی، و نه اقتصادی) هستند مخالفت می‌کرد.
فصلنامه‌ی علمی-تخصصی «معرفت» را در زمینه‌ی علوم انسانی، از تابستان ۷۱ با صاحب امتیازی و مدیر مسئولی محمدتقی مصباح یزدی در قم، بنیاد فرهنگی باقرالعلوم منتشر کرد و از مبادی و مبانی اسلام‌گرایی و حاکمیت فقهی جانبداری نمود. در این فصلنامه بر مواردی مثل تاکید بر حکم ارتداد و مطلق نبودن آزادی عقیده، نفی تاویل و تفسیر (هرمنوتیک) دین، تاکید بر حکم حجاب، عقلانیت اسلامی و نه عقلانیت غربی، نفی کثرت‌گرایی دینی، نفی نظریه قبض و بسط و تحول معرفت دینی، و اسلامی کردن دانشگاه‌ها تاکید می‌شد (همان؛ ۳۱۰-۳۱۵).
در زمینه‌ی نفی کثرت‌گرایی دینی در این نشریه آمده است که قرآن صریحا به طور رسمی علیه بت‌پرستی، مسیحیت و یهودیت موضع گرفته است. از نظر اسلام هیچ تردیدی نیست که فقط یک راه و یک دین صحیح و حق وجود دارد و بر همه‌ی انسان‌ها لازم است که از آن متابعت و پیروی نمایند (معرفت؛ ۱۵/۸۱). همچنین در مقاله‌ای از صادق لاریجانی عنوان شده است که نظام اسلامی به لحاظ ذاتی و ماهوی دموکراتیک نیست ولی به لحاظ کارکردی دموکراتیک است. یکی از پیش‌فرض‌های دموکراسی، سکولاریسم و دیگری اومانیسم است. ما هم از نظر عقلی و هم از نظر اعتقادی، سکولاریسم و اومانیسم را محکوم می‌دانیم (معرفت؛ ۱۲/۸).
روزنامه «رسالت» از دیگر ارگان‌های مطبوعاتی این جریان بود که توسط سید مرتضی نبوی اداره می‌شد و از منتقدان جدی تغییر سیاست‌ها و مدیریت فرهنگی در دوره‌ی پس از پذیرش آتش‌بس به شمار می‌رفت. نبوی در نیمه اول دهه ۷۰، گروه‌هایی که قبلا در طیف چپ خط امام فعالیت می‌کردند (دفتر تحکیم وحدت و مجموع روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) را اینگونه معرفی می‌کرد که در روندی از استحاله و دگردیسی به سمت و سوی گرایش‌های لیبرالیستی سوق یافته‌اند، دیگر با آمریکا برخوردهای قبلی را ندارند، در عرصه‌ی فرهنگ، آن دغدغه‌های ارزشی قبل را برای حاکمیت آن ارزش‌های در جامعه، از دست داده‌اند، روی ولایت فقیه و ولایت مطلقه چندان تاکید نمی‌کنند و بیشتر از آزادی سخن می‌گویند و در مبنای مشروعیت حکومت کمتر بر مبنای دینی اهمیت می‌دهند و با لیبرال‌ها هماهنگ شده‌اند. بدین ترتیب وی از جانب آنچه در آن روزها «راست سنتی» نامیده می‌شد در مقابل جناح‌هایی از حاکمیت جمهوری اسلامی که تحت عنوان «چپ سنتی» (روحانیون مبارز) و «راست مدرن» (کارگزاران) قلمداد می‌شدند موضع می‌گرفت (میرسلیم؛ ۳۱۶).
در نیمه‌ی اول دهه ۷۰ مرتضی نبوی به نمایندگی جناحی سخن می‌گوید که قبلا حتی در مقابل آنچه تحت عنوان اجتهاد پویا و نیز مداخله‌ی زمان و مکان و عنصر ضرورت و مصلحت و عناوین ثانویه و حکومتی برای حاکمیت فقهی بر جامعه مطرح می‌شد، محافظه‌کاری می‌کردند و اعتقاد داشتند که بر اساس همان رساله‌های عملیه سنتی و فقه سنت و احکام اولیه شرعی می‌توان جامعه پس از انقلاب را اداره کرد ولی پس از جا افتادن مواضع امام و آرای ایشان در فقه حکومتی و سیاسی و تاکیدشان بر در نظر گرفتن ضرورت‌های حفظ نظام در استنباط‌های فقهی، تغییر موضع دادند. انتقاد آنها به مجمع روحانیون مبارز و سایر جناح‌های مقابل خود این بود که می‌بایستی به طور مداوم رابطه‌شان را با ولی فقیه اصلاح می‌کردند (همان؛ ۳۱۷).
یکی از مهمترین اختلافات مرتضی نبوی با دولت هاشمی این بود که الگوهای توسعه و آزادسازی اقتصادی و برنامه‌های موسوم به سازندگی، زمینه‌ساز عرضه و تقاضای تازه‌ی فرهنگی در جامعه می‌شود که با لیبرالیسم فرهنگی قرابت دارد و از محدوده‌های ارزش فقهی فراتر می‌رود؛ نمونه آن رواج گفتارها و الگوهای تازه‌ی فرهنگی در مطبوعات و سینما، کم رنگ شدن حجاب، گسترش ویدئو و ماهواره و موسیقی و امثال آن بود و احساس می‌شد که رفتارهای فرهنگی اجتماعی تدریجا از دایره‌ی فقهی خارج می‌شود (همان؛ ۳۱۸).
بعد از دوم خرداد رویکرد اسلام‌گرایی خود را در «کتاب نقد» و همچنین سخنرانی‌های مصباح یزدی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران نشان داد. کتاب نقد کوششی بود که از آستانه‌ی سال ۱۳۷۶ «موسسه فرهنگی دانش و اندیشه‌ی معاصر» با رویکردی اسلام‌‌گرایانه و به قصد پاسخگویی به شبهات منتشر می‌کرد. حسن رحیم‌پور ازغدی مدیر مسئول و سردبیر کتاب نقد بود. شماره‌های مختلف کتاب نقد به موضوعاتی چون سکولاریسم، اصلاحات، جامعه‌ی مدنی، دین و دنیا، لیبرالیسم و غیره اختصاص داده شد.
در این نشریه آمده است که قرائت مدرن معرفت‌شناسی دینی و کلام جدید در جوامع مسلمانان، سرشار از انحراف و التقاط است. التقاط‌هایی که در الهیات پروتستان رخته کرده بود و این الهیات را از مابعدالطبیعه و اخلاق تفکیک کرد و صرفا به احساس شخصی ارتباط با خدا تقلیل یافت. این الهیات، الهیات بشری و اومانیستی است و با الهیات وحیانی و ناب فاصله دارد. مطابق این قرائت مدرن، دین امری شخصی تلقی گردید و حاکمیت و سیاست به صورت سکولار تعریف شد. تنها می‌توان از وجود دین به عنوان یک عنصر عینی سخن گفت که آثار خارجی و کارکردهایی دارد و فوائد یا مضرات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روانی دارد. وحی یک تجربه‌ی شخصی پیامبر بود و نباید جنسیت تاریخی و سنتی پیدا کند. معرفت‌شناسی کانت و هیوم و نیز پوزیتیویسم باعث شده که حقیقت ساختنی نشان داده شود و نه یافتنی (کتاب نقد، ۲و۳/۱۲-۲۶).
در نقدی بر سروش و جدایی دین و ایدئولوژی، حمید پارسانیا، زیر سوال رفتن ایدئولوژی را نتیجه‌ی فروپاشی مارکسیسم دانسته است. روشنفکری دینی که مدتی با تفسیر ایدئولوژیک دین، می‌کوشید نسبتی با دین پیدا کند این محتاج تفسیر نوینی از دین بود. بدین ترتیب با توسل به لیبرالیسم غرب از دین غیرایدئولوژیک و تجربه‌ی دینی سخن گفت. غافل از اینکه اگر ایدئولوژی بر سنت‌های دینی حاصل از وحی و احکام عقل عملی مبتنی شود، از آفات مصون می‌ماند (کتاب نقد، ۲و۳/۸۹-۱۱۲).
رحیم‌پور می‌نویسد که از نظر سروش هر حکومت معطوف به توسعه را، که مانع عبادات مردم هم نشود، می‌توان دینی نامید. بدین ترتیب سروش با تفکیک عرصه‌ی خصوصی و عمومی و جستجوی دین در عرصه‌ی خصوصی و سایر مقدماتی که طی می‌کند، عملا ارکان سکولاریسم را به رسمیت می‌پذیرد که در آن دین نه در صحنه و ناظر بر دنیا و مناسبات جامعه بلکه در حاشیه اذهان قرار دارد. از نظر رحیم‌پور، آن جامعه‌ی مدنی و دموکراتیک که دین در آن صرفا یک دغدغه‌ی روان‌شناختی با آثاری احیانا اجتماعی است و یک امر قدسی مبهم و فاقد پیام عینی در حوزه‌های گوناگون زندگی، با تعالیم اسلام مغایرت دارد. مفهوم مقدس در اسلام با امر قدسی در اسطوره‌شناسی و دین‌شناسی علمی، کاملا متفاوت است. مقدس در اسلام به صورت شریعت و احکام نیز جلوه می‌کند و چیزی جدا از زندگی دنیوی و مناسبات جامعه و حکومت و صرفا محدود به عرصه خصوصی نیست. پس کافی نیست که جامعه‌ی مدنی دینزدا نباشد بلکه باید دین‌مدار باشد. جامعه‌ی مدنی صرفا با ملاحظات پلورالیستی، دین را نیز در کنار سایر افکار و عقاید، مجال حضور و فرصت ظهور می‌دهد بدون اینکه حاکمیت داشته باشد (کتاب نقد، ۹و۱۰/۱۳۴-۱۵۳). برای سازگار کردن اسلام با سرمشق‌های غالب مدرنیته‌ی غربی مثل جامعه‌ی مدنی و دموکراسی به چاره‌جویی‌های عاجزانه متوسل می‌شوند و گاهی از دین مدنی سخن می‌گویند و گاهی از عبارت مبهم «داوری خواستن از دین» استفاده می‌کنند (همان، ۲۲۹). اما غایات دین وقتی تحقق می‌پذیرد که اهداف و احکام آن بر جامعه و حکومت، ناظر و حاکم باشد. اسلام پلورالیسم نظری را به شدت نفی می‌کند و در عمل نیز هر چند آیین سهله و سمحه‌ای است ولی به شرک و بت‌پرستی و انحرافات جنسی اجازه‌ی تبلیغ و آزادی عمل نمی‌دهد.
کتاب نقد شماره‌ی ۱۶ به اصلاحات اختصاص یافت. در یکی از مقالات آن که از عماد افروغ و با عنوان درآمدی بر آسیب‌شناسی اصلاحات است آمده است که مفهوم جدید اصلاحات را ابتدا لیبرال‌های ائتلاف دوم خرداد ارائه دادند و معنایی لیبرالیستی و سکولار در پشت آن بود و این در حالی بود که بخشی از روشنفکران دینی نیز با عناوینی مثل نواندیشی، بازاندیشی و نقد سنت و عرف‌گرایی به تخطئه‌ی اسلام‌گرایی و بومی‌گرایی و شیوه‌های انقلابی پرداختند. نقد شریعتی و آل‌احمد در این راستا شکل گرفت. آنچه در اصلاحات به مفهوم جدید غفلت شد، ضرورت توجه به حقوق الهی علاوه بر حقوق انسانی، مرز میان اصلاح با براندازی، اهمیت هویت تاریخی و دینی، تاثیر سنت، تفکیک‌ناپذیری اسلامیت و ولایت فقیه از جمهوریت نظام و قبول تمامیت قانون اساسی بوده است (کتاب نقد، ۱۶/۳۶-۴۳).
به نظر حمید پارسانیا، در دهه‌ اول انقلاب کسانی در مقابل ایدئولوژی چپ مارکسیستی به آرای وبر برای تبیین انقلاب اسلامی و مسئله رهبری متوسل شدند و همین موضوع باعث شد که آنها رهبری فرهمند را مرحله‌ای گذرا ببینند که پس از آن باید به مدیریت عقلانی جامعه پرداخت. به این ترتیب ذهن این نخبگان به الگوهای رفرمیستی پوپری[۳۵] و جامعه‌ی مدنی معطوف شد. در علوم سیاسی غرب پس از عبور از ایدئولوژی چپ، آرمان‌خواهی و توده‌گرایی نفی می‌شد و نخبه‌گرایی لیبرال اهمیت داشت؛ در نیمه‌ی دوم قرن ۲۰، قواعد پلورالیسم و جامعه‌ی مدنی بر رادیکالیسم و جامعه‌ی انقلابی غلبه یافته بود (کتاب نقد، ۱۶/۱۳۲-۱۵۱).

۴-۳-۲- نوگرایی دینی (روشنفکری دینی)

نوگرایان دینی به کسانی عنوان می‌شود که میخواهند هم بر ارزش‌ها و مبانی دینی تکیه کنند و غبار خرافات و فهمهای غلط را از آن بزدایند و هم تجربه‌ها و ارزش‌های نوین بشری را مد نظر داشته باشند و از دستاوردهای غربی اخذ و اقتباس کنند و جهت‌گیری دینی را با عقلانیت و تسامح و انسان‌گرایی و آزادی و توسعه و تکثر و امثال آن همراه سازند. وجه مشترک این دسته با اسلام‌گرایان در نگاه دینی آنها به مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی است هر چند از طرف اسلام‌گرایان به التقاطی بودن متهم هستند. در دهه اول انقلاب همه‌ی نوگرایان دینی در مقابل سوءظن سنت‌گرایان به علی شریعتی ارادت می‌ورزیدند. در دهه بعدی نماینده شاخص این رویکرد عبدالکریم سروش بود. از دیگر چهره‌های این جریان می‌توان به محمدجواد حجتی کرمانی و محمد مجتهد شبستری اشاره کرد.
محمدجواد حجتی کرمانی با طرح مسئله خردگرایی در سال ۶۷ در روزنامه اطلاعات، رویکرد نسبتا متفاوتی را در نوعی دین‌گرایی معتدل ابراز داشت. او از نخستین روحانیون دست اندر کار انقلاب و مورد اعتماد نظام بود که صریحا عملکرد دهه اول انقلاب را مورد چون و چرای اساسی قرار می‌داد و آن را به صورت غیرمستقیم به غیرعقلانی بودن و منعکننده تفکر و تعقل و اندیشه‌های آزاد متهم می‌کرد. حجتی کرمانی به مدارا و حلم و سازگاری خردگرایانه در برابر نظریات مختلف برای اداره بهتر و عقلایی و منطقی نظام و البته از نوع اسلامی و محدود و مشروط آن که با سازشکاری لیبرالی متفاوت است توصیه می‌کند. او مخالف آن بود که سازگاری و تساهل و مدارا را به حدی زیاد کرد که یک عده ضد انقلاب یا کسانی که با مبانی اخلاقی انقلاب سازگاری ندارند زمینه‌ی بروز و ظهور فعالیت پیدا کنند (میرسلیم؛ ۲۸۸-۲۹۲).
محمد مجتهد شبستری در آذرماه ۱۳۶۴، در مقاله‌ای ضمن تصریح بر ضرورت آزادی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی مثل رادیو و تلویزیون و ضرورت امکان مطرح شدن افکار مخالف با افکار هیات حاکمه بر آنها به نکات کارشناسی‌تر و فنی‌تری در این موضوع انگشت گذاشت. او گفته بود که در مطبوعات دولتی و نیز در رادیو و تلویزیون رسمی کشور نیز باید از انحصار جلوگیری کرد و حکومت جمهوری اسلامی نباید تصور کند که چون این یا آن روزنامه و مجله دولتی است یا چون رادیو و تلویزیون خصوصی نیست، پس تنها آن بینش‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که خود مصلحت می‌داند اجازه انتشار دارند. او در پایان مقاله‌ی خود به راهبردی اساسی و عملیاتی در عرصه‌ی فرهنگ تاکید کرده است و آن اینکه دولت نباید در تولیدات فکری و فرهنگی به کارفرمایی بزرگ تبدیل شود (کیهان فرهنگی، ۱۷/۲۱).


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 27 آذر 1400نظر دهید »
  • ایجاد صحت و اعتبار
  • تحقیق و رسیدگی کردن
  • ایجاد انجمن و اجتماع
  • ایجاد تنوع و گوناگونی
  • آگاهی، رشد و یادگیری فردی و سازمانی
  • آزمایش و تجربه کردن
  • ایجاد یک امید واقعی
  • داشتن صداقت
  • ایجاد قابلیت اعتماد

ارزش‌هایی که مورد نظر فرنچ و بل، کامینگز و ورلی بودند

  • وجود انسانیت
  • دموکراتیک بودن
  • مشتری مداری
  • هدایت و گرایش به سمت سیستم‌های اجتماعی و محیطی

ارزش‌هایی که توسط یاگر، هد و سورنسن [۷۸]پیشنهاد شد

  • داشتن عدالت اجتماعی
  • رعایت اصول اخلاقی

ویژگی‌های توسعه سازمانی
فعالیت‌های توسعه سازمانی، پنج ویژگی متمایز و برجسته از سایر تکنیک‌های مدیریتی دارد ( کامینگز و ورلی، ۲۰۰۸):

  • توسعه سازمانی تمایل به تغییر در سیستم‌های استراتژی، ساختار و فرایندها دارد.
  • برنامه‌ها و تکنیک‌های توسعه سازمانی وابسته به اطلاعات علوم رفتاری است. این برنامه‌ها و تکنیک‌ها شامل داشتن رهبری، فعالیت‌های گروهی و طراحی کار در سطح خرد و استراتژی، طراحی سازمانی و روابط بین المللی در سطح کلان است.
      • توسعه سازمانی مدیریت تغییر برنامه ریزی شده است. تغییر برنامه ریزی شده شامل برنامه ریزی برای شناسایی و حل مشکلات سازمانی است.

    (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • توسعه سازمانی طراحی، اجرا و تقویت تغییر است.
  • توسعه سازمانی بر افزایش بهره وری سازمانی متمرکز شده است.

ویژگی‌های ارائه شده توسط رائو می‌تواند برای تشخیص مداخلات توسعه سازمانی مورد استفاده قرار گیرد( رائو، ۲۰۱۰):

  • توسعه سازمانی باید برنامه ریزی شده باشد( فعالیت‌های برنامه ریزی نشده و تلاش‌های حل مسئله، جزء توسعه سازمانی نیستند).
  • توسعه سازمانی از یک فرایند متوالی استفاده می‌کند. بورک(۱۹۸۲) مراحل زیر را برای شروع ارائه می‌کند: راه اندازی)ایجاد گروهی که تلاش می‌کند، یک ایده را به یک محصول تبدیل کند و یک شرکت را به وجود آورد)، تشخیص یا ارزیابی و بازخورد، برنامه ریزی فعالیت‌ها و مداخلات، ارزیابی از جمله ارزیابی از تغییر، بهبودی‌ها و پیشرفت، پذیرش و جدایی‌ها و عدم مشارکت.
  • توسعه سازمانی باید طولانی مدت باشد. مداخلات کوتاه مدت، فعالیت‌هایی که یکبار و در زمان خاص در حد وظایف و یا حل مسئله بر اساس تجارب افراد باشد، توسعه سازمانی نیست.
  • توسعه سازمانی باید کل سازمان را مد نظر داشته باشد. سازمان ممکن است یک زیرواحد از یک واحد بزرگ‌تر باشد ولی توسعه سازمانی با واحد کل در ارتباط است.
  • توسعه سازمانی باید از بالای سازمان آغاز شود که این کار جدیت و اجرایی بودن آن را تضمین می‌کند.
  • توسعه سازمانی باید بر اساس دانش علوم رفتاری باشد. باید بر اساس تلاش مشترک بین سازمان و تسهیل گران داخلی و خارجی باشد.
  • باید بر پایه ارزش باشد.
  • هدف توسعه سازمانی باید ارتقا و پیشرفت در سازمان باشد که به معنی تغییر، اثربخشی، چشم انداز و یک یا چند دیدگاه از عملکرد سازمان است.
  • مدیران بالا باید آگاه و متعهد به تلاش‌های توسعه سازمانی باشند.

اهداف توسعه سازمانی
اهداف توسعه سازمانی شامل(بییر، ۲۰۰۳):

  • ایجاد تناسب و تجانس بین ساختار سازمانی، فرایندها، استراتژی، افراد و فرهنگ است.
  • توسعه راه حل‌های خلاق و جدید سازمانی.
  • افزایش ظرفیت خود تجدیدی سازمان.

اهداف اصلی فعالیت‌های توسعه سازمانی در سطح شخصی؛ ایجاد روابط بین شخصی بهتر، درک درست از خود و دیگران داشتن، برقراری ارتباط عملکردی از طریق گروه، به اشتراک گذاری مسئولیت‌ها با میل و علاقه و آگاهانه، داشتن توانایی شناسایی و حل مشکلات توسط کار گروهی است و اهداف توسعه سازمانی در سطح سازمانی؛ بهبود مکانیزم های تصمیم گیری، گسترش مفهوم سیستم، تقویت توانایی به دست آوردن نتایج سازنده و مولد از تضادها، ایجاد نگرش روشنفکری نسبت به تغییر و نوآوری و راه اندازی یک سیستم پاداش و تشویق مناسب است(دینسر،۲۰۰۸).
هدف اصلی فعالیت‌های توسعه سازمانی این است که روح سازمان به صورت آگاهانه و با تمایل در میان کارکنان به اشتراک گذاشته شود. محققان روح سازمانی را به عنوان” مجموعه ای از تجارب سازمانی، که به کارکنان کمک می‌کند تا به اهداف شخصی، سازمانی و اجتماعی دست یابند” تعریف کرده است. این تجارب در انطباق با ارزش‌های سازمانی و شخصی کارکنان، اهداف، مأموریت‌ها و چشم اندازها است( آلدریج[۷۹]، ۲۰۱۱).
مدل شناخت سازمان :
مدل شناخت سازمان به منظور کمک به فعالیت‌های توسعه سازمانی طراحی شده است( بورک، ۱۹۹۴).

  • طبقه بندی اطلاعات در سازمان

موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 27 آذر 1400نظر دهید »

1 ... 446 447 448 ...449 ... 451 ...453 ...454 455 456 ... 477

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
آخرین مطالب
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 
مداحی های محرم