پارسل و مناگان در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که سرمایه انسانی و ویژگی های زمینه ای[۱۰] مرتبط با هنجارها یا سرمایه اجتماعی، جامعه پذیری فرزندان را سهولت می بخشند. (رستمی، ۱۳۹۰: ۴۷).
نظام تمایلات و گرایش های فرد از طریق مواجهه او با آژانس های جامعه پذیری و نیز تجربه های منحصر به فرد او در محیط های گوناگون شکل مییابد، به طور مثال اینکه بیشتر تاثیر گروههای باز را تجربه کرده باشد یا تجربه بودن با گروههای بسته را؛ و اینکه تجربه های عاطفی او در خانواده بیشتر خصلت خاص گرایانه داشته است یا عام گرایانه و شرایط متفاوتی نظیر این ها، میتوانند به طور بالقوه از او شخصیتی پایبند به اصول اخلاقی بسازند یا بالعکس فردی بی تفاوت به وقایع پیرامون خود و بدون نظارت بر خود و خواستهای فردی پرورش دهند. (آلموند و ربا ۱۹۶۳؛ رستمی: ۴۷).
باین و هیکس در سال ۱۹۹۸ سرمایه اجتماعی را به دو جزء رفتاری/کنشی و شناختی/ ادراکی تقسیم نمودند. جزء رفتاری/کنشی مربوط به آن چیزی است که افراد «انجام» میدهند (به عنوان مثال مشارکت در گروه ها) و جزء شناختی/ ادراکی مربوط به آن چیزی است که افراد فکر یا احساس میکنند (به عنوان مثال آیا آن ها به سایر افراد اعتماد میکنند؟) این دو جزء به ترتیب به سرمایه اجتماعی ساختاری و سرمایه اجتماعی شناختی اشاره میکنند. مضمون سرمایه اجتماعی در بعد عینی و ساختاری در سطح کلان مورد توجه دورکیم، بعد ذهنی یا شناختی آن در سطح خرد مورد توجه وبر و بعد ارتباطی و تعاملی آن در سطح شبکه روابط مورد عنایت قرار گرفته است (رستمی، ۱۳۹۰: ۴۸).
سزرتر و وولکاک در ادامه این مفهوم پردازی، سه مفهوم سرمایه اجتماعی درون گروهی، سرمایه اجتماعی بین گروهی و سرمایه اجتماعی پیوند دهنده را ارائه کردند. در حالی که سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی ماهیت شبکه ها (به عبارتی کمیت و کیفیت شبکه ها) را تبیین میکند، سرمایه اجتماعی درون گروهی، بین گروهی و پیوند دهنده، جایی را که این روابط روی میدهد، تبیین میکند (علیوردی نیا و همکاران، ۱۳۸۷: ۱۱۵)
کلمن دو نوع سرمایه اجتماعی را از هم تفکیک میکند: سرمایه اجتماعی در داخل خانه و سرمایه اجتماعی خارج از خانواده. به عبارتی کلمن و بسیاری از پژوهشگران برای سنجش سرمایه اجتماعی ارتباط های درون خانوادگی و بین خانوادگی را به عنوان شاخص های اساسی مورد نظر قرار دادهاند. سرمایه اجتماعی داخل[۱۱] خانواده زمانی را در برمی گیرد که والدین با یکدیگر و بچه هایشان می گذرانند (ارتباط های درون خانواده)؛ به عبارت دیگر، تعاملات والدین- کودکان در دل خانواده سرمایه اجتماعی درون خانواده به شمار میآید. سرمایه اجتماعی بیرون خانواده به روابط خارج خانه، در درون اجتماع کلی تر می پردازد که هنجارهای قوی تری برای کمک به اعضای خانواده نسبت به اعضای غیر خانواده به وجود می آورد. سرمایه اجتماعی بیرون خانواده شامل ارتباط با گروه ها و نهادها از جمله خویشاوندان و همسایگان است. بنابرین سرمایه اجتماعی در دو بعد سرمایه اجتماعی درون خانوادگی و بیرون خانوادگی تقسیم می شود (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷:۱۳۱)
سرمایه اجتماعی درون خانواده
سرمایه اجتماعی درون خانواده شامل هنجارها، شبکه های اجتماعی و روابط بین والدین و فرزندانشان است که برای فرزندان به ویژه در دوران جامعه پذیری بسیار گران بهاست. این سرمایه اجتماعی از طریق سرمایه گذاری در کنش متقابل بین افراد خانواده با ایجاد فرصت برای کنش های بین شخصی و همچنین فراوانی و مدت زمان کنش ظاهر می شود. (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :۱۳۱).
در بررسی کلمن نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه انسانی است. او بر روابط والدین- فرزندان تأکید میکند و از حضور فیزیکی والدین در خانواده و رسیدگی به فرزندان به عنوان شاخص اندازه گیری استفاده میکند. او سرمایه اجتماعی را با چند عامل زیر در ارتباط میدانست:
-
- حضور والدین در خانه (یک یا هر دو نفر)
-
- تعداد فرزندان
-
- ترکیب متفاوت والدین
-
- انتظار مادران از آموزش فرزندان
-
- تحرک خانواده
- حضور در کلیسا
به نظر کلمن سرمایه اجتماعی ذاتا در روابط والدین و فرزند وجود دارد. (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :۱۳۱)
سرمایه اجتماعی بیرون خانواده
کلمن بر اهمیت سرمایه اجتماعی بیرون خانواده نیز تأکید نموده است. این نوع از سرمایه اجتماعی به شبکه اجتماعی خانواده در اجتماع و رابطه آن با سایر نهادهای اجتماعی از قبیل مدارس، سازمان های اجتماعی و غیره اشاره دارد. (کلمن، ۱۹۸۸: ۱۹۲)
این نوع سرمایه شامل گروههای زیر است:
دوستان و همسایگان
پاتنام، شبکه های همسایگی را در تقویت سرمایه اجتماعی مفید و مؤثر میداند. مطالعه وی در زمینه زندگی آمریکایی نشان میدهد که این نوع زندگی، انواع مختلف شبکه های اجتماعی سرمایه اجتماعی را حمایت میکند (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :۱۳۵). باوم و دیگران دامنه وسیعی از شبکه ها را ذکر میکنند که شخص میتواند در آن ها عضویت داشته باشد
خویشاوندان
خویشاوندان به عنوان گروه هایی که میتوانند حمایت اجتماعی را فراهم سازند، کمتر در مطالعات مربوط به سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گرفته اند. (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :۱۳۵)
استون معتقد است برای اندازه گیری دقیق تر شبکه دوستان و همسایگان ابتدا باید وجود چنین شبکه هایی شناسایی شود و سپس این اطلاعات را به ویژگی ها و فرهنگ شبکه ها پیوند زد. مثلا از همسایگان سوال شود که فکر می کنید در این منطقه چه تعداد از مردم میتوانند بگویند که شخصا شما را می شناسند؟ (استون، ۲۰۰۱: ۱۳)
هانر بیان میکند یکی از چندین سرمایه گذاری هایی که خصوصاً روی سرمایه اجتماعی خانواده های خویشاوند متمرکز می شود، سرمایه گذاری زمان و پول است. وی به روش های زیر ذخیره پول و زمان را سنجیده است:
– ذخیره زمان: فرض کنید مسئله ای جدی در خانواده شما ایجاد می شود، آیا دوست یا خویشاوندی در نزدیکی شما زندگی میکند که بتوانید به او تلفن کنید تا از او کمک بخواهید و زمانی را برای رفع مشکل شما اختصاص دهد؟ اگر پاسخ بله است، آیا آن شخص خویشاوند است؟
– ذخیره پول: فرض کنید شما شدیداً به مقداری پول نیاز دارید، آیا می توانید به دوست یا فامیل مراجعه کنید، اگر پاسخ بله است، آیا خویشاوند است؟
– سرمایه گذاری زمان: در طی ۵ سال اخیر آیا شما (یا هر کسی که با شما زندگی میکند) وقت خود را برای مشکلات دوستان یا خویشاوندان صرف کرده اید؟ اگر بله، آیا این شخص خویشاوند بوده؟