افراد کمتر تحصیلکرده و فقیر بیشتر با سختیها مواجه میشوند. لذا به نظر میرسد نه فقط مشکلات زندگی به طور نابرابری در میان گروههای اجتماعی توزیع شده بلکه به نظر میرسد توانایی سر و کار داشتن با مشکلات نیز به طور نابرابری توزیع شده است. بین جنسها به نظر میرسد مردان در خصوصیات شخصیتی و گنجینه پاسخهایشان نسبت به زنان برتری داشته باشند. به طوری که توانایی کنترل استرس در مردان غالباً بیشتر است. به علاوه مکانیسمهای مقابله مشابه تأثیر یکسانی در حوزه نقشهای متفاوت ندارد و به طوری که در فشارهای نسبتاً غیرفردی مثل آنهایی که از تجارب اقتصادی یا شغلی ناشی میشوند، به کارگیری مکانیزمهای مقابله ای که افراد را متعهد و ملزم به انجام تعهداتشان میکند و به عبارتی آن ها را درگیر مشکلات میکند، موثرتر است. بر اساس شواهد به دست آمده میتوان گفت: آنچه که افراد انجام میدهند میتواند در وضعیت سلامتی آن ها تأثیر داشته باشد. (کارور، اسکیرووینتراب، ۱۹۸۹،به نقل از محمدخانی)
۲-۷ بار خانواده و مفاهیم آن
۲-۷-۱ تعریف بار[۷۷]
از آنجا که پژوهشهای مربوط به مراقبت به تازگی آغاز شده اند، تعاریف مورد استفاده همسان نبوده و ابزارهای متنوعی برای اندازه گیری دامنه دشواریهای همراه با نقش مراقبتی ارائه شده است.
بار از سال ۱۹۶۶ تعریف شده است.گراد و سنس بوری[۷۸] (۱۹۶۶) گفته اند که بار هر اثر منفی خانواده، در نتیجۀ مراقبت افراد بیمار است (رافیاه و دیگران،۲۰۱۱)
پلات[۷۹](۱۹۸۵) بار را «مشکلات، دشواریها یا وقایع گوناگونی که بر زندگی روانی افراد مهم بیماران روانی (مانند اعضای خانواده) اثر میگذارد» تعریف کرد. در این زمینه تعاریف متعددی وجود دارد ولی به اعتقاد پلات همه آن ها دارای یک چارچوب زیربنایی مشترک هستند که عبارت است از «اثر بیمار بر خانواده» و مشکلاتی که توسط خانواده بیمار روانی احساس میشود. همه این تعاریف در یک موضوع اشتراک دارند، یعنی تأکید اصلی آن ها بر اثر بیمار بر نظام خانواده استوار است (سارتوریوس[۸۰] و دیگران به نقل از برجعلی و همکاران،۱۳۸۹)
بار به دو نوع «عینی»[۸۱] و «ذهنی»[۸۲] تقسیم شده است. بار عینی به عنوان یک رویداد یا فعالیت همراه با تجارب مراقبتی منفی در مراقب تعریف میشود که به علت انجام عملکردهای مراقبتی است.بار عینی شامل از هم گسیختگی زندگی خانوادگی است که بالقوه قابل مشاهده و تأیید است.به همین ترتیب بار ذهنی احساسی است که در مراقب به دنبال مراقبت از بیمار ایجاد میشود (رافیاه و دیگران، ۲۰۱۱).
۲-۷-۲ اصطلاح شناسی[۸۳]
استفاده از واژه «فشار» یا «بار» به خودی خود تمایل به فهم موضوعات از چشم اندازی خاص را افزایش میدهد. این چشم انداز که مراقب، به واسطه نقش خود تحت فشار قرار میگیرد. هرچند این امر که در یک رابطه مراقبتی نکات مثبتی وجود دارد یا اینکه افراد به اراده خود نقش مراقبت را میپذیرند درست نیست، ولی مقیاسهایی که اسنادهای مثبت را شناسایی میکنند، این عوامل را نشان دادهاند. سیاهه تجربه مراقبت[۸۴](ECI) تلاشی پیشگامانه در پژوهشهای مربوط به روان پریشی است که برای مشخص کردن تجربیات مثبت (نه فقط تجربیات منفی) به کار رفته است. اسموکلر[۸۵] اصطلاح «اثر مراقبت[۸۶]» را بر واژه «فشار» که دارای بار منفی است ترجیح میدهد.پژوهشهای مشابه نیز از یافته های مبتنی بر مثبت تلقی شدن نقش مراقبت توسط مراقبان حمایت میکند. شوارتز و گیدرون[۸۷] (۲۰۰۲) بیان داشتند که همه ۹۳ مراقب شرکت کننده در پژوهش آن ها، از انجام وظایف والدینی گری خود (در قبال فرزندان بزرگسالشان که دچار بیماری روانی بودند) احساس رضایت زیادی کرده و بیان کردند که توانسته اند به این وسیله خودشان را بیشتر بشناسند. ولتمن و همکاران[۸۸] در پژوهش خود گزارش کردند که مراقبان دارای احساسات ارزشمندی همچون لذت، عشق، غرور، و فراگیری درس زندگی بودند (سارتوریوس و دیگران به نقل از برجعلی و همکاران،۱۳۸۹).
۲-۷-۳ مداخلات مربوط به کاهش بار مراقبت
با اینکه منابع پژوهشی متعددی در مورد مداخلات مربوط به مراقبان وجود دارد، ولی بهبود فشار به ندرت به صورت مستند گزارش شده است.احتمالا علت این است که تا مدتی پیش، هدف اکثر مداخلات، بهبود وضعیت بیمار بوده و وضعیت مراقب به عنوان نتیجه ثانوی تلقی شده است.ولی همانند سایر موقعیتهای استرس زا، اگر ارزیابی فرد از موقعیت و مقابله او با حالت هیجانی خود بهبود یابد و منابع مربوط به کاهش انزوا و ارائه حمایت اجتماعی موجود باشد، آشفتگی نقش مراقبت و بار آن کاهش مییابد. مداخلات مورد نیاز مراقبان عبارتند از اطلاعاتی که در فهم و ارزیابی دقیق مشکلات مفید هستند، حمایتی که گاهی به فرد اجازه استراحت دهد، حمایت اجتماعی به منظور کاهش انزوا، کمک در حل مسئله هنگام مواجهه با مشکلات جاری و مراقبتی که در طول زندگی و متناسب با تغییر نیازها ادامه یابد (سارتوریوس و دیگران به نقل از برجعلی و همکاران،۱۳۸۹).