شرکت ها در کوتاه مدت یک بخش عمده ای از وجوه نقد نگهداری شده را به جای پرداخت سود سهام یا انجام مخارج سرمایه ای ترجیحاً به کاهش تامین مالی اختصاص میدهند، به گونه ای که کاهش تامین مالی خارجی در دوره جاری موجب افزایش ظرفیت تامین مالی آتی می شود، به همین دلیل شرکت ها قبل از تخصیص دادن وجوه نقد برای پروزه ها و سرمایه گذاری های آتی، اقدام به کاهش تامین مالی خارجی می نمایند. بنابرین می توان نتیجه گرفت که یک رابطه مستقیم بین افزایش و یا کاهش سرمایه گذاری و تامین مالی خارجی با ساختار دارایی و سرمایه وجود دارد [۱۹] و [۲۰].
۲-۱۷- رابطه تکانه جریان وجوه نقد با ساختار دارایی و سرمایه
واژه تکانه به معنای شوک، تکان شدید، ضربه ی روحی، برق زدگی، برق گرفتگی، شوک برقی و مواردی از این قبیل تعریف شده است [۱۳].
در علم فیزیک تکانه، عبارت است، از جرم ضربدر سرعت (نیرو)، در واقع نیروی وارده به جسم باعث حرکت آن می شود، بنابرین حرکت یک جسم معین بر اساس نیروهایی تحلیل میگردد که محیط به آن وارد می آورد. به عبارت بهتر، به میزان نیروی وارده به جسم مقـدار تکانه تعیین می شود[۱۴].
برای ربط دادن این موضوع با چارچوب حسابداری، می توان درآمد و سایر اجزاء سرمایه که تغییرات در دارایی را تبیین میکنند با تکانه مقایسه کرد، زیرا یک واحد تجاری تحت تاثیر نیرو های مختلف داخلی و خارجی، موجبات تغییر در درآمد و بالطبع تغییر در سرمایه را فراهم میسازد. تغییر در سرمایه یک واحد تجاری باعت تغییر در دارایی واحد تجاری میگردد. به عنوان مثال، افزایش در درآمد دوره جــاری نسبت به دوره قبل، موجب افزایش درسرمایه و دارایی شرکت می شود. پس می توان گفت نیروهایی باعث تغییر در وجوه نقد در واحد تجاری میشوند، که این تغییرات خود موجب تغییرات دیگری نیزمی شوند. بنابرین تکانه وجوه نقد، به معنای تغییرات در وجوه نقد است که به طور سیستماتیک شناسایی نمی شوند[۱۴]. به دلیل اینکه وجوه نقدعملیاتی، به عنوان منبع وجه نقد قلمداد میشوند، بر روی تغییرات وجوه نقد عملیاتی ( تکانه وجوه نقد عملیاتی ) بیشتر تأکید میگردد.
در پاسخ به این سوال که تکانه جریان وجوه نقد چگونه بر ساختار سرمایه اثر میگذارد. باید گفت که منابع وجوه نقد عملیاتی، ناشی از تکـــانه وجــه نقد یک شرکت به شکل های مختلف میتواند بین فعالیت های سرمایه گذاری، سود سهام و تامین مالی تخصیص یابد [۲۱]. به عبارت دیگر با توجه به رفتار شرکت ها در تخصیص وجوه نقد عملیاتی، ساختار دارایی و سرمایه شرکت ها تغییر مییابد. هنگــامی که بر اساس یک شوک نقدینگی یا شــوک اقتصادی و مــواردی از این قبیل، وجوه نقد شرکت افزایش مییابد شرکت ها در کوتاه مدت ترجیح میدهند که به افزایش پس انداز و کاهش تامین مالی خارجی مبادرت ورزند، در این شرایط ساختار دارایی و سرمایه واحد تجاری به همان میزان تغییر مییابد. ولی شرکت ها در بلند مدت از محل وجوه نقد نگهداری شده به سرمایه گذاری روی می آورند، که این امر باعث می شود وجوه نقدی که در کوتاه مدت تقویت شده، به دلیل سرمایه گذاری کاهش یابد. در این شرایط شرکت ها معمولاً جهت تامین نیازهای مالی خود به استقراض یا فروش سهــام سرمایه روی می آورند. بنابرین عکس العـــمل شرکت ها در بلند مدت در مقابل تکانه های جریان وجوه نقد، افزایش سرمایه گذاری و تامین مالی خارجی است. هرچند رفتار شرکت ها در کوتاه مدت معرف پس انداز وجوه نقد میباشد. این موضوع در نمودار (۲) تحت عنوان انتقال تکــانه های جریان وجــوه نقد، به عنوان مثال از دوره T-1 به دورهT نشان داده شده است [۲۲].
سرمایه گذاری بیشتر در دوره t
افزایش یا کاهش تامین مالی خارجی
افزایش در وجه نقد نگهداری شده t-1
افزایش تامین مالی خارجی و سرمایه گذاری بیشتر در دوره t.
افزایش در دارایی های وثیقه گذارده شده
جریان وجوه نقد در t-1
سرمایه گذاری بیشتر در دورهt-1
ظرفیت ایجاد شده برای تامین مالی خارجی و سرمایه گذاری دردورهT
کاهش تا مین مــــــالی خارجی دردورهt-1
نمودار(۲-۲) مکانیسم انتقال تکانه جریان وجوه نقد، در دوره t-1به سرمایه گذاری و تامین مالی در دوره t
عکس العمل مخارج سرمایه ای به تکانه های جریان وجوه نقد در کوتاه مدت نا چیز و کم اهمیت است، زیرا شرکت ها در تلاش هستند که وجـوه نقد عملیاتی را به جای انجام مخــارج سرمایه ای در جهت کاهش تامین مالی یا افزایش پس انداز به کار گیرند [۱۸].
اصولاً عکس العمل شرکت ها به تکانه های جریان وجوه نقد عملیاتی به شرایط آن ها نیز بستگی دارد. این شرایط به عنوان محدودیت و یا عدم محدودیت مالی بیان شده است. محدودیت مالی معرف عدم توانایی شرکت در پرداخت سود سهام (یا رفتار پایین شرکت در پرداخت سود سهام) عدم برداشت از پس انداز و افزایش به مانده وجوه نقد خارج از جریان وجوه نقد تعریف شده است [۲۲]. معمولاً وام دهندگان نیز به منظور بهبود ظرفیت باز پرداخت وام محدودیت هایی به واحد تجاری تحمیل میکنند. برای مثال، محدودیت پرداخت سود سهام یا محدودیت سرمایه گذاری جدید یا محدودیت در فروش دارایی های شرکت به دلیل پایین بودن ارزش دفتری دارایی های شرکت[۳]، در صورتی که شرکت ها موانع فوق الذکر را نداشته باشند، بیانگر عدم محدودیت مالی است. لذا انتخاب مدلی مناسب برای استفاده از تغییرات وجوه نقد ناشی از تکانه وجه نقد که سازگار با محدودیت های مالی باشد، میتواند تعیین کننده باشد، زیرا در بسیاری از موارد انتخاب ناسازگار (نا مطلوب) مدل استفاده از وجوه نقد خود منجر به افزایش محدودیت های مـــالی واحد تجاری می شود.
شرکت ها در شرایط محدودیت مالی در مقایسه با عدم محدودیت مالی، بیشتر به پس انداز وجوه نقد هم در دوره جاری و هم در بلند مدت اقدام می نمایند. در کوتاه مدت و در شرایط محدودیت مالی میزان کاهش تامین مالی خارجی بیشتر از شرایط عدم محدودیت مالی است، و در یک دوره بلند مدت تامین مالی خارجی افزایش مییابد. از این مفهوم می توان نتیجه گرفت که عکس العمل شرکت ها به وجوه نقد اضافی ناشی از جریان های نقدی ورودی و میزان تاثیر آن بر روی سرمایه گذاری و تامین مالی به شرایط آن ها بر میگردد [۲۱] و [۲۲].
معمولاً تامین مالی خارجی را به تامین مالی بدهی ( ایجاد بدهی از طریق استقراض ) و تامین مالی حقوق صاحبان سهام ( انتشار سهام سرمایه مالکانه ) طبقه بندی می نمایند[۱۸]. شرکت ها در بلند مدت و در شرایط محدودیت مالی تامین مالی بدهی را کاهش و در شرایط عدم محدودیت مالی تامین مالی بدهی را افزایش میدهند.
از تحلیل مودیلیانی- میلر می توان نتیجه گرفت که شرکتها نسبت به شکل تامین مالی ( تامین مالی بدهی یا تامین مالی حقوق صاحبان سهام ) در صورت فقدان مالیات، بی تفاوت هستند، اما در صورت وجود مالیات بر سود شرکت ها، تامین مالی از طریق وام به نفع شرکت است. اصولاً تامین منابع مالی با هزینه کمتر به نفع شرکت است. به همین دلیل تامین مالی بدهی نسبت به تامین مالی حقوق صاحبان سهام (انتشار سهام عادی) برای شرکت ها ارجحیت دارد. زیرا هزینه استقراض وام نسبت به هزینه انتشار سهام عادی کمتر است[۷].
۲-۱۸- پیشینه تحقیق
الف) – تحقیقات انجام شده در خارج از ایران