« راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع بررسی اثر عصاره آرتیشو ... | فایل پایان نامه کارشناسی ارشد : مطالب پژوهشی درباره حق انسان در محیط زیست- فایل ۱۵ » |
جدول۳: مقایسه وضعیت شاخص «رایانه به ازای ۱۰۰ دانشآموز»
هوشمند سازی مدارس کشور تحول تدریجی معماری مدرسه (شامل ساختار، فرهنگ، نقشها و …) و حرکت به سمت تعالی و یادگیری سازمانی (ایجاد یک سازمان یادگیرنده) میباشد که با پرورش نیروی انسانی متفکّر، خلّاق، پژوهنده و منتقد در تشکیل جامعهی داناییمحور در نظام ملی نوآوری آموزشی به منظور تحوّل در شیوههای یاددهی – یادگیری مشارکت دارد و با فراهم نمودن تسهیلات مناسب برای ترویج دانش و فناوری در سطح جامعه و رویکرد نظام آموزشی از حافظهگرایی به پژوهشمحوری و از معلممحوری به دانشآموز محوری، محیطی پویا و جذّاب برای شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیتهای فردی و جمعی دانشآموزان، ایجاد می نماید.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
همچنین امکانات فناوریهای نوین (از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات) برای ارتقای کیفیت آموزشی و دسترسی به فرصتهای آموزش و یادگیری برای همه و ارتقای سطح علمی و مهارتهای معلمین، والدین و افراد جامعه را فراهم میکند.
۳-۲-۶ مزایای اجرای طرح مدارس هوشمند :
سال ها پیش با بروز ناکارآمدی روش های سنتی در آموزش، روش دانش آموز محوری به عنوان الگویی پیشرفته برای تحول نظام آموزشی، معرفی گردید. اما هیچ گاه این روش، مطابق آن چه تجربه شده بود، در ایران به منصه ظهور نرسید. شاید یکی از دلایل این امر گرایش کلی نظام آموزشی به علوم انتزاعی و حتی تدریس علوم تجربی به شکل انتزاعی باشد که مغایرت اساسی با روش های مبتنی بر تجربه فردی دانش آموز دارد. اکنون ابزار رایانه و اینترنت، تحولی را در نظام آموزشی جهان رقم زده که بومی سازی آن در ایران نیز به سرنوشت روش دانش آموز محوری دچار شده است.
واضح است که برای تحول در نظام آموزشی کشور، هرگز نمی توان از بنیان آغاز کرد و کل نظام آموزشی را با نظامی جدید عوض کرد، بلکه این تحول باید تدریجی و مبتنی بر واقعیات جامعه باشد. مدرسه هوشمند، یک پیشنهاد عملی با هدفمندی اجرای پیشرفته ترین روش های آموزشی نوین و نگاه عملی به وضعیت کنونی نظام آموزشی کشور است.
در یک نگاه کلی، اگر فرایند آموزش در مدرسه را به سه بخش تدریس معلم، انجام تکلیف و تمرین و برگزاری آزمون تقسیم کنیم، در می یابیم که بدون دخالت مستقیم در بخش اول که از ایستایی بیشتری در مقابل تحول برخوردار است نیز، می توان دست به بهبود نظام آموزشی زد.
هنگامی که معلم یک درس را برای یک گروه دانش آموزان ارائه می دهد، فرایند آموزش به روش چهره به چهره با تمام مزایای این روش اتفاق می افتد. اما به محض آن که معلم می پرسد کسی اشکال یا سؤالی ندارد، ابزارهای جدید آموزشی قابلیت خود را به نمایش می گذارند. از این پس، دانش آموز قوی تر ، مبحث بعدی و نکته جدید می خواهد و دانش آموز ضعیف تر هنوز در فهم آن چه تدریس شده، مشکل دارد. صرف وقت معلم برای یک گروه با این تنوع در دریافت، نقطه آغازین ضعف نظام آموزشی است.
پس از رفع اشکال دانش آموزان، نیاز به لوازم کمک آموزشی برای تعمیق در تفهیم ظهور می کند و پس از آن، تکرار مطالب برای تثبیت و یا تجربه منجر به پایداری مطالب در ذهن دانش آموزان، ضروری می شود که هر دو در مدرسه هوشمند مطابق برنامه ریزی دقیق پیش می رود.
در واقع از زمانی که کار تدریس مقدماتی معلم پایان یافت، وظیفه ابزارهای جدید آغاز می شود. اگر هر دانش آموز یک رایانه مقابل خویش داشته باشد که نرم افزار آن با رهبری نظام یافته به معلم یاری رساند، دقیقاً مانند تکثیر معلم به تعداد دانش آموزان، بهره وری محیط آموزشی افزایش می یابد.
پس از تدریس، نرم افزارهایی شامل متن، صوت، تصویر، پویانمایی (انیمیشن) و فیلم به دانش آموز عرضه و بازخورد فعالیت او ثبت می شود. این بخش ها به ویژه نرم افزارهایی که برای تکرار مطالب و تثبیت و تعمیق مطالب طراحی شده اند، همگی به گونه ای هستند که جایگاه دانش آموز در مسیر یادگیری را پیش بینی کرده و در همان نقطه به او کمک می کنند یعنی همان کاری که معلم در کلاس، امکان و فرصت انجامش را ندارد. البته در واقع این خود دانش آموز است که به کمک نرم افزار هوشمند، مسیر خودآموزی[۸۴] خود را فراهم می آورد.
۳-۲-۷ مهمترین اهداف مدارس هوشمند:
افزایش مشارکت عناصر مرتبط با سیستم مدرسه بویژه اولیا ، مربیان و دانش آموزان و فراهم کردن امکان تعادل بیشتر آنان با یکدیگر مهمترین هدف یک مدرسه هوشمند است . از طرفی دانش آموزان در چنین مدرسه یی با فناوری الکترونیکی آشنا می شوند و توانمندی فردی خود را از این طریق افزایش می دهند . رشد همه جانبه در این سیستم یکی دیگر از اهداف مورد نظر است چرا که با تسلط به تمام مجموعه و بازخودگیری از روند پیشرفت توسط دانش آموزان آنان بخوبی نقاط قوت و ضعف خود را تشخیص می دهند و به یاری سیستم برای رفع آن تلاش می کنند . ایجاد تنوع و خارج شدن از شیوه یکنواخت و سنتی آموزشی از جمله اهدافی است که در صورت اجرای دقیق طرح می تواند بازده کاری را در مدرسه افزایش دهد .
دانش آموز در این سیستم با اهمیت زمان آشنا شده و بخوبی می آموزند که چگونه می توان در کمترین زمان به خواسته ها و نیازهای خود از طریق استفاده از فناوری ارتباطی نایل آمد
۳-۲-۷ مهمترین دلایل تاسیس مدارس هوشمند:
مهمترین دلایل تاسیس مدارس هوشمند عبارتند از:
الف) امروزه به علت رشد فناوریهای رایانه ای، سرعت نقل و انتقالات اطلاعاتی و مسأله انفجار دانش، اطلاعات و دانش به سهولت و سرعت می تواند در اختیار همگان قرار گیرد و دیگر مانند گذشته مدرسه تنها چهار چوبی نیست که معلم بخواهد دانش، مهارت و ارزشها را در آن به دانش آموزان منتقل کند بلکه چهارچوبهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و وسائل ارتباط جمعی در شکل پذیری پنداره های دانش آموزان نقشی تعیین کننده دارند. یکی از تبعات این امر بالا رفتن سطح دانش متعارف دانش آموزان است که هماهنگی با دوره های آموزشی را بر هم می زند. در چنین شرایطی استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و انفورماتیکی در مدارس هوشمند، امکان به روز نمودن اطلاعات علمی معلمان و ارتقاء مهارتهای تدریس ایشان را فراهم می آورد به طوریکه آنها می توانند با بهره گرفتن از امکانات موجود در این مدارس برآورد صحیحتر و دقیقتری از دانش متعارف دانش آموزان کسب نموده و دوره های آموزشی و مطالب درسی را با دانش متعارف دانش آموزانشان هماهنگ سازند.
ب) از سوی دیگر برنامه های آموزشی در مدارس سنتی، اکثراً به صورت معلم محور بوده و با استعدادها، تواناییها، نیازها و شیوه های یادگیری دانش آموزان که هر یک آهنگ مخصوص خود را دارد، متناسب نیستند. مدارس هوشمند به دلیل برنامه های درسی انعطاف پذیر، امکان تدریس با شیوه های نوین، داشتن طیف وسیعی از برنامه ها و روش های آموزشی و محوریت بخشیدن به نقش دانش آموز (با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و توجه بیشتر به نیازها، علائق و استعدادهای آنان) میتوانند در جهت از بین بردن و یا کاهش دادن این شکاف آموزشی مؤثر و مفید فایده باشند ودرواقع هر دانش آمئز بسته به استعداد خود می تواند آموزش ببیند و یا به عبارت دیگر سیستم آموزش نسبت به استعداد دانش آموزان متغیر است .
ج) جامعه اطلاعاتی آینده نیازمند افرادی است که بتوانند فناوری اطلاعات را خلاقانه در جهت رشد و توسعه به کار برند، در این عصر بی بهره مانده از دانش، بینش و مهارتهای روز، به بیکاری، نابرابریهای اجتماعی و در نتیجه پیدایش نارضایتی و تنش می انجامد و مدارس هوشمند نیز عمدتاً در جهت تأمین این نیازها برنامه ریزی شده اند چرا که در این مدارس دانش آموزان میآموزند که چگونه اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق شبکه های اطلاعاتی استخراج نمایند، چگونه در مورد آنها بیندیشند و چگونه حاصل یافته های خود را در جهت حل مسائل و مشکلات خود و توسعه و پیشرفت جوامعشان به کار گیرند.
هفت اصل کلیدی در مدارس هوشمند عبارتند از:
۱) دانش خلاق ۲)استعداد یادگیری ۳)توجه به فهم مطالب ۴) آموختن با هدف تسلط و انتقال آن ۵) ارزیابی آموختهها به شکل متمرکز ۶) غلبه بر مشکلات ۷) مدرسه به عنوان یک سازمان آموزشی.
در مدارس هوشمند کامپیوتر جایگزین تخته سیاه و CD جای دفتر مشق را میگیرد. دانشآموزان میتوانند از طریق اینترنت اطلاعات بسیاری را درباره هر موضوع که بخواهند بدست آورند. در این سیستم معلم و شاگرد هر دو تولید محتوای الکترونیکی و درس را به صورت CD ارائه میکنند. در این مدارس آموزش منحصر به معلم نیست و دانشآموز نقش اساسی در آموختن مباحث علمی دارد. دبیران با بهره گرفتن از محتوای درسی الکترونیکی موجب تفهیم بهتر مطالب درس و صرفهجویی در وقت میشوند و دانشآموزان هم این فرصت را دارند که توانایی و قابلیتهای خود را آشکار و به تولید محتوا بپردازند.
در این گونه مدارس کسب موفقیت دستیافتنی است و میزان آن به تلاش و پیگیری دانشآموزان و هدایت صحیح و جهت دار بستگی دارد. در این روش روح پژوهش و جستوجوگری، جایگزین روحیه بیهدف دانشآموز خواهد شد. در این روش رکن اصلی برای هرگونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیلهای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند.
در مدارس هوشمند معلمان میتوانند به جای اینکه تلاش کنند خودشان پاسخی برای پرسشهای دانشآموزان پیدا کنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسشهایشان را در کامپیوتر پیدا کنند و برای بقیه بازگو کنند.
مدارس هوشمند مدارسی هستند که مبانی توسعه آنها استفاده از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات میباشد و تفاوت آن با مدارس مجازی این است که در این مدارس دانشآموزان باید حضور فیزیکی داشته باشند اما در مدرسه مجازی، دانشآموز و معلم میتوانند کیلومترها از هم فاصله داشته باشند. معلمان مدارس هوشمند الزامی به متخصص بودن در حوزه IT ندارند بلکه باید بتوانند از سیستم این مدرسه مطلع باشند و از امکانات آن خوب استفاده کنند. معلم باید خوب بداند که منابع در کجاها وجود دارند که وقتی دانشآموزان سؤالی مطرح کردند آنان را به منابع موردنظر راهنمایی کند.
ارتباط والدین با مدرسه، از طریق کامپیوتر انجام میگیرد و این امکان را دارند که با مدیر یا معلمان مدرسه ارتباط برقرار کنند و از وضعیت تحصیلی فرزند خود آگاه شوند.
کتابخانه این مدرسه، یک کتابخانه الکترونیکی است و دانشآموز میتواند به صورت Online از آن استفاده نماید. محیطهای گفتوگو، بحث و پرسش و پاسخ به صورت همزمان و ناهمزمان دراین مدرسه فعال است.
افزایش استفاده ازکامپیوتر در آموزش به یک نیاز تبدیل شده است. ما برای عقب نماندن از قافله جامعه جهانی که به سرعت نقش رایانهها را در مشاغل گسترش میدهد به سیستم آموزش متناسب این عصر نیازمندیم. اما از این موضوع نیز نباید قافل باشیم که استفاده از انواع نرمافزارها و محتواهای آموزشی غیراستاندارد میتواند لطمات جبرانناپذیری به آموزش وارد و یادگیرندگان را دچار سردرگمی کند. برای ایجاد مدرسه هوشمند و یا کلا ورود فناوری اطلاعات به مدارس وزارت آموزش و پرورش باید به دنبال ایجاد بانکهای اطلاعاتی قوی و هماهنگ باشد که بتواند شبکه آموزشی قوی استاندارد را اتخاذ کند تا خدمات محتوایی و آموزشی را به راحتی در دسترس مدرسه قرار دهد. با امید به اینکه مدارس هوشمند راهی باشد در جهت رشد فکری دانشآموزان این مرز و بوم.
با گسترش فناوری های ارتباطی و توسعه امکانات تکنولوژیکی در عرصه ارتباط ، تمام سازمانی خود را به سمت مکانیزه کردن سوق دهند تا از این طریق بر سرعت و دقت انجام کارها افزوده و احتمال خطا توسط نیروی انسانی را کاهش دهند .
نظام آموزش و پرورش نیز به نوبه خود با وارد کردن فناوری های ارتباطی در این عرصه تلاش کرده تا حداکثر بهره برداری را از این دستاورد بشری داشته باشد . مدارس هوشمند در دنیا حاصل به کارگیری از این امکانات است . کشور مالزی در سال ۱۹۹۸ برای اولین بار به عنوان نخستین کشوری بود که مدارس هوشمند را در نظام آموزش و پرورش راه اندازی کرد و با ارائه الگوی موفق توانست تجربه خود را به سایر کشورها نیز منتقل کند و امروزه علاوه بر مالزی دیگر کشورها نیز برای هوشمند کردن مدارس خود اقدام کرده اند که بطور مثال می توان از فرانسه به عنوان کشوری موفق در این عرصه نام برد .
شورای عالی آموزش و پرورش کشورمان نیز در سال ۱۳۸۰ موضوع مدارس هوشمند را برای نخستین بار مطرح کرد که با تایید و تصویب این شورا مقرر گردید از سال ۸۱ این مدارس راه اندازی شوند اما به دلایلی کار متوقف شد تا اینکه با تامین اعتبار و تصویب مجدد مقرر شده است که در سال تحصیلی جدید طرح مدارس هوشمند در ۴ دبیرستان شهر تهران به اجرا گذاشته شود . لذا به همین دلیل ضمن تبیین این موضوع به اهداف و موانع آن اشاره خواهیم داشت .
مدرسه هوشمند مدرسهای فیزیکی است که کنترل و مدیریت آن، مبتنی بر فنآوری رایانه و شبکه انجام میگیرد و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است. در چنین مدرسهای یک دانشآموز هوشمند، با صرف وقت بر روی موضوعات به شکل مستمر، منابع و قابلیتهای اجرایی خود را توسعه و تغییر میدهد و این نکتهای است که به مسؤولان مدرسه اجازه میدهد تا با توجه به تغییرات بهوجود آمده و افزایش سطح اطلاعات دانشآموزان، آنها را برای اخذ اطلاعات جدید آماده نمایند. تا به معلم محوری و سخنرانی تکگویانه معلم در کلاس خاتمه دهند و سیستم آموزشى را به شکل سیستم مشارکتی، مبتنی بر آموزش توانایىهاى پژوهش، جمعبندى، تحلیل و نتیجهگیری دانشآموزان تبدیل کنند.
هدف از ایجاد اینگونه مدارس عبارتست از:
رشد همه جانبه دانشآموزان (ذهنی ، جسمی ، عاطفی و روانی)
ارتقاء تواناییها و قابلیتهای فردی
تربیت نیروی انسانی متفکر و آشنا به فنآوری
افزایش ارتقاء و مشارکت مردمی
پیشنیازها جهت اجرای مدارس هوشمند
با توجه به اهداف مدرسه هوشمند و با توجه به نوع جهتگیری آن در تربیت دانشآموزان، نیاز به تجهیزات و امکاناتی دارد که در مدارس سنتی به آن نیازی نیست.
۳-۲-۸ اصول یادگیری در مدارس هوشمند:
براساس تحقیق ارائه شده توسط دیوید پرکینز از دانشگاه هاروارد که نقش اولیه را درطراحی وتوسعه مدارس هوشمند ایفا کرده مدرسه هوشمند دارای ۸ اصل یاتئوری اساسی یادگیری می باشد(جعفری،۱۳۸۵) که عبارتنداز :
مدرسه به عنوان سازمان یادگیری : مدرسه نه فقط برای دانش آموزان بلکه برای معلمان مدیران وحتی اولیای دانش آموزان نیز محیط یادگیری است و سازمان یادگیری مدارس هوشمند به نحوی است که دریک فرایند طبیعی از تعیین هدف ها ، محتوا ، ارزشیابی و نحوه نظارت برخود و خلق سیستم پویا کلیه اعضا مشارکت دارند.
۲- ارزشیابی یادگیری محور: ارزشیابی برمحور یادگیری است نه محصول وننتیجه کار به نحوی که دانش آموزان ومعلمان را دریک فرایند درگیرنموده ونتیجه ارزشیابی برمحور کیفیت وکاربرد آن برروی دانش آموزان قرارمی گیرد وآزمون ها دربهترین شرایط به عنوان ابزار ارزشیابی به کاربرده می شوند.
۳- دانش زابیشی : درمدارس هوشمند با ارائه محتوای مناسب بیش ترین تاثیر را بر رشد فکری و عملی دانش آموزان می گذارد و به جای مصرف اطلاعات ودانش توسط دانش آموزان به توانایی تولید دانایی نیز مجهز میشوند.
فرم در حال بارگذاری ...