‌بنابرین‏ اتلاف و نقصان اموالی که با زندانی کردن افراد و با احراز رابطه سببیت نمود خارجی پیدا می‌کند، محرومیت از مطلق منافع، همچنین دستمزد و حقوقی ماهیانه و مخارجی که متهم برای دفاع از خود در فرایند دادرسی در برابر حکومت تحمل نموده است، داخل در محدوده خسارت‌های مادی و مشمول حکم جبران خسارت خواهد بود.

از منظری دیگر خسارت مادی چنین تعریف شده است: ضرر و زیان مادی یعنی کسر ثروت و دارایی.[۱۲]تعریف فوق مواجه با ایرادات اساسی است، زیرا تعبیر ضرر و زیان مادی به کسر ثروت و دارایی تعریفی مبهم و مجمل است. همان طوری که در مباحث گذشته بحث شد ضرر و زیان‌های مادی به ضررهایی گفته می‌شود که منبع ورود ضرر نامتعارف و نامشروع و مسئولیت آور باشد. صرف ورود و وجود ضرر مسئولیت آور نخواهد بود. نقص اموال و دارایی مجنی علیه یا منافع او که تحقق آن منوط به آینده است کسر ثروت و دارایی محسوب نخواهد شد. به نظر نگارنده خسارت مادی شامل هر گونه ضرر و زیان‌های مادی است که در نتیجه بازداشت به اموال متهم (کشاورزی را در نظر بگیرد که باید دو روز دیگر محصولات کشاورزی خود را به فروش برساند که دقیقاً یک روز قبل از فصل برداشت روانه بازداشتگاه می شود و زمانی که از بازداشت آزاد می شود، زمان فروش محصول کشاورزی به پایان رسیده و تمام محصول او از بین رفته و به همین دلیل متحمل ضرر و زیان شده است)بی گناه وارد می‌شود یا منافع محقق و مسلمی که متهم به علت زندانی شدن از آن محروم می شود و جبران آن به موجب قانون لازم و ضروری است. البته لازم به ذکر است که بحث مذبور راجع به متهم بی گناه است که باید جبران شود. ولی باید در نظر داشت که متهم بی گناه هم با دور شدن از حق و حقوقش متحمل ضرر و زیان می شود. در این حالت خسارت وارده هم مادی می‌باشد و هم معنوی و اصل عدم تقصیر و قصور مقام قضایی می‌باشد.

گفتار دوم: نحوه محاسبه و جبران خسارت مالی

زمانی که یک شخص مورد حمایت قانون می‌باشد صرفا به جهت اتهامی که به او زده می شود برای مدتی از حقوق و آزادی هایش محروم می شود هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی باید از زیان دیده جبران خسارت شود.خسارت معنوی که به وسیله اعاده حیثیت و تقویم و پرداخت مالی جبران می شود ولی خسارت مادی باید به وسیله پول جبران شود که مقدار پولی که باید به عنوان خسارت مادی داده شود به راحتی قابل محاسبه نیست. برای تعیین میزان خسارت باید به کارشناس خبره مراجعه نمود که باید علاوه بر تعیین میزان خسارت ایام بازداشت باید منافع از دست رفته آن شخص نیز تعیین و پرداخت شود.لازم به ذکر است مراجعه به عرف خاص آن محل هم می‌تواند در تعیین میزان خسارت راه گشا باشد. برای روشن شدن مسئله ذکر مثال هایی ضروری است. به فرض اگر متهمی بی گناه ایامی را در زندان سپری نموده است، کارمند اداره خاصی باشد و تنها منبع درآمد وی همین منبع باشد، کمتر نیاز به نظر کارشناس وجود دارد و به نظر می‌رسد ارائه فیش حقوقی و تأیید اداره ای که متهم بی گناه در آنجا شاغل بوده است برای محاسبه خسارت کافیست. اما فرض حالتی را تصور کنید که شغل متهم دلالی و معاملات کشتیرانی است در این مورد ضرورت دارد که قاضی با بهره گرفتن از نظر کارشناسی که به دلالی و معاملات کشتیرانی آشنایی کامل دارد برآورد خسارت نماید. ‌بنابرین‏ برای هر شغلی که منبع درآمد متهم بی گناه است کارشناسی رشته خاصی را می طلبد. در ضمن نباید این شبهه ایجاد شود که تنها خسارت قابل مطالبه خسارت ایام بیکاری وی می‌باشد. اگر مثلا شخص ثالثی پای شخص بی گناه بازداشت شده را در زندان بشکند باید جبران خسارت نماید ولی اگر بدون تقصیر کسی پای بازداشت شده بی گناه بشکند که این شکسته شدن در اثر بازداشت غیرقانونی شخص بی گناه باشد باید توسط دولت جبران خسارت شود. از دیگر خسارت های قابل مطالبه توسط متهم بی گناه؛ خسارت از آسیب دیدگی در زندان مثل شکسته شدن دست یا دیگر اعضای متهم، مریضی و سایر مواردی که معلول این علت یعنی زندانی بودن است را می توان ذکر نمود.

گفتار سوم : شرایط ماهوی جبران خسارت از بازداشت شده بی گناه

بند الف : ورود ضرر

هدف از قواعد مسئولیت مدنی جبران ضرر است، و به گفته بضی از نویسندگان، از نظر فنی، مئولیت با دین مروبط به جبران خسارت بیان می شود. به بیان دیگر، باید زیانی به بار آید تا برای جبران آن مسئولیت ایجاد شود و دینی بر عهده مسئول قرار گیرد. دعوای مسئولیت هیچگاه نمی تواند وسیله سودجویی قرار گیرد. پس، باید وجود ضرر را رکن اصلی مسئولیت مدنی شمرد. قانون مدنی این قاعده را در هیچ متنی به صراحت بیان نکرده است و دلیل این سکوت را باید بداهت امر شمرد. زیرا، آن که زیانی نبرده است حقی هم بر طرف پیدا نمی کند.[۱۳]

در بحث ورود ضرر که لازم است در ابتدا ضرری به شخصی وارد شود تا بحث جبران خسارت مطرح شود ‌در مورد بازداشت شده بی گناه که با اصدار قرار بازداشت از سوی مقامات قضایی روانه بازداشت گاه می شود که هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی متحمل ضرر و زیان شده و با توجه به قاعده لاضرر این ضرر و زیان باید جبران شود و وضعیت متهم بی گناه به حالت سابق بازگردد پس در بحث جبران خسارت ابتدا لازم است خسارت از سوی مقامات قضایی با صدور قرار بازداشت به بار آید تا بحث جبران خسارت مطرح شود.

بند ب : رابطه سببیت

اثبات ورود ضرر به زیان دیده و همچنین ارتکاب تقصیر با وقوع فعلی از طرف خوانده، یا کسانی که مسئولیت اعمال آنان با اوست، به تنهایی دعوی خسارت را توجیه نمی کند باید احراز شود که بین دو عامل ضرر و فعل زیانبار رابطه سبیت وجود دارد: یعنی ضرر از آن فعل ناشی شده است.

احراز رابطه سبیت بین تقصیر و ورود ضرر نیز گاه مسائل پیچیده ای را به وجود می آورد که جز به یاری ذوق سلیم و توجه به قرائت هر دعوی، نمی توان راه حلی برای آن پیدا کرد. در موردی که مسئولیت ناشی از فعل شخص است، باید رابطه سبیت بین تقصیر خوانده و ورود ضرر اثبات شود. برعکس، در فرضی که مسئولیت از فعل غیر به وجود می‌آید، احراز بدین گونه ضرورت ندارد. ولی، بایدثابت شود که میان فعل یا تقصیر کسی که مسئولیت کارهایش به عهده خوانده است و ورود ضرر رابطه علیت وجود دارد.[۱۴]

‌در مورد رابطه سببیت بین متهم بازداشت شده بی گناه و ضرر به بار آمده و شخص ضرر زننده باید گفت که مقام قضایی که با اصدار قرار بازداشت که این صدور قرار بازداشت از اعمال حاکمیتی است که توسط دولت به مقام قضایی واگذار شده است حال که بحث جبران خسارت مطرح می شود باید دید که آیا مقام قضایی اشتباه و تفسیر همراه با سوء نیت داشته یا برای حفظ نظم عمومی و بدون سوء نیت مبادرت به صدور قرار بازداشت نموده که در هر صورت باید از متهم بی گناه بازداشت شده جبران خسارت توسط دولت شود ولی در صورت تقسیر یا اشتباه همراه با سوء نیت مقام قضایی، دولت می‌تواند به وی برای جبران خسارت مراجعه نماید.

مبحث سوم: خسارت معنوی

قانون مدنی از خسارت معنوی سخن نگفته و به طور کلی مواد قانون مدنی مانند فروعی که فقهای اسلامی در زمینه اتلاف و تسبیب مطرح کرده‌اند ناظر به زیان مالی است ولی بعد از قانون مدنی، خسارت معنوی در قوانین به صراحت پذیرفته شده و این نشانه ی تکامل حقوق ایران است. زیرا امروزه در کلیه کشورهای پیشرفته به ضرورت جبران خسارت معنوی تأکید شده‌است.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

با جمیع موارد فوق، شرکت‌های تجاری با توجه به فرایند‌های مختلف از جمله مباحث مالی و لزوم ثبت و ایجاد ساز ‌و کارهای تجاری و ماهیت و لزوم تشکیل، با شرکت‌های مدنی متفاوت می‌باشند. شرکت‌های مدنی دارای شخصیت حقوقی نمی باشند در حالی که شرکت‌های تجاری پس از ثبت و مراحل تأسيس دارای شخصیت حقوقی می‌باشند و با اجرا و تسری قانون تجارت در خصوص شرکت‌های تجاری به نحوی مباحث قانون مدنی در این حوزه متروکه می‌گردد.

شرکت تجارتی می‌تواند یکی از روش های مشارکت تجارتی تلقی گردد. هر چند در قرارداد‌های مشارکت رابطه قراردادی وجود دارد و الزاماً منجر به تشکیل شرکت نمی شود ولی در عمل بیشتر مشارکتها به صورت شرکت تشکیل می‌گردد. ‌به این صورت که طرفین مشارکت تجارتی بر تشکیل شرکتی به عنوان شرکت مجری طرح برای انجام امور اجرایی موافقت می‌نمایند و این شرکت را به عنوان یکی از ساختارهای اساسی ترکیب حقوقی می‌پذیرند[۵].

شرکت‌های تجارتی همیشه بموجب عقد به وجود می‌آیند و دارای شخصیت حقوقی می‌باشند بموجب ماده ۵۸۳ قانون تجارت: کلیه شرکت‌های تجارتی مذکور در این قانون شخصیت حقوقی دارند. با توجه به ماده ۱۹۵ قانون تجارت: ثبت کلیه شرکت‌های مذکور در این قانون الزامی و تابع جمیع مقررات قانونی ثبت شرکت‌ها است. در حقوق ایران در خصوص آغاز شخصیت حقوقی شرکت ساکت است. تعیین آغاز شخصیت حقوقی شرکت از این جهت مهم است که نقطه آغاز حقوق و تعهدات شرکت را معین می‌کند.

این که شرکت در چه تاریخی تشکیل می‌شود، بستگی به نوع شرکت دارد و هر شرکتی تابع ضوابط خاصی است. با توجه به موضوع پایان نامه تعاریف و مباحث مربوط به شرکت‌های تجاری از حوصله این تحقیق خارج لذا از سایر مباحث مربوط به ان خودداری می‌گردد.

۲- مؤسسات غیرتجارتی:

نوع دیگری از شخصیت حقوقی در قانون تجارت پیش بین شده است که به مؤسسات غیر تجارتی معروف می‌باشد. در آئین نامه اصلاحی ثبت تشکیلات و مؤسسات غیر تجارتی مصوب ۱۳۳۷ آمده است : که مقصود از تشکیلات و مؤسسات غیر تجارتی مذکور در ماده ۵۸۴ قانون تجارت، کلیه تشکیلات و موسساتی است که برای مقاصد غیر تجارتی از قبیل امور علمی یا ادبی یا امور خیریه و امثال آن تشکیل می‌شود اعم از اینکه موسسین و تشکیل دهندگان قصد انتفاع داشته یا نداشته باشند.

این که شخص حقوقی ایجاد شده با نام انجمن ثبت شده است یا نه، مؤثر در تاجر بودن یا نبودن آن نیست و باید ماهیت حقوقی او را با توجه به اساسنامه اش معین کرد. اتخاذ عناوینی که اختصاص به تشکیلات دولتی و کشوری دارد و برای مؤسسات ممنوع می‌باشد.

هرگاه دو یا چند نفر توافق کنند آورده هایی بیاورند و به کار بازرگانی بپردازند توافقشان یک شرکت تجاری عملی است و این شرکت تجاری به حکم ماده ۲۲۰ قانون تجارت شرکت تضامنی تلقی می‌شود و ثبت آن به عنوان مؤسسه‌ غیر تجاری در این وضع تاثیری ندارد.

بسیاری از آثار و ماهیت شرکت‌های تجارتی قابل تسری در مؤسسات غیر تجارتی نمی باشد. اهداف تشکیل مؤسسات غیر تجارتی، نوع و میزان سرمایه، تشریفات شکلی تصمیم گیری توسط اعضاء و شرکای و مباحث ثبتی و مالیاتی مؤسسات غیر تجارتی، اندک تشابه ای با شرکت‌های تجارتی ندارند و فقط موسسین و شرکای و یا ارکان تصمیم گیرنده می‌توانند در برخی از موارد، هر گونه آثار و یا شرایط خاص را به قانون تجارت تسری دهند.

از طرفی با توجه به قانون مالیات‌های مستقیم و قانون برنامه پنجم توسعه، فرایند ادغام صرفا در خصوص شرکت‌های تجاری در نظر گرفته شده است و عملا تسری به مؤسسات غیر تجاری ندارد. اما با توجه به مستندات موجود در بانک مرکزی و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در چند سال اخیر ادغام مؤسسات مالی اعتباری در یکدیگر و یا ادغام مؤسسات مالی و یا قرض الحسنه در سایر بانک‌ها و شرکت‌های تجاری صورت پذیرفته که با شرایط کلی ادغام شرکت‌ها مغایر می‌باشد.

اشخاص حقوقی موضوع حقوق عمومی:

  1. دولت و تشکیلات و مؤسسات دولتی مستقل:

هر چند ممکن است دولت فعالیت‌های تجاری و اقتصادی انجام دهد و در حوزه های مهم اقتصادی ورود پیدا نماید لکن جهت اجرای اهداف خود به تشکیلات تجارتی مبادرت نمی ورزند. لذا مؤسسات و تشکیلات دولتی در این حالت به صورت شرکت تشکیل نمی شوند و علی‌رغم آنکه به فعالیت هایی مختلفی از جمله عملیات تجارتی و غیر تجارتی می‌پردازند لکن از آنجا که هدف از تشکیل ساختار آن ها سود بردن از این امور نمی باشد. ذا عملیات صورت گرفته را در قالب وظایف حاکمیتی عهده دار می‌شوند و تاجر محسوب نمی گردند. در این خصوص می‌توان به سازمان هایی همچون، سازمان گسترش و نوسازی، اتاق بازرگانی، سازمان توسعه، سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی، شرکت‌های زیر مجموعه نیروهای مسلح از جمله هواپیمایی و صنایع دفاع و پشتیبانی، اتکاء اشاره نمود که علی‌رغم انجام فعالیت‌های مهم اقتصادی و تجاری به علت پر رنگ بودن بحث حاکمیتی جزء بدنه دولتی محسوب می‌گردند. البته در اجرای سیاست‌های کلی نظام در ماده ۴۴ قانون اساسی برخی از این تشکیلات در حال واگذاری به بخش خصوصی می‌باشند و در همین راستا در جهت تسهیل واگذاری نیز ممکن است از طریق فرایند ادغام ساختار تشکیلاتی آن ها اصلاح گردد.

  1. شرکت‌های دولتی:

با توجه به مفاد ماده ۳۰۰ لایحه اصلاحی قسمتی از قانون تجارت می‌توان گفت: شرکت‌های دولتی تا آنجا که در اساسنامه شان قید نشده باشد شکل شرکت‌های سهامی را دارند. ‌بنابرین‏ به استناد ماده ۲ ل.ا.ق.ت بازرگانی تلقی می‌شوند.اعم از اینکه از ابتدا دولت آن را تشکیل داده باشد (مثل شرکت ملی نفت ایران) یا بر اثر ملی شدن تمام سهام آن به دولت انتقال داده شده باشد (مثل بانک‌ها)

طبق ماده ۴ قانون محاسبات عمومی کشور؛ شرکت دولتی واحد سازمانی مشخصی است که با اجازه قانونی به صورت شرکت ایجاد می‌شود و یا به حکم قانون و یا دادگاه صالح ملی شده یا مصادره شده و به عنوان شرکت دولتی شناخته شده باشد و بیش از ۵۰ درصد سرمایه آن متعلق به دولت باشد. هر شرکت تجارتی که از طریق سرمایه گذاری شرکت‌های دولتی ایجاد شود، مادام که بیش از ۵۰ درصد سهام آن متعلق به شرکت دولتی است، شرکت دولتی تلقی می‌شود.

ازآنجا که بر طبق عرف و رویه ملی و بین‌المللی، دیگر دولت‌ها مانند زمان گذشته نیازی بر اعمال تصدی گیری ندارند و دولت تاجر، معنا و مفهوم قبلی خود را از دست داده و به نحوی فعالیت دولتی در امور تجاری محدود شده است، لذا امروزه دولت ها، دولت حاکم می‌باشند نه دولت تاجر. از طرفی شرکت‌های خصوصی در رقابت با بخش دولتی توان رقابت ندارند و شرکت‌های خصوصی شبه دولتی و شبه عمومی نیز با بهره گرفتن از رانتی که توسط مدیران خود می‌توانند ایجاد نمایند، موجب عدم ایجاد رقابت عادلانه با شرکت‌های خصوصی می‌گردند. همچنین بخش دولتی، مدیران و مستخدمین دولتی را در بخش تجارت خصوصی به کار می‌گیرند که ‌بر اساس کلیات اصل ۱۴۱ قانون اساسی تصدی به بیش از دو شغل دولتی نیز به صورت قانون درآمده است.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۲-۳-۵- سوابق تحقیق

مطالعات صورت گرفته در باره رفتار توده وار رامی توان به دو گروه کلی تقسیم بندی نمود، گروه اول مطالعات و تحقیقاتی هستند که به شکل نظری و تئوریک به بررسی و تحلیل پدیده رفتارتوده وار و زمینه‌های شکل گیری آن می پردازند. گروه دوم نیز مطالعات و تحقیقاتی هستند که به صورت عملی اقدام به اندازه گیری وسنجش پدیده رفتار جمعی با بهره گرفتن از روش های کمی می نمایند.

۲-۳-۵-۱- تحقیقات نظری

یررسی رفتار توده وار در جوامع انسانی یک موضوع بین رشته ای محسوب می شود و رشته‌های مختلفی از قبیل روانشناسی، علوم اجتماعی و اقتصاد هر یک با اداف متفاوت و از منظر خاصی به مطالعه و بررسی آن پرداخته‌اند. هدف روانشناسان از این مطالعات شناسایزمینه های روانی شکل گیری آن می‌باشد. جامعه شناسان قصد ‌دارند تا علل اجتماعی بروز این پدیده و نیز پیامدهای اجتماعی مربوط به آن را شناسایی نمایند. هدف اقتصاددانان نیز از مطالعه و تحقیقی در باره رفتار توده وار شناسائی تاثیرات این پدیده بر روابط و معادلات اقتصادی وارائه راهکارهایی جهت مقابله با ناهنجاری های اقتصادی ناشی از آن می‌باشد.(Rook,2006)

الف – تحقیقات روانشناسان اقتصادی

اولین پدیده علمی بر روی رفتار توده وار توسط روانشناسان اجتماعی صورت گرفته است. گوستاوله بن (۱۸۹۵)به عنوان اولین محقق در این حوزه رفتار جمعی را یک پدیده غیر منطقی دانسته و اعتقاد دارد ‌به این که اعمال بدون فکر و برخاسته از احساس افراد به صورت جمعی می‌تواند به آگاهی جمعی زیان باری تبدیل شودکه پیامدهای نامطلوبی را ممکن است به دنبال داشته باشد. با اعتقاد گابریل تارده (۱۹۰۳)رفتار جمعی و تقلید نوعی هیپنوتیزم جمعی یا راه رفتن گروهی در خواب است. فلوید (۱۹۲۴)قرار گرفتن در معرض قضاوت جمع عاملی است تا فرد نظر خود را ‌در مورد موضوع خاصی تعدیل نماید. مظفر شریف(۱۹۳۵-۱۹۳۶)نظریه ای تحت عنوان قالب‌های مرجع اقدام به تجزیه و تحلیل رفتار گروهی افراد نمود به اعتقاد وی افراد بهنگام مواجه با موقعیتهای مبهم و ناشناخته تصمیم به تبعیت از تصمیمات اتخاذ شده توسط جمع می گیرند. هربرت هایمن(۱۹۴۲)با ارائه نظریه گروه مرجع ، تاثیرات این گروه ها را بر فرایند تصمیم گیری فردی تبیین نمود.

ب – تحقیقات اقتصاددانان اجتماعی

ثوراستین وبلن (۱۸۹۹)اولین اقتصاددانی بود که با بررسی تغییرات ناگهانی در رفتار مصرف کنندگان،از قبیل سبکها و هوس های زودگذر اقدام به بررسی و مطالعه رفتار جمعی افراد نمود. لیبنشتین(۱۹۵۰) برای اولین بار از استعاره گروه معرکه گیر سیار برای تبیین رفتار جمعی افراد در اقتصاد استفاده نمود وویژگی اصلی این گروه این بود که افراد بدون هیچ دلیل و منطق خاص و صرفا به دلیل تاثیر پذیری از جمع ‌به این گروه می پیوندند. گرانووتر(۱۹۷۸) با ارائه یک مدل آستانه ای اقدام به تبیین پدیده رفتار جمعی نمود منظور از آستانه تعداد افرادی هستند که اگر به انجام عملی خاص اقدام نمایند شرایط جهت تبعیت افراد دیگر از آن ها فراهم می‌گردد. بارت(۱۹۸۲-۱۹۸۷) با به کار گیری چند تئوری اصلی روانشناسی اجتماعی اقدام به بررسی رفتار جمعی افراد در حوزه های اقتصادی نمود. به اعتقاد وی در شرایط مبهم، افراد به گروه مرجع رجوع می‌کنند. کینز(۱۹۳۶) بیان می‌دارد که سرمایه گذاران از ترس اینکه مبادا تصمیمات آن ها عجولانه و مغایر با عرف تلقی شود، از ایده ها و اطلاعات شخصی خود چشم پوشی نموده و مطابق با نظر جمع عمل می‌کنند.بانرجی (۱۹۹۲) بیان کرد افراد برخلاف اطلاعات و انگیزه های فردی از دیگران تبعیت می‌کنند.بیخچندانی، هیراشلیفر و ولچ(۱۹۹۲) با انجام تحقیقی مشابه بیان می دارند که هر فرد بهنگام تصمیم گیری با نادیده گرفتن اطلاعات شخصی تمایل دارد که از اعمال افراد ما قبل خود تبعیت کند. از آنجا که این جریان غالبا بر اساس اطلاعات محدود سرمایه گذاران اولیه شکل گرفته و سرمایه گذاران جدید نیز ناآگاهانه ‌به این جریان وارد می‌شوند لذا احتمال در هم ریختن آن با ورود اطلاعات و علائم جدید بسیار زیاد است.

فروت، اسچارفستین و استین(۱۹۹۲)، هیراشلیفر، سابراهمانیام، تیتمان(۱۹۹۴) با انجام تحقیقات جداگانه ای علت بروز رفتار های جمعی سرمایه گذاران در بازار در بازار سرمایه را استفاده از منابع اطلاعاتی مشترک دانسته و این پدیده را نشان دهنده شفافیت اطلاعاتی بازار یا کارائی بازار می دانند. به اعتقاد اسچارفستین، استین (۱۹۹۰) افراد از ترس اینکه با عمل کردن برخلاف جمع، اعتبار و وجهه خود را از دست بدهند ترجیح می‌دهند تا اطلاعات شخصی خودرا نادیده گرفته و از رفتار و اعمال سرمایه گذاران دیگر تبعیت نمایند. اشلیفر و سامرز (۱۹۹۰) اصلی ترین عامل شکل گیری رفتار جمعی در بازار سرمایه را گرایش افراد به برون یابی و تبعیت از روند می دانند. فالکن استین(۱۹۹۶)، دل گوریکو(۱۹۹۶)، متریک و گومپرز(۲۰۰۱)با انجام مطالعات جداگانه ای همگی به یک نتیجه مشابه دست یافتند وآن اینکه توجه همزمان سرمایه گذاران به سهام دارای ویژگی های یکسان از قبیل بازده گذشته، اندازه و درجه نقدشوندگی می‌تواند منشا رفتارهای مشابه سرمایه گذاران در بازار گردد. بعبارت دیگر سرمایه گذاران جهت انتخاب سهام مناسب برروی پارامترهای خاصی اشتراک نظر دارند که این اشتراک نظر باعث می‌گردد تا حرکت‌های مشابهی را از سوی آن ها در بازار شاهد باشیم(Sharma,2004) باربریز و اشلیفر(۲۰۰۳) علت اصلی رفتارهای جمعی را سرمایه گذاران را تبعیت آن ها از مدها و هوسهای زود گذر می دانند.به اعتقاد آن ها هرچه تعداد سرمایه گذارانی که در تصمیمات سرمایه گذاری خود به مد وجریان حاکم بر بازار توجه دارند بیشتر باشد احتمال شکل گیری و برز رفتار جمعی دربازار نیز افزایش خواهد یافت.

۲-۳-۵-۲- اندازه گیری رفتار توده وار

مدل ها و روش های مختلفی جهت اندازه گیری و تجزیه و تحلیل پدیده‌های رفتار توده وار توسط محققان و صاحب نظران در این حوزه ارائه شده است. روش های مذکور از نظر نوع داده های مورد استفاده به دو بخش تقسیم بندی می‌شوند.

۲-۳-۵-۲-۱- روش های مبتنی بر تجزیه و تحلیل رفتار سرمایه گذاران

در این روش‌ها با بهره گرفتن از اطلاعات خصوصی سرمایه گذاران از قبیل خرید و فروشهای روزانه و نیز تغییرات صورت گرفته در پرتفوی آن ها می توان نسبت به اندازه گیری و تجزیه و تحلیل رفتار جمعی اقدام نمود. از آنجا که استفاده از این روش‌ها نیازمند در اختیار داشتن اطلاعات خصوصی سرمایه گذاران می‌باشد لذا به کارگیری آن در خصوص سرمایه گذاران حقیقی مشکل و تا حدی غیرممکن می‌باشد بر این اساس روش های مذکور عمدتاً برای اندازه گیری و تجزیه وتحلیل رفتار جمعی سرمایه گذاران نهادی از قبیل مدیران سرمایه گذاری شرکت‌های سرمایه گذاری و صندوق‌های سرمایه گذاری که اطلاعات آن ها در دسترس می‌باشد قابل استفاده و به کارگیری است.

لاکونیشوک، اشلیفر و ویشنی[۳۲] (LSV)(1992)جهت اندازه گیری رفتار جمعی سرمایه گذاران نهادی اقدام به ارائه مدلی معروف به LSV نمودند. آن ها در این مدل رفتار توده وار یک گروه از مدیران سرمایه گذاری صندوق ها را از طریق میانگین میزان تمایل آن ها به خرید (فروش)یک سهم در یک دوره زمانی مشخص در مقایسه با شرایط عادی(شرایطی که سرمایه گذاران مستقل از هم عمل می‌کنند)اندازه گیری نمودند. در مدل مذکور میزان رفتار توده وار سرمایه گذاران نهادی ‌در مورد سهم i در دوره t که با H(i,t) نشان داده می شود ‌بر اساس روابط زیر محاسبه می شود:

که:

در مدل فوق:


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

جلسه چهارم به همسران کمک می­ کند تا اثرات مثبت و منفی سبک های ارتباطی مختلف و یا طریقه های مختلف صحبت کردن و گوش کردن با هم را، تمیز دهند. محتوای آموزشی این جلسه همسران را تشویق می‌کند تا از طریق انتخاب روش های ارتباطی اثربخش و متناسب با موقعیت، زندگی و رابطه شان را بهبود بخشند. این اهداف از روش های زیر به دست می‌آید:

    1. ارائه یک نقشه از چهار سبک اساسی صحبت کردن و گوش دادن

    1. شناسایی سبک های ارتباطی شرکت کندگان توسط خودشان

    1. متحد کردن چرخش آگاهی و مهارت های صحبت کردن و گوش کردن

  1. تمرین صحبت مستقیم و گوش دادن فعال در بحث پیرامون یک موضوع واقعی(برگر و هانا، ۱۹۹۹).

۲-۳-۳- برنامه کاربردی عملی مهارت های مربوط به رابطه صمیمانه(P. A. I. R. S)[51]

در شکل گیری برنامه(P. A. I. R. S) اولین پیشرو ویرجینیا ستیر بود. همچنین دانیل کاسریل[۵۲] تاثیر زیادی بر رشد این برنامه داشت. او که یک روانپزشک روان تحلیلی بود، که یک درمان گروهی را برای سازماندهی مجدد نگرش ها، هیجانات و رفتارهای شخصی طراحی کرد. طبق نظر کاسریل(۱۹۷۳) شخص بر اساس شرطی شدن اولیه تصمیم می‌گیرد و جستجوی لذت و اجتناب از درد را در برخورد با نیازهای زیست شناختی دارد. کاسریل عقیده داشت پیوند[۵۳] (توانایی نزدیک بودن جسمانی و باز بودن هیجانی) به عنوان یک نیاز زیست شناختی اساسی وقتی که تامین نشود، به یک عامل عمده تعیین کننده در کارکرد بد روانشناختی تبدیل می شود و بر رشد صمیمیت بعدی در روابط تاثیر می‌گذارد. از دیدگاه کاسریل ، تاثیر این برنامه با بهره گرفتن از فنون و بیان هیجانی ، این است که نگرش ها و هیجانات سرکوب شده تخلیه شوند و تجارب هیجانی اصلاح گردهد. همچنین این برنامه از کارهای جورج باخ[۵۴](۱۹۶۸)تاثیر پذیرفته است. او مفهوم «خوب جنگیدن برای تغییر[۵۵]» را مطرح کرد که بر گام‌هایی اشاره دارد که در حل تعارض می‌توانند اثرات مخرب یا سازنده داشته باشند. در سال های اخیر دورانا[۵۶] در این زمینه کارهای زیادی انجام داده است(فقیرپور، ۱۳۸۳).

۲-۳-۳-۱- اهداف برنامه

برنامه (PAIRS) دارای اهداف مشخص و روشنی است که در اینجا به آن ها اشاره می شود.

اهداف کلی

    1. شناختن و پرورش دادن خود و همسرتان بگونه ای که شما می توانید تفاوتهیتان را تشخیص داده و بپذیرید و به جای اینکه این تفاوت ها را به عنوان تهدید یا حمله تلقی کنید، ازآنها لذت ببرید.

  1. یادگیری اینکه چگونه از همسرتان لذت ببرید و رابطه تان را به عنوان یک منشا مداوم برای لذت دو سویه حفظ کنید.

اهداف ارتباطی

    1. تشخیص مشکل ارتباطی تان با همسر وبرقراری ارتباط مناسب جهت حل مسئله

    1. اجتناب از ذهن­خوانی که به فهم نادرست همسرتان منجر نشود. قبل از اینکه پیش فرض هایتان را عمل کنید،آن ها را بررسی کنید و از همسرتان انتظار نداشته باشید چیزی را که گفته نشده است، بداند.

    1. یاد گرفتن اینکه چگونه هر یک از زوج ها مطمئن شوند که دیگری به ‌حرف‌هایش گوش می‌دهد. استفاده از فرایند گوش کردن همدلانه و توافق درباره معنی.

    1. برقراری ارتباط همراه با احساسات(مثل خشم) بدون اینکه عشق آسیب ببیند، از طریق یادگیری پذیرفتن و بیان آن احساسات به طور راحت، مستقیم و غیر مخرب.

    1. تشخیص دادن و رویارویی با امور پنهان، همچون تظاهرات غیرمستقیم خشم،یا همسری که از دعوا ترس بیمارگونه یا پرخاشگری توام با خصومت دارد.

    1. یادگیری اینکه چگونه جوترس، خشم یا دردشدید را قبل از حل مشکلات یا تعارضات روشن کنیم.

  1. مبارزه به طریقی که شما واقعاً مشکلات فعلی همچون مسائل مربوط به جنس، پول، فرزندان، زمان مسئل حقوقی، همسر قبلی و خانه، کارهای منزل، وفاداری و حسادت را حل کنید.

اهداف مربوط به خود:

    1. ردیابی کردن تاریچه هیجانی خانواده تان و کشف اینکه کدام الگوهای خانواده بر میزان صمیمیت فعلی شما تاثیر می‌گذارند.

    1. آشکارکردن انتظارات پنهان و سبک های ارتباطی دفاعی که از پیام های والدین و الگوهای خانواده تان یاد گرفته اید و ممکن است به رابطه فعلی شما آسیب وارد کند.

    1. مشخص کردن نیازهای خودتان و رویارویی با آن ها، احساس آزادی برای همدلی واقعی با همسرتان به جای اینکه در خفا خودتان را به عنوان یک مراقبت کننده یا اماده کننده در رنج قرار دهید.

    1. آشنایی صادقانه با توانایی ها و پیچیدگی های شخصیت منحصر به فرد خودتان.

  1. تشخیص دادن نقش های متفاوتی که شما و همسرتان بازی می کنید، نقاب هایی که می زنید، رفتارهایی که در حالات خلقی متفاوت و در شرایط مختلف دارید و یافتن چگونگی عملکرد خوب یا بد آن ها.

اهداف مربوط به لذت بردن شهوانی و جنسی

    1. یادگرفتن تفاوت های بین محبت، آسایش، پیوند، لذت جسمی و مسائل جنسی. بدان معنی که امور جنسی تنها راه نزدیک بودن شما نیست.

    1. ارضا کردن نیازهای زیست شناختی تان برای آنکه ترکیبی از نزدیکی جسمی و ازادی هیجانی را پیوند می نامیم.

  1. توانایی برقراری ارتباط باز و توام با صمیمیت درباره نیازهای جنسی و لذت جسمی و روبرو شدن با آن ها.

اهداف مربوط به روشن سازی انتظارات

    1. مذاکره کردن به طریقی که شخص بداند، در چه موقعیتی هر کدام از احساسات مورد توجه قرار می گیرند و یا مورد انتظار هستند بجای تلاش برای کنترل یا استفاده از قدرت که شخص بازنده را گوشه گیر می‌سازد.

  1. مذاکره کردن در رابطه ای که برای هر دوی شما زندگی لذت بخشی را به وجود ‌می‌آورد(گوردون و دورانا، ۱۹۹۹).

۲-۳-۳-۲- چهارچوب عملی

این برنامه به پنج بخش تقسیم می شود که برای زوج ها طراحی می شود تا با هدف آموزش مجدد نگرش­ها، هیجانات و رفتارها، روابط شان را بازآزمایی کنند. اولین بخش برنامه شامل موارد زیر است: رشد مهارت های گوش دادن همدلانه و یادگیری صحبت کردن از طرف خود شخصف شناسایی رفتارهای توجه آمیز، کشف سبک های ارتباطی نادرست و آشکار کردن انتظارات و باورهای پنهان مربوط به عشق و رابطه. به علاوه شناسایی سبک های مذاکره و رشد دادن مهارت های حل تعارض.

بخش دوم شامل کشف خود است، شرکت کنندگان درباره پیام های اولیه و تصمیماتی که درباره عشق می گیرند، مطالبی یاد می­ گیرند. نقشه سه نسل خانوادگی (نسل نگار) مورد استفاده قرار ‌می‌گیرد تا قواعد، اسطوره وفاداری های خانواده اصلی و نحوه تاثیر آن بر روابط فعلی مشخص شود. همچنین رهبران آموزش می­ دهند که چگونه ابعاد متفاوت خود، نقش­ها و الگوهای شخصیتی بر صمیمیت اثر می­گذارند. این بخش ار برنامه با فرایند متمایزسازی خود[۵۷] شروع می شود که در بخش بعدی عمیق تر می‌گردد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

تمایز هوش اجتماعی از انواع دیگر هوش از قبیل هوش مکانیکی[۴۶] و هوش انتزاعی[۴۷] به آسانی قابل اثبات نبود. مثلا در یکی از موارد هوش کلامی از آزمودنی پرسیده می‏ شود که اگر یک نامه آدرس خورد و تمر دار پیدا کنید آن را چه می‏کنید ؟ روشن است که آزمودنی برای پاسخ دادن به آن نیازمند دانش اجتماعی و حتی اخلاقی است (سالوی و مایر، ۱۹۹۰) گرونباخ (۱۹۶۰، به نقل از سالوی و مایر، ۱۹۹۰) اعلام کرد که علی‌رغم ۵۰ سال پژوهش، هوش اجتماعی غیر قابل اندازه گیری و غیر قابل تعریف باقی مانده است.

بسیاری از پژوهشگران این عقیده کرونباخ[۴۸] را مبنی بر عدم کفایت پژوهش‏ها برای مانده کاری سازه ای به نام هوش اجتماعی پذیرفتند. اخیراً دوباره علاقه و مفهوم هوش اجتماعی با بررسی‏های استنبرگ و اسمیت[۴۹] زنده شده است(لردنگلو، ۲۰۰۸).

افراد عادی خواستند تا افراد هوشمند را تعریف کنند و از میان توصیف‏ها تعدادی ویژگی را استخراج نمودند. سپس اشتنبرگ و اسمیت برای عملیاتی کردن مفهوم هوش اجتماعی از آزمودنی‏ها خواستند ‌در مورد ارتباط بین عکس‏هایی که دو نفر را نشان می‏داد، اظهار نظر کنند. نتایج تحلیل عوامل نشان داد که مؤلفه‌ های اجتماعی می ‏توانند از توانایی‏های آکادمیک متمایز باشند.

در تفسیرهای اخیر ازهوش‏های چندگانه [۵۰]نیز گاردنر(۲۰۰۳)مفهوم هوش‏های هفت گانه را مطرح می ‏کند البته تاکیدهای فزاینده اخیر بر نقش هیجان‏ها در هوش، ریشه در کارهای گاردنر دارد. یکی از جنبه‏ های هوش را توانایی فرد در آگاهی از هیجان ها، تمایز میان آن ها و استفاده از این اطلاعات برای ارائه پاسخی اثربخش در برابر محیط می‏داند. این توصیف جزئی از هوش‏های شخصیتی مطرح شده توسط گادنر می‏ باشد.

۲-۸-۲- هیجان چیست؟

مطابق آنچه گفته شد، از ابتدای پیدایش نظریه های هوش، پژوهشگران این حوزه به صورت تلویحی پی برده اند که در صورتی که هوش را توانایی سازگاری و عملکرد مؤثر بدانیم، این عملکرد با اندازه گیری

    1. ۱٫Makocay ↑

    1. ۲٫Xin ↑

    1. ۱٫ Ang ↑

    1. – S. M.Poffer ↑

    1. ۱٫ D. Kamdar ↑

    1. ۲٫ D.J.McAllister ↑

    1. ۳٫ D.B.Turban ↑

    1. ۴٫ Reciprocitynorm ↑

    1. ۵٫ W.Gouldner ↑

    1. ۱٫ Podsakoff,P.M(2000) ↑

    1. ۲٫ Helping behavior ↑

    1. ۳٫ Williams & Anderson , (1991) ↑

    1. ۴٫ Van scotter & Motowildo (1986) ↑

    1. ۵٫ Geroge , Brief & jonees (1997) ↑

    1. ۱٫ podasakoff ↑

    1. ۲٫ Livia warkoczy ↑

    1. ۳٫ Vigoda ↑

    1. ۱٫ A.ling ↑

    1. ۱٫ organizational loyalty ↑

    1. ۲٫Moorman , R.H,and Blakely , G.L.(1995) ↑

    1. ۳٫ Borman ↑

    1. ۴٫organizational obedience ↑

    1. ۱٫ Individual initiative ↑

    1. ۲ . Ryan , (2002) ↑

    1. . Civil virtue ↑

    1. ۱٫Jop – near ↑

    1. ۲٫L.J.Williams & S.E.Anderson ↑

    1. ۳٫F.Koster , K.Ssanders & E.H.Van , 2003 ↑

    1. ۴٫C.L.Howrth & P.E.Levy ↑

    1. ۱٫ E.V.Gadot ↑

    1. ۱٫L.Kessler ↑

    1. ۲٫ J.Purcell ↑

    1. ۳٫ B.E.Ashforth & F.meal ↑

    1. ۱٫ Sternberg ↑

    1. ۲٫ Kaufman ↑

    1. ۳٫ Human abilities ↑

    1. ۱٫ Binet -Simon ↑

    1. ۲٫ Wood worth ↑

    1. ۳٫ Wechsler ↑

    1. . Piaget ↑

    1. . Inteligence ↑

    1. . Salovey & Mayer ↑

    1. . Gardner ↑

    1. . Thorndike ↑

    1. . Social intelligence ↑

    1. . mechanical intelligence ↑

    1. . abstract intelligence ↑

    1. . Cronbach ↑

    1. . Smith ↑


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 123 124 125 ...126 ... 128 ...130 ...131 132 133 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب