همچنین ذکر التزام متعاملین به معاوضه مشروط به وجود آن شرط باشد به هر دلیلی که شرط حاصل نشود التزامی به معاوضه وجود ندارد و خیار ثابت می‌باشد به همین علت است که در صورت تخلف از شروط صحیح فقط خیار فسخ هست نه حق اخذ ارش»[۱۰۰]

ثانیاًً: حتی به فرض مورد پذیرش قرار گرفتن مقداری از ثمن در مقابل شرط و به ازاء آن( به خصوص در مواردی که مشروط به گونه ای است که در مقابل آن مستقلاً مال قرار می‌گیرد) به هنگام تعذر با عدم وفای مشروط علیه به شرط عوض مجهول نمی گردد زیرا از دیدگاه عرف و اهل نظر مقدار ثمن مقابل شرط معین می‌باشد و جهالتی در میان نیست به علاوه در فرض تعذر شرط با عدم وفای مشروط علیه به مفاد شرط اگر ثمن را بواسطه فساد شرط مجهول بدانیم باید عقد را نیز باطل دانست در حالی که در موارد مذکور هیچ کس قول به بطلان عقد را قبول نکرده است و صرفاً خیار فسخ برای مشروط له قائل شده اند. همچنین می توان ‌به این نکته اشاره نمود که در صورت تبعض صفقه بواسطه بطلان معامله نسبت به قسمتی از مبیع علی رغم اینکه قسمتی از ثمن به آن بخش از بیع تعلق گرفته است اغلب فقها قائل به شرط خیار تبعض صفقه برای مشتری شده اند و اگر قائل به بطلان معامله در صورت فساد شرط باشیم باید این فرض را نیز قطعاً باطل بدانیم ولیکن خود آن ها این امر را قبول ندارند.

علم رافع جهالت، علم در حال عقد است و چنین علمی در هنگام عقد نسبت به عوضین وجود دارد و در معاملاتی که ثمن در آن ها نسبت به اجزاء تقسیط می‌گردد علم به مقدار قسط معتبر نیست به عبارت دیگر جهالتی که بعد از عقد ممکن است بر عوض عارض شود سبب بطلان نیست بلکه جهالت به عوض در حین انشای عقد مؤثر است.

برای رد استدلال سوم نیز به ایرادات حلی و نقضی استناد شده است:

اولاً: ایرادات نقضی

معتقدیم به بطلان عقد در صورت فساد شرط به علت عدم رضاء مضمون عقد در خصوص شروط فاسدی که در عقد نکاح وجود دارد قائل به عدم رضاء به مضمون عقد در خصوص شروط فاسدی که در عقد نکاح وجود دارد قائل به عدم فساد عقد می‌باشد و روایات زیادی در این زمینه یعنی صحت عقد و فساد شرط عدم بهره مندی از تمام استثنائات و این بطلان به جهت اخلال در ارکان عقد یا تناقض میام مفاد شرط و عقد است. جهت نقض دیگری که وجود دارد آن است که اگر شرط متغیر گردد یا مشروط علیه به شرط وفا نکند و امکان اجبار هم نباشد و همچنین در فرض تخلف از وصف قائل به فساد عقد نیستند و فقط قائل به حق فسخ برای مشروط له می‌باشند.

یکی دیگر از جهات نقض در خصوص تبعض صفقه می‌باشد یعنی اگر بخشی از مبیع باطل باشد بیع باطل نیست و حق فسخ وجود دارد در حالی که اشکال وارده منوط نمودن رضایت به عقد به وجود شرط دراینجا قوی تر است زیرا اگر قائل باشیم رضایت به عقد مشروط به وجود شرط که امری فرعی است در خصوص عوضین که مستقیماً مورد توجه طرفین بوده و فرض اصلی مبادلۀ آن ها می‌باشد و هر جزء از عوض در مقابل جزئی از معوض قرار می‌گیرد به وضوح قائل استنباط می‌باشد.[۱۰۱]

ثانیاًً-ایرادات حلی

۱٫همان‌ طور که می‌دانیم معامله و معاوضه میان دو عوض یا تراضی حاصل می‌گردد یعنی با فقدان اکراه و اجبار و مقوصد از تراضی در باب معاوضات همین است و نه طیب نفس. در صورتی که ما قائل باشیم که مقصود از تراضی، طیب نفس است پس باید بیع مضطر را باطل بدانیم زیرا بیع کراهت شدید دارد. مثلاً اگر کسی خانه خود را برای تهیه پول جهت مداوای فرزندش بفروشد، راضی به بیع نیست و فقط جهت رفع حاجت آن را می فروشد پس نتیجه آنکه در این عقیده اند که بطلان و فساد موجب فساد عقد نمی گردد.[۱۰۲]

مبحث دوم- نظریه عدم سرایت بطلان شرط به عقد

گفتار اول: روایات

حدیث نبوی که در کتب فقهای شیعه و اهل تسنن ذکر شده و این حدیث را مشایخ سه گانه (محمد بن یعقوب، کلینی، شیخ طوسی و شیخ صدوق) در صحیح جایی از امام صادق نقل کرده‌اند ‌به این ترتیب که بریره نزد شوهرش بود عایشه آن ها را از مالکانی خرید و آزاد کرد و سپس رسول خدا آن را مخیر کرد بین اینکه اگر می‌خواهد نزد شوهرش بماند اگر می‌خواهد از شوهرش جدا شود. کسانی که آن را به عایشه فروخته بودند. شرط کرده بودند که ولاء متعلق به آن ها باشد ولیکن پیامبر فرمودند که ولاء برای کسی است که آن را آزاد کرده و معنای فرمایش پیامبر است که شرط فروشنده درست نیست و فاسد است. در دلالت این حدیث در عدم فساد عقد یا فساد شرط شک و تردیدی وجود ندارد زیرا پیامبر فرمودند که «اگر خواست نزد شوهرش بماند و اگر خواست آن را آزاد کند. این امر منوط بر صحیح بودن آزاد کردن است. و صحت آزادی متوقف بر صحت بیع آن چرا که عتق در ملک ممتق صورت می‌گیرد.

روایات دیگر روایت مرسله از جمیل بن فراج و روایت صحیحه طیبی است[۱۰۳] ‌به این شرح که از یکی از ائمه نقل شده در خصوص مردی که می خرد کنیزی و فروشنده شرط می‌کند که آن را نفروشد و هبه نکند. آیا این شرط صحیح است؟ فرمودند «هنگامی که شرط نموده اند در آن شرط عمل نماید.» و در جایی دیگر از اباعبدالله (ع) نقل شده، سوال کردم در خصوص شرط نسبت به کنیز که فروخته نشود و ارث نبرد و هبه نشود آن حضرت فرمودند «شرط مذکور جز درخصوص عدم ارث صحیح است. و هر شرط مخالف کتاب الله باطل است» پس در مجموع بر می‌آید که لزوم این دو شرط موقوف به صحت بیعی است که در ضمن آن شط شده است هر چند که شرط فاسدی «عدم توارث» در عقد وجود داشته باشد و این روایات دلالت می کند که شرط فاسد مفسد عقد نیست البته بر این حدیث ایراد نموده اند کخه مبانی بر صحت شرط عدم بیع و هبه است در حالی که این روایت بر خلاف قول مشهور است و حتی ؟؟ اجماع برخلاف آن شده است.

مرحوم شیخ انصاری[۱۰۴]، در پاسخ به ایراد فرموده اند که می توان امر به وفاء به شروط مذکور را حمل به استحباب نمود زیرا مشهور فقها علی رغم به عدم وجوب وفاء به شروط مذکور منکر استحباب نمی باشند ولیکن باید گفت که ظاهر روایت دلالت بر وجوب وفاء دارد و همان‌ طور که می‌دانیم از دیدگاه اصول جمله خبری در مقام طلب موکد وجود می‌باشد.

روایت دیگر همان روایت عبدالله بن دراج که قبلاً برای نظریه تسری فساد به عقد به آن اشاره شد بدین شرح که می‌گوید: سوال کردم از ابالحسن موسی بن جعفر در خصوص مردی که می خرد طعامی یا کالایی ‌به این شرط که ضرری متوجه او نباشد، آیا صحیح است؟ فرمودند «لایتبغی» ظاهر این روایت آن است که مشتری اگر چنین شرطی نماید و به قیمت کمتری بیع را بفروشد ما به التفاوت ثمن در بیع اول و دوم بر عهده بایع اول می‌باشد و این شرط فاسد ولیکن امام حکم به بطلان بیع اول ننمود بلکه فرمودند لایتبغی و در این قول چند احتمال وجود دارد.

یکی آنکه «شایسته نیست که بر بایع این شرط را نماید پس نفس شرط مکروه می‌باشد و بدیهی است که این امر در صورت صحت شرط است و الامکروه بودن شرط معنی ندارد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

مرادی، جعفری، امیدی و علی دوست قهفرخی در سال ۱۳۹۲ به مدل یابی تأثیر رهبری تحول گرا و عدالت سازمانی بر رفتارهای شهروندی سازمانی پرداخته­اند. در این تحقیق، جامعه آماری کارکنان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران ‌می‌باشد. به منظور جمع ­آوری داده ­ها از پرسشنامه چندعاملی رهبری، پرسشنامه عدالت سازمانی و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی استفاده شد. از مجموع ۲۸۰ پرسشنامه توزیعشده بین کارشناسان وزارت ورزش و جوانان، ۲۲(۷۸درصد) قابل استفاده بود که به­عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ­ها از ضریب همبستگی چندگانه، رگرسیون چندمتغیره و روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری تحولگرا دارای ضریب اثر ۳۶ بر رفتار شهروندی سازمانی است. همچنین با توجه به ضریب اثر ۰٫۵۵ رهبری تحولگرا بر عدالت سازمانی و ضریب اثر ۰٫۴۴ عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی، ضریب اثر کل رهبری تحولگرا بر رفتار شهروندی سازمانی ۰٫۶۰ به دست آمد. مدل ارائه شده در این پژوهش تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم رهبری تحولگرا از طریق عدالت سازمانی را بر رفتارهای شهروندی سازمانی تأیید کرد. در جدول شماره۲-۴- خلاصه تحقیقات داخلی آورده شده است.

جدول ۲-۴: خلاصه تحقیقات داخلی

ردیف محققان سال نتیجه/ نتایج

۱

نعامی و شکرکن

۱۳۸۵

بین خشنودی شغلی و رفتار مدنی سازمانی همبستگی معنی­دار بالا و با ثباتی وجود دارد.

۲

رامین مهر، هادیزاده مقدم و احمدی

۱۳۸۸

رابطه­ بین ادراک از عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معنی­دار است. از بین ابعاد عدالت، عدالت مراوده­ ای از همبستگی قوی تری نسبت به دو بعد دیگر برخوردار است و سه بعد عدالت سازمانی نیز با یکدیگر همبستگی دارند.

۳

جمالی، پور ظهیر و صالحی

۱۳۸۸

میزان بروز رفتار شهروندی سازمانی در بین اعضاء کمی بیشتر از حد متوسط ‌می‌باشد. متغیرهای رضایت شغلی، تعهد سازمانی بر روی رفتار شهروند سازمانی تاثیر مثبت و فرسودگی شغلی و جو سازمانی تاثیر منفی دارند. از مؤلفه‌ ­های رضایت شغلی، مؤلفه‌ ­های ماهیت کار، رضایت از همکاران و رضایت از میزان حقوق و مزایا قدرت پیش ­بینی رفتار شهروندی سازمانی را در جهت مثبت دارند. از مؤلفه‌ ­های سه­گانه فرسودگی شغلی یعنی کاهش عملکرد فردی، زوال شخصیت و خستگی عاطفی هر سه قدرت پیش‌بینی رفتار شهروند سازمانی را در جهت معکوس دارند.و…

۴

زارعی متین ، الوانی ، جندقی ‌و احمدی

۱۳۸۹

سبک رهبری تحول آفرین مدیران ، ویژگی­های شخصیتی کارکنان از جمله ثبات هیجانی ، برونگرایی و… ، ابعادی از فرهنگ سازمانی ،… ،عدالت مراود­ه­ای و عدالت اطلاعاتی بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی تأثیرگذار هستند. در این پژوهش ساختار سازمانی بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی مؤثر نبوده است.

۵

بهلولی زیناب، علوی متین و درخشان مهربانی

۱۳۸۹

عدالت سازمانی با هر یک از ابعاد مختلف رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی­داری دارد.

۶

قربانی ، نوری و قلی­پور

۱۳۸۹

ابعاد چهار گانه عدالت ( توزیعی، رویه ای، مراوده ای و اطلاعاتی) بر دو نوع اعتماد مورد بررسی(اعتماد در اعضا و اعتماد در مدیریت) تاثیر گذار بوده که این دو متغیر در کاهش مؤلفه‌ ­های رفتارهای ضد ­شهروندی(لجبازی و اعمال خودسرانه، رفتارهای ضد اجتماعی، کینه توزی و پرخاشگری) مؤثر است.

۷

بهاری­فر و جواهری کامل

۱۳۸۹

ارزش های اخلاقی سازمان به طور مثبتی بر عدالت رویه ­ای و عدالت توزیعی تاثیر دارد. عدالت رویه ­ای و عدالت توزیعی نیز به طور مثبتی بر تعهد سازمانی کارکنان تاثیر دارد. تعهد سازمانی به طور مثبتی بر رفتار اخلاقی کارکنان تاثیر می­ گذارد . هم چنین رفتار اخلاقی نیز به طور مثبتی بر بُعدِ جوانمردی و بُعدِ نوع دوستی رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیر می­ گذارد.

۷

بهاری­فر و جواهری کامل

۱۳۸۹

ارزش های اخلاقی سازمان به طور مثبتی بر عدالت رویه ­ای و عدالت توزیعی تاثیر دارد. عدالت رویه ­ای و عدالت توزیعی نیز به طور مثبتی بر تعهد سازمانی کارکنان تاثیر دارد. تعهد سازمانی به طور مثبتی بر رفتار اخلاقی کارکنان تاثیر می­ گذارد . هم چنین رفتار اخلاقی نیز به طور مثبتی بر بُعدِ جوانمردی و بُعدِ نوع دوستی رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیر می­ گذارد.

۸

رضائیان و میرزاده

۱۳۸۹

برداشت کارکنان از عدالت سازمانی شامل هر چهار بعد مذکور بر رفتارهای شهروندی آنان در سازمان مؤثر است. در رتبه ­بندی این ابعاد،برداشت کارکنان از عدالت مراوده­ ای در رتبه اول،عدالت توزیعی در رتبه دوم،عدالت اطلاعاتی در رتبه سوم و عدالت رویه ­ای در رتبه چهارم قرار گرفته است.

۹

محرم زاده،شاکر و کاشف

۱۳۹۰

بین عدالت توزیعی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد اما بین عدالت رویه ­ای و عدالت مراوده­ ای با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری برقرار است. از میان ابعاد عدالت سازمانی، عدالت مراوده­ ای می ­تواند رفتار شهروندی سازمانی را پیش ­بینی کند.

۱۰

نادی و گل شیرازی

۱۳۹۰

سبک­های دلبستگی در شکل­دهی تمایلات افراد به رفتارهای شهروندی سازمانی نقش مؤثر دارند. علاوه بر آن، ادراک از عدالت تعاملی و توزیعی در افراد با دلبستگی اجتنابی پایین نقش فزاینده در گرایش به رفتارمدنی سازمانی ایفا می‌کند.

۱۱

خراسانی و کنعانی نیری

۱۳۹۱

رابطه معنادار و مثبتی بین رفتار شهروندی سازمانی و عدالت سازمانی با رضایت شغلی وجود دارد . متغیر نوع دوستی و نزاکت و همچنین متغیرهای عدالت مراوده­ ای و عدالت رویه ­ای پیش ­بینی کننده رضایت شغلی هستند.

۱۲

محرم زاده، شاکر و کاشف

۱۳۹۱

بین عدالت توزیعی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین عدالت مراوده­ ای و رفتار شهروندی سازمانی وعدالت رویه ­ای و رفتار شهروندی سازمانی و فضایل شهروندی رابطه برقرار است. ابعاد عدالت سازمانی، می ­توانند، رفتار شهروندی سازمانی را پیش ­بینی کنند.

۱۳

آقایی

۱۳۹۲

فرسودگی شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی و جو سازمانی، جو سازمانی بر فرسودگی شغلی و رفتار شهروندی سازمانی، فرهنگ سازمانی بر فرسودگی شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و جو سازمانی تأثیرگذارند . از طرف دیگر، رفتار شهروندی سازمانی تأثیرپذیرترین و فرهنگ سازمانی تأثیرگذارترین متغیرهایند.

۱۴

مرادی، جعفری، امیدی و علی دوست قهفرخی

۱۳۹۲

رهبری تحولگرا دارای ضریب اثر ۳۶ بر رفتار شهروندی سازمانی است. همچنین با توجه به ضریب اثر ۰٫۵۵ رهبری تحولگرا بر عدالت سازمانی و ضریب اثر ۰٫۴۴ عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی، ضریب اثر کل رهبری تحولگرا بر رفتار شهروندی سازمانی ۰٫۶۰ به دست آمد. مدل ارائه شده در این پژوهش تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم رهبری تحولگرا از طریق عدالت سازمانی را بر رفتارهای شهروندی سازمانی تأیید کرد.

۱۵


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۱-۴-۱-هدف اصلی پژوهش

شناسایی اثرات ابزارهای بازاریابی سبز بر رفتار مصرف‏ کنندگان در فروشگاه‏های لوازم خانگی شهرستان سنندج.

۱-۴-۲-اهداف فرعی

    • شناسایی اثرات تبلیغ محیط زیستی بر رﻓﺘﺎر ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن.

    • شناسایی اثرات برچسب محیط زیستی بر رﻓﺘﺎر ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن.

  • شناسایی اثرات برند محیط زیستی بر رﻓﺘﺎر ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن.

۱-۵-سوالات پژوهش

۱-۵-۱-سوال اصلی پژوهش

تا چه اندازه ابزارهای بازاریابی سبز بر رﻓﺘﺎر ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن در فروشگاه‏های لوازم خانگی شهرستان سنندج تاثیر می‏ گذارد؟

۱-۵-۲-سوالات فرعی پژوهش

    • تا چه ‏اندازه تبلیغ محیط زیستی بر رﻓﺘﺎر ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن تأثیر می‏ گذارد؟

    • تا چه ‏اندازه برچسب محیط زیستی بر رﻓﺘﺎر ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن تأثیر می‏ گذارد؟

  • تا چه ‏اندازه برند محیط زیستی بر رﻓﺘﺎر ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪﮔﺎن تأثیر می‏ گذارد؟

۱-۶-قلمرو پژوهش

۱-۶-۱-قلمرو مکانی پژوهش

قلمرو مکانی پژوهش فروشگاه‏های لوازم خانگی شهرستان سنندج می‏ باشد.

۱-۶-۲-قلمرو زمانی پژوهش

قلمرو زمانی پژوهش نیمه دوم سال ۱۳۹۳ می‏ باشد.

۱-۶-۳-قلمرو موضوعی پژوهش

قلمرو موضوعی پژوهش در راستای ابزارهای بازاریابی سبز (تبلیغ محیط زیستی، برچسب محیط زیستی و برند محیط زیستی) می‏ باشد و تاثیر این عوامل بر رفتار مصرف کنندگان مورد بررسی قرار می‏ گیرد

۱-۷-تعاریف متغیرهای پژوهش

۱-۷-۱-تعاریف مفهومی

ابزارهای بازاریابی سبز: ابزارهای بازاریابی سبز شامل فعالیت‏های بازاریابی‏ای است که برای کاهش تاثیر منفی اجتماعی و محیط زیستی محصولات و سیستم‏های تولیدی موجود تلاش می ‏کند و محصولات و خدمات کم ضررتر را ترویج می ‏کند (سویل[۸]، ۲۰۱۱).

تبلیغ محیط زیستی: تبلیغ محیط زیستی یا سبز، به تمامی‏جذابیت‏هایی مربوط می‏ شود که شامل پیام‏های اکولوژیکی، پایدار محیط زیستی یا حامی ‏طبیعت بوده و نیازها و خواسته های ذینفعان نگران محیط زیست را هدف می‏ گیرد (زینخان و کارلسون[۹]، ۱۹۹۵). اهداف آگهی‏های تبلیغاتی سبز، تحت تاثیر قرار دادن رفتار خرید مصرف کنندگان از طریق تشویق آن ها به خرید محصولاتی که به محیط زیست صدمه نمی‏زنند و همچنین هدایت آن ها در جهت توجه به نتایج مثبت رفتار خریدشان، هم برای خودشان و هم برای محیط زیست است (رهبر و همکاران[۱۰]، ۲۰۱۱).

برچسب محیط زیستی: یک برچسب محیط زیستی، برچسبی است که برتری محیط زیستی کلی یک محصول (کالا یا خدمت) را در یک رده محصول بر اساس چرخه حیاتش تعیین می ‏کند (شبکه جهانی اکو لیبلینگ[۱۱]، ۲۰۰۴).

برند محیط زیستی: یک نام، اصطلاح، علامت، نماد یا طرح، یا ترکیب آن‏ها که سعی دارد محصولات یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان را مشخص نموده و آن ها را از محصولات و خدمات رقبا متمایز سازد. اکو برند، یک نام، سمبل یا طرحی از محصولاتی است که برای محیط زیست بی ضرر است (رهبر و همکاران، ۲۰۱۱).

رفتار مصرف کنندگان (رفتار خرید سبز): ﻣﺼﺮف ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﻧﮕﺮان ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ را ﻣﻲﺧﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻲﭘﻨﺪارﻧﺪ اﺛﺮ ﻣﺜﺒـﺖ ﺑﻴﺸـﺘﺮ ﻳـﺎ (اﺛﺮ ﻣﻨﻔﻲ ﻛﻤﺘﺮ) ﺑﺮ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻣﻲ‏ﮔﺬارد. رﻓﺘﺎر ﺧﺮﻳﺪ ﻣﺼــﺮف‏ﻛﻨﻨــﺪه ﺳــﺒﺰ، ﺷــﺎﻣﻞ ﻣﺤــﺪود ﻛــﺮدن آﮔﺎﻫﺎﻧــﻪ اﺳــﺘﻔﺎده ‏از ﻣﺤﺼــﻮﻻت ﺳــﺎﺧﺘﻪ ﺷــﺪه‏ از ﻣﻨــﺎﺑﻊ ﻛﻤﻴــﺎب، ﺗﻼش ﺑﺮای ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﻳﻲ در ﻣﺼـﺮف اﻧـﺮژی و اﻣﺘﻨـﺎع از ﺧﺮﻳــﺪ ﻣﺤﺼــﻮﻻت دارای ﺑﺴــﺘﻪ ﺑﻨــﺪیﻫــﺎی ﻧﺎﻣﻨﺎﺳــﺐ و اﺿﺎﻓﻲ اﺳﺖ (راﺑﺮﺗﺰ[۱۲]، ۱۹۹۶).

۱-۷-۲-تعاریف عملیاتی

تبلیغ محیط زیستی: جهت اندازه ‏گیری این متغیر از سه سوال طبق پرسشنامه استفاده شده است. که شامل «تبلیغات محیط زیستی موجب ارتقاء دانش من ‌در مورد محصولات سبز می‏ شود.»؛ «من از تماشای پخش تبلیغات محیط زیستی لذت می‏برم.» و «تبلیغات محیط زیست مشتریان را به اتخاد یک تصمیم خرید آگاهانه راهنمایی می ‏کند.» می‏ باشد.

برچسب محیط زیستی: برای شناسایی این متغیر نیز از شاخص‏های «آگاهی از بهترین مارک لوازم خانگی» و «قابل تشخیص بودن راحت بهترین مارک در زمینۀ لوازم خانگی» استفاده می‏ گردد.

برند محیط زیستی: برای اندازه ‏گیری این متغیر از سه سوال «من از برندهای محیط زیستی آگاهی دارم.»؛ «سازگاری برند تجاری با محیط زیست به عنوان نماد قابلیت اطمینان به محصول است.» و «من معتقدم که محصولات محیط زیستی راستگو هستند.» استفاده شده است.

رفتار مصرف کنندگان (رفتار خرید سبز): جهت اندازه ‏گیری رفتار مصرف کنندگان از ۱۳ سوال طبق پرسشنامۀ پیوست استفاده شده است.

فصل دوم

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مقدمه

این روزها چنین به نظر می‏‏‏رسد که هر محصول علت اجتماعی خاصی دارد. در حال حاضر بازاریابی ‌بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی یکی از مهمترین فعالیت‏های شرکت‏ها شده ‏است. از نخستین سال‏های دهه ۸۰ بازاریابی ‌بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی شهرت زیادی یافته ‏است. یکی از حیطه‏های بازرگانی که در مسائل محیطی بحث زیادی را در مطبوعات به خود اختصاص داده بازاریابی سبز است. به نظر می‌رسد تمامی مصرف کنندگان چه فردی و چه صنعتی ‌در مورد محیط زیست آگاه‏تر و علاقمندتر شده‏اند. بازاریابی سبز که آن را بازاریابی پایدار نیز نامیده‏اند یک روند جالب است که ‏امروزه در کشورهای در حال توسعه خرده فروشان نیز آن را شروع کرده ‏اند (زرین جوی الوار، ۱۳۹۰).

کاتب و هلسن[۱۳] (۲۰۰۴) بیان می‏‏‏کنند که بازاریابی سبز برنامه های دولت را تقویت می‏‏‏کند. در حال حاضر بازاریابی بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی یکی از مهمترین فعالیت‏های شرکت‏ها شده و یکی از حیطه‏های بازاریابی که در مسائل محیطی بحث زیادی را در مطبوعات به خود اختصاص داده، بازاریابی سبز است. بازاریابی سبز را بازاریابی محیط زیست یا بازاریابی اجتماعی نیز نامیده‏اند و آن نوعی نگرش و رویکرد بازاریابی اجتماعی است که ‏ارزش‏های اخلاقی، اجتماعی، انسانی و محیطی را ‌در کلیه فرایندها، ابزارها، رفتارهای بازاریابی و فروش برای ماندگاری و پایداری در کسب و کار و بازار رعایت، تقویت و حفظ می ‏کند (صفری و همکاران، ۱۳۹۳).

مطالعه ‌در مورد رفتار مصرف کننده سبز[۱۴]، در طول سال‏های ۱۹۷۰ به عنوان یک موضوع مهم برای برنامه ریزان بازاریابی پدیدار شد. بعد از مدتی توقف، در حوالی سال‏های۱۹۹۰ پیشرفتی در تحقیقات به وجود آمد و نشریه‏های بسیاری ‌در مورد نگرش‏های محیطی و تأثیرات آن ها بر رفتار مصرف‏کننده‏ها تحقیقاتی انجام دادند، مانند اثر متغیر‏های بازاریابی بر تصمیم خرید آگاهانه محیطی، تصمیم مصرف با ذخیره‏ انرژی و شیوه های بازیافت داخلی (هارتمن و همکاران[۱۵]،۲۰۰۶). این تغییر در رفتار مصرف کنندگان به شروع انقلاب سبز [۱۶]، برای جلوگیری از خسارات بیشتر به محیط کمک کرد (رهبر و همکاران[۱۷]، ۲۰۱۱).

تقاضا برای محصولات اکولوژیک و فعالیت‏های کسب و کار پایدار به وسیله ‏افزایش در آگاهی مصرف کنندگان در رابطه با موضوعات محیطی و هم چنین با اعلام قوانین سخت تر توسط دولت‏های ملی به خصوص در کشورهای توسعه یافته صنعتی، تعیین شد و از طرفی دیگر ‌گروه‌های محیطی مختلف، مانند رسانه ها انطباق شرکت با اصول اکولوژیک را به دقت کنترل می‏ کنند و فشار و آگاهی بیشتری در محیط‏های کسب و کار ایجاد می‏ کنند و تمامی‏کسب و کارها را به سمت سبز شدن سوق می‏ دهد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

  • تخصیص منابع.

شناسایی و اختصاص منابع به فعالیت‌هایی که دارای پیامدهای مطلوب می‌باشند که اجرای این امر به‌نوبه خودکار دشواری می‌باشد.

  • فقدان داده های کافی از هزینه های انجام فعالیت‌ها.

اجرای بودجه ‌بر مبنای‌ عملکرد مستلزم داشتن اطلاعات کافی در خصوص هزینه های واحد مربوط به هریک از محصولات می‌باشد.

  • اندازه‌گیری حجم عملیات.

اندازه‌گیری حجم عملیات مستلزم برخورداری از واحدهای سنجش می‌باشد.

  • دشواری برآورد هزینه.

برآورد هزینه از طریق روش حسابداری قیمت تمام‌شده و یا محاسبه زمانی هر دو امر دشوار می‌باشد.

  • صداقت و بی‌غرضی کارکنان مسئول.

پیش‌بینی بودجه بر اساس اطلاعات و گزارش‌های واصله از کارکنان متولی اجرای عملیات صورت می‌گیرد، لذا عدم ارائه گزارش‌ها بر اساس واقعیت‌ها، مانع از واقعی بودن ارقام پیش‌بینی شده می‌گردد (ملکر و پاتریک[۵۲]، ۲۰۰۳)

۲-۱۶ عناصر تشکیل‌دهنده استراتژی استقرار بودجه‌ریزی ‌بر مبنای‌ عملکرد:

در فرایند استقرار نظام بودجه‌ریزی ‌بر مبنای‌ عملکرد که با آزادی عمل بیشتر مدیران همراه است، انعطاف‌پذیری بیشتر در مدیریت بودجه نه تنها ابزاری برای بهبود عملکرد، بلکه اهرمی است که دستیابی به اهداف تعیین برای مخارج دولت در چارچوب سیاست‌های تثبیت کلان اقتصادی را نیز میسر می‌سازد. نوعاً، مدیران در بهترین موقعیت برای تصمیم‌گیری ‌در مورد ترکیب بهینه نهاده‌های مورداستفاده در اجرای برنامه های خود هستند. با اعطاء آزادی عمل و اختیارات بیشتر به آنان، بهتر و آسان‌تر می‌توانند مسئولیت‌های محول شده به خود را در چارچوب سقف بودجه‌ای تعیین‌شده به انجام برسانند و این بدان معنا است که بهبود کارایی فنی و تخصیصی در عمل به تحقق اهداف تثبیتی دولت نیز کمک می‌کند. پس از تشخیص ضرورت اصلاحات و اجماع کافی ‌در مورد آن، اصلاحات باید به بخشی از استراتژی مالی دولت تبدیل‌شده و یک عنصر محوری در سیاست‌های دولت باشد؛ و این اصلاحات باید موردحمایت تمامی وزارتخانه‌ها و نه اینکه فقط سازمان‌های بودجه‌ای قرار گیرد. بدین ترتیب، عملیاتی کردن بودجه، جزئی از استراتژی مدیریتی کلیه نهادهای دست‌اندرکار بودجه خواهد بود. در واقع همه مدیران بخش دولتی باید خود را مسئول اجرا اصلاحات بدانند و این وظیفه‌ای نیست که فقط به مدیران مالی و حسابداری واگذار شود. این سطح از تعهد و احساس مسئولیت، موجب تسهیل اعمال تغییرات لازم در رویه‌های اداری و رغبت بیشتر سازمان‌ها به پیشبرد اصلاحات بودجه‌ای خواهد شد. از طرف دیگر هر کشوری پیش هر گونه اقدامی در جهت حرکت به سوی یک بودجه ‌بر مبنای‌ عملکرد به عنوان بودجه‌ای انعطاف‌پذیر و نامتمرکز، باید به سطح مشخصی از کنترل بودجه و تثبیت اقتصاد کلان دست‌یافته باشد. همگان بر این نقطه واقف‌اند که هر سه شرط یک نظام بودجه‌ای مطلوب (انعطاف‌پذیری، کنترل و فشار برای عملکرد بهتر) به یک اندازه مهم هستند. در واقع هر سه این اهداف را باید همزمان دنبال کرد تا بودجه ‌بر مبنای‌ عملکرد مستقر شود. به‌ویژه، انعطاف‌پذیری و آزادی عمل مدیران بدون اعمال فشار برای افزایش کارایی و بهبود عملکرد، نه تنها نتیجه دلخواه را به دست نمی‌دهد، بلکه موجب استفاده نادرست از منابع بودجه‌ای و حیف‌ومیل اموال نیز خواهد شد. بر همین سیاق، تأمین ثبات اقتصادی در سطح کلان، بدون فشار آوردن به دستگاه‌های دولتی در جهت تحصیل نتایج بیشتر و بهتر، صرفاً منجر به کاهش، کنترل بودجه‌ای بدون دستیابی به نتایج خواهد شد؛ ‌بنابرین‏، مشخص می‌شود که درروند نظام بودجه‌ای باید هر سه هدف کنترل، تثبیت و عملکرد را به طور هماهنگ دنبال کرد.

تشخیص این موضوع که تحول در نظام‌های بودجه‌ای نه به‌یک‌باره، بلکه به صورت تدریجی و در روندی تکاملی صورت می‌گیرد، ایجاب می‌کند که تأکید ویژه‌ای بر فرایند تغیر داشته باشیم. بدین ترتیب باید به طرز مقتضی استراتژی اجرایی و روش اجرا اصلاحات موردتوجه قرار گیرد، نه اینکه صرفاً مؤلفه‌های خاصی در نظر گرفته شود.

این جنبه از فرایند اصلاحات نظام بودجه‌ای را می‌توان به قول یکی از محققان برجسته، متدولوژی تغییر نامید که به معنی شناخت مؤلفه‌های ضروری یک تغییر و تحول نهادی موفق است که می‌باید آن‌ ها را به ترتیب منطقی به اجرا گذاشت. یکی از معروف‌ترین روش‌های تجویزشده برای یک مدیریت تغییر موفق، توسط کاتر (۱۹۹۶) ارائه شده است. هرچند، این ادبیات از بخش خصوصی به عاریت گرفته‌شده است و بیشتر ‌در زمینه تحول در سازمان‌های خصوصی است، بااین‌حال، حاوی مصادیق مشابه فراوانی است که باید در استقرار نظام بودجه‌ریزی ‌بر مبنای‌ عملکرد موردتوجه قرار گیرد. ازجمله عناصر این استراتژی عبارت‌اند از:

• تشخیص ضرورت و لزوم ایجاد تغییر.

• تشکیل یک ائتلاف نیرومند برای پشتیبانی از تغییرات.

• انتصاب یک رهبر تغییرات که بتواند چشم‌انداز و تصویر مطلوبی از سازمان پس از تغییر را ترسیم کرده و آن را به دیگران منتقل کند.

• اعطاء اختیارات، قدرت و منابع لازم برای تغییر به عوامل اجرایی.

• برنامه‌ریزی برای دستیابی به یک موفقیت زودهنگام در فرایند تغییر به منظور ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به تغییر.

• استفاده از جو مثبت روانی ناشی از موفقیت‌های اولیه، برای پیگیری و تداوم حرکت اصلاحی.

• نهادینه کردن تغییرات، به‌طوری‌که وضعیت و شرایط جدید به جزئی از فرهنگ‌سازمانی تبدیل شود.

البته اجرا این استراتژی مستلزم فراهم کردن نیروی انسانی لازم برای اجراست که این خود مرحله دشواری است، زیرا هر گونه تغییری مستلزم مبتنی بر عنصر انسانی است و معمولاً ‌به این نکته توجه کافی مبذول نمی‌شود. این همان مشکلی است که در کشورهای در حال توسعه در شناسایی کارگزاران تغییر[۵۳]، ایجاد انگیزه در آن‌ ها برای بر عهده گرفتن مسئولیت فرایند اصلاحات و برداشتن موانع از سر راه آنان در فرایند تغییر عینیت دارد (پناهی، علی،۱۳۸۶).

۲-۱۷ تجربه ایران در بودجه‌ریزی:

بر اساس قانون برنامه‌وبودجه سال ۱۳۵۱، نظام بودجه‌ریزی ایران یک نظام بودجه برنامه‌ای است. به‌نحوی‌که بودجه‌های سالانه می‌بایست ‌بر مبنای‌ برنامه های سالانه، برنامه های سالانه ‌بر مبنای‌ برنامه های پنج‌ساله و برنامه های پنج سالانه بر اساس بلندمدت تهیه شوند ولیکن اجرای حکم مذبور هیچ‌گاه به طور کامل به دلیل عدم پشتیبانی بودجه‌های سالانه از اهداف و احکام برنامه های میان‌مدت با توجه به مشکلات فنی، ساختاری و رفتارهای سیاسی محقق نگردیده است.

از سال ۱۳۷۸ اصلاح نظام بودجه‌ریزی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور موردتوجه قرار گرفت و در قالب طرحی طی دو مرحله به تصویب ستاد اقتصادی دولت رسید و در تبصره‌های بودجه سال ۱۳۸۰ دولت مکلف به اصلاح تهیه و تنظیم بودجه و به روش عملکردی شد.

در سال ۱۳۸۱ در بخش‌نامه بودجه از طریق دستورالعمل‌ها و فرم‌های خاص، دستگاه‌های اجرایی مکلف به تهیه و تنظیم اعتبارهای هزینه‌ای برحسب هزینه کل، هزینه واحد هر فعالیت مربوط به ذیل برنامه ها شدند ولیکن این امر به دلیل عدم توجه جدی دستگاه‌های اجرایی و نظارت صحیح سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور با موفقیت همراه نگردید.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

چنانچه نسبت به تمام یا قسمتی از ملکی دو بار سند مالکیت صادر شود سند مالکیت مؤخر صدور را که نسبت به تمام یا قسمتی از ملک صادر شده سند معارض گویند بدیهی است سند مالکیت مقدم الصدور نیز تا زمانی که به موجب حکم قطعی نهایی دادگاه باطل نشده معتبر است و سند مالکیت مؤخر الصدور نیز تا زمانی که حکم قطعی نهائی دادگاه به صحت آن صادر نشده نسبت به میزان و مورد تعارض سند معارض تلقی می شود.(بند۱ از ماده ۳ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض)

ادارات ثبت مکلفند به محض اطلاع از صدور اسناد مالکیت معارض که از دادگاه صادر می شوداعم از اینکه نسبت به اصل یا حدود یا حقوق ارتفاقی باشد فوراً وفق مقررات به موضوع رسیدگی نمایند.[۴۴]

ولی صاحبان اسناد مالکیت معارض نیز می‌توانند بعد از اطلاع از موضوع تعارض جهت تعیین تکلیف به اداره ثبت محلی که ملک در حوزه آن واقع است مراجعه نمایند که در این صورت به شرح زیر عمل می شود. بعداز قبول تقاضای اعلام کننده تعارض، مسئول اداره دستور ثبت آن را در دفتر اندیکاتور می‌دهد و وقت مراجعه بعدی متقاضی را برای معاینه محل تعیین و به او اعلام می کند. سپس تقاضا در دفتر اندیکاتور توسط متصدی دفتر ثبت می شود و جهت ضبط در پرونده تا روز مراجعه متقاضی به بایگانی ارسال می شود. بعد از مراجعه متقاضی در روز تعیین شده پرونده را بایگانی جهت تعیین نماینده و نقشه بردار نزد رئیس اداره ارسال می‌دارد. رئیس ثبت با توجه به دفتر تعیین اوقات نماینده و نقشه بردار را جهت عزیمت به محل و اقدام تعیین می کند. سپس نماینده و نقشه بردار همراه متقاضی به محل وقوع ملک عزیمت می نمایند و بعد از حضور در محل متقاضی ملک را معرفی و نماینده حدود آن را با حدود مجاورین و ملک مورد دعوی کنترل و با حدود مندرج در پرونده ثبتی و اسناد مالکیت مجاورین و مورد دعوی مقایسه نموده و نقشه بردار نیز نقشه وضع موجود ‌پلاک‌های مورد رسیدگی و دعوی را برداشت و نقشه ای که نمودار حدود و موقعیت ‌پلاک‌های مورد رسیدگی و دعوی باشد بنحوی که میزان تعارض در آن با رنگ خاصی مشخص شود ترسیم و نماینده ‌بر اساس مشاهدات و بررسی به عمل آمده و نیز نقشه ترسیمی نقشه بردار صورتجلسه لازم را تهیه می کند. در این صورتجلسه که باید در مقدمه آن جریان ثبتی ‌پلاک‌های مورد دعوی به طور مشروح نوشته شود چگونگی وقع تعرض و علت و میزان آن و تاریخ صدور اسناد مالکیت مقدم و مؤخر به وسیله نماینده مشخص گردد. آنگاه نماینده صورت جلسه تنظیمی و نقشه ترسیمی را همراه با گزارش عملکرد خود به ضمیمه پرونده ثبتی مربوطه به استحضار رئیس اداره می رساند رئیس ثبت گزارش نماینده و صورتجلسه ترسیمی را ملاحظه و بررسی و مندرجات آن را با سوابق موجود در پرونده ثبتی تطبیق و مقایسه می کند و بعد از حصول اطمینان از تعارض ضمن اظهار نظر صریح مبنی بر وقوع تعارض دستور صدور بخشنامه به دفاتر اسناد رسمی حوزه تابعه و تهیه گزارش به ثبت منطقه را صادر می کند.(ماده ۱ آئین نامه اجرائی اسناد مالکیت معارض) سپس پرونده جهت اجرای دستورات رئیس ثبت نزد نماینده اقدام برگشت می شود.

در بخشنامه یاد شده که خطاب به دفاتر اسناد رسمی حوزه تابعه ثبت محل نوشته می شود بایستی ضمن اشاره به وقوع تعارض و صدور اسناد مالکیت معارض نسبت به ملک مورد نظر مشخصات کامل ملک و صاحبان اسناد معارض در آن قید شود و دفاتر اسناد رسمی را به رعایت مواد۴ و ۵ قانون اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض توجه داد. آنگاه گزارش لازم به ثبت منطقه مربوطه جهت طرح موضوع در هیات نظارت بنحوی که هیچگونه ابهامی در آن نباشد نوشته می شود.

در این گزارش بایستی جریان کامل پرونده های ثبتی مربوط و مشخصات اسناد مالکیت معارض و صاحبان آن و تاریخ صدور آن ها بصراحت قید شود و در آن به وقوع تعارض و میزان آن صریحاً اظهار نظر گردد و نقشه های ترسیمی نیز ضمیمه آن ارسال شود. بعد از امضاء بخشنامه و گزارش به ثبت منطقه به وسیله مسئول اداره و درج شماره بر آن ها توسط متصدی دفتر اندیکاتور بخشنامه و گزارش به مراجع یاد شده ارسال می‌گردد. سپس پرونده ضبط تا وصول رأی‌ هیئت نظارت به بایگانی برگشت می شود. رأی‌ هیئت نظارت بعد از وصول از طریق ثبت منطقه به دستور رئیس اداره ثبت دفتر اندیکاتور می شود آنگاه به استناد تبصره ذیل بند۸ ماده ۲ اصلاحی قانون ثبت بمدت ۲۰ روز برای اطلاع ذینفع وسیله متصدی امور دفتری در تابلوی اعلانات ثبت محل الصاق می‌گردد. چنانچه با انقضا مهلت یاد شده در تبصره ۵ فوق لاذکر حسب گواهی متصدی دفتر اعتراضی به رأی‌ هیات نظارت واصل نشود اداره ثبت به دارنده سند مالکیت معارض(مؤخر الصدور ) اخطار می کند تا چنانچه نسبت به موضوع در دادگاه صالحه اقامه دعوی کرده گواهی طرح دعوی را ظرف مدت دو ماه از تاریخ رؤیت اخطار به ثبت محل ارائه و رسید اخذ نماید در این اخطار که خطاب به دارنده سند معارض(مؤخر الصدور) صادر می شود علاوه بر قید مطالب یاد شده فوق تأکید می‌گردد چنانچه ظرف مدت دو ماه گواهی طرح دعوی را ارئه ننماید و صاحب سند مقدم الصدور گواهی عدم طرح دعوی را در مدت مذبور از مراجع صالحه اخذ و تقدیم اداره ثبت نماید. ثبت محل بطلان سند مؤخر الصدور (معارض) را نسبت به مورد تعارض اعلام خواهد نمود.(بند۲ از ماده ۳ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض)

اخطار یاد شده بعد از امضاء مسئول اداره و درج شماره بر آن به وسیله متصدی دفتر اندیکاتور جهت ابلاغ به مخاطب به مامور مربوطه تحویل می شود و پرونده جهت ضبط تا انقضا زمان قانونی یاد شده به بایگانی ارسال می‌گردد.مامورابلاغ اخطار رویت شده را با قید گواهی و تاریخ ابلاغ بنظر رئیس اداره می رساند و او پس از حصول اطمینان از صحت ابلاغ دستور ضبط آن ها را در پرونده صادر می کند.

بعداز انقضا مهلت دو ماه مقرر در صورتی که صاحب سند معارض (مؤخر الصدور) گواهی طرح دعوی را ارائه ننموده باشد و صاحب سند مقدم الصدور گواهی عدم طرح دعوی را ارائه نماید پرونده نزد رئیس اداره ارسال می شود و اوپس از بررسی و حصول اطمینان از صحت اقدامات انجام شده و رعایت موارد قانونی مربوطه دستور ابطال سند مالکیت معرض (مؤخر الصدور ) را صادر و پرونده را برای انجام اقدامات بعدی نزد نماینده انجام عملیات ارسال می‌دارد.

نماینده حسب دستور مسئول اداره مراتب تعارض و ابطال سند مالکیت معارض را در ستون ملاحظات پیش نویس سند مالکیت معارض با اشاره به رأی‌ هیات نظارت و انقضا مواعد قانونی قید می نمایدو بخشنامه ای را خطاب به دفاتر اسناد رسمی حوزه ثبتی تابعه مبنی بر ابطال سند مالکیت معارض در پیرو بخشنامه قبلی تهیه می‌کند سپس مراتب قید شده در پیش نویس سند مالکیت معارض و نیز بخشنامه را به امضاء مسئول اداره می رساند. بخشنامه پس از درج شماره به وسیله متصدی دفتر اندیکاتور به دفاتر اسناد رسمی تابعه ارسال می‌گردد.

آنگاه پرونده به دفتر املاک ارسال می شود و متصدی مربوطه مراتب تعارض و ابطال سند مالکیت معارض(مؤخر الصدور) را در ستون ملاحظات ثبت و صفحه مربوطه قید و به امضاء مسئول اداره می رساند و سند مالکیت معارض را در صورتی که در اختیار باشد باطل و ضمیمه پرونده می کند. سپس پرونده را جهت ضبط در ردیف مربوطه به بایگانی ارسال می‌دارد.‌بنابرین‏ ابطال سندمالکیت معارض دراداره ثبت جزء احکامی است که نیازبه صدوراجراییه ندارد.

گفتار دوم:ابطال شناسنامه یا صدور شناسنامه جدید


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 46 47 48 ...49 ... 51 ...53 ...54 55 56 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب